فراز دوازدهم؛
در این فراز، امام رضا «علیهالسلام» 6 سؤال جاهلانه و شیطانی را که ممکن است به عقل هر انسانی خطور کند، برمیشمرد. بنابراین با حذف این گونه ابهامات، قطعاً عقل شفافتری را برای خویش رقم خواهیم زد.
«و من قال کیف، فقد شبّهه، و من قال لم، فقد علّله، و من قال متی فقد وقّته، و من قال منم فقد ضمّنه، و من قال الام، فقد نّهاه، و من قال حتّام فقد غیّاه، و من غیّاه، فقد غایاه.»؛ هرکس گفت: «چگونه است» وی را تشبیه کرد و هر کسی گفت: «چرا» برای او علت قائل شده است. آنکه گفت: «کی» او را زمانمند ساخت و هرکس که گفت: «در چه چیز» او را در ضمن چیز دیگری قرار داده است. و هرکس او را متناهی شمرد برای او پایانی در نظر گرفته است.
1- برای فهم کیفیت و چگونگی خداوند، باید او را به تجلیات محدودش تشبیه کرد. درست مثل مثال قبل، آیا میتوان خصوصیات صاحبِ یک صوت را به ویژگی همان صوت نسبت داد؟ این سوال از پایه نادرست و بیاساس میباشد.
2- برای پاسخ به این پرسش که «خداوند چرا وجود دارد؟» باید خداوند را معلول فرض نموده و برایش علت بیاوریم، آیا خارج از وجودِ نامحدود خداوند، موجودی وجود داشتهاست که به علتی او را خلق کردهباشد.
3- یک وجود نامحدود، در حیطهی زمانی محدود جا نمیگیرد. پس زمانمند کردن موجودی نامحدود، اساساً اشتباه میباشد.
4- این پرسش که خداوند «در چیست؟» حاکی از مکانِ مخصوص خداوند است. و باز هم یک وجود نامحدود در مکان محدود، جا نمیگیرد.
5- پرسش از اینکه وجود خداوند تا کی هست، نیز متناهی دانستن اوست. متناهی دانستن یک وجود نامتناهی نیز از پایه اشتباه است.
6- پرسش از پایان مقصد خدا نیز به آن دلیل که تنها موجود محدود میتواند پایان داشتهباشد، غلط میباشد. غایت، مقصد و طرفی است مشخص که موجودِ محدود به سوی آن در حرکت است.
تفکر و حذف ابهامات جاهلانه
امیرالمؤمنین «علیه السلام» میفرمایند: «لا عباده کالتفکر فی صنعه الله عزوجل»؛ هیچ عبادتی مانند تفکر در آفرینش خداوند نیست. امالی طوسی، ص 146
بدون تفکر در ساختههای خداوند و با اکتفا بر مطالعات عقیدتی و الهی، هرگز نمیتوان مسیر معرفت را کامل و دقیق پیمود. هر اندازه قدرتِ ایمان در شخصی افزایش یافته و سطح معرفتیاش بالاتر میرود، نگاهِ ریزبین او به طبیعت و در نتیجه تحقیقاتش در ساختههای پروردگار افزایش مییابد. «تفکر» در نگاهِ پیشوایان معصوم ما، چنان ارزشمند است که امام علی «علیه السلام» میفرمایند: «افضل العباده، إدمان»؛ برترین عبادت اندیشیدن مداوم است. (کافی، ج ۲، ص 55)
البته صنایع خداوند نیز به سه دسته تقسیم میشوند که میتوان از راه مطالعه و تحقق و تفکر در آنها، به عقل شفافتری رسید.
1- بیرون از وجود انسان
2- در وجود انسان
3- تاریخ و مطالعهی آثار دلایلی و ربوبی خدا در سیر زندگی گذشتگان.
حجاب عادت، بزرگترین مانعِ تفکر و کسب عقل شفاف
بزرگترین مانع تفکر در صنایع خدا و عدم نگاه صحیح و دقیق به جهان، حجابِ عادت است؛ عادی شدن محیط اطراف ما، پردهای بر روی دیدگانمان انداخته است که اگر آنرا از میان برداریم، قطعاً هر نگاه ما به عالم هستی، رؤیت حق و معراج به آغوش پروردگار خواهد بود، نگاهِ ما اگر با تفکر همراه شود، میتواند آرام آرام حجاب عادت را از مقابل دیدگانمان حذف نماید. انسانی که نظام رؤیتش به طبیعت اصلاح نشود، به یقین نظام رؤیاهایش نیز اصلاح نشده و باب رؤیاهای راهگشا و نورانی برایش گشوده نخواهد شد.
رؤیتهای خوب همراه با تمرکز و تفکر، درهای قلوب ما را به سوی غیب خواهند گشود. در واقع اصلاح نظام رؤیت انسان به جهان، راهی میان بُر است در مسیر کسب کمالات انسانی، از این راه میتوان کارهایی را انجام داد و یا به مقاماتی رسید که در نظر اول، بسیار دشوار و یا غیر ممکن به نظر میرسیدند.
پیشتر گفتیم که نگاههای ما، افکار ما را میسازند، و افکار ما، انتخابها، ارتباطها و رفتارهایمان را. بنابراین بسیار روشن است که نگاه صحیح در نهایت، تمامِ زندگی ما را اصلاح خواهد کرد. پس درگیرشدن و مبارزه با تمامِ عادات غلط، که مهمترینشان عادتِ رؤیتِ نادرستِ جهان هستی است، میتواند انسان را حتی به عالیترین درجاتِ انسانی برساند.
امیرالمؤمنین «علیه السلام» میفرمایند: درک نمیکند درجات را، کسی که مطیع عادتهایش است.
و در جای دیگر میفرمایند: «الفضیله؛ غلبه العاده»؛ فضیلت آن است که انسان بتواند بر عادتهایش غلبه کند. (غررالحکم، ص 322)
عادات ما، دشمنانی هستند که اگر با آنها مبارزه نکنیم، قطعاً ما را به اسارت خویش درخواهند آورد. فراموش نکنیم که: باید عادتها را تغییر دهیم، تا طاعتها بر ما آسان شوند.
چند هشدار قرآن برای اهل غفلت
خداوند حکیم در قرآن، چند هشدار تند برای انسانهایی که خوب نگاه نمیکنند و یا خوب فکر نمیکنند، دارد؛
1- «أم تحسبُ انّ اکثرهم یسمعون او یعقلون، ان هم الا کالانعام، بل هم اضلّ سبیلا»؛ آیا میپنداری که اکثر این کافران حرفی میشنوند یا فکر و تعقلی دارند، حاشا اینان در بیعقلی بس مانند چهارپایانند بلکه نادان و گمراهتر. (سوره فرقان، آیه 44)
2- «أریتَ من اتّخذ الهه هواه، أفانت تکون علیه وکیلا»؛ (ای رسول) دید حال آنکس که هوای نفسش را خدای خود ساخت، آیا تو حافظ و نگهبان او از هلاکت میتوانی باشی. (سوره فرقان، آیه 43)
3- « و ما کان لنفس ان تؤمن الا باذن الله، و یجعل الرّجس علی الذین لا یعقلون»؛ نفوس بشر را تا خدا رخصت ندهد، ایمان نیاورد و پلیدی را خدا برای مردم بیخرد که عقل را بکار نبندند مقرر میدارد. (سوره یونس، آیه 100)
فراموش نکنیم که:
بکار بستن دو عامل، لازمه ی عضویت در اهل بهشت است: 1- خوب شنیدن، 2- خوب فکر کردن
- «و لا تکونوا کالّذین قالوا سمعنا و هم لا یسمعون»
- «انّ شرّالدّواب عندالله الصُّمُّ البُکمُ الّذین لا یعقلون»؛
- و شما مؤمنان چون منافقان نباشید که گفتند شنیدیم و به حقیقت نشنیدند.
- بدترین جانوران نزد خدا کسانی هستند که از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لالند و اصلاً تعقل نمیکنند. (سوره انفال، آیه 21 و 22)
شنیدن و دیدن آیات خدا در هر زمان و مکان امکانپذیر است، اما چه بسا بسیاری از معاصرین پیغمبر که شاهد پیامبری ایشان و نزول قرآن بودند، ایمان نیاوردند. در حالی که عنایت خداوند، نور ایمان را در قلوب انسانهایی تابانید که قرنها با عصر پیامبر فاصله داشتند. آیات بالا بسیار تکاندهنده و هشداردهنده میباشند، کمی دقیقتر باشیم.
کانون تمام خوشبختیها و یا بدبختیها، در وجود خودمان است. تنها تفکر راه نجات ما به سوی نور است. اگر بیاموزیم که درست فکر کنیم، میتوانیم سالهای متمادی مسیرهای اشتباهی را که پیمودیم جبران کنیم.
نمونههایی برای اندیشیدن
یکی از دو پرسش اساسی برای تفکر آن بود که «باید به چه چیزهایی فکر کرد؟» قرآن به چند نمونه از مصادیق تفکر در طبیعت اشاره میکند:
تفکر در خلقت
1- آب: به آیات دهم و یازدهم سورهی نحل توجه فرمایید:
- «هوالّذی أنزل من السّماء ماء لکم منه شراب و منه شجر فیه تسیمون»
- «ینبت لکم بی الزّرع و الزّیتون و النّخیل و الاعناب و من کل الثّمرات، انّ فی ذلک لایه لقوم یتفکرون»؛
- اوست خدایی که آب را از آسمان فرو فرستاد که از آن بیاشامید و درختان پرورش دهید (تا از میوههایش بهرهمند شده و از برگهایش حیواناتتان بهره برند)
- و هم زراعتهای شما از آن آب باران برویند و درختان زیتون و خرما و انگور و از هر گونه میوه بپرورد، در این کار آیت و نشانهی قدرت الهی برای اهل فکر پدیدار است.
کمی در این دو آیه دقیق شویم؛
یک نفر به فکر ماست... او همان کسی است که (هوالذی) به میزان لازم، آب از آسمان فرو میفرستد و آن را منشأ حیات تمام موجودات قرار میدهد. (انزل من السماء ماء لکم). این آب نوشیدنی شماست که میان آن و تک تک سلولهایتان ارتباط و یکپارچگی وجود دارد (مِنهُ شَراب). مقداری از این آب هم جذب درختان میشود، تا از میوههای آن تناول کرده و یا از برگهایشان، حیواناتتان استفاده کنند. (مِنهُ شَجرٌ فیه تُسیمون).
با همین آب، درختان گوناگونی پرورش مییابند که با یک تغذیهی مشابه، ثمرات بسیار بسیار متفاوتی را به بار مینشانند که هر کدام خواص غذایی و دارویی ارزشمندی را به بشر عرضه میدارند.
تفکر در خلقت آسمان و زمین
«و سخّر لکم اللیل و النّهار و الشّمس و القمر و النّجوم مسخّراتٌ بامره، انّ فی ذالک لایات لقوم یعقلون» (سوره نحل، آیه 12)
و هم شب و روز، و خورشید و ماه را برای زندگی شما در گردون مسخر ساخت و ستارگان آسمان را بفرمان خویش درآورد، در این کار آیت و نشانههای قدرت خدا برای اهل خرد، پدیدار است.
آیا تا کنون با خودمان فکر کردهایم که چرا خداوند این خلقت عظیم را برای ما به تسخیر درآورده است؟ هدف او از برپایی این تشکیلاتِ بینظیر چه بودهاست؟ و یا اینکه او در برابر این همه شکوه و تشریفات، از ما چه میخواهد؟
خداوند بارها و بارها خود را با لفظ، «هوالذی...» معرفی مینماید، مانند «هوالّذی أنزل ... هوالذی خلق... هوالذی سخّر...» اما به آفرینش خود انسان که میرسد، میفرماید؛ «تبارک الله احسن الخالقین» (سوره مؤمنون، آیه 14)
مگر انسان چه ساختاری دارد که خداوند، اینگونه از آفرینش او، ندای تبریک سر میدهد؟ و یا چه غایتی در انتظارش است که تمامِ آسمانها و زمین و هر چه در آنهاست، با ساختار وجودِ او هماهنگ گشتهاند؟ کمی به این ساختار عظیم و ظریف بیندیشیم.
تفکر در اختلاف رنگها
«و ما ذَرَأَ لکم فی الارض مختلفاً الوانه، انّ فی ذلک لایه لقوم یذکرون» (سوره نحل، آیه 13)
و در زمین آنچه را برای شما آفرید به انواع گوناگون و اشکال رنگارنگ درآورد و در این کار هم آیت و نشانهی الهیت بر مردم هشیار پدیدار است. اختلاف رنگها در محصولاتی که برای ما زمین روییده است نیز از نمونههایی است که خداوند ما را به تفکر در آنها دعوت میکند.
به عنوان مثال تنوع رنگ در انواع مختلف انگور و یا انواع مختلف صیفیجات و یا سبزیجات و... که هرکدام دربرگیرندهی خواص مختلفی میباشند، از اموراتِ عجیب و ظریفِ این عالماند. گویی هر رنگی، زبان گویایی از پروردگارش است که میتوان با تأمل و دقت این زبانِ پر نکته را فرا گرفت.
یادمان باشد که تکتک نعمتهای خدا، هدایایی هستند که هر لحظه بیواسطه آنها را از دستانِ مهربانِ خودش دریافت میکنیم، بیآنکه حتی یکبار، دستانِ او را در پسِ این نعمتها دیده و بوسهای تقدیمش کنیم. یاد بگیریم، نعمتهای او را فقط از دستان خودش بگیریم. بعد به چشمانمان تعارفشان کنیم، چشمانمان که سیر شدند، لمسشان کنیم، ببوئیمشان، ببوسیمشان و بعد، آنها را به وجودمان هدیه کنیم.
تفکر در دریا:
«هوالذّی سخّر البحر لتأکلوا منه لحماً طریّاً و تستخرجوا منهُ حلیهً تلبَسونها، و تری الفُلک مواخرَ فیه و لتبتغوا من فضلهِ و لعلّکم تشکرون»؛ و هم او خدائیست که دریا را برای شما مسخر کرد تا از گوشت (ماهیان حلال) آن تغذیه کنید و از زیورهای آن استخراج کرده و تن را بیارائید و کشتیها در آن برانید تا از فضل خدا روزی طلبید، باشد که شکر خدا به جای آورید. (سوره نحل، آیه ۱۴)
خداوند در این آیه هدف نهایی از این خلقت عظیم را، رسیدن انسان به مقام شکر معرفی مینماید. امام سجاد «علیه السلام» میفرمایند: تفاوت انسان با بقیه موجودات، در شکرگزاری است. انسان اگر اهل شکر نباشد، از چهارپایان است.
مقام شکر از آنجایی صاحبِ ارزش است که بعد از تفکر، تأمل در درک نعمت حاصل میشود. بنابراین از نتایجِ تفکر، رسیدن به مقام سپاسگزاری از خالق میباشد.
تفکر در کوهها:
«و ألقی فی الارض رواسی ان تمیدَ بکم و اَنهاراً و سُبُلاً لعلّکم تهتدون» (سوره نحل، آیه 15)
و نیز کوههای بزرگ را در زمین بنا نهاد تا از حیرانی و اضطراب برهید و نهرها جاری کرد و راهها پدیدار ساخت تا مگر هدایت شوید.
ثابت شده است که زمین دارای چند نوع چرخشِ همزمان با سرعتهایِ بالا میباشد. وجود کوهها، مانع از لرزش زمین در حینِ چنین چرخشهایی شده و در نتیجه انسان را از هراس باز میدارند.
تداوم تفکر:
تفکر در تمام اجزاء خلقت، تفکر در نشانههای خداوند است. این تفکر و نگاه صحیح، تنها راه صحیح و پناه اَمنی است که میتواند انسان را از چنگال اوهام و خیالات اضطرابآور رها کرده و روز به روز بر شادی او افزوده نماید. اما آنچه در این مسیر مهم است، اِدمان تفکر (تداوم افکار مثبت و دوری جستن از افکار منفی) است. تداوم تفکر، موجب کنار رفتن پردهها و به ثمر رسیدن نطفههای انسانیتِ وجودمان میگردد. سریع از کنار یک تفکر عالی رد نشویم، تا نتایج زیبایش را ببینیم.