www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 8712
زمان انتشار: 24 دسامبر 2017
| |
ترس با بزرگنمایی منفی، مانع از اقدامات انسان می شود

بحث «دشمن شناسی» جلسه 22

ترس با بزرگنمایی منفی، مانع از اقدامات انسان می شود

شیطان در حمله از جلو، دائماً نسبت به آینده در ما دلهره و ترس ایجاد می‌کند. خاصیت ترس این است:« یُعَظِّمُ عَلَیکَ ما لَیسَ بِعَظیمٍ = آن چیزی که واقعاً بزرگ و وحشتناک نیست را برای شما بزرگ و وحشتناک جلوه می‌دهد».

اگر انسان اقدام به امری کند که سختی و خطر به همراه دارد، این سختی و خطر را در ذهن و دل انسان بزرگتر از آنچه که هست، نشان می‌دهد؛ به طوری که شخص بترسد و اقدام به آن کار نکند. یا اگر اقدام کند، در اثر ترس از بزرگی خطر، اشتباهاتش بیشتر شده و در نهایت با همین اشتباهات و انحرافات کار را خراب تر می‌کند. شیطان برای ممانعت از انجام کار خیر، ما را می ترساند یکی از مواردی که شیطان ترس در ما ایجاد می‌کند، کارهای خیری است که هم برای دنیای ما مفید است و هم برای آخرت ما. هر کار خیر و هر کار زیبایی که شما بخواهید انجام بدهید، شیطان در آن تصرف کرده و تولید فکر غلط می‌کند تا تو به سمت آن زیبایی و قشنگی نروی؛ یا اگر می‌روی به نحوی خرابش می‌کند. امام باقر(علیه‌السلام) فرمول کلی آن را این‌گونه بیان می‌فرماید:« مَن هَمَّ بِشَیءٍ مِنَ الخَیر فَلیُعَجِلهُ، فَاِنَّ کُلَّ شَیءٍ فیهِ تَأخیر فَاِنَّ لِلشَیطانِ فیهِ نظرة[1] = کسی که تصمیم به انجام کار نیکی می‌گیرد، پس باید در آن شتاب کند و سستی نورزد، زیرا هر چیزی که در آن تأخیر صورت گیرد، مورد توجه و تزویر شیطان قرار می‌گیرد». اگر کار خوب و قشنگی را انسان قرار است انجام بدهد و در آن تأخیر  و امروز و فردا بکند، شیطان مهلت پیدا می‌کند تا ما را از آن کار منصرف بکند. مثلاً در امر ازدواج که یک کار خوب و پسندیده است و آثار، خیرات و برکات دنیوی و اخروی زیادی دارد، انسان را سست می‌کند. هیچ کدام از کارهای دنیایی انسان به اندازه ازدواج کامل نیست، یعنی مجموعه خیرات را در بر ندارد. ممکن است انسان یک، 2، 3، 10 تا کار خیر انجام بدهد و هر کدام، یک بُعدی از خیرات و برکات و آثار مثبت را داشته باشند. اما ازدواج، تمام مراحل سیر و سلوکی را که انسان باید طی بکند به طور کامل در خودش دارد، یعنی عواملی برای انسان در آن هست که انسان را واقعاً می سازد. به شرط آن که انسان مهارتهایش را یاد گرفته باشد. شیطان در این کار خیر تأخیر می اندازد و این را یک امر بسیار بزرگ و نشدنی یا منفور جلوه می دهد. اساساً به صورت یک فرمول کلی یادتان باشد، شیطان از هر کار قشنگ، هر کار خوب و مفیدی بدش می آید و از حلالها متنفر است. شیطان تلاش می‌کند که انسان به سمت حلال نرود و در نقطه مقابل، کارهای حرام و مخرب را به انسان پیشنهاد می‌کند. یعنی در ذهن و دل انسانها وسوسه می‌کند. کارهای خوب، قشنگ، سازنده و مثبت را منفور جلوه می‌دهد؛ اما حرام را به انسان توصیه کرده  و او را تشویق به انجام آن کار می‌کند. مثلاً به جای ازدواج که یک امر حلال و مشروع است، روابط نامشروع و آزاد را پیشنهاد می‌دهد که در این روابط، مفاسد، خطرات، انحرافات، غم‌‌ها، غصه‌­ها، ترس‌ها، دلشوره‌ها و خون دل‌های زیادی را به طرفین تحمیل می‌کند و آثارش فقط فردی نیست. یعنی اگر یک دختر و پسر رابطه نامشروع و آزاد برقرار کردند، این گونه نیست که همه گرفتاری‌هایی که گفته شد، فقط به خودشان برسد. بلکه به نسل شان به خانواده­‌هایشان و به اجتماع نیز این مفاسد منتقل می شود. شیطان برای منع از ازدواج، ترس ایجاد می کند راه درست و مشروع که ازدواج است، منفور شیطان بوده و در این زمینه ترس‌های زیادی را از جنبه‌های مختلف به جوانان تحمیل می‌کند تا به سمت ازدواج نروند. مسلم است جوانان تنبل، تن­‌پرور، راحت­‌طلب و بی‌حوصله، یا آنهایی که از نظر ایمانی در حزب خدا نیستند، مؤمن نیستند یا از نظر ایمانی ضعیف هستند، در دام شیطان گرفتار می‌شوند، شیطان به آنها تحمیل می‌کند که ازدواج را یا اصلاً انجام ندهند و یا خیلی خیلی دیر به این کار اقدام بکنند. نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید:«تَزَوَّج وَ الاّ فَاَنتَ مِن اِخوانِ الشَیاطین[2]= ازدواج کن وگرنه از برادران شیاطین خواهی بود». در اکثر قریب به اتفاق موارد، وقتی انسان از ازدواج خودداری می‌کند، از حزب خدا خارج شده و به سمت حزب شیطان می‌رود و به عضویت حزب شیطان در می‌آید. باز در فرمایش دیگری می‌فرماید:«شَرارُکُم عُزابُکُم وَ العُزابُ اِخوانُ الشَیاطین = بدترین شما مجردها هستند و مجردها برادران شیاطین هستند». از ترس‌هایی که شیطان در مورد ازدواج ایجاد می‌کند، ترس مالی و مسائل اقتصادی است که ما الان این مشکل را در کشور خودمان داریم. جوانان ما به وسیله «ناتوی فرهنگی»در محاصره شیاطین و دشمنان هستند شیاطین و دشمنان ما دست به کار شده‌اند و با تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و تعبیر زیبایی که مقام معظم رهبری داشتند، یعنی با «ناتوی فرهنگی» تلاش می‌کنند که جوانان ما به بلوغ زودرس برسند؛ بلوغ جنسی‌شان با ماهواره، اینترنت، حتی تلفن های همراه و چیزهای دیگر تسریع پیدا بکند. از طرفی هم شرائط طوری است که بین بلوغ جنسی تا بلوغ اقتصادی برای ازدواج، حدوداً 10 سال بلکه بیشتر گاهی وقت‌ها تا 15 سال فاصله است و در این فاصله انواع حرام‌ها و آلودگی‌ها توسط شیطان به انسان پیشنهاد می‌شود. جوانان باید یقین داشته باشند که خداوند تبارک و تعالی در این امر خیر، آنها را تنها نمی‌گذارد، حتماً پشتیبانی می‌کند. نه تنها خانواده‌­ها بلکه مسئولین هم در این مسئله سهیم هستند. قرآن می‌فرماید:«وَأَنْكِحُوا الْأَیَامَى مِنْكُمْ[3]= بی همسران خودتان را همسر دهید». شما شرائط ازدواج را برایشان فراهم بکنید. این باید جزء وظائف خانواده‌­ها باشد. پدر مادر بخصوص در قرآن و روایات هم آمده که موظف هستند شرائط ازدواج فرزندشان را فراهم بکنند. همانطور که سعی می‌کنند برای یک دختر جهیزیه تهیه بکنند، برای پسر هم باید مقدمات اقتصادی و مهمتر از آن مقدمات غیر اقتصادی ازدواج را فراهم بکنند. ازدواج ذاتاً یک امر برکت زاست ازدواج ذاتاً برکت­ زاست؛ زیرا این نص قرآن است. نفس ازدواج در کنار سایر چیزها مثل شغل، کار مثبت و حلال، یک عامل رشد اقتصادی به شمار می‌رود. برکت با خانم‌ها و بچه‌­هاست. اصلاً نفس آمدن زن در زندگی، نفس آمدن بچه در زندگی برکت­‌زاست. چون جمع تشکیل می‌شود، نگاه کریمانه خداوند به جمع بیشتر است. بخصوص جمعی که در آن خانم و بچه باشد. اصلاً خداوند به برکت زن‌ها و بچه‌­ها به مردها برکت و رشد اقتصادی می‌دهد. قرآن می‌فرماید:« وَأَنْكِحُوا الْأَیَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ یَكُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ[4] = مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و كنیزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‏‌سازد، خداوند واسع و آگاه است». خداوند تبارک و تعالی دروغ نمی‌گوید، از فضل خودش وعده می‌دهد. علت ترس ما بی‌­ایمانی ماست. با وجود این که میلیون‌ها بار این موضوع تجربه شده است. اکثر کسانی که تشکیل خانواده داده‌اند و الان صاحبِ خانه و اتومبیل و ... هستند، با قرض شروع کردند و حال همین خانواده‌ها در مورد ازدواج فرزندان‌شان این اعتقاد نسبت به خدا را از دست داده‌اند. خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: اگر فقیر هم باشید، من کمک‌تان می‌کنم. در تمام دنیا پول، ثروت، رفاه در اختیار کسانیست که خانواده دارند. مجردها خیلی کم از ثروت و آرامش و برکت اقتصادی بهره­‌مند هستند. نداشتن همسر و آزار و اذیت و فشاری که به انسان می‌آورد باعث می‌شود که انسان به سمت آلودگی‌های دیگر برود و بیشتر این اذیت‌ها حاصلِ بزرگ کردن قضیه و توهمات به وسیله شیطان است. انسان زمانی آرامش دارد که همسر دارد. یعنی این آرامشِ فکر از این لحاظ که من همسر دارم، خیلی به انسان کمک می‌کند. این حرف هم حرف غلطی است که می‌گویند: «ما اگر ازدواج کنیم به درسمان نمی‌رسیم». حواس‌پرتی‌ها و وقت تلف کردن‌های یک آدم مجرد، خیلی بیشتر از یک متأهل است. فرد متأهل اگر وقتی برای زن و زندگی‌اش می‌گذارد، همه‌­اش عبادت است؛ همه‌اش تمرکز است. اصلاً ازدواج تمرکز و آرامش می‌آورد. متاسفانه امروز کشور ما از لحاظ ازدواج، وضعیت خوبی ندارد. سن ازدواج ما در سال‌های اخیر به شدت افزایش پیدا کرده و به تبع آن، سن زایمان نیز بالا رفته است که این کار، کارِ غلطی است.   هیچ چیز ارزشمند در نظام زندگی ما وجود ندارد که به واسطه آن بخواهیم ازدواج را تأخیر بیندازیم. تحصیل و کار و رشد در هر زمینه‌ای با ازدواج، خیلی بهتر انجام می‌شود. هم نص قرآن و هم تصریح فرمایش معصومین علیهم‌السلام است. نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند:« إِتَّخِذُوا الْاهْلَ فَإِنَّهُ أرْزَقُ لَكُمْ= همسر انتخاب كنید كه محققا او باعث وسعت رزق است». چرا شیطان از ازدواج جوان ها ترس دارد؟ چرا شیطان از این که مردم به امر ازدواج اهمیت می‌دهند می‌ترسد؟ آیا شیطان فقط می‌خواهد ما با ازدواج نکردن گناه کنیم؟ خیلی‌ها هستند که ازدواج نمی‌کنند و به گناه هم آلوده نمی‌شوند. پاسخ این است که پیامد ازدواج نکردن، فقط آلودگی نیست. بلکه ازدواج یک مکتب کامل انسان سازی است. مگر حتماً باید نیاز جنسی باشد تا انسان به سمت ازدواج برود؟ خیر. ازدواج میدانی از فضائل اخلاقی و انسانی ایجاد می‌کند. اگر کسی هوشیار باشد و مهارت‌ها را خوب یاد گرفته باشد، با ازدواج واقعاً می‌بیند که روز به روز رشد می‌کند. نبى اكرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: « زَوِّجُوا أَیاماكُمْ فَإِنَّ اللّهَ یُحْسِنُ لَهُمْ فى أَخْلاقِهِمْ وَ یُوسِعُ لَهُمْ فى أَرْزاقِهِمْ وَ یَزیدُهُمْ فى مُرُوّاتِهِمْ = مردان مجرد و عزب خود را زن دهید، تا حضرت حق اخلاقشان را نیكو، و روزیشان را فراخ و گشاده؛ و جوانمردیشان را زیاد كند». حضرت می‌فرماید که برای مجردها شرایط ازدواج را فراهم کنید. چرا؟ قبل از پاسخ باید بگویم که شما اگر احادیث ازدواج را نگاه کنید، بحث بر سر این نیست که اگر کسی ازدواج نکند، منحرف می‌شود، به او فشار می‌آید و در نتیجه مرتکب آلودگی جنسی می‌گردد. ما در بحث «دوره میثاق مقدس» توضیح دادیم که یکی از آثار ازدواج این است که انسان به هر حال عفتی پیدا می‌کند و احتمال خطر از او دور می‌شود. اما اصلاً مسئله این نیست. در اکثر قریب به اتفاق روایات که در مورد ازدواج است، بحث بر سر سازندگی‌های انسانی است. بحثِ حرکت به سمت الله و بحث جهاد فی سبیل الله است. ازدواج در اخلاق انسان تاثیر می‌گذارد. هدف از خلقت انسان این است که شبیه خداوند و مَثَل خدا بشود. یعنی اسماء الهی در ما تجلی کند. ما تخلق به اخلاق الهی پیدا بکنیم. ازدواج مکتبی است که انسان را به سمت کامل شدن سرعت می‌دهد. یعنی یک قدم کسی که ازدواج کرده، با ده‌ها و صدها قدم یک فرد مجرد برابری می‌کند. در این روایت حضرت می‌فرماید:«یُحسِنُ لَهُم فی اَخلاقِهِم» خداوند اخلاق آنها را درست‌ می‌کند. با ازدواج، خیلی ناپختگی‌ها، ضعف‌ها، ترس‌ها، اضطراب‌ها، سخت‌گیری‌ها، تنگ‌­نظری‌ها، محدودبینی‌ها از بین می‌رود و انسان پخته می‌شود. چون هر کدام از دستورات دین، قسمتی از وجود انسان را کامل می‌کند و ازدواج بیشترین بخش زندگی انسان را کامل می‌کند. در حدیث داریم که ازدواج، اگر استفاده از آن را انسان بلد باشد،  دو سوم شخصیت انسان را می‌سازد. ازدواج مثل اتومبیل یا تلفن همراه یا کامپیوتر می‌ماند که شما باید بلد باشی از آن درست استفاده کنی. پس ازدواج اخلاق را خوب می‌کند و رزق را توسعه می‌دهد و مروت و جوانمردی را زیاد می‌کند. یعنی انسان با ازدواج از پوست خودش در می‌آید و اسم‌هایی مثل جواد، کریم، غفور و دیگر اسم‌های قشنگ خدا را کسب می‌کند.  هم مرد و هم زن، بیشتر به خداوند تبارک و تعالی شبیه می‌شوند. با ازدواج، دیگر انسان آن جوانِ خودخواهی که فقط خودش را می‌دید، نیست؛ خیلی‌ها را دوست دارد به خیلی چیزها فکر می‌کند به خیلی ارزش‌ها فکر می‌کند. «مَن‌ تَرَکَ التَزویج مَخافَتَ العَیلَه فَلَیسَ مِنّا = هر کس به خاطر ترس از مخارج زندگی ازدواج نکند، از ما نیست». قابل توجه جوانان و خانواده‌­ها که بر سر راه جوانان مشکل ایجاد نکنند و گره نزنند که حالا بایست تا بعدا؛ چه خبرت است؛ تو هنوز بیست سالت است. زود هم اتهام می‌زنیم و فکر می‌کنیم انحراف جنسی خطرناکی دارد. او گناه نکرده، نیاز دارد. خیلی وقتها برای ازدواج، نیازهایی غیر از نیاز جنسی وجود دارد. مثل نیازهای عاطفی، از آنها مهمتر، نیازهای علمی است. بسیاری از افراد با ازدواج، استقلالی که پیدا می‌کنند که با آن می‌توانند نیازهای علمی‌شان را برطرف کنند. از آن بالاتر نیازهای معنوی وجود دارد. ما این نیازها را نادیده می‌گیریم. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:«مَن تَرَكَ التَّزویجَ مَخافَةَ الفَقرِ فقد أساءَ الظَّنَّ باللّه ِ عزّ و جلّ، إنَّ اللّه َعزّ و جلّ یقولُ: «إنْ یَكُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّه مِن فَضْلِهِ»[5] = هركس از ترس تهی دستى ازدواج نكند ، به خداوند عزّ و جلّ گمان بد برده است . خداوند عزّ و جلّ مى‌فرماید : «اگر تهیدست باشند، خداوند از فضل خود توانگرشان مى‌سازد». سه چیز ابزار شیطان است: «ترس، حرص، بخل» و همه اینها ناشی از سوءظن و بد بدبینی به خداست. هر کس نه تنها در امر ازدواج بلکه در امور مثبت و خوب دیگری اقدام نکند و بترسد که مبادا فقیر شوم، این شخص به خدا بدبین است. فکر می‌کند خودش همه کاره است و فقط باید به خودش تکیه بکند. در حالی که اینطوری نیست. ما یک ابزار هستیم و روزی‌­دهنده خداوند تبارک و تعالی است. شیطان/ترس/ ازدواج [1] - اصول کافی 2 / 143. [2] - میرزاآقا نوری طبرسی، پیشین، ج 14،ص 155. [3] - نور/32. [4] - همان. [5] - كتاب من لا یحضره الفقیه : 3/385/4353.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 7540
14 اکتبر 2017
| |
پرسش. 174
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

شناسه مطلب: 7390
زمان انتشار: 22 اوت 2017
| | |
انسان با ازدواج به خدا نزدیک می شود

انسان با ازدواج به خدا نزدیک می شود

مرحوم فیض می گوید: یکی از دلایلی که انسان به واسطه ازدواج به خدا نزدیک می شود این است که ازدواج کار خوبی است. به عفت عمومی کمک می کند به رفع فقر کمک می کند، خیر و برکت می آورد به هدف خدا از خلقت انسان کمک می کند، تکثیر نسل می آورد...

فیلم

1 - انسان با ازدواج به خدا نزدیک می شود

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7385
زمان انتشار: 24 اوت 2017
| |
آرزوها باید معقول باشند

مهندسی آرزوها، جلسه 5؛

آرزوها باید معقول باشند

ما وقتی آرزویی داریم و از چیزی خوشمان می‌آید و برایش وقت می‌گذاریم، باید در 4 مرحله‌ی «انتخاب‌ها، ارتباطات، رفتارها و کنترل فکر و اندیشه» به گونه‌ای باشد که دست نیافتنی و ناشدنی یا جزء آرزوهای بد نباشند.

در این باره امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند:«الأَمانیُّ شیمَهُ الحَمقى[1]=آرزوهاى ناشدنى، کار مردمان احمق است». مردمان احمق کسانی اند که دچار آرزوهای بد هستند. گفتیم که ما هم آرزوهای خوب داریم و هم آرزوهای بد. آدم احمق دلش هوسباز است و دائماً خواهان چیزهایی است که نمی‌تواند او را نسبت به وضعیت موجود راضی نگه دارد. چون وقتی دل آدم درگیر آرزوهای متعدد است، پشت سر هم آرزو می‌کند و دیگر فرصتی برای آنچه که باید بشود ندارد. برای حماقت کسی کافیست که در وصیت نامه اش چیزی برای آخرت نگذارد گاهی احمق بودن یک شخص به قدری نمایان است که به جای استفاده کردن از نعمت‌هایی که خدا به او داده، این نعمت‌ها را ذخیره می‌کند و فرصت نمی‌کند تا آخر عمر از آنها لذت ببرد. حتی حاضر نیست چیزی برای آخرت خود بگذارد. شخصی را می‌شناختم که دیروز فوت کرد و 90 سالش بود،‌ یک نزول‌خور حرفه‌ای بود. وقتی مُرد، شاید میلیاردها تومان سرمایه برای وراث گذاشت. اما وارثانش حتی یک مجلس ختم هم برایش نگرفتند. جنازه‌اش را آن قدر معطل کردند تا او را در یکی از قبرهای مجانی دفن کنند. حال بعد از مرگش باید برای ریال به ریال نزولها جواب پس بدهد. این یعنی حماقت. برای یک بنده خدایی داشتم وصیت نامه می نوشتم. گفتم وصیت نامه را طوری تنظیم می‌کنم که مقداری برای آخرت تان باشد. دختران و پسرانت که ازدواج کرده اند و نانخور دیگری نداری، این ثروت هم برای آخرتت بماند. مثلاً نوشتم رد مظالم حتماً بده، مبلغی را اگر خمس نداده‌ای بپرداز، مبلغی را بگذار برای کارهای خیر. ناراحت شد و گفت: نه نه نه نه! مرتب از من می خواست که برای آخرتش کمتر بنویسم. الان چند سال است فوت کرده و هفته ای نیست که به خواب یکی از اقوامش نیاید، در حالی که می‌گوید من اینجا گرسنه ام، تشنه ام. این حماقت، حماقتی است که خیلی شبیه عقلانیت است. پول جمع کردن و مصرف نکردن، خیلی شبیه عقلانیت است. ولی حضرت می‌فرماید: این روش آدم های احمق است. تمرکز آرامش می آورد و تشتت اضطراب هر چقدر انسان بتواند تمرکز کند، از آرامش بیشتر و هر چقدر افکارش متشتت باشد، بیشتر در اضطراب است. جوانی بود چند سال پیش ازدواج کرد و در کارهای اقتصادی افتاده بود. دیدم همیشه در این فکر است که خانه‌اش چطوری باشد. بهترین ماشین، بهترین لباس، بهترین تلفن همراه و بهترین وسایل خانه را داشته باشد. به او گفتم: این مسیری که شما می‌روی، خیلی خطرناک است. آرامش را از تو می‌گیرد. هر چقدر سطح تعلقات و متعلقات شما در دنیا بیشتر شود، میزان آرامش شما کمتر می‌شود. این قاعده ریاضی است. چون تمرکز کمتر می‌شود. افرادی که تمرکز می‌گیرند و مدیتیشن می‌کنند، برای این است که می‌خواهند از کثرت جدا شوند و به یک جایی متمرکز شوند و به آرامش برسند. سطح آرامش کسی که 3 تا ماشین دارد، با کسی که یک ماشین دارد زمین تا آسمان فرق می کند. هر چقدر انسان در طبیعت بیشتر غرق می‌شود، ناآرامتر می‌شود. چند وقت پیش خانمی پیش من آمده بود. خانم جوانی که استعداد زیادی داشت، ولی خیلی خسته و پریشان بود. وقتی مسائلش را گوش کردم، متوجه شدم مشکل کجاست. به شوهرش گفتم: منزل‌تان را عوض کنید. گفت: خانه به این خوبی. را چرا عوض کنیم؟ گفتم: بله، همین شما را بدبخت کرده. گفتم: او را ببر به جایی که فضایش نصف این فضا باشد. شوهرش یک منزل کوچکتر گرفت و مقداری هم از ابزار و وسایل خانه را کم کردند. دیدیم که بعد از مدتی این خانم آرام شد. گفت: خدا پدرت را بیامرزد، من آرام شدم، راحت شدم. الان وقت می‌کنم که مطالعه کنم، درس بخوانم و به عبادتم برسم. آدم وقتی در طبیعت غرق می‌شود، فکر می‌کند کار عاقلانه‌ای کرده، در صورتی که حجم متعلقاتش را بیشتر می‌کند و سطح آرامش، تمرکز و کیفیت معنویت و اخلاقش را پایین می‌آورد. این شیوه، شیوه آدم های احمق است. فریبندگی آرزوها گاهی آرزوها با سرگرم کردن انسان، او را فریب می‌دهند. فریب آرزوها را خوردن، از حماقت است. علی (علیه‌السلام) فرمود: «الآمالُ غُرورُ الحَمقى[2]= آرزوها، فریب دهنده مردمان احمق هستند». مثلاً آدمی که دائماً هوسباز است، دلش یکسره این را و آن را می‌خواهد. یک تلفن همراه که می تواند برای 5 -6- 10 سال او بس باشد، سالی یکبار تلفنش را عوض می‌کند. اتومبیل، فرش، ظروف و ... را دائماً عوض می‌کند. این آدم اصلاً آرامش ندارد. همیشه در ذهنش هزاران لیست خرید وجود دارد، باید این را بخرم، هفته‌ی بعد آن را بخرم، ماه بعد این را بخرم. پس خودت چی؟ آخرتت، قبرت، تولد سالمت چی می‌شود؟ این آدم برای خودش اصلاً وقت نگذاشته است. اصلاً خودی برایش وجود ندارد. تمام آرزوها به جای روح روی تن متمرکز شده است. ترسم این تن که حائل است به جانم                     سقط کند کودک عزیز روانم خیلی از انسان‌ها در انتخاب آرزوها کودک عزیز روان‌شان را کشته‌اند و بخش آدمیت‌شان زنده و فعال نیست. همیشه در حسرت نداشتن ها، حسرت مقایسه با دیگران مانده‌اند. کوتاه کردن آرزوها، آرامش به همراه دارد آرزوهای طولانی و زیاد انسان را درگیر طبیعت کرده و آرامش را از او می‌گیرد. معصوم (علیه‌السلام) می‌فرماید: «الْکَیِّسُ مَنْ قَصَّرَ آمَالَهُ[3] = زیرك، كسى است كه آرزوهایش كوتاه باشد». یعنی آدم زیرک کسی است که آرزوهایش را کوتاه کند.   شخصی که خیلی ناآرام بود، پیش من آمد، گفتم: فهرستی از وسایل خانه و دارایی هایت را بیاور. فهرست را آورد با هم نشستیم و محاسبه کردیم، گفتم: آیا این وسیله‌ای که خریدی، احتیاج قطعی به آن داری؟ گفت:‌ نه. گفتم:‌ پس برای چی خریدی؟ گفت:‌ بازار رفته بودم، خوشم آمد. مثلاً یک صندلی ماساژور خریده بود. پرسیدم: مریض هستی، فلج هستی یا استخوان درد داری؟ یا پیر هستی؟ گفت:‌ نه. گفتم:‌ تو خودت می‌توانی ورزش کنی و بدوی. شب ها برو بیرون، بدو. قبلاً گفتیم که ورزش مثل نماز برای ما واجب است. مقام معظم رهبری می‌فرماید:  ورزش برای جوانها لازم و برای بزرگسال‌ها واجب است. ماساژ برای کسی خوب است که شکستگی داشته باشد، قدرت بدنی خیلی ضعیفی داشته باشد و نتواند عضلاتش را قوی کند. ما به جنبه‌ی درمانی و پزشکی ماساژ کاری نداریم. ماساژ جزو درمانهایی است که در اسلام هم بیان شده است. من اگر ببینم کسی بدنش سالم باشد و ورزش نکند، می‌گویم تو داری گناه می‌کنی، کفران نعمت می‌کنی. سه چهارم از وسایل این شخص اضافی و غیرضروری بود. گفتم:‌ این‌ها را بفروش و کار بعدی این است که دوندگی‌هایت را کم کنی. وقتی شما نیاز و آرزویت را کم کنی، دویدنت هم کمتر می شود. گفت:‌ بعد از آن چه کار کنم؟ گفتم: مگر عاشق علم و هنر نیستی؟ برو سراغ علم و هنر. گفت:‌ آقای شجاعی آن زمان ها شما به من هشدار می دادید، ولی من توجه نمی‌کردم. من آن موقع عبادتهای خوبی داشتم، نماز شب داشتم، ریاضت، لذت و سحرهای قشنگی داشتم. ولی الان حوصله نماز واجب خود را هم ندارم، قرآن که اصلاً نمی‌خوانم. کسی که قرآن نمی خواند ساقط می شود انسان در مسیر زندگی در رحم دنیا در حال رشد است، اما اگر قرآن نخواند در همین رحم سقط می شود. معصوم (علیه‌السلام) فرمود: حداقل روزی 50 آیه واجب است که یک آدم مؤمن بخواند. ما راجع به قرآن بارها گفته‌ایم که قرآن را خداوند نازل کرده برای این‌که ما در آن تدبر کنیم و به باطن قرآن راه پیدا کنیم. اما بدون این‌که ما با ظاهر قرآن ارتباط برقرار کنیم به باطن نمی‌رسیم. اگر کسی بخواهد به باطن برسد، باید از ظاهر، یعنی روخوانی، روان خوانی شروع کند، بعداً کم کم وارد معانی شود. نگاه کردن به قرآن هم ثواب دارد چه برسد به خواندنش، حتی اگر معنی آن را هم نفهمید و فقط از رو بخوانید، باز هم ثواب دارد و عبادت است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: «ألا لا خَیرَ فی قِراءةٍ لیسَ فیها تَدَبُّرٌ[4] = بدانید! در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خیرى نیست». اینجا منظور، اثر عمیقی است که بدون تدبر به دست نمی‌آید. اما شما اگر قرآن را در دستت بگیری و نگاهش کنی هم ثواب دارد. روخوانی هر قدر انجام شود، حتی بدون توجه به معنی، کم کم برای ما انس و حفظ می‌آورد و بعد از انس و حفظ، انسان می‌تواند خیلی خوب به معانی قرآن بپردازد و به باطن آن راه یابد. این نکته‌ای بود که لازم دیدم عرض کنم و حال به ادامه بحث‌مان بر می‌گردیم. شیوه‌ی ائمه (علیهم‌السلام) در هنگام داشتن ثروت و تولید اقتصادی شیوه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و همه اهل‌بیت این بود که هر وقت به یک موقعیت مادی خوب می‌رسیدند، به حداقل آن اکتفا می‌کردند. می‌گفتند: حیف است که این چیزها در دنیا مصرف شود، باید به آخرت برود. در دنیا با حداقل هم می‌شود، ساخت. آن ثروت و موقعیت مادی را وقف می‌کردند.   ولی ما اینجا بیشتر مصرف می‌کنیم، اما نسبت به آن طرف زاهدیم، خیلی بی‌رغبتیم. اما فرهنگ اهل‌بیت (علیهم‌السلام) این بوده که اگر ثروتی تولید می‌کردند، بلافاصله آن را وقف می‌کردند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از نظر تولید اقتصادی، مرد شماره‌ یک زمان خودش بوده، چقدر قنات و نخلستان آباد کردند و چقدر زمین را بین فقرا تقسیم کردند و به مستمندان دادند. راوی می‌گوید: من دیدم امیرالمومنین (علیه‌السلام) از داخل قناتی که کنده بود، بالا آمد و هنوز از داخل آن بیرون نیامده بود که فرمود: قلم و کاغذ بیاورید تا این قنات را برای فقرا وقف کنم. حتی فرصت نمی‌دهد، بیاید بیرون و بنویسد، انسانِ زیرک این است. شیطان با سلاح آرزو بر قلب غافلین حمله می‌کند شیطان ۴ نوع حمله دارد، «حمله راست، چپ، پشت سر و جلو». هر کدام از این حملات را با حربه‌هایی انجام می‌دهد. یکی از این حربه‌ها آرزوست، شیطان آرزوهای فراوان را به انسان القا می‌کند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود:«الأملُ سُلطانُ الشَّیاطِینِ على قُلُوبِ الغافِلِینَ[5] = آرزو، مایه چیرگى شیطانها بر دلِ غافلان است». یا مایه‌ی سلطنت و تسلط شیاطین بر قلوب غافلین است». شیطان در حمله‌ی راست، دائماً با چندتا صورت مقدس سرِ آدم را گرم می‌کند و انسان فکر می‌کند، خیلی آدم خوبی شده است. شیطان در این حمله، اصلاً به انسان پیشنهاد گناه نمی‌دهد، بلکه هر وقت آدم خودش را ارزیابی می‌کند، می‌گوید: من آدم بدجنسی نیستم؛ حسود نیستم؛ هیز و دزد نیستم. شیطان سفارش کارهای کثیف و خراب را نمی‌دهد، اما آرزوهای انسان را زیاد می‌کند. فکر نکنیم، فقط زنا، شراب خوردن، بی حیایی کردن، دزدی کردن و ... گناه هستند. از همه اینها بدتر، این است که آدم یکسره هوس و آرزو داشته باشد. زیرا این هوس‌ها و آرزوها خود، راه را برای گناهان دیگر باز می‌کنند. آرزوهایی که به معضلات اجتماع، خانواده و ازدواج دامن می‌زنند فهرستی از آرزوهای دست نیافتنی وجود دارد که خودِ ما انسانها آنها را به وجود آورده‌ایم و همین ها رفته‌رفته به مشکلات اجتماعی، خانوادگی و ... ما می‌افزایند. اینها هوس‌هایی است که خواسته و ناخواسته سر راه ازدواج جوانان مان ایجاد کرده‌ایم. چشم و همچشمی ها و تجملاتی که باعث شده دیگر از کنار هم بودن لذت نبریم و آرزوهایی از این قبیل که پایان ناپذیرند و بر قلب های ما حکومت می‌کنند. پسران و دختران جوان ما نیاز به مونس و همدم دارند، اما والدین دائماً اشتباه فکر می‌کنند و ادامه تحصیل و دانشگاه و سربازی و آماده نبودنِ جهیزیه و ... را مانع ازدواج آنها قرار می‌دهند. مثلاً می‌گویند: باید حتماً فرزند ما لیسانس بگیرد و بعد ازدواج کند. این جوان 18- 19- 20 ساله است، وقتی نیاز دارد، واجب است ازدواج کند. پدر و مادر باید کمکش کنند تا ازدواج کند، پس از آن می‌تواند، سربازی برود و یا ادامه تحصیل هم بدهد. دختر و پسرهای ما هم باور کرده‌اند، در گناه دارند می‌سوزند، در انواع خیالات کثیف گیر کرده‌اند و وقتی‌ می‌گویی ازدواج. می‌گوید: نه. من باید بیست میلیون جهیزیه داشته باشم. رفت و آمد و صله ارحام ما نیز با وجود این آمال و آرزوها دیگر گرمی و صمیمیت ندارد. ما زندگی کردن، سفره انداختن، مهمانی و دید و بازدید را خیلی سخت کرده‌ایم. هیچ لذتی برای آدم ها بهتر از ملاقات و دیدن همدیگر و مهمانی رفتن و انس گرفتن با هم نیست. امروزه صله ارحام‌ چقدر دشوار شده‌است. برای این که ما می‌گوییم: اگر فلانی خانه‌ی ما بیاید، باید خانه، پرده‌ها، مبلمان، فرش و ظروف ما آنچنانی باشند. مسئله دیگر، موضوع غذاست. بعضی‌ها می‌گویند: باید سفره‌ای بیندازیم که شاه هم از این سفره‌ها نداشته. با این امیال و آرزوها مهمانی ها 2 -3 ماه عقب می‌افتند. دلهای افراد فامیل، دوتا خواهر، برادر، باجناق، دخترخاله، پسرخاله برای دیدن هم لک زده‏، دلتنگ هم هستند، می‌خواهند همدیگر را ببینند و دور هم بنشینند و از دور هم بودن لذت ببرند. اما به خاطر آرزوها و هوس های بی‌جا نمی‌توانند. در حالی که دور هم نشستن برکت، مهربانی و خیر می‌آورد و کدورت ها را از بین می‌برد. قدیمی‌ها چقدر خوب بودند. تا می‌گفتند:‌ فلانی می‌خواهد بیاید. می‌گفتند: بیاید، آب آبگوشت را زیادتر می‌کنیم. مهمانی را با یک تخم مرغ و نان و پنیر و یک برنج ساده برگزار می‌کردند. بیایید خرق عادت کنیم و این شرایط را بشکنیم. فتیله هوس ها را پایین بکشیم. با این کار چقدر خیر و برکت زیاد می‌شود و عمرها طولانی می‌شود. سطح آرامش و شادی ما بیشتر می‌شود. سخت گیری نکردن، قناعت، چشم و همچشمی نکردن، مقایسه نکردن، خودمان با دیگران، خیلی زیباست. بیان جالبی از حضرت سلیمان (علیه‌السلام) هست که می فرماید: من هر دو زندگی را تجربه کرده ام. زندگی حضرت سلیمان به گونه‌ای بوده که هیچ کس زندگی‌ای مثل او نداشته و تا قیامت نخواهد داشت. نوع رفاهیات ایشان هنوز هم موجود نیست. امکاناتی که ایشان در زندگی داشتند، هنوز برای هیچ رئیس جمهور یا پادشاهی فراهم نشده است. هر چه که اراده می کرد، برایش مهیا می‌شد. همه‌ی قوای عالم تحت تسلطش بودند. با این زندگی و رفاه حضرت سلیمان می‌گوید: من هر دو زندگی را تجربه کرده‌ام، اما شیرینی را فقط در «سادگی» دیدم. این فرمایش حضرت سلیمان (علیه‌السلام) حجت است که هر چه شیرینی می‌خواهی، ساده‌تر بگیر. هر قدر که می خواهی آرامش داشته باشی و زندگی‌ات زیبا باشد، زندگی را ساده تر کن، با هیچ کس مسابقه نگذار. هر چی می‌خواهی آرامش داشته باشی و زندگی قشنگتری داشته باشی، باید ساده‌ تر زندگی کنی و با هیچ کس مسابقه نگذاری. پس چشم و همچشمی نکن و به خاطر این که دیگران در دنیا از تو جلو می‌روند و چیزهایی دارند که تو نداری خودت را حقیر و پست نبین. [1] - غرر الحكم/ ح 435، عیون الحكم والمواعظ/ ص 39 ح 849. [2] - غرر الحكم / ح 631. [3] - غرر الحكم : ح 733 ، عیون الحكم والمواعظ : ص 24 ح 226. [4] - بحار الأنوار: 4/211/92. [5] - غرر الحكم : ۱۸۲۸. کتاب «مهندسی آرزوها» از مجموعه کتاب‌های بیان کتاب «مهندسی آرزوها»، از مجموعه کتاب‌های کار

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7254
زمان انتشار: 12 ژولیه 2017
| | | | |
چه کنیم تا کار و معاشمان رو به راه شود؟

چه کنیم تا کار و معاشمان رو به راه شود؟

هر کاری می کنم کارم روبراه و درست نمی شود شرمنده ی خانواده ام هستم چه کار کنم؟ https://telegram.me/porsemantv8 کانال پرسمان

صوت

1 - چه کنیم تا کار و معاشمان رو به راه شود؟

فیلم

1 - چه کنیم تا کار و معاشمان رو به راه شود؟

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7236
زمان انتشار: 9 ژولیه 2017
| |
آیا ازدواج همیشه مبارک است؟

استاد محمد شجاعی

آیا ازدواج همیشه مبارک است؟

کسی که ازدواج می کند و یک جشن مفصل و باشکوه می گیرد، آیا می توانیم بگوییم ازدواج و زندگی جدید او مبارک است؟ یا کسی که دکترا گرفت، می شود گفت: برایش مبارک است؟ البته ما از روی ادب به کسی که ازدواج می کند و یا دکترا می گیرد، می گوییم مبارک باشد، اما چنین نیست که واقعا اینها برای هر کسی مبارک باشد. یعنی باید آخر کار را دید. باید دید که هر کس چقدر به وظایفش آشناست.

بنابر این، هیچ چیز از امور دنیایی را در ابتدا نمی شود گفت، مبارک است. اگر ازدواج کردی یا دکترا گرفتی واقعا نمی توان گفت مبارک است. حالا چرا ازدواج برای بعضی ها مبارک نیست؟ علتش این است که چون فرد آشنا به بسیاری از وظایفش نیست، بعد از مدتی، باب ظلم به همسر و خانواده همسر و ظلم به بچه ها را باز می کند. این آدم تربیت شده نیست و لیاقت همسری و ازدواج را ندارد. چه زن باشد و چه مرد. لیاقت داماد شدن یا عروس شدن را ندارد. صراطی که گفته اند از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است، یکی از مواردش، صراط زندگی است. پس مراقب باشید موقعیت های دنیایی، تعادل شما را در صراط به هم نزند و موجب سقوط شما نشود. زیرا فرد در این حالت  به سمت جهنم می رود، در حالی که اصلا متوجه نیست. یعنی هم جهنم دنیایی و هم جهنم ابدی. بنابراین، انسان باید خیلی دقت کند که به وظایفش در همه ابعاد زندگی و در همه ارتباطاتش عمل کند. علت این همه طلاق که در زندگی ها اتفاق افتاده، این است که طرفین به همدیگر ظلم می کنند و متأسفیم که باید بگوئیم بیشتر مردها هستند که ظلم می کنند و خانواده ها را متلاشی می کنند. آدم ظالم در همین دنیا گرفتاری ها، تنگناها و مشکلات روحی- روانی زیادی پیدا می کند. از موقع مردن به بعد هم، داستان گرفتاری های آن عالم شروع می شود. از ظلم هایی که به همسرش، خانواده همسرش، به فرزندانش کرده، گرفته تا دیگر ظلم ها او را به محاکمه می کشانند و همه باید حساب پس بدهند. یکی  از آن موارد همین است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «لَا یلقى الله سُبْحَانَهُ أحد بذنب أعظم من جَهَالَة أَهله= هیچ کس خدا را به گناهی بزرگتر از جهالت خانواده و فرزندانش ملاقات نمی کند». یک مرد علاوه بر کسب لیاقت های شوهری و مهارت های لازم، یکی از وظایفش در درجه اول این است که خانواده اش را با وظایف دینی و معارف اسلامی آشنا کند. زن هم همین وظیفه را دارد. همه مسئولند. والدینی که به همین اکتفا می کنند که حالا بچه ام دیپلم بگیرد و دانشگاه برود و دکتر و مهندس شود، معلوم است که والدین مبارکی نیستی. انسان در هر پست و مقام یا جایگاهی مثل پدری، مادری، زن و شوهری که باشد، باید آدم مبارکی باشد. اگر قرار است انسان مبارک باشد، دیگر کاری نباید داشته باشد که دیگران با من چطور رفتار می کنند. نباید بگوید که والدینم، همسرم و ....بد عمل کردند، پس من هم بد عمل می کنم.  و با این توجیه کودکانه بگوید من هم باید با او مقابله به مثل کنم. لج و لجبازی در زندگی، انسان را نامبارک می کند.   خانواده آسمانی/ جلسه 471 کانالهای تلگرام مؤسسه منتظران منجی (عج) http://montazer.ir/pay http://montazer.ir/7074

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7145
زمان انتشار: 1 ژولیه 2017
| | |
مهارت های زندگی (2)

مهارت های زندگی (2)

قرآن از پیوند ازدواج که موجب تشکیل خانواده می­ شود، به «میثاق غلیظ» یا پیمان محکم یاد نموده است. بنابراین، مهم ­ترین هدف تشکیل خانواده این است که ضمن کسب آرامش، شرایطی فراهم شودکه اعضای آن بتوانند در جهت هدف خلقت قدم بردارند. با این نگاه، محیط خانواده، بزرگترین میدان تمرین کسب کمالات الهی است. از این رو، هر یک از زوجین نسبت به یکدیگر، سه مسئولیت الهی و ابدی دارند که متأثر از یکدیگر بوده و در تعامل با هم قرار دارند: تأمین مادی، تأمین عاطفی و تأمین معنوی. انسان منطبق با اصول ریاضی خلق شده است. خوشبختی و موفقیت او در زندگی در گرو آن است که کلیه رفتارها و ارتباطات و مهندسی فکرش را با ریاضیات خلقت خود، تحت نظر سازنده ای که او را خلق کرده است، تنظیم کند. علت بسیاری از جدایی ها و شکست ها در زندگی مشترک، عدم تأمین نیازهای مادی، عاطفی و معنوی است. «عدم توجه به دانش و تخصص های لازم» دلیل اصلی بروز مشکلات اقتصادی است. پس بهتر است که اقتصاد خانواده، روابط مالی و درآمدها و مخارج خانواده براساس اصولی باشد که با سعادت انسان تنظیم شده است. از دیگر عوامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی، وجود عاطفه و عشق در خانواده است که در چهار مؤلفه اصلی؛ ترک ظلم، رعایت ادب و احترام نسبت به اعضای خانواده و مهرورزی دارد. بدون وجود این مؤلفه ها،‌ همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی کنند و هر لحظه شکست، خانواده را تهدید می کند. دنیای چنین خانواده ای پر از اندوه و غصه است و آخرتش پر از عذاب. «تأمین معنوی»، مهمترین عامل استحکام و بقای خانواده است و زوجین در قبال یکدیگر وظیفه دارند به بلندای ابدیت به یکدیگر عشق بورزند، همدیگر را ریز و محدود نبینند و بدانند که روزی در پیشگاه عدل الهی از نوع عملکردهایشان سؤال خواهد شد. برای خرید این سی دی از فروشگاه آنلاین مؤسسه منتظران منجی (عج) کلیک کنید.  مهمترین عناوین برگزیده: مهارت چیست؟ وظایف مشترک زوجین در خانواده  تدبیر معاش در مدیریت اقتصادی خانواده اسراف و کوتاهی کردن در میانه­روی آفات «چشم و هم چشمی»  نقش قناعت در بهره مندی از زندگی میانه روی در طلب روزی چگونگی عاطفه و مهرورزی و آفات آن مهارت­های همدلی مهارت­های کلامی مصادیق احترام به همسر و فرزند علاقه مندان به تهیه این لوح فشرده می توانند آن را از فروشگاه های مؤسسه، محل برگزاری جلسات، نمایشگاه های عرضه محصولات فرهنگی مؤسسه و سفارش پستی و  فروشگاه مؤسسه منتظران منجی (عج) به آدرس http://montazerstore.ir تهیه نمایند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7039
زمان انتشار: 24 می 2017
| | | |
ازدواج اجباری و بایدها و نبایدها

ازدواج اجباری و بایدها و نبایدها

پدرم می خواهد من را به یکی از اقوام خود که مشروب مصرف می کند بدهد خواهش می کنم چیزی بگویید تا پدرم و اقوام او آگاه شوند. برگرفته از سخنان استاد در برنامه پرسمان مورخ 10 اردیبهشت در شبکه قرآن سیما پاسخ را در فایل صوتی زیر بشنوید. https://telegram.me/porsemantv8

صوت

1 - ازدواج اجباری و بایدها و نبایدها

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7036
زمان انتشار: 24 می 2017
| | | |
علل افزایش طلاق در بین جوانان امروز جامعه

علل افزایش طلاق در بین جوانان امروز جامعه

علت افزایش میزان طلاق در کشور ما چیست؟ برگرفته از سخنان استاد در برنامه پرسمان مورخ 10 اردیبهشت در شبکه قرآن سیما پاسخ را در فایل صوتی زیر بشنوید. https://telegram.me/porsemantv8

صوت

1 - علل افزایش طلاق در بین جوانان امروز جامعه

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 7026
زمان انتشار: 24 می 2017
| | | |
شوهرم معتاد و بیکار است، دین چه توصیه ای برای من دارد؟

شوهرم معتاد و بیکار است، دین چه توصیه ای برای من دارد؟

شوهری دارم معتاد است، اکثرا بیکار است. خسته شدم، نمی دانم چگونه با او برخورد کنم، می خواهم بدانم، دین چه توصیه ای دارد، الان چند سال است ازدواج کردیم، بچه هم نداریم، کارهایش باعث می شود که گاهی نمی توانم زبانم را کنترل کنم؟ برگرفته از سخنان استاد در برنامه پرسمان مورخ 31 اردیبهشت در شبکه قرآن سیما پاسخ را در فایل صوتی زیر بشنوید. https://telegram.me/porsemantv8

صوت

1 - شوهرم معتاد و بیکار است، دین چه توصیه ای برای من دارد؟

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed