www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 4651
زمان انتشار: 2 فوریه 2016
| |
یهودیان جنگ افروزان عالم

جنگی خاموش و شگفت

یهودیان جنگ افروزان عالم

فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی و تخریب دیوار برلین در دسامبر ۱۹۸۹ و بروز تحوّلاتی در روابط بین الملل، ایالات متحده آمریکا را بر آن داشت تا با اغتنام فرصت و اجرای سیاست تک قطبی، جهان را به سوی اهداف و منافع امپریالیستی خویش سوق دهد. طرح شعارها و اجرای برنامه هایی چون «نظم نوین جهانی» (۱)، «جهانی شدن»، «نقشه ی راه» و… محصول همین سیاست است. در این چارچوب، مسائل جهانی بر اساس منافع ملی قدرت های بزرگ طبقه بندی گردیده و شیوه های سیطره ی قدرت های جهانی بر ملل جهان سوم، دست خوش استحاله ی کلی خواهد شد. هم اینک ایالات متحده ی آمریکا، به دنبال ترسیم نقشه ی جدیدی برای خاورمیانه است که با نقشه ی ترسیم شده پس از جنگ جهانی دوم متفاوت است. به یقین این نقشه ی جدید، تنها محدود به محو کامل فلسطین از خاورمیانه و لغو هویّت عربی – اسلامی بیت المقدّس نمی شود؛ بلکه در نقشه ی کشورهای لبنان، سوریه، اردن، عراق و پاره ای سرزمین های دیگر نیز تغییراتی به عمل خواهد آمد. از سوی دیگر چنان که می دانیم، اسرائیل تنها عضو سازمان ملل است که مرزهای آن از سوی این رژیم نامعلوم و تعیین نشده باقی مانده است. این مرزها به این دلیل نامشخّص و مبهم رها شده است که راه دسترسی به «اسرائیل بزرگ» همواره برای این رژیم گشوده باشد. آیا رابطه ای میان «اسرائیل بزرگ» و «نقشه ی جدید خاورمیانه» نمی توان یافت؟ آیا حضور نظامی آمریکا در عراق به بهانه ی اوّلیه ی دست یابی به سلاح های کشتار جمعی و سپس با شعار مضحک «برقراری دموکراسی!»، با توسّل به سیاست «تجاوز و تخریب» و «نسل کُشی» و ارتکاب هولناک ترین شکنجه ها نسبت به مردم مظلوم و بی پناه این کشور، بخشی از تمهیدات «تغییر نقشه ی جغرافیایی خاورمیانه» به شمار نمی آید؟ آیا نمی توان گفت که پس از شکست فضیحت بار سیاست توسعه طلبانه ی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان، هم اینک در سال های آغازین سده ی بیست و یکم، این سیاست در چارچوب یک راهبرد تازه و پیچیده و نامرئی دنبال می شود؟ آیا نمی توان گفت که نفوذ صهیونیسم در تار و پود و عمقِ ساختار نظام های سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی غرب، موجب شده است که هم اینک رژیم صهیونیستی به منظور دست یابی به اهداف توسعه طلبانه ی خود، دست تطاول و تجاوز خود را از آستین آمریکا و انگلیس در عراق بیرون آورد؟ نیکولاس کریستوف، تحلیل گر سیاسی ایالات متحده، طی مقاله ای در روزنامه ی آمریکایی هرالد تریبیون می گوید: جناح دینی راست گرای انجیلی، نقش مؤثری در تصمیمات سیاسی جرج بوش دارد؛ به گونه ای که حمله ی نظامی به عراق، تا حدود زیادی عمق این تأثیر را آشکار می سازد. چه، جنگ عراق دارای ابعاد روشن دینی است. (۲) دو روز پیش از انتشار مقاله ی کریستوف، موران، سناتور آمریکایی در تاریخ ۳ /۳/ ۲۰۰۳ گفت: جنگی که بر عراق سایه افکنده است، محصول عملکرد یهودیان آمریکاست و چنان چه فشار یهودیان نمی بود، به یقین ما به گونه ای دیگر عمل می کردیم. (۳) پس از این اظهار نظر، صهیونیست های آمریکا، حملات فشرده ی خود را متوجّه موران کرده و چنان او را تحت فشار قرار دادند که مجبور به استعفای از مقام خویش شد و بارها دست به عذرخواهی و پوزش زد. (۴) خانم دکتر شری ویلیامز، استاد دانشگاه هاروارد و همسر ریچارد نیوستاد، نویسنده نامدار آمریکایی نیز می گوید: جنگ بر ضدّ عراق را بنیادگرایان مسیحی و یهودی آمریکا برنامه ریزی کرده اند. (۵) ساموئل هانتینگتون (S.P.Huntington) نویسنده ی یهودی و صهیونیست آمریکا که در علوم سیاسی قلم می زند، پس از پایان جنگ خلیج فارس – که به دنبال تجاوز ارتش عراق به خاک کویت در سال ۱۹۹۰ و اعزام نیروهای آمریکایی به منطقه صورت گرفت – در بیانیه ی سیاسی – نظامی اش، خطاب به جهان اسلام اعلام کرد: کشورهای اسلامی باید خود را برای یک جنگ بی سابقه و نوین، به نام جنگ تمدّن ها، آماده کنند. وی در کتاب برخورد تمدّن ها (۶) همان چیزی را تکرار می کند که پیش تر، ریچارد نیکسون در کتاب فرصت مغتنم (۷) دنیای غرب را از خطر جهان اسلام بیم داده بود، و ویلی کلایس، دبیر کل پیشین پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» نیز اسلام را دشمن شماره یک تمدن غرب معرفی کرده بود؛ ولی هانتینگتون، تقابل و رویارویی با اسلام را بسی آشکارتر از دیگران بیان کرد و غارت جهان اسلام را برای آمریکا و اروپا و حتی یهودیان، امری مشروع و قانونی اعلام داشت! البتّه حوادث پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا و اشغال نظامی در عراق، نشان داد که تزِ سیاسی هانتینگتون، استاد علوم سیاسی و رئیس مؤسسه پژوهشی و استراتژیکی دانشگاه هاروارد (جان اوُلین)، بخشی از نقشه های پنهان و گسترده و حساب شده ای است که صهیونیست ها می کوشند از راه آن، غرب و به ویژه آمریکا را در یک نبرد همه جانبه ی نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… بر ضد کشورهای اسلامی بشورانند. تزِ برخورد تمدّن ها (۸) و پیش بینی هانتینگتون مبنی بر این که دهه های اوّل و دوم قرن بیست و یکم، دوره تقابل و تصادم تمدن ها و تحمیل فرهنگ و تمدن اروپایی و آمریکایی بر جهان می باشد، خط بطلانی بر همه ی تمدن های غیر غربی تلقی شده است. او نظریه فرانسیس فوکویاما (آمریکایی ژاپنی تبار) را که گفته است: سقوط کمونیسم، حلقه ی پایانی زنجیره تاریخ و آغاز پیروزی نظام سرمایه داری و لیبرالیسم غربی است، مورد تأکید قرار می دهد. هانتینگتون با یادآوری اهم مناطقی که در جهان، عرصه ی این نبرد قرار خواهد گرفت، بر حتمیّت وقوع برخورد میان تمدن ها تأکید می ورزد. در این مورد، او از دو تمدن موجود در شمال و جنوب دریای مدیترانه و نیز جمهوری های مسلمان و مسیحی برآمده از دل شوروی سابق، مانند «آذربایجان و ارمنستان»، «روسیه و تاجیکستان» و «روسیه و چچن» نام می برد؛ امّا وی به عنوان یک یهودی صهیونیست، هرگز اشاره ای به تضاد و تعارض میان اسلام و صهیونیسم نمی کند. (۹) این جنگ نوین، برخلاف جنگ های کلاسیک، تنها در میدان نبرد شکل نمی گیرد و نیازی به طبل، شیپور، رجز، سلاح و سپاه ندارد و کشته و مجروحی بر جای نمی نهد؛ امّا در عین حال، آثار تخریبی و ضایعات و عوارض مهلک آن بسی گسترده تر و عمیق تر از جنگ های عادّی است. سنن، فرهنگ، عقاید و اخلاق را به تاراج می برد. نسلی را از غیرت و هویّت تهی کرده و اندیشه ها را به زنجیر می کشد و ذوق، سلیقه، تمایلات و آرمان های ملت مغلوب را در قالب های پیش ساخته می ریزد. سال های چندی نیست که این جنگ تمام عیار جهانی، امّا خاموش و پنهان، سربرآورده است. جنگی میان فرهنگ ها، تمدن ها و ادیان رسمی و شناخته شده جهان از یک سو و دشمن جبار و غدّار و پنهانی که رخ نمی نماید و خود را آشکار نمی سازد، از سوی دیگر. در حقیقت، این تازه ترین و شگفت ترین جنگ تاریخ است. جنگی بر ملتی تحمیل می شود و آثار تخریبی و جبران ناپذیر خود را آشکار می سازد و پیکره، ساختار، اصالت، شرف و هویّت ملت جنگ زده را مورد تهاجم قرار داده و درهم می کوبد و نسل جوان آن را به عنصری بی اراده و بریده از فرهنگ، باورها و ارزش های اخلاقی تبدیل می کند؛ امّا این اقدامات، چندان آرام و پوشیده صورت می گیرد، و دشمن، خود چنان مجهول و مرموز است که امکان هرگونه دفاع و عکس العمل را سلب می سازد! آتش افروز جنگ ها در طول تاریخ و به ویژه سده های اخیر، یهودیان همواره استعداد شگرف خود را در افروختن آتش بسیاری از جنگ ها نشان داده اند و از همین جا ضرب المثل غربی «جنگ ها، موسم برداشت محصول یهودیان است» (۱۰) شکل گرفته است. در دهه های اخیر، نقش اسرائیل در ایجاد بحران و ناامنی و فضای جنگ و درگیری در منطقه ی خاورمیانه، به ویژه در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، خلیج فارس و نیز دیگر مناطق جهان مانند بوسنی، کوزوُو، شاخ آفریقا و… محل تأمّل و بررسی است. هم چنان که نقش سرمایه داران یهود در تخریب بنیان اقتصادی کشورهای جنوب شرقی آسیا، در سال های گذشته، بر کسی پوشیده نیست. (۱۱) این طایفه در سده های اخیر، طی اقداماتی، سلطه ی استعمار را بر کشورهای اسلامی تسهیل کردند، موجب تسلّط انگلیس بر کانال سوئز شدند. در پشت صحنه ی معاهده ی «سایکس – پیکو» حضور داشتند. کشور مصر و برخی کشورهای عربی و اسلامی را در دام وام های سنگین خود گرفتار ساخته و با سودهای هنگفت، جیب های خویش را آکندند. آنان حتی در جنگ تریاک چین و بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن، مؤثر بوده اند. توطئه های ایشان در شبه قاره هند، قحطی و گرسنگی و مرگ و میر هزاران هندی را موجب شد. سلطان عبدالحمید عثمانی را به سبب عدم انعطاف در برابر آنان و امتناع از واگذاری سرزمین فلسطین، از خلافت خلع کردند. بسیاری از اقدامات نژاد پرستانه در قارّه ی سیاه، به دست این قوم صورت پذیرفت. (۱۲) پی نوشت ها: ۱٫ نوام چامسکی، متفکر و نقّاد آمریکایی، نظم نوین جهانی را نامی تازه برای توسّل به زور خوانده است. ۲٫ محمد السماک، الدین فی القرار الامریکی، ص ۸۳ به نقل از: Nicolas kristoff, Herald Tribune, 5-3-2003 ۳٫ The Economist, April, 2003 ۴٫ محمد السماک، الدین فی القرار الامریکی، ص ۸۴٫ ۵٫ همان، ص ۸۵٫ ۶٫ The clash of civilization ۷٫ این کتاب را آقای حسین وفسی نژاد با عنوان فرصت را دریابیم به فارسی ترجمه و منتشر کرده است (طرح نو، تهران، ۱۳۷۱). ۸٫ در حقیقت، توجّه به آثار شوم و تخریبی دکترین هانتینگتون بود که پیشنهاد ریاست جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر گفت و گوی تمدّن ها (Dialogue Civilization) که در مذاکرات ایران با کشورهای اروپایی، مطرح گردید، مقبولیت بین المللی یافت. ۹٫ ر.ک: عبدالحلیم عویس، الفکر الیهودی بین تأجیج الصراعات و تدمیر الحضارات، ص ۵۷-۶۳٫ ۱۰٫ Wars are The Jews harveste ۱۱٫ در اکتبر سال ۱۹۹۷ بورس اوراق بهادار کشورهای جنوب شرقی آسیا، دچار بحران شدید شد و آینده ی اقتصادی کشورهای مزبور را در مخاطره انداخت. علّت این امر آن بود که جورج سوروس میلیاردر یهودی، با به کار انداختن مبالغ هنگفتی از سرمایه ی خویش در این کشورها و بازی با اقتصاد آن، موجب سقوط ارزش پول این کشورها شد. مهاتیر محمد، نخست وزیر پیشین مالزی، سرمایه گذاران یهودی را مسئول سقوط ارزش پول کشور خود اعلام کرد و سازمان های اقتصادی جهانی، مانند صندوق بین المللی پول را مورد حمله قرار داد و آن را متّهم به همکاری با سرمایه گذاران یهود و نقض حقوق اقتصادی کشورهای جنوب شرقی آسیا نمود. شایان یادآوری است که صندوق بین المللی پول و بانک جهانی (بانک بین المللی ترمیم و توسعه) دو مؤسّسه ی اقتصادی وابسته به سازمان ملل متحد است که تحت نفوذ یهودیان، احیاناً حلقوم اقتصادی کشورهای در حال توسعه را می فشارد (ر.ک: کامل سعفان، الیهود من سرادیب الجیتو الی مقاصیر الفاتیکان، ص ۱۷۴). ۱۲٫ نعمات احمدفؤاد، اسرائیل، ماذا تقول الوقائع … و الکتب، ص ۱۰۸٫ منبع: کریمیان، احمد، یهود و صهیونیسم: تحلیل عناصر قومی، تاریخی و دینی یک فاجعه، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم)، چاپ دوم ۱۳۸۶٫

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4573
زمان انتشار: 12 ژانویه 2016
| |
قهرمان، الفبایی خوانا برای جهانیان

قهرمان، الفبایی خوانا برای جهانیان

مدّت‌هاست که نظریّه‌پردازان برجسته و فعّال در سطح جهان، سینما را به عنوان تأثیرگذارترین وسیله القای افکار و آرای خود یافته و با جدّیت هرچه بیشتر، از این وسیله مهم در راستای منافع مشروع یا نامشروع مورد نظر خود، سود می‌جویند. این افراد متفکّر و جست‌وجوگر، با آگاهی از زوایای ذهنی مخاطب، به خلق گونه‌های متفاوت شخصیّتی می‌پردازند تا رفته رفته، ذائقه مخاطب را به سوی افکار و اهداف خود سوق دهند؛ از جمله مهم‌ترین آنها، قهرمانان داستان‌ها و آثار سینمایی هستند که وظایف همراه‌ساختن مخاطب با افکار سینماگر را بر عهده دارند.سینما   برای آشنایی بیشتر، شما خوانندگان عزیز و پرسشگر، نکاتی را در مورد قهرمان‌پروری در سینما یادآور می‌شویم که در زیر می‌خوانید: قهرمان حال که قصد داریم تا به قهرمان‌پروری در سینما بپردازیم، نخستین، پرسشی که مطرح می‌شود، این است که: قهرمان کیست؟ پاسخ به این پرسش، از زوایای مختلف حائز اهمّیت است؛ زیرا در صورت آگاهی از ابعاد آن، ضمن نظم بخشیدن به ذهنیّت خود، به عنوان یک پژوهشگر، کمک خواهد کرد تا بدانیم به دنبال چه شخصیّتی هستیم. اگر بتوانیم در شخصیّت‌شناسی موفّق باشیم، آنگاه به درک صحیح یکی از مهم‌ترین عناصر آثار هنری می‌رسیم. شاید ساده‌ترین راه برای تعریف قهرمان، برشمردن ویژگی‌های او باشد؛ پاسخ‌های گوناگونی که همه ما به این پرسش که قهرمان چگونه آدمی است؟ می‌دهیم؛ به طور مثال قهرمان کسی است که با خطر روبه‌رو می‌شود، نقاط ضعف خود را پوشش می‌دهد و در مقابل بدی، ایستادگی می‌کند؛ نمایانگر شهامت و از خودگذشتگی است؛ کسی است که از همه آدم‌های دیگر بهتر و بزرگتره. امّا نگاهی عمیق‌تر به قهرمان لازم است تا بتوانیم نقش آن را در ادبیات و سینما و نیز در سبک زندگی هم بیابیم. دیرین‌گونه قهرمان جوزف کمبل، اسطوره‌شناس شهیر آمریکایی با ترکیب نظریات مطرح‌شده در روانشناسی تحلیلی کارل یونگ در باب دیرین‌گونه‌ها و نتایج حاصل از تحقیق‌ها و پژوهش‌های اسطوره‌شناسی خود، توانست به الگویی در روایتگری داستان دست یابد که آن را سفر قهرمان نامید. او سفر قهرمان را در کتاب «قهرمان هزارچهره» به‌طور کامل تشریح کرده است. در ادامه راه کمبل، کریستوفر ووگلر کتاب «سفر نویسنده» را منتشر ساخت که در آن، نظریات کمبل را درباره سفر قهرمان، کامل‌تر و کاربردی‌تر تبیین و برای آموزش به هنرجویان در رشته‌های سینما و داستان‌نویسی آماده کرد. از این‌رو نظریات این دو نفر درباره قهرمان بسیار مهم است. شاید مهم‌ترین موضوعی که به مبحث این یادداشت مربوط است، نوع نگاه آنان به پدیده قهرمان است. آنها قهرمان را به عنوان یک گونه شخصیّتی، مورد مطالعه قرار دادند؛ «دیرین‌گونه شخصیّتی قهرمان». یونگ در نظریات خود، به ناخودآگاه جمعی اشاره می‌کند. به زبان ساده هر فردی برای خود، ناخودآگاهی دارد که آن را ناخودآگاه فردی می‌گویند. زمانی که درباره موضوعی، افراد مختلف در یک جامعه، نظرات مختلفی نسبت به آن دارند و هرکدام از این نظرات، مختصِّ یک نفر است، در ناخودآگاه فردی جای می‌گیرد؛ امّا لایه‌ای عمیق‌تر از ناخودآگاه فردی وجود دارد و آن، زمانی است که تعداد بسیار زیادی از افراد در مقابل یک‌چیز، همگی واکنش‌ها، ذهنیّت‌ها و رفتارهای یکسانی را ارائه می‌دهند. البتّه ریشه این موضوع را می‌توان در موارد مختلفی چون نحوه آموزش و تربیت افراد در کودکی - شامل چیزهایی که می‌بینند، می‌شنوند، آموزش می‌بینند و ... ـ جست‌وجو کرد. تمام موارد ذکرشده، در ناخودآگاه جمعی جای دارند که محتوای ناخودآگاه جمعی، دیرین‌گونه‌ها هستند که در میان جمع کثیری از مردم یکسان می‌باشند. حال، «دیرین‌گونه‌ها» در ارتباط با شخصیّت، این‌گونه تعریف می‌شوند: گونه‌های قدیمی شخصیّت که میراث مشترک بشریت به‌حساب می‌آیند. همه ما در زندگی، تجارب بسیار زیادی را کسب و افراد بسیار زیادی را ملاقات کرده‌ایم، حوادث مختلفی برایمان اتّفاق افتاده است، نقّاشی‌ها و عکس‌های زیادی را دیده‌ایم، کتاب‌های زیادی را مطالعه کرده‌ایم، فیلم‌های فراوانی را دیده و مطالعه کرده‌ایم و افراد دیگری هم این دست از موارد را تجربه، دیده، مطالعه، ملاقات و حس کرده‌اند که همه و همه اینها عوامل تشکیل‌دهنده ناخودآگاه جمعی ما هستند. اینجاست که وقتی با تعدادی از افراد در مورد ویژگی‌های قهرمان صحبت می‌کنید، بدون شک به دیدگاه‌های مشترکی در پاسخ آنان می‌رسید. کریستوفر ووگلر به کارکردهای دراماتیک قهرمان این‌گونه اشاره می‌کند: باید بدانیم که یکی از دلایل اصلی وجود قهرمان در آثار هنری، ایجاد هم‌ذات‌پنداری میان مخاطب و شخصیّت قهرمان است. زمانی هم‌ذات‌پنداری شکل می‌گیرد که قهرمان، خصایص، عواطف و انگیزه‌هایی را داشته باشد که همه آدم‌ها به طریقی آنها را تجربه كرده یا با آنها روبه‌رو شده باشند (یا آنها را در قهرمان زندگی‌اشان دیده یا خود را قهرمان دانسته و به مشکلاتی برخورده باشند). نقایص هم در زمره همین ویژگی‌ها قرار دارد. برای واقعی‌تر جلوه دادن قهرمان، نویسندگان برخی نقص‌ها و نقاط ضعف را در شخصیّت مورد نظرشان قرار می‌دهند. ویژگی دیگر قهرمان این است که در طول داستان، بیش از همه یاد می‌گیرد و به رشد در بخش‌های گوناگونی می‌رسد. ووگلر انواع قهرمان‌ها را این‌گونه معرفی می‌کند: 1. قهرمانان راغب و قهرمانان بی‌میل: به عبارت دیگر، قهرمانانی که با تلاش و انگیزه، قصد به پایان رساندن ماجرا را دارند و قهرمانانی که بی‌میل و بدون انگیزه هستند. در چنین شرایطی باید نیروی محرّکی، آنها را در ماجرا هل بدهد؛ 2. ضدّ قهرمان: شاید برای شما این مسئله پیش آمده باشد که چطور رابین هود یا کاپیتان جک اسپارو که به طور اساسی دزد هستند، از محبوب‌ترین و قهرمان‌ترین شخصیّت‌ها به‌حساب می‌آیند! 3. قهرمانان کاتالیزور: شخصیت اصلی كه ممكن است قهرمانانه عمل كند، امّا خودش چندان دچار تغییر نمی‌شود؛ زیرا كاركرد اصلی آن، ایجاد تحوّل در دیگران است؛ 4. قهرمانان گروه‌مدار و تک‌رو: قهرمانانی که به صورت گروهی یا فردی، دست به اقداماتی می‌زنند و می‌توانند هر یک از سه تعریف دیگر را شامل شوند. چرا قهرمان؟ فیلم‌های خاصّی با مخاطب خاص وجود دارند که فاقد قهرمان هستند؛ فیلم‌سازانی که هیچ قهرمانی در دنیایشان زندگی نمی‌کند. اگر این دست فیلم‌ها را کنار بگذاریم، به تعداد بسیار زیادی از آثار سینمایی می‌رسیم که هرکدام، داستان و ماجرای مخصوص به خود را دارد. اینجاست که پای دیرین‌گونه شخصیّتی قهرمان وسط کشیده می‌شود؛ زیرا همه ما انتظار داریم در هر ماجرایی، فردی با ویژگی‌های مطرح‌شده وجود داشته باشد و او را قهرمان بنامیم. با این تعریف، دیگر سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن، مرد آهنی، وولورین و تمام ابرقهرمان‌ها یا حتّی کماندوها، ورزش‌کاران، جاسوسان یا ناجی‌هایی چون رمبو، جک باور، نئو، ویلیام جیمز، جیسون بورن، جیمز باند، راکی، بروس لی، محمّدعلی کِلِی، ژنرال ماکسیموس، ویلیام والاس و ... به تنهایی در زمره قهرمانان قرار نمی‌گیرند؛ بلکه در اینجا از فرانک گالوین وکیل گرفته تا آبراهام لینکلن، کاپیتان میلر، لارنس عربستان، گاندی، هاروی میلک، ریک، اسکار شیندلر، گری کونلون، فارست گامپ، جان کیتینگ، آلن پریش، کاب و ... همگی به لحاظ شخصیّتی قهرمان هستند؛ امّا در اینجا نکته‌ای مطرح است و آن اینکه کمبل و ووگلر، دیرین‌گونه‌های شخصیّتی را به لحاظ رفتاری و روانی، معرفی، دسته‌بندی و مورد واکاوی قرار داده‌اند؛ درحالی‌که نیاز است تا از منظر دیگری هم به قهرمانان نگاه کنیم و آن هم موقعیت و حوزه‌ای است که قهرمانان در آن زندگی یا کار می‌کنند و مهم‌تر از همه، اینکه روی یکدیگر تأثیرگذار هستند. در این بین، نکته‌ای که در یادداشت حاضر مدّ نظر است، تعیین نقش مردم و دیگر آحاد جامعه در ماجراهای قهرمان است. همچنین نکته‌ای که هیچگاه نباید فراموش کرد، این است که زمانی به قهرمان نیاز داریم که ماجرایی اتّفاق افتاده باشد و بنابراین، لزوم دخالت قهرمان در آن حادثه موضوعیت پیدا می‌کند. مقصود از بیان موضوع دیرین‌گونه‌های شخصیّتی و ناخودآگاه جمعی این بود که بتوانند دروازه‌ای برای بهتر فکر کردن باشند. قهرمانانی که «هالیوود» به نمایش می‌گذارد و به دنیا عرضه می‌کند، چه شباهتی با قهرمانان موجود در ناخودآگاه جمعی مردم دارد؟ دلیل استقبال‌های بسیار زیاد مردم از این دست آثار، چیست؟ فیلم‌های «مرد عنکبوتی»، «انتقام‌جویان»، «مرد آهنی»، «بتمن» و «سوپرمن» از ابتدای قرن بیست و یکم، بالغ بر 11 هزار میلیارد و 410 میلیون دلار در گیشه فروش داشتند. چرا قهرمانان به وجود می‌آیند؟ همه انسان‌ها در جوامع مختلف با مشکلاتی مواجه هستند؛ برای مثال، با توجّه به اوضاع به شدّت خراب اقتصاد جهانی، برخی همواره با مسائلی چون فقر و بیکاری یا از دست دادن سهام در بورس روبه‌رو هستند و با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. برخی دیگر با توجّه به همین مسئله، وارد وادی خلافکاری، دزدی، باج گیری یا حوزه موادّ مخدّر می‌شوند؛ کسانی که باید دوباره مسیر و سمت‌وسوی زندگی خود را بیابند و به همین دلیل نیاز دارند تا کسی به آنها تشری بزند. برخی به دلیل پیشرفت‌های بسیار خارق‌العادّه تکنولوژی و گسترش فضای ارتباطات، با پدیده فردگرایی مواجه شده‌اند؛ پدیده‌ای بسیار خطرناک که تنها یکی از پیامدهای آن این است که افراد دیگر، خود را در جامعه نمی‌بینند و ممکن است به طور کامل ارتباط خود را با دیگران و جامعه قطع کنند. برخی از افراد که دنبال‌کنندگان مسائل سیاسی هستند، مدام در ذهن خود، با تحلیل‌ها و احتمال وجود توطئه‌ها یا آگاهی از حمله‌ای که قرار است به وقوع بپیوندد، روبه‌رو هستند. در واقع، این افراد در دنیای بی‌سر و ته سیاست، گم‌شده و نیاز است تا با پیروی از نظرات فرد خاصّی، با خیال آسوده‌تری زندگی کنند؛ برخی دیگر در زندگی خود، به پوچی رسیده‌اند و به بیان دیگر، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. آنها با زندگی، بیگانه شده‌اند و هیچ چیز برایشان مهم نیست. این افراد نیاز دارند تا به نگاه هستی‌شناختی جدیدی برسند و دنیا را برای خود مجدّد معنا کنند. قهرمانان سطح فردی در بسیاری از فیلم‌ها شاهد آن هستیم که یک نفر به تنهایی، در پی کشف راز زندگی خود است. شخصیّت‌هایی از خودبیگانه یا کسانی که در زندگی عادی خود، دچار آسیب‌ها و مشکلات فراوانی شده‌اند و قصد فرار از آن را دارند تا طیّ سفری، خود را پیدا کنند. به دنبال خویشتن خویش می‌گردند و در نهایت، قهرمان خویش هستند؛ مانند ترومن در فیلم «نمایش ترومن» که با چیزهایی که در اطرافش می‌بیند، متوجّه ناهمگونی و نامنظّمی خاصّی می‌شود و به محیط پیرامونش شک می‌کند. اینجاست که ماجرای او به عنوان کسی که می‌خواهد راز محلّ زندگی و نقش خودش در آن فضا را کشف کند، آغاز می‌شود. شخصیّت رابرت ردفورد در فیلم «همه چیز از بین رفته»، رایان استون در «جاذبه»، چارلی فاینمن در «بر من حکومت کن»، جان دانبار در «رقصنده با گرگ‌ها»، تئودور در «او»، ویل هانتینگ در «ویل هانتینگ نابغه»، پای در «زندگی پای»، هرولد در «عجیب‌تر از داستان»، آرون لارستون در «127 ساعت» و ... همگی در زمره قهرمان فردی هستند. قهرمانانی که در سطح فردی از آنها نام برده شد، عمدتاً با دو نوع از مشکلات مواجه هستند: یکی، روان‌شناختی و دیگری، هستی‌شناختی. شخصیّت‌های اصلی این فیلم‌ها، معمولاً فردی منزوی و به دور از جامعه است که حال نیاز داریم تا افرادی بیایند و به داد او برسند! به همین دلیل است که در بیشتر این دست فیلم‌ها، شخصیّتی با کارکرد استاد و مرشد در قالب برادر بزرگ‌تر، روانشناس، دوست قدیمی و غیره وجود دارد تا به شخصیّت اصلی برای یافتن راه خود، کمک کند. فائق آمدن این افراد بر مشکلات پیشِ روی، آنها را به قهرمانانی برای ما تبدیل می‌کند و به عنوان سرمشقی برای افرادی که دچار مشکلات مشابه هستند و با قهرمان، هم‌ذات‌پنداری می‌کنند، قرار می‌دهد. پیام اصلی این دست آثار سینمایی، غالباً موضوع همیاری و کمک به یکدیگر و نادیده نگرفتن مشکلات اطرافیان است. قهرمانان سطح خانواده این دست افراد نیز از پرسش در مورد خود، شروع می‌کنند و متوجّه می‌شوند که به لحاظ اقتصادی یا روانی، از زندگی سالم و خوبی بهره نمی‌برند. اینجاست که شروع به شنا کردن برخلاف جهت زندگی عادی خود می‌کنند. در نهایت با تکمیل صیرورت خود، به انسان کامل یا کامل‌تری نسبت به قبل تبدیل می‌شوند یا تمام گذشته خود را نابود کرده و سعی در شروع مجدّد زندگی می‌کنند؛ در بدترین شرایط هم نابود می‌شوند. برای مثال جک کمبل در فیلم «مرد خانواده»، مت کینگ در «نوادگان»، جیمز بری در «در جست‌وجوی ناکجاآباد»، مایکل اُدانل در «دوباره 17 سالگی»، فلچر رید در «دروغگو دروغگو»، دیک در «شوخی با دیک و جین» و ... در اینجا قهرمان با تعداد بیشتری از مردم در نسبت با سطح قبلی سروکار دارد و برخورد و درگیری بیشتری هم با آنها خواهد داشت. خوبی این دست از فیلم‌ها این است که برخلاف فردی‌ها، شخصیّت اصلی ابتدا درگیر مسائل مختلفی است؛ امّا چالش از جایی شروع می‌شود که یا شغل خود را از دست می‌دهد، همسرش متوجّه خیانت او می‌شود یا خودش متوجّه خیانت همسرش می‌شود یا در برقراری ارتباط با همسر و فرزندانش، دچار مشکل است و مواردی از این دست. نویسندگان این دست آثار، به طور معمول دو کار را انجام می‌دهند: 1. راه‌حلّی برای پشت سر گذاشتن مشکل پیشِ رو نشان نمی‌دهند و در برخی مواقع، مسائل و مشکلات را توجیه می‌کنند. در این شرایط، مخاطب قانع می‌شود که مشکلاتش علّتی دارند و برای به وجود آمدن این مشکلات نباید کسی را مقصّر دانست؛ 2. به طرق مختلف شخصیّت اصلی متنبّه می‌شود و مسیر درست زندگی را یافته و از سر می‌گیرد. این فیلم‌ها پای خود را در کفش سبک زندگی می‌کنند. پیام اصلی در محصولات سینمای ایالات متّحده، سبک زندگی آمریکایی است. نوعی از سبک زندگی که محصول ایدئولوژی آمریکایی است و اینجا متوجّه آن می‌شویم، این است که چرا یکی از پیام‌های این تفکّر، فردگرایی است؛ زیرا این نوع سبک زندگی به طور مشخّص، دربرگیرنده و تبلیغ‌کننده ایندیویژوالیسم یا فردگرایی است. در ارتباط با این فیلم‌ها، مردم و مخاطبان بر کرسی قضاوت می‌نشینند و به عنوان کسی که نقطه نظر کلّی‌تری دارد و از بیرون به مسائل نگاه می‌کند، به طور مداوم به دنبال بخشی از داستان می‌گردند که با زندگی خودشان یکی باشد و همیشه در این امر، موفّق هستند. همان‌طور که اشاره شد، بستر اصلی این فیلم‌ها سبک زندگی است و حال برای گذر از مشکلات، بسته پیشنهادی سبک زندگی آمریکایی روی میز قرار می‌گیرد. قهرمانان سطح شهری (پیشاملی) منظور از قهرمان شهری این نیست که برای مثال، کسی در مسابقات محلّی شرکت کرده و حالا به مسابقه‌ای در سطح شهر راه‌یافته و برنده شده و قصد شرکت در مسابقات ملّی و سپس جهانی را دارد. در اصل، منظور سطحی فراملّی است. قطعاً با اشاره به نمونه‌هایی در این زمینه، به فهم بهتری از این قهرمانان خواهیم رسید. فرانک گالوین در «رأی نهایی هیئت‌منصفه»، وین در «شکلات»، کلاریس استارلینگ در «سکوت برّه‌ها»، مایکل اسکوفیلد در «فرار از زندان»، اندرو بکت در «فیلادلفیا»، جان کیتینگ در «انجمن شاعران مرده» و ... این قهرمانان، به مانند نوآوران در جامعه معرفی می‌شوند. گاهی چه نوآور باشند و چه نباشند برای هدایت عدّه‌ای از مردم که در چنگال شرّی گرفتار شده‌اند، وارد عمل می‌شوند. میزان پیچیدگی در شخصیّت قهرمان، از این مرحله به بعد به طور تصاعدی افزایش پیدا می‌کند. عمده قهرمانان فراملّی، دیگر چالش خودشناسی را پشت سر گذاشته‌اند و به مرحله‌ای رسیده‌اند که توان مدیریت، اداره و هدایت عدّه‌ای را پیداکرده‌اند. نکته بسیار مهم این است که شخصیّت اصلی، فقط خدمت‌گزار عدّه‌ای محدود است و به عبارت دیگر، شکاف میان توده مردم و انسان طراز (قهرمان)، بسیار عمیق می‌شود. در این فیلم‌ها بر نخبه‌سالاری تأکید می‌شود و با توجّه به اینکه همه نمی‌توانند به جمع نخبگان راه یابند، پیام این فیلم‌ها در سبک زندگی، نوعی تنبلی و بی‌خیالی را به همراه می‌آورد. این موضوع به شدّت در بخش بعدی افزوده می‌شود که توضیحات لازم را در ادامه بحث ذکر خواهیم کرد. در توجیه مشکلات عمومی، اگرچه مشکلات و چالش‌های اجتماعی بسیار زیادی در آثار سینمایی مربوطه قرار می‌گیرد، امّا چنین پیامی از آنها برداشت می‌شود که خیالتان راحت! عدّه‌ای هستند که همین الآن در حال رسیدگی به این مشکلات هستند و به زودی این چالش‌ها را مرتفع خواهند کرد. خیالتان راحت! این‌گونه از حسّاسیت‌های مردم نسبت به موضوعات و معضلات جدّی موجود در جامعه کاسته شده و باعث می‌شود تا مردم، درگیر زندگی زودگذر و مصرف‌گرای خود شوند. قهرمانان سطح ملّی و فراملّی نام‌آشناترین و به یادماندنی‌ترین قهرمانان، ویلیام والاس در «شجاع‌دل»، فارست گامپ در «فارست گامپ»، اسکار شیندلر در «لیست شیندلر»، گری کونلون در «به نام پدر»، ادوارد مارو در «شب بخیر و موفّق باشید»، آمستردام والوم در «دار و دسته نیویورکی‌ها»، جان نش در «ذهن زیبا»، کاپیتان میلر در «نجات سرباز رایان»، ران کوویچ در «متولّد چهارم جولای»، جک باور در «24»، تونی مندز در «آرگو»، آبراهام لینکلن در «لینکلن»، ژنرال ماکسیموس در «گلادیاتور»، نئو در «ماتریکس»، مایا در «سی دقیقه بامداد»، ویلیام جیمز در «هارت لاکر» و ... نکته حائز اهمّیت این است که نگاه ما نباید فقط به دنبال افرادی چون ویلیام والاس یا لینکلن به عنوان قهرمان باشد؛ بلکه شخصیّت‌هایی چون جان نش و فارست گامپ هم در زمره این قهرمانان قرار می‌گیرند. دامنه این دست قهرمانان بسیار گسترده می‌باشد. شاید کمترین میزان تأثیرگذاری مردم در آثاری با قهرمان‌محوری و قهرمان‌پروری در این سطح باشد. قهرمانان ملّی: با اینکه مردم نمی‌دانند، امّا ظاهراً این قهرمانان، فداکاری‌ها و از جان‌گذشتگی‌های خارق‌العادّه‌ای برای حفظ منافع ملّی، امنیت ملّی و ... انجام داده‌اند. حالا که در سطح ملّی، یک قهرمان هستند، پس در سطح جهانی هم حرف برای گفتن خواهند داشت. این قهرمانان از پیچیدگی بسیار زیادی برخوردارند. آنها ماجراجویی و سفر بسیار طولانی را در پیش دارند و بدین ترتیب با تمام چالش‌هایی که قهرمانان دیگر، کم و بیش با آن روبه‌رو می‌شوند، سروکار خواهند داشت. گاهی اوقات عقیده یک قهرمان در طول داستان، نسبت به خود و دنیای اطرافش به طور کامل تغییر می‌کند. این قهرمانان می‌آیند تا جهان را هدایت کنند. ابرقهرمانان و قهرمانان تخیّلی دنیای کودکان امروز از قهرمانانی که به هیچ عنوان وجود خارجی ندارند، پر است؛ قهرمانانی با قدرت‌ها و ویژگی‌های متفاوت. به عبارتی، امروزه دنیای کودکان، دنیای قهرمانان و قهرمانانه است. به عنوان محبوب‌ترین آثار تخیّلی که قهرمان‌محور هستند، می‌توان به مجموعه‌های «هری پاتر»، «ارباب حلقه‌ها»، «شرک»، «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم»، «هابیت»، «نارنیا»، «شگفت‌انگیزان»، «ماداگاسکار»، «دلیر»، «پاندای کونگ‌فوکار»، «منِ نفرت‌انگیز»، «پیتر پن»، «بِن تِن»، «عصر یخبندان»، «داستان اسباب‌بازی» و ... اشاره کرد؛ امّا ماجرا تنها به اینجا ختم نمی‌شود؛ بلکه باید منتظر دسر هم باشید! شاهد آن هستیم که آثار تخیّلی دیگری نیز در کنار آثاری که به آنها اشاره شد، موضوعیت دارند و در عین‌حال، از اهمّیت ویژه‌ای برخوردارند: ابرقهرمانان. مجموعه‌های مختلف «سوپرمن»، «مرد عنکبوتی»، «بتمن»، «مرد آهنی»، «مردان ایکس»، «واچمن»، «کاپیتان آمریکا»، «هالک»، «انتقام‌جویان»، «تور»، «فلش»، «لاک‌پشت‌های نینجا» و «چهار شگفت‌انگیز»، همگی از طرق مختلف و به اشکال متفاوتی در اختیار اقشار مختلف مردم قرار می‌گیرند. ابرقهرمانان، در زمره قهرمانان ملّی و فراملّی قرار دارند. اینها نیز به نوبه خود، پیچیدگی خاصّی دارند. به تصویر کشیدن چنین قهرمانانی می‌تواند کارکردهای متفاوتی داشته باشد. یکی از کارکردهای این آثار در زمینه عملیات روانی، این است که مخاطبان، تا حدّی مشکلات واقعی، موجود و برجسته در زندگی خود را فراموش می‌کنند. همچنین چنان‌که پیش از این هم اشاره شد، از طرفی خیالشان از بابت مسائل کلان و بسیار پراهمّیت راحت می‌شود؛ زیرا می‌دانند و مطمئن شده‌اند که به طور قطع، افراد دیگری در حال رسیدگی و پیگیری دائمی این موضوعات هستند و از طرف دیگر، حقّ اظهار نظر درباره این دست از مسائل را به خود نمی‌دهند؛ زیرا می‌دانند و مطمئن هستند که چیزهایی وجود دارد که آنها را نمی‌دانند و مهم‌تر اینکه با خود می‌گویند: اصلاً به من چه! از تمام این‌گونه زد و خوردهای مهمّ جهانی و تصمیم‌گیری‌های مهمّ ملّی، تنها مشتی سمبل، ماچو، قصّه و صحنه‌های اکشن بسیار حرفه‌ای، نصیب مردمی می‌شود که هیچ‌چیز، هیچ ربطی به آنها ندارد. مردم فقط کار کنند، خرید کنند، بخورند، تولید مثل کنند، بخوابند و در خواب، تجربه پرواز مشترک با سوپرمن را داشته باشند. مطالب فوق تنها بخشی از دامنه وسیع کارکردهای اجتماعی، روانی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در حوزه سینما و عنصر بسیار مهمّ روایت، یعنی قهرمان هستند. در این یادداشت کوتاه، مجال بحث و تبیین دیگر مطالب مرتبط با این موضوع مهم نیست. امیدواریم که مباحث مطرح‌شده بتواند برای پژوهشگران در حوزه سبک زندگی، مطالعات فرهنگی و سینمایی، مفید قرار گیرد و بتوانند گونه شخصیّتی قهرمان، رهبر، منجی یا هر اسم دیگری را که روی آن می‌گذارند، بهتر تحلیل و بررسی کنند.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4194
زمان انتشار: 22 دسامبر 2015
| |
توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر (عجل ا... تعالی فرجه الشریف)

توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر (عجل ا... تعالی فرجه الشریف)

امام مهدی(علیه السلام) عصاره خلقت، خاتم اوصیا و وارث همه انبیا و اولیای پیشین است. چنان که در یکی از زیارات حضرت صاحب الامر(علیه السلام) خطاب به ایشان عرض می کنیم: السَّلامُ عَلی وارِثِ الانبیاءِ وَ خَاتَمِ الاوصیاءِ.. المُنتَهَی اِلَیهِ مَواریثُ الانبیاءِ وَ لَدَیهِ مَوجُودٌ اثارُ الاصفِیاءِ. (1) سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا... آن که میراث تمام پیامبران بدو رسیده و آثار همه برگزیدگان در نزد او موجود است. آن حضرت چنان مقامی در نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) دارند که خطاب به ایشان از تعبیر «پدر و مادرم به فدای او» استفاده کرده اند. از جمله در روایات زیر که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام علی(ع) نقل شده،آمده است: بِاَبی وَ اُمِّی سَمِیّی وَ شَبیهی وَ شَبیهُ مُوسَی بنِ عِمرانِ، عَلَیهِ جُیوبُ (جَلابیبُ) النُّورِ یَتَوَقَّدُ مِن شُعاعِ القُدسِ. (2) پدر و مادرم به فدای او که همنام من، شبیه من و شبیه موسی پسر عمران است، بر او جامه هایی از نور است که از پرتو قدس روشنایی می گیرد. بِاَبِی اِبنِ خِیَرَهِ الاِماءِ ... . (3) پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان ... . امام راحل نیز در بیان جایگاه و شأن بی مانند امام مهدی(علیه السلام) در عالم هستی می فرماید: من نمی توان اسم رهبر روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است. نمی توانم بگویم که شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمی توانیم با هیچ تعبیری تعبیر کنیم، الّا همین که مهدی موعود(علیه السلام) است. آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر. (4) با توجه به همین مقام و مرتبت رفیع امام عصر(علیه السلام) است که در روایات سفارش شده برای عرض سلام و ارادت به پیشگاه آن حضرت از کلمات و عبارت های خاصی استفاده کنیم. از جمله در روایتی که از امام محمد باقر(علیه اللسلام) نقل شده، می خوانیم: مَن ادرَکَ مِنکُم قائِمَنا فَلیَقُل حینَ یَراهُ «السَّلاُم عَلَیکُم یا اهلَ بَیتِ النُّبُوَّهِ وَ مَعدِنَ العِلمِ وَ مَوضِعَ الرُّسالَهِ». (5) هر کس از شما که قائم ما(علیه السلام) را دریابد، پس باید به هنگام دیدار با او بگوید: «سلام بر شما ای خاندان نبوت و معدن علم و جایگاه رسالت». در روایت دیگری کیفیت سلام دادن مردم به آن حضرت در زمان ظهور چنین بیان شده است. لا یُسَلَّمُ عَلَیهِ مُسَلَّمُ الّا قالَ: «السَّلاُم عَلَیک یا بَقیَّهَ اللهِ فِی ارضِهِ.» (6) هیچ سلام دهنده ای بر آن حضرت سلام نمی دهد، مگر این که می گوید: «سلام بر تو ای باقی مانده خدا در زمین». مطالعه سیره و اقوال علما و بزرگان نیز نشان می دهد که آن ها نهایت ادب و احترام را نسبت به حضرت صاحب الامر(علیه السلام) رعایت و از هر سخن و عملی که در آن اندک شائبه بی توجهی به جایگاه و شأن آن حضرت وجود داشت، پرهیز می کردند. در این باره حکایت زیر که از مرجع عالی قدر حضرت آیه الله العظمی الصافی گلپایگانی در زمینه ادب و احترام حضرت آیه الله العظمی بروجردی نسبت به امام عصر(علیه السلام) نقل شده، بسیار خواندنی است: یک روز در منزل شان مجلسی بود، در آن مجلس شخصی با صدای بلند گفت: برای سلامتی امام زمان و آیه الله بروجردی، صلوات! در همان حال، ایشان که در حیاط قدم می زد، با شتاب و ناراحتی به طرف در بیرونی آمد و با عصا محکم به در زد، به طوریکه آقایانی که در بیرون بودند، ترسیدند که نکند اتفاقی افتاده باشد. چندین نفر به طرف در اندرونی رفتند که ببینند چه خبر است. آیت الله بروجردی گفتند: «این که بود که اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان(علیه السلام) آورد؟ این مرد را بیرون کنید و به خانه راهش ندهید.» (7) بر اساس آنچه گفته شد، بر همه مبلغان فرهنگ مهدوی، اعم از نویسندگان، سخنرانان، شاعران، مدیحه سرایان و ... لازم است که در نوشته ها، گفته ها ، سرودها و به تعبیر عام تر در کلیه فعالیت های تبلیغی و ترویجی خود، نکات زیر را مورد توجه جدی قرار دهند. 1. خودداری از به کار بردن کلمات و تعابیری که شایسته جایگاه و شأن رفیع امام عصر(علیه السلام) نیست؛ 2. رعایت نهایت ادب و احترام به هنگام بر زبان راندن نام آن حضرت و یاد کردن از ایشان؛ 3. ذکر سلام و صلوات پس از نام بردن از آن حضرت و برخاستن به هنگام بیان نام خاص ایشان؛ 4. رعایت ساحت قدسی آن امام و پرهیز از تعمیم اوصاف و ویژگی های خاص ایشان به دیگران. پی نوشت ها : 1. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر به نقل از سیدبن طاوس. 2. محمد باقر المجلسی، مرأة العقول، ج 36، ص 337، ح 200. 3. همان، ج 51، ص 121. 4. صحیفه نور (مجموعه رهنمودهای امام خمینی، قدس ره)، ج 12، ص 208. 5. محمد باقر المجلسی، مرأة العقول، ج 52، ص 331، ح 5. 6. همان، ج 24، ص 212. 7. روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه بزرگداشت آیه الله بروجردی و شیخ شلتوت. منبع: شفیعی سروستانی، ابراهیم،(1343)، انتظار باید و نبایدها، تهران: موعود عصر(عج)، چاپ ششم، 1386.  

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4185
زمان انتشار: 21 دسامبر 2015
| |
هشدار! بدترین زمان ها فرا رسید

هشدار! بدترین زمان ها فرا رسید

«آرامش»، به نظر می آید که برخی از واژه ها در گذر زمان دیگر باید به فراموشی سپرده شوند. گاهی با خودم فکر می کنم که دیگر ما آدم های این دوره و زمانه باید با زندگی آرام و بی دغدغه و امنیت و ... خداحافظی کنیم. با مروری کوتاه بر اخبار هر روز جهان و آمار جنگ و خونریزی و مفاسد اجتماعی و ... به راحتی متوجه خواهید شد که در سراسر جهان، دیگر اوضاع عوض شده است. برای مثال هزینه ی نظامی جهان امروز 900 میلیارد تا یک ترلیون دلار در سال است و هزینه ی جنگ در جهان 2 میلیون دلار در دقیقه است که اگر 18 روز جنگ متوقف شود، سوء تغذیه از کل جهان رفع می‌شود(1) و یا هر دو دقیقه یک نفر در امریکا مورد تجاوز جنسی واقع می شود. (2) علاوه بر این ها حوادث طبیعی نیز تغییرات چشم گیری داشته است و مثلاً بین سال‌های 1950 تا 1991، 93 زلزله بزرگ در جهان به وقوع پیوست؛ تقریباً سه برابر و نیم قرن گذشته. این زلزله‌ها موجب مرگ 3/1 میلیون نفر انسان در سراسر کره ی خاکی شد.(3) به نظر می رسد که دیگر وقت این شده که به سراغ سخنان بزرگان دین مان برویم و وصف این روزگار سخت را از زبان آنان بشنویم تا دریابیم که حقیقتی که امروز بدان می‌نگریم، وقایعی است که صدها سال پیش، پیش بینی شده و درباره ی آنها هشدار داده شده بود. دنیایی پر از ظلم و جور آخر الزمان که در کلام رسول خدا (ص) از آن با عنوان «پایـان زمـان و زمان آشـکار شدن فتنه‌ها»(4) یاد شده، زمانه ای است که جهان پر از ظلم را در آن خواهیم دید و آن بدترین زمان ها است. پیامبر (ص) در این باره به امام علی (ع) می فرمایند: «آیا تو را بـشارت نـدهم؟‌ آیا‌ تو‌ را خبر ندهم؟ ایشان عرض کرد: بله یا‌ رسول‌اللّه‌.‌ پس آن حضرت (ص) فرمودند: هم ایـنک جـبرئیل نـزد من بود و مرا خبر‌ داد‌ که آن قائمی که در‌ آخرالزمان‌ ظهور می‌کند‌ و زمین‌ را پر از عدل و داد‌ می‌نماید،‌ همانگونه کـه از ظـلم و جور آکنده شده باشد، هر آینه از‌ ذریه‌ تو و از فرزندان حسین (ع) است.»(5) صدای پای شر الازمنه عموماً واژه ی «شر» با موجی از انرژی منفی همراه است و حسی شبیه ترس را به انسان منتقل می کند. در سختی روزگار آخرالزمان همین بس که حضرت امیر المومنین، امام علی (ع) از این دوره با واژه ی «شر الازمنه» به معنی «بدترین زمان ها» یاد کرده اند و برای آن ویژگی هایی را برشمرده اند. « در آخرالزمان و نزدیک شدن زمان موعود که شرترین زمانهاست زنانی ظاهر می‏شوند بی‏ حجاب و عریان بیرون آمده، خودنمائی می‏کنند، از دین خارج می‏شوند. در فتنه ‏ها داخل می‏شوند و به شهوترانی روی می ‏آورند و به لذت جوئی ها شتابانند. حرامهای الهی را حلال می‏کنند و در جهنم همیشه خواهند ماند.»(6) امان از فتنه ها فتنه ها مسئله ای ست که پدر مهربان امت، رسول خدا (ص) در مورد آن نگران امتشان بوده اند(7) ایشان در مورد فتنه ها می فرمایند: «چگونه خواهید بود زمانی که فتنه ای شما را در برگیرد که در آن کودکان بیش از آن به نظر رسند که هستند [سن و سالشان بیشتر به نظر می رسد]، و جوانان به پیری رسند. مردم به کژراهه می روند و آن (انحراف) را مانند سنّت خویش می گزینند و هرگاه بخشی از آن به روش درست تبدیل گردد، گفته می شود سنّت دگرگون شده است. این در نظر مردم کاری زشت آید و در پی آن، بلایا شدّت یابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بکوبد، چنان که آتش، هیزم را می کوبد و آسیاب طعمة خود را. آنها دین می آموزند اما نه برای خدا و دانش می جویند امّا نه برای عمل و به وسیله ی کار آخرت، دنیا را می طلبند»(8) شدت این فتنه را از آنجا می توان دریافت که پیامبر(ص) می فرمایند:ز«اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل می کشانند و به عکس.»(9) هم چنین ایشان می فرمایند: «زمانی بر مردم می آید که دل مؤمن در نهادش آب می شود، همان طور که سُرب در آتش آب می شود، و سبب آن نیست مگر اینکه فتنه ها و بدعت هایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده می کنند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارند.»(10) عدم تشخیص حق از باطل البته عاملی که باعث گمراهی مردم در زمان این فتنه ها می شود عدم تشخیص حق از باطل است. امام علی(ع) در این زمینه می فرمایند: «اگر حقّ خالص در میان بود، اختلاف به چشم نمی خورد، و اگر باطل محض در میان بود، بر هیچ خردمندی پوشیده نمی ماند، لیکن مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته شده و با هم آمیخته گردیده است. اینجاست که شیطان بر دوستداران خود چیره می گردد، و کسانی رهایی می یابند که از طرف خداوند عاقبت نیکی برای آنها رقم خورده باشد.»(11) نشانه هایی از زمان فتنه حضرت مولی الموحدین علی (ع) در روایتی به برخی از نشانه های این دوره می پردازند: «به درستی که نشانه ی آن هنگامی است که مـردم نماز‌ را‌ بمیرانند،‌ امانت را ضایع گردانند، دروغ را جایز شمارند،‌ رباخواری‌ کنند، رشوه بـگیرند، بـناها را مـحکم و مرتفع بسازند و دین را به دنیا بفروشند، سفیهان را به کار‌ گیرند،‌ قطع‌ رَحِم نمایند، از هوای نفس پیروی کـنند،‌ ‌خـون‌ها را سبک‌ بشمارند، شهادت‌های دروغ آشکار شود، فحشاء معمول گردد و بهتان و گناه و مرزشکنی رایج گردد.»(12) پی نوشت: 1.    ttp://www.rainn.org/get-information/statistics/frequency-of-sexual-assault 2. he Universal Almanac, Kansas City, 1993 3. ttp://mastoor.ir/content/view/1441/2/ 4.الاربلی، ابوالحسن، کشف الغمه فی معرفة الائمّة، دارالاضواء، ج3، ص260، ح24. 5.ابن ابـی زیـنب، غیبت نعمانی، کتابخانه صدوق، 1366، چاپ اول، ص357،‌ ح1. 6.من لا یحضره الفقیه، ج3، ص390 7.السنن الوارده، ص37. 8.روضه کافی، ص58. 9.فتن ابن حماد، ص34. 10.امالی طوسی، ج2، ص132 11. روضه کافی، ص58. 12.شیخ‌ صدوق،‌ کمال الدین، دارالکتب الاسلامیه، 1359، قم، ج2، صـ525، ح47. منابع: مقاله فتنه های بحران ساز آخرالزمان ، ماهنامه موعود شماره 139 و 140 آخرالزمان در فرهنگ مهدویت، خدامراد سلیمانیان، مجله مبلغان، اسفند 1381 - شماره 38 اریحا

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4145
زمان انتشار: 17 دسامبر 2015
| | | | |
اینفوگرافی/ عدالت مهدوی، آرمانی انسانی

اینفوگرافی/ عدالت مهدوی، آرمانی انسانی

در روایت هر جا سخن از آمدن منجی موعود به میان آمده بر عدالت و دادگری او بیش از ابعاد دیگر قیام تصریح شده است. عبارت «یمل الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» بسیار شنیده شده و تقریبا تبدیل به یک عبارت خاص حضرت مهدی علیه السلام گردیده است.

برای مشاهده در سایز بزرگتر اینجا کلیک کنید.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 4135
13 دسامبر 2015
| |
پرسش 29.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ،

شناسه مطلب: 4132
زمان انتشار: 13 دسامبر 2015
| |
چرا روح انتظار نداریم؟

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

چرا روح انتظار نداریم؟

برای دمیده شدن روح انتظار در کالبد زندگی مان، باید درتمام انتخابها، ارتباطات و افكارمان، موشکافانه مراقب آن باشیم که رضایت امام زمان شرط اصلی آنها باشد. نکند که با هر کدام از این موارد از مسير نهایی و اصلی مان دور شویم.

زمانی می توان روح انتظار را در وجودمان بپرورانیم که مانند یکی از عزیزانمان دلتنگ امام زمان باشیم، غم نبودنش برایمان سنگین بوده و دغدغه ی آمدنش دلمان را به هیجان آورد، هر روز بارها و بارها با خودمان فکر کنیم که آیا راه جدیدی برای یاریش وجود دارد؟ بدون پیوند دونفره و کاملاً شخصی با او، هرگز نمیتوان به حقیقت کلمه انتظار دست یافت. به چند مثال زیر دقت کنید: - بسیاری از اوقات موفقیت های مالی، علمی، اجتماعی و...،و یا بالعکس مشکلات مالی، خانوادگی و... به قدری ما را به خود مشغول می نمایدكه ماه ها می گذرد و فرصتی برایمان باقی نمی ماند تا حتی قدمی برای امام زمانمان برداریم. - گاهی هم خدمت به ایشان، برایمان بهانه ای می شود تا برخی از شهوت های مقدس را که ممکن است در ما وجود داشته باشد، ارضاء کنیم. به عنوان نمونه می توان رسیدن به مرجعیت، شهرت یافتن در اسلام شناسی، رسیدن به پست و مقام هایی که ظواهر مقدس دارند و... را نام برد. - برای رسیدن به روح انتظار باید اهل جهاد بود. مگر در زیارت عاشورا، خطاب به معصومین عرض نمی کنیم:" انی سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم..." آیا واقعاً صادقانه گفته ایم؟ آیا ما حقیقتاً اهل جنگ با دشمنان معصومین هستیم؟ هر صبح جمعه دعای ندبه را با اشك خواندن، بدون آنکه نقشه ای برای رفع موانع ظهور کشیده شود، کمکی به مهدی آل پیامبر نخواهد کرد. باید آستین ها را بالا زد... - برای دمیده شدن روح انتظار در کالبد زندگی مان، باید درتمام انتخابها، ارتباطات و افكارمان، موشکافانه مراقب آن باشیم که رضایت امام زمان شرط اصلی آنها باشد. نکند که با هر کدام از این موارد از مسیر نهایی و اصلی مان دور شویم. - یادمان باشد؛ اگر در مسیر خدمت به امام زمان، صدمه ای دیده و یا با مشکلی روبرو شدیم، هرگز هدفمان را رها نكرده و در قبال قدمی که برداشته ایم، از حضرت متوقع نشویم.توقع یعنی دور شدن از انتظاری صادقانه.   برگرفته از مباحث خانواده آسمانی، استاد محمد شجاعی لینکهای مرتبط: مجموعه سخنرانی های استاد شجاعی مجموعه کتاب های استاد محمد شجاعی پای درس استاد  

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4111
زمان انتشار: 8 دسامبر 2015
| |
واکنش های متفاوت جوانان غربی به نامه مقام معظم رهبری

واکنش های متفاوت جوانان غربی به نامه مقام معظم رهبری

جوان آمریکایی: ما آمریکاییها به کمک شما ایرانی ها نیازمندیم/ جوان ژاپنی: شرق هم تشنه مفاهیم نامه رهبر انقلاب است/ جوان نیجریه ای: کلمه‌کلمه نامه مهم است

رهبر معظم انقلاب درتاریخ 9 آذرماه سال 1394بود که بعد از گذشت حدود یکسال از نامه اول خود نامه دیگری را خطاب به عموم جوانان کشورهای غربی نوشت و حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند که واکنشهای بسیاری را از طرف آنها به همراه داشت. به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بهمن ماه سال گذشته بود که مقام معظم رهبری در پی حوادث اخیر فرانسه و انتشار تصاویر توهین آمیز به مقدسات اسلامی در یک نشریه فرانسوی، و تشدید جریان ضد اسلامی و اسلام هراسی از سوی مقامات و رسانه‌های غربی نامه مهمی خطاب به جوانان در اروپا و امریکای شمالی مرقوم کردند؛بعد از انتشار در رسانه های خارجی و داخلی با استقبال بسیاری از سوی جوانان اروپایی مواجه شد. رهبر معظم انقلاب درتاریخ  9 آذرماه سال 1394بود که بعد از گذشت حدود یکسال از نامه اول خود نامه دیگری را  خطاب به عموم جوانان کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با بر شمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرتهای بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: "من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است." بلافاصله بعد از انتشار نامه دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان کشورهای غربی در رسانه ها مختلف بود که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت.در ادامه گفت و گو با تعدادی از جوانان اروپایی آمده است:     "نیکی زکزوک" فارغ التحصیل از دانشکده نظامی نیویورک ساکن شهر میامی در ایالت فلوریدای آمریکا یکی از فعالان در عرصه سیاست و فعال در زمینه های حقوق بشر است که نامه دوم رهبر ایران به جوانان غربی را مطالعه و به طور گسترده در حال بازنشر آن می باشد.       ما آمریکاییها به کمک شما ایرانی ها نیازمندیم/ مردم آمریکا از دروغ و تذویر خسته اند/ نامه رهبری در چنین شرایطی موثر است!   خبرنگار بین الملل تیتر یک با این فعال رسانه ای 44 ساله مصاحبه ای کرده است که به شرح زیر می باشد:   - آقای زکزوک، زمانی که در حال رصد شبکه های اجتماعی درباره نامه رهبر ایران بودم، شما رو در این عرصه بسیار فعال دیدم. فردی که این نامه رو مطمئنا مطالعه کرده بود چرا که در پاسخ به کاربرانی که برای شما نظرات مختلفی درباره نامه ربر ایران گذاشته بودند، از جملات این نامه به درستی استفاده کرده بودین.   - بله. این کلمات و جملات خردمندانه را خواندم. حتما میخواین بدونین که در مورد این نامه چی فکر می کنم؟ فکر می کنم هر انسانی از هر تمدن و فرهنگی که باشه در مورد حقیقت، راستی، صداقت و صلح سر تعظیم فرود میاره. اما نه عملکردها و دورویی هایی که پشت حقیقت و صداقت ظاهری پنهان شده باشند که عمدتا نیز این راهکار توسط دولت ها و دولتمردان غربی برای پیش برد پلیدانه و کثیف خود در هدایت مردم از آن استفاده می کنند. مقامات و رهبرانی که از رسانه های وابسته به خود برای رسیدن به مقاصدی که هیچ منفعتی برای رسیدن به صلح در آن وجود ندارد، به طرز گسترده ای بهره می برند. آدمهایی که همیشه یک سری پیش مرگ احمق و گول خورده  برای اهداف شوم خود دارند.   - آقای زکزوک مثل اینکه خیلی دلتون پره.   - راستش الان به مردم خوب ایران می خوام بگم که تو آمریکا چه خبره. باور کنید ما آمریکایی ها به کمک شما ایرانی ها نیاز داریم. ما زندانی هستیم. زندانی همون آدم هایی که چندین دهه به فکر تجاوز به کشور شما و اشغال اون هستن. اینها تنها به فکر از بین بردن نژادهای مختلف مثل سیاه پوستان به عناوین مختلف، از بین بردن مذاهب گوناگون و حتی قتل عام فقرا در این کشور هستن. اگر اخبار رو پیگیری کنین ظلمی که در دهه های گذشته مخصوصا سالها و ماه های اخیر به سیاه پوستان آمریکایی شده گواه این گفته منه. تبیض نژادی علیه سیاه پوستان در اینجا بیداد می کنه. مساله بعدی هم که کاملا مشخصه. اسلام هراسی. از بین بردن اسلام و پیروان آن با راه انداختن ترور ها و بمب گذاری های جعلی . تا بتوانند از طریق همان رسانه هایی که تحت سیطره آنهاست، مسلمانان را وحشی و تروریست نشان دهند تا مردم آمریکا خودشان کم کم به فکر بیرون کردن آنها بیوفتن. یکی از مصادیق تبعیض نژادی رو الان برات مثال می زنم. "قاچاق مواد". بله. آمریکا از این طریق دست به قتل عام میزنه. چجوری؟ یکم پیچیده هست. الان کار قاچاق و پخش مواد در آمریکا طوری در رسانه ها و جامعه تبلیغ شده که کار سیاه پوستان آمریکایی هست. سیاه پوستان در حال نابودی و فاسد کردن جامعه هستن. خب نتیجه چی میشه؟ دستگیری، بازداشت و کشتن صدها و هزاران سیاه پوستی ه ناخودآگاه وارد یک بازی سیاسی کثیف شده اند. اما طبق آمار و اسناد موجود، پنتاگون و سی آی ای  95% بر روی قاچاق مواد کنترل دارند. با این آمار اونوقت دم از مبارزه بر علیه مواد و جنگ علیه تروریسم می زنن. آمریکا از ابتدا اینگونه نبود. این ها به شخصیت، وجحه و خوشبختی آمریکا و آمریکایی لطمه ای زدند که جبران ناپذیر خواهد بود. هیچ وقت یادم نمیره که معاون سی آی ای "چیپ تاتوم" میگفت خودم از جورج بوش شنیدم که گفت: « همه این کاکا سیاه ها رو می گیریم و می کنیم تو زندان". تنها شانسی که آوردیم این بود که خدا راسته و حقیقت داره. وگرنه غیر از این هرچی تا به حال دیدیم و شنیدیم دروغ بود و داره ما رو از بین می بره. خودشون از خدا و مسیحیت حرف می زنن اما کثافت، دروغ و فساد اینجا رو تبدیل به جهنم کرده. فکر می کنید زمانی که یک سری "ماسون" قدرت را در دست یرند از این بهتر خواهد شد؟   اما در چنین شرایطی که دنیا درگیر فسادها، عملیات های تروریستی و جنگ های بیزینسی شده است، نامه ای از سمت رهبر شما به جوانان ما ارسال می شود. نامه ای که در آن جوانان را به چالش های سیاسی، تفکری و اعتقادی می کشاند. حقیقت را برای آنها بازگو می کند و خواستار عدالت خواهی می شود. مردم آمریکا خسته اند. خسته از دروغ و تذویر. خسته از مالیات هایی که صرف جنگ افروزی می شوند. خسته از تبعیض ها و ناعدالتی ها. اما خوشبختانه به دنبال حقیقت. شاید این نامه راهگشای بعضی باشد.   - با توضیحاتی که دادین مردم آمریکا در حال از دست دادن اعتمادشون به دولت و چنگ زدن به ایدئولوژی ها یا رویکردی نو هستند.   - بله. به همین دلیل بود که گفتم این نامه رهبر ایران می تواند راه گشا باشد و مطمئنا تغییرات مثبتی را به همراه داشته باشد.   - آقای زکزوک بنده سایت شخصی شما رو هم مطالعه کردم. سایتی که مشتمل بر افشاگری ها از برخی از مقامات آمریکایی، روشنگری در برابر سوء استفاده های مذهبی از مردم و مسائلی از این قبیل هست.     - درسته. سعی کردم در این صفحه شخصی کمکی باشم برای آگاه تر کردن مردم کشورم. شما هم میتوانید به این سایت مراجعه کنید:   http://usadevils.com/   - بسیار ممنون از زمانی که به بنده اختصاص دادین.   - تشکر از شما. در پایان فقط این نکته رو هم بگم که در روزهای آینده سرعت بازنشر نامه رهبری بیشتر خواهد شد. تاریخ نشان داده که چنین پیام های آزاداندیشانه، صادقانه و دلسوزانه ماندگاری جاویدان خواهند داشت. هیچ ربطی هم به دین یا نژاد خاصی ندارد.       بانوی مسلمان شده ژاپنی: شرق جهان به اندازه غرب تشنه مفاهیم نامه رهبر انقلاب است/ مردم ژاپن فقر سیاسی دارند     فاطمه هوشینهو بانوی تازه مسلمان شده ژاپنی است که روایت متفاوتی از رسانه های ژاپنی و فضای این کشور دارد.   وی در گفتگو با شبکه اطلاع رسانی مرصاد اظهار داشت: ژاپن برخلاف آنچکه خیلی ها تصور می کنند یک کشور با مردمی کاملا تحت تاثیر فضای بسته رسانه ایست. رسانه هایی که در اختیار کارتل های صهیونیستی هستند.   مردم ژاپن تحت تأثیر سیاه نمایی رسانه ها اطلاعی از ماهیت انقلاب ایران ندارند     وی در پاسخ به سوال خبرنگار مرصاد در خصوص آگاهی های اجتماعی در ژاپن و رسیدن پیام آزادی و عدالت اسلام و آنچکه بعد از انقلاب اسلامی ایران در دنیا گذشته است، پاسخ داد: خبری نیست... یعنی خیلی خبری نیست... مردم عادی در ژاپن حقیقتا چیزی از انقلاب اسلامی نمی دانند فکر می کنند چیزی شبیه یک کودتا پیش آمده و دگرگونی شده است.   آتوسوکو که نام «فاطمه» بر خود نهاده است، گفت: سیاه نمایی های انجام شده از اسلام، انقلاب ایران و حضرت امام خمینی (ره) آنقدر زیاد است که تصورش را شاید نکرده باشید. این سیاه نمایی سدی ایجاد کرده است که مردم معمولی برای فهم بیشتر تلاش نکنند.   وی ادامه داد: شاید شنیدن این موضوع برای شما عجیب باشد که BBC و VOA در برابر شبکه NHK ژاپن چیزی از جنگ روانی و وارونه نشان دادن حقایق نمی دانند و به قول همسرم جلوی ان لنگ پهن می کنند. هوشینو تصریح کرد: تمام تلاش مدیا در ژاپن ممانعت از شناخت حقایق اسلام و ترویج اسلام هراسی است و هر روز هم برای این هدف از شیوه های گوناگون و جدیدی استفاده می کنند. حتی در ترجمه لغت به لغت حقایق برای مردم سرباز می زنند.   وی تصریح کرد: در گذشته گروهک های تروریستی مثل طالبان و القاعده با همین نام های خود در رسانه ها معرفی می شدند اما امروز می بینید که بی بی سی داعش را دولت اسلامی یاد می کند. اما رسانه های ژاپن گام را فراتر نهاده و از داعش به کشور اسلامی یاد می کنند. این درحالی است که در ادبیات ژاپنی فرق زیادی بین دولت اسلامی با کشور اسلامی است.   خانم هوشینو ادامه داد: من چندین بار از طریق ایمیل و پیامک به این شبکه های ژاپنی اعتراض کردم که این ترجمه شما درست نیست. اما متاسفانه در ژاپن الان مردم فکر می کنند که داعش متشکل از بسیاری از سرزمین های اسلامی و یک کشور مورد علاقه مسلمانان است.   وی افزود: امروز تردیدی نیست که پشت پرده بسیاری از رسانه ها در ژاپن مخصوصا در ان اچ کی، صهیونیستها هستند. بعد از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم نفوذ صهیونیستها در بسیاری از مراکز مهم در ژاپن بسیار زیاد و غیر قابل انکار است.   خانم هوشینو اظهار داشت: همین هم باعث شده است که فرهنگ ژاپن به سمتی سوق داده شود که با اصل و ریشه خود بسیار متفاوت باشد. مردمی که تا 60 سال پیش فرهنگی به نام سامورایی داشتند و این برایشان قداست داشت امروز به نحوی عافیت خواه و بی تفاوت شده اند که حاضرند هر ظلمی را بپذیرند به بهای اینکه در صلح باشند.   این بانوی مسلمان ژاپنی گفت: انسانهایی که فرزندان همان سامورایی ها هستند امروز به راحتی تن به ظلم می دهند. ژاپن امروز رسما مستعمره ایالات متحده است، کشور من یک کشور مستقل نیست. آمریکایی ها به همراه رسانه های صهیونیستی سیاست را از میان جوانان ژاپنی از بین بردند.   وی با اشاره به دلایل این تلاش رسانه ها برای دوری جوانان ژاپنی از سیاست گفت: آیت الله مدرس می گوید که سیاست ما عین دیانت ماست... این یعنی اگر فهم سیاسی نداشته باشیم فهم دینی هم نخواهیم داشت. بنابر این عمده دلیل این جهت دهی به افکار عمومی در ژاپن دوری آنها از یافته های دینی است.     هوشینو در پاسخ به سوال مرصاد در خصوص چرایی نگاهی که در ایران به ژاپن وجود دارد به گونه ای که به عنوان یک کشور مستقل صنعتی شناخته می شود، گفت: این تکنولوژی در اختیار ژاپن نیست و این است که می بینید آمریکا هر وقت بخواهد یک کمپانی بزرگ ژاپنی را از مدار خارج می کند.   وی تصریح کرد: بعد از انتشار نامه اول رهبر انقلاب به جوانان اروپا گفتم که این نامه دوای درد مشرق زمین هم هست. در ژاپن به شدت به نشر مفاهیم بیان شده از سوی رهبر انقلاب نیاز است.   این بانوی مسلمان ژاپنی گفت: ژاپن کشور ثروتمندی نشان می دهد اما مردمی فقیر از نظر سیاسی دارد. فقیر و البته بی تفاوت به آنچکه در سیاست می گذرد.   هوشینهو گفت: فهم غلط از تروریسم و اینکه اصولا ترور را چه کسی در جهان ترویج کرده و حمایت می کند درد مشترک مردم شرق جهان با غرب است. آنها تحت سیطره رسانه های صهیونیستی نمی دانند که در سیاست دنیا چه می گذرد... وی خاطر نشان کرد: نامه رهبر انقلاب را به زبان ژاپنی برای شرق دنیا هم خواهیم فرستاد و رسانه ها هم مردم شرق را از زلال این اندیشه ها محروم نگاه ندارند.   گفتگو با مدیر کانال تلگرامی، بیداری اسلامی در لندن: نامه رهبری را در لندن با روش خودمان پخش میکنیم     گفتگویی با یکی از مدیران این کانال در خصوص «نامه» دوم رهبری به جوانان جهان است؛ در ادامه می خوانید:   با این جملات صحبتهای خود را آغاز می کند،اعتقادی به دغدغه ی درونی ندارم؛اگر دغدغه ای باشد،در هر شرایطی شکوفا می شود.چه به صورت یک فعالیت گسترده و فراگیر در محیط خارج از خانه و چه به صورت چند دست نوشته و طراحی داخلی،بالاخره یکجور خودش را نشان می دهد...   نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا در لندن چطور دست به دست میشه؟   Tvoal:اینجا با توجه به رسانه ای شدن همه کارها؛ نامه آقا هم از راه رسانه داره بازنشر میشه.   فکر میکنید نامه به دست جوان های لندنی رسیده؟   Tvoal:از راه فیس بوک و تویتر متوجه شدم که خیلیا این نامه رو خوندن.   خود شما برای ارسال چه اقداماتی انجام دادید؟   تصمیم داشتیم نامه رو دستی در خونه ها بندازیم که بخاطر برخی مسائل از این کار صرف نظر کردیم ،برای همین من کاری عملی تا الان نکردم و فقط رسانه ای بوده.ایمیل ارسال میکنم تا اینکه "نامه" شخصی به دستشون برسه، تاثیرش بیشتر از عمومیه.   یکسری هم کار عملی انجام دادیم که نمونه عکس‌ها رو می بینید.   در این چند روز از جوانان و یا مردم لندن در خصوص نامه نظرشون بپرسید؟   Tvoal:نه متاسفانه ،تو این شرایط یک کم سخته.اینکه بی مقدمه بری جلو بگی فلان نامه رو خوندی تو شرایطی که ازت هراس دارن یک کم دشواره است.   چند روز پیش فردی رو که آرم حزب الله رو کیفش بود رو دستگیر کردن!   فکر میکنید ما باید چه کاری انجام بدیم؟ Tvoal:به نظرم جوونای ایران به یک فرهنگ سازی اساسی نیاز دارن،خیلی ناراحت کننده است که تو صفحه آقا خارجیا میان و تحسین میکنند و بعضی ایرانیا گلایه!باید  فرهنگسازی خیلی بیشتری در ایران کار بشه.   باتشکر از اینکه وقتتون در اختیار ما گذاشتید.     موسس سازمان "مسلمانان برای عدالت اجتماعی" در آمریکا: نامه را خواندم و به اشتراک گذاشتم/ نامه ای زیرکانه در مقابل اسلام هراسی     "منزور چما" موسس و مدیر مرکز "مسلمانان برای عدالت اجتماعی" واقع در کارولینای شمالی آمریکا در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار بین المللی تیتر یک در خصوص نامه دوم رهبر ایران به جوانان غربی مواردی را ذکر کرده است که مشروح آن را میخوانید:     - آقای چما با سپاس از زمانی که به بنده اختصاص دادین تا بتونیم گپ و گفتی کوتاه در موردنامه رهبر ایران آیت الله خامنه ای به جوانان غربی، داشته باشیم.   - خواهش می کنم.   - آقای چما این دومین نامه ایست که رهبر ایران خطاب به جوانان غربی می نویسد. نامه اول را مطالعه کرده بودین؟   - نه متاسفانه. در مورد نامه اول اطلاعی ندارم.   - از نامه دوم رهبری چگونه مطلع شدین؟   - راستش دیروز مقاله ای رو در صفحه فیسبوک خودم با عنوان "جنبش ضد جنگ آمریکا کجاست" در نقد به دولت آمریکا و سیاست های خصمانه مقامات این کشور نوشته و مورد انتشار قرار دادم. مقاله ای در مورد حمایت آمریکا از اشغالگری های اسرائیل، حمایت عربستان از گروهک های تروریستی و جنگ در خاورمیانه. بعد از اون خیلی از دوستانم نظرات و کامنت های فراوانی زیر خبر من گذاشته بودن.اما یکی از دوستانم به نام "امی" لینکی متفاوت برای من پست کرده بود. لینک این نامه از وب سایت "khamenei.ir". تیتر خبر "تروریسم نگرانی مشترک ما" برایم بسیار جالب بود. خب خبر رو باز کردم و نامه رو خوندم. اولین جمله این نامه "حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت" برای من  بسیار گیرا بود. پس نامه را با دقت خواندم.       - پس این نامه مورد انتشار در جوامع غربی قرار گرفته.   - بله. صد در صد. بعد از اینکه متوجه این نامه شدم، از اون به بعد در شبکه های اجتماعی مختلف این نامه رو می دیدم که توسط افراد مختلف که اغلب جوان نیز بودند به اشتراک گذاشته می شد.   - درسته. هدف از نامه هم همین بود. چراکه خطاب جوانان غرب بودند. آقای چما نظرتون رو در مورد نامه به طور کل میخوام بدونم.   - نامه بسیار دقیق، موثر و البته زیرکانه نوشته شده بود. از لغت زیرکانه استفاده می کنم چون که این نامه با توجه به متن آن در بهترین موقعیت زمانی نوشته و منتشر شده است. وقایع فرانسه، حملات تروریستی، مبارزه با تروریسم، داعش و گروهک های تروریستی همگی از مواردی هستند که این روزها دنیا با آن دست و پنجه نرم می کند و رهبر ایران با ذکر مصادیق آن و اشاره مستقیم به دلایل شکل گیری برخی از مشکلات ذهن مخاطبین خود را به چالش کشانده است. در ضمن فعالیت کاری ما در مرکز " مسلمانان برای عدالت اجتماعی" نیز دقیقا همان نوشته ای این نامه است. ما تقریبا هم مسیر هستیم. خوانندگان و مخاطبان شما میتونن در صورت علاقه حتما به وب سایت ما مراجعه کنن:   http://muslimsforsocialjustice.blogspot.com/     - فکر می کنم شما هم بعنوان مدیر مرکز "مسلمانان برای عدالت اجتماعی" این روزها با توجه به مواردی که ذکر کردین، دغدغه های فراوانی داشته باشین.   - بله کاملا درسته. حملات تروریستی و گروهک های تروریستی اهداف متفاوتی را دنبال می کنند. یکی از آنها مشکلی است که هر از چندگاهی من و مرکز ما را به چالش می کشد و آن هم مساله "اسلام هراسی" است. رسانه ها، احزاب و سیاست های اسلام هراسانه هر از چندی با ایجاد مسائلی که هم اکنون در فرانسه نیز شاهد آن هستیم، به مقوله اسلام هراسی به صورت کاملا حرفه ای و برنامه ریزی شده می پردازند. وضعیت مسلمانان و اسلام در آمریکا و اروپا وضعیتی ثابت و مملو از آرامش نیست. مسلمان های آمریکا و اروپا بعد از حوادث تروریستی فرانسه در وضعیتی پراسترس زندگی می کنند. سیاست ها همانطور که در نامه دوم رهبر شما نیز به آن اشاره شده است، سیاست هایی برنامه ریزی شده در راستای تبعیض نژادی، اسلام هراسی و از بین بردن فرهنگ ها و مذاهبی ریشه دار است. مذاهب و فرهنگ هایی که به علت ریشه دار بودنشان مورد هجمه ها و حمله های فراوان قرار می گیرند. هدف شاید بیرون کردن مسلمانان از آمریکا و اروپاست. در نامه نیز به این نکته اشاره شده بود که چرا ما مسلمانان؟ ما که هم میزبان خوبی بودیم و هم میهمان خوبی.   - آقای چما نظر شخصی شما در مورد تاثیرگذار بودن این نامه در بین جوانان غربی چیست؟ نامه ای که توسط رهبر ایران نوشته شده است.   - ببینید صادقانه بگویم اطلاعات زیادی در مورد رهبر ایران ندارم. ایشان را به طور کامل نمی شناسم. اما بابت حرف ها، جملات، دیدشان به مسائل روز و البته قلمشان احترام قائل هستم هر فردی که در جهت آزادی، صلح و آرامش قدم بردارد محترم است، فارغ از هر دین و مسلکی. در مورد نامه مطمئن باشین که نامه تاثی خود را خواهد گذاشت. چند دلیل به ذهن من میرسه که برای شما بازگو میکنم: نامه دارای ادبیاتی طبقه بندی شده است که پاراگراف ها بسیار به لحاظ ادبی به یکدیگر وصل شده اند. نامه خطاب به جوانان است. قشری که می اندیشد و خواهان ترقی و تغییر است. نامه افشاء گری های غیر مستقیم می کند. ذهن خواننده را به چالش کشانده و سپس وی را مجبور به تحقیقات بعدی می کند. نامه در بهترین زمان ممکن منتشر شده است. اکثر مردم دنیا در پی یافتن حقیقت و پرده برداشتن از دروغ و تزویر دولت های گوناگون هستند. با توجه به حوادث تروریستی سالهای گذشته، مردم نسبت به این مسائل آگاه تر شده اند و دست برخی از پرچمداران و مدعیان دموکراسی، صلح و بشر دوست برایشان رو شده است و مطمئنا خواستار کشف حقیقت هستند.   - آقای چما در پایان اگر نکته ای وجود داره که بخوایین اضافه کنین بفرمایین.   - ممنون از شما. تنها مطلبی که دوست دارم در اینجا به اون اشاره کنم اینکه ظلم، نژادپرستی، دروغ، کشت و کشتار بیگناهان روزی دامن عاملان و دست اندرکاران پشت پرده آن را خواهد گرفت. ما در مرکز خودمان بسیار تلاش می کنیم تا اسلام واقعی و مسلمانان حقیقی را به مردم این کشور نشان دهیم تا شاید بتوانیم تبلیغات رسانه های اسلام هراس را بی ثمر سازیم.     رییس موسسه رسانه ای صوت الاسلام فلیپین در اصفهان: نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا در بهترین شرایط زمانی و مکانی صادر شد     من معتقدم نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا بسیار مهم و تاثیر کذار بود. وی اظهار کرد: این نامه محدود به زمان خاص صدور آن نیست و نامه ای برای همه زمان ها و مکان ها است.     رییس موسسه رسانه ای صوت الاسلام فلیپین گفت: امروز اروپایی ها از ائدئولوژی های دست ساز بشر خسته شده اند و تشنه حقایق هستند. وی ادامه داد: فرهنگ غربی فرهنگی فاسد است که زاینده اجتماع فاسد خواهد بود به گونه ای که افراد از زمان کودکی به دنبال رقص، نوشابه های الکلی و مسائل جنسی و کارهای مبتذل هستند. محمد رسول اظهار کرد: نامه رهبر به جوانان این جرقه را ایجاد کرد که در یک چهار راه برخورد غرب و اسلام ایجاد شود و افکار به فکر فرو رود. وی خاطر نشان کرد: جوانان غربی و اروپایی از الکل، مواد مخدر و فساد اخلاقی خسته شده اند.     این فعال رسانه ای فلیپین گفت: یک مقاله در نیوزویک چاپ شده بود که طی آن خبر از نگرانی دولت آمریکا از شیوع بیماری ایذر و مسائل جنسی پرده برداری کرده بود. وی اضافه کرد: امروز انتشار و شیوع بیماری اچ آی وی، یک تهدید ملی برای ایالات متحده شده است که ممکن است کل جامعه را فرابگیرد.     محمد رسول با اشاره به برخی آمارهای ارائه شده در خصوص بیماری ایدز در آمریکا گفت: این آمارها بیان می کند که ۲۵درصد مردم یا مبتلا به این بیماری هستند و یا اینکه حال ویروس اچ آی وی هستند. وی با بیان اینکه جمعیت آمریکا ۳۰۰ میلیون است، افزود: وقتی سخن از ۲۵درصد مردم آمریکا می شود یعنی قریب به ۷۵ میلیون انسان که با این ویروس و بیماری دست و پنجه نرم می کنند.     رییس موسسه رسانه ای صوت الاسلام فلیپین تصریح کرد: امروز اروپایی ها نیز از این می ترسند که مبادا خطر این بیماری دامن آنها را نیز فراگیرد و این نگرانی در بین مردم و دولتمردان آنها نیز وجود دارد. وی ادامه داد: علاوه بر بیماری های متعدد، گرفتاری های روزمره مانند ماشینی شدن، تخریب محیط زیست و هزاران بلای دیگر فشار روحی و روانی ویژه ای به مردم اروپا و آمریکا وارد می کند. محمد رسول گفت: نامه امام خامنه ای به موقع بود و وقت بسیار مناسبی بود زیرا افکار جهانیان به ویژه جوانان فرهیخته کشورهای اروپایی آماده شنیدن این سخنان بود.     وی تاکید کرد: هیچ دین و مذهبی نمی تواند آمریکا و اروپا را از این گرفتاری ها نجات دهد به جز اسلام و نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا به هوش باشی برای جوانان این کشورها برای مطالعه بدون سانسور پیرامون اسلام بود.     رئیس دانشکده تاریخ دانشگاه فدرال ریودوژانیرو:خوشحالم که مرجع شیعیان دنیا، امام خامنه ای نامه ای را خطاب به جوانان غرب نوشته اند        " هو انریکه" رئیس دانشکده تاریخ دانشگاه فدرال ریو دوژانیرو برزیل انجام داده است که به شرح زیر می باشد:   - آقای انریکه با وجود مشغله کاری شما به عنوان رئیس دانشکده تاریخ دانشگاه ریودوژانیرو و اینکه مطلع هستم در حال برنامه ریزی و آماده سازی همایش "داعش" در برزیل هستین، وقتی برای مصاحبه به ما اختصاص دادین. کمال تشکر رو دارم. - خواهش می کنم. در خدمت هستم. - همونطور که موضوع بحث رو میدونین میخواییم در مورد نامه رهبر ایران و تاثیر چنین نامه هایی صحبت کنیم. نظر شما به عنوان استاد دانشگاه و اینکه مخاطبان این نامه دانشجویان شما هستن، در این مورد چیست؟ - بله. خیلی مهمه که امام علی خامنه ای به عنوان مرجعی برای شیعیان دنیا چنین نامه ای می نویسد. بسیار خوشحالم که چنین نامه ای با ان محتوا برای جوانان غربی ارسال و منتشر شده است. چون نامه رو کامل خوندم اینو میگم که بسیار خوشحالم ایشون با قربانیان حوادث تروریستی پاریس و کشورهای دیگه ابراز همدردی کرده و این مساله برای ایشون مهم بوده. این نامه تمام و کمال موضع گیری خودش رو مشخص کرده، ضعف ها و کاستی ها و بعضا نیرنگ ها و دوریی ها رو اشاره کرده. اما فقط در مورد نامه من یک انتقاد دارم. اونم اینکه الان در شرایط کنونی مسبب تمام حملات تروریستی و هرج و مرج ها فقط آمریکا و اسرائیل نیستن. کشورهای دیگری هم وارد این گود شده اند.   - بله. درسته. رهبری هم مطمئنا به این مساله واقف هستن اما ایشون آمریکا و اسرائیل را بازی دهنده اصلی و مشکل آفرینان بارز می دانند که به حمایت این دو کشور و به قول شما، خیلی ها هم دستی از دور و نزدیک بر آتش دارند. - من کاملا موافق هستم و اطلاعاتی هم در این مورد دارم که آمریکا کشوری بود و هست که حامی اصلی مالی و نظامی گروهک هایی مثل القاعده، طالبان و داعش هست. نه تنها این گروه ها بلکه رضا پهلوی هم از این قاعده مستثنی نیست. - آقای انریکه شما به عنوان یک برزیلی چگونه رضا پهلوی رو میشناسین که در موردشون اظهار نظر میکنین؟ - مثل اینکه فراموش کردین که تاریخ خوندم و درس میدم. من 54 سالمه. بیشتر سن من اختصاص داده شده به معماری و بناهای تاریخی اسلامی. جزوات و کتاب های مختلفی هم در این باب منتشر کردم. کشور شما رو هم کاملا میشناسم . محله و شهرهای تاریخی و باستانی بی نظیرش رو به یاد دارم. پس رضا پهلوی رو هم خوب میشناسم.رضا پهلوی فاسد بود. فرح دیبا هم هیچ گاه به فکر مردم نبود. چند نفر تحت نظارت و توسط ساواک کشته شدن؟ در این مورد حرف های زیادی برای گفتن دارم که الان متاسفانه ربطی با موضوعیت صحبت ما نداره. شاید در یه مصاحبه دیگه. - ممنون از شما. اما این صحبتی که شما الان در مورد این افراد گفتین ، بر اساس خواندن و مطالعه منابع فارسی و یا ترجمه شده به زبان های انگلیسی بوده؟ - نه اصلا. کتاب های بسیاری که در فرانسه و آمریکا حتی برزیل چاپ شدن. من زبان فارسی بلد نیستم. - بله. برگردیم به موضوع نامه. آقای انریکه عزیز به نظرتون چنین نامه ای با مشخصاتی که شما بهشون اشاره کردین چقدر میتونه موثر باشه؟ - راستش رو بگم؟ - بله حتما. ممنون میشم. -زیاد موثر نیست. میدونی چرا؟ ببین برای مردمی که به دنبال خبر، سیاست، مسائل روز، کسانی که به فکر دموکراسی، آزادی، آرامش و صلح هستن چنین نامه ها و نوشته هایی مهمه و صد در صد تاثیر گذاره. حرفی در این نیست. همون جوونهایی که مخاطب این نامه هستن خیلی هاشون دانشگاهی هستن و ذهنی دارن که دنبال کشف کردن، حرف زدن، سوال کردن، اعتراض کردن و پیشرفت کردن هستن. برای چنین افرادی تاثیر عمیقی رو پیش بینی می کنم. اما بقیه چی؟ بقیه مردم. قشر عادی جامعه که درصد بالایی از هر جامعه ای رو تشکیل میدن. هیچ وقت قدرت بلامناضع رسانه ها رو فراموش نکن. رسانه ای که در دست تو و من یا بخش خصوصی نیست. دست دولتهاست. پس نبایستی انتظار داشت که چنین پیام روشنگرانه و افشاگرانه آقای خامنه ای به راحتی به دست مخاطبانش برسه. به هیچ عنوان. مخصوصا کشورهایی که از لحاظ دیپلماتیک روابط خوبی با ایران ندارن. باز هم میگم تنها افرادی که مطلع هستن، به اینترنت و شبکه های اجتماعی دسترسی دارن و به دنبال موارد فوق هستن، از این نامه بهره میبرن و مطمئنا میتونن ازش الهام بگیرن. - صد در صد من هم موافق هستم. اما خوشبختانه این نامه با توجه به آمار رسمی با سرعت زیادی در شبکه های اجتماعی در حال بازنشر هست. آقای انریکه میدونم که خیلی سرتون شلوغه. بیش از این مزاحمتون نمیشم. در پایان اگر مطلبی هست درخدمتتون هستم. - خواهش میکنم. فقط دو مطلب. اول اینکه هفته بعد یعنی 11 دسامبر همایشی در مورد داعش، دلایل ظهورش و حامیان این گروهک تروریستی در برزیل برگزار خواهد شد که مسئولش هم من هستم. الان تصویر پوستر فراخوان اون رو هم برات ارسال میکنم.   - ممنون میشم هفته آینده خلاصه ای از این همایش رو در اختیار من بزارین. - بله حتما. و اما مورد دوم اینکه تصویر کیبورد لپتابم رو برات میفرستم تا علاقه من به ایران رو متوجه بشی. اینها استیکرهایی هست که خودم تهیه کردم و روی کیبوردم چسبوندم.   - بسیار عالی. ممنون از شما. پس پرچم برزیل کو؟ - میدونستم می پرسی. برزیل هم این سمته .   - بسیار ممنون از شما " هو انریکه" رئیس دانشکده تاریخ دانشگاه فدرال ریودوژانیرو و استاد تاریخ و نویسنده کتاب های "Desvelando o Poder" "پرده برداری از قدرت" و  "Tessituras da Memória" "تلاقی های خاطره" و کتابی در دو جلد در مورد تاریخ معماری مذهبی به نام "?Primeiro de Março: quantos séculos cabem numa rua" " یک خیابان چندین قرن را به یاد می آورد؟   گفتگو با زن آتش نشان آمریکایی در مورد نامه رهبری: آینده در مورد وضعیت موجود دنیا و نامه رهبر شما حرفها خواهد زد       آتش نشان آمریکایی اهل ریچموند ایالت ویرجینا خانم "کائه آسیما" با خبرنگار بین الملل تیتر یک در زمینه نامه رهبر انقلاب اسلامی به جوانان غربی، مصاحبه ای کوتاه داشته است که می خوانید:     - خانم کائه آسیما دفعه گذشته افتخار این رو داشتم که با شما مصاحبه ای با عنوان تنها زن آتش نشان در آمریکا مصاحبه ای داشته باشم که مورد اقبال گسترده ای در ایران به عنوان کشوری مسلمان قرار گرفت.   - بله دقیقا به خاطرم هست. حدود یک سال پیش بود.   - اما این بار موضوعیت این مصاحبه همونطور که در جریان هستین در مورد نامه رهبر ایران خطاب به جوانان غربی بعد از حملات تروریستی پاریس است.   - بله. نامه ای رو که برام فرستاده بودین رو خوندم. خیلی هم لذت بردم. حتی برای بسیاری از دوستانم هم فرستادم. نکات بسیار زیادی توی این نامه بود. من هم دعا میکنم تا از این رنج و عذابی که می کشیم درسی بگیریم و تجربه ای بشه برای فردایی بهتر. نه اینکه اینها به خاطره هایی تلخ توی ذهنمون تبدیل بشن. واقعا مسخرست، خیلی مضحکه که به قول رهبر شما در سرتاسر دنیا روزانه، ماهانه،سالانه با تعدادی چند برابر این همه کودک و نوزاد در کشورهای غیر آمریکایی و غیر اروپایی کشته میشن اما همیشه سکوت. شاید الان با تبلیغات رسانه های یه طورایی جمع و جورش کنن ولی مطمئن باشین آینده در این باره حرف ها خواهد زد. این دانه ایست که کاشته شده. تبدیل به درختی شده که ریشه در حماقت، نادانی، تکبر و غرور داره. مردمی که بچهاشون رو متقاعد کردن نسبت به بچه های دیگه در کشورهای غیر اروپایی و آمریکایی سر تر هستن. انها نسبت به بچه های اون کشورها که اغلب جهان سومی نیز نامیده میشن ارزش بیشتری دارن. چرا؟ فقط به این دلیل که توی آمریکا یا اروپا بدنیا اومدن؟   - درسته. نظر شما هم مثل خیلی از کارشناسان دیگه هست. اما راه حلش چیه؟   - خب با یه درخت مریض که کلش آلوده شده چیکار می کنن؟ یا با داروهای مخصوص درمانش می کنن یا اگر درمان نشد قطعش می کنن. مردم این کشورها مخصوصا آمریکا گمراه شدن. انگار که به یه روش خاصی بزرگ و تربیت شدن. انگار همونطور که گفتم از بقیه با ارزش ترن و بقیه باید در خدمت اینها باشن. باور کنین چنین حسی در بینشون هست.   مطلبی که داره اتفاق میوفته و هیچ کس به اون اهمیت نمیده وقایع فلسطینه. کشوری که عامل همه بدبختیهاش و گرفتاریهاش هیچ کس نیست جز اسرائیل. پس چرا هیچ کس مثل حملات تروریستی پاریس یا 11 سپتامبر اون رو پوشش خبری، تحلیلی و حتی عملیاتی مثل جنگ علیه تروریسم نداد؟ تنها چیزی که میدونم و گفتم اینکه تاریخ در آینده حرفهای زیادی برای گفتن داره. اینجا در آمریکا با وجود مشکلات اجتماعی و سیاسی که براتون گفتم، آدم های خوب هم پیدا میشه. انسان هایی که براشون انسانیت و صلح مهمه. برخی از سازمان های بشردوستانه خصوصی و خیریه کارهای زیادی هم کردن. اما سازمان های بزرگی مثل سازمان ملل یا سازمان های بشر دوستانه دولتی چی؟ تنها در مواردی کار می کنن و پافشاری دارن که براشون سود و منفعتی داشته باشه. در غیر این صورت اونها هم سازمان هایی به ظاهر دوستدار صلح و حقوق بشر هستن. در غیر این صورت ما تجاوز به سوریه، عراق، فلسطین، افغانستان و کشورهای دیگه رو نداشتیم. اما خب مردم به رقم شبکه های اجتماعی آگاه تر شدن. درسته در اونجاها هم محدودیت هایی هست. اما انتشار چنین نامه ای و بازنشر آن در شبکه های اجتماعی میتونه بسیار در هشیاری و بیداری مردم تاثیرگذار باشه.   - خانم آسیما بسیار ممنون از لطف شما در خصوص وقتی که به بنده دادین. توضیحات شما برای من جای سوال دیگه رو نزاشت.   - خواهش می کنم. مطمئن باشید که این نامه رو مورد انتشار قرار خواهیم داد.     تحلیلگر نیجریایی: نامه رهبر ایران سندی ارزشمند و کلمه‌کلمه آن مهم است   «هارون البیناوی» تحلیلگر و نویسنده نیجریایی، نامه دوم رهبر انقلاب اسلامی به جوانان غربی را «سندی ارزشمند» توصیف کرد. هارون از فعالان سیاسی در نیجریه، ساعتی پس از انتشار نامه دوم رهبری خطاب به جوانان غربی در خصوص این نامه، به گروه بین‌الملل فارس، گفت: من ابتدا در حال خلاصه کردن نامه بودم [تا آن را منتشر کنم] اما دیدم کلمه به کلمه آن مهم است و حق مطلب ادا نخواهد شد. این فعال نیجریایی گفت: این نامه کوتاه است اما موضوعات مهم و متعددی در آن ذکر شده که باید بدرستی به آن پرداخته شود. هارون درباره نحوه برخورد کشورهای عربی و واکنش آنان به این نامه گفت که «دولت‌های غربی مانند همیشه آن را نادیده می‌گیرند اما مردم در غرب مانند نامه اول از آن استقبال خواهند کرد». این تحلیلگر نیجریایی افزود: این نامه قلب مردم غرب را نشانه گرفته است. توجه کنید که این نامه را فقط جوانان نمی‌خوانند بلکه والدین آنان هم آن را مطالعه خواهند کرد. این تحولی مهم است و این وظیفه ماست که آن را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنیم تا به هدفش برسد. به گفته هارون «رسانه‌های جریان غالب هرگز این نامه را تبلیغ نمی‌کنند، در نهایت حداکثر کار آنان این است که بخش‌هایی از آن را که مورد علاقه‌شان است، جدا می‌کنند و حتی آن را در نقل، تحریف می‌کنند». هارون یحیی از فعالان سیاسی ساکن شهر کادونا در شمال نیجریه است که به هنگام انتشار نامه رهبری خطاب به جوانان غربی نیز فعالیت موثری در نشر نامه رهبری کرده است به طوری که صفحه فیسبوک او به دلیل همین نوع فعالیت‌ها مسدود شده است.       کهنه سرباز نیروی دریایی آمریکا: همه سخنرانی های رهبر جمهوری اسلامی ایران را خوانده ام     کن سو کیف کهنه سرباز ایرلندی الاصل نیروی دریایی آمریکا در گفتگو با خبرنگار بین الملل صبح توس،گفت: پایه های بنیادی دولت آمریکا بر دروغ و سیاست های دوگانه استوار شده است.   کهنه سرباز نیروی دریایی آمریکا با بیان اینکه اوباما رئیس جمهوری بیچاره است، افزود: برای من خیلی عجیب است که بعضی ها هنوز حرف های اوباما را باور می کنند، گفته های رؤسای جمهور آمریکا در طی سالها چیزی جز ریاکاری و دروغ نبوده است، البته در شکل گیری سیاست های دولت آمریکا، مردم، مدیران و حتی رییس جمهور آمریکا نقشی ندارند و این لابی های صهیونیستی هستند که خط مشی سیاست دولت آمریکا را مدیریت می کنند.   وی ادامه داد: رئیس جمهور آمریکا با وعده های انتخاباتی زیاد مردم آمریکا را برای انتخاب خود متقاعد کرد اما امروز اوبامای بیچاره آن قدر خود را زیر بار نفوذ لابی های صهیونیستی و هژیمونی صاحبان قدرت قرار داده است که بدون اجازه آن ها قادر به اتخاذ هیچ تصمیمی نیست.   این کهنه سرباز ارتش آمریکا درباره داستان فعالیت هایش در نیروی دریایی آمریکا گفت: من با انرژی زیادی وارد ارتش شدم و در مأموریت های زیادی شرکت می کردم و در تمام این مأموریت ها تصور می کردم که درحال محافظت از دنیا و مبارزه با افراد شرور هستم.   کن سو کیف اذعان کرد: وقتی جنایت های ارتش آمریکا در عراق و افغانستان و مظلومیت مردم بی گناه خاورمیانه را دیدم، پی بردم که افراد شرور جهان، نه در خاورمیانه بلکه در بدنه دولت آمریکا هستند.   کهنه سرباز ایرلندی الاصل نیروی دریایی آمریکا گفتمان حاکم بر ارتش آمریکا را احمقانه خواند و تصریح کرد: هالیوود با تولید فیلم هایی همچون تک تیزانداز آمریکایی (American Sniper) اذهان عمومی آمریکا را برای پذیرش جنایت های سربازان ارتش آماده می کند و طوری القا می کند که حضور تفنگداران آمریکایی در عراق و افغانستان یک حضور شجاعانه و قهرمانانه بوده است درحالی که این دکترین بیش از شجاعانه بودن، احمقانه است.   وی با یادآوری خاطرات خود از جنگ خلیج فارس اظهارداشت: من در نبرد خلیج فارس بر علیه سربازان ایرانی شرکت داشتم و پس از غرق شدن نفتکش بریجیتون و معطوف شدن توجه نیروی دریایی آمریکا به خطر مین های دریایی، همه سربازان و خدمه کشتی ها از ترس مین های ایرانی و فرورفتن در آبهای آزاد، لحظه ای خواب راحت نداشتند.   کن سو کیف ادامه داد: اگرچه درجنگ خلیج فارس، ایرانی ها برای اولین بار با ما درگیر شده بودند، اما هیچ کدام از سکانس های غرورآفرین فیلمهای هالیوودی اتفاق نیفتاد و همه ما تا لحظه خروج از خلیج فارس از بیم غرق شدن توسط مین های ایرانی آرامش نداشتیم.   این کهنه سرباز آمریکایی عدم وجود رهبران راستگو و سالم را بزرگترین مشکل آمریکا دانست و تاکید کرد: به زودی مردم آمریکا پی خواهند برد که دولتمردان چه دروغ هایی به آنها گفته اند و وقتی این اتفاق رخ بدهد، هیچ اطاعت پذیری ای از دولتمردان آمریکایی نخواهند داشت. مشکل ما عدم وجود رهبران و مدیران سالم است، ملت های دنیا نیاز به رهبرانی دارند که خود دچار فسادهای مالی و اخلاقی نباشند و دیگر به مردم دروغ نگویند.   وی در پایان با بیان اینکه متأسفانه در غرب سران کشورها دچار فساد و دوگانگی هستند، گفت: در بین کشورهای شاخص جهان، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که دارای رهبری خردمند و درستکار است، من اگرچه تابه حال رهبر ایران را از نزدیک ندیده ام اما به ایشان علاقه زیادی دارم و همه سخنرانی های ایشان را مطالعه کرده ام.   تحلیل نامه رهبری در گفتگو با اسلام شناس آمریکایی: اهمیت جوانان برای رهبر ایران بیش از نخبگان است/ نامه رهبری واقع‌گرایانه، مهربانانه و دیپلماتیک است         “کوین برت“اسلام‌شناس مسلمان آمریکایی، تحلیلگر سیاسی و از منتقدین برجسته جنگ با تروریسم گفتگو کرده است.  احساس خود را از خواندن نامه دوم رهبر ایران به جوانان غرب برای ما توصیف کنید. بسیار خوشحال شدم که رهبر ایران دوباره برای زمینه‌سازی یک گفتگوی صادقانه درباره سرچشمه اصلی تروریسمی که بار دیگر در پاریس شاهد آن بودیم، اقدام به برقراری ارتباط با جوانان غربی کرده است. نامه اول رهبر در ماه ژانویه، به عقیده من یک شاه‌کار بود برای ایجاد نتیجه‌ای مثبت از یک وضعیت بد.   آن وضعیت بد که هنوز هم هست، این است که حملات تروریستی نظیر آن‌چه در پاریس رخ داد، نتیجه سیاست‌های دولت‌های غربی هستند. همین دولت‌ها هستند که افراطی گیری در جهان اسلام را پرورش می‌دهند تا منجر به پیدایش گروه‌هایی مانند داعش شود و سپس آن گروه‌ها را آموزش می‌دهند و از آن‌ها حمایت می‌کنند. به عنوان مثال، داعش توسط متحدان غرب در منطقه ایجاد شد تا بتواند دولت بشار اسد را سرنگون کند.   رهبر ایران گفتگوی صادقانه با جوانان غربی را با دست گذاشتن روی نقاط اشتراک جوانان غربی با مسلمانان جهان آغاز کرده است، چون تروریسم جنایتی علیه تمام بشریت است، چه قربانیان آن فلسطینی باشند، چه سوری، چه عراقی و چه فرانسوی. همان‌طور که رهبر در نامه دوم خود هم اشاره می‌کند، مردم همه کشورهای دنیا وقتی یک انسان در هر نقطه‌ای از کره زمین به دلایل سیاسی کشته می‌شود، ناراحت می‌شوند.   رهبر با اشاره به همین دردهای مشترک تلاش کرده تا نشان دهد چه کسانی در حقیقت پشت این رنج‌ها و دردها هستند. دلیل این هم که به سراغ جوانان رفته این است که نسل‌های قبلی در غرب عمدتاً به‌رغم مواجهه با اطلاعات جدید، تمایلی به تغییر تفکرات و اعتقادات خود نشان نمی‌دهند.   امام جمعه واشنگتن تشریح کرد: نامه رهبر ایران به جوانان غربی مسائل را شفاف بیان کرد       امام جمعه واشنگتن به نامه رهبر انقلاب اسلامی به جوانان غربی اشاره کرد و گفت: نامه مذکور بسیار شفاف مسائل را بیان کرد و عالی بود.     وی در خصوص اینکه مخاطب این نامه جوانان غربی هستند گفت: نامه ای که اخیرا نوشته شد در راستای فهمیدن مخاطب آن از شرایط موجود نوشته شده و نویسنده آن نیز به درستی از شرایط سخن گفته است.   موسی در خصوص راهکار مقابله با اسلام هراسی در رسانه ها گفت: ما در این جنگ نا برابر باید با سلاح حقیقت به جنگ این دروغ ها برویم. باید نقاط تاریک ذهن مردم را روشن کنیم و از تمامی امکانات و تجهیزات که در اختیار جامعه اسلامی در این راستا استفاده شود تا بتوان حقیقت را در عمق اذهان ملت آمریکا نشاند.   وی خاطر نشان کرد: جنگ اصلی ما در حوزه رسانه ها خواهد بود.     پاسخ جمعی از جوانان منطقه بالکان به نامه رهبر معظم انقلاب   جمعی از جوانان منطقه بالکان نامه‌ای در پاسخ به نامه رهبر معظم انقلاب که چندی پیش خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نگارش شده بود، منتشر کردند. آنها نوشته‌اند: «نامه شما، پژواک صادقانه دردها، مشکلات و نیازهای کنونی ماست». به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در بوسنی، جمعی از جوانان منطقه بالکان، در نامه‌ای به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نامه ایشان را که چندی پیش خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نگارش شده بود، پاسخ دادند. متن این نامه به این شرح است: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛ با سلام، در دنیایی که حاکمیت یک‌طرفه نئولیبرالیسم به افزایش شکاف بین فقیر و غنی منجر شده است و غول‌های بزرگ رسانه‌ای گوش به فرمان سیاستمداران تمامیت‌خواه و استعمارگران دیروز، به‌دنبال تسخیر مغزها و قلب‌های جوانان هستند، بهترین راه ایجاد خودباوری و شناخت درست منطبق بر زمان و زمانه از ادیان الهی به‌خصوص دین مبین اسلام است که امروز از دو طرف تحت فشار و هجمه ناروا قرار گرفته است؛ از یک طرف توطئه اسلام‌هراسی و از طرف دیگر فتنه افراط‌گری و تکفیر. در چنین فضایی، پرواضح است که دیپلماسی معنوی رهبران دینی جوامع از طرق مختلف به‌خصوص انتشار پیام‌ها و نامه‌های سرگشاده با هدف آگاه‌سازی ملت‌ها و بیدارسازی وجدان اخلاقی سیاسیون در این خصوص می‌تواند نقشی بسیار بسزا و مؤثر ایفا کند که نامه تاریخی اخیر شما به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی درست در همین راستا تلقی می‌شود؛ نامه‌ای که پژواک صادقانه دردها، مشکلات و نیازهای کنونی ماست. تا آنجایی که ما می‌دانیم و باور داریم ادیان الهی و از جمله اسلام رحمانی ناب محمدی(ص) انسان‌ها را به حفظ حقوق و کرامت انسانی دعوت می‌کنند. مبارزه انبیای الهی علیه زورمندان و مستکبران تاریخ هرگز با ترویج نفرت‌پراکنی و وحشت‌افکنی بین مردم همراه نبوده است. اسلام دعوت به تعقل، اندیشه‌ورزی و جدال احسن می‌کند و نوید آزادی و عدالت و امنیت می‌دهد. بنابراین ما به‌خوبی می‌دانیم عملکرد وحشیانه و غیرقابل قبول جمعی مسلمان‌نمای افراطی آلت دست دشمنان بشریت، ربطی به اسلام و آموزه‌های اصیل دینی ندارد. ما معتقدیم گرایش‌های افراطی و تکفیری این گروه‌ها، محصول برداشت‌های ضدعقلانی و ضدعرفانی از اسلام است، و ما نه تنها از چنین جریان‌های ارتجاعی و خطرناک اعلام برائت می‌کنیم؛ بلکه تلاش خواهیم کرد با مطالعه منابع دست اول یعنی قرآن و سنت و سیره رسول خدا(ص) به شناخت و شناسایی بهتر اسلام اهتمام بورزیم؛ چرا که عمیقاً باور داریم که معرفی فرهنگ غنی و ناب اسلام بهترین راه برای جلوگیری و مقابله با گرایش‌های تکفیری و افراطی است. البته ما جوانان از نهادهای حکومتی و دینی‌مان مصرّانه می‌خواهیم تا راه را برای قرائت عقلانی و اعتدالی از اسلام و دین به‌طور کلی باز کنند و اجازه ندهند تندروی و افراط‌گری به درون مدارس اسلامی، دانشکده‌ها و خانه‌های ما راه بیابد. ما معتقدیم همزیستی فرهنگی و تمدنی اسلام و غرب در پناه رواداری و احترام به ارزش‌های اخلاقی و انسانی امکان‌پذیر است و بدون چنین همزیستی مسالمت‌آمیزی نمی‌توان از صلح و امنیت جهانی سخن به میان آورد. از این رو ما از مقام‌های دولتی و نهادهای غیردولتی می‌خواهیم تا فضا و عرصه اندیشه‌ورزی را برای شکوفایی اندیشه و خرد، عشق و برابری و عزت و احترام به کرامت انسانی، حقوق فردی و جمعی باز کنند. در نهایت اینکه به شما اطمینان می‌دهیم در واکنش به سیل پیش‌داوری‌ها و تبلیغات منفی شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آوریم و اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسیم و بشناسانیم و در این راه اجازه  نخواهیم داد دستهای آلوده پیدا و پنهان با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین ما و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی‌طرفانه را از ما سلب کنند. «جمعی از جوانان منطقه بالکان، مارس 2015» متن به زبان اصلی این نامه را در ادامه مشاهده می‌کنید: Pismo grupe maldih Balkana lideru Islamske Republike Iran, ajatollahu Hameneiju U svijetu u kojem je unilateralna prevlast neoliberalizma dovela do povećanja razlika među bogatim i siromašnim, u kojem veliki medijski magnati poslušno izvršavaju naloge totalitarnih političara i dojučerašnjih imperijalista, nastojeći ovladati umovima i srcima mladih ljudi, neophodno je raditi na samouvjerenosti te ispravnom i s vremenom uskalđenom  upoznavanju božanskih religija, posebno čiste vjere islama, vjere koja je danas sa dvije strane izložena pritiscima i nedostojnim napadanjima: s jedne strane zavjera islamofobije, a s druge strane fitna ekstremizma i tekfira (izopćenja vjerskih neistomišljenika)!! U takvoj tmosferi, jasno je da da „duhovna diplomatija“ religijskih vođa na različite načine može u ovom kontekstu odigrati veoma važnu i djelotvornu ulogu, posebno kroz emitovanje poruka, apela i otvorenih pisama s ciljem osvješćenja naroda i buđenja moralne savjesti kod političara. Vaše nedavno, istorijsko pismo mladima u Evropi i Americi razumijevamo upravo u tom kontekstu. To je pismo iskreni eho naše današnje  boli, naših  teškoća i potreba. Koliko mi znamo i kako mi vjerujemo, božanske religije, uključujući i islam, izvorni Muhammedov a.s., islam kao vjeru milosti, pozivaju ljude na poštivanje i čuvanje ljudskih prava i ljudskog dostojanstva. Borba Božijih vjerovjesnika protiv silnika na pozornici historije nikada nije bila praćena promovisanjem mržnje niti širenjem straha među ljudima. Islam poziva na razmišljanje, mudrost i lijepo sučeljavanje stavova; islam navješćuje slobodu, pravdu i sigurnost. Stoga, mi dobro znamo da divljačko, neprihvatljivo djelovanje grupe tobože muslimanskih ekstremista koji su oruđe u rukama neprijatelja čovječanstva, nema ničega zajedničkog s islamom i izvornim religijskim naukom. Vjerujemo da su ekstremističke i tekfirijske tendencije među takvim grupama proizvod jedne antirazumske i antiduhovne interpretacije islama. Mi se i na ovaj način ograđujemo od takvih retrogradnih i opasnih struja te ćemo učiniti dodatni napor da proučavanjem prvih izvora islama, dakle Kur'ana i sunneta, životne prakse Božijeg poslanika a.s. što bolje upoznamo i drugima predstavimo islam. Jer, duboko smo uvjereni da predstavljanje bogate i blistave islamske kulture i jeste najbolji način suprotstavljanja ekstremističkim i tekfirskim tendencijama. Naravno, od državnih i vjerskih institucija odlučno zahtijevamo da omoguće promociju razumske i umjerene interpretacije islama i religije uopće, te da ne dozvole da radikalizam i ekstremizam nađu put do naših vjerskih škola i fakulteta, ali i naših domova. Vjerujemo da je kulturna i civilizacijska koegzistencija islama i Zapada  u okrilju tolerancije i poštivanja moralnih i ljudskih vrijednosti itekako moguća. Bez takve miroljubive koegzistencije ne može se govoriti o svjetskom miru i sigurnosti. Stoga od vladinih i nevladinih institucija i zvaničnika očekujemo da otvore put slobodnom mišljenju i intelektualnom procvatu, put ljubavi, jednakosti, dostojanstva, poštivanja čovjekove časti, kao i individualnih i kolektivnih prava čovjeka.  Na kraju, uvjeravamo Vas da ćemo na poplavu predrasuda i negativne propagande odgovoriti direktnim i neposredovanim saznanjima o vjeri, da ćemo islam upoznavati i predstavljati na osnovu njegovih primarnih izvora, ne dozvoljavajući da javne i skrivene prljave ruke svojim opscenim i blesavim maskama naprave emocionalnu branu između nas i stvarnosti i tako nas liše mogućnosti nepristranog rasuđivanja. Grupa mladih Balkana, mart 2015.   واکنش کاربران عرب زبان به نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی   پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران خطاب به جوانان غربی با وجود تلاش رسانه‌های غرب در سانسور و بی اهمیت جلوه دادن آن، جای خود را در میان افکار عمومی پیدا کرده است. این نامه که حاوی بررسی مسائل و معضلات کنونی دنیا و عاملان اصلی نابسامی اوضاع جهانی است، با استقبال گسترده افکار عمومی مواجه شده است. سایت‌های منتشر کننده این پیام صدها مورد از نظرات کاربران را در تایید و حمایت از این نامه به خود می بیند.   شبکه اینترنتی العالم در گزارشی نظرات کاربران در صفحه فیس بوک خود را مورد بررسی قرار داده و نوشت که پس از انتشار ترجمه عربی بخشی از پیام رهبری که در آن فرموده‌اند "گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش زاییده اینگونه وصلتهای ناموفق با فرهنگهای وارداتی است" شمار قابل توجهی از مخاطبان آن را باز نشر داده و حمایت خود را از پیام رهبری اعلام کردند.   در کنار صدها کامنت و پیام تأیید و حمایت نوشته شده پایین این بخش از پیام مقام معظم رهبری، شماری از مخاطبان العالم اینگونه حمایت خود را ابراز داشتند:   یکی از کاربران به نام "حسن الشاعر" تأکید کرد: احسنت... به هدف زدید... این دقیقاً همان مشکلی است که جوامع عربی از آن رنج می‌برند.   حسن الشاعر افزود: برادران، ما باید پیام امام خامنه‌ای دامت برکاته را با دقت مطالعه کنیم ..   کاربری به نام "ماجد عبدالرازق" نوشت: از شما و جمهوری اسلامی ایران به‌دلیل کمک به همسایه خود عراق تشکر می‌کنیم... خداوند شما را حفظ کند.   کاربر دیگری به نام "عبدالله العراقی" تأکید کرد: از ایران می‌خواهم که نقش خود را در ایجاد آگاهی فکری و فرهنگی در عراق ایفا کند... .   احمد محلاوی هم نوشت: بله، ...واقعاً صحیح است... این سخن حق، آگاهانه و امانت دارانه است.   مخاطبان همچنین به بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی که در آن تأکید کرده‌اند: "اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه می‌گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیت پرهیز می‌کنند، یک خانوادۀ فلسطینی دهها سال است که حتّی در خانۀ خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست"؛ واکنش نشان داده و از آن استقبال کرده اند. شمار قابل‌توجهی از مخاطبان شبکه العالم از کشورهای مختلف عربی علاوه بر اعلام حمایت از سخنان رهبری آن را بازنشر داده‌اند. در کنار صدها کامنت و نظر منتشر شده از سوی مخاطبان عرب در حمایت از سخنان رهبر انقلاب، برخی از آنها جملات جالبی را نوشته‌اند:   "سلامی علی" نوشت: خداوند رهبری و ملت و کشور ایران را پاینده بدارد... همه از کمکها و حمایتهای ایران از انقلاب فلسطین و نوک پیکان مبارزه با رژیم صهیونیستی آگاهند.   "ستار التمیمی" تأکید کرد: حامی اول فلسطین، ایران است.   "خیری خلف" هم خاطرنشان کرد: ایران همواره در یاری رساندن به مظلوم پیشتاز بوده است.   "الحاج ابو عمار" نوشت: سید علی تنها حامی فلسطین و ملت آن است... این درحالی است که اعراب به خودشان مشغولند و به یکدیگر دشمنی می‌ورزند، و از همدیگر کینه به دل دارند ... یمن نمونه این رفتارها است.   بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب که در آن تأکید کرده‌اند: " لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه و افغانستان طیّ سال های متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد. نخست این که دنیای اسلام در ابعادی به مراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است، و دوم این که متأسفانه این خشونت‌ها همواره از طرف برخی از قدرت‌های بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثر حمایت شده است"، نیز مورد توجه ویژه مخاطبان بود.   "ولید اندلسی" در این رابطه نوشته است: این سخنان با معنا و حکیمانه، مواضع ملتهای غربی را علیه نظامهای آنان که تروریسم را ایجاد کرده‌اند و از آن پشتیبانی کردند، تغییر خواهد داد... لبیک یا خامنه‌ای.   "ابو قارمان الکردی" تأکید کرد: در رگهای آنان نفاق جاری است، زیرا آنان اهل کفر و نفاق هستند... سرورم شما پرچم حسین(ع) را برافراشته‌ای، خداوند شما را حفظ کند.   "نخیل البصره" نوشت: خواهید دید که این سخنان که معنای عمیقی دارند، آثاری بر جا خواهند گذاشت که برای مؤمنین مفید خواهد بود.   "اسعد التمیمی" هم خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب اسلامی ایران از هر فرصتی برای دفاع از ملتهای مظلوم استفاده می کنند... خداوند ایشان را حفظ کند و به ایشان طول عمر دهد.   "ناقب الشرف" تأکید کرد: این سخنان بسیار بزرگ و عمیق هستند... ایشان از واقعیتها و حقایق و مشکلات امت باخبرند.   "کلکامش علی علوش" خاطرنشان کرد: علمای بزرگ ما همواره به مشکلات ملتها توجه دارند... خدایا آنان را حفظ کن، زیرا آنان مایه سربلندی ما هستند.   "بیسان عبد" نوشت: خداوند شما را حفظ کند و به شما طول عمر بدهد، به ارتش عراق و بسیج مردمی کمک کند، از نیروهای ارتش ما در سوریه و برادران ما در ارتش یمن حمایت کند و از دلیران ایرانی در هر منطقه پشتیبانی فرماید... آمین.

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 4089
زمان انتشار: 6 دسامبر 2015
| |
نگاهی به موضوع امام مهدی در كلام اهل بيت (ع)

نگاهی به موضوع امام مهدی در كلام اهل بيت (ع)

اندیشه مهدویت و ظهور، یكى از اصیل ترین اندیشه هاى اسلامى است و بنیانگذار آن پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله است. آن حضرت، خود عقیده به ظهور حضرت مهدى (عج) را در جدول عقاید اسلامى قرار داد، به همین جهت، این موضوع به طور یكسان در منابع شیعه و سنى منعكس گردیده است. اهل بیت پیامبر علیهم السلام نیز این اندیشه و اعتقاد را در جامعه اسلامى تبلیغ كرده اند. مى توان ادعا كرد كه هیچ مسأله اسلامى همانند عقیده مهدویت و ظهور، از قطعیت و سابقه تاریخى برخوردار نیست. حضرت مهدى (عج) به عنوان دوازدهمین جانشین پیامبر صلى الله علیه و آله در روایات شیعه و سنى مطرح و معرفى شده است. این معرفى چنان دقیق و مشخص است كه قابل انطباق بر فرد دیگرى جز شخص آن حضرت نیست كه از فرزندان فاطمه علیها السلام و امام حسین علیه السلام و نام پدرش امام حسن عسكرى علیه السلام مى باشد. او آخرین حجت الهى از سلسله انبیا و اوصیاست كه با ظهورش جهان  را پر از عدل و داد مى سازد. او هم اكنون به عنوان یك امام زنده، ولى غایب، در روى زمین زندگى مى كند و در زمان پدرش و بعد از او در غیبت صغرى و كبرى مشاهده شده است. گفتار اهل بیت علیهم السلام درباره امامت مهدى (عج) 1- امیر مؤمنان علیه السلام - كمیل بن زیاد مى گوید: حضرت على علیه السلام دستم را گرفت و به سوى قبرستان كوفه برد. هنگامى كه به صحرا رسیدیم، آهى كشید و فرمود: ... آرى، هرگز زمین از كسى كه به حجت الهى قیام كند خالى نمى شود؛ خواه ظاهر باشد و آشكار یا ترسان و پنهان! تا دلایل و نشانه هاى روشن خداوند باطل نگردد، ولى آن ها چند نفرند و كجا هستند؟! سوگند به خدا، تعداد آنان كم و ارزش و مقامشان نزد خدا بسیار است ... آنان جانشینان خدا در روى زمین و دعوت كنندگان به دین او هستند. كلام امیر مؤمنان على علیه السلام در مورد «حجتِ ترسان و پنهان خدا» اشاره به امام غایب (عج) است. - عبدالعظیم حسنى از امام جواد علیه السلام و او از پدران گرامى اش از امیر مؤمنان علیه السلام این گونه نقل كرده است: قائم ما غیبتى طولانى خواهد داشت، شیعیانِ زمان غیبتش را همانند گله اى مى بینم كه دنبال چراگاه است، ولى آن را نمى یابد. آگاه باشید هر كدام از آنان بر دینش ثابت و استوار بماند و به خاطر طول غیبت قائم (ع) دلش سخت نگردد، روز قیامت با من و هم پایه من خواهد بود .... . 2- حضرت زهرا علیه السلام جابر بن عبدالله مى گوید: براى تبریك ولادت امام حسن علیه السلام نزد سرورم حضرت فاطمه علیها السلام رفتم، در دستش صحیفه اى از دُرّ سفید دیدم. عرض كردم: اى بهترین زنان عالم! این صحیفه چیست؟ فرمود: در این صحیفه نام امامان و پیشوایان از فرزندان من نوشته شده است. عرض كردم: ممكن است آن را به من دهید تا نگاه كنم؟ فرمود: اى جابر! اگر اشكال نداشت مى دادم، امّا جز پیامبر صلى الله علیه و آله یا وصى یا اهل بیت نبىّ نمى تواند به این لوح دست بزند. به تو اجازه مى دهم كه فقط به آن نگاه كنى. جابر مى گوید: نگاه كردم دیدم نام پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان و نام پدر و مادر هر كدام در آن نوشته شده است. مشخصات آخرین امام، عبارت بود از: ابوالقاسم م ح م د بن حسن، حجت خدا برآفریدگانش، مادرش كنیزى به نام نرجس است. 3- امام حسن علیه السلام ابو سعید مى گوید: امام حسن علیه السلام خطاب به مردم مى فرمود: ... آیا نمى دانید كه هر یك از ما بیعت طاغوت زمانش را بر گردن دارد جز قائم،  همان كسى كه روح خدا عیسى بن مریم پشت سرش به نماز مى ایستد. از این رو، خداوند ولادتش را پنهان خواهد كرد و شخص او از دیده ها غایب خواهد بود تا این كه قبل از خروج، بیعت كسى را بر گردن نداشته باشد. او نهمین از فرزندان حسین و فرزند سرور كنیزان است، خداوند عمرش را طولانى مى كند، سپس به قدرتش او را در سیماى جوان زیر چهل سال ظاهر مى كند تا همه بدانند خداوند بر هر كارى تواناست. 4- امام حسین علیه السلام عبدالرحمان بن ثابت مى گوید: امام حسین علیه السلام فرمود: دوازده نفر (امام و پیشوا) از ما اهل بیت است، نخستین آن ها امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام و آخرین شان نهمین از فرزندان من و قائم به حق است. خداوند زمین را بعد از مرگش   توسط او زنده مى كند و دین حق را به وسیله او بر تمام دین ها چیره مى گرداند، گرچه براى مشركان ناپسند باشد. او غیبتى خواهد داشت كه در آن گروهى از دینشان (از عقیده به امامت آن حضرت) برمى گردند و عده اى بر دینشان ثابت و استوار مى مانند؛ این گروه (توسط مخالفان) آزار مى شوند و به آنان گفته مى شود: اگر راست مى گویید، این وعده (ظهور مهدى) كى خواهد بود؟ آگاه باشید، آن ها كه در زمان غیبتش در برابر اذیت و آزار (مخالفان) صبر پیشه كنند (و از عقیده به امامت مهدى (عج) دست برندارند)، همانند كسانى اند كه در كنار رسول خدا صلى الله علیه و آله با شمشیر جهاد مى كردند. 5- امام سجاد علیه السلام سعید بن جبیر مى گوید: امام زین العابدین علیه السلام فرمود: ولادت قائم ما از مردم پوشیده مى ماند، به گونه اى كه تعدادى از مردم مى گویند: هنوز متولّد نشده است و آن (غیبت قائم و پوشیده بودن ولادتش) براى این است كه وقتى ظهوركرد، بیعت هیچ طاغوتى را بر گردن نداشته باشد. 6- امام محمد باقر علیه السلام محمد بن مسلم مى گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم كه فرمود: قائم ما (عج) با (ایجاد) بیم و هراس (در دل دشمنانش) یارى مى شود، به پیروزى تأیید مى گردد ... شعاع سطلنت و حكومتش به شرق و غرب زمین مى رسد، خداوند به وسیله او دینش را بر تمام دین ها پیروز مى كند، گرچه براى مشركان ناپسند باشد، خرابى ها از روى زمین برچیده شده و همه جا آباد شود، روح خدا عیسى بن مریم علیه السلام فرود آمده و پشت سرش نماز مى گزارد .... 7- امام صادق علیه السلام مَسْعَده مى گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم كه پیرمرد قد خمیده اى با عصا وارد شد و به آن حضرت سلام كرد. سپس دستش را بوسید و گریه كرد. امام صادق علیه السلام فرمود: پیرمرد چرا گریه مى كنى؟ او عرض كرد: فدایت شوم اى پسر رسول خدا صلى الله علیه و آله! صد سال است كه در انتظار قائم شما هستم؛ با خودم مى گویم این ماه ظهور مى كند، امسال مى آید، امّا سنّم بالا رفته و اجلم نزدیك شده و مى بینم براى شما اهل بیت حوادث ناخوشایندى رخ مى دهد، یا كشته مى شوید یا تبعید و آواره مى گردید، ولى دشمنانتان غالب و پیروزند؛ بنابراین چرا گریه نكنم. مسعده مى گوید: با شنیدن سخنان او چشمان امام صادق علیه السلام پر از اشك شد و فرمود: اى پیرمرد! اگر خداوند به تو عمرى دهد كه قائم ما را ببینى، در بهشت برین با ما خواهى بود و اگر قبل از آن مرگت رسید، روز قیامت با خاندان محمد صلى الله علیه و آله محشور خواهى شد ... اى پیرمرد! قائم ما، فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى است و موسى فرزند من است، ما دوازده نفر همه پاك و معصومیم ... اى پیرمرد! سوگند به خدا، اگر از دنیا فقط یك روز مانده باشد، خداوند آن را طولانى مى كند تا قائم ما اهل بیت خروج نماید .... 8- امام موسى كاظم علیه السلام یونس بن عبدالرحمان مى گوید: نزد امام موسى كاظم علیه السلام رفتم و عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! آیا قائم به حق تو هستى؟ فرمود: من قائم به حقم، اما آن قائمى كه زمین را از لوث وجود دشمنان خدا پاك مى كند و آن را از عدل و داد پر مى نماید، آن سان كه از ظلم و جور پر شده است، پنجمین از فرزندان من است كه غیبتى طولانى خواهد داشت .... 9- امام رضا علیه السلام رَیَّان بن صَلْت مى گوید: به امام رضا علیه السلام عرض كردم: آیا صاحب این امر تو هستى؟ فرمود: من صاحب امر هستم، امّا آن كس نیستم كه زمین را از عدل و داد پر مى كند، آن گونه كه از ستم پر شده است؛ چگونه من هم او باشم با ضعفى كه در اندامم مشاهده مى كنى، در حالى كه وقتى قائم خروج كند، در سن پیرمردان و در سیماى جوانان است، بدنى نیرومند دارد، به گونه اى كه قوى ترین درخت را مى تواند با دست از زمین بركند ... او چهارمین از فرزندان من است، خداوند او را از دیده ها مى پوشاند تا روزى كه آشكار شده، زمین را از عدل و داد پر كند، همان گونه كه از ظلم و جور پر شده است. 10- امام جواد علیه السلام عبدالعظیم حسنى گوید: به امام جواد علیه السلام عرض كردم: امیدوارم قائم خاندان محمد صلى الله علیه و آله شما باشى، همان كسى كه زمین را از عدل و داد پر مى كند، آن سان كه از ظلم و جور پر شده است. فرمود: اى ابوالقاسم! همه ما (امامان) قائم به امر خدا و هدایتگر مردم به سوى دینش هستیم، اما آن قائمى كه خداوند توسط او زمین را از لوث وجود كافران پاك مى گرداند و از عدل و داد پر مى نماید، كسى است كه ولادتش از مردم پوشیده مى ماند و شخص او از دیده ها پنهان مى شود و بر مردم حرام است نام (مخصوص) او را ببرند، او همنام و هم كنیه رسول خداست .... 11- امام هادى علیه السلام ابى  دُلْف مى گوید؛ از امام على النقى علیه السلام شنیدم كه فرمود: امام و پیشواى بعد از من فرزندم حسن است و بعد از او فرزندش قائم (عج) است، همان كسى كه زمین را از عدل و داد پر مى كند آن گونه كه از ظلم و جور پر شده است. 12- امام عسكرى علیه السلام موسى بغدادى مى گوید: از امام حسن عسكرى علیه السلام شنیدم كه فرمود: گویا شما را مى بینم كه در مورد جانشین بعد از من اختلاف دارید. آگاه باشید هر كه به امامان بعد از رسول خدا عقیده مند باشد، ولى امامت فرزندم را انكار نماید، همانند این است كه به نبوت تمام پیامبران و رسولان اقرار كند و منكر نبوت رسول خدا باشد (چنین فردى در حقیقت منكر همه پیامبران است)؛ زیرا پیروى از آخرین امام، مانند پیروى از اولین امام است و آن كه آخرین امام را انكار نماید، همانند این است كه اولین امام را منكر شده است. آگاه باشید، فرزندم غیبتى خواهد داشت كه مردم در آن (نسبت به امامتش) به شك مى افتند، جز آن ها كه خداوند حفظشان كند. گفتنى است كه روایات اهل بیت علیهم السلام در زمینه امامت حضرت مهدى (عج) فراوان و بیش از حد شمارش است؛ آنچه ذكر شد، نمونه اى مختصر، گویا و روشن است و تأمل در آن ها این مطلب را اثبات مى كند كه امامان علیهم السلام عنایت خاصى داشتند كه امامت حضرت مهدى (عج) در جامعه مطرح شود تا خاتمیت وصایت را اعلام كنند، آنان هم چنین از فتنه هایى كه ممكن است دامنگیر مردم زمان غیبت شود، خبر داده اند تا آنان هشیار گردند و فریب شیاطین جن و انس را نخورده و در امامت امام غایب (عج) تشكیك ننمایند. از این رو، هر بار كه شیعه اى به امام زمان خویش مراجعه و از ظهور حضرت مهدى (عج) سؤال مى كرد، آن امام با دلدارى او و بیان مطالبى در مورد آن حضرت موجب آرامش وى مى گردید و روحیه امید و انتظار را در وجود او تقویت مى كرد و با عبارات گوناگون، بر حتمیت و قطعیت ظهور حضرت حجت (عج) تأكید مى ورزید. تمام سؤال و جواب ها حكایت از این دارد كه شیعه همواره در انتظار ظهور روزشمارى مى كرده و این خود قطعیت مسأله مهدویت و ظهور را در فرهنگ و اندیشه مردم نشان مى دهد. در بیشتر روایات مربوط به حضرت مهدى (عج) بر این مطلب تأكید شده كه گسترش عدل و داد در روى زمین، پس از ظهور آن حضرت است؛ همان چیزى كه جامعه بشرى همیشه تشنه آن بوده و تبهكاران و ستمكاران، تنها شعار آن را سر داده اند. امامان علیهم السلام با تأكید بر این كه عدل و داد توسط حضرت مهدى (عج) در پهنه گیتى مستقر خواهد شد، به ما گوشزد كرده اند كه استقرار عدل و داد درتمام گیتى از كسى غیراز امام عصر (عج) ساخته نیست و توانایى هاى روحى اى كه خداوند در وجود آن حضرت نهاده، در حدّى است كه مى تواند رهبرى جهان را به دست گرفته، عدالت را در تمام گیتى گسترش دهد و چه بسا مردم جهان نیز طى قرن ها تجربه به این مطلب برسند كه تحقق عدالت واقعى جز از یك رهبر الهى بر نمى آید كه این خود موجب سرخوردگى آنان از رهبران فاسدشان گردیده، از روى اضطرار و بیچارگى دست به سوى آسمان دراز كنند و از خداوند مدد جویند و این خود گامى دیگر در تحقق شرایط ظهور باشد. پی نوشت: على نورى، على رضا، شناخت حضرت مهدى (عج)، 1جلد، زمزم هدایت - قم، چاپ: سوم، 1385. نهج البلاغه، فیض الاسلام، حكمت 139. بحارالانوار، ج 51، ص 109. على نورى، على رضا، شناخت حضرت مهدى (عج)، 1جلد، زمزم هدایت - قم، چاپ: سوم، 1385. كمال الدین و تمام النعمه، ج 2- 1، ص 307. هر یك از امامان ما، در عصر خود در شرایطى زندگى مى كردند كه طاغوتى رهبرى جامعه رابه دست داشت، امّا وقتى امام غایب علیه السلام ظهور كند، تمام رهبران فاسد را نابود مى كند و خود زمام رهبرى جهان را به دست مى گیرد؛ از این رو، بیعت هیچ فرمانروایى بر گردن آن حضرت نیست. بحارالانوار، ج 51، ص 132. 8در گمراهى مردم مرگ و در هدایتشان حیات و زندگى است. منتخب الاثر، ص 205. بحارالانوار، ج 51، ص 135. منتخب الاثر، ص 292. منتخب الاثر، ص 254. بحارالانوار، ج 51، ص 151. منتخب الاثر، ص 221. منتخب الاثر، ص 286. همان، ص 225. منتخب الاثر، ص 226.   گرداوری:صدراله زین العبادی-كارشناس ارشدتاریخ تشیع

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه پرسش: 4044
22 نوامبر 2015
| |
پرسش 3.
پاسخ:

منبع:

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ،

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed