www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 1161
زمان انتشار: 10 دسامبر 2014
شرح خطبه توحیدی امام رضا(ع) (۲) - فراز دوازدهم

دومین کارگاه آموزشی توحید - اردوی نسیم حیات (۲)

شرح خطبه توحیدی امام رضا(ع) (۲) - فراز دوازدهم

بدون تفکر در ساخته­های خداوند و با اکتفا بر مطالعات عقیدتی و الهی، هرگز نمی­توان مسیر معرفت را کامل و دقیق پیمود. هر اندازه قدرتِ ایمان در شخصی افزایش یافته و سطح معرفتی­اش بالاتر می­رود، نگاهِ ریزبین او به طبیعت و در نتیجه تحقیقاتش در ساخته­های پروردگار افزایش می­یابد. «تفکر» در نگاهِ پیشوایان معصوم ما، چنان ارزشمند است که امام علی «علیه السلام» می­فرمایند: «افضل العباده، إدمان»؛ برترین عبادت اندیشیدن مداوم است. (کافی، ج ۲، ص 55)

به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه دوم «شرح خطبه امام رضاع (۲)»، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:

فراز دوازدهم؛

در این فراز، امام رضا «علیه‌السلام» 6 سؤال جاهلانه و شیطانی را که ممکن است به عقل هر انسانی خطور کند، برمی­شمرد. بنابراین با حذف این گونه ابهامات، قطعاً عقل شفاف­تری را برای خویش رقم خواهیم زد.

«و من قال کیف، فقد شبّهه، و من قال لم، فقد علّله، و من قال متی فقد وقّته، و من قال منم فقد ضمّنه، و من قال الام، فقد نّهاه، و من قال حتّام فقد غیّاه، و من غیّاه، فقد غایاه.»؛ هرکس گفت: «چگونه است» وی را تشبیه کرد و هر کسی گفت: «چرا» برای او علت قائل شده است. آن‌که گفت: «کی» او را زمان‌مند ساخت و هرکس که گفت: «در چه چیز» او را در ضمن چیز دیگری قرار داده است. و هرکس او را متناهی شمرد برای او پایانی در نظر گرفته است.

1-   برای فهم کیفیت و چگونگی خداوند، باید او را به تجلیات محدودش تشبیه کرد. درست مثل مثال قبل، آیا می­توان خصوصیات صاحبِ یک صوت را به ویژگی­ همان صوت نسبت داد؟ این سوال از پایه نادرست و بی­اساس می­باشد.

2-   برای پاسخ به این پرسش که «خداوند چرا وجود دارد؟» باید خداوند را معلول فرض نموده و برایش علت بیاوریم، آیا خارج از وجودِ نامحدود خداوند، موجودی وجود داشته­است که به علتی او را خلق کرده­باشد.

3-   یک وجود نامحدود، در حیطه­ی زمانی محدود جا نمی­گیرد. پس زمان­مند کردن موجودی نامحدود، اساساً اشتباه می­باشد.

4-   این پرسش که خداوند «در چیست؟» حاکی از مکانِ مخصوص خداوند است. و باز هم یک وجود نامحدود در مکان محدود، جا نمی­گیرد.

5-   پرسش از اینکه وجود خداوند تا کی هست، نیز متناهی دانستن اوست. متناهی دانستن یک وجود نامتناهی نیز از پایه اشتباه است.

6-   پرسش از پایان مقصد خدا نیز به آن دلیل که تنها موجود محدود می­تواند پایان داشته­باشد، غلط می­باشد. غایت، مقصد و طرفی است مشخص که موجودِ محدود به سوی آن در حرکت است.

تفکر و حذف ابهامات جاهلانه

امیرالمؤمنین «علیه السلام» می­فرمایند: «لا عباده کالتفکر فی صنعه الله عزوجل»؛ هیچ عبادتی مانند تفکر در آفرینش خداوند نیست. امالی طوسی، ص 146

بدون تفکر در ساخته­های خداوند و با اکتفا بر مطالعات عقیدتی و الهی، هرگز نمی­توان مسیر معرفت را کامل و دقیق پیمود. هر اندازه قدرتِ ایمان در شخصی افزایش یافته و سطح معرفتی­اش بالاتر می­رود، نگاهِ ریزبین او به طبیعت و در نتیجه تحقیقاتش در ساخته­های پروردگار افزایش می­یابد. «تفکر» در نگاهِ پیشوایان معصوم ما، چنان ارزشمند است که امام علی «علیه السلام» می­فرمایند: «افضل العباده، إدمان»؛ برترین عبادت اندیشیدن مداوم است. (کافی، ج ۲، ص 55)

البته صنایع خداوند نیز به سه دسته تقسیم می­شوند که می­توان از راه مطالعه و تحقق و تفکر در آنها، به عقل شفاف­تری رسید.

1-    بیرون از وجود انسان

2-    در وجود انسان

3-    تاریخ و مطالعه­ی آثار دلایلی و ربوبی خدا در سیر زندگی گذشتگان.

حجاب عادت، بزرگترین مانعِ تفکر و کسب عقل شفاف

بزرگترین مانع تفکر در صنایع خدا و عدم نگاه صحیح و دقیق به جهان، حجابِ عادت است؛ عادی شدن محیط اطراف ما، پرده­ای بر روی دیدگانمان انداخته است که اگر آنرا از میان برداریم، قطعاً هر نگاه ما به عالم هستی، رؤیت حق و معراج به آغوش پروردگار خواهد بود، نگاهِ ما اگر با تفکر همراه شود، می­تواند آرام آرام حجاب عادت را از مقابل دیدگانمان حذف نماید. انسانی که نظام رؤیتش به طبیعت اصلاح نشود، به یقین نظام رؤیاهایش نیز اصلاح نشده و باب رؤیاهای راهگشا و نورانی برایش گشوده نخواهد شد.

رؤیت­های خوب همراه با تمرکز و تفکر، درهای قلوب ما را به سوی غیب خواهند گشود. در واقع اصلاح نظام رؤیت انسان به جهان، راهی میان بُر است در مسیر کسب کمالات انسانی، از این راه می­توان کارهایی را انجام داد و یا به مقاماتی رسید که در نظر اول، بسیار دشوار و یا غیر ممکن به نظر می‌رسیدند.

پیشتر گفتیم که نگاه‌های ما، افکار ما را می­سازند، و افکار ما، انتخاب‌ها، ارتباط­ها و رفتارهایمان را. بنابراین بسیار روشن است که نگاه صحیح در نهایت، تمامِ زندگی ما را اصلاح خواهد کرد. پس درگیرشدن و مبارزه با تمامِ عادات غلط، که مهم‌ترینشان عادتِ رؤیتِ نادرستِ جهان هستی است، می­تواند انسان را حتی به عالی­ترین درجاتِ انسانی برساند.

امیرالمؤمنین «علیه السلام» می­فرمایند: درک نمی­کند درجات را، کسی که مطیع عادت­هایش است.

و در جای دیگر می­فرمایند: «الفضیله؛ غلبه العاده»؛ فضیلت آن است که انسان بتواند بر عادت‌هایش غلبه کند. (غررالحکم، ص 322)

عادات ما، دشمنانی هستند که اگر با آنها مبارزه نکنیم، قطعاً ما را به اسارت خویش درخواهند آورد. فراموش نکنیم که: باید عادت­ها را تغییر دهیم، تا طاعت­ها بر ما آسان شوند.

چند هشدار قرآن برای اهل غفلت

خداوند حکیم در قرآن، چند هشدار تند برای انسان­هایی که خوب نگاه نمی­کنند و یا خوب فکر نمی­کنند، دارد؛

1-    «أم تحسبُ انّ اکثرهم یسمعون او یعقلون، ان هم الا کالانعام، بل هم اضلّ سبیلا»؛ آیا می‌پنداری که اکثر این کافران حرفی می­شنوند یا فکر و تعقلی دارند، حاشا اینان در بی‌عقلی بس مانند چهارپایانند بلکه نادان و گمراه­تر. (سوره فرقان، آیه 44)

2-    «أریتَ من اتّخذ الهه هواه، أفانت تکون علیه وکیلا»؛ (ای رسول) دید حال آنکس که هوای نفسش را خدای خود ساخت، آیا تو حافظ و نگهبان او از هلاکت می­توانی باشی. (سوره فرقان، آیه 43)

3-    « و ما کان لنفس ان تؤمن الا باذن الله، و یجعل الرّجس علی الذین لا یعقلون»؛ نفوس بشر را تا خدا رخصت ندهد، ایمان نیاورد و پلیدی را خدا برای مردم بی­خرد که عقل را بکار نبندند مقرر می­دارد. (سوره یونس، آیه 100)

فراموش نکنیم که:

بکار بستن دو عامل، لازمه­ ی عضویت در اهل بهشت است: 1- خوب شنیدن، 2- خوب فکر کردن

  • «و لا تکونوا کالّذین قالوا سمعنا و هم لا یسمعون»
  • «انّ شرّالدّواب عندالله الصُّمُّ البُکمُ الّذین لا یعقلون»؛
  • و شما مؤمنان چون منافقان نباشید که گفتند شنیدیم و به حقیقت نشنیدند.
  • بدترین جانوران نزد خدا کسانی هستند که از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لالند و اصلاً تعقل نمی­کنند. (سوره انفال، آیه 21 و 22)

شنیدن و دیدن آیات خدا در هر زمان و مکان امکان‌پذیر است، اما چه بسا بسیاری از معاصرین پیغمبر که شاهد پیامبری ایشان و نزول قرآن بودند، ایمان نیاوردند. در حالی که عنایت خداوند، نور ایمان را در قلوب انسان‌هایی تابانید که قرن­ها با عصر پیامبر فاصله داشتند. آیات بالا بسیار تکان­دهنده و هشداردهنده می­باشند، کمی دقیق­تر باشیم.

کانون تمام خوشبختی­ها و یا بدبختی­ها، در وجود خودمان است. تنها تفکر راه نجات ما به سوی نور است. اگر بیاموزیم که درست فکر کنیم، می­توانیم سال‌های متمادی مسیرهای اشتباهی را که پیمودیم جبران کنیم.

نمونه­هایی برای اندیشیدن

یکی از دو پرسش اساسی برای تفکر آن بود که «باید به چه چیزهایی فکر کرد؟» قرآن به چند نمونه از مصادیق تفکر در طبیعت اشاره می­کند:

تفکر در خلقت

1-    آب: به آیات دهم و یازدهم سوره­ی نحل توجه فرمایید:

  • «هوالّذی أنزل من السّماء ماء لکم منه شراب و منه شجر فیه تسیمون»
  • «ینبت لکم بی الزّرع و الزّیتون و النّخیل و الاعناب و من کل الثّمرات، انّ فی ذلک لایه لقوم یتفکرون»؛
  • اوست خدایی که آب را از آسمان فرو فرستاد که از آن بیاشامید و درختان پرورش دهید (تا از میوه­هایش بهره­مند شده و از برگ‌هایش حیواناتتان بهره ­برند)
  • و هم زراعت‌های شما از آن آب باران برویند و درختان زیتون و خرما و انگور و از هر گونه میوه بپرورد، در این کار آیت و نشانه­ی قدرت الهی برای اهل فکر پدیدار است.

کمی در این دو آیه دقیق شویم؛

یک نفر به فکر ماست... او همان کسی است که (هوالذی) به میزان لازم، آب از آسمان فرو می‌فرستد و آن را منشأ حیات تمام موجودات قرار می­دهد. (انزل من السماء ماء لکم). این آب نوشیدنی شماست که میان آن و تک تک سلول­هایتان ارتباط و یک­پارچگی وجود دارد (مِنهُ شَراب). مقداری از این آب هم جذب درختان می­شود، تا از میوه­های آن تناول کرده و یا از برگ‌هایشان، حیواناتتان استفاده کنند. (مِنهُ شَجرٌ فیه تُسیمون).

با همین آب، درختان گوناگونی پرورش می­یابند که با یک تغذیه­ی مشابه، ثمرات بسیار بسیار متفاوتی را به بار می­نشانند که هر کدام خواص غذایی و دارویی ارزشمندی را به بشر عرضه می­دارند.

تفکر در خلقت آسمان و زمین

«و سخّر لکم اللیل و النّهار و الشّمس و القمر و النّجوم مسخّراتٌ بامره، انّ فی ذالک لایات لقوم یعقلون» (سوره نحل،‌ آیه 12)

و هم شب و روز، و خورشید و ماه را برای زندگی شما در گردون مسخر ساخت و ستارگان آسمان را بفرمان خویش درآورد، در این کار آیت و نشانه­های قدرت خدا برای اهل خرد، پدیدار است.

آیا تا کنون با خودمان فکر کرده­ایم که چرا خداوند این خلقت عظیم را برای ما به تسخیر درآورده است؟ هدف او از برپایی این تشکیلاتِ بی­نظیر چه بوده­است؟ و یا اینکه او در برابر این همه شکوه و تشریفات، از ما چه می­خواهد؟

خداوند بارها و بارها خود را با لفظ، «هوالذی...» معرفی می­نماید، مانند «هوالّذی أنزل ... هوالذی خلق... هوالذی سخّر...» اما به آفرینش خود انسان که می­رسد، می­فرماید؛ «تبارک الله احسن الخالقین» (سوره مؤمنون، آیه 14)

مگر انسان چه ساختاری دارد که خداوند، اینگونه از آفرینش او، ندای تبریک سر می­دهد؟ و یا چه غایتی در انتظارش است که تمامِ آسمان­ها و زمین و هر چه در آنهاست، با ساختار وجودِ او هماهنگ گشته­اند؟ کمی به این ساختار عظیم و ظریف بیندیشیم.

تفکر در اختلاف رنگ­ها

«و ما ذَرَأَ لکم فی الارض مختلفاً الوانه، انّ فی ذلک لایه لقوم یذکرون» (سوره نحل، آیه 13)

و در زمین آنچه را برای شما آفرید به انواع گوناگون و اشکال رنگارنگ درآورد و در این کار هم آیت و نشانه­ی الهیت بر مردم هشیار پدیدار است. اختلاف رنگ‌ها در محصولاتی که برای ما زمین روییده است نیز از نمونه­هایی است که خداوند ما را به تفکر در آن­ها دعوت می­کند.

به عنوان مثال تنوع رنگ در انواع مختلف انگور و یا انواع مختلف صیفی­جات و یا سبزیجات و... که هرکدام دربرگیرنده­ی خواص مختلفی می­باشند، از اموراتِ عجیب و ظریفِ این عالم‌اند. گویی هر رنگی، زبان گویایی از پروردگارش است که می­توان با تأمل و دقت این زبانِ پر نکته را فرا گرفت.

یادمان باشد که تک‌تک نعمت­های خدا، هدایایی هستند که هر لحظه بی­واسطه آنها را از دستانِ مهربانِ خودش دریافت می­کنیم، بی­آنکه حتی یکبار، دستانِ او را در پسِ این نعمت­ها دیده و بوسه­ای تقدیمش کنیم. یاد بگیریم، نعمت­های او را فقط از دستان خودش بگیریم. بعد به چشمانمان تعارفشان کنیم، چشمانمان که سیر شدند، لمسشان کنیم، ببوئیمشان، ببوسیمشان و بعد، آنها را به وجودمان هدیه کنیم.

تفکر در دریا:

«هوالذّی سخّر البحر لتأکلوا منه لحماً طریّاً و تستخرجوا منهُ حلیهً تلبَسونها، و تری الفُلک مواخرَ فیه و لتبتغوا من فضلهِ و لعلّکم تشکرون»؛ و هم او خدائیست که دریا را برای شما مسخر کرد تا از گوشت (ماهیان حلال) آن تغذیه کنید و از زیورهای آن استخراج کرده و تن را بیارائید و کشتی­ها در آن برانید تا از فضل خدا روزی طلبید، باشد که شکر خدا به جای آورید. (سوره نحل، آیه ۱۴)

خداوند در این آیه هدف نهایی از این خلقت عظیم را، رسیدن انسان به مقام شکر معرفی می­نماید. امام سجاد «علیه السلام» می­فرمایند: تفاوت انسان با بقیه موجودات، در شکرگزاری است. انسان اگر اهل شکر نباشد، از چهارپایان است.

مقام شکر از آنجایی صاحبِ ارزش است که بعد از تفکر، تأمل در درک نعمت حاصل می­­شود. بنابراین از نتایجِ تفکر، رسیدن به مقام سپاس­گزاری از خالق می­باشد.

تفکر در کوهها:

«و ألقی فی الارض رواسی ان تمیدَ بکم و اَنهاراً و سُبُلاً لعلّکم تهتدون» (سوره نحل، آیه 15)

و نیز کوه‌های بزرگ را در زمین بنا نهاد تا از حیرانی و اضطراب برهید و نهرها جاری کرد و راه‌ها پدیدار ساخت تا مگر هدایت شوید.

ثابت شده است که زمین دارای چند نوع چرخشِ همزمان با سرعت­هایِ بالا می­باشد. وجود کوه‌ها، مانع از لرزش زمین در حینِ چنین چرخش­هایی شده و در نتیجه انسان را از هراس باز می­دارند.

تداوم تفکر:

تفکر در تمام اجزاء خلقت، تفکر در نشانه­های خداوند است. این تفکر و نگاه صحیح، تنها راه صحیح و پناه اَمنی است که می­تواند انسان را از چنگال اوهام و خیالات اضطراب­آور رها کرده و روز به روز بر شادی او افزوده نماید. اما آنچه در این مسیر مهم است، اِدمان تفکر (تداوم افکار مثبت و دوری جستن از افکار منفی) است. تداوم تفکر، موجب کنار رفتن پرده­ها و به ثمر رسیدن نطفه­های انسانیتِ وجودمان می­گردد. سریع از کنار یک تفکر عالی رد نشویم، تا نتایج زیبایش را ببینیم.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed