www.montazer.ir
یک‌شنبه 22 سپتامبر 2024
شناسه مطلب: 1251
زمان انتشار: 20 دسامبر 2014
شرح خطبه توحیدی امام رضا(ع) (3)- فراز شانزدهم تا هجدهم

سومین کارگاه آموزشی توحید - اردوی نسیم حیات (3)

شرح خطبه توحیدی امام رضا(ع) (3)- فراز شانزدهم تا هجدهم

در کسبِ تمام رشته های علمی و غیرعلمی، اصالت و ارزش یک علم آموز، به استادی است که در خدمت او شاگردی می کند. هرچقدر این استاد از مهارت بالاتری برخوردار باشد، به یقین می تواند شاگردان بهتر و اصیل تری تربیت نماید.

کسب علوم الهی و رسیدن به بینش صحیح و معرفت عمیق نیز از این قاعده ی کلی مستثنی نیست. «الله» به عنوان کمال مطلق بی نهایت والاترین مربی (ربّ) انسان هایی است که با دستان خویش و علم مطلقش خلق نموده است. آیا برای کسب اسماء خداوند و رسیدن به مهارتِ عمیق ذاتی در این اسماء استادی بالاتر از صاحب این اسماء هست که بتوان به او پناه برد؟

به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه اول «شرح خطبه امام رضاع (3)»، استاد محمد شجاعی به شروع بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:

عوامل تأثیرگذار بر رفتار انسان

در مباحث گذشته آموختیم که تمام آنچه که به عنوان رفتار از ما صادر می شود، مبتنی بر ورودی هایی است که در سالهای عمرمان کسب کردیم و امروز باطن ما را ساخته اند. باطن پاک، ظهورات صحیح و باطن ناسالم، ظهورات نادرست دارد. اما نکته ی مهم تر آن است که همین ظهوراتِ صادر شده از سوی ما، دوباره به باطن ما بازگشته و به آن شکل می دهد. بنابراین می توان این رابطه را اینگونه بیان نمود که؛ «ورودی های انسان، باطن او را می سازند، باطن او، نوع خروجی هایش (رفتارهایش) را تعیین می کند، و همین رفتارها و ظهورات دوباره به باطن بازگشته و بر آن تأثیر می گذارند. به همین علت است که دو عاملِ اساسیِ رستگاری انسانها، «علم» و «عمل صالح» در کنار هم می باشند.

 

انواع نعمت های خداوند

نعمات خداوند شامل دو دسته می باشند: نعمات مقدماتی و نعمت های حقیقی.

برای درک جمله ی بالا به مثال زیر توجه کنید:

مثال اول: هدف پدر و مادری که با زحمات بسیار، تمام مقدماتِ تحصیل را برای فرزند خویش مهیا می سازند، آن است که او بتواند علومِ مختلف را کسب نموده و در این امر موفق باشد. با یک نگاه می توان دریافت که تمام آنچه به عنوان شرایط تحصیل برای این فرزند مهیا شده، از قبیل مدرسه ی خوب و معلمان با تجربه، ابزار آلات تحصیلی و ... جزء نعمت های مقدماتی هستند که فرزندِ این والدین را به سمت کسب علم که همان نعمت حقیقی است، سوق می دهند. بنابراین آنچه که والدین و معلمان را به رضایت می رساند. موفقیت فرزند در کسب علم است که در غیرِ اینصورت، تمام زحماتِ دیگران بی ارزش خواهند بود.

مثال دوم: باغداری که انواع مراقبت ها را برای رسیدن به محصولات عالی بکار برده است، با دیدن صحنه ای از باغ خویش که هیچ حاصلی نداشته، تمام زحمات و سرمایه گذاری هایش را از دست رفته می بیند!!!

پس طبق دو مثال بالا در می یابیم که نعمت های مقدماتی در صورتی ارزشمند و صاحب اعتبارند که بتوانند هدف اصلی با همان نعمت حقیقی را تولید نمایند. در غیر اینصورت به خودی خود فاقد ارزش می باشند.

 

نعمت های حقیقی و مقدماتی از دیدگاه خداوند

در تشریفات عظیمی که خداوند برای نزول انسان به دنیا ترتیب داده است نیز، وضع به همین منوال است. تمام آنچه که خداوند تنها برای یک انسان خلق نموده تا به دنیا بیاید و مدتی عمر نموده و به ملکوت بازگردد، نعمت های مقدماتی به شمار می روند. و آنچه که به تمام این نعمت های مقدماتی ارزش و اعتبار می بخشد، میزان شباهتی است که انسان در پایان مسیر به خالقش یافته است، یعنی آن سطحی از کمالِ خداوند که انسان توانسته آن را تحصیل نماید.

شباهت به خداوند و یا تخلق به اسماء او به این معناست که انسان بتواند اسمی را در باطن خویش وارد نموده و تثبیت کند، یعنی آن اسم از وجود او ظهور کرده و در واقع جزء دارایی های او گردد. تمام عبادات (نماز، روزه، حج، خمس، و...) و تمام اعمال صالح، تنها مقدمه ای برای رسیدن انسان به مقام با شکوه انسانیت می باشد. نزول انسان به زمین از آن جهت ارزشمند می باشد که انسان بتواند در پیچ و خم مسائل و گرفتاری های زندگی و یا حتی از لابه لای نعمت ها و لحظه های آرام و شاد، اسماء خداوند را دریافت نموده و آن را در باطن خویش تثبیت نماید.

به اسامی زیر دقت کنید؛ مهندس، نقاش، نجار، پزشک، کفاش و ...

این واژه ها به انسان هایی اطلاق می شود که در رشته ای خاص، تلاش نموده؛ زحمت های بسیاری را متحمل شده و صاحب مهارت های خاصی شده اند تا هر یک از اسامی بالا به آنها منسوب گردد.

بنابراین تمام جریانِ زندگی، اساساً یک بهانه (نعمت مقدماتی) است برای آنکه ما بتوانیم حداقل تعدادی از اسامیِ خداوند را کسب نموده و در آنها به مهارت برسیم، یعنی آن اسماء جزء ذاتِ ما شوند. به طوریکه بعد از گذشت مدت زمانی، بتوان گفت؛ فلان شخص کریم است، غفور است، جواد است و ...

همانطور که بعد از طی دوره هایی می توانیم ادعا کنیم که فلان شخص نقاش است، مهندس است، خیاط است و ...

 

الله، برترین استاد آموزش جهان بینی صحیح

انسان ها براساس بینش و بصیرت شان نسبت به جهان هستی (جهان بینی) و دریافتی که از نظام عالم دارند، انتخاب‌ها، ارتباطات، رفتار و افکارشان را تنظیم می کنند. بنابراین هر نگاه نادرست به جهان، قطعاً چهار مرحله ی ذکر شده را دچار اشتباه می کند.

منظور از نگاه درست، همان معرفت عمیق و صحیحی است که ما موظفیم برای انسان زیستن به آن دست پیدا کنیم، چرا که بدون یک جهان بینی صحیح، تمام نعمت های مقدماتی پیرامون ما، ارزشی نخواهند داشت.

در کسبِ تمام رشته های علمی و غیرعلمی، اصالت و ارزش یک علم آموز، به استادی است که در خدمت او شاگردی می کند. هرچقدر این استاد از مهارت بالاتری برخوردار باشد، به یقین می تواند شاگردان بهتر و اصیل تری تربیت نماید.

کسب علوم الهی و رسیدن به بینش صحیح و معرفت عمیق نیز از این قاعده ی کلی مستثنی نیست. «الله» به عنوان کمال مطلق بی نهایت والاترین مربی (ربّ) انسان هایی است که با دستان خویش و علم مطلقش خلق نموده است. آیا برای کسب اسماء خداوند و رسیدن به مهارتِ عمیق ذاتی در این اسماء استادی بالاتر از صاحب این اسماء هست که بتوان به او پناه برد؟

 

عمر کوتاه دنیا، فرصتی طلایی برای رسیدن به نعمت حقیقی

همانگونه که رحم مادر برای جنین، قابلیت کسب اندام های گوناگون را دارد، رحم دنیا نیز برای انسان ها، قابلیت کسب کمالات انسانی را داراست. اما انسانی که در این دنیا از سعی و تلاش برای تشبه به پروردگارش و رسیدن به اوج قله های انسانی سرباز زده است، در واقع دورانی طلایی و قابل استفاده را از دست داده است و ناچاراً باید به محض ورود به برزخ، مسیرهای بسیار طولانی تر و پر زحمت تر را طی نماید. و چه بسا با به همراه بردن نواقص و عیوبِ اخلاقی و روحی، گرفتارِ درمانهای برزخی توسط آتش دوزخ شود.

 

چراغ های راهنمایی در مسیر بازگشت

خداوند حکیم، برای هدایت صحیح و سریع ما در مسیر بازگشت به سوی الله (قوس صعود)، در روی زمین، چراغ های راهنمایی قرار داده است. ما جز به مدد آنها، هرگز نمی توانیم راه رسیدن به کمال را به سلامت طی کنیم. راهنمایان ما انسانهایی هستند که تجلی کاملِ خداوند بر روی زمین می باشند؛ تجلی کاملِ علم او، تجلی کامل هدایتگری او، تجلی کامل قدرت او، تجلی کامل حلم او و ... فقط در قالب یک انسان.

فقط و فقط ارتباط با این نمایندگانِ آسمانی در روی زمین است که می تواند انسان را به سوی الله و تشبّه به او رهنمون شده و از انحرافات این جاده دور نگه دارد.

نکته ی مهم آن است که فراموش نکنیم؛ تنها وجودِ صاحب ذات، خداوند است و بقیه ی مخلوقات، از او وجود گرفته اند و به خودی خود ذاتی ندارند. اینکه می گوییم معصومین، مَثَلِ اعلای خداوند می باشند؛ منظور مَثَلِ ظهوری پروردگار است، نه ذاتی. به این معنا که خداوند بصورت کامل و با تمام اسماء خویش در معصومین تجلی نموده است. پس معصومین به خودی خود، هیچ ذاتی ندارند و تنها ظهوری تام از پروردگارشان می باشند که به محض اراده ی خداوند، تمامِ این ظهورات از آنها سلب خواهد شد.

معصومین با نظر و عنایت خداوند و انتساب به او، صاحبِ مقامات عالی می باشند و بدون انتساب و ظهور، هرگز معصومیت و چنین توانایی هایی نخواهند داشت. بنابراین بسیار واضح و روشن است که مدد خواستن از معصومین و توسل به ایشان، هرگز به معنای شریک قرار دادن برای خدا نبوده و در واقع اثباتِ توحید می باشد.

در زیارت رجبیه می خوانیم؛ لا فرق بینک و بینهم، الاّ انّهم عبادک. هیچ فرقی بین تو و اهل بیت نیست مگر آنکه آنها بندگان تو (مخلوقات و صنائع تو) هستند.

 

منابعِ سوالات آخرتی

ما برای کسبِ تمام آنچه که در آخرت به آن نیازمندیم، باید سعی خود را معطوف دو هدف زیر نماییم؛

1-    تشابه به خداوند در علم

2-    تشابه به خداوند در عمل

هیچ راهی وجود ندارد جز آنکه برای تشبه به خدا در این دو بخش، تنها او را به عنوان یک مربی کار آزموده پذیرفته و اطلاعات و قوانین مربوط را از او دریافت نماییم. این ربّ عظیم، تمام فرمول های کلی و جزئیِ لازم را به دو وسیله در اختیار ما قرار داده است:

انّی تارکٌ فیکم الثّقلین؛ کتاب الله و عترتی ... (رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»)

1-    کتاب خداوند

2-    خاندان پیامبر که راهنمایان معصوم و تجلیات کامل خداوند در زمینند.

کسی سریعتر و بیشتر در مسیر تشبه به خداوند پیشرفت خواهد کرد که مقاومتش در برابر اجرایِ قوانینِ این مسیر تشبه به خداوند پیشرفت خواهد کرد که مقاومتش در برابر اجرایِ قوانینِ این مسیر کمتر بوده و بدون توجه به قالب های زمینی، بی چون و چرا تبعیت و حرکت نماید.

فراموش نکنیم که جنسِ حقیقی ما روح الله است (نفخت فیه من روحی) و قالب هایی که برای تک تک ما در زمین طراحی شده (جنسیت ها، شغل ها، موقعیت های اجتماعی، انواع پوشش ها و ...) همه و همه ابزارهایی هستند که باید در جهتِ حرکت ما، به سوی مقصدِ اصلی یاریمان کنند، در غیر اینصورت تنها به عنوان موانع رشد ما محسوب شده و جز جهنم ارمغانی برایمان نخواهد داشت.

شکستن قالب ها به معنای نگاه صحیح به قالب به عنوان یک نعمت مقدماتی رساننده راه برایِ شبیه شدن است.

مراقب باشیم تا انتخاب ها و ارتباطاتمان را براساس قالب های زمینی مان تنظیم نکنیم، بلکه تنها و تنها الله محوری (یعنی تشبه به خدا در علم و عمل) منشأ هر انتخابی برای ما باشد، که تنها این نگاه، زمینه ی اوج و عروج ما خواهد بود.

حال با توجه به اینکه منابع سؤالات آخرتی ما در نزد قرآن و معصومین است، ما باید در دو بخش زیر فعالیت نموده تا در علم و عمل آماده ی پاسخ به این سؤالات شویم:

1-    کار علمی و تحقیقاتی برای شناخت بیشتر آنها و افزایش سطح معرفتی مان

2-    عمل کردن به آموخته ها و دروسی که از سیره ی معصومین «علیهم‌السلام» می گیریم.

افزایش سطح معرفتی، قطعاً انسان را با نظام حقیقیِ عالم هماهنگ نموده، از قالب هایش بیرون آورده و به سمتِ کسب نعمت حقیقی (تشبه به پروردگار) سوق می دهد.

 

قالب های مقدس

گفتیم که انواع عبادت ها نیز، یک نعمت مقدماتی برای رسیدن انسان به مقصد محسوب می شوند. عبادات نیز مانند تمام قالب های دیگر، هم می توانند انسان را به سمت پاکی و نور هدایت کنند و هم می توانند به نوعی از موانع رشد به حساب آیند. اگر تداومِ عبادت ها و توفیق مداوم در آنها، انسان را به غرور کشانده و به خودبینی (عُجب) برسانند. قطعاً دیگر نورانیتی با خود به همراه ندارند.

اولین قدم در مسیر حرکت به سوی خداوند ترک گناه است. ترک گناه نیمی از مسیر بازگشتِ ما را شامل می شود که رشدِ بسیار فزاینده ای به انسان داده و نورانیت و قدرت را در باطن او تولید می کند. اما آیا ظرفیتِ پذیرش این نور و قدرت در انسان وجود دارد؟

به محض ترک گناه داستان کشفیات، الهامات، رؤیاهای زیبا و صادق و ... آغاز می شود، که در واقع خودِ این جریانات قالبِ جدیدی برای این انسان به شمار می آیند. انسان زیرک کسی است که گرفتار این قالب ها نشده و در میدان مبارزه ی عظیم تری که از این پس برایش مهیا می شود؛ پیروز میدان باشد. میدانِ مبارزه با حملاتِ از سمت راست شیطان که عُجب، بالاترین آنهاست.

کاملاً مراقب باشیم که فراموشمان نشود؛ نورانیت ما تنها از خداست. و هر چه بیشتر به سوی او پیش می رویم، نوری که از او می گیریم، بیشتر خواهد بود. پس ما چیزی از خودمان نداریم که سبب غرور و ادعایمان گردد. به فرض اگر به کمالی هم دست یافتیم، اصلِ کمال از اوست، که فقط آیینه ی تطهیر شده ی وجود ما، آنرا به نمایش گذاشته است. عُجب می تواند این آیینه را دوباره تیره و کِدِر گردانیده و تجلیِ کمالات پروردگار را از آیینه ی باطن ما حذف نماید.

ترک گناه، اصلی ترین و اولین وظیفه ی ما برای طهارتِ باطن است که قرار است که نورِ پروردگارش را جذب نموده و منعکس نماید. مراقب باشیم ترس از عُجب ما را از عبادات و کسب معرفت باز ندارد. با توکل به خداوند و نگاهی که همواره به دستانِ اوست و دستانی که همه ی کمالات را از او می گیرد، و افکاری که هیچ کمالی را به خود نسبت نمی دهد، به آسانی می توان با عُجب، مبارزه نمود.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed