اسم من نیک وی آچیچ است. من بیست و هفت سال دارم. من بدون دست و پا به دنیا آمدم، اما هرگز در حصارِ شرایط خود نماندم. من به سراسر دنیا سفر میکنم و به میلیونها نفر الهام میبخشم تا با ایمان، امید، عشق و شجاعت خویش بر ناملایمات زندگی چیره شوند و به آرزوهای خود برسند. در این کتاب، من تجربههای خویش را در مواجهه با مشکلات و موانع زندگی با شما در میان میگذارم. بعضی از این مشکلات و موانع، خاص من بودهاند، اما بسیاری از آنها به همه مربوط میشود. هدف من آن است که شما را تشویق کنم تا بر دشواریهای زندگی خویش چیره شوید تا بتوانید هدف زندگی خویش را بیابید و به راهی گام بگذارید که به یک زندگی مضحک عالی منتهی میشود.
هر فصل این کتاب به خصلتهای مطرح شده اختصاص دارد، و برای هر یک، توضیحی ارائه شده که امیدوارم بتوانی در سفر زندگیات از آن استفاده کنی و به خوبی و زیبایی و کامیابی برسی.
گزیدهای از عناوین کتاب:
- اگر در زندگی تو معجزه ای رخ نمیدهد؛
- نه دست، نه پا، و نه محدودیت؛
- ریشه در خاکی تازه؛
- رسالت تو بخشش است.
