www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 1857
زمان انتشار: 7 فوریه 2015
| | |
حسادت

حسادت

يكى از مسائل موجود در زندگى و روابط اجتماعى، پديده «حسادت ورزى» است كه مشكلات فراوانى را به بار مى آورد و به جهت اهميتى كه دارد، مورد توجه ويژه دين پژوهان و روان شناسان قرار گرفته است. خداوند در قرآن کریم بارها به موضوع حسد و آینده ننگین آن اشاره کرده است و روان شناسان نیز در سالهای اخیر به زیان های حسادت پی برده و از آن به عنوان یک اختلال نام برده اند که باید در جهت درمان آن کوشید. 

یكى از مسائل موجود در زندگى و روابط اجتماعى، پدیده «حسادت ورزى» است كه مشكلات فراوانى را به بار مى آورد و به جهت اهمیتى كه دارد، مورد توجه ویژه دین پژوهان و روان شناسان قرار گرفته است. خداوند در قرآن کریم بارها به موضوع حسد و آینده ننگین آن اشاره کرده است و روان شناسان نیز در سالهای اخیر به زیان های حسادت پی برده و از آن به عنوان یک اختلال نام برده اند که باید در جهت درمان آن کوشید.  "حسادت یک نوع سرطان است که اگر به موقع به دادش نرسید، کار به جایی میرسد که دیگر امکان درمان آن وجود نخواهد داشت"                      در تعالیم اسلامی ما از حسادت نه به عنوان یک بیماری، بلکه تحت عنوان بدترین بیماری ها یاد شده است و قرآن کریم حاوی بهترین نمونه ها از ناپسند بودن این صفت می باشد. از نظر عالمان دینی و روان شناسان، حسادت در جهان عامل بسیاری از درگیریها، قتل ها، جنایت ها، تخریب ها، فسادها و بیماری های جسمی و روحی است.  حسد عبارت است از آرزو و تمنای زوال نعمت از دیگران. اینکه حسادت چیست؟ چرا انسانی حسود می شود؟ مصادیق حسادت کدام است؟ نظر قرآن در موردحسودان چیست؟ و چطور باید با آنان برخورد نمود؟ برای اینکه به آن مبتلا نگردیم باید چه کار کرد؟ آثار حسادت چیست؟ آیا به غیر از عذاب اخروی، عذاب دنیوی هم دارد؟ نقطه مقابل حسادت چیست؟ ضررهای حسادت روحی است یا جسمی؟راه درمان حسد چیست؟و... پاسخ این سوال و سوالاتی از این قبیل را می توانید با استماع سی دی پر محتوای "حسادت" از سلسله مباحث دینی و تربیتی" استاد محمّد شجاعی" دریافت کنید. از منظر استاد محمّد شجاعی« جهنم یعنی عدم تطبیق با بهشت، عدم تطبیق را انسان از دنیا با خودش می برد. در واقع کسی آنجا کسی را اذیت نمی کند.  آزار و شکنجه جهنم، آتش جهنم، چیزی است که ما خودمان می سازیم و با خودمان می بریم. در حرکت به سمت ابدیت، ما اگر مریض متولد شویم، بسته به سه عامل نوع بیماری، شدت بیماری و تعداد بیماری در درمانگاه بهشت، در بیمارستان بهشت که عبارت است از جهنم، حتماَ باید رنج درمان را تحمل کنیم. یکی از بدترین نوع بیماریها که بیماریش بیماری عارضی نیست بلکه سرطان است، حسادت و حسود بودن است. حسادت یک نوع سرطان است که اگر به دادش نرسید، کار به جایی میرسد که دیگر شخص درمان­پذیر نیست. وقتی انسان حسود می شود و نمی خواهد خودش را درمان کند، این بیماری همینطور می ماند و وقتی می خواهد به آخرت متولد شود، با خودش یک بیماری سرطانی می برد. اگر نتوانید در همین دنیا با آتش مبارزه، با آتش ریاضت، با آتش مهربانی و با آتش خیرخواهی خودتان را درمان کنید و ریشه­اش را در وجودتان از بین ببرید، با آتش جهنم باید درمانش کنید. به فرمایش معصومین «علیهم‌السلام» حسادت ریشه کفر و ریشه بسیاری از بیماری‌های جسمی و روحی است. حسادت، خشم نسبت به جریان نعمت‌های الهی وجنگ باخداست. حسادت نه تنها چیزی را نصیب حسود نمی‌کند، بلکه او رامورد خشم الهی قرار می‌دهد و موجب سلب بسیاری از نعمت‌های او می‌شود و به همین دلیل از احمقانه‌ترین صفات است. شخصی که شخصیتاً حسود است، اساساً تحمل رشد و پیشرفت و ترقی دیگران ، تحمل داراییهای دیگران (داراییهای مادی وداراییهای معنوی) را  ندارد. همه کسانی که دچار حسادت می شوند، به خاطر تنگ­نظری و محدود بینی است که دچار این بیماری می شوند و.... .» برای خرید این سی دی از فروشگاه آنلاین مؤسسه منتظران منجی (عج) کلیک کنید.  برخی از مهمترین عناوین مطرح شده در این لوح فشرده (حسادت) به قرار زیر است: خودشناسی و حسرت حسادت و از دست دادن نعمت ها منشاء حسادت در انسان حسادت و حمله شیطان حسادت و درگیری با خدا ثمره حسادت در کلام امیرالمومنین (ع) نگاه به دیگران و قاعده هو الله و.... علاقه مندان به تهیه این لوح فشرده می توانند آن را از فروشگاه اصلی مؤسسه، محل برگزاری جلسات، نمایشگاه های عرضه محصولات فرهنگی مؤسسه و سفارش پستی و فروشگاه مؤسسه منتظران منجی (عج) به آدرس http://montazerstore.ir تهیه نمایند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1651
زمان انتشار: 20 ژانویه 2015
| |
۳۰ کاری که نباید در حق خودتان انجام دهید!

۳۰ کاری که نباید در حق خودتان انجام دهید!

زیبایی لحظات کوچک را نادیده نگیرید. از چیزهای کوچک لذت ببرید چون یک روز به عقب نگاه می کنید و می فهمید که چیزهای بزرگی بوده اند. بهترین قسمت زندگی تان همان لحظات کوچک و بی نام و نشانی است که به... کسی که برایتان مهم است لبخند می زنید. در اینجا لیستی از ۳۰ کاری را عنوان می کنیم که هیچوقت نباید در حق خودتان انجام دهید. ۱. با آدم های نادرست نشست و برخاست نکنید. زندگی کوتاه تر از آن است که بخواهید وقتتان را با کسانی بگذرانید که خوشبختی را از شما می گیرند. اگر کسی بخواهد که در زندگی اش باشید، برای شما جا باز خواهد کرد. نباید برای پیدا کردن جایی در زندگی کسی بجنگید. هیچوقت برای بودن با کسی که ارزش شما را نادیده می گیرد اصرار نکنید. و یادتان باشد، آنهایی که در زمان خوشی کنار شما می مانند مهم نیستند، مهم کسانی هسند که در ناخوشی ها و ناملایمات زندگی کنارتان هستند. آنها دوستان واقعی شما هستند. ۲. از مشکلاتتان فرار نکنید. باید با مشکلاتتان روبه رو شوید. البته این کار ساده نخواهد بود. هیچکس در دنیا نیست که بتواند همه کارها را بی نقص انجام دهد. هیچکدام از ما قادر نیستیم که مدام در حال حل کردن مشکل باشیم. درواقع، ما جوری ساخته شده ایم که ناراحت، ناامید و شکست خورده شویم. چون این معنی واقعی زندگی کردن است – روبه رو شدن با مشکلات، درس گرفتن از آنها، سازگاری و حل آنها به مرور زمان. ۳. به خودتان دروغ نگویید. به هر کس دیگری در دنیا می توانید دروغ بگویید به جز خودتان. زندگی ما زمانی بهتر می شود که از فرصت ها استفاده کنیم و سخت ترین و اولین فرصتی که می توانیم از آن استفاده کنیم این است که با خودمان صادق باشیم. ۴. نیازهای خودتان را پنهان نکنید. دردناک ترین مسئله این است که وقتی شدیداً درگیر دوست داشتن کسی هستید، خودتان را فراموش کنید و یادتان برود که شما هم فردی خاص هستید. بله، باید به دیگران کمک کنید اما به خودتان هم همینطور. اگر قرار باشد که زمانی بیاید که به خودتان برسید و چیزهایی که به آن علاقه دارید را دنبال کنید، آن زمان همین حالاست. ۵. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. یکی از بزرگترین چالش های زندگی این است که در دنیایی که تلاش می کند شما را مثل بقیه کند، خودتان باشید. همیشه کسانی هستند که از شما زیباتر، باهوش تر، جوان تر، و ... باشند اما این افراد هیچوقت شما نیستند. خودتان را تغییر ندهید تا آدمها دوستتان داشته باشند. خودتان باشید و مطمئن باشید آنهایی که باید، دوستتان خواهند داشت. ۶. درگیر گذشته نشوید. اگر بخواهید دوباره و دوباره فصل قبلی کتاب زندگی تان را بخوانید، هیچوقت نخواهید توانست فصل جدید زندگیتان را شروع کنید. ۷. از اشتباه کردن نترسید. اینکه کاری انجام دهید اما اشتباه کنید ده مرتبه بهتر از این است که هیچ کاری انجام ندهید. هر پیروزی پشت سر خود مجموعه ای از شکست ها داشته است و هر شکستی پلی به سمت موفقیت است. ۸. خودتان را بخاطر اشتباهات گذشته تان سرزنش نکنید. ممکن است فرد نادرستی را در گذشته دوست داشته اید و بخاطر مسائل نادرستی گریه کرده اید اما هر اتفاق بدی هم که بیفتد، یک چیز مسلم است: اینکه اشتباهات به ما کمک می کنند فرد یا چیزهایی را پیدا کنیم که برایمان مناسب هستند. همه ما اشتباه می کنیم، دچار مشکل می شویم و خیلی وقت ها افسوس گذشته را می خوریم. اما باید بدانید که شما اشتباهاتتان نیستید، مشکلاتتان هم نیستید و الان اینجایید و قدرت این را دارید که بتوانید روز و آینده تان را آنطور که می خواهید بسازید. هر اتفاق کوچکی که قبلاً در زندگی تان افتاده است شما را برای این لحظه آماده می کرده است. ۹. سعی نکنید خوشبختی را بخرید. خیلی از چیزهایی که آرزو داریم داشته باشیم گران هستند. اما حقیقت این است که چیزهایی که واقعاً ما را خوشحال و راضی می کنند کاملاً رایگان اند: مثل عشق، خنده و تلاش در جهت علایقمان. ۱۰. سعی نکنید برای خوشبختی تان به دیگران تکیه کنید. اگر با کسی که درونتان است خوشبخت و شاد نباشید، با هیچ رابطه بادوامی هم خوشحال و راضی نخواهید بود. باید ابتدا ثبات زندگی خودتان را بسازید تا بعد بتوانید آن را با کسی قسمت کنید. ۱۱. وقت تلف نکنید. زیاد فکر نکنید چون اینکار فقط مشکل تراشی می کند. موقعیت ها را ارزیابی کنید و تصمیمات قاطع بگیرید. هیچوقت نمی توانید چیزی که شهامت رویارویی با آن را ندارید تغییر دهید. پیشرفت نیازمند خطر کردن است. ۱۲. فکر نکنید آماده نیستید. هیچکس هیچوقت وقتی فرصتی پیش می آید، ۱۰۰% آماده نیست. چون بیشتر موقعیت های عالی زندگی ما را مجبور می کند که فراتر از محدوده امنمان قدم برداریم و این یعنی احساس راحتی نخواهیم داشت. ۱۳. به دلایل نادرست درگیر هیچ ارتباطی نشوید. روابط باید هوشمندانه انتخاب شوند. تنها بودن خیلی بهتر از این است که با فردی نادرست باشید. هیچ نیازی به عجله کردن نیست. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، می افتد، آن هم در زمان درست خود، با فردی مناسب شما و به بهترین دلایل. زمانی عاشق شوید که آمادگی آن را داشته باشید نه وقتی که تنها هستید. ۱۴. بخاطر اینکه روابط قبلی تان موفقیت آمیز نبوده اند، روابط جدید را رد نکنید. در زندگی می فهمید که ملاقات شما با هر فردی دلیلی دارد. بعضی از آنها آزمایشتان می کنند، بعضی از شما سوءاستفاده می کنند و بعضی به شما درس می دهند. اما از همه اینها مهم تر، بعضی از آنها بهترین اتفاق ها را برایتان به ارمغان می آورند. ۱۵. سعی نکنید با همه رقابت کنید. نگران کارهایی که دیگران از شما بهتر انجام می دهند نباشید. سعی کنید هر روز رکورد خودتان را بالا ببرید. موفقیت مبارزه ای است بین خودتان و خودتان. ۱۶. به دیگران حسادت نکنید. حسادت هنر شمردن نعمت های دیگران به جای نعمت های خودتان است. از خودتان بپرسید: "من چه چیزهایی دارم که بقیه حسرت آن را می خورند؟" ۱۷. دست از شکایت کردن و دلسوزی برای خودتان بردازید. مشکلات زندگی به دلیلی پیش می آیند: برای عوض کردن مسیر شما به سمتی که باید بروید. ممکن است همان موقع علت یک اتفاق را نفهمید و ممکن است برایتان خیلی سخت باشد اما اگر به گذشته و اتفاقات بد دیگری که برایتان افتاده بود نگاه کنید، خواهید دید که اکثر آنها شما را به سمت فضا، فرد، تفکر و موقعیت بهتر سوق داده اند. پس لبخند بزنید! بگذارید همه بدانند که امروز خیلی قوی تر از دیروز هستید. ۱۸. کینه توزی نکنید. زندگیتان را با نفرت پیش نبرید چون آخر کار خودتان را خیلی بیشتر از کسانی که از آنها نفرت دارید، اذیت خواهید کرد. بخشش این نیست که بگویید، "کاری که در حق من کردی اشکالی ندارد." بخشش گفتن این است: "من اجازه نمی دهم کاری که در حقم کردی خوشبختی من را برای همیشه نابود کند". بخشش بهترین راهکار است. کینه ها را دور بریزید، به دنبال آرامش باشید و خودتان را آزاد کنید. و یادتان باشد، بخشش فقط برای دیگران نیست، برای خودتان هم هست. اگر لازم بود، خودتان را هم ببخشید و سعی کنید دفعه بعد بهتر رفتار کنید. ۱۹. نگذارید دیگران شما را تا سطح خودشان پایین بکشند. برای راحتی کسانیکه نمی خواهند خودشان را بالا بکشند، استانداردهایتان را پایین نیاورید. ۲۰. وقتتان را برای توضیح دادن خودتان برای دیگران تلف نکنید. دوستانتان به آن نیازی ندارند و دشمنانتان هم حرف های شما را باور نخواهند کرد. همان کاری را بکنید که ته دلتان می گوید درست است. ۲۱. هیچوقت بدون وقفه انداختن کاری را پشت سر هم انجام ندهید. وقت نفس کشیدن دقیقاً همان زمانی است که وقتی برای آن ندارید. اگر مدام پشت سر هم به کارتان ادامه دهید، همیشه چیزهای یکسانی به دست خواهید آورد. گاهی لازم است از کارتان دست بکشید تا همه چیز را واضح تر ببینید. ۲۲. زیبایی لحظات کوچک را نادیده نگیرید. از چیزهای کوچک لذت ببرید چون یک روز به عقب نگاه می کنید و می فهمید که چیزهای بزرگی بوده اند. بهترین قسمت زندگی تان همان لحظات کوچک و بی نام و نشانی است که به کسی که برایتان مهم است لبخند می زنید. ۲۳. سعی نکنید همه چیز ایدآل و بی نقص باشد. دنیای واقعی به ایدآل گراها جایزه نمی دهد، به کسانی پاداش می دهد که کار انجام می دهند. ۲۴. آسان ترین راه را دنبال نکنید. زندگی آسان نیست، مخصوصاً وقتی برای به دست آوردن چیز باارزشی برنامه ریزی می کنید. راه آسان را انتخاب نکنید. کاری غیرعادی انجام دهید. ۲۵. اگر همه چیز بر وفق مرادتان نیست، تظاهر نکنید که اینطور است. هیچ اشکالی ندارد که هر از گاهی خرد شوید. لازم نیست همیشه وانمود کنید که قوی هستید و نیازی هم نیست که مداوم ثابت کنید که همه چیز خوب پیش می رود. نگران اینکه بقیه چه فکر می کنند هم نباشید. اگر لازم است گریه کنید. هر چه زودتر این کار را بکنید، زودتر قادر خواهید بود دوباره لبخند بزنید. ۲۶. دیگران را بخاطر مشکلاتتان مقصر نکنید. اینکه تا چه اندازه بتوانید به آرزوهایتان دست پیدا کنید به این بستگی دارد که تا چه اندازه مسئولیت زندگی تان را قبول می کنید. وقتی دیگران را بخاطر اتفاقاتی که برایتان می افتد مقصر بدانید یعنی از مسئولیت شانه خالی می کنید و به دیگران قدرت نفوذ به آن بخش از زندگی تان را می دهید. ۲۷. لازم نیست برای همه، همه کس باشید. اینکار غیرممکن است و فقط خسته تان خواهد کرد. اما لبخند زدن به دیگران می تواند دنیا را تغییر دهد. شاید نه کل دنیا را، ولی دنیای آن آدمها را مطمئناً تغییر خواهد داد. ۲۸. زیاد نگران نباشید. نگرانی مشکلات آینده را حل نخواهد کرد، فقط لذت های امروز را هم از شما خواهد گرفت. یک راه اینکه بفهمید چیزی ارزش نگران بودن را دارد یا نه این است که از خودتان بپرسید، "این مسئله در یک سال آینده مهم خواهد بود؟ در سه سال آینده چطور؟ در پنج سال چه؟" اگر اینطور نبود، پس ارزش نگران بودن را ندارد. ۲۹. روی چیزی که نمی خواهید اتفاق بیفتد متمرکز نشوید. روی چیزهایی متمرکز شوید که می خواهید اتفاق بیفتند. تفکر مثبت از لازمه های هر موفقیت است. اگر هر روز صبح با این فکر بیدار شوید که اتفاقی فوق العاده در زندگی تان خواهد افتاد، و به آن توجه دقیق کنید، خواهید دید که حق با شما بوده است. ۳۰. قدرناشناس نباشید. زندگی تان خوب باشد یا بد، هر روز شکرگزار بخاطر آن از خواب بیدار شوید. مطمئن باشید کسی در جایی دیگر از جهان وضعیتی بسیار بدتر از شما دارد. بجای اینکه به چیزهایی که ندارید فکر کنید، سعی کنید به چیزهایی فکر کنید که دارید و دیگران افسوس آن را می خورند. برگرفته از بیتوته جنگ و زن Read more: http://jangvazan.blogfa.com/post/3059#ixzz3Br8NtlkJ نوشته شده توسط : سید مصطفی صادقی منبع: سایت عمارنامه

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 990
زمان انتشار: 25 نوامبر 2014
| |
خانواده آسمانی، جلسه 320، 93/8/22

اساساً کینه، بدترین راهِ دفاعی در برابر بدی‌هاست. زیرا علاوه بر اینکه دنیای انسان را پس از بدیها و ظلم‌های وارده، ناآرام نگه می‌دارد، در آخرت نیز، عذابی دردناک را برایش مهیا می‌سازد.

خانواده آسمانی، جلسه 320، 93/8/22

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی کینه؛ مصداق بارز سوء نیّت کینه، به معنای نگه‌داشتن دل چرکینی از کسی در قلب است. کینه در روح مانند وجودِ عفونت در جسم عمل می‌کند. و همانگونه که تنها راهِ درمان جسم، خروج عفونت از آن است، تنها راه درمانِ آلوده به کینه نیز، ترکِ آن است. در کینه‌توزی اولین کسی که آسیب دیده و توسط شیطان شکار می‌گردد، خود شخص کینه‌توز می‌باشد. زیرا انسان با نگه‌داشتنِ کینه، در حقیقت طرفِ مقابل را بر خود غلبه داده و حاکم می‌کند و خود را خوار و ذلیل او می‌نماید. زیرا قلبِ او همواره از این کینه، ناآرام و در فشار است. در سیره‌ی اهل بیت «علیهم‌السلام» آمده است که آنان تمام بدی‌های دیگران را به حساب خداوند گذاشته و از کنار آن آرام رد می‌شدند. و بدین وسیله، قلب خود را از کینه در امان داشته و آسوده و فارغ نگاه می‌داشتند. اساساً کینه، بدترین راهِ دفاعی در برابر بدی‌هاست. زیرا علاوه بر اینکه دنیای انسان را پس از بدیها و ظلم‌های وارده، ناآرام نگه می‌دارد، در آخرت نیز، عذابی دردناک را برایش مهیا می‌سازد. انواع برخوردها در برابر بدی‌های دیگران می‌دانیم که همه‌ی ما می‌توانیم از لابه‌لای جریانات و اتفاقاتِ گوناگون زندگی‌مان، یکی از دو مسیرِ زیر را انتخاب کنیم: 1- مسیری که به نار منتهی می‌گردد.                                     2- راهی که به نور می‌رسد. حرکت در یکی از این دو مسیر، بستگی به نوع عکس العمل ما در برابر جریاناتِ زندگی دارد. انسان زیرک کسی است که از هر حادثه‌ای، مسیری را بر می‌گزیند که به نور منتهی می‌گردد. در برابر بدی‌های دیگران، 2 راه برای رسیدن به نور وجود دارد: 1- عفو؛ که صرف نظر کردن از مقابله به مثل است. 2- مغفرت؛ که گذشتن از دیگران با بزرگواری و کرامت است، به گونه‌ای که گویی اصلاً ظلمی رخ نداده و راه رفاقت، مثل گذشته باز است. اگر دوست داریم که مشمول مغفرت پروردگار شویم، باید تمرین کرده و این اسم را جذب نماییم. اما مسیر دیگر، در برابر بدی‌های دیگران، راهی است که به نار منتهی می‌گردد. انتقام، انسان را در دامان کینه گرفتار می‌سازد و این آلودگی توسط نفس انسان جذب شده و به آن هیبت هولناکی می‌بخشد. فراموش نکنیم در ذات تمام انتخاب‌ها و ارتباطات انسان، مسیرهای منتهی به نار و نور نهفته‌اند و این ما هستیم که با نحوه رفتارمان، به سمت جذب نار و یا دریافت نور پیش می‌رویم. مؤمن حقیقی، ممکن است از کسی آزرده شده و یا رنجش و تنفری در قلب او ایجاد گردد، اما این احساس، تنها منوط به همان لحظه بوده و به سرعت از آن گذشته و قلب خویش را گرفتار نمی‌سازد. البته بعضی از مؤمنین به قدری قدرتمندند که اساساً کمتر چیزی می‌تواند در قلب آنها، رنجشی تولید نماید. زیرا آنان با دریافت اسم مبدّلِ خداوند در روح خود، آماده هر گونه برخوردی از سوی دیگران می‌باشند و به محض دریافت رفتارهای بد، آن را به نورانیت و قدرت تبدیل می‌کنند و به این ترتیب، به سمت دریافت اسم عفوّ و غفور خداوند پیش رفته و به الله شبیه‌تر می‌گردند. چرا مؤمن، کینه توز نیست؟ دلخوشی‌های فوق عقلانی مؤمن، به قدری برای او ارزشمندند که اساساً خود را درگیر روابط پیش و پا افتاده با دیگران نمی‌کند، و اگر هم مشکل و یا درگیری خاصی با کسی برایش به وجود آید، قلبِ خود را گرفتارِِ آن نمی‌سازد، زیرا او قلبِ سالمِ خود را برای رفاقت با غیب نیاز داشته و آن را با اموراتِ بخش‌های پایینی مشغول نمی‌سازد. برای چنین کسی که رفقا و معشوق‌های آسمانی، احاطه‌اش نموده‌اند و از عاطفه‌ای که از آسمان جذب می‌کند سرمست است، حتی فکر بدجنسی، آزار و انتقام فکری کودکانه است. او خودش را حقیقتاً شناخته است و به دیگران نیز، درست مانند خود می‌نگرد. کینه ما زمانی در انسان به وجود می‌آیند که او از آسمان بریده و با غیب، قطع رابطه نموده است و در نتیجه گدای محبت زمینیان شده است. در این صورت با دیدن بدی‌ها و ظلم‌های دیگران، مراکز عاطفه‌ خود را در خطر دیده و به کینه مبتلا می‌گردد. برای کسی که به شرافت رفاقت و رفت و آمد با الله، خانواده آسمانی، انبیاء، شهدا، ملائکه و ... رسیده است، بی‌محبتیِ دیگران، تنها راهی است برای دریافت نور و تشبّه به الله. باید بیاموزیم درست مثل خدا که همه ما را با تمام آلودگی‌ها و گناهانمان دوست دارد – انسانها را با تمام ایرادها و خُلق‌های آزاردهنده‌شان دوست بداریم. چرا که آنان ممکن است به عمل بدی مبتلا باشند، اما ذاتِ آنها، همان ذات مشترکی است که همه‌ی ما از الله داریم. نفس مؤمن، وصلِ به الله است و مثل الله آرام و بزرگ. آنقدر بزرگ که کینه دیگران به سرعت در آن ذوب شده و از بین می‌رود. او همواره در صُلح با دیگران است و انسانها در کنار او به امنیت می‌رسند. حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: پست‌ترین اخلاق، کینه است. ریشه‌های کینه در نفس حضرت علی «علیه‌السلام»، ریشه‌ی کینه را حسادت می‌داند: «الحِقدُ شیمهُ الحسده؛ کینه، مرامِ انسان‌های حسود است. کسی که الحمدلله را باور نداشته و اساسِ کمالات را از خداوند نمی‌بیند، به دیگران حسادت می‌ورزد. شخص حسود تحمل نعمت‌ها، پیشرفت‌ها و موفقیت‌های دیگران را ندارد و بدین ترتیب به کفر عملی مبتلا می‌گردد. حسادت، کینه را در قلب نگه داشته و ترکِ آن را غیر ممکن می‌سازد. انسان زیرک کسی است که زندگی ابدی‌اش را جدی گرفته و به جای حسادت به دیگران، به دنبال تحکیم و تثبیتِ شخصیت انسانی‌ِ خود می‌باشد. برای او کینه به قدری هولناک است که از آن به خداوند پناه می‌برد؛ «ربّنا ... لا تجعل فی قلوبنا غلاًّ للذین آمنوا... » (سوره حشر، آیه10) امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» دومین ریشه درونیِ کینه را بدطینتی معرفی می‌کند: «الحقدُ من طبایع الاشرار؛ کینه از خصلت‌های انسانهای شرور است.» ابتلای قلب به کینه، نشان می‌دهد که باطن این شخص پاک نیست. باطن ناپاک برای یک مؤمن، فحشایی عظیم به شمار می‌رود و چون سرطانی خطرناک او را می‌آزارد. فراموش نکنیم که کینه فحشای بزرگی است که روح انسان را ساقط می‌سازد، عاقل کسی است که به سرعت از آن گریخته و ترکش می‌نماید.     والحمدلله رب العالمین

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 784
زمان انتشار: 9 نوامبر 2014
| |
باسابقه ترین بیماری در تاریخ

باسابقه ترین بیماری در تاریخ

تلاش برای بدست آوردن کمالات غبطه و ارزش است، ولی تلاش برای نابود کردن کمالات دیگران حسادت است. حسادت نشانه کم ظرفیّتی و تنگ نظری است. اولین قتلی که در زمین واقع شد به خاطر حسادت میان فرزندان آدم بود و اولین گناهی که در آسمان واقع شد، حسادت ابلیس به آدم بود. در حدیث می‌خوانیم: حسادت ایمان را می‌خورد آن گونه که آتش هیزم را.   آنچه بر سر اهل بیت پیامبرعلیهم السلام آمد که آنان را کنار زدند، ناشی از حسادت بود و قرآن در آیه 54 سوره نساء می‌فرماید: چرا به خاطر الطاف و تفضّل خداوند، بر افراد لایق حسادت می‌ورزند، مگر نمی‌دانند ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت و ملک عظیم دادیم.   برجسته‌ترین بدی‌ها کدام است ؟ حسادت در میان تمام شرور، برجسته‌ترین شرّ است. زیرا حسود نقشه‌ها می‌کشد و حیله‌ها می‌کند و مرتکب انواع شرور می‌شود تا به هدف برسد. دامنه حسادت تنها نسبت به نعمت‌های مادی نیست، بلکه گاهی نسبت به ایمان افراد حسادت می‌شود و می‌خواهند آنان را به کفر برگردانند. «یردّونکم من بعد ایمانکم کفّاراً حسداً»   حضرت علی‌علیه السلام می‌فرماید: «الحسد داء عیاء لایزال الا بهلک الحاسد او به موت المحسود ؛ حسادت مرض خطرناکی است که جز با مرگ محسود یا هلاکت حسود از بین نمی‌رود.»   حسود در واقع به خدا اعتراض دارد و در برابر اراده و حکمت او جهت می‌گیرد که چرا به او عطا کرده و به من نداده است. حسود هرگز خیرخواهی و نصیحت نمی‌کند و به خاطر خوی حسادت، از خیر خودش به دیگران جلوگیری می‌کند.   قرآن، ریشه بسیاری از گناهان را « بغیاً» به معنای حسادت دانسته است و امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «انّ الکفر اصله الحسد»؛ریشه کفر حسادت است. چنانکه در برابر پیامبران می‌گفتند: «أبشر یهدوننا» ؛ آیا انسانی مثل ما پیامبر شود و ما را هدایت کند؟   حسود، اهل تواضع و تشکر نیست و هرگز به کمالات دیگران گواهی نمی‌دهد و قهراً مرتکب گناه کتمان حق می‌شود.   حسود معمولاً منافق است. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «الحاسد یظهر وُدّه فی اقواله و یخفی بُغضه فی افعاله»؛ در ظاهر اظهار علاقه می‌کند ولی در باطن کینه و بغض دارد. منشأ حسادت چیست؟ گاهی تبعیض نابجا میان افراد، حسادت آنان را بر می‌انگیزد.   گاهی مردم توجیه نیستند و شرایط را یکسان می‌پندارند و همینکه یک برتری و امتیازی دیدند حسادت می‌ورزند. در حالی که اگر حکمت و دلیل تفاوت‌ها را بدانند آرام می‌شوند.   حسادت در خاندان نبوت نیز پیدا می‌شود، همان گونه که در خانه حضرت یعقوب، حسادت فرزندان، آنان را به چاه افکندن برادر وادار کرد.   دامنه حسادت تنها نسبت به نعمت‌های مادی نیست، بلکه گاهی نسبت به ایمان افراد حسادت می‌شود و می‌خواهند آنان را به کفر برگردانند. «یردّونکم من بعد ایمانکم کفّاراً حسداً»روشن است که حسادت، آرزوی نابودی نعمت دیگران است، وگرنه درخواست نعمت از خداوند، حسادت نیست. چنانکه سلیمان از خداوند حکومتی بی نظیر خواست: «ملکاً لا ینبغی لاحد» و حضرت علی علیه السلام در دعای کمیل از خداوند می‌خواهد که نصیب او بیشتر باشد و قربتاو به خداوند نیز بیشتر باشد. «واجعلنی من احسن عبیدک نصیبا عندک و اقربهم منزلة منک...» حسود معمولاً منافق است. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «الحاسد یظهر وُدّه فی اقواله و یخفی بُغضه فی افعاله»؛ در ظاهر اظهار علاقه می‌کند ولی در باطن کینه و بغض دارد   سابقه حسادت در طول تاریخ حضرت یعقوب بچه‌هایش گفتند: «إِذْ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَی أَبِینَا مِنَّا» یوسف/8، گفتند یوسف و برادرش پهلوی بابا محبوب‌تر از ما هستند. پس چه کنیم؟ گفتند که «اقْتُلُوا یُوسُفَ» یوسف/9 بکشیم یوسف را. «أَوْ اطْرَحُوهُ أَرْضًا» یا این را پرتابش کنیم به یک زمینی که «یَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ» یعنی صورت پدر خالی شود برای ما یعنی دیگر یوسفی نباشد تمام فکرش به ما باشد حسادت. خیلی حسادت مهم است حسادت انسان را تا برادر کشی پیش می‌برد حسادت آدم را به توطئه وادار می‌کند.   توطئه اینکه حضرت یوسف را به چاه بیاندازند از حلقوم حسود در آمد، خب حسادت تاریخی دارد به آدم و ابلیس. خداوند به ابلیس گفت چرا به آدم سجده نمی‌کنی؟ گفت آخر من به او سجده کنم ؟! من که «خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» الأعراف/12. من نژادم آتش است او نژادش گل است. من به او سجده کنم؟ تحمل نکرد نتوانست ببیند و مقام آدم برایش سنگین بود . کلفتی کرد بعد هم عذر خواهی نکرد ابلیس شد.     سخنی با اهالی حسادت قرآن به حسودها می‌گوید : «مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ» آل عمران/119 یعنی از غیظ بمیرید.   حسادت کافران نسبت به اهل ایمان قرآن می‌فرماید : اینهایی که دوست دارند که «یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا» البقرة/109 دوست دارند که بعد از ایمان شما کافر بشوید روی حسادت است.   راه درمان حسادت، توجه به حکمت و نعمت‌های خدا اینکه بدانیم خدا حکیم است. اگر خدا یک چیزی به او داد حسادت نکن عوضش به تو هم یک چیزهایی داده. او در کنکور قبول شد تو ذوق شعر داری تو خطاطی بلدی تو هم یک کمالاتی داری، هر کسی را خدا یک چیزی بهش داده به یکی نداده. خدا نعمت‌ها را تقسیم کرده. خانه آن کاه گلی است در روستا است جاده و برق و رفاهیات شهر را ندارد اما یک اعصاب راحتی دارد آرامشی دارد. هوای سالم می‌خورد. در شهر امکاناتی دارد اما خانه‌اش تنگ است هوایش دودی است یعنی خداوند یک جوری کرده است که همه یک جور نباشند.   دوم، بدانیم حسادت ما نعمت‌ها را از بین نمی‌برد، حسادت ما اثری ندارد. خدا به او داده حالا او خوشگل است حالا هرچه هم حسود شوی خدا او را زشتش نمی‌کند بی خود خودت را اذیت نکن . بدانیم ما هم چیزهایی داریم.   سوم بدانیم ما نیز نعمت‌هایی داریم که او ندارد .   چهار بدانیم نعمت‌ها عارضی است. بدانیم موقت است حالا او رای آورد رئیس شد رئیس جمهور شد ما نشدیم او وکیل مجلس شد ما نشدیم سفیر شد ما نشدیم حالا مثلا دوره سفارت چقدر است سه سال بیشتر نیست. رای اعتماد آورد این وزیر، آن وزیر را رای اعتماد به او ندادند.   بدانیم که حسادت ما بی‌نتیجه است و خداوند به خاطر اینکه بنده‌ی چشم دیدن نعمتی را ندارد، لطف خود را قطع نمی‌کند و فقط خودمان را رنج می‌دهیم.   آقایی که رای آورد فردا استیضاحش می‌کنند یعنی بدان نعمت‌ها می‌گذرد. پنجم : هر کس یک نعمتی دارد مسئولیتش هم بیشتر است تو اگر پولی داری فقط مسئول شکم خودت هستی اگر پول زیاد داشته باشی گرسنه‌ای که گرسنگی بخورد گناهش گردن تو است ششم بدانیم ضرر حسادت به خود حسود است ؛ «وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» آل عمران/54 قرآن می‌فرماید: «وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» فاطر/43. ضرر حیله به خود آدم بر می‌گردد ، اگر پزشکی در بیمارستان به بیمار گفت شما از این شربت دو ساعت به دو ساعت یک قاشق بخور من فردا می‌آیم، بیمار هم شربت را نخورد تا فردا صبح نزدیک آمدن دکتر، برمی دارد یک خورده شربت را دور می‌ریزد که وقتی دکتر می‌آید ببینید این سرش خالی است بعد هم می‌گوید دیدی کلک زدم به دکتر این فکر می‌کند به دکتر کلک زد ولی به خودش کلک زده.   (من حفر بئرا لاخیه وقع فیه) داریم هر که چاهی بکند برای دیگران خودش تو چاه می‌افتد.   برای درمان حسادت باید اینگونه فکر کرد:   دنیا، کوتاه و کوچک است و غصه برای آن ارزشی ندارد.   ما نیز نعمت‌هایی داریم که دیگران ندارند.   نعمت‌ها بر اساس حکمت تقسیم شده است، گرچه ما حکمت آن را ندانیم.   آنکه نعمتش بیشتر است، مسئولیّتش بیشتر است.   بدانیم که حسادت ما بی‌نتیجه است و خداوند به خاطر اینکه بنده‌ی چشم دیدن نعمتی را ندارد، لطف خود را قطع نمی‌کند و فقط خودمان را رنج می‌دهیم.     تبیان منبع : بیانات حجت الاسلام قرائتی سایت غدیر برای مطالعه ی دیگر مباحث اخلاقی اینجا را کلیک کنید.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 189
زمان انتشار: 29 سپتامبر 2014
| |
آداب تعلیم و تعلم،جلسه 17

آداب تعلیم و تعلم،جلسه 17

در روایت داریم که اضافه عمل انسان هر قدر علم باشد حجّت است بر او در روز قیامت؛ عین علم اضافه خطرناک است. خود عمل یک نحوه شدن است، یک نحوه علم‌آوری و روشنایی بخشی برای انسان دارد. هر گاه انسان صادق بود آن جایی هم که چیزی نمی‌فهمد و نمی‌داند خدا او را نجات می‌دهد و نوری به او خواهد داد که تشخیص خواهد داد. این که انسان علم را از جانب خدا بداند و علم را معادل عمل و تقوا بداند از یک صفت بسیار پست رذیله و بسیار خطرناک انسان را نجات می‌دهد و آن این است که انسان از حسادت نسبت به علما دور می‌شود. فقر اصغر بهداشت روحی انسان را تأمین می‌کند، بهداشت ارتباط روح و بدن را تأمین می‌کند. علم واقعی، عبارت است از شناختن طرز طی نمودن و در نور دیدن گردنه‌ها و دست‌‌اندازهای روحی است. انسان دائماً تکیه به اسباب و علل مادی می‌کند، باید برای کسب علل مادی وقت زیادتری بگذارد و وقتی وقت زیادتری می‌گذارد و از خودسازی باز می‌ماند. نسبت به وضع عادی انسان ممکن است امتحان‌های سختی پس دهد و مدّتی در تنگنا باشد. یک نفر از لحاظ شخصی و علمی می‌تواند شخصیّت علمی یا معنوی بالایی داشته باشد صرفاً به علت این که در اسباب و علل مادّی و دنبال روزی گشت شخصیّتش کم می‌شود،‌مسائل علمی و معنوی‌اش کم می‌شود. محبوبیّت، علم،‌ تقوا، درجات معنوی و مراتب علمی از جایی می‌آید که انسان بفهمد تکیه‌اش در اجتماع را باید به خدا بدهد. حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «ترک معصیت سخت است امّا سخت‌تر از آن ترک بهشت است.» هر کس مغز تجاری داشته باشد از کار علمی و کسب معنویت نباید دور باشد. امام علی (علیه‌السّلام) به مالک می‌گوید:‌  «مالک تو زنده‌ترین وقتت را برای خدا و عبادت بگذار.» عبادت یعنی مجموعه ارتباطاتی که منجر به تحصیل شرایط زیستی آخرت شود،‌ برای چنین کاری انسان باید زنده‌ترین وقتش را بگذارد.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 179
زمان انتشار: 23 سپتامبر 2014
| |
آداب تعلیم و تعلم،جلسه 7

آداب تعلیم و تعلم،جلسه 7

وقتی که هیجانات خیلی زیادی برای روزی سراغ انسان می‌آید انسان را از حال تعادل خارج می‌کند و باعث می‌شود انسان دست از راهش بردارد. خدا غیر از عمل خالص را از کسی قبول نمی‌کند، هیچ وقت به ما نگفتند عمل نکنید گفتند «اخلِصِ العَمَل» با حفظ این روابطمان باید تلاشمان را در جهت پاک کردن نیّت‌‌‌مان باشد. پیامبر (ص) فرمود: «‌احذرو شهوه الخفیّه» از شهوت مخفی بپرهیزید، ‌عالم دوست دارد دورش بنشیند. روایت داریم که عالمی که مذکِّر مردم است مرگش پیش شیطان برتر از مرگ هزار عابد است. کلمة غیرتمندی زنانه ترجمة خوبی نیست باید حسادت زنانه بگذارند چون تعبیر دقیق معرفت نفسی و دینی‌اش حسادت است چون در زنان غیرت وجود ندارد. غیرت آن است که در مرد است که حاضر نیست ناموسش با کس دیگری ارتباط داشته باشد ولی حسادت بد است، حسادت حاکی از خودخواهی است. یکی از راه های برطرف کردن حسادت در بحث حسادت داریم این است که انسان به خودش تلقین کند. شخص باید این قدر سرسپرده به حق باشد که حاضر باشد هر چیزی را به خاطر آن زیر پا بگذارد ملاحظة شخصی و فامیلی را زیر پا بگذارد. شرک یعنی این که ما "‌لامؤثر فی الوجود الّا الله "‌و "‌لاحول و لاقوه الاّ بالله"‌ را قبول نداشته باشد و دنبال کسب عزت،‌ شوکت و محبوبیّت باشیم از طریق مرید یعنی این را از خدا بخواهیم. ما باید از محبوبیّت های تاریخی انسان‌هایی که در عرض چند روز به منفورترین افراد تبدیل شدند عبرت بگیریم. هر کسی توحیدش قوی می‌شود یعنی واقعاً خدا را می‌بیند و غیر خدا کسی را نمی‌بیند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed