www.montazer.ir
شنبه 12 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 9922
زمان انتشار: 2 ژانویه 2019
|
سلسله مباحث استاد شجاعی در رشت

سلسله مباحث استاد شجاعی در رشت

سلسله مباحث استاد محمد شجاعی با موضوعات «انسان، حوادث روزگار و شتاب در تربیت فرزند» یکشنبه 97/10/16 از ساعت 14:00 الی 15:00 برگزار می گردد.

نشانی: سالن همایش مؤسسه پزشکی مهر، بلوار شهید انصاری، خیابان ارشاد

 

آرشیو مباحث استاد شجاعی

فروشگاه آنلاین با محصولات ناب 

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9918
زمان انتشار: 1 ژانویه 2019
| | | | | |
گزارش تصویری/فعالیت موکب موسسه منتظران منجی در اربعین 97-سری چهارم

گزارش تصویری/فعالیت موکب موسسه منتظران منجی در اربعین 97-سری چهارم

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9903
زمان انتشار: 29 دسامبر 2018
| |
یکی از دلایل ترس از مرگ

استاد محمد شجاعی

یکی از دلایل ترس از مرگ

اگر ما در این عالم درست انتخاب هدف کنیم و خود را برای زندگی در آن عالم آماده کنیم، هر چه بیشتر به آن سمت می‌رویم، شادی و آرامش و طلب ما بیشتر می‌شود و موت و وفات، برای مؤمن عروسی و شادی می شود. اما می دانید ما وقتی به لحظه ی باشکوه ورود به نظام برزخی و بهشت می‌رسیم؛ و قرار است عروسی و جشن تولد ما باشد، چرا می‌ترسیم؟ علت این است که در دنیا درست هدفگذاری نکرده ایم و اصلاً آن جهان را هدف قرار نداده بودیم، ما درست نقطه مقابل را هدف قرار داده بودیم. شیطان اینگونه ما را در سراب می‌دواند.   برگرفته از مباحث استاد محمد شجاعی، دروس «دشمن شناسی» جلسه 26 آرشیو مباحث استاد شجاعی فروشگاه آنلاین با محصولات ناب 

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9902
زمان انتشار: 27 دسامبر 2018
| |
مراقبِ هدف گذاریِ شیطان باشیم

استاد محمد شجاعی

مراقبِ هدف گذاریِ شیطان باشیم

از روشهای شیطان این است که به قدری دنیا را جلوی چشم ما بزرگ و مهم جلوه می‌دهد که ما چیزی به اسم ابدیت را فراموش می‌کنیم. یعنی شیطان برای ما هدف‌گذاری می‌کند و یک قسمت از مسیر را در چشم ما خیلی بزرگ می‌کند و در حالی که مسیر اصلی ما از تولد تا بینهایت است، شیطان مقطع تولد تا مرگ را به قدری بزرگ می‌کند که ما اصلاً فرصت نگاه کردن به مرحله وفات به بعد را پیدا نمی‌کنیم و تمام آرزوهای ما خلاصه می‌شوند در آرزوهای کوچک و مبتذلی که فقط در دنیا تاریخ مصرف دارند و به درد زندگی ابدی ما نمی‌خورند.  برگرفته از مباحث استاد محمد شجاعی، دروس «دشمن شناسی» جلسه 26 آرشیو مباحث استاد شجاعی فروشگاه آنلاین با محصولات ناب 

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9888
زمان انتشار: 26 دسامبر 2018
| |
تزئین آرزوها، ترفندی از شیطان

استاد محمد شجاعی

تزئین آرزوها، ترفندی از شیطان

شیطان در حمله از جلو (آینده) با تزیین آرزوها به ما حمله می‌کند. پس اگر آرزوهای ما بی‌ارزش و بدون قیمت گذاری انتخاب شوند، یعنی آرزوهای پیش پا افتاده و سطحی باشند، شیطان در این حمله پیروز خواهد شد.  مثلاً برای چیزی که 20 هزار تومان می ارزد، نباید یک میلیون تومان هزینه کنیم. اول باید بدانیم که غایت ما چیست؟ باید بدانیم که عمر و جوانی که در قیامت در مورد آن از ما سوال می شود، باید صرف چه نوع آرزوهایی بشود، این آرزوها به نفع ما هستند یا به ضرر ما؟ حرکت ها و گام‌های شیطان، خیلی ظریف است. در قدم اول، هدف شیطان این است که ما اصلاً آرزوهای خوب نداشته باشیم؛ نه برای دنیا و نه برای آخرت. اما وقتی زورش نرسد و ببیند انرژی تو برای رسیدن به خواسته ات زیاد است و می‌خواهی این انرژی را آزاد کنی و خودت را به گمان خودت خوشبخت کنی و برای خودت کسی بشوی؛ می‌گوید: «خیلی خوب، پس دنبال من بیا؛ خودم تو را می‌رسانم». شما هم دنبالش راه می‌افتید. اینگونه دنبال گام ها و (خطوات) شیطان راه می افتیم.   برگرفته از مباحث استاد محمد شجاعی، دروس «دشمن شناسی» جلسه 26 آرشیو مباحث استاد شجاعی فروشگاه آنلاین با محصولات ناب 

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9879
زمان انتشار: 19 دسامبر 2018
|
جشنواره ملی مهدوی «صراط»

جشنواره ملی مهدوی «صراط»

برگزاری جشنواره ملی مهدوی «صراط»، آخرین مهلت ارسال آثار 30 دی ماه 97، برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت Mahdaviat.ir مراجعه نمایید. 

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9871
زمان انتشار: 17 دسامبر 2018
| | | | |
انسان مؤمن تمام بخش های زندگی خود را بر اساس امام زمان تنظیم می‌کند

انسان مؤمن تمام بخش های زندگی خود را بر اساس امام زمان تنظیم می‌کند

تهیه شده در مرکز تنظیم و نشر آثار استاد محمد شجاعی  ostadshojaefilms@

فیلم

1 - انسان مؤمن تمام بخش های زندگی خود را بر اساس امام زمان تنظیم می‌کند

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9860
زمان انتشار: 15 دسامبر 2018
| | |
دولت کریمه امام زمان علیه‌السلام و رفع تمام بیماری‌ها

استاد محمدشجاعی

دولت کریمه امام زمان علیه‌السلام و رفع تمام بیماری‌ها

یکی از آثار بسیار خوب زیبا و دلچسب دوران ظهور امام زمان علیه‌السلام تکامل و عدالت بخش گیاهی انسان است. انسانها یک بخش گیاهی دارند که در آن بخش کشش به سمت گمالات گیاهی دارند... در آن زمان این ابعاد فوق العاده پیشرفت خواهد کرد ...

صوت

1 - دولت کریمه امام زمان علیه‌السلام و رفع تمام بیماری‌ها

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9782
زمان انتشار: 19 اوت 2019
| |
در انتظار فرج عدالت

در انتظار فرج عدالت

حضرت موعود را غایب نامیده اند؛ چراکه ظاهر نیست، نه آنکه حاضر نباشد. آنان که بر امام، تهمت بی حضوری زده اند، غافلند که او در میان ماست و سامان جهان هم اکنون نیز با اراده اوست. این ماییم که بودنمان عین نیستی است وگرنه خورشید، در پس ابرها هم خورشید است و حیات جهان، بسته به آن. امام، خود در کلامی می فرماید: «بهره بردن از من در عصر غیبتم، چونان بهره بردن از آفتاب است، آن هنگام که در پس ابرهاست».

غیبت امام به معنای بی خبری و نبود ایشان در میان امت نیست که او با ما و در میان ما نفس می کشد و از روزگار ما آگاه است. حضرت خود در این باره می فرماید: «ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و پنهان نمی ماند». در حقیقت، این امام غایب است که در تنگناها از کار امت، گره گشایی می کند و بلای دشمنان را به خودشان بازمی گرداند: «ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواری ها و بلاها بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند». امام صادق علیه‌السلام درباره حضور امام غایب در میان مردم می فرماید: «همان گونه که مردم و برادران یوسف او را می دیدند، ولی نمی شناختند، دوستداران مهدی نیز او را می بینند، بی آنکه بشناسند، درحالی که او آنها را می شناسد چونان یوسف». امامی که هر سال با امت حج می گزارد و در کوچه و بازار گام برمی دارد و با مردم گفت و شنود دارد، چگونه غایب است؟! عیب در ایمان و نگاه ماست که خورشید را نمی بینیم؛ چرا که دیدن مهدی، چشمی به زلالی باران و دلی به وسعت دریا می خواهد. پس چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.1 1. برگرفته از: پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت. خطبه غدیر آگاه باشید، همانا آخرین پیشوا از ما، آن قیام کننده ای است که نامش مهدی است. آگاه باشید که او یاری کننده دین است! آگاه باشید که او انتقام گیرنده از ستمکاران است! آگاه باشد که او گشاینده دژهای محکم و ویران کننده آنهاست! آگاه باشید که او نابودکننده همه طوایف و گروه های مشرک است! آگاه باشید که او انتقام گیرنده همه خون هایی است که از دوستان خاص خدای بزرگ ریخته شده است. آگاه باشید که او یاور دین خداست! آگاه باشید که او جرعه نوش دریای ژرف حقایق است! آگاه باشید که او هر صاحب فضیلتی را به فضیلتش و هر صاحب جهلی را به نادانی اش معرفی خواهد کرد! آگاه باشید که او برگزیده و انتخاب شده خداست! آگاه باشید که او وارث همه دانش ها و چیره بر همه آنهاست. آگاه باشید که او از سوی پروردگار بزرگ [آمده است] و از مراتب ایمانش خبر می دهد. آگاه باشید، او رشید و استوار است و کسی است که امور آفریده ها به او واگذار شده است! آگاه باشید، او کسی است که گذشتگانش به وجود و ظهور او بشارت داده اند! آگاه باشید که او حجت ماندگاری است که پس از او، حجتی نیست و هیچ حقی نیست مگر با او و هیچ نوری نیست، مگر نزد او و کسی بر او چیره نمی شود و کسی را در برابرش یاری نمی توان کرد! آگاه باشید، در گستره زمین، ولی خدا و فرمانروای خدا در میان خلق و امانت دار خدا در پیدا و نهان، اوست. 1 1. برگرفته از: خطبه حضرت رسول در روز غدیر. جان جهان امام صادق علیه‌السلام می فرماید: «اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو می برد».1 امام سجاد علیه‌السلام نیز فرموده است: «در پرتو وجود ماست که خداوند، آسمان را از فروپاشی ـ جز به اذن او ـ نگه می دارد. در پرتو وجود ماست که خداوند، زمین را از لرزش و سلب آرامش ساکنانش نگه می دارد. برای ماست که خداوند باران نازل می کند و رحمت خود را می گستراند و برکات و نعمت های زمین را بیرون می آورد و آن که از ما که در زمین است ]قائم آل محمدعج)[، نبود، زمین اهل خود را فرو می برد».2 در بینش اسلامی، امام «جان جهان» است و جهان، به وجود او پابرجاست. امام، قلب عالم وجود، هسته مرکزی جهان هستی و واسطه فیض میان هستی و آفریدگار هستی است. ازاین رو، حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. 1. کمال الدین، ج 1، صص 201 ـ 210. 2. همان، ج 22، باب 21، ص 207.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 9781
زمان انتشار: 15 نوامبر 2018
| |
آخرین نشانه

آخرین نشانه

ابوالادیان صدایش می زدند. خدمتکار امام حسن عسکری علیه السلام بود و نامه های او را به شهرها می برد. در آن مدتی که امام بیمار شده بود، او هم مثل دیگران نگران و غمگین بود.

آن روز حضرت صدایش کرد و نامه هایی را که برای بعضی از شیعیان شهرهای دیگر نوشته بود، به دستش داد و فرمود: «اینها را به دست صاحبانشان برسان. پانزده روز دیگر این جایی و وقتی نزدیک خانه شدی، صدای گریه و شیون از خانه ام خواهی شنید و می بینی که پیکر مرا برای غسل و کفن می برند.» ابوالادیان غمگین شد. بار دیگر به یاد موضوع جانشینِ امام افتاد. پرسید: «آقای من! اگر این اتفاق غم بار رخ می دهد، پس برایمان بگویید که امام بعد از شما کیست؟»  امام سر بلند کرد، فرمود: «تو کار خود را انجام بده! هر کس در بازگشت، پاسخ نامه ها را از تو خواست، او جانشین واقعی من است.» ابوالادیان نشانه های بیشتری خواست. امام فرمود: «نشانه دیگر اینکه هر که بر پیکر من نماز خواند، او امام بر حق است و هر که «همیان» یا بسته خاصی را ـ که از جایی خواهد رسید ـ خواست، او جانشین من است.» ابوالادیان سکوت کرد و رفت تا آماده سفر شود. با خود فکر می کرد که چه خواهد شد؟ یعنی دوازدهمین امام کیست؟ پیش از خروج از خانه، نامه ها را در میان پیراهن خود پنهان کرد و از منزل امام خارج شد. همه می دانستند که اطراف خانه پر از جاسوسان خلیفه است. اگرچه معتمد عباسی چهار سال پیش، دارالخلافه (مرکز خلافت) را از سامرا به بغداد منتقل کرده بود، اما مأمورانش شبانه روز خانة امام را زیر نظر داشتند و مراقب رفت و آمدها بودند. *** پانزدهمین روز سفر بود که ابوالادیان به سامرا بازگشت. هنوز طنین حرف های امام حسن عسکری علیه السلام در گوشش زنگ می زد. به خانة امام نزدیک شد. صدای شیون از دور به گوش می رسید. غم بزرگی در دلش نشست. آری امام از دنیا رفته بود، ولی راستی حالا امام بعد از او که بود؟ جمعیت جلو در خانه امام موج می زد. ابوالادیان جلوتر رفت. جعفر، برادر امام را دید که همراه گروهی جلوی در خانه ایستاده و عده ای شهادت امام را به او تسلیت و عده ای جانشینی و امامتش را تبریک می گویند. ابوالادیان و عده ای از شیعیان خاص امام ماتشان برده بود. آخر همة اهل سامرا، جعفر را می شناختند. او نمی توانست دوازدهمین امامِ شیعیان باشد. او به «جعفر کذاب» معروف بود. فرزند امام هادی علیه السلام و برادر امام حسن عسکری علیه السلام بود، ولی سرگذشتش مانند پسر نوح بود که به خاطر هم نشینی و دوستی با افراد گناه کار و ناصالح، از عصمت خاندانش دور شده بود. امام حسن عسکری علیه السلام هرگز او را محرم اسرار خود نمی دانست. تا جایی که از تولد فرزندش مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، به او چیزی نگفته بود و تنها عده ای از شیعیانِ مورد اعتماد از این موضوع باخبر بودند. ابوالادیان، به یاد نشانه های امام افتاد. به جعفر نزدیک شد. مثل دیگران تبریک و تسلیت گفت، ولی حرفی نشنید. جعفر نه چیزی از او خواست و نه پرسشی کرد. حالا دیگر مطمئن بود که او امام دوازدهم نیست. پس چرا برای نماز بر پیکر امام عسکری علیه السلام آماده شده؟! مگر خود امام نفرموده بود که هر که بر پیکرم نماز بخواند، امام بر حق است؟! ابوالادیان نمی دانست چه کند. ایستاده بود و با حیرت به جعفر نگاه می کرد. جعفر در حالی که با عده ای از جاسوسان خلیفه می آمد، وارد صحن خانه امام شد و عده ای از شیعیان هم در پیش بودند. صف نماز تشکیل شد و همه چیز آماده بود. ناگهان کودکی از درون خانه بیرون آمد که نورش مثل ماه همه جا را روشن کرد. سرها همه به طرف او برگشت. راستی او که بود؟ کودک که صورتی گندمگون، موهایی بهم پیچیده و دندان هایی گشاده داشت به سمت جعفر رفت و با شجاعت و شهامت ردای او را گرفته و به عقب کشید و گفت: «عمو! عقب برو! من باید بر پیکر پاک پدرم نماز بگذارم نه تو، چون من بر این کار از همه شایسته ترم». جعفر که رنگ از رویش پریده بود، بی اختیار عقب نشینی کرد و کودک نورانی جلو آمد و بر پیکر امام نماز خواند و او را در کنار مرقد امام هادی علیه السلام به خاک سپرد. حالا شادی و غم، هر دو در دل ابوالادیان موج می زد. آری! ابوالادیان آن کودک را می شناخت، او «مهدی» فرزند کوچک امام حسن عسکری علیه السلام و امام دوازدهم شیعیان بود. این نخستین نشانه بود که از او می دید، حتماً نشانه های دیگر هم درست خواهد بود. باید منتظر می ماند. بعد از نماز، کودک پاسخِ نامه ها را هم از ابوالادیان خواسته بود و حالا فقط یک نشانه دیگر مانده بود، آخرین نشانه! از خانه بیرون آمد. جعفر با چهره ای برافروخته همراه عده ای بیرون خانه امام ایستاده بود. کسی پرسید: «جعفر! آن طفل را شناختی؟» ـ به خدا که تا به حال نه او را دیده و نه می شناسم!  همان وقت کاروانی از قم رسید. آنان احوال امام را جویا شدند. ولی با شنیدن خبر رحلت او گریستند. پرسیدند: «حالا امام بعد از او کیست؟» گروهی جعفر را نشان دادند. کاروانیان جلو آمدند و به او تبریک و تسلیت گفتند. آنان خطاب به جعفر گفتند: «نامه ها و اموالی همراه ماست، بگو نامه ها از کیست و مال ها چه مقدار است تا آنها را به تو تحویل دهیم؟!» جعفر عصبانی شده و از جا بلند شد. خاک لباسش را تکاند و گفت: «شما می خواهید من از غیب خبر بدهم؟» همین وقت بود که خدمتگزاری از خانه امام بیرون آمد و پاسخِ پرسش آنها را داد. کاروانیان خوشحال شده و گفتند: «همان وجود گران مایه ای که تو را به سوی ما فرستاده، امام ماست». ابوالادیان حالا خوشحال تر از همیشه بود. آری، آخرین نشانه هم درست بود و آن کودک نورانی، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، دوازدهمین امام شیعیان بود.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed