بحث از مدرنیته آن چنان گسترده است که اگر یک دانشجو و یا یک طلبه تصمیم بگیرد دربارة آن مطالعه نماید در مرحلة اول دچار حیرت و سرگردانی می شود. بخصوص که در نقد مدرنیته اهداف متفاوتی از طریق منتقدین پیگیری می شود. لذا همواره این ضرورت احساس می­شد که کتابی در نقد مدرنیته به صورت آموزشی و یا نظم موضوعات و یا رویکرد به تمدن اسلامی تدوین شود تا بعنوان مبنای اولیه تفکر زبان نقد مدرنیته را ساماندهی کند و بتوان با مطالعه آن به یک جمع بندی نسبت به جایگاه فلسفی و تاریخی مدرنیته رسید.

همچنان که مستحضرید توصیه‌های زندگی‌ساز حضرت مولی الموحدین (علیه السلام) به فرزندشان برنامه‌ی کاملاً جامعی برای شکل دادن به یک زندگی است و لذا نباید به این کتاب با این دید نگاه کرد که بخوانیم و از محتوای آن مطلع شویم و دیگر تمام. بحث‌ها طوری است که پس از آگاه شدن از محتوای آن باید در شرایط‌های مختلف به آن رجوع نمود و از رهنمودهای حضرت متذکر شد و به خود آمد. کتابی است که باید همواره دردست باید و بدان دل داد و از آن نور گرفت.

کتابی که پیش رو دارید سعی دارد ما را متوجه مبادی تفکر نماید و در همین راستا روشن می کند مبادی تفکر باید نه تنها یک تئوری مطمئن؛ بلکه سیره و سلوک یک شخصیت قدسی باشد که مصداق کامل آن اهل البیت (علیهم السلام) اند. جای جای کتاب به شخصیت اشراقی حضرت امام (ره) پرداخته است. اول این که معنی شخصیت اشراقی چیست و دیگر این که به چه دلیل حضرت امام یک شخصیت اشراقی است و با نور قلب خود ملکوت خود را در معرض انوار الهی قرار داده است.

انتظار ظهور عالی ترین شخصیت هستی، نشانه ی بلوغ بشریت است. باید تلاش کرد تا این انتظار زنده و باطراوت بماند.

نویسنده سعی کرده ذهن ها را متوجه این نکته ی مهم کند که لازمة انتظار حقیقی، معرفت خاصی است و اگر با معرفت صحیح همراه شود، برکات فوق العاده ای به همراه دارد و مانع می گردد که انسان ها گرفتار اکنون زدگی شوند و سرنوشت خود را به دوران حاکمیت ظلمات آخرالزمان بسپارند.