www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 3858
زمان انتشار: 22 اکتبر 2015
| |
با کاروان نیزه

با کاروان نیزه

بند اول    می آیم از رهی که خطرها در او گم است  از هفت منزلی که سفرها در او گم است  از لا بلای آتش و خون جمع کرده ام  اوراق مقتلی که خبرها در او گم است  دردی کشیده ام که دلم داغدار اوست  داغی چشیده ام که جگرها در او گم است  با تشنگان چشمه احلی من العسل  نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است  این سرخی غروب که همرنگ آتش است  توفان کربلاست که سرها در او گم است  یاقوت و دُر صیرفیان را رها کنید  اشک است جوهری که گهرها در او گم است  هفتاد و دو ستاره غریبانه سوختند  این است آن شبی که سحرها در او گم است    باران نیزه بود و سر شهسوارها  جز تشنگی نکرد علاج خمارها    بند دوم    جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر  نشنید کس مصیبت از این جانگدازتر صبحی دمید از شب عاصی سیاه تر  وز پی شبی ز روز قیامت درازتر  بر نیزه ها تلاوت خورشید، دیدنی ست  قرآن کسی شنیده از این دلنوازتر؟ قرآن منم چه غم که شود نیزه، رحل من  امشب مرا در اوج ببین سرفرازتر  عشق توام کشاند بدین جا، نه کوفیان  من بی نیازم از همه، تو بی نیازتر  قنداق اصغر است مرا تیر آخرین  در عاشقی نبوده ز من پاکبازتر   با کاروان نیزه شبی را سحر کنید  باران شوید و با همه تن گریه سر کنید      بند سوم   فرصت دهید گریه کند بی صدا، فرات  با تشنگان بگوید از آن ماجرا، فرات  گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا  باور مکن که بگذرد از کربلا، فرات  با چشم اهل راز نگاهی اگر کنید  در بر گرفته مویه کنان مشک را فرات  چشم فرات در ره او اشک بود و اشک  زان گونه اشکها که مرا هست با فرات  حالی به داغ تازه خود گریه می کنی  تا می رسی به مرقد عباس، یا فرات  از بس که تیر بود و سنان بود و نیزه بود  هفتاد حجله بسته شد از خیمه تا فرات    از طفل آب، خجلت بسیار می کشم  آن یوسفم که ناز خریدار می کشم      بند چهارم      بعد از شما به سایه ما تیر می زدند  زخم زبان به بغض گلوگیر می زدند  پیشانی تمامی شان داغ سجده داشت  آنان که خیمه گاه مرا تیر می زدند  این مردمان غریبه نبودند، ای پدر  دیروز در رکاب تو شمشیر می زدند  غوغای فتنه بود که با تیغ آبدار آتش به جان کودک بی شیر می زدند ماندند در بطالت اعمال حجشان  محرم نگشته تیغ به تقصیر می زدند  در پنج نوبتی که هبا شد نمازشان  بر عشق، چار مرتبه تکبیر می زدند  هم روز و شب به گرد تو بودند سینه زن  هم ماه و سال، بعد تو زنجیر می زدند   از حلق های تشنه، صدای اذان رسید  در آن غروب، تا که سرت بر سنان رسید       بند پنجم   کو خیزران که قافیه اش با دهان کنند  آن شاعران که وصف گل ارغوان کنند  از من به کاتبان کتاب خدا بگو  تا مشق گریه را به نی خیزران کنند  بگذار بی شمار بمیرم به پای یار  در هر قدم دوباره مرا نیمه جان کنند  پیداست منظری که در آن روز انتقام  سرهای شمر و حرمله را بر سنان کنند  یارب، سپاه نیزه همه دستشان تهی ست  بی توشه اند و همرهی کاروان کنند  با مهر من، غریب نمانند روز مرگ  آنان که خاک مهر مرا حرز جان کنند    با پای سر، تمامی شب راه آمدم  تنهایی ام نبود که با ماه  آمدم      بند ششم    ای زلف خون فشان توام لیله البرات  وقت نماز شب شده، حی علی الصلات  از منظر بلند، ببین صف کشیده اند  پشت سرت تمامی ذرات کائنات  خود، جاری وضوست ولی در نماز عشق  از مشک های تشنه وضو می کند، فرات  طوفان خون وزیده، سر کیست در تنور؟  خاک تو نوح حادثه را می دهد نجات! بین دو نهر، خضر شهادت به جستجوست  تا آب نوشد از لبت، ای چشمه ی حیات  ما را حیات لم یزلی، جز رخ تو نیست  ما بی تو چشم بسته و ماتیم و در ممات    عشقت نشاند، باز به دریای خون، مرا  وقت است تیغت آورد از خود، برون، مرا      بند هفتم   از دست رفته دین شما، دین بیاورید!  خیزید، مرهم از پی تسکین بیاورید!  دست خداست، اینکه شکستید بیعتش دستی خدای گونه تر از این بیاورید!  وقت غروب  آمده، سرهای تشنه را  از نیزه های بر شده، پایین بیاورید!  امشب برای خاطر طفل سه ساله ام  یک سینه ریز، خوشه پروین بیاورید! گودال، تیغ کند، سنانهای بی شمار  یک ریگزار، سفره چرمین بیاورید!  سرها ورق ورق، همه قرآن سرمدی ست! فالی زنید و سوره یاسین بیاورید!   خاتم سوی مدینه بگو بی نگین برند!  دست بریده، جانب ام البنین برند!   بند هشتم    خون می رود هنوز ز چشم تر شما  خرمن زده ست ماه، به گرد سر شما  آن زخمهای شعله فشان، هفت اخترند  یا زخمهای نعش علی اکبر شما؟ آن کهکشان شعله ور راه شیری است  یا روشنان خون علی اصغر شما؟ دیوان کوفه از پی تاراج آمدند  گم شد نگین آبی انگشتر شما  از مکه و مدینه، نشان داشت کربلا  گل داد (نور) و (واقعه) در حنجر شما  با زخم خویش بوسه به محراب می زدید  زان پیشتر که نیزه شود منبر شما    گاهی به غمزه یاد ز اصحاب می کنی  بر نیزه شرح سوره احزاب می کنی    بند نهم    در مشک تشنه، جرعه آبی هنوز هست  اما به خیمه ها برسد با کدام دست؟ برخاست با تلاوت خون، بانگ یا اخا  وقتی «کنار درک تو، کوه از کمر شکست» تیری زدند و ساقی مستان ز دست رفت  سنگی زدند و کوزه لب تشنگان شکست! شد شعله های العطش تشنگان، بلند  باران تیر آمد و بر چشمها نشست  تا گوش دل شنید، صدای (الست) دوست  سر شد (بلی)ی تشنه لبان می الست  ناگاه بانگ ساقی اول بلند شد  پیمانه پر کنید، هلا عاشقان مست    باران می گرفت و سبوها که پر شدند  در موج تشنگی چه صدفها که دُر شدند      بند دهم   باران می گرفته، به ساغر چه حاجت است؟ دیگر به آب زمزم و کوثر چه حاجت است؟  آوازه شفاعت ما، رستخیز شد  در ما قیامتی ست، به محشر چه حاجت است؟ کی اعتنا به نیزه و شمشیر می کنیم؟  ما کشته توایم، به خنجر چه حاجت است؟  بی سر دوباره می گذریم از پل صراط تا ما بر آن سریم، به این سر چه حاجت است؟  بسیار آمدند و فراوان نیامدند  من لشکرم خداست، به لشکر چه حاجت است؟  بنشین به پای منبر من، نوحه خوان بخوان! تا نیزه ها به پاست، به منبر چه حاجت است؟    در خلوت نماز چو تحت الحَنَک کنم  راز غدیر گویم و شرح فدک کنم    بند یازدهم    از شرق نیزه، مهر درخشان بر آمده ست  وز حلق تشنه، سوره قرآن برآمده ست  موج تنور پیرزنی نیست این خروش  طوفانی از سماع شهیدان بر آمده ست  این کاروان تشنه، ز هرجا گذشته است  صد جویبار، چشمه حیوان بر آمده ست  باور نمی کنی اگر از خیزران بپرس  کآیات نور، از لب و دندان برآمده ست  انگشت ما گواه شهادت که روز مرگ  انگشتری ز دست شهیدان در آمده ست  راه حجاز می گذرد از دل عراق  از دشت نیزه، خار مغیلان برآمده ست    چون شب رسید، سر به بیابان گذاشتیم  جان را کنار شام غریبان گذاشتیم    بند دوازدهم   گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود  تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود  سرها رسید از پی هم مثل سیب سرخ  اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!  مولا نوشته بود: بیا ای حبیب ما  تنها همین، چقدر پیامش غریب بود  مولا نوشته بود: بیا دیر می شود  آخر حبیب را ز شهادت نصیب بود  مکتوب می رسید فراوان ولی دریغ  خطش تمام، کوفی و مهرش فریب بود  اما حبیب، رنگ خدا داشت نامه اش  اما حبیب، جوهرش «امن یجیب» بود    یک دشت، سیب سرخ به چیدن رسیده بود  باغ شهادتش به رسیدن رسیده بود    بند سیزدهم    تو پیش روی و پشت سرت آفتاب و ماه  آن  یوسفی که تشنه برون  آمدی زچاه  جسم تو در عراق و سرت رهسپار شام  برگشته ای و می نگری سوی قتلگاه  امشب شبی ست از همه شبها سیاه تر  تنهاتر از همیشه ام ای شاه بی سپاه  با طعن نیزه ها به اسیری نمی رویم  تنها اسیر چشم شماییم، یک نگاه!  امشب به نوحه خوانی ات از هوش رفته ام  از تار وای وایم و از پود آه آه  بگذار شام جامه شادی به تن کند  شب با غم تو کرده به تن، جامه سیاه!    بگذار آبی از عطشت نوشد آفتاب  پیراهن غریب تو را پوشد آفتاب      بند چهاردهم    قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام  قربان آن می یی که دهندش علی الدوام  قربان آن پری که رساند تو را به عرش  قربان آن سری که سجودش شود قیام  هنگامه برون شدن از خویش، چون حسین -علیه السلام- راهی برو که بگذرد از مسجدالحرام  این خطی از حکایت مستان کربلاست:  ساقی فتاد، باده نگون شد، شکست جام!  تسبیح گریه بود و مصیبت، دو چشم ما  یک الامان ز کوفه و صد الامان ز شام  اشکم تمام گشت و نشد گریه ام خموش  مجلس به سر رسید و نشد روضه ام تمام    با کاروان نیزه به دنبال، می روم  در منزل نخست تو از حال می روم   

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3852
زمان انتشار: 22 اکتبر 2015
| |
خانواده و سبک زندگی حسینی

محدود کردن امام حسین(علیه السلام) به عزاداری و آن هم به این نوع عزاداری های موزیکال امروزی درست نیست. خانواده ی حسینی را باید در رفتار و اخلاق و طرزفکر، پیدا و قضاوت کرد.

خانواده و سبک زندگی حسینی

نشانه های یک خانواده ی حسینی، داشتن اصلی ترین و مهمترین شاخصه های دینی است. امام حسین  علیه السلام کسی است که قیامش برای احیای دین و اقامه ی نماز و امر به معروف بود. بنابراین یک خانواده ی بی نماز قطعا رنگ و بوی حسینی ندارد. یک خانواده ی بی تفاوت نسبت به دیگران و نسبت به دین، با امام حسین (علیه السلام)  و هدفش بیگانه است.

محرم که از راه می رسد بهانه ای می شود تا ببینیم چقدر در مسیر زندگی هم جهت با امام حسین(علیه السلام) بوده و چقدر در این مسیر با حضرت و خانواده اش فاصله داشته ایم. محبت ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام فرزندان ما نسبت به امام حسین علیه السلام و خانواده ی بزرگوارش چه احساسات و اطلاعاتی دارند؟ آیا محبتی که در قلب ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام هست به قلوب فرزندانمان هم منتقل خواهد شد؟ آیا انتهای مسیری که برای خود و خانواده مان انتخاب کرده ایم به جایی خواهد رسید که امام حسین(علیه السلام) از آن راضی باشد؟ خانواده ی حسینی بدون شک خانواده ای نیست که اهل روضه باشد و گلچین سینه زنی ها را داشته باشد. اصلا محدود کردن امام حسین به عزاداری و آن هم به این نوع عزاداری های موزیکال امروزی درست نیست. خانواده ی حسینی را باید در رفتار و اخلاق و طرزفکر، پیدا و قضاوت کرد. در خانه هم فضای حسینی و محرمی داشته باشیم. البته منظورمان این نیست که در خانه مشکی بپوشیم یا از شادی و بازی طبیعی کودکان جلوگیری کنیم. بلکه باید بر خلاف جریان محرم حرکت نکنیم چقدر به خانواده ای حسینی شبیه هستید؟ نشانه های یک خانواده ی حسینی، داشتن اصلی ترین و مهمترین شاخصه های دینی است. امام حسین  علیه السلام کسی است که قیامش برای احیای دین و اقامه ی نماز و امر به معروف بود. بنابراین یک خانواده ی بی نماز قطعا رنگ و بوی حسینی ندارد. یک خانواده ی بی تفاوت نسبت به دیگران و نسبت به دین، با امام حسین (علیه السلام)  و هدفش بیگانه است. خانواده ای که همه ی اعضایش به فکر خودشان باشند و دغدغه ای در مقابل خوشبختی و بدبختی دیگر افراد جامعه ندارند حسینی نیستند اگر چه همه ی اهل خانواده مداح و روضه خوان باشند. فرزندانی مهربان تربیت کنید اگر می خواهید فرزندانتان را حسینی تربیت کنید تا با محور امام حسین (علیه السلام) همسو باشند باید فرزندانی مهربان و دلسوز نسبت به دیگران تربیت کنید. اگر اعضای خانواده ی شما اهل خیرند و خیرشان به دیگران می رسد اگر اهل رعایت حال دیگران هستند اگر دغدغه ی نجات و دستگیری از مردم را دارند همین حالا در مسیر حسینی قدم برمی دارند. بگذارید کودکان فکر کنند اما علاوه بر رعایت مسائل اخلاقی و احکام دینی ، دختر و پسر شما باید مثل خودتان از کودکی با امام حسین علیه السلام و مجالس عزای او آشنا و مانوس شوند. باید به این نوع مجالس عادت کنند و از کودکی با حال و هوایش انس بگیرند. باید گریه بر امام حسین و فکر کردن پیرامون حرکت عظیم امام حسین (علیه السلام)  را از کودکی تجربه کنند. باید غم کودکان حسینی را بخورند و با مهرش بزرگ شوند. خدایی نکرده وقتی بزرگ شدند برای مخالفت و تمسخر قد علم نکنند. و بگذارند نهضت و پیام امام حسین  علیه السلام از طریق آنها به درستی و نیکویی به نسلهای بعدی هم انتقال پیدا کند. تا هدفی که حضرت می خواسته در طول زمان محقق شود.  بی مهری نکنیم امروزه خیلی ها سخنرانی های پر تب و تابی یاد گرفته اند که اصلا چرا عزاداری کنیم؟ چرا هزینه ی این عزاداری ها را جاهای دیگری خرج نکنیم؟ این عزاداری ها جامعه را افسرده و چنین و چنان می کند... مشکل اصلی اینها بی مهری و دوری از دستگاه امام حسین(علیه السلام)  است. صرف نظر از چرایی و چگونگی اغراض اینها، می خواهیم بگوییم که ریشه ی این مشکلات در حسینی نبودن تربیتهاست. در دوری فضای خانواده از فضای حسینی است. خیلی از همین دلسوزهای بی بصیرت در خانواده های مذهبی هم رشد کرده اند اما بهره ای از عشق به امام حسین(علیه السلام)  نبرده اند. چرا که خیلی از بزرگترها متاسفانه برای انجام واجبات و مستحبات دینی کودکان را با خودشان همراه نمی کنند. مادر، باحجاب، ولی دختر بی حجاب است. پدر، بانی مراسم عزاداری،ولی پسر مشغول تفریحات خیابانی است و ... محدود کردن امام حسین(علیه السلام)  به عزاداری و آن هم به این نوع عزاداری های موزیکال امروزی درست نیست. خانواده ی حسینی را باید در رفتار و اخلاق و طرزفکر، پیدا و قضاوت کرد. هر کار فرهنگی، اگر در خانه ریشه نداشته باشد در وجود کودکان نهادینه نخواهد شد. اگر می خواهیم کودکانمان نسبت به وظیفه ای که در مقابل امام حسین(علیه السلام)  و شهدای کربلا دارند، حساس و مسئول باشند باید در خانه هم فضای حسینی و محرمی داشته باشیم. البته منظورمان این نیست که در خانه مشکی بپوشیم یا از شادی و بازی طبیعی کودکان جلوگیری کنیم. بلکه باید بر خلاف جریان محرم حرکت نکنیم. اگر از کودکی کودکانمان را با حال و هوای حسینی مخصوصا در محرم آشنا کنیم و سعی کنیم قلبشان را با امام حسین(علیه السلام) پیوند بزنیم در بزرگسالی خیلی از این مشکلات را نخواهیم داشت. تا بچه ها کوچکند و دریچه قلبهایشان به روی ما باز است به بهترین شیوه ها از امام حسین(علیه السلام) حرف بزنیم آنها را در فضاهای حسینی بزرگ کنیم تا بعدها شاهد بی مهری ها و دوری فرزندانمان از صراط مستقیم نباشیم. بچه ها عاشق دیدن دسته های عزاداری و شرکت در کارهای نمادین دسته ها هستند. برای بچه ها طبل و پرچم بخرید و اجازه بدهید مثل شما در اجرای کارهای نمادین دسته ها شرکت کنند. بچه ها مزاحم عزاداری نیستند.  اینها عزاداران بعدی و منتقل کنندگان پیام کربلا به نسل های بعدند. حتی اگر خسته اید و سطح روضه و سخنرانی هیئتها را نمی پسندید، بخاطر بچه ها که تحصیلات و درک شان به اندازه شما نیست از این هیئتها دوری نکنید. اما توجه داشته باشید بچه ها را برای بازی و خوشگذرانی به مجلس روضه و عزا نبرده اید. به بچه ها یاد بدهید حرمت مجالس را نگه دارند. و خلاصه به هر شکلی که می توانید دستی بر این آتش داشته باشید. و از محرم با بی تفاوتی عبور نکنید.      تبیان

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3851
زمان انتشار: 22 اکتبر 2015
| | | | |
اینفوگرافی/ تا آخرین نفس

مروری بر وقایع روز عاشورا

اینفوگرافی/ تا آخرین نفس

به گزارش منتظران منجی به نقل از گروه فرهنگی فرهنگ نیوز: روز عاشورای سال 60 هجری شاهد اتفاقاتی  سوزناک است که در دل تاریخ به ثبت رسیده است. وقایعی از چگونگی رویارویی سپاه دشمن با سپاه امام تا شام غریبان حضرت.

در اینفوگرافی زیر ضمن اشاره به این وقایع اطلاعاتی درباره یاران حضرت و همچنین آرایش نظامی در این روز خواهد آمد.

  برای دریافت اینفوگرافی در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3820
زمان انتشار: 18 اکتبر 2015
| | |
شهیدانی که حضرت زینب (س) برای استقبالشان از خیمه بیرون نیامد+تصویر سازی

قربانیان خواهر خود را قبول کن

شهیدانی که حضرت زینب (س) برای استقبالشان از خیمه بیرون نیامد+تصویر سازی

عاشورا نه فقط روزی برای عزاداری است بلکه فرهنگی است که با تدبر و مطالعه بیشتر در زوایای آن می توان زمینه ساز حرکت های عمیقی بود. در این بخش قصد داریم در روزهای عزاداری محرم و صفر به ذکر یکی از شهدای گرانقدر کربلا بپردازیم.

به گزارش منتظران منجی به نقل از فرهنگ نیوز:زمانی که کاروان کربلا، از مدینه حرکت کرد و در مکه فرود آمد،  عبدالله جعفر و  فرزندانش همراه این کاروان نبودند. چون حضرت مسلم بن عقیل (ع) با نامه حضرت حسین (ع) ماموریت کوفه یافت، ابتدا به مدینه آمد و در این موقع بود که عبدالله ابن جعفر فهمید که حضرت حسین (ع) برای سفر به عراق مصمم است. بر این اساس، با توجه به شناختی که از بنی­ امیّه داشت، نامه ای خطاب به آن حضرت نوشت و آن نامه را به همراه فرزندانش – عون و محمد – به مکه فرستاد. او در نامه نوشته بود: ” در رفتن به عراق عجله مکن، از آن می­ترسم که  اگر توکشته شوی، نور زمین خاموش شود. تو روح هدایت و امید و امیر مومنان هستی“ پاسخ روشن بود و حضرت اباعبدالله (ع) در این طریق مصمم. پس برای آن که عبدالله را از اصرار خود، مبنی بر ممانعت از سفر باز دارد، او را از رویای صادقه خویش، با خبر فرمود : انّی قد رأیت جدّی رسول الله (ص) فی منامی فأخبرنی باَمرٍ،  انا ماضٍّ له همانا من جدّم رسول­ الله را در خواب دیدم که مرا  به این امر آگاه کرد که من به انجام آن اصرار دارم. در این موقع بود که عبدالله جعفر، به پسران خود وصیت کرد تا همراه آن حضرت بروند و در رکاب او بجنگند. آنها پس از حرکت امام حسین از مدینه ، در پی کاروان راه افتادند و در منزگاه ذات عرق خدمت امام رسیدند . محمد با برادر خود تا روز عاشورا، در کنار حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، حضور داشت. در بعضی مقاتل آمده که محمد قبل از عون، با اجازه از مولایش به میدان جنگ رفت و در مقابل دشمن چنین رجز خواند: اشکوا الی الله من العدوان     ***    فعال قوم فی الردی عمیان قد بدلوا معالم القران         ***    و محکم التنزیل و التبیان ترجمه: از دشمنان به خدا شکایت می کنم، جنگ با مردمی که کور کورانه در گمراهی اند، آنها دستورات قرآن را رها کردند و آیات و نشانه های آن را فراموش نمودند. جنگ سختی با دشمن کرد و 10 نفر از آنها را کشت و ناگهان «عامر بن نهشل تمیمی» به او حمله کرد و به شهادتش رساند. برای دریافت با کیفیت بالا برو عکس کلیک کنید. سلیمان بن قته، از شاعران شیعه که ظاهرا اولین نفر بوده که در کربلا بر امام حسین علیه السلام، نوحه سرایی کرد، در شهادت محمد، چنین گوید: همنام پیامبر میان آنها تنها ماند و آنها (دشمن) با شمشیر آبدیده به سراغش آمدند، پس ای دیده من! چون خواستی گریه کنی، سیلاب اشکت را بر او فرو ریز. محمد در زیارت ناحیه مقدسه، مورد خطاب و سلام امام زمان (ع) واقع و قاتلش مورد لعنت آن حضرت است. السلام علی «محمد بن عبدالله بن جعفر» الشاهد مکان ابیه، و التالی لاخیه، و واقیه ببدنه، لعن الله قاتله «عامر بن نهشل التمیمی. «سلام بر محمد بن عبدالله فرزند جعفر، گواه بر جایگاه پدرش، دنبال رو برادرش و نگاهدار او با بدنش، خداوند قاتلش را لعنت کند.» عون در کنار دایی بزرگوارش تا روز عاشورا حاضر بود و آنگاه که اجازه گرفت تا بعد از برادرش به میدان رود، چنین رجز می خواند. ان تنکرونی فانا بن جعفر *** شهید صدق فی الجنان ازهر یطیر فیها بجناح اخضر *** کفی بهذا شرفا فی المحشر ترجمه: اگر مرا نمی شناسید، من فرزند جعفر طیارم، شهید راستینی که با چهره ای درخشان در بهشت است و با بال های سبز در آنجا پرواز می کند و روز قیامت همین افتخار برای من کافی است. سپس در جنگ تن به تن با دشمن آنقدر مبارزه کرد تا 18 نفر از پیادگان و چند نفر از سواران آنها را کشت که ناگهان با ضربه «عبدالله بن قطبه نبهانی طائی» به شهادت رسید. سلیمان بن قته تابعی، یکی از شاعران شیعه که گفته شده اولین فردی بود که در کربلا بر امام حسین علیه السلام نوحه سرایی کرده، از «عون بن عبدالله» چنین یاد می کند و می گوید: ای دیده! کرم نما و سرشکی با ناله بیفشان و بر خاندان پیامبر نوحه سرایی کن. شش نفر از نسل علی علیه السلام و هفت تن از خانواده عقیل به شهادت رسیدند، در مصیبت برادرشان عون، آه و فغان نما که در صحنه کارزار، دست از یاری آنها برنداشت، به جانم سوگند! از این مصیبت به «ذوالقربی» بسیار صدمه وارد شد. برای مشاهده در سایز بزرگتر بر روی تصویر کلیک کنید. این بزرگوار، در زیارت ناحیه مقدسه، مورد سلام امام زمان علیه السلام و قاتلش، مورد لعنت آن حضرت قرار گرفته است. منقول است حضرت زینب سلام الله علیها زمانی که هر یک از بنی هاشم علیه السلام به شهادت می رسید به کمک سیدالشهدا(ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد. اشعار دو طفلان حضرت زینب (س)*** گیرم که رد کنی دل ما را خدا که هست باشد؛محل نده قسم مرتضی که هست وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست چادر نماز حضرت خیر النسا که هست آیا فقط سعادت زینب اضافی است؟! بیرون مکن مرا تو از این خانه جا که هست از درد گریه تکیه نده سر به نیزه ات زینب نمرده شانه  دارالشفا که هست قربانیان خواهر خود را قبول کن گیرم که نیست اکبر تو طفل ما که هست گفتی که زن جهاد ندارد برو برو لفظ«برو»چه داشت برادر؟بیا که هست خون را بیا به دست دو قربانی ام بکش تو خون مکش به دست عزیزم حنا که هست گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم از سر مرا تو باز مکن کربلا که هست گفتی که بی تو سر نکنم خوب! نمی کنم بعد از تو راه کوفه و شام بلا که هست ***محمد سهرابی***

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3799
زمان انتشار: 15 اکتبر 2015
| |
عالی ترین مقام انسانی (1)

مقام محمود، مقام شفاعت و قرب به معصوم است.

عالی ترین مقام انسانی (1)

هرگز فراموش نکنیم که عبارت «ان يبلغني المقام محمود لکم عندالله» بايد خواسته قلبي ما باشد. از حضرت صادقانه بخواهيم در مقام ايشان باشيم. برای رسیدن به اين مرتبه باید در اين دنيا تلاش کنیم و همین‌جا به آن دست یابیم. ائمه «علیه‌السلام» و قرآن نيز مسلمين را در رسيدن به اين مقام تشويق كرده‌اند.

مقام محمود بالاترین مقام انسانی، سنخیت با معصومین «علیه‌السلام» و در نهایت رسیدن به شفاعت ایشان است. رسیدن به این مقام، به میزان تقرب و همراهی انسان با معصوم «علیه‌السلام»، در حركت از متن دنیا به سوی ابدیت بستگی دارد. عبارت «ان یجعلنی معكم فی الدنیا و الاخره» در زیارت عاشورا، خواسته یک انسان واقعی است که در طلب رسیدن به چنین مقامی می‌باشد. بنابراین همه ما موظفیم، نوع برنامه‌ریزی‌ها و روش زندگی مان را در جهت هماهنگ شدن با معصوم، بخصوص امام زمانمان تنظیم کنیم. زیرا بدون برقراری چنین رابطه نزدیکی با امام معصوم زمان خود و كسب رضایت ایشان، مورد شفاعت كسی قرار نمی‌گیریم. اوج لذت این شفاعت هنگامی است که در دنیا همنشینشان می‌شویم و با تشبه به آنها عاشقانه در آغوششان پناه می‌گیریم. کسب مقام محمود در رحم دنیا اگر در دعاها و مناجات‌ها درخواست رسیدن به عالی‌ترین مقام انسانی را برای ما تنظیم نموده‌اند، به یقین توفیق اجابت آن را نیز خواهند داد. دنیا با ماهیت رحمی خود امكان رسیدن به رشد و تعالی را برای انسان فراهم نموده است. از سوی دیگر میزان بهره‌مندی انسان از موهبت‌های آخرتی، به میزان بهره‌برداری او از این ماهیت دنیا و حرکت درست در مسیر ابدی‌اش بستگی دارد. بنابراین به راحتی می‌توان دریافت که باید در همین دنیا به مقام محمود رسید. این‌که چه مقدار به این مقام نزدیک شده‌ایم، به شرافت و قیمتی است كه در دنیا برای خود قائلیم و به تناسب آن برای رسیدن به مقام محمود تلاش کرده و پیش رفته‌ایم. كسی كه در دنیا سبك‌بار بوده و به دور از شهوات حسی، خیالی، وهمی و عقلی به این مقام نزدیكتر می‌شود، از دنیا برای قدرت گرفتن در حركت به سمت آخرت و وسیله ای برای رسیدن به هدف خود بهره می‌برد. چنین انسانی مستقلا و از روی شهوت عقلی به دنبال کسب علم نیست، بلكه از تخصص‌هایش در جهت رسیدن به مقام محمود استفاده می‌کند. از این رو قرآن بسیار انسان را به سبقت گرفتن از یکدیگر در کسب خیرات تشویق نموده است. آرزوی رسیدن به مقام محمود نفس انسان به‌طور تصادفی چیزی را آرزو نمی‌كند. باید شرایطی فراهم شود تا در درون شخص تمنای انجام معصیت یا كار خیر ایجاد گردد. این تمایلات و رغبت‌ها معلول كارهای خوب و بدی است كه قبلا انجام داده‌ایم. آرزوی صادقانه رسیدن به مقام محمود، از توفیقات بلندی است که به قلب هر انسانی خطور نخواهد کرد. هرگز فراموش نکنید که عبارت «ان یبلغنی المقام محمود لکم عندالله» باید خواسته قلبی شما باشد. از حضرت صادقانه بخواهید در مقام ایشان باشید. برای رسیدن به این مرتبه باید در این دنیا تلاش کنید و همین‌جا به آن دست یابید. ائمه «علیه‌السلام» و قرآن نیز مسلمین را در رسیدن به این مقام تشویق كرده‌اند.   برگرفته از مباحث شرح زیارت عاشورا، استاد محمد شجاعی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3794
زمان انتشار: 15 اکتبر 2015
| |
از عزای حسین تا غم حسینِ زمان

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

از عزای حسین تا غم حسینِ زمان

محرّم، فرصتی است طلایی، برای توجه به امام زمان‌مان و رسیدن به حقیقی‌ترین غمِ عالم. مُحرّم، بستری است برای اوج گرفتن تا مرتبه‌ی عزادار حقیقی.

محرّم، فرصتی است طلایی، برای توجه به امام زمان‌مان و رسیدن به حقیقی‌ترین غمِ عالم. مُحرّم، بستری است برای اوج گرفتن تا مرتبه‌ی عزادار حقیقی. عزاداری که به حسینِ زمان خود توجهی نداشته و اساساً فریاد «هل من ناصر» هر روزه‌ی او را نمی‌شنود، عزاداری حقیقی نیست. زمانی انسان به مرتبه‌ی عزادار حقیقی می‌رسد که از گریه‌ی بر حسین، به غمِ حسینِ زمان خود رسیده و در جهت رسیدن به چادر او حرکت کند. باید از اصحاب عاشورا، درس عشق گرفت، آنان که تا آخر ایستادند و رفتنِ هزاران نفر از میان لشکر حسین، تأثیری در تصمیمِ آنان برای ماندن نگذاشت. آنان که با همه‌ی جان و مال و اهل اولادشان در رکاب امامشان حاضر شدند. محرّم، درس عشق به امام زمان است. و این اصلی‌ترین پیام عاشورا، و شاید تمامِ حقیقتِ عاشوراست. امروز نیز همه ما، یک حسین داریم به نام «مهدی موعود» و این حسین، هر روز فریاد «هل من ناصر ینصرنی» سر می‌دهد. امروز روز تصمیم‌گیریِ ماست درست مثل اصحاب عاشورا. حسین «علیه‌السلام»، از اصحابش، اسب و شمشیر نپذیرفت، بلکه از آنان تمامِ حقیقتشان را خواست، تمام جانشان را، و آنان را تا اوجِ عاشقی با خود به پرواز درآورد. امام زمان «علیه‌السلام» نیز، از ما تنها خودمان را می‌خواهد، جانمان را، حقیقتِ وجودمان را... او از ما یک جانِ پیوند خورده با خود می‌خواهد، یک رفاقتِ دو نفره‌ی فرزند با پدر ... . شیعیانِ امروز، نه تنها در پیوند نفس خود با امام زمان «علیه‌السلام» و رفاقت و سرکشی به او بسیار ضعیف اند، بلکه حتی در جهادهای مالی نیز، قوت و قدرتِ چندانی ندارند. یک عزادار حقیقی، برای حسین «علیه‌السلام»، می‌نالد و این سنت هر روزه‌ی امام زمان «علیه‌السلام» است، اما حجم عظیم غصه‌ی او برای آوارگی و غربت و تنهایی حسینِ زمان خودش می‌باشد. حسینی که زنده است و امروز به یاریِ تک‌تکِ ما نیاز دارد. عزادار حقیقی تلاش می‌کند تا حسینِ زمان خود را به مردم بشناساند، تا آنها بتواند با همدلی و وفاداری، موانع ظهور را از میان بردارد. برای یک عزادار حقیقی هر روز عاشورا و تمامِ زمین کربلا است. امروز همان عاشوراست. باید کربلایمان را پیدا کنیم. باید حسین‌مان را بشناسیم و خودمان را به لشکر او برسانیم. تصمیم‌های موضعی مؤثر نیست. باید سبک زندگی خود را به سوی حسین‌مان تغییر دهیم. دور از لشکر ایستادن و کمک‌های مادی فرستادن مؤثر نخواهد بود. حسین ما نیز، چون حسین بن علی، از ما جانمان را می‌خواهد، حقیقتِ وجودمان را، مشغول شدن دلمان را... ساده‌اندیشی است اگر فکر کنیم که یک کمکِ موضعی، تکلیف را از ما ساقط خواهند نمود؛ هرگز! باید سبک زندگی ما در جهتی تغییر کند که همسرداری‌هایمان، فرزند‌پروری‌هایمان، فعالیت‌‌های اقتصادی، تحصیلیِ و ... ما همگی در جهت رسیدن به چادر امام زمان و یاری او باشند. تفاوت بسیاری است میان کسی که برای دنیا زندگی می‌کند و در کنار آن کمکی نیز به امام زمانش‌ می‌رساند با کسی که اساساً به خاطر امام زمانش زندگی می‌کند. یک عزادار حقیقی، تمام تصمیماتِ دنیایی خود را نیز با امام زمان «علیه‌السلام» خود تنظیم می‌نماید. دلدادگی او به خانواده‌ی آسمانی‌اش به قدری زیاد است که به تمام شئونات زندگی‌اش جهت داده و رنگ دلدادگی می‌زند. اساساً هدف امام حسین «علیه‌السلام» از اینکه با خانواده خود و اصحابش در کربلا حاضر شد، چیزی جز انتقال این پیام به ما نبوده است، که بیاموزیم با همه‌ی زندگی‌مان به سمت چادر امام زمان‌مان حرکت کنیم. فراموش نکنیم: اگر سیاهی می‌پوشیم، عزایی اقامه می‌کنیم، اشکی می‌ریزیم، باید به فکر مصیبت اعظم (غیبت امام معصوم) باشیم. غیبت هزار و صد و هشتاد ساله‌ای که به نکبتِ امروزِ جهان منجر شده است. این تفکر، آرام آرام عزادار را از مرحله‌ی چهارم عزاداری به مرحله‌ی پنجم (عملیاتِ انتقام) ارتقاء خواهد داد. امروز بزرگترین کمک به امام زمان، رساندن مردم از مرحله سوم عزاداری به مراحل چهارم و پنجم است. باید محصولِ عزاداری‌های ما، پرورش منتظران حقیقی باشد. کمی با خود بیندیشیم، من از نگاه امام زمان «علیه‌السلام» چگونه تعریف می‌شوم، یک سرلشکر؟ یک فرمانده؟ یک سرباز جدّی و مؤثر؟ و یا یک عضو بیکارِ بی‌مصرف... برای رسیدن به شرافتِ زندگی با اشرافِ قیامت، باید تمامِ زندگیِ ما رنگ و بوی جهاد و خدمت به آنان را به خود بگیرد. تا دیر نشده، تصمیم بگیریم و «یا علی» گویان به پا خیزیم!...   برگرفته از مبحث ما و امام زمان، استاد محمد شجاعی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3497
زمان انتشار: 24 اکتبر 2015
| | | |
اینفوگرافی/ خورشید روی خاک - وقایع حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا

هیهات منّ الذّله

اینفوگرافی/ خورشید روی خاک - وقایع حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا

برای مشاهده در سایز بزرگتر روی تصویر کلیک کنید.

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3389
زمان انتشار: 16 اوت 2015
| |
امتحان به آرزوی شهادت

امتحان به آرزوی شهادت

شخصی اشتیاق زیاد به شهادت داشت و این که آرزو می کرد در کربلا می بود و پای رکاب امام حسین (ع) شهید می شد. آرزوی زیادی سبب شد تا شبی در عالم خواب خود را در صحرای کربلا ایستاده ببیند. حضرت می فرماید: تو اغلب تقاضای شهادت در حضور مرا داشتی، الآن وقت این سعادت رسیده است. پس دستور دادند تا اسبی را زین کردند و شمشیری هم به او دادند. آن شخص سوار بر اسب شد و با دیدن دشمن بی شمار، بدنش به لرزه افتاد و مضطرب شد؛ تا این که حضرت زینب (س) برادرش امام حسین را صدا زد. چون امام حسین (ع) با خواهر به گفتگو سرگرم شد، او با اسب از جنگ فرار کرد. عیال آن مرد دید شوهرش از خواب پریده و به اطراف اطاق می دود. گفت: ای مرد تو را چه شده است؟! گفت: بگذار فرار کنم، الآن بیوه می شوی. خداوند پدر زینب (س) را رحمت کند که حسین (ع) را سرگرم کرد تا من فرار کنم و الاّ تو به مرگ شوهرت نشسته بودی.(1)     1. رهنمای سعادت 1/46- منهاج السرور منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب  

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3307
زمان انتشار: 9 اوت 2015
مجازات قاتلان امام حسین علیه السلام

مجازات قاتلان امام حسین علیه السلام

1 ـ ... رسول خدا صلی الله و علیه وآله فرمودند: در روز قیامت حضرت فاطمه علیها السلام همراه با زنان همدم خود می‌آید. به او می‌گویند به بهشت برو. می‌گوید: تا زمانی که ندانم پس از من با فرزندم چه کردند، نمی‌روم. به او گفته می‌شود: به وسط عرصه قیامت بنگر. او نیز می‌نگرد و امام حسین را بدون سر و ایستاده می‌بیند. فریادی کشیده و من نیز از فریاد او فریاد می‌کشم. فرشتگان نیز از فریاد ما فریاد می‌زنند. در این هنگام خداوند عزوجل بخاطر ما خشمگین شده و به آتشی که به آن ((هبهب)) می‌گویند و هزار سال افروخته شده تا سیاه شده است و هیچ گاه شادی در آن وجود نداشته و هیچ گاه نیز غمی از آن بیرون نمی‌رود (سراسر رنج و مصیبت است)، دستور می‌فرماید: قاتلان حسین و حاملان قرآن را پیدا کن (یعنی گرچه قاتلان، حامل قرآن باشند). او آن‌ها را پیدا می‌کند و می‌خورد و شیهه می‌کشد، آنان نیز شیهه می‌کشند، می‌گریند، آنان نیز می‌گریند و می‌غرد، آنان نیز می‌غرند. آن‌گاه با زبانی گویا و فصیح می‌گویند: خدایا! چرا قبل از بت پرستان مارا به آتش کشیدی؟ از خداوند متعال جواب می‌رسد که: بی‌تردید، کسی که می‌داند مانند کسی که نمی‌داند نیست (شما با آگاهی جنایت کردید). 2 ـ ... عبدالله بن بکر ارجانی می‌گوید: با امام صادق علیه‌السلام در مسافرت از مدینه به مکه همراه بودم. به توقفگاهی بنام ((عسفان)) رسیده و آنجا توقف کردیم. آن‌گاه حرکت کرده و در راه کوه سیاه وحشتناکی دیدیم. عرض کردم:‌ ای پسر رسول خدا! چقدر این کوه وحشتناک است! در راه کوهی را مانند این ندیدم. آن حضرت فرمودند: می‌دانی این چه کوهی است؟ به این کوه ((کمد)) گفته می‌شود و بر دره‌ای از دره‌های جهنم که خداوند قاتلان امام حسین علیه‌السلام را در آن جای داده است، قرار دارد. و زیر آن آب‌های جهنم جاری است، یعنی چرک و خون جهنمیان و آلودگی‌های آنان، آب جوش سوزان، چرک‌هایی که از فرج زنا کاران خارج می‌شود و آب‌هایی که از ((جهنم))، ((لظی))، ((حُطَمَه))، ((سقر))، ((جحیم))، ((هاویه)) و ((سعیر)) بیرون می‌آید. هرگاه که هنگام عبور، این کوه را ببینم و بایستم، آن دو نفر را می‌بینم که گریه کرده و کمک می‌خواهند و براستی که به قاتلان پدر و نگریسته و به آن دو می‌گویم: بدون شک شما کارهای آنان را پی ریزی کردید. هنگامی که قدرت را بدست گرفتید، به ما رحم نکردید، ما را کشتید، محروم کردید، حق مارا پایمال نموده و دون در نظرگرفتن ماهرکاریی خواستید انجام دادید خـدا رحم نکند به کسی که به شـما رحم کند! مجازات کار خود را بچشـید که خدا به بندگان خود هیچ ظلمی نمی‌کند. 3 ـ ... یعقوب بن سـلیمان می‌گوید: شبی باعده‌ای نشسته و درباره شـهادت امام حسین علیه السلام صحبت می‌کردیم . یکی از اهل مجلس گفت: همه کسانی که در قتل امام حسین علیه السلام شرکت کردند، دچار بلای جانی یامالی شده یا خانواده‌اش گرفتار بلایی شده است. پیرمردی که در آنجا حضور داشت، گفت: من نیز در قتل او شرکت داشته‌ام، ولی تاکنون هیچ حادثه ناگواری ندیده‌ام. اهل مجلس سخت بر او خشم گرفتند. ناگهان چراغ نفتی خراب شد. برخاست که درستش کند، انگشتانش آتش گرفت. انگشتانش رافوت کرد، ریشش هم آتش گرفت. بیرون رفت که آتش را با آب خاموش کند خود را در رودخانه انداخت ولی باز هم آتش بالای سرش می‌چرخید و همین که سرش را از اب بیرون می‌آورد، با آتش می‌سوخت و باین ترتیب مرد خدا لعنتش کند. 4 ـ ... (قاسم بن اصـبغ بن نباته) می‌گوید: شخص زیبا و بسیار سفیدی از قبیله (بنی دارم) که شاهد قتل امام حسین علیه السلام بود، را دیدم که سـیاه روشده بود. به او گفتم بخاطر تغییر رنگ صورتت بزحمت تو را شـناختم وگفت: مرد سفیدرویی از یاران حسین را که بر پیشانیش اثر سجده بود، کشته و سر او را به‌همراه بردم. (قاسم بن اصـبغ بن نباته) می‌گوید: (پس از این که اوراکشـته بود) او را خوشـحال و سوار بر اسب دیدم که سـر او را به سینه اسب آویزان کرده بود و این سرمرتب به دستان اسب می‌خورد. به پدرم گفتم: کاش کمی آن سر را بال می‌برد. بین دستان اسب با آن سر چه می‌کند. پدرم گفت: فرزندم! بلایی که بر سر او آورده‌اند، دردناک‌تر از این بوده است. همان شخص خودش به من گفت: از وقتی که او را کشـته‌ام، هرشب در خواب به سـراغم می‌آید، شانه‌ام را گرفته و می‌گوید: راه بیفت، مرا به جهنم برده و در آن می‌اندازد تصبح شود. یکی از همسران او که صدایش را هنگام خواب شنیده بود. می‌گوید: شب تا صبح از فریاد او خوابمان نمی‌برد. (قاسم بن اصـبغ بن نباته) می‌گوید: با عده‌ای از جوانان قبیله پیش همسرش رفتیم و ازهمسرش حالات او را پرسیدیم. اوگفت: خودش همه چیز را گفته و راست گفته است. 5 ـ ... (عمار بن عمیرتمیمی) می‌گوید: هنگامی که سر (عبیدالله بن زیاد) ملعون و یاران او را آوردند، درحالی رسـیدم که مردم می‌گفتنـد: آمدند. هنگامی که سرها را آوردند. دیدم ماری در میان سرها رفت و در بینی (عبیدالله بن زیاد) ملعون وارد شد. آن‌گاه بیرون آمده و وارد بینی دیگری شد. 6 ـ ... امیر المومنین علیه السلام نقل می‌نمایند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: سر آغشته به خون حسین علیه السلام برای فاطمه علیهاالسـلام نمایان می‌شود و او فریاد می‌زنـد فرزندم! میوه دلم! فرشـتگان از فریاد فاطمه علیهاالسلام بیهوش شده و اهل قیامت نـدا می‌دهند خداوند قاتل فرزندت را بکشد ای فاطمه! آن‌گاه خداوند عزوجل می‌فرماید: این کار را در مورد او قاتل امام حسین علیه السلام، دنباله روهـا، دوسـتداران و پیروان او انجـام می‌دهم و همانا فاطمه در این روز بر شتری بهشتی سوار است که پیشانیش زیبا، رویش سـفید، چشـمانش میشـی، سـرش از طلای خالص، گردنش از مشک و عنبر، افسارش زبرجـد سبزو زین آن دری است که باسـنگ‌های گران‌بها پوشیده شده است. برآن شتر هودجی است که پوشش آن نور خدا و درون آن رحمت اوست. افسارآن یک فرسخ ازفرسخ‌های دنیاست. اطراف آن هودج هفتـاد هزار فرشـته مشـغول تسبیـح، تحمیـد، تهلیـل، تکبیر و ثنای خداوند هستند. آن‌گاه منادایی از درون عرش ندا می‌دهد:‌ ای اهل قیامت! دیدگان خود را پایین بیندازید. این فاطمه دختر محمد رسول خدا صلی الله و علیه و آله است که از پل صراط عبور می‌کند. و آن‌گاه فاطمه علیهاالسلام و شیعیانش مثل برق خیره کننده از پل صراط عبور می‌نمایند. و نیز پیامبر صلی الله و علیه و آله فرمود: و دشمنان او و دشمنان دودمان او به جهنم ریخته می‌شوند. 7 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: همانا آل ابی‌سفیان امام حسین علیه السـلام را کشتند و خداونـد حکومتشان را برانداخت ، هشام، زیـد بن علی علیه السـلام را کشت و خداوند حکومتش را برانداخت، ولید، یحیی‌بن زید را کشت و خداوند بخاطر کشتن دودمان رسول خدا صلی الله علیه وآله حکومتش را برانداخت. 

، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 3178
زمان انتشار: 1 اوت 2015
ثواب زيارت امام حسين علیه السلام

ثواب زيارت امام حسين علیه السلام

1 ـ ... امام رضا علیه السـلام فرمودنـد: کسـی که قبر امام حسـین علیه السـلام را درکنار رود فرات زیارت نمایـد، ماننـد کسـی است که خداوند را در بالای عرشش زیارت نموده است 2 ـ ... ‌امام صادق علیه السـلام فرمودند: کسـی که باشـناخت حق امام حسین علیه السلام به زیارت او برود، خداوند متعال او را در اعلی علیین (در بالاترین دفترفرشتگان مقرب) مینویسد. 3 ـ ... امـام صادق علیه السـلام فرمودنـد: کسـی که باشـناخت حق امام حسـین علیه السـلام به زیارت او برود، (عملش) درعلیین (دفتر فرشتگان مقرب) نوشته می‌شود. 4 ـ ... امام رضا علیه السلام فرمودند:کسی که قبر امام حسین علیه السلام را با شناخت حق او زیارت نماید، خداوند حتماً گناهان قبلی و بعدی‌اش را می‌آمرزد. 5 ـ ... هارون‌بن‌خارجه می‌گوید: به امام صادق علیه السـلام عرض کردم : مردم نقل می‌کنند کسی که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت نماید. مانند این است که حج و عمره بجا آورده است. حضرت علیه السلام فرمودند: بخدا سوگند کسی که با شناخت حقش او را زیارت نماید، خداوند حتماً گناهان قبلی و بعدی‌اش را می‌آمرزد. 6 ـ ... امام کاظم علیه السـلام فرمودند:کمترین ثواب کسـی که باشـناخت حق، احترام و ولایت امام حسـین علیه السـلام او را درکنار رود فرات زیارت نماید، این است که خداوند حتماً گناهان قبلی و بعدس‌اش را می‌آمرزد. 7 ـ ... امام صادق علیه السـلام فرمودند: کسـی که با شناخت حق امام حسین علیه السلام به زیارت او برود خداوند حتما گناهان قبلی و بعدی‌اش را می‌آمرزد. 8 ـ ... یکی ازشـیعیان از امام رضا علیه السلام پرسید: زیارت قبر امام حسین علیه السلام چه ثوابی دارد؟ فرمودند: برابر بایک حج عمره است. 9 ـ ... ابی‌سـعیدمـدائنی می‌گویـد: به دیـدن امام صادق علیه السـلام رفته و به اوعرض کردم :قربانت گردم به زیارت قبر امام حسـین علیه السـلام بروم؟فرمودند: بله ای اباسـعید! به زیارت قبر فرزند رسول خدا صـلی الله علیه وآله بروکه نیک‌ترین نیکان، پاک‌ترین ونیکوکارترین نیکوکاران است . هنگامی که او را زیارت نمودی ،خداوند برای تو بیست ودو عمره می‌نویسد. 10 ـ ... محمدبن‌سنان می‌گوید: شنیدم که امام رضا علیه السلام فرمودند: (زیارت امام حسین علیه السلام) برابر با یک عمره مقبول است. 11 ـ ... حسن‌بن‌جهم می‌گوید: به امام کاظم علیه السـلام عرض کردم درباره زیارت قبر امام حسین علیه السلام چه می‌فرمایید؟ حضرت به من فرمودند: تو، درباره آن چه می‌گویی؟ عرض کردم یکی می‌گوید: ثواب یک حج دارد و دیگری می‌گوید: ثواب یک عمره دارد. حضرت علیه السلام فرمودند: ثواب زیارت امام حسین علیه السلام ثواب یک عمره بدون گناه است. 12 ـ ... هارون می‌گوید: در حضور من مردی از امام صادق علیه السلام پرسید: کسی که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت نماید، چه ثوابی دارد؟ فرمودند: همانا خداوند بر سـر قبر امام حسین علیه السلام چهار هزار فرشته ژولیده موی غبارآلوده گمارده است که تاروز قیـامت برای او گریه کننـد. به اوعرض کردم: پـدر و مـادرم فـدای تو باد، از پـدرت روایت شـده است که ثواب زیارتش مثل ثواب حج است. فرمودند: بله یک حج عمره (و همین طور شمردند) تا ثواب آن را به ده حج وده عمره رسانیدند. 13 ـ ... امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که با شناخت حق امام حسین علیه السلام به زیارت او رود، خداوند برای او پاداش کسی را می‌نویسد که هزار بنده را آزاد کرده و از هزار اسب خود به همراه زین و افسار آن در راه خدا استفاده نموده است. 14 ـ ... ابی‌سعیدمدائنی می‌گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم ،آیا به زیارت قبر امام حسین علیه السلام بروم؟ فرمودنـد: بله به زیـارت قبر فرزنـد دختر رسول خـدا (صـلی الله علیه وآله) برو که نیک‌ترین نیکـات، پـاک‌ترین پاکان و نیکوکارترین نیکوکاران است و هنگامی که او را زیارت نمودی، خداوند برای تو آزادی بیست وپنج بنده را می‌نویسد. 15 ـ ... امام صادق علیه السلام فرمودند: براستی که چهار هزار فرشته ژولیده مو و غبارآلود کنار قبر امام حسین علیه السلام بر او می‌گریند و رئیس آن‌ها فرشته ای است بنام منصور. زائری او را زیارت نمی‌کند، مگر این که او را استقبال می‌نماید و هیچ کس از او جدا نمی شود، مگر این که او رامشایعت می‌کنند و مریض نمی‌شود، مگر این که به عیادت او می‌آیند و نمی میرد، مگر اینکه برجنازه‌اش نماز می‌خوانند و پس ازمرگ برای او استغفار می‌نمایند. 16 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمود: خداوند هفتاد هزار فرشته ژولیده موی غبار آلود بر قبر امام حسین علیه‌السلام گمارده است که هر روز بر او صلوات می‌فرستند و برای کسانی که به زیارت او می‌آیند، دعا کرده و می‌گویند: پروردگارا! اینان زائران امام حسین هستند. برای آنان این کار را انجام بده و آن کار را انجام بده. 17 ـ ... هارون می‌گوید: شـنیدم که امام صادق علیه السـلام فرمودند خداوند بر قبر امام حسـین علیه السـلام چهار فرشته ژولیده موی و غبارآلود گمارده است که تاروز قیامت بر او می‌گریند. وکسی که با شناخت حقش او را زیارت نماید، او را مشایعت می‌کنند تا به وطن خود برسـد و هنگـامی که مریض شود صـبح و شـام به عیـادت او می‌رونـد. و اگر بمیرد بر جنـازه او حاضـر شـده و تا روز قیامت برای او استغفار می‌نمایند. 18 ـ ... امام باقر علیه السـلام فرمودند: چهار هزار فرشته ژولیده موی غبار آلود تا روز قیامت بر امام حسین علیه السلام می‌گریند. کسی به نزد او نمی‌آید، مگر این که او را اسـتقبال می‌کنند، باز نمی گردد، مگر اینه که او را مشایعت می‌نمایند، مریض نمی شود، مگر این که از او عیادت می‌نمایند و نمی‌میرد، مگر این که برجنازه‌اش حاضر می‌شوند. 19 ـ ... ابی‌الجارود می‌گوید امام باقرعلیه السـلام از من پرسـیدند فاصله شما تا مزار امام حسین علیه السلام چقدر است؟ گفتم: یک روز برای سواره و یـک روز و انـدی برای پیاده. فرمودنـد: آیا هر جمعه به زیارت او می‌رویـد؟ عرض کردم: نه. هر وقت فرصـت کنیم . فرمودند چقدر جفاکاری. بدان که اگر نزدیک ما بود، آنجا را محل هجرت خود قرار می‌دادیم . یعنی به آنجا هجرت می‌کردیم . 20 ـ ... امام باقر علیه السـلام فرمودنـد: براستی که ولایت ما بر اهالی شـهرها عرضه شـد ولی هیـچ کدام مانند اهل کوفه آن را قبول نکردند. و بی‌شک این بدین جهت است که قبر امیرالمؤمنین علیه السـلام درآن است . و نزدیک آن قبر دیگری است -یعنی قبر امام حسین علیه السلام – و هیـچ زیارت کننـده‌ای به زیارت او نمی‌آیـد و درکنار او دو رکعت یا چهار رکعت نماز نمی‌خوانـد وآنگاه از خداوند حاجت خود را نمی‌خواهد، مگر این که خداوند حاجتش را برآورده سازد. و بی‌شک و تردید، هر روز هزار فرشته گرداگرد او را می‌گیرند. 21 ـ ... امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه خواستی امام حسین علیه السلام را زیارت کنی، در حالی که غمگین، اندوهگین، ژولیده مو، غبارآلود، گرسنه و تشنه‌ای او را زیارت کن. زیرا براستی که امام حسین علیه السلام، غمگین، اندوهگین ژولیده مو، غبارآلود، گرسنه و تشنه شهید شد. حوایج خود را از او بخواه سپس بازگرد وآن جا را وطن خود قرار نده. 22 ـ ... بشیر دهـان می‌گویـد: به امـام صـادق علیه السـلام عرض کردم: ای بسا که توفیق حـج نمی‌یابم و روز عرفه به زیارت قبر امام حسـین علیه‌السلام می‌روم. فرمودنـد: کار خوبی می‌کنی ای بشـیر! هر مومنی که با شـناخت حق امام حسـین علیه السـلام در غیر روز عید به زیارت قبر او برود، برای او بیست حج و بیست عمره بدون گناه و مقبول و بیست جنگ همراه با پیامبر مُرسَل (فرسـتاده شده) یا امام عادل نوشته می‌شود و کسی که در روز عید به زیارت او برود صد حج و صد عمره و صد جنگ همراه با پیامبر مرسل یا امام عادل برای او نوشـته می‌شود. و کسی که در روز عرفه با شناخت حق او به زیارتش برود، هزار حج  و هزار عمره مقبول هزار جنگ همراه با پیامبر مرسل یا امام عادل برای او نوشته می‌شود. عرض کردم: من چگونه می‌توانم به ثوابی همانند ثواب وقوف درعرفات برسم؟ آن حضـرت بـاشـنیدن این سـخن بگونه‌ای به من نگریسـتند که گویا خشـمگین شدنـد. آن‌گاه فرمودنـد: ای بشـیر! همانا مؤمن، هنگامی که در روز عرفه به زیارت قبر امام حسـین علیه السلام برود و در فرات غسل کند و آن‌گاه به طرف قبر مطهر آن حضرت علیه السـلام برود، در مقابل هر گامی که بر می‌دارد یک حج با مناسکش برای او نوشته می‌شود -یادم نیست که فرمودند فقط می‌دانم که فرمودند: و یک عمره و جنگ نیز برای او نوشته می‌شود. 23 ـ ... داوود رقی می‌گوید: از امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیه‌السلام شنیدم که فرمودند: کسی که در روز عرفه به زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام برود، خداوند او را خوشحال باز می‌گرداند 24 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمود: بی‌شک، خدای تبارک و تعالی قبل از اهل عرفات برای زائران قبر امام حسین علیه‌السلام تجلی می‌نماید، حوایج آن‌ها را برآورده نموده، گناهانشان را آمرزیده و سخن آن‌ها را در مورد خواسته هایشان می پذیرد، آن‌گاه برای اهل عرفات تجلی نموده و این اعمال را در مورد آنان نیز انجام می‌دهد.     25 ـ ... عبدالله بن هلال می گوید: از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: قربانت گردم، کمترین ثواب زائر امام حسین علیه اللسام چیست؟ فرمود: ای عبدالله! بی‌تردید کمترین ثواب او این است که خداوند جان و مال او را تا بازگشت به خانواده‌اش حفظ می‌کند. و هنگامی که روز قیامت فرا رسید، بیش از این در حفاظت خداوند خواهد بود.     26 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: براستی که گناهان زائر امام حسین علیه‌السلام پلی بر در خانه او می شود و از روی آن عبور می کند؛ همان‌گونه که شما هنگامی که از پل عبور کردید، پل را پشت سر خود جا می‌گذارید (وبدین ترتیب از گناهان پاک می‌شوید).     27 ـ ... حسـین‌‌بن‌‌ثویر بن فاخته می‌گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: ای حسین! کسی که به قصد زیارت مرقد امام حسین علیه السلام از منزل خود خارج شود، اگر پیاده باشـد، خداونـد در مقابل هر گامی برای او حسـنه‌ای نوشـته و گناهی را از او پاک می‌نماید و اگر سواره باشد، خداوند به عدد هر قدمی که مرکبش بر می‌دارد و می‌گذارد، کار نیکی برای او نوشته وگناهی را از او پاک می‌نماید تا زمانی که به کربلا برسـد. و در این هنگام خداوند او را از رسـتگاران و حاجت داده شدگان می‌نویسد. وهنگامی که اعمالش را انجام داد، خداونـد او را از رستگاران می‌نویسـد. و زمانی که خواست برگردد، فرشـته‌ای پیش او آمده و به او می‌گوید: براستی که رسول خدا صـلی الله علیه وآله سـلام تو را رسانیده ومی فرماید: عملت را از نوشروع کن که محققاً خداوند گناهان گذشته‌ات را آمرزید.    28 ـ ... بشیر دهّان می‌گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بدون شک و تردید اگر مردی برای زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام از منزل خارج شود، با اولین گامی که پس از ترک خانواده‌‌اش بر می‌دارد، گناهانش بخشیده می شود و پیوسته با هر قدمی که بر می‌دارد، پاک می‌گردد تا به قبر امام حسین علیه‌السلام برسد. و زمانی که رسید، خداوند با وی نجوا کرده و می‌فرماید: بنده‌ام از من بخواه تا به تو عطا نمایم؛ مرا بخوان تا جوابت گویم؛ از من بخواه تا به تو عطا کنم و حاجتت را از من بخواه تا آن را برایت برآورم. بشیر دهان می‌گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود: و به عهده خداوند است که به آنچه وعده داده نموده وفا نماید. 29 ـ ... امام صادق علیه السـلام فرمودند: براستی که خداوند عزوجل فرشـتگانی را بر قبر امام حسـین علیه السلام گمارده است و هنگامی که مردی بخواهد به زیارت او برود، خداوند گناهان او را به آن فرشتگان می‌دهد. هنگامی که گام بردارد، فرشتگان گناهان او را محو می‌کننـد. و زمانی که گام دیگری بردارد، حسـناتش را دو چندان می‌نمایند و پیوسـته حسـناتش دوچندان می‌گردد تا زمانی که حسـناتش او را بهشتی نمایند. آن‌گاه گرداگرد او را گرفته و او را پاک و طاهر می‌نمایند و فرشتگان آسمان را ندا می‌شوند که زوار قبرحبیب حبیبـان خـدارا پاک نماییـد. و هنگامی که غسل کردنـد، حضـرت محمـد صـلی الله علیه وآله آنان را نـدا می‌دهـد: ای میهمانـان خداونـد مژده بدهیـد به همنشـنینی بامن در بهشت. آن‌گاه امیرالمومنین علی علیه السـلام آنها را نـدا می‌دهـد: من ضامن برآورده شدن حاجات شـما و دور نمودن بلا ازشـما در دنیا و آخرت هستم . آن‌گاه آن فرشتگان از چپ و راست آنها را احاطه می‌نمایند تا نزد خویشان خود برگردند.     30 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام برابر با بیست حج و برتر از بیست حج است. 31 ـ ... ابی‌سعد‌مدائنی می‌گوید: به دیدن امام صادق رفته و به او عرض کردم: فدایت گردم آیا به زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام بروم؟ فرمود: بله ای ابا سعد! به زیارت قبر پسر رسول خدا صلی الله و علیه و آله برو که نیک‌ترین نیکان، پاک‌ترین پاکان و نیکوکارترین نیکوکاران است. و هنگامی که او را زیارت نمودی، خداوند بخاطر این عمل برای تو بیست و پنج حج می‌نویسد.      32 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که قبر امام حسین علیه‌السلام را زیارت نماید، خداوند برای او هشتاد حج بدون گناه می‌نویسد.      33 ـ ... موسـی‌بن‌قـاسم‌حضـر می‌گویـد: در اوایـل حکـومت منصـور دوانیقی امـام صـادق علیه السـلام وارد نجـف شدنـد و به من فرمودند: ای موسـی! به شاهراه برو و بر سـر راه توقف کن، و نگاه کن که بی‌تردید، بزودی مردی ازطرف قادسـیه به سوی تو می‌آید. هنگامی که نزدیک تو رسـید، به او بگو: در این جا مردی از فرزنـدان رسول خدا صـلی الله علیه وآله است که تو را می‌خواند. آن مرد هم با تو به نزد من خواهد آمد. من نیز رفتم و سـر راه ایسـتادم. هوا خیلی گرم بود. آن قدر ایستادم که نزدیک بود از فرمان امام علیه السـلام سـرپیچی کرده و بازگردم و آن شـخص را رها کنم که ناگهان مرد شتر سواری را دیـدم که از دور می‌آمد. هنگامی که نزدیک شد، به اوگفتم: فلانی! در این جا مردی از فرزندان رسول خدا صلی الله علیه وآله است که تو را می‌خواند و اوصـاف تـو را بـه مـن گفتـه اسـت. آن مرد گفـت :مرا پیش او بـبر. من نیز او را آوردم. وقـتی به نزدیـک خیمه رسـیدیم، شترش را خوابانید. آن‌گاه امام علیه السـلام او را طلبیدند و او به نزد امام علیه السـلام رفت. من نیز نزدیک خیمه شده و بر در خیمه توقف کردم بطوری که سـخنان آنها را می‌شـنیدم، ولی آن‌ها را نمی دیدم، امام صادق علیه السلام از او پرسیدند: ازکجا می‌آیی؟ جواب داد: از دورترین نقاط یمن. حضـرت علیه السلام پرسیدند: تو از فلان جا هستی؟ جواب داد: بله از فلان جا هستم. حضـرت علیه السـلام پرسـیدند چرا به این جا آمده‌ای؟ جواب داد: برای زیارت امام حسین علیه السلام. آن حضرت علیه السلام پرسـیدند: هیچ کار دیگری نداشـته‌ای و فقط برای زیارت آمده‌ای؟ جواب داد: برای هیچ کاری نیامده‌ام، جز این که در کنار قبر امـام حسـین علیه السـلام نمـاز بخوانم، او را زیـارت کنم، به او سـلام کنم و سـپس نزد خویشانم برگردم. امام صادق علیه السـلام به او فرمودند: به عقیده شـما زیارت او چه فایده‌ای دارد؟ عرض کردم: اعتقاد داریم که زیارت  او عامل برکت در ما، خانواده، فرزندان، اموال و زنـدگی مـا بوده و حاجـات مـا را برآورده می‌نمایـد، امـام صـادق علیه السـلام پرسـیدند: نمی خواهی فضایل زیارت آن حضـرت علیـه السـلام را بیش از ایـن برایـت بگـویم ای برادر یمنی! عرض کرد چرا، ای فرزنـد رسـول خـدا صـلی الله علیه وآله! فرمودند: بی‌شک زیارت امام حسین علیه السلام برابر با یک حج مقبول، پذیرفته شده و پاکیزه همراه با رسول خدا صلی الله علیه وآله است. مرد یمنی تعجب کرد. آن حضـرت علیه السـلام فرمودنـد: بله، بخـدا سوگنـد برابر با دو حـج بدون گناه و مقبول و پاکیزه به همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله است. مرد یمنی باز تعجب کرد و پیوسته امام صادق علیه السلام ثواب بیشتری برای آن بیان می‌فرمودنـد تا این که فرمودنـد: زیارت امام حسـین علیه السـلام برابر با سـی حـج بـدون گناه، مقبول و پاکیزه به همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله است. 34 ـ ... اسحاق‌بن‌عمار می‌گوید: شـنیدم که امام صادق علیه السـلام فرمودند جایگاه قبر امام حسین علیه السلام از روزی که دفن شده، باغی از باغهای بهشت است و نیز فرمودند جایگاه قبر امام حسین علیه السلام گلستانی ازگسلتان‌های بهشت است.      35 ـ ... معاویه‌بن‌وهب می‌گوید: به دیدن امام صادق علیه السـلام رفتم. او در مکان نماز خود مشـغول نماز بود . من نشستم تا نمازش را تمام کرد. و شـنیدم که با پروردگار اینطور مناجات می‌کرد: (ای کسی که ما را مخصوص به کرامت نموده، به ماوعده شفاعت داده و رسـالت را در میـان مـا قرار دادی، مـا را وارث پیامبران ساخته، با ما انتهای سابق را ختم نموده و ما را مخصوص به وصایت پیامبر نمودی، علم گذشـته وآینده را نصـیب ما ساخته و دل‌های مردم را بسوی ما مایل نموده! من، برادرانم و زائران قبر پدرم امام حسـین علیه السـلام را بیـامرز، کسانی که برای خوبی به ما و پاداش‌هایی که بخاطر برقراری ارتباط با ما نزد تو است و بخاطر مسرور ساختن پیامبرت محمد صلی الله علیه وآله و اجابت دسـتور ما و خشـمگین ساختن دشـمن ما و رضایت تو، مالشان را خرج کرده و بطرف قبر او حرکت کردنـد. به همین جهت از جـانب مـا آنان را با رضایت پاداش ده، در شب و روز آنان را حفظ کن و هنگامی که آنان نزد زن و فرزنـد خود نیسـتند. تو خود جانشـین آنان درمیان خانواده هایشان باش، از آنان حفاظت نما و شـر هر گردنکش مخالف حق و هر مخلوق قوی ضـعیف و هر شـیطان انسـی و جنی را از سـر آنان کم کن و بالاترین پاداشی را که بخاطر غربت از وطن‌هایشان و برگزیـدن ما بر فرزنـدان و خانواده و نزدیکان خود، آرزو دارند به آنان عطا فرما. خداوند! همانا دشـمنان ما بخاطر این عمل آن‌ها را عیب می‌کنند ولی عیب کردن دشـمنان نتوانسته است مانع اقبال آن‌ها به ما شود و با وجود مخالفت دشمنان این عمل را انجام می‌دهند. پس به این چهره‌هایی که افتاب آن راتغییر داده، رحم نما و به این رخساره‌هایی که بر قبر امام حسین گذاشته می‌شود و به این چشمانی که بخاطر ما گریان شده و به این دل‌هایی که برای ما بی طاقت شده و برای ما سوخته و به این فریادهایی که برای مـا کشـیده می‌شود، رحم کن خداونـدا! این جان‌ها و این بـدن‌ها را به تو سپردم تا روز تشـنگی آن‌ها را از حوض کوثر سـیراب نمایی). و آن حضـرت علیه السـلام، پیوسته این دعا را در حال سجده می‌خواند. هنگامی که نماز و دعای آن حضرت علیه السلام تمام شـد، به او عرض کردم: فـدایت شوم اگر این دعایی که من از شـما شـنیدم درباره کسـی بود که اصـلا خدا را نمی شـناخت، همانا گمان می‌کردم که آتش هیـچ‌گاه هیـچ جای او را نمی سوزانـد. بخـدا سوگند آرزو کردم که همانا او را زیارت کرده و حج بروم. آن حضرت علیه السـلام فرمودند: شـما که خیلی به قبر او نزدیک هستی چرا به زیارت او نمی‌روی و آن را ترک کرده‌ای ای معاویه! عرض کردم: فـدایت گردم نمی‌دانسـتم این کار این قـدر مهم است. آن حضـرت علیه السـلام فرمودند: کسانی که در آسمان برای زائرانش دعا می‌کنند، بیشتر از کسانی هستند که در زمین برای آنان دعا می‌کنند. این کار را از ترس هیچ کسی ترک نکن. زیرا کسی که آن را از ترس ترک کند، آن قدر حسرت خواهد خورد که دوست خواهد داشت قبرش در دستش می‌بود. آیا دوست نداری که خداوند تو و سیاهی تو را درمیان کسانی ببیند که رسول خدا صلی الله علیه وآله برای آن‌ها دعا می‌نماید؟ آیا دوست نداری فردا در میان کسانی باشی که فرشـتگان با آنان دست می‌دهند؟ آیا نمی‌خواهی فردا از کسانی باشی که می‌آیند و گناهی ندارند تا بخاطر آن مجازات شونـد؟ آیا دوست نداری فردا از کسانی باشی که با رسول خدا صـلی الله علیه وآله دست می‌دهند. 36 ـ ... اسحاق‌بن‌عمّار می‌گوید: از امام صادق علیه السـلام شـنیدم که فرمودنـد: فرشـته‌ای در آسمان‌ها و زمین نیست، مگر این که از خداوند اجازه می‌خواهند به زیارت قبر امام حسین علیه السلام بروند و پیوسته گروهی از آن‌ها برای زیارت پایین می‌روند و عده‌ای به بالا باز می‌گردند.      37 ـ ... داوود رقی می‌گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ کدام از مخلوقات خداوند بیشتر از فرشتگان نیستند. و بی‌شک و تردید در هر شب هفتاد هزار فرشـته از آسـمان پایین آمده و تمامی شب خانه کعبه را طواف می‌کنند و هنگامی طلوع فجر بر سر قبر پیامبر صـلی الله علیه وآله آمده و به او سلام می‌کنند. آن‌گاه سرقبر امیرالمؤمنین علیه السلام آمده و به او سلام می‌کنند. سپس بر سر قبر امام حسن علیه السـلام آمده و به اوسـلام می‌کنند و آن‌گاه بر سر قبر امام حسین علیه السلام آمده و به او سلام می‌کنند. آن‌گاه قبل ازطلوع خورشـید به سوی آسـمان بازمی گردند. سـپس فرشـتگان روز که هفتاد هزار فرشته هستند، پایین آمده و تمامی روز خانه کعبه را طواف می‌نماینـد. و هنگامی که غروب آفتاب نزدیک شـد، سـر قبر رسول خـدا صـلی الله علیه و آله آمده و به او سلام می‌کنند. سـپس بر سر قبر امیرالمؤمنین علیه السلام آمده و به او سلام می‌کنند. آن‌گاه سرقبر امام حسن علیه السلام آمده و به او سلام می‌کنند. سـپس سر قبر امام حسین علیه السلام آمده و به اوسلام می‌کنند. آن‌گاه قبل از غروب خورشید به آسمان باز می‌گردند.      38 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بین قبر امام حسین علیه‌السلام تا آسمان هفتم محل رفت و آمد فرشتگان است. 39 ـ ... امام صادق علیه‌السلام فرمود: زیارت کنید او را ـ یعنی قبر امام حسین علیه‌السلام ـ و به او جفا نکنید. زیرا براستی که او سرور شهدا و سرور جوانان بهشت است.      40 ـ ... ربعی بن‌عبدالله می‌گوید: از امام صادق علیه السـلام درمـدینه پرسـیدم: قبور شـهدا کجاست؟ فرمودند: آیا امام حسـین علیه السلام را برترین شهدا نمی‌دانی. سوگند به کسی که جانم به دست اوست، بی‌شک، اطراف قبر او چهار هزار فرشته ژولیده موی غبارآلود هستند که تا روز قیامت بر او می‌گریند. 41 ـ ... ام‌سـعید‌ احمسـیّه می‌گویـد: نزد امـام صادق علیه السـلام بودم وکسـی را فرسـتاده بودم تا برای زیارت قبور شـهدا الاغی برایم کرایه کند. آن حضرت علیه السلام فرمودند چرا به زیارت سید الشهدا نمی روی؟ عرض کردم سیدالشهدا کیست، فدایت گردم. فرمودند: سیدالهشداء امام حسین علیه السلام است. عرض کردم: کسی که او را زیارت کند، چه ثوابی دارد؟ فرمودند: یک حج ویک عمره و چنین برکت‌ها و فضیلت‌هایی دارد، و با دست اشاره کردند که سه برابر این خیرها و برکات را دارد.      42 ـ ... ام‌سـعید احمسـیه می‌گوید: در خدمت امام صادق علیه السـلام بودم. کنیزم آمد وگفت چهارپا را آوردم. آن حضرت علیه السلام فرمودند: ای‌ام سعید! برایم بگو چهار پا برای چیست؟ کجا می‌خواهید بروید؟ عرض کردم: می‌خواهیم به زیارت قبور شهدا برویم. آن حضرت علیه السـلام فرمودند: باعث شـگفتی است که شـما اهل عراق! چرا شما با یک سـفر طولانی به زیارت شـهدا می‌آیید ولی زیارت سیدالشهدا را ترک می‌کنید؟ چرا به زیارت او نمی‌روید؟ عرض کردم سیدالشهدا کیست؟ فرمودند: امام حسین علیه السلام. عرض کردم: من زن هستم. فرمود: هیـچ اشـکالی نـدارد که ماننـد تو ،به زیارت او برود و او را زیارت کنـد و عرض کردم : زیارت اوچه ثوابی دارد؟ فرمودند: برابر بایک حج ویک عمره ودو ماه اعتکاف در مسجد الحرام و دو ماه روزه است . 43 ـ ... امـام صادق علیه السـلام نقل می‌نماینـد که امام حسـین علیه السـلام فرمودنـد: من کشـته گریه هسـتم. درحالی شـهید شـدم که اندوهگین بودم. سزاوار است غمزده‌ای به زیارت من نیاید، مگر این که خداوند او را خوشحال نزد خانواده‌اش بازگرداند. 

، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed