www.montazer.ir
پنج‌شنبه 10 ژولیه 2025
شناسه پرسش: 5543
1 سپتامبر 2016
| | |
پرسش96.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ،

شناسه پرسش: 5542
1 سپتامبر 2016
| |
پرسش95.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ،

شناسه مطلب: 5537
زمان انتشار: 31 اوت 2016
| |
شادی و غم ابدی در قیامت، از همین دنیا قابل حصول است

استاد محمد شجاعی

شادی و غم ابدی در قیامت، از همین دنیا قابل حصول است

بهشتیان از دستیابی به نعمت های بهشتی سرمست و شادمان اند و اما در مقابل، عده ای محزون اند؛ برای این که سرمایه ی عمر و جوانی را از دست داده اند و به نعمت و خرمی بهشت نرسیده اند. پس شادی و غم ابدی در همین دنیا کسب می شود.

قرآن می فرماید: «إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ، عَلَى الْأَرَائِكِ یَنْظُرُونَ، تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ= حتما نیكان در انواع نعمت متنعمند و بر تخت های زیبای بهشتی تكیه كرده و به زیبایی های بهشت می ‏نگرند؛ در چهره‏ های آنها طراوت و نشاط نعمت را می‏بینی.» (مطففین/22-24). در این آیات «نضرة» به معنی خرمی، سرسبزی و نشاط آورده شده است؛ یعنی نشاط و ذوق زدگی از رسیدن به نعمت های بهشتی، در چهره بهشتیان هویدا است. «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ= آرى در آن روز صورت هایى شاداب و مسرور هستند» (قیامت/22). چهره هایی در این روز خرم و شادند. ولی در جای دیگر می فرماید:«وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ= و در آن روز، چهره ‏هایى است كه بر آنها غبار نشسته» (عبس/40). چرا بعضی جهره ها غبار آلود است؟ چون عمر را از دست داده اند، سرمایه ی جوانی که قابل برگشت نیست را تلف کرده اند؛ اینها با دیدن بهشتی ها به حسرت و پشیمانی شان افزوده می شود. «الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَ كَانُوا مُسْلِمِینَ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ= همان كسانى كه به آیات ما ایمان آورده و تسلیم بودند؛ شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت‏ شوید»(زخرف/25). چقدر زیبا است که به آنهایی که ایمان آوردند به آیات خدا و آنها را انکار نکرده و تسلیم بودند و مقاومتی نداشتند، گفته شود شما و زوج هایتان وارد بهشت شوید. منظور از این زوج ها فقط همسران زمینی نیستند، بلکه هر چیزی را ممکن است در بر بگیرد. «إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَكُونَ و َإِذَا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِینَ =(آرى در دنیا) كسانى كه گناه می کردند، آنان را كه ایمان آورده بودند به ریشخند مى‏ گرفتند و چون بر ایشان مى‏ گذشتند، از سر تمسخر با چشم و ابرو به یکدیگر اشاره می کردند و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود باز مى‏ گشتند به شوخ‏ طبعى مى ‏پرداختند» (مطففین/29-31). شادیِ بعد از گناه خیلی خطرناک است. گناهکاران در دنیا با رفتار غمزه آمیز و اشاره ی چشم و ابرو، مؤمنین را به استهزا می گیرند و با اهل و دوستان خود به شوخ طبعی می پردازند.  روز قیامت که صفحه بر می گردد، کار برعکس می شود. «فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ یَضْحَكُونَ= و[لى] امروز مؤمنان اند كه بر كافران می خندند» (مطففین/34). در این روز مؤمنینی که در دنیا مورد تمسخر معصیت کاران قرار گرفته اند، به آنها می خندند. آنطوری که قرآن می فرماید، مؤمنین با گناهکارها با هم روبرو شده و می گویند، خدا را  شکر که ما از شما پیروی نکردیم و سبک زندگی شما را نپذیرفتم و گرنه امروز بدبخت می شدیم. آخرین آیه دراین خصوص این است که می فرماید: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ= در آن روز چهره ‏هایى درخشانند خندان [و] شادانند. (عبس/38-39)». چهره هایی هم در این روز « مُسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ = درخشان، خندان و شادان» هستند. کسانی که به زندگی جاوید در کنار حق تعالی بشارت داده شده اند، به آنها مژده داده شده که به اندازه ی عمر خدا عمر دارند و تا خدا خدایی می کند، آنها در بهشت جاودان متنعم و خرم زندگی خواهند کرد. به همین خاطر چهره هایشان انبساط دارد و خندان اند.  

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5536
زمان انتشار: 31 اوت 2016
| |
حسابرسی آسان قیامت، از شادی های آخرتی است

استاد محمد شجاعی

حسابرسی آسان قیامت، از شادی های آخرتی است

مهمترین شادی که در زندگی رحمی دنیا باید آن را کسب کنیم و با خود به آخرت ببریم، حساب آسانِ بعد از مرگ و بازگشت به آغوش پر مهر خانواده ی آسمانی است.

 

قرآن می فرماید:« فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِیَمِینِهِ، فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا، وَیَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا= اما كسی كه نامه اعمالش به دست راستش داده شده، به زودی حساب آسانی برای او می‏شود و خوشحال به سوی اهل و خانواده‏ اش باز می‏گردد. (سوره انشقاق/ آیات 7، 8، 9)». دو گروه از انسان ها هستند که به حساب آسان در آخرت دست پیدا می کنند: ۱- کسانی که در برابر پذیرش حق و احکام دین از خود مقاومت نشان نمی دهند. ۲- کسانی که در زندگی به خود و اطرافیان خود سخت نمی گیرند. 1. مقاومت در برابر پذیرش حق، انسان را از آسانیِ حسابرسی آخرت محروم می کند کسانی که در برابر پذیرش حق و احکام دین، از خود مقاومت نشان نمی دهند و به راحتی به رعایت حلال و حرام، انجام واجبات و خودداری از محرمات اقدام می کنند در آخرت حساب شان سهل و آسان است. طبق فرموده ی قرآن این افراد کسانی اند که نامه ی عمل شان به دست راست آنان داده می شود، زیرا در دنیا خوب زندگی کرده اند، مسائل شرعی، حلال و حرام زندگی را رعایت کرده در مقابل پذیرش دین و احکام آن مقاومت نداشته اند. رسیدگی به حساب این افراد به آسانی و سرعت، به اندازه خواندن چهار رکعت نماز عصر صورت می گیرد و بدون معطلی وارد بهشت می شوند. برای رسیدن به بهشت باید از روی صراط که در جهنم قرار دارد، گذشت. این افراد با گذر از صراط، لهیبی از آتش را به خود نمی بینند و این گذشتنِ با خنکی از جهنم، برایشان شادمانی به دنبال دارد. 2. سخت نگرفتن به خود و دیگران، شادمانی آخرت را در پی دارد سخت نگرفتن به خود و دیگران باعث دست یابی به حساب آسان و آسانیِ حسابرسی، شادمانی زندگی جاودانه را در پی خواهد داشت. سخت گیر بودن را از دو جهت می توان بررسی کرد، یکی «سخت گیر بودن نسبت به خود» و بعدی «سخت گیر بودن نسبت به دیگران». سخت گیری نسبت به خود، مصداق حمله ی شیطان از پشت سر انسان است. شیطان در این حمله مدام گذشته ی گناه آلود و گناهان شخص را به رخش کشیده و به او القا می کند که تو به دلیل خطاها و گناهان زیاد مورد بخشش خداوند قرار نمی گیری. اگر شخص در اینجا تسلیم وساوس شیطان شود، به خود سخت می گیرد و نمی تواند خود را ببخشد؛ در نتیجه دچار سرخوردگی شده و از رحمت خداوند ناامید می گردد؛  ناامیدی خود، گناه بزرگ دیگری است. اما انسان زیرک و معتقد، در مقابل وسوسه ها و حملات شیطان مقاومت کرده و با سلاح توبه به جنگ آن رفته و از رحمت و مغفرت باری تعالی ناامید نمی گردد و در اولین قدم با بخشیدن خود و سپس با توبه و انابه، رو به سوی خدا می کند. مورد دوم سخت نگرفتن به دیگران و داشتن روح عفو و بخشش است. اشخاص کینه توز کسانی اند که به اطرافیان خود به خاطر خطایی که انجام داده اند، سخت می گیرند،؛ روحیه ی بخشیدن و گذشت ندارند؛ دوست دارند زود جزا بدهند و تنبیه کنند. افراد زودرنج، حساس، عصبی، حسود و بدبین در زمره ی افراد سخت گیر قرار می گیرند، یا افرادی که در همه مسائل زندگی دنیایی شان سخت می گیرند، مثلاً در مسئله ازدواج (گذاشتن شرط و شروط های زیاد)، شغل، تربیت فرزند و روابط خانوادگی انعطاف ندارند. کسانی که بر سر مسائل دنیایی، روحیه رقابت با دیگران دارند، سخت گیر هستند. سخت گیر بودن،‌ شروط گذاشتن، رقابت کردن بی مورد، عفو و گذشت نداشتن، باعث معطلی در دنیا و به تبع آن معطلی در آخرت می شود و حساب قیامت را سخت می کند. چون ما در دوران رحمی دنیا هستیم و اثر این اعمال متوجه نفس ماست. شخص فکر می کند که با سخت گرفتن به دیگران ،آنها را در فشار و سختی قرار می دهد، در حالی که این فشار متوجه خود اوست. اما در مقابل، کسانی هستند که آسان گیرند، به راحتی می بخشند، عفو و گذشت دارند. افراد آسان گیر اعتقاد دارند به این که با بخشش دیگران، متصف به دو صفت خداوند یعنی «عفوّ و غفور» شده، شبیه الله می گردند. این اشخاص علاوه بر این که در دنیا زندگی شاد و سالمی دارند و از بیماری های روحی و روانی و جسمی در امان اند، در آخرت نیز به عفو خداوند و حسابرسی آسان و در نتیجه شادمانی و نشاط آخرتی می رسند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5535
زمان انتشار: 31 اوت 2016
| |
«انسان های حقیقی» شادتر از «انسان های مجازی» هستند

استاد محمد شجاعی

«انسان های حقیقی» شادتر از «انسان های مجازی» هستند

کسانی که در دنیا حیات انسانی دارند و با بخش بی نهایت طلب وجود خود،یعنی «خودِ حقیقی»شان با الله عاشقانه زندگی می کنند، انسان حقیقی هستند و همیشه قدرت و شادی را از منبع آن یعنی الله دریافت می کنند. اما کسانی که «خودِ حقیقی» وجودشان را به رسمیت نشناخته اند و حق تعالی معشوق اصلی شان نیست، انسان های مجازیند. ماپنج معبود و معشوق برای پنج بخش حسی، وهمی، خیالی،‌ عقلی و فوق عقلی وجودمان داریم. 

معشوقِ بخش حسی ما «محسوسات»است؛معشوق بخش خیالی مان«مخیلات» ماست؛معشوق بخش وهمی ما «موهومات» ما؛ و معشوق بخش عقلی ما، «کمالات عقلی و علمی» ماست؛ و معشوق بخش فوق عقلی ما،«یک بی نهایت و مطلق یعنی الله» می باشد. بنابراین، گزاره ی «لا اله الا الله» مربوط به بخش انسانی، خودِ حقیقی و جاودانه ماست.  بخش فوق عقلی ما، بخش اصلی وجود ماست و اساساً ما برای همین به دنیا آمده ایم؛ درحقیقت، ما در بخش فوق عقلانی وجودمان انسان هستیم و تنها با الله آرامش پیدا می کنیم. وقتی چشم و گوش که مربوط به بخشهای حسی بدن هستند، نتوانند با معشوق و الهه شان که محسوسات است ارتباط بگیرند، در این صورت می گوییم نقصی در حس بینایی و شنوایی ما وجود دارد. در بخش فوق عقلانی هم اگر انسان نتواند با الله که معشوق این بخش است ارتباط بگیرد، باطن انسانی او تشکیل نشده و دچار نقص در این بخش است. بنابراین، کسانی که در رحم دنیا حیات انسانی دارند، انسان حقیقی هستند؛ سایر افراد که فقط با 4 مرحله پایینی وجودشان زندگی می کنند، انسان مجازیند، یعنی صورت انسانی دارند، ولی باطنشان اصلاً باطن انسانی نیست. تنها انسان حقیقی تولد سالم به برزخ دارد، اینجاست که لزوم کسب معرفتُ الله احساس می شود. زیرا درک می کنیم که هرچقدر انسان، انسان تر می شود، شادتر و آرام تر است. مسئول بخش شادی و آرامش هیچ کدام از 4 بخش (حسی، وهمی، خیالی،‌ عقلی) نیستند، تنها بخش فوق عقلانی است که شادی و آرامش می آورد. گاهی شادی با آرامش فرق می کند؛یعنی انسان ممکن است شاد نباشد، اما با وجود غمگین بودن، آرامش داشته باشد؛این همان ۱۰ نوع غم شادی آور است که در بحث غم توضیح دادیم.  مانند حضرت سید الشهدا ع، حضرت زینب کبری س که در اوج مصیبت و غم و اندوه می فرماید: «وَ ما رَاَیتُ اِلاّ جَمیلا= چیزی ندیدم مگر زیبایی». زمانی که می فهمیم که چرا به این دنیا آمده ایم، ابتدای تولد ماست؛ یعنی به عنوان یک انسان متولد می شویم. چرا در فرهنگ ما جشن تکلیف می گیرند؟ چون جشن تکلیف، در واقع جشن تولد ما به مرحله ی انسانیت است.اولین کسی که جشن تکلیف گرفت، مرحوم ابن طاووس بود. جشن تکلیف یعنی از امروز، من با خدا طرف هستم؛ خداوند بر من منت گذاشته تا من بتوانم جلویش بایستم و با او حرف بزنم. من از امروز با خانواده آسمانی خودم زندگی می کنم، با مادرم حضرت زهرا س مأنوسم؛ از امروز به بعد من با اشراف عالم در ارتباط هستم.از امروز به بعد تاج بندگی را برسر دارم. مثل کسی که می گویند، این فرد یک شخصِ با نفوذی در اجتماع است؛ یعنی با مقامات بالاییِ جامعه ارتباط دارد. حال شخصی که با اهل بیت ع، امام زاده ها، ملائکه و بالاتر و مهم تر از همه با خداوند ارتباط دارد، فردی با قدرت تر و با نفوذتر است و تمام عشق و دلخوشی او زمانی است که سر سجاده قرار می گیرد. اماافرادی که با بخش حیوانی سر سجاده می روند، از نماز خوششان نمی آید؛ براساس خصوصیت های دنیایی ازدواج می کنند و بعدهم براساس همان خصوصیت ها با هم به دعوا و مشاجره پرداخته و از هم جدا می شوند. به همین دلیل، آمار طلاق بالا رفته است. اما باید بدانیم که عشق های بالایی، عشق های پایینی را تضمین و تقویت می کنند. اگر ما تمام بخش های بحث شادی را مثل دانه های تسبیح در نظر بگیریم، بند اصلی که همه دانه ها را به هم وصل می کند، «خود شناسی» است. با خودشناسی است که انسان معشوق بخش فوق عقلانی اش را می شناسد.پس باید بدانیم که دین فقط به معنی «باید و نباید»، «واجب» و «حرام» نیست،بلکه دین یک مسأله ی عاشقانه است. پس متدین های واقعی، به عشق معشوق خود متدینند. یعنی از زندگی خود خیلی لذت می برند. همه دستورات الهی برایشان عشق به خدا است. می خواهند معشوق شان را راضی نگه دارند و با طیب خاطر با او زندگی کنند، نه این که مجبور باشند. بنابراین، کسانی که در دنیا به «معرفة الله» می رسند، لذت آنها حتی در دنیا،از لذت خیلی از بهشتی ها بیشتر است. همین دنیا میکده و بهشت او می شود و اصلِ بهشت هم با اوست. امام سجاد ع به خدا عرضه می دارد: «یا جَنَّتی وَ نَعِیمِی! یا دُنیایِی وَ آخِرَتِی!= ای بهشت من و نعمت من، ای دنیای من و آخرت من».   شادی جلسه هفتم

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5501
زمان انتشار: 22 اوت 2016
| |
«شادی» چه تفاوتی با «نشاط» دارد؟

استاد محمد شجاعی

«شادی» چه تفاوتی با «نشاط» دارد؟

«شادی» و راههای ایجاد آن، یک بحث کاملا تخصصی است که در روح انسان «نشاط و انبساط» ایجاد می کند و درحقیقت «نشاط» از محصولات «شادی» است، اما فقط به وسیله «شادی» ایجاد نمی شود، بلکه امور دیگری مثل ورزش نیز، «نشاط» ایجاد می کند.

 

امام علی ع فرمود: «السُّرُورُ یَبسُطُ النَّفسَ و یُثِیرُ النَّشاطَ = شادى، انبساط روح مى آورد و نشاط انگیز است».  «یُثیرُ» از «اثاره» به معنی «تحریک کردن و برانگیختن» است. شادی، نشاط را بر می انگیزد. انسانِ شاد «با نشاط» می شود، بنابراین، نشاط محصول شادی است؛ نه این که نشاط فقط از شادی حاصل شود، بلکه رفتارهای مختلف دیگر نیز در انسان می تواند نشاط برانگیز باشد؛ مثل رفتارهای ملایم یا غیر ملایم که انسان را به نشاط می رساند. «ورزش» یک رفتار غیر ملایم است که نشاط می آورد. اما خیلی از افراد، از این عامل نشاط آور فرار می کنند. تنبلی نفس نمی گذارد که شخص ورزش کند و بدن را وادار به حرکت نماید. در صورتی که با 5 دقیقه ورزش و نرمش در روز، روحیه انسان عوض شده و با نشاط می شود. اگر شادی کم باشد و غم و غصه انسان طول بکشد، خطربیشتر می شود گاهی یک غم و غصه آنقدر طول می کشد، تا این که شخص به افسردگی می رسد و سپس اقدام به خودکشی می کند و فکر می کند، خودکشی کار درستی است؛ ولی نمی داند که با قتل نفس، وارد فضایی می شود که از این دنیا بسیار پیچیده تر و پیشرفته تر است و نیاز به وسایلی دارد که او فاقد آن است؛ در این صورت است که غصه اش چند برابر می شود. مثل کسی که در کرج راحت زندگی می کند، یک دفعه او را مجبور کنند که در ژاپن زندگی کند. وقتی می رود ژاپن و از فرودگاه بیرون می آید، مشکلات جدیدی سر راهش قرار می گیرند. مثلا چون زبان بلد نیست، گم می شود، و نمی داند، ساک ها را از کجا تحویل بگیرد؛ سوار تاکسی می شود، نمی داند، چی بگوید؛ چون پول ژاپنی را تشخیص نمی دهد نمی تواند درست خرید کند؛ می خواهد سوار مترو شود، نمی داند چگونه بلیت تهیه کند و چقدر پول بدهد و ... چنین کسی وارد فضای قویتری شده، اما چون وسایل مورد نیاز و مناسب آن فضا را ندارد، نمی تواند لذت ببرد. پس خودکشی نه تنها راه درستی نیست، بلکه احمقانه ترین و غلط ترین راه است. کسی که خودکشی می کند، تا ابد در جهنم است. زیرا ساختار خلقت ریاضی است. کسی که خودکشی کرده، آسیب عقیدتی دارد، الله را پشتیبان خود قرار نداده است؛ وقتی وارد فضایی می شود که فضای سلطنتی الله و اهل بیت است و او با این فضا آشنایی نداشته و آمادگی ورود به آن صحنه را ندارد، برخلاف تصور کسی که خودکشی کرده، می فهمد که خودکشی اولِ راحتی او نبوده، بلکه اولِ عذاب، بدبختی و گرفتاری او است. مقوله شادی مثل غم، یک مقوله ی صد درصد تخصصی است و احتیاج به کارشناسی دارد. پس انسان باید بداند که با مقوله ی شادی چگونه رفتار کند، چون شادی بخشی از نفس انسان است کسی که وقتی کسی از آن آگاهی نداشته باشد، نمی تواند نفس را دست کاری کند. «شادی» هم مثل چشم، گوش، حلق و ... است که هر کدام متخصص خاص خودش را دارد و انسان باید خود را به یک کارشناس بسپارد که برایش تعیین کند تا در هر یک از این 5 بخش به شادی و نشاط برسد. برای همین است که امیرالمؤمنین ع فرمود: «ما مِن حَرَكَةٍ إلاّ أنتَ مُحتاجٌ فیها إلى مَعرِفَةٍ = هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو در انجام آن احتیاج به آگاهی داری.» این چیزی است که امروزه هر عاقلی درک می کند که برای انجام هر کاری نیاز به آگاهی و شناخت مخصوص همان کار لازم است.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5499
زمان انتشار: 22 اوت 2016
| |
«شادی» از وسایل مهم سلامت و سعادتِ دنیا و آخرت است

استاد محمد شجاعی

«شادی» از وسایل مهم سلامت و سعادتِ دنیا و آخرت است

«شادی» از وسایل ضروری سلامت و سعادت دنیا و آخرت انسان است. ساختار وجودی انسان یک ساختار کاملاً ریاضی است

 

 برای حرکت روح به سمت هدف خلقت، حفظ و ارتقاء سلامت و سعادت و شادی و آرامش انسان لازم است؛ بنابراین باید با ساختار روح آشنا بود. ساختار روح دقیقاً مثل ساختار جسم با روابط ریاضیِ منظم خلق شده است. روح نیز مانند جسم، بیماری، سلامتی، خواب، بیداری، هوشیاری، غفلت، مرگ و حیات دارد. اکثر مردم دنیا عاشق خودشان هستند و برای رسیدن به خوشبختی هر روز تلاش می کنند؛ اما از تلاش شان نتیجه ای نمی گیرند. هرچه بیشتر تلاش می کنند، غصه ها و فشارهایشان بیشتر می شود. علت این است که انسان ها برای سعادت و آرامش ساختاری تلاش می کنند که هیچ شناختی نسبت به آن ندارند. همان گونه که برای نگه داری گل و گیاه یا ماهی در منزل، نیاز به شناخت ساختار آن داریم تا بتوانیم از آن خوب نگهداری کنیم، برای سلامت روح و رسیدن به شادی و سعادت اخروی نیز، نیاز به آگاهی و شناخت داریم. بحث شادی مکملی دارد به نام  «غم». علاقمندان می توانند به این بحث نیز مراجعه نمایند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 5496
زمان انتشار: 22 اوت 2016
| |
«شادی» از دستیابی انسان به یکی از حس های ۵ گانه اش ایجاد می شود

استاد محمد شجاعی

«شادی» از دستیابی انسان به یکی از حس های ۵ گانه اش ایجاد می شود

شادی حالتی است که از وصول انسان به خواسته یا آرزویی خبر می دهد. خواسته های ما همان نیازهای ۵ گانه ی «حسی، خیالی، وهمی، عقلی و فوق عقلی» است.

 

 خواسته و آرزوی هرکس بسته به این است که به کدام یک از نیازهای مذکور، تعلق و وابستگی بیشتری داشته باشد. وقتی انسان به یکی از الهه ها یا معشوق های 5 گانه اش دست پیدا می کند، خود به خود شاد می شود. مثلاً در مورد شادی «حسی»، فرض کنید شما خسته هستید؛ جسم تان کم آورده و بعد از یک جلسه یا کلاس، با شربت و شیرینی و آب خنک از شما پذیرایی می شود و باعث شادی شما می شود. این شادی مربوط به بخش حسی است. گاهی شادی مربوط به بخش «خیالی» است. مثلاً شما یک چیز خیلی مهم را گم کرده اید، هر چقدر به ذهن تان فشار می آورید، نمی توانید آن را پیدا کنید. همین که به یاد می آورید که آن شیء در کجاست، خود به خود حالت شادی به شما دست می دهد. زمانی شادی مربوط به بخش «وهمی» است؛ مثلاً با یک نفر اختلاف دارید، اختلاف تان برطرف می شود، خود به خود انسان شاد می شود.   برگرفته از سلسله جلسات شادی - جلسه دوم گاهی شادی مربوط به بخش «عقلی» می شود، ممکن است یک مسئله ذهنی غیر قابل حل مثل یک فرمول ریاضی یا فیزیک وجود داشته باشد، وقتی آن را حل می کنید، خود به خود به شما شادی عقلانی دست می دهد.  اما برترین شادی به بخش «فوق عقلانی» مربوط می شود. این شادی در زمانی  ایجاد می شود که ما به «تنظیم رابطه با کمال مطلق» و معشوق مان یعنی الله می پردازیم.  این شادی فوق عقلانی است. بنابراین، کسی که رابطه اش با الله صمیمی نیست، حتی اگر در 4 بخش دیگر وجودش هم موفق باشد، باز هم غم، اضطراب و غصه دارد. اصلاً قانون خلقت این گونه است. برای همین است که خداوند فرمود: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی، فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْكًا= و هر كس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت زندگى و معیشتش تنگ و سخت خواهد شد. سوره طه/124)». خودکشی ها، طلاق ها، اضطراب ها، مصرف داروها و بیماری های روحی و روانی بیشتر در دو گروه تحصیل کرده ها و ثروتمندان دیده می شود. این دو گروه به 4 بخش محدود وجود خود پرداخته اند. در بین 5 بخش از بخشهای وجود انسان از همه مهمتر بخش پنجم (بخش بی نهایت طلب) وجود انسان است که ارتباط با حق تعالی دارد، 4 بخش دیگر بخش های محدود هستند. بخش پنجم انسان به قدری قدرت دارد که می تواند کمبودهای چهاربخش دیگر را جبران کند. یعنی یک شخص وضع مالی یا جسمی خوبی ندارد، (در بخش های جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی دچار کمبود و مشکل است) اما شاد و آرام است. این آرامش و شادی مربوط به قسمت پنجم و فوق عقل اوست که مشکلات و کمبودهای چهاربخش پایینی را تحت الشعاع قرار داده است.

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 5491
23 اوت 2016
| |
پرسش88.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ،

شناسه پرسش: 5490
21 اوت 2016
| |
پرسش87.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ،

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed