www.montazer.ir
پنج‌شنبه 10 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 6115
زمان انتشار: 12 فوریه 2017
| | | | | |
(23) چون قرآن تحریف نشده، منبع مهم شناخت دین است

شرح زیارت جامعه کبیره (23) ؛ 95/11/21

(23) چون قرآن تحریف نشده، منبع مهم شناخت دین است

چون قرآن یک کتاب آسمانی تحریف نشده است، به عنوان مهمترین منبع شناخت دین ما محسوب می شود.

در اعجاز قرآن هیچ شک و تردیدی نیست. خداوند متعال چون به حقانیت خودش اطمینان دارد، دعوت به مبارزه می کند. در آیات فراوانی‌، دعوت به «تحدی‌» كرده و بارها اعلام کرده که اگر شما شک و تردید دارید در چیزی که ما نازل کرده ایم، سوره ای همانند آن بیاورید: «وَإِن كُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ= و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده‏ ایم شك دارید، پس اگر راست مى‏ گویید سوره‏ اى مانند آن بیاورید». (سوره بقره/آیه 23) سپس می فرماید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ= پس اگر نتوانستید آیه ای بیاورید و هرگز نمى‏ توانید، از آن آتشى كه سوختش مردمان و سنگ ها هستند و براى كافران آماده شده، بپرهیزید». در حقانیت قرآن شکی نیست. اما دشمنان اسلام نه تنها هرگز به صورت جدی به فهم قرآن نپرداخته اند، بلکه برای نابودی آن، هر کاری که از دستشان برآمده، انجام داده اند. هر چند که وهابی ها علیه ما تبلیغ می کنند که قرآن تحریف شده، اما قرآن از زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) تا به امروز، یک کتاب ثابت و تحریف نشده و یک معجزه ی جاوید باقی مانده است. علمای کلیسا در مناظره با علمای شیعه اعتراف می کردند کتاب دینی شما تحریف نشده باقی مانده است. این را خود قرآن هم تصدیق می کند: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ= بى‏ تردید ما این قرآن را به تدریج نازل كرده‏ ایم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود» (سوره حجر/آیه 9). بنابراین، یکی از بزرگ ترین منابع شناخت انسان برای معارفی که نیاز دارد، قرآن کریم است. قرآن، کتابی است عزیز، شیرین و دوست داشتنی و به قول امام صادق (علیه السلام) هر کس در هر زمان آن را بخواند، تازه است. دومین منبع از منابع اسلام، «احادیث معصومین (علیهم السلام)» است که قرآن نیز آن را تأیید و تأکید می کند. «احادیث معصومین (علیهم السلام)» دو منبع شناخت دین ما هستند. پس اگر دعا یا روایتی از معصوم را به امید ثواب آن بخوانید، خدا آن ثواب را به شما می دهد.   دستورات قرآن کلی است، یعنی خیلی وارد جزئیات نمی شود. چنانکه می فرماید: «أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ= این قرآن را که وسیله یادآورى است، به سوى تو نازل کردیم تا براى مردم آنچه که به سوى آنان نازل شده است را بیان کنى». (سوره نحل/آیه 44) اما قرآن نیاز به تبیین دارد. مثل قانون اساسی کشور می ماند که کلی است و قانون نویسان آن را شرح می دهند. در قرآن هم نیامده که نماز صبح دو رکعت است یا نماز مغرب سه رکعت است. این پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) هستند که مبین باطن قرآن و علوم آن می باشند و احکام نماز، روزه، مسائل نظامی، خانوادگی و... را شرح می دهند. چگونه بدانیم که یک دعا یا روایت از معصوم است؟ در طول تاریخ، همیشه افراد سودجوئی بوده اند که به خاطر حفظ قدرتشان روایاتی را جعل می کردند. به همین دلیل برای آنکه مطمئن باشیم مطلبی از اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده و صحت دارد یانه باید بدانیم که قواعد و مراحلی تنظیم شده تا یک حدیث از نظر اعتبار تأئید شود. ازاین رو، تقسیم بندی‌هایی در علوم حدیث توسط فقها و متخصصین صورت گرفته است که برای فهم بهترِ سند یا متنِ روایات به کار می‌رود. این تقسیمات عبارتند از: حَسَن، موثق، قوی، ضعیف. معارف اسلامی ما به سه بخش تقسیم می شود: بخش اول) اصول عقاید (حقیقت) است و این بخش عهده دار عقاید و معارف است که اصل دین محسوب می شود. بخش دوم) اخلاق یا همان طریقت که قرار است انسان تخلق به اخلاق الهی پیدا کند. در این مرحله، فرد باید رابطه اش را با سه کس تنظیم کند: خود، خدا، و مردم.  بخش سوم) شریعت است که مربوط به اعمال انسانی است و فقه عهده دار آن است. در همه شاخه ها، انسان باید روابطش را به گونه ای مدیریت کند که ارتباط خوبی با خدا، مردم و خود داشته باشد. بنابراین، باید اول عقاید و معرفتش را درست کند تا به عمل برسد. اشتباهی که اکثر ما می کنیم، این است که مثلا خوب بودن یک نفر را به این می دانیم که نماز می خواند یا نمی خواند، روزه می گیرد یا نمی گیرد، حجاب دارد یا ندارد و ...اما اصلا کاری نداریم که در بخش عقیدتی خوراک خورده است یا نه! حال سؤال این است که اگر دعائی از معصوم به دست ما رسید که نمی دانیم درست است یا نه؟ یعنی شک داریم که این دعا چنین ثوابی دارد و واقعا از طرف معصوم است یا نه! چکار کنیم؟ نقل است که معصوم (علیه السلام) فرمودند: «اگر از طرف ما حدیثی به شما رسید که ثواب دارد و شما هم نمی دانید از ما هست یا نه، اما آن را به این امید که به ثواب آن برسید انجام دادید، خدا آن ثواب را به شما می دهد». اما وقتی کسی دعائی را می خواند، مثل زیارت عاشورا، دعای ندبه و ... مهم این است که بداند سندیت دارد تا با آرامش خاطر آن را بخواند و وسیله قرب او شود. زیارت جامعه کبیره از معتبرترین زیارت ها است. اسناد این زیارت فوق العاده مهم است. اما بحث هایی که راجع به حدیث صحیح، حدیث موثق و ضعیف، توضیح می دهند، بحث اصلی نیستند، بلکه عارضی اند و ارزش ذاتی ندارند. علت این که این بحث ها را مطرح می کنند، این است که یقین حاصل شود که این دعا از طرف معصوم است. در واقع، این راهی است که بدانید از طرف معصوم است یا نه! پس از هر راهی (صحیح، موثق، ضعیف) ثابت شود که یک روایت و دعا از طرف معصوم است، کافی است. گاهی وقت ها فقیه به یک روایت و حکم شرعی می رسد، ولی مطمئن نبوده که از طرف معصوم است یا نه. اما می بیند که 20 یا40 فقیه قبل از خودش تا زمان حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) همه به این حکم دادند، او هم حکم می دهد. پس عمل بزرگان، خودش یک مسیر است. اگر ما سندی از دعا و روایتی پیدا نکردیم، ولی دیدیم که علما به آن عمل می کنند، این برای ما یک مسیر و ملاک است و نشان می دهد که هیچ کدام اشتباه نکرده اند. مثل امام خمینی، آیت الله بروجردی  و.... این بخش مربوط به سندیت روایت بود اما بخش دوم، مربوط به محتوای دعا و روایت است.  گاهی وقت ها محتوا آن قدر قدرتمند است که امکان این که این روایت یا دعا از طرف غیر معصوم باشد، امکان پذیر نیست. علم معصوم، علمش زمینی نیست و سخنی که می گوید همه می فهمند این کلام معصوم است. بعضی از دعاها به قدری بلند هستند که غیر از معصوم کسی نمی تواند چنین بگوید.  جامعه کبیره علاوه بر این که سندش، سند معتبری است، محتوایش نیز به قدری قدرتمند است که با تمام آیات قرآن تطبیق دارد: با انسان شناسی‏، امام شناسی، توحید و همه معارف الهی و چیزی از آن قابل انکار نیست. مثلاً می گوییم: «خزان علم الله= خزائن علم خدا دست شماست». خازن یعنی خزانه دار یا كلیددار. یعنی آنها خزینه و نگهبان و گنجینه و حسابدار خدا هستند. علم خدا از خزینه معصومین (علیهم السلام) به دست انسان ها می رسد. هیچ انسانی در علمش نمی تواند از معصوم بالاتر باشد. چون علم معصوم اصل است و به غیر از معصوم همه علوم فرع اند. قرآن هم بر این امر تأئید می کند: «وَ کُلَّ شَیْء اَحْصَیْناهُ فِی اِمام مُبِین = و هر چیزى را در پیشوایى روشن برشمرده‌ایم». (سوره یس/آیه 12)  ما تمام محاسبات اشیاء را در یک نفر انجام می دهیم و آن کسی است که در شب قدر «من کل امر» همه چیز را در نزد او می آورند. نقل است: «با سوره قدر  استدلال کنید». به کسانی که شیعه نیستند بگویید که ملائکه و روح که نازل می شوند به چه کسی نازل می شود و «کل امر» را پیش چه کسی می برد؟ بنابراین، همه فرازهای زیارت جامعه کبیره ریشه های قرآنی دارد و قرآن نیز از نظر سند و هم محتوا آن را پشتیبانی می کند.

صوت

1 - (23) چون قرآن تحریف نشده، منبع مهم شناخت دین است

فیلم

1 - (23) چون قرآن تحریف نشده، منبع مهم شناخت دین است

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 6114
زمان انتشار: 26 دسامبر 2014
| |
اذکار انبیا در قرآن

ياد خدا؛ جلسه ی 12

اذکار انبیا در قرآن

ذکرهایی که انبیاء در قرآن دارند، حالت های مختلف انسان است. اگر ما توجه داشته باشیم انبیاءدر چه حالت هایی این اذکار را می گفتند برای ما نیز راهگشا خواهند بود. ذکر داستان انبیاء در قرآن در واقع ذکر داستان نفس انسان است که از عالم اله به طبیعت آمده است .رفتارهایی که انبیاء در قرآن داشته اند الگوی مناسبی  برای ما در شرایط مشابه ایشان  است.

 اذکار انبیاء در قرآن ذکرهایی که انبیاء در قرآن دارند، حالت های مختلف انسان است. اگر ما توجه داشته باشیم انبیاءدر چه حالت هایی این اذکار را می گفتند برای ما نیز راهگشا خواهند بود. ذکر داستان انبیاء در قرآن در واقع ذکر داستان نفس انسان است که از عالم اله به طبیعت آمده است .رفتارهایی که انبیاء در قرآن داشته اند الگوی مناسبی  برای ما در شرایط مشابه ایشان  است. فهم صحیح قرآن در زمان قرائت قرآن وقتی به نام انبیاء الهی رسیدید، خود را در جایگاه ایشان قرار داده و الگو برداری کنید. برای فهم و درک درست از قرآن کریم  این راه خوبی است. با این روش در طول تاریخ میلیونها انسان موفق به سیر و سلوک شده و خیرات و برکاتی هم شامل حال شان شده است. خداوند تبارک و تعالی انسان را به راه انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحین هدایت می نماید. چرا که انسان در نماز از خدا می خواهد که «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ/ صراط الذین انعمت علیهم». انعمت علیهم همین چهار گروه مزبور هستند و اذکاری هم که در قرآن آمده از زبان همین چهار گروه است.  تکرارتاریخ داستان هایی که در قرآن آمده، بهانه ای بیش نیست؛ داستان ،داستان نفس انسان است. نفس انسان هم قانون مند است و قوانین فطرت و طبیعت استثناء بردار نیست.تاریخ در حال تکرار است ،وکسانی که معرفت نفس می دانند، می توانند تاریخ را خوب بفهمند، لذا راه خود را خوب می شناسند.  داستان حضرت یونس علیه السلام در داستان حضرت یونس علیه السلام ،یونس همان نفس انسان است؛ که در طبیعت و ظلمات سه گانه آن یعنی شب،دریا وشکم ماهی قرار می گیرد.در یک تعبیر ماهی،رحم است ؛ و یونس که پیامبر خداست و یک نفس مجرد الهی دارد ،  را می بلعد  .در این زمان یونس فقط متوجه توحید است ( فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت ۰۰۰) و به این شناخت می رسد که خدا فقط خدای واحد نیست ،اله و معشوق او نیز هست .پس در می یابد که اله و معشوقش موجودی بی نهایت و سبحان است. و موجودی که کمال بی نهایت است،دیگر ضعفی نداردو هیچ نقص و نیازی ندارد .لذا « سبحان »می شود و منزه از هر عیب و نقص و ضعف است . وقتی او سبحان است پس هر نقصی است به ما برمیگردد ،« سبحانک، انی کنت من الظالمین» به این معنی که من ظالم هستم. چون اشتباه یونس این بود که به دستور خدا عمل نکرده بود و با غضب آمد آنجا و گرفتار ظلمات شد .« والذنون اذ ذهب مغاضبا». و اکنون در گرفتاری این سه ظلمت وقتی به توحید توجه داشت  ،با گفتن این ذکر به اصل خود بازگشت.و خدا وند فرمود « فنجیناه من الغم » او را نجات دادیم .به تعبیر دیگر یونس را نطفه دانسته اند. نطفه ی انسانی است که در رحم قرار می گیرد.حوت هم به رحم تشبیه شده و در رحم سه نوع تاریکی وجود دارد. در این سه ظلمت انسان تحت تربیت خداوند قرار می گیرد و نجات می یابد و متولد می شود. حضور انسان در طبیعت انسان از عالم اله می آید و از مشیت عبور کرده و به جبروت وارده می شود ،از جبروت به ملکوت رفته،و از ملکوت به ناسوت یا طبیعت می آید. در طبیعت ،حجابش بسیار غلیظ است .چون قبل از ورود به جبروت نزد خدا و مطلق و به شکل یک نفس واحد بوده است ،همچون خود خداوند متعال .آن نفس واحد  هم نورمحمد صلی الله علیه و آله بوده که با نام های دیگری چون عقل ،لوح ،دره البیضاء،قلم ،مثل الاعلی،الروح نیز شناخته می شود. از این نور در وجود ما دمیده می شود ووقتی آن نفخه طی می شود از حالت بی نهایت خارج و در عالم جبروت کمی محدود می شود و بعد در ملکوت باز هم محدودتر می شود و وقتی وارد طبیعت می شود، از آن حقیقت بی نهایت، در این ظلمات، فقط یک قوه باقی می ماند. وقتی در طبیعت متولد می شود با ظلمات سه گانه ی عالم طبیعت ،ماده و بدن روبرو می شود. ورود به ظلمات سه گانه طبیعت و رشد فوق عقل زمانی که نطفه ی جنین در رحم مادر تعلق می گیرد ،فقط یک جماد است .وقتی که شروع به رشد میکند از حالت جماد در آمده حالت گیاهی پیدا میکند ،و موقع تولد یک گیاه است، ولی حس هایی دارد و چون نیاز به محبت و شیر مادر دارد حالت حیوانی پیدا می کند .همین طور که کودک رشد می کند آرام آرام ذهن را تشکیل می دهد ،استدلال می کند ،به خواسته های دیگران « نه» می گویدو عقل در این کودک ظهور پیدا می کند .یعنی جنبه ی فرشته ای می یابد .کم کم با کسب علم و دانش قوه ی ذهن را ارتقاء داده و دائم در حال کسب قدرت عقلانی می شود .اما این انسان اگر به بالاترین درجه ی علمی هم برسد ،فقط توانسته در بخش عقلانی و فرشته ای رشد کند .و چون بخش عقلانی یک بخش خنثی است اگر تحت تأثیر جنبه ی حیوانی قرار بگیرد ،سواد و تحصیلات صرف امور دنیایی و زینت و زیور دنیا می شود .از اینجا است که در این ظلمات قرار می گیرد ،اگر فعالیت فوق عقلانی پیدا کند و با حقیقتی که قبلا در وجودش شکل گرفته ارتباط بگیرد تمایل به بی نهایت پیدا می کند .اله خود را یافته و در می یابدآنچه قابلیت ارضای او را دارد در طبیعت یافت نمی شود .حال اگر  مادر و پدر بتوانند ژن دین وفوق عقل را قبل از تولد فرزند در او فعال کنند ،بعد از تولد این مولود می تواند خیلی زود قوه ی فوق عقلانی خود را فعلیت برساند .ویا کودکان را می توان از زمان کودکی با دین آشنا کرد و به این ترتیب قوه ی فوق عقلانی وی رافعال کرد . سه حجاب ظلمانی و سه تجلی از جانب خدا خدا می خواهد انسانها را از این ظلمات خارج کند پس با اعزام انبیاءبه عنوان نماینده و مظهر خودش با سه مرحله از تجلیاتش انسان را مورد خطاب قرار می دهد . تجلی اول،تجلی آموزش  است .اولین مرحله بحث ذهنی است ،یعنی شناخت و معرفت .در وجود انسان به شکل بالقوه، بافت و فطرتی وجود دارد که اگر در شرایط تربیتی صحیح قرار بگیرد خود به خود به سمت بی نهایت سوق می یابد و می تواند تا مرحله ی شبیه خدا شدن پیش رود .پس ما بایداز لحاظ تربیتی خود را به خدا سپرده تا شبیه خودش شویم اما چگونه؟ انسان باید اطیعوا الله و اطیعو الرسول باشد تا تجلیات او را از ظلمات نجات دهد.  بروز تجلیات در سه مرحله تجلیات از طریق رسول در سه مرحله ی شریعت ،طریقت و حقیقت به انسان ارائه می شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند :الشىریعة اقوالی . شریعت ،قول های من است . یعنی آنچه به ما آموزش داده اند .مثل نماز ،روزه ،حج ،خمس ،زکات و ....شریعت بر اساس خلقت انسان و ریاضیات بسیار پیچیده کل نظام خلقت،  طراحی شده است . و این ریاضیات تحت کنترل خداوند و معصوم است .و انسان فقط می بایست در این مسیر شریعت گام به گام قدم برداشته تا به تجلی دوم یعنی طریقت برسد .چرا که با جهش ناگهانی، تولد صورت نمی گیرد ویا اگر در طی مراحل رشد، توقفی صورت بگیرد حتما تولد ناقصی را به دنبال خواهدداشت،که در این صورت نمی شود به وظیفه به خوبی عمل کرد و به مرحله بعد سوق یافت .  ممکن است باسرعت هم تولدی صورت پذیرد ،ولی به هر جهت مراحل طی شده تا به تولد رسیده است . انسان نمی تواند بدون شریعت رشد کند و به مراحل بعدی راه یابد .فطرت انسان می بایست در شرایط تربیتی صحیح قرار گیرد و فشارهای طبیعت را به جان بخرد تا شکوفا شود .بدون تحمل سختی های مبارزه باظلمت های نفسانی و دچار شدن به مرگ های نفسانی که از رعایت شریعت به او دست می دهد ،هرگز نمی تواند به حیات جدید دست یابد.  پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند : الطریقة اعمالی .طریقت اعمال من است .«طریقت» یعنی انسان مسیرشریعت را گام به گام طی  کرده و با باورش، عشق و دلش عمل کند و به باطن عمل پی ببرد ، تا به حقیقت برسد.اگر رعایت شریعت ظاهری نباشد وانسان به باطن شریعت پی برده و بداند در پس این اجرای این دستورات به چه چیز دست خواهد یافت، آرام آرام از احوال حیوانی فاصله گرفته و به بینش، حال و احوال انسانی پیدا می کند وروز به روز با پرورش عشق خدا در وجودش و اخذ مساعدت ازشریعت گام های استوار تری در طریقت برداشته وسیر باطنی بیابد تا به حقیقت و تشبه حق تعالی می رسد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: الحقیقة احوالی. حقیقت حالت های انسانی من است.

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5891
زمان انتشار: 13 اکتبر 2020
| | |
وجود مقدس پیامبر اکرم ص بزرگترین هدیه و نعمت برای همه است

ستایش مقام پیامبر (ص)، جلسه 2، 1387/01/24

وجود مقدس پیامبر اکرم ص بزرگترین هدیه و نعمت برای همه است

بعد از خدا وجود پیامبر از همه نعمت ها بزرگ تر است. خداوند با دادن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بزرگترین هدیه و نعمت را به ما داده است‏، اگر این حقیقت را بفهمیم در قیامت از نزدیکترین اشخاص به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم.

امام سجاد (علیه السلام) در این دعا بعد از حمد خداوند به طور ریاضی سراغ اول تجلی خدا یعنی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته است‏، زیرا امام نعمت های الهی را با نظم منطقی الهی می بیند؛ لذا کاملترین انسان یعنی امام سجاد (علیه السلام) مهمترین نعمت را توحید می داند و بعد رسالت و پیامبر‌(صلی الله علیه و آله و سلم). محال است کسی که حیوانیت بر او حاکم است خدا را نعمت بداند، یا توحید را نعمت بداند. درک اینکه خدا هست، خودش را اله ما قرار داده، ما را آفریده، این کار آدمها است که باطن انسانی دارند. انسان بدون باطن انسانی نمی تواند این حمد ها را به جای آورد. ما اگر در کلاس صحیفه این حمد ها را ذهنی درک کنیم، اما باور نکنیم و به داشتن پیامبر سر مست نباشیم و وجود ما با حضرت اتحاد برقرار نکند، هنوز باطن انسانی پیدا نکرده ایم. اینکه قند در دل انسان آب شود که رسول الله را دارد، خیلی دلشاد باشد که رسول خدا مال اوست، تجلی حق مال اوست، خیلی سرمستی دارد. حمد خداوند برای وجود پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) در دعای دوم صحیفه سجادیه حمد و ستایش مخصوص خدایی است که بر ما منت نهاده و پیامبر خود حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را برای ما فرستاد. در این دعا حمد خداوند اینگونه آغاز می گردد:«وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلیْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ = ستایش برای خداست كه بر ما منّت نهاد و پیامبر خود، محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ، را به سوی ما فرستاد، نه به سوی امت‌های پیشین و مردمانِ گذشته». امتهای دیگر پیامبر داشتند، ولی هیچ کدام رسول الله را نداشتند. این خیلی مهم است که قرنها گذشته و ما رسول الله را داریم. معاویه در نامه تحقیرآمیز به امام علی (علیه السلام) این گونه می نویسد: «کسی نبود جلوی کتک خوردن تو و زن و بچه ات را بگیرد» – این حرف خیلی توهین آمیز بوده- امام در جواب، دارایی ها و ثروت خود را می شمارد و می فرماید: ما رسول الله را داریم. معاویه! دارایی تو هند جگر خواره است، پدرت معلوم نیست، کی است؟ اما ما پیامبر را داریم. خوش به حال کسی که پیامبر را در زندگی اش ببیند و با داشتن او احساس فقدان نکند ذلت نداشته باشد. امام سجاد (علیه السلام) در این دعا به دو مسئله اشاره کرده اند، «دین» و «رسول». پیامبر، رسولِ خاتم و دینِ اسلام، دین ِخاتم و آخرین دینی است که خدا بر خلق نازل کرده است. بنابراین هر کس بعد از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ادعای نبوت و نزول جبرئیل کند، دروغگوست. غیر از نبوت خاتم النبیین، که «نبوت تشریعی» است و دین آورده، «نبوت باطنی» هم داریم که هیچ وقت به پایان نمی رسد، یعنی خدا به همه ائمه و امام زاده ها، بعضی از بندگانش، اولیا خدا و شاگردانشان وحی می فرستد، فرشته می فرستد. فرشته با آنها حرف می زند، ماموریت می دهد، ولی این ماموریت نبوتی نیست، نبوت باطنی و یک امر باطنی است. جبرئیل خدمت همه ائمه (علیهم السلام) و اولیا الهی می رسد‏ و آنها او را می بینند، خدا با آنها حرف می زند. نبوت تشریعی تمام شده، اما نبوت باطنی ادامه دارد و در روابط شخصی این راه بسته نیست. حقایق الهی و اسلامی که قرآن ما در بردارنده آن است، ناسخ ادیان قبلی بوده و ادعای یهود و نصارا را بر خاتمیت دین شان اشتباه و غلط می داند. امام سجاد هر دو وجه اثبات و نفی قضیه را بیان فرموده اند. ادیان سلف، خاتم نبوده اند و پس از آنها دین دیگری آمده و آن دین موعود است که خاتم همه ادیان است. سپس چند خاصیت از این دین موعود را فرموده اند: ما در انجیل و تورات فعلی (عهد جدید و عهد عتیق) آیاتی در مورد امام زمان (علیه السلام)‏، پیامبر و امام حسین(علیه السلام) داریم. اسناد تاریخی هم موجود است، مثل توسل حضرت نوح به رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) که سند کتبی آن هم موجود است. دیگر اینکه، جمیع خلایق تا برپایی قیامت موظف بر پیروی از این دین هستند و تخلف از این دستور عام بر هیچ کس جایز نیست. «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ = او كسى است كه پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند.» (توبه/33). مسئله بعدی اینکه، اعمال تمامی انسانها تا قیامت در نظارت کامل ائمه است. ادامه دعا این است:«بِقُدْرَتِهِ الَّتِی لَا تَعْجِزُ عَنْ شَیْ‏ءٍ وَ إِنْ عَظُمَ، وَ لَا یَفُوتُهَا شَیْ‏ءٌ وَ إِنْ لَطُفَ. فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِیعِ مَنْ ذَرَأَ وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ، وَ كَثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَى مَنْ قَلَّ= با قدرتی كه در هیچ كاری، هر چند بزرگ، در نمانَد و هیچ چیز را، هر چند كوچك، فرو نگذارد، پس ما را واپسین آفریدگان خود قرار داد و بر خدا ناباوران گواه گردانید، و به احسانِ خویش، بر آنان كه اندك شمار بودند، فزونی بخشید». معنای «شاهد» بودن را گفتیم، که پیامبر شاهد بر ماست و دین ما شاهد بر سایر ادیان است. آیات سوره بقره را خواندیم:«وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَكُونَ الرَّسُولُ عَلَیْكُمْ شَهِیدًا= و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» (بقره/143). خداوند دین اسلام را رصد قرار داد تا دین نمونه و شاهد باشد. افتخار شیعه این است که 260 سال حضور فیزیکی معصوم را در کنار خود دارد و هیچ دینی به اندازه اسلام خلیفه الله و معصوم را زنده و حاضر و مرتبط با مردم به عنوان مرجع متخصص دینی معرفی نکرده است. حضرت عیسی (علیه السلام) از وقتی که مبعوث شد از بچگی اعلام نبوت کرد، از دوران کودکی تا زمان عروج 33 سال داشت. عمر موسی (علیه السلام) و نوح (علیه السلام) محدود بود. حضرت نوح 950 سال در بین امت خودش دعوت کرد، بیست نفر ایمان نیاوردند نه اثری، کتابی، نه دعایی، دو سه تا دعایش در قرآن است. ما یک ذخیره 260 ساله از آثار معصوم داریم که ماندگار است، دهها هزار حدیث، خطب و نامه موثق داریم. اسلام مجموعه آموزه های همه انبیاء را در قرآن بیان می کند. هر چه از نوح و موسی و ابراهیم (علیه السلام)است در قرآن آمده، به اضافه آموزشهای حضرت رسول به اضافه صحیفه سجادیه و ادعیه به فرمایشات امام مجتبی (علیه السلام)، امام باقر و صادق (علیه السلام) دعا های امام کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام)، امام جواد (علیه السلام) فرمایشات امام هادی مثل جامعه کبیره؛ 7 صحیفه ای که داریم: صحیفه پیغمبر، صحیفه علویه، صحیفه فاطمیه ...، از امام عسگری (علیه السلام) تفسیر داریم، از امام زمان (علیه السلام) که غائبند نامه، دعا و حدیث داریم، اینها گنجینه های بزرگی هستند. علت اینکه اسلام در 1400 سال با وجود همه توطئه های عظیم اینقدر قدرتمند مانده است، یک ذخیره چند صد ساله است. همیشه متخصصین و علما حضور داشتند، بعد از معصومین هیچ نعمتی به اندازه علما مهم نیستند، علما پاسدار دین بودند و تا الان اسلام را با خون دل به ما دادند. اعمال تمام انسانها در نظارت ائمه است. این نظارت بدین معنی است که خرد و کلانِ رفتار و اعمالِ مردم تحت سیطره احکام الهی است. و یا بدان معنی است که خداوند به ارواح قدسیه، علمی مطلق اعطا فرموده، که از خصوصیات و رفتار بندگان آگاهی دارند، قسم اول و دوم هر دو صحیحند. یعنی ایشان جمیع افعالی که از امت صادر می شود را می دانند. «نحن خزنته العلم الله = ما خزانه علم خدا هستیم»، «و عبیته الوحی الله = صندوق وحی خدا هستیم» در قرآن هم داریم که معصومین خزانه دار علم خدا هستند: «إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ = به یقین بازگشت همه آنان به سوى ماست، آن گاه بى تردید حساب آنان بر عهده ماست» (غاشیه/25و 26). خیلی از افراد این رمز را متوجه نمی شوند. حتی بزرگی را دیدم که ترجمه «إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ» را متوجه نمی شد، در صورتی که در زیارت جامعه کبیره داریم: «وَ إِیَابُ الْخَلْقِ إِلَیْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَیْكُمْ = و بازگشت خلق به سوى شما، و حسابشان با شماست». خداوند می فرماید، در قیامت میزان می گذاریم، این میزان آنها هستند همه اندازه ها و ریاضیات. تعداد ذرات و اتم ها دست ما است همه کاره قیامت ما هستیم. در سوره یس می فرماید: «کل شی احصیناه فی امام مبین» امام حساب تمام اشیا را دارد. اسم شما و بچه های تان، نسلتان را می دانیم و منافقانی که از نسل شما بیرون می آید؛ امام علی (علیه السلام) وقتی به کسی شمشیر می زد، تمام اعقاب دین را می دید، اگر قرار بود در آینده یک شیعه از نسل او بیرون بیاید، فقط او را زخمی می کرد. وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) چقدر عظمت دارد، هیچ پرده ای در وجود شما نیست که امام زمان نبیند. میرزا هاشم حداد به شاگردش که مخفی کاری و حقه بازی می کرد، گفت:« چی را از من مخفی می کنی؟ می خواهی بگویم آسمان چهارم چه خبر است؟». ائمه که جای خود دارند و خیلی با عظمتند.  

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 5605
18 سپتامبر 2016
| |
پرسش106.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ،

شناسه پرسش: 5492
23 اوت 2016
| |
پرسش89.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

چرخه آب در طبیعت و قرآن

آب در طبیعت دائماً در حال گردش است و پیوسته بین اقیانوسها، هوا و خشکی‌ها مبادله می‌شود. مسیر گردش آب در طبیعت را اصطلاحاً چرخه آب‌شناسی یا به طور ساده، چرخه آب می‌خوانند. این چرخه، آغاز و پایانی ندارد و در آن فرآیندهای بسیاری به طور پیوسته روی می‌دهند.

ضعیف شدن حافظه با نگاه کردن به زنان نامحرم

پژوهش جدید هلندی که یکی از محققان آن را بر روی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اجرا نموده، نشان می دهد که حضور زنان افسون گر و سخن گفتن با آن ها موجب تشویش فکری مردان شده و از میزان حافظه و فعالیت عقلی آن ها به طور گسترده ای می کاهد.محققان بیان می دارند که هر چه زیبایی و افسون زن بیشتر باشد، تاثیر گذاری وی نیز بیشتر خواهد بود. محققان این اکتشاف را این گونه تفسیر نمودند که سلول های مغزی که وظیفه سازماندهی و ثبت اطلاعات را بر عهده دارند، با حضور زن و نگاه کردن و حرف زدن با او تحت تاثیر قرار می گیرند.

مگر مورچه ها هم حرف میزنند؟

بنا به فرموده قرآن عظیم در سوره مبارکه نمل متوجه میشویم که مورچه ها نیز باهم صحبت میکنند.اما افراد اسلام ستیز بر آن خرده میگرفتند و میگفتند مگر مورچه ها هم حرف میزنند؟

اما با عنایت الهی و پیشرفت علم و تکنولوژی حقایق خوشایندی برای مومنان نمایان شد که سبب شرمساری تمسخر کنندگان و خوشحالی مسلمانان گشت.

مضرات الکل در قرآن

یأیُّها الَّذینَ ءامَنوا لا تَقَرَبُوا الصَّلَوةَ و اَنتُم سُکَارَی ...

ای کسانی که ایمان آوردید !در حالت مستی به نماز نزدیک نشوید....(نساء/43)

در حقیقت به علت پا فشاری مردم در آن زمان (زمان پیامبرص)بر مصرف مشروبات مست کننده ، دین اسلام با رعایت ظرافت های روانشناختی،نه به صورت دفعی بلکه به تدریج و در طی چند مرحله آنان را از انجام این کار نهی کرد؛همچنین قرآن کریم با یک واقع گرانه از فواید الکل نیز سخن به میان آورده و در عین حال انسان را به ضرر های آن نیز متوجه ساخته است به این صورت که ابتدا مصرف شراب و مسکرات را به هنگام نماز و سپس در هر موقعیتی حرام می داند:

شناسه مطلب: 5361
زمان انتشار: 16 ژولیه 2016
| |
«رمز حاکم کردن امام زمان(علیه السلام) بر روی زمین، در دست ماست» یعنی چه؟

استاد محمد شجاعی

«رمز حاکم کردن امام زمان(علیه السلام) بر روی زمین، در دست ماست» یعنی چه؟

استاد محمد شجاعی می گوید: درست است که همه شیعیان می خواهند امام زمان(علیه السلام) ظهور کنند و بر کره زمین حاکم شوند؛ اما باید دانست که «رمز اجرا شدن این خواسته، در اجرای چه اعمالی است» ؟

 

 وقتی از خداوند می خواهیم که:«اللهم... حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً؛ خدایا!...تا این که حضرت را در زمینت ساکن گردانی»؛ معنایش این است که این ما هستیم که باید امام مان را ساکن کره زمین و حاکم بر این آن کنیم. این دعا را در حالی می کنیم که این زمین «طَوعاً» است؛ یعنی در مقابل حضرت رام شده و خودش را در اختیار او قرار داده است. اما رام کردن مردم کره زمین و در اختیار گذاشتن آن به امام زمان، وظیفه ی ما است. «طَوعاً» یعنی مقاومتی که در جهان در مقابل امام زمان و شناخت حضرت ایجاد شده؛ مهدی هراسی که دشمنان ما در سایت ها و ماهواره ها راه انداخته اند را به صفر برسانیم. سوالات و شبهاتی که در مورد شیعه، امامان شیعه، حضرت زهرا(سلام الله علیها)، قرآن، اهل بیت، در فضای مجازی مطرح می کنند را جواب دهیم.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed