www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025
شناسه مطلب: 2772
زمان انتشار: 17 ژوئن 2015
| | | | | | |
 نيمـه شعبـان 1394

گـزارش عملکرد مـوسسه منتظـران منجـی (عج)

نيمـه شعبـان 1394

موسسه منتظران منجی (عج) مطابق روال هر ساله و در راستای رسالت و ماموریت فرهنگی خویش، نسبت به برنامه ریزی و برگزاری جشن میلاد حضرت بقیه  الله الاعظم در نیمه شعبان سال ۱۳۹۴ اقدام نمود. بر این اساس ستاد ویژه مراسم نیمه شعبان تشکیل و فعالیت های آن بر دو محور اصلی به شرح زیر دنبال گردید: الف- طراحی، چاپ و توزیع خلاصه کتاب آشتی با امام زمان (عج) استاد شجاعی ب- برگزاری مراسم احیاء نیمه شعبان در محل مصلی تهران   خلاصه عملکرد موسسه حول دو محور فوق ­الذکر ارائه می گردد:   1- طـراحی، چـاپ و تـوزیع خـلاصه کتاب آشتـی با امـام زمـان (ع) خلاصه کتاب آشتی با امام زمان (عج) نوشته استاد محمد شجاعی با عنوان  "ویژه نامه آشتی با امام زمان (عج)" در ۳۲ صفحه به تعداد ۳۳۲ هزار جلد و با هزینه ۶۲ میلیون تومان چاپ و تکثیر گردید و مطابق جداول زیر در سطح کشور توزیع گردید: ۱-۱- محل توزیع گاهنامه بر حسب ماهیت مکانی محل توزیع تعداد درصد از کل مساجد و هیات و محافل قرآنی ۲۰,۷۳۰ ۶% مدارس و دانشگاه ها ۱۶۶,۴۳۰ ۵۰% سازمانها و ادارات ۱۰۵,۲۰۰ ۳۲% سایر مکانها ۳۹,۶۴۰ ۱۲% مجموع کل گاهنامه توزیع شده ۳۳۲,۰۰۰ ۱۰۰% ۲-۱- محل توزیع گاهنامه به تفکیک تهران و شهرستانها   محل توزیع تعداد درصد از کل تهران ۱۵۶,۸۴۰ ۴۷% شهرستانها ۱۷۵,۱۶۰ ۵۳% تبریز، همدان، شهرکرد، تالش، فسا (فارس)، فردوس (خراسان جنوبی)، سرایان (خراسان جنوبی)، کنارک، اسلامشهر، ورامین و دماوند.   2- بـرگـزاری مـراسم احیـاء نیمـه شعبان در محـل مصلی تهـران مراسم احیاء با مشارکت مالی و اجرایی مصلی تهران و موسسه منتظران منجی (عج) برگزار گردید. در این مراسم در حدود ۲۰۰۰ نفر شرکت نمودند و هزینه انجام شده برای مراسم مبلغ یک میلیارد و پانصد و سی و هفت میلیون و نهصد و دو هزار ریال بوده است. 1-2- برنامه ­های اصلی مراسم: تلاوت قرآن کریم توسط قاری بین ­المللی آقای موسوی درچه ­ای مجری برنامه آقای یراق­بافان قرائت دعای پر فیض کمیل توسط حاج علی اناری سخنرانی استاد محمد شجاعی مولودی­ خوانی حاج علی آینه ­چی مدیحه ­سرایی حاج محمد طاهری بیان احکام شرعی توسط حجت ­الاسلام حاج ابوالقاسمی ذکر صلوات توسط آقای قریبی سخنرانی آیت ­الله ممدوحی کرمانشاهی   2-2-  برنامه های جانبی و پشتیبانی مراسم احیاء: برنامه­های تبلیغاتی در صدا و سیما و نقاط مختلف شهر ری و تهران پخش مراسم از شبکه ۲ صدا و سیما توزیع بسته فرهنگی در بین حاضرین در مراسم احیاء نمایشگاه محصولات موسسه منتظران منجی (عج) ثبت نام در سامانه حیات (گزیده سخنان استاد شجاعی ) پذیرایی و تامین سحری تامین وسیله ایاب و ذهاب از شهر ری به مصلی فیلمبرداری از زحمات همکاران موسسه برای امور تبلیغاتی آتی  

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2755
زمان انتشار: 15 ژوئن 2015
| |
آيين منتظران در عصر غيبت (2)

آيين منتظران در عصر غيبت (2)

9. پشتیبانی معنوی و اقتصادی حوزه های دینی و فرهنگی از دیرباز حوزه های اندیشه ی دینی و فرهنگی توسط مراجع تقلید و علمای سرشناس اداره گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. تربیت مبلّغان، مدرّسان، دین شناسان، نویسندگان، مجتهدان و عالمان سخت کوش و متعهد و مصلحان بزرگ در همین حوزه ها انجام گرفته و امید و آمال امت اسلامی گشته اند. این حوزه های علمیّه کهن و پرثمر که ریشه ای بس ژرف دارند در دو بخش عمده از سوی دو طائفه اداره گردیده که به خوبی شایستگی خویش را نشان داده اند: بخش اول: مدیریت، برنامه ریزی، تهذیب و خودسازی، آموزش و پرورش این بخش توسط مراجع و علمای بزرگ و باتقوا اداره گردیده است. و آنان تربیت، معنویت، اخلاق و توجه به خدا را محور کار خود قرار داده و از هیچ گونه تلاشی دریغ نورزیده اند. آن ها صاحبان اصلی این مرکز تربیتی را حضرت بقیّة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می دانستند و سعی می کردند فرهیختگان از این محور اصلی جدا نشوند و خود را سرباز فداکار ائمه (علیهم السلام) بدانند و پس از فراگیری علم و دانش در حوزه فرهنگ دینی، در هر جا که واقع می شوند [بلاد و شهرهای خود و یا غیر آن]، مبلّغ عملی و علمی رسول گرامی اسلام و جانشینان بر حق او باشند. قرآن کریم این حرکت خداپسندانه را در قالب کریمه خویش چنین ترسیم کرده است: (وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ)؛ شایسته نیست مؤمنان همگی [برای جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر گروهی از آنان دسته ای کوچ نمی کنند تا [دسته دیگر در مدینه بمانند و] در دین [و معارف و احکام اسلامی] آگاهی یابند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند با آن چه می دانند بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند! (1) حوزه پربرکت نجف اشرف، قم مقدسه، مشهد الرضا (علیه السلام) و ده ها (2) حوزه کوچک و بزرگ دیگر از آثار عملی آیه فوق است که برکات ارشادی و تألیفی فراوانی برای جهان بشریت داشته است. تعداد تألیفات فرهنگی آن از میلیون ها عنوان در زمینه های جهان بینی، فلسفه، تفسیر قرآن، فقه و اصول، تاریخ، امور سیاسی، ادبیات و شعر، واژه شناسی، مسائل اقتصادی، کلام و عرفان، جغرافیای سیاسی جهان اسلام، اخلاق، تربیت انسان، فیزیک، شیمی و دیگر علوم می گذرد. حوزه علمیه نجف اشرف این حوزه کهن، قدمت بیش از هزار ساله دارد که سال ها بعد از شهادت و دفن مولی الموحدین، امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (علیه السلام) پایگاه برخی از رجال علمی، فقها و محدثان گردید. رسمیّت و شهرت آن حوزه علمیّه با هجرت پربرکت شیخ الطائفه از بغداد به نجف اشرف آغاز شد. شیخ الطائفه، محمد بن حسن بن علی الطوسی، در سال 408 هـ.ق در سن 23 سالگی از ایران [خراسان] به بغداد هجرت کرد و محضر بزرگانی هم چون شیخ مفید (رحمه الله و سید مرتضی (رحمه الله) تلمّذ نمود. قدرت علمی و توان فکری او باعث شد که بعد از وفات سید مرتضی، علم الهدی (رحمه الله) در سال 426 هـ.ق رهبری جامعه شیعی به وی سپرده شد. او تا سال 448 هجری با عظمت و عزّت تمام در جوار کاظمین شریفین به درس و بحث و تألیف و تدریس پرداخت. در آن سال اختلاف شیعه و اهل سنت اوج گرفت و با شهادت یکی از بزرگان شیعه به نام ابن الجلّاب و حمایت حکومت بغداد از اهل سنّت، تشکیلات مرجعیّت تضعیف شد و در پی آن شیخ الطائفه به نجف اشرف هجرت نمود که بعد از او خانه مسکونی، کتابخانه، منبر و کرسی درس شیخ را در « کرخ » به آتش کشیدند. قدرت علمی و توان برنامه ریزی شیخ طوسی سبب شد که صدها نفر به سوی حوزه علمیه نجف اشرف رهسپار گردیدند و مشهد امیر مؤمنان (علیه السلام) مرکز معارف اسلامی گشت. او در دوازده سال آخر عمر خویش، زیباترین برنامه ریزی ها را کرد و شاگردان توان مندی همانند فرزند خویش، ابوعلی طوسی و... را تربیت کرد و سبب شد تا قرن ششم، حوزه علمیه نجف با صلابت و استحکام به حیات خویش ادامه دهد. بعدها هم دیگر چهره های برجسته ی علم و فقاهت این پرچم را در دست گرفتند و وظیفه الهی خویش را انجام دادند؛ از جمله: 1. علامه فاضل مقداد (م 826 هـ.ق) 2. محقق ثانی علی بن عبدالعلی کرکی (م 940 هـ.ق) 3. شیخ جعفر کاشف الغطاء (م 1228 هـ.ق) 4. شیخ مرتضی انصاری (م 1281 هـ.ق) 5. علامه میرزا محمد حسن نائینی (م 1355 هـ.ق) 6. آیة الله سید ابوالقاسم خوئی (م 1413 هـ.ق) اینان مسئولیت عظیم الهی را بر دوش کشیدند و برکات فراوانی را از خویش برجای گذاشتند و ده ها و صدها مبلّغ، مؤلّف، مفسّر و فقیه را تربیت کردند که آثار گران سنگی از آنان نیز به جای مانده است که از تراث فرهنگ اسلامی محسوب می شود. (3) حوزه علمیه قم مقدّسه این حوزه ی ارزش مند، امروز ده ها هزار دانشجو و طلاب ایرانی و غیر ایرانی را در رشته های مختلف تربیت می کند و در ده ها مرکز تحقیقاتی، پژوهش های جدید و ژرف دنبال می شود. بالندگی این حوزه ارزش مند در سایه رهبری، حمایت و رهنمودهای مراجع تقلید و علما، مدرسان و مؤلفان دل سوزی است که گوشت و پوستشان با فرهنگ غنی اسلام و تشیّع عجین گشته است و از هیچ گونه تلاشی خودداری نمی نمایند. شهر مقدس قم به برکت وجود کریمه ی اهل بیت عصمت و طهارت، فاطمه معصومه، دختر موسی بن جعفر – سلام الله علیها – جایگاه امید و نوید تشنگان فرهنگ غنی اسلام گشته و امروز بزرگ ترین چشمه های زلال معرفت دینی از این حرم به سوی جهان سرازیر است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: « قمّ بلدنا و بلد شیعتنا » (4) « و انّ لنا حرماً و هو بلدة قمّ » (5)، « أهل قمّ أنصارنا » (6)، « فی قمّ شیعتنا و موالینا » (7)؛ شهر قم شهر ماست و شهر شیعیان و پیروان ماست و همانا برای ما حرم و محل امنی است و آن شهر قم است. مردم قم یاران ما هستند. شیعیان و دوست داران ما در شهر قم می باشند. پس شهر قم از زمان ائمه معصومین (علیهم السلام) ملجأ و مأوای محدثان و یاران خاص آنان بوده است و این ستارگان پرفروغ، درخشش ویژه ای داشته اند. شخصیت هایی مثل: آدم بن عبدالله قمی، از صحابه امام صادق (علیه السلام)؛ سعد بن عمران قمی، از اصحاب امام کاظم (علیه السلام)؛ ابراهیم بن هاشم ابواسحاق، از اصحاب امام رضا (علیه السلام)؛ حسن بن أبان، از یاران امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهم السلام)؛ حسین بن مالک قمی، از اصحاب امام هادی (علیه السلام)؛ عبدالصمد بن محمد، از اصحاب امام حسن عسکری (علیه السلام)؛ محمد بن اسحاق قمی، از وکلای حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ده ها شخصیت دیگر در قم ساکن بوده اند. بعد از دوره های مختلف و نوسان زیاد و زحمات و تلاش های چهره های برجسته همانند صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم شیرازی در قرن یازدهم (979 – 1050) و میرزا ابوالقاسم قمی، صاحب کتاب القوانین المحکمة در قرن دوازدهم و سیزدهم (1151 – 1231) و... نوبت به چهره به یاد ماندنی مرحوم آیة الله شیخ عبدالکریم حائری می رسد. او در اواخر قرن سیزدهم از اراک به درخواست عده ای از علمای بزرگ، عازم شهر قم شد. ایشان پس از زیارت و چند روز اقامت موقت و در پی اصرار آقایان، مقیم عُشّ آل محمد – صلوات الله علیهم – گردید و این شهر را مسکن گزید. در حقیقت با ورود و اقامت آیة الله العظمی حائری در قم، حوزه علمیه تأسیس شد، (8) زیرا وی از جهات علمی و تقوایی و برنامه ریزی، مورد تأیید همه علمای آن روز گردید و آن چه را در حوزه علمیه اراک به مدّت هشت سال [1332 – 1340 هـ.ق] انجام داده بود و در حوزه های علمیه نجف و کربلا و سامرّا دیده بود به صورتی کامل تر، از رجب المرجب 1340 هـ.ق که مصادف با نوروز 1301 هـ.ق بود، با مساعدت دیگر علما شروع کرد. سازمان دهی حوزه علمیه قم و سرازیر شدن علمای برجسته به برکت آیة الله العظمی حائری و سامان بخشی آموزش و دروس حوزوی، دل گرم شدن استادان نسبت به آینده طلّاب جوان، توجه حوزه به روند حاکمیت جامعه اسلامی و... سبب شد تا امام خمینی؛ آیة الله حائری را در قالب رباعی، « آیة الله مؤسّس » بنامد: (9) راستی این آیت الله گر در این سامان نبودی * * * کِشتی اسلام را از مِهر پشتیبان نبودی دشمنان را گر که تیغ حشمتش بر جان نبودی * * * اسمی از اسلامیان و رسمی از ایمان نبودی (10) آیة الله حائری (رحمه الله) تا سال 1355 هـ.ق هم چون خورشیدی فروزنده نورافشانی کرد و روز به روز به وضعیت حوزه علمیه قم سامانی بیشتر بخشید. شانزده سال تلاش پیاپی او، برکات فراوانی را به دنبال داشت و امروز که حدود هفتاد سال می گذرد و خداوند وی را در جوار اولیایش قرار داده است، اجر و ثواب و رحمتش را لحظه به لحظه به وی خواهد رساند. حوزه ی علمیه مشهد الرضا (علیه السلام) با ورود عالم آل محمد، امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به منطقه خراسان بوی عطرآگین علم لدنّی و دانش نبوی و برهان علوی همه جا را فرا گرفت. نیشابور سرمست حدیث توحید و ولایت گشت. عالمان و اندیشمندان که در جلسات گوناگون با فرقه های مختلف کلامی و دینی در محضر امام هشتم بودند، بهره وافری بردند، لکن این دوره طلائی بسیار کوتاه بود و با شهادتش در سال 203 هـ.ق همه را در غم و اندوه فرو برد و بزرگ ترین ضربه بر عالم اسلام وارد شد. پس از شهادت آن حضرت، قریه طوس شاهد حلقات بحث شاگردان و تربیت یافتگان او بود، لکن با توجه به حاکمیت بنی عباس و فشار معاندان از اهل سنت، آرام آرام کاهش یافت و تعطیل شد. مناسب و زیباست که این قسمت را به رهبر معظّم انقلاب اسلامی، آیة الله خامنه ای بسپاریم، زیرا ایشان سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد را در سال های 46 و 47 هـ.ق به رشته تحریر درآورده و آن را « گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیّه مشهد » نامیده است. در فصل دوم کتاب، گزارشی از حوزه علمیه مشهد، از دوره صفویه به بعد چنین آمده است: به طور تحقیق نمی توان مبدأ تأسیس حوزه علمیه کنونی را معیّن کرد، ولی با توجه به آن چه در فصل پیشین بدان اشاره شد؛ یعنی حکومت مذهب تسنن بر محیط علمی مشهد تا پیش از قرن دهم، مبدأ حوزه فعلی را باید از آغاز قرن دهم یعنی اوائل دوران صفویه دانست. گویا در قرن دهم با وجود توجه فراوانی که به مشهد از جنبه های مذهبی می شده است، حوزه علمیه این شهر چندان رونق نداشته و علمای معروف در آن حوزه به تدریس اشتغال نداشته اند و شاید به همین جهت بوده که مدارس علمی آن از دو یا سه مدرسه قدیمی تجاوز نمی کرده و مدرسه جدیدی در آن بنیاد نشده است. در قرن یازدهم، وضع حوزه تفاوت زیادی یافته و علما و مدرّسان معروف در آن به تدریس مشغول شده اند و در حقیقت قرن یازدهم را می توان مبدأ اهمیت و عظمت حوزه علمیه مشهد دانست، مخصوصاً در نیمه دوم این قرن، حوزه مشهد از لحاظ کثرت علما و مدرسین در ردیف حوزه های علمیه مهم شیعه قرار گرفت و طلّاب از شهرهای دیگر به آن رو آوردند و بیشتر مدارس مهم و معروف مشهد در نیمه دوم این قرن بنا شده اند. در فاصله کوتاه میان سال های 1057 و 1091 هـ.ق هفت مدرسه از معروف ترین مدارس مشهد تأسیس گشته است و سه مدرسه قدیمی می باشد: پریزاد، دو درب، بالاسر [که تعمیر شده اند] خیرات خان، عباسقلی خان، میرزا جعفر، نوّاب، حاج حسن، فاضل خان، و پایین پا. (11) بنابراین حوزه مشهد در نیمه قرن یازدهم در اوج ترقّی و تکامل خود بوده است. معروف ترین علمای مشهد در این قرن یکی ملا محمد هادی سبزواری و دیگری شیخ محمد حرّ عاملی [مؤلّف کتاب معروف وسائل الشیعه] می باشند. در سال های 1354 هـ.ق [1314 ش] به دنبال مبارزات روحانیون مشهد با حکومت مرکزی و جریانات جاری که بر اثر آن بروز کرد، این حوزه همانند حوزه های علمی سراسر کشور از جهاتی شدیدتر از همه مورد تهاجم قرار گرفت و دو نفر روحانی بزرگ مشهد که اداره امور علمی این حوزه را در اختیار داشتند یعنی مرحوم آیة الله حاج آقا حسن قمی و مرحوم آقا میرزا محمد آقازاده کفائی – اعلی الله مقامها – از مشهد تبعید شدند و جمعی از علمای معروف این شهرستان دستگیر و به زندان ها روانه گشتند. حوادث فوق و سخت گیری عمومی دولت درباره ملبّسین به لباس روحانی حوزه علمیه مشهد به رکود و سردی گرایید و پس از حادثه خونین مسجد گوهرشاد (1314 هـ.ش) به کلی تعطیل گردید. در سال های 1320 هـ.ق با تغییرات عمده در دستگاه حکومت، فشار برداشته شد و با زعامت دو عامل بزرگ (شیخ مرتضی آشتیانی و آقا میرزا مهدی اصفهانی) بازسازی بنیادهای روحانی در این شهر مقدس ادامه یافت. مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی (متوفای 1381 هـ.ق) نیز سطوح عالیه (رسائل، مکاسب و کفایه) را در مدرسه نواب تدریس می نمود. این دوران فترت و رکود بیش از چند سال به طول نینجامید که در سال 1373 هـ.ق حضرت آیة الله حاج سید محمد هادی میلانی (رحمه الله) که از شاگردان مرحوم میرزای نائینی وحاج آقا حسن قمی و مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی که در کربلا به تدریس و اقامه نماز جماعت اشتغال داشت، به قصد زیارت به مشهد آمد و به خواهش جمعی از روحانیون در این شهر اقامت گزید و به تدریس مشغول شد. از آن تاریخ حوزه علمیه مشهد رونق تازه ای یافت و در شمار حوزه های رایج شیعه درآمد. (12) امروز هم حمایت ها و ترددها و توجهات خاصه مراجع تقلید شیعه به حوزه علمیه مشهد سبب شده است که هزاران طلبه ی روحانی مشغول درس و بحث و تدریس و تألیف و ترجمه و پژوهش های نوین گردند. حوزه علمیه مشهد از آن جا که در خوان امام علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) است و سالیانه میلیون ها زائر عارف دل باخته و عاشق ولایت دارد، حائز اهمیت بسیار است. امید داریم که در نظام مقدس جمهوری اسلامی به این امر توجه بیش از پیش شود تا ثمرات بیشتری شامل جهان اسلام گردد. در حال حاضر جمع مدارس قدیمی بازسازی شده و مدارس جدید از مرز ده ها [حدود بیست و اندی] عدد گذشته است. ان شاء الله به یمن برکات حضرت بقیّة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آثار تربیتی و اخلاقی و فرهنگی آن افزون گردد. همان طور که در ابتدای این بخش اشاره شد ده ها حوزه علمیه بزرگ و کوچک دیگر وجود دارد که جهت اطلاع می توان به کتاب هایی که در زمینه معرفی آنان نوشته شده مراجعه کرد. بخش دوم: تأمین امور مالی حوزه های علمیه پشتیبانی اقتصادی حوزه های علمیّه از دیگر وظایف عمده ای است که توسط مردم مؤمن و متدین و ایثارگری انجام شده است که قلبشان برای پیروزی و یا [خدای ناکرده] شکست اسلام و آیین پرفروغ آن می تپد. اینان از هیچ گونه تلاشی خودداری نمی کنند؛ گاه با پرداخت حقوق واجب خویش همانند خمس، زکات و صدقات و گاه با پرداخت موقوفات و تبرّعات و نذورات، دِینِ خویش را ادا می کنند. وجوهات شرعی: خمس، زکات، صدقات و موقوفات مردم علاقه مند به دین، وجوهات شرعی خویش را به مراجع تقلید و نائبان عام امام عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف – پرداخت می نمایند. سپس آن فقیهان با کارشناسان خویش جهت تقویت و پرورش نیروها و ارشاد مردم با برنامه ریزی توزیع می کنند وهر آن چه را لازم دیدند در جای خود مصرف خواهند نمود. در حورزه های اهل سنت، امور مالی طلاب و هزینه های تبلیغی از سوی حکومت تأمین می شود و گاه مردم با زکات های واجب یا تبرعات، بخش کوچکی از آن را پرداخت می نمایند. در حوزه های علمیه شیعه، عمده ترین پشتیبانی اقتصادی موقوفات، صدقات و خمسی است که توسط مردم پرداخت می شود. اینان با قصد قربت و برای به دست آوردن خشنودی خداوند براساس آیه ذیل اقدام به محاسبه و پرداخت آن می کنند: (وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)؛ (13) بدانید هر گونه غنیمت و سودی به دست آورید خمس (1/5) آن برای خدا و برای پیامبر و برای نزدیکان پیامبر و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه [از آن ها] است؛ اگر شما ایمان به خداوند دارید. در این مبحث، مطالب بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام خمینی (رحمه الله) درباره ی مصرف خمس و سهام شش گانه ی (14) را جهت تبیین ذکر می کنیم: و بالجملة مَن تدبّر فی مفاد الآیة و الروایات، یظهر له أنّ الخمس بجمیع سهامه من بیت المال و الوالی ولیّ التصرّف فیه و نظره متّبع بحسب المصالح العالمه للمسلمین و علیه إدارة معاش الطوائف الثلاثة من السهم المقرّر ارتزاقهم منه حسب ما یری. کما أنّ أمر الزکوات بیده فی عصره، یجعل السهام فی مصارفها حسب ما یری من المصالح، هذا کلّه فی السهمین؛ به طور کلی، کسی که در مفهوم آیه (وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ...) و روایات متعدد آن اندیشه و تأمل کند روشن می شود که خمس با توجه به همه سهم های شش گانه، جزء بیت المال مسلمین محسوب می گردد و والی، ولایت در تصرف و وظیفه ی رساندن آن ها را به اهلش دارد و لازم است بر مسلمانان دستور ولی امر [امام معصوم (علیه السلام) و یا فقیه] خود را پیروی کنند و آن چه را او درباره مصالح عمومی فرمان می دهد اجرا کنند و بر ولی امر مسلمین است که زندگی طوائف سه گانه در آیه را [ایتام، فقرا و در راه ماندگان] براساس آن چه پیش بینی شده و مصلحت می داند اداره نماید؛ همان طور که فرمان چگونگی مصرف زکات و صدقات در دست فقیه جامع شرائط است و سهم های مذکور در آیه را براساس مصالح مسلمانان در جامعه به مصرف می رساند. آن چه مطرح شد راجع به سهم مبارک امام (علیه السلام) و سهم سادات می باشد. (15) پس نتیجه می گیریم که مردم وظیفه ی شرعی دارند تا خمس و زکات و حقوق واجبه ی خویش را به مرجع تقلید یا ولی فقیه خود بپردازند و خود نمی توانند خودسرانه به هر شکل که لازم دانستند مصرف کنند. این وظیفه ولی فقیه و یا مراجع معظم تقلید است که مصالح مسلمانان را در نظر بگیرند و هر جا که نیازمندتر بود، جهت تحکیم مبانی حکومت اسلامی و تبیین معارف نورانی آن هزینه کنند؛ زیرا رسیدگی به فقرا، رشد و توسعه ی فرهنگ دینی، مبارزه با تهاجم بیگانگان و جلوگیری از فرهنگ مبتذل غرب و نابودی معنویت در بین جوانان از بزرگ ترین وظایف و رسالتی است که مرجعیت شیعه به عهده دارد و در این راستا همه توان خویش را به کار می گیرد؛ نه آن که منطقه ای و یا قبیله ای فکر کند و نجات دیگران مورد نظر او نباشد. 10. توسّل به حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) توسّل به ولی الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از بزرگ ترین وظایف عاشقانه ای است که هر عارف پاک باخته ای با آن آرامش می یابد و صبح و شامش را با آن قرین می سازد. توسل یعنی برای کسب فیض و نعمت بیشتر حق تعالی، او را واسطه قرار دادن و درخواست کمک از او برای حلّ مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، واسطه فیض حق – جلّ و علا – است. در دعا و توسّل منقول از ائمه (علیهم السلام) (گرچه مرسل است) در بند مربوط به حضرت بقیة الله می خوانیم: یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الْمُنْتَظَرُ [الْمَهْدِىُّ] (16) یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ ؛ ای وصی امام حسن عسکری و ای جانشین حجت خداوند! ای به پاخاسته ای که انتظارت را می کشند [هدایت گر]! ای فرزند پیامبر خدا! ای حجت خدا بر همه ی مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد خداوند شفیع خود قرار دادیم و به شما توسّل جستیم و شما را برای برآورده شدن خواسته های خود پیش رو قرار دادیم. ای آبرومند و صاحب عِرض والا در نزد خداوند! برای ما در نزد خداوند شفاعت کنید. (17) این گونه توسل و تمسّک که از سوی ائمه معصومین (علیهم السلام) وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او تمسک جویند و خداوند به برکت آنان خواسته ها و نیازمندی های آنان را برآورد. امروز هم نباید غافل بود. او هم چون خورشید در پس پرده غیبت است. باید در مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از او استمداد کرد و به او متوسل شد. خداوند به برکت حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همه ی مشکلات را بر ما و جامعه ما آسان می گرداند. توسّل در آموزه های دینی قرآن کریم درباره توسل و تمسک به وسیله جهت قرب بیشتر به حق تعالی می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)؛ (18) ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوا را پیشه کنید و وسیله ای برای تقرّب به او بجوئید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید. گر چه « وسیله » در آیه ی فوق معنای وسیع و گسترده ای دارد و می تواند مصادیق مختلفی را در برگیرد؛ همان طور که امیر بیان، مولی الموحدین (علیه السلام) ایمان به خدا و اعتقاد به رسول خدا و جهاد در راه خدا را بهترین وسیله معرفی می کند و نیز « لا اله الّا الله » و اقامه نماز و پرداختن زکات، روزه ماه رمضان، زیارت بیت الله الحرام (حج و عمره)، صله رحم، صدقه پنهانی و آشکارا و کارهای نیک (19)، همه را وسیله می داند ولکن باید گفت بعضی از مصادیق، چهره های روشن و بارزی هستند که برای هر انسان موحّدی وساطت آنان آشکار است و نیاز به تبیین و توضیح زیادی ندارد؛ همانند مقام انسان های صالح و شایسته در پیشگاه خداوند که هیچ منافاتی با توحید ندارد. حال به چند نمونه اشاره می نماییم: 1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وسیله آمرزش انسان های گناه کار است. در قرآن می خوانیم: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا)؛ اگر آن ها هنگامی که به خویشتن ستم کردند و مرتکب گناهی شدند به سراغ تو [پیامبر] می آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش می کردند و تو برای آنان درخواست عفو و بخشش می نمودی، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند. (20) 2. در زمان عثمان، مردِ گرفتار و نیازمندی کنار قبر پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد. دو رکعت نماز خواند ودر دعای خود پیامبر را چنین وسیله قرار داد: اللهُمَّ إِنِّی أَسأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِنَبِیِّنَا محمّد نَبِیِّ الرَّحمَةِ، یَا محمد إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَی رَبِّکَ أن تَقضِی حَاجَتِی؛ پروردگارا! من از تو می خواهم و به واسطه پیامبرمان، محمد، پیامبر رحمت به سوی تو توجه پیدا می کنم. ای محمد! من به وسیله تو متوجه پروردگارت می شوم تا گرفتاریم را حل کنی. راوی گفت: چیزی فاصله نشد که مشکل او حل گردید. (21) 3. ائمه معصومین (علیهم السلام) از بارزترین مصادیق واسطه و وسیله آمرزش گناهان هستند. در ذیل آیه شریفه (وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ) (22) آمده است: عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): [الوَسِیلَةُ] الأَئِمَّةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ (علیه السلام) مَن أَطَاعَهُم فَقَد أَطَاعَ اللهَ وَ مَن عَصَاهُم فَقَد عَصَی اللهَ، هُم العُروَةُ الوُثقَی وَ هُمُ الوَسِیلَةُ إِلَی الله؛ امامان از فرزندان حسین (علیه السلام) وسیله [آمرزش گناه] در نزد خداوند هستند. هر کس از آنان پیروی کند خدا را اطاعت کند و هر کس برخلاف امر آنان رفتار کند خدا را معصیت کرده است آنان ریسمان محکم و ناگسستنی و قابل اطمینان خدایند و آنان وسیله تقرّب به خدا می باشند. (23) حال با آن چه مطرح شد حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از روشن ترین مصادیقی است که توسل به او سبب باز شدن گره ها و برطرف شدن گرفتاری ها و آمرزش گناهان و تقرب به سوی خداوند سبحان است. شاید بارزترین فراز ژرف و عارفانه ای که بتواند بیان گر مطلب فوق باشد، جمله ی معروف زیارت جامعه ی کبیره است؛ آن جا که می خوانیم: وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا وَ بِمُوَالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ، وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ الدَّرَجَاتُ الرَّفِیعَةُ وَ الْمَقَامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَكَانُ وَ الْمَقَامُ‏ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْجَاهُ الْعَظِیمُ وَ الشَّأْنُ الْكَبِیرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ... ؛ به واسطه وجود پربرکت شما خداوند ما را از ذلت و خواری نجارت بخشید و از امواج گرفتاری ها و سیاه بختی ها و ورطه هلاکت و از آتش جهنم رهایی داد. پدر و مادر و همه هستی ام فدای شما باد. به خاطر وجود ذی جود شما، خداوند به ما توفیق آموزش و یادگیری دستورهای دینِ ما را به ما عنایت کرد و امور تباه شده دنیوی ما را به کارهای شایسته تبدیل کرد. دوستی و ولایت شما، توحید ما را کامل کرد و به نعمت های داده شده عظمت بخشید و شکاف ها و جدایی ها را از بین برد. دوستی شما موجب پذیرش اعمال واجب ما در نزد خداوند است. کسب دوستی و محبت شما بر ما واجب است و سبب کسب رتبه های والا در نزد خداوند خواهد شد. شما دارای مقام و جایگاه پسندیده ای هستید. خداوند جایگاه رفیع را به شما عنایت کرده و کارهای بزرگی را به شما واگذار نموده و شفاعت پذیرا را از آن شما دانسته است. (24) حال نمونه ای از توسّل به حضرت بقیّة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ذیلاً می آوریم که چگونه مشکلات را حل می نماید: عالم عارف و فرزانه، مرحوم میرزا اسماعیل سلماسی که خود امام جماعت در روضه مقدسه کاظمین (علیهم السلام) بود گفته است: در ایامی که عالم بزرگوار و سید سند، علامه طباطبائی معروف به بحرالعلوم در مجاورت بیت الله الحرام در مکّه مکرّمه به سر می برد، من هم همراه ایشان بودم و با عنایت معظم له نظارت بر کارها و ترددهای نزد علامه بحرالعلوم (رحمه الله) را انجام می دادم. آقای سلماسی گفته است: علامه بحرالعلوم رفت و آمد زیادی داشت. افراد مختلف از مذاهب گوناگونِ حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی و غیره نزد ایشان می آمدند و از دانش و علوم ایشان بهره مند می گشتند. بر همین اساس علامه دارای جاذبه و شجاعت و سخاوتی خاص بود و کمتر کسی به منزل ایشان می آمد که دست خالی بر گردد. روزی به آقای بحرالعلوم عرض کردم: مصارف ما زیاده شده و چیزی هم در دست نداریم. هر روز بر مراجعه کنندگان افزوده می گردد. علامه بحرالعلوم در فکر فرو رفت و چیزی هم پاسخ نداد. او براساس عادت و برنامه همیشگی، قبل از اذان صبح در مسجد الحرام حضور پیدا می کرد و مشغول زیارت و دعا و نیایش می شد. آن روز توسلی بیشتر پیدا کرد. بعد هم طوافی بر گرد کعبه عشاق انجام داد؛ گویا وعده ی دیدار را با خلیفه و جانشین خدا در روی زمین گذاشت. علامه به منزل برگشت و به درون اتاق مخصوص خود رفت. حالت انتظار سراسرِ وجود او را فرا گرفته بود. به من سفارش کرد که لازم نیست همانند هر روز قلیان حاضر کنی. چنان چه کسی درب منزل را کوبید، خود درب را باز می کنم و خود به استقبال خواهم رفت. فاصله ای نشد که درب منزل را کوبیدند. سید به در منزل رفت و در را باز کرد. شخص جلیل القدر با هیئت عربی داخل منزل شد و سپس در داخل اتاق سید نشست. سید بحرالعلوم در نهایت خضوع و خشوع دو زانو در برابرش نشست. او به من اشاره کرد که داخل نشوم و چیزی را نبرم. آن دو ساعتی را با یک دیگر نشستند و با یک دیگر به گفت و گو پرداختند. آن گاه مهمان برخاست. سید بحرالعلوم شتابان درب را باز کرد و دستش را بوسید. او هم بر ناقه خویش که در جلو درب خانه خوابانده بود سوار شد و رفت. سید بحرالعلوم با رنگی تغییر یافته برگشت و برگه براتی را که در دست داشت به من داد و فرمود: این حواله ای است که برای مرد صرّاف که در نزدیکی کوه صفا مشغول صرّافی است. به او بده و هر آن چه حواله شده بگیر. حواله را گرفتم و به نزدیکی کوه صفا بردم. چون به نزدیکی صفا رسیدم، صرافی مشاهده کردم. مردی خوش سیما را در آن جا دیدم؛ گویا منتظر من بود. برخورد بسیار صمیمانه او مرا شیفته خود کرد. حواله را به وی دادم. او حواله را بر چشم خود گذاشت و سپس بوسید و بعد هم با مهربانی فراوان به من رو کرد و گفت: آقای سلماسی! برو و چند نفر را برای خویشتن کمک گیر تا تو را در رساندن اجناس به منزل آقای بحرالعلوم کمک کنند. رفتم و چهار نفر باربر از افراد قابل اعتماد را آوردم. صرّاف به مقدار توان هر یک، اسکناس همراه کرد؛ آنان هم، آن ها را به منزل علامه بحرالعلوم منتقل نمودند. این امر سبب شد تا زمانی که همراه علامه بحرالعلوم در مکه مکرمه بودم آرامش خاصی بر من حاکم باشد و هرگز اضطراب و نگرانی اقتصادی نداشته باشم. روزی تصمیم گرفتم به طرف کوه صفا بروم و با آن مرد صرّاف گفت و گوی بیشتری داشته باشم و از حال وی جویا گردم و صاحب حواله ای را که ارائه کرده بودم بشناسم. به طرف کوه صفا رفتم؛ هر چه جست و جو کردم، نه صرّافی دیدم و نه آن مرد خوش سیما را. از افراد زیادی پرس و جو کردم، همگی پاسخ دادند که در این جا هرگز صرّافی نبوده است و کسی را نمی شناسند. آقای سلماسی متوجه شد آن چه را دیده است سرّی از اسرار ملک علّام بوده و آن به واسطه ی برکات توسّل سید بحرالعلوم – رضوان الله تعالی علیه – ایجاد گردیده است که پویندگان راه علوم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را شامل شده است. (25) این بود گوشه ای از وظایف و تکالیف انسان های عارف و علاقه مند به صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در انجام کار خود هرگز کوتاهی نکرده و نمی کنند بلکه روز و شب از خداوند می خواهند تا تکلیف خود را انجام دهند که چنان چه توفیق زیارتش را پیدا کردند سرفراز باشند و دعای مستجاب او را همراه خود داشته باشد. از این رو بر لب چنین زمزمه می کنند: اللهّمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَومِی هَذَا وَ مَا عِشتُ مِن أَیَّامِی عَهداً وَ عقداً وَ بَیعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنهَا وَلا أَزُولُ أَبَداً. اللهُمَّ اجعَلنِی مِن أَنصَارِهِ وَ أَعوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنهُ وَ المُسَارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ المُحَامِینَ عَنهُ وَ السَّابِقیِنَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ المُستَشهِدِینَ بَینَ یَدَیهِ (26)؛ بار خدایا! در بامداد امروزم و همه ی روزهای زندگی ام با ولیّ تو پیمان می بندم و این تعهّد را بر ذمّه ی خویش می پذیرم و از آن هرگز فرار نمی کنم. بار خدایا! مرا از یاران او و کمک کارانش قرار ده و ما را فنای در او گردان و توفیق انجام خواسته های او را به ما عنایت فرما و پیش گامش قرار ده. بارخدایا! ما را حمایت گرش گردان و هرگاه چیزی را اراده کرد ما را پیش گام فرمانش قرار ده و توفیق شهادت را در پیش گاه با عظمتش نصیبمان گردان. پی‌نوشت‌ها: 1. توبه، آیه 122. 2. در برخی از کتاب ها همانند حوزه های علمیه شیعه در گستره جهان، 65 حوزه معروف را نام برده است که به نظر می رسد با یک بررسی بیشتر، امروز تعداد آن در جهان از صدها حوزه تجاوز نماید. 3. سید رضا سیدکباری، حوزه های علمیه شیعه در گستره جهان، ص 277 – 290. 4. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 2، ص 447. 5. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 206. 6. بحارالانوار، ج 57، ص 214. 7. همان، ص 215. 8. گرچه بعضی او را « مجدّد » می نامند، نه مؤسس. 9. حوزه های علمیه شیعه در گستره ی جهان، ص 383- 385. 10. دیوان امام خمینی، ص 278. 11. مدرسه علمیّه ی بالاسر که در سمت غربی ضریح علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در بیرون حرم واقع شده بود، ملحق به ساختمان حرم رضوی گردیده است و محلّ نیایش و عبادت و زیارت زائران می باشد. هم چنین مدارس « پریزاد » و « دو درب » در قسمت غربی ضریح مطهّر به صورت سابق و باستانی نگه داری شده و ملحق به حرم گردیده ولکن محلّ گفتمان و پرسش و پاسخ زائران دل باخته و حقیقت جوی ثامن الحجج (علیه السلام) می باشد که به « حلقه های معرفت » مشهور گردیده است. مدرسه « فاضل خان » در قسمت شرقی ضریح در جوار صحن قدیم بوده که ملحق به آن صحن شده است و نیز مدرسه « پایین پا » در کنار مزار شریف شیخ بهائی (رحمه الله) بود که ملحق به حرم مطهر گردیده است و محل نیایش و عبادت زائران می باشد. اما دیگر مدارسی که در فاصله دورتر واقع شده همانند مدرسه میرزا جعفر، خیرات خان، عباسقلی خان، نواب و... مرمّت و تعمیر گردیده و در حال حاضر از آن ها بهره برداری می شود و طلاب علوم دینی و اساتید به درس و بحث و فراگیری فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت مشغول هستند. 12. گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه ی مشهد، ص 14 – 27. 13. أنفال، آیه 41. 14. خمس به شش بخش تقسیم می شود: 1. سهم خدا 2. سهم پیامبر 3. سهم ذی القُربی 4. یتیمان 5. فقرا 6. در راه ماندگان. 15. کتاب البیع، ج 2، ص 662 [ص 495 چاپ قدیمی]. 16. واژه « المهدی » را در مفاتیح الجنان می بینیم که در بحارالانوار وجود ندارد. 17. بحارالانوار، ج 99، ص 249. 18. المائدة، آیه 35. 19. نهج البلاغة، خطبه 110. 20. نساء، آیه 64. 21. سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج 3، ص 1373. 22. مائده، آیه 35. 23. فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ج 2، ص 33. 24. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 616، باب زیارة جامعة لجمیع الائمة (علیهم السلام). 25. علامه نوری، نجم الثاقب، حکایت 76، ص 615. 26. بحارالانوار، ج 99، ص 111. منبع مقاله : زمانی، احمد؛ (1393)، اندیشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2710
زمان انتشار: 2 ژوئن 2015
| |
بزرگترین وظیفه‌ی منتظران حضرت ولی‌عصر ارواحنا له‌الفداء

بزرگترین وظیفه‌ی منتظران حضرت ولی‌عصر ارواحنا له‌الفداء

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به‌مناسبت فرارسیدن نیمه‌ی شعبان، سالروز ولادت حضرت ولی‌عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را درباره «انتظار فرج» و «وظیفه منتظران» منتشر می‌کند. [*] این، آینده‌ی قطعی شماست ملت ایران به فضل پروردگار، با هدایت الهی، با کمکهای معنوی غیبی و با ادعیه‌ی زاکیه و هدایتهای معنوی ولی‌الله‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامی را بار دیگر در عالم سربلند کند و کاخ با عظمت تمدن اسلامی را برافراشته نماید. این، آینده‌ی قطعی شماست. جوانان، خودشان را برای این حرکت عظیم آماده کنند. نیروهای مؤمن و مخلص، این را هدف قرار دهند. بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا ۱۳۷۶/۰۵/۲۹ [*] امروز باید در  جهت حکومت امام زمان(ع) کار و تلاش کنیم ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان(علیه الاف التحیة و الثناء و عجل‌الله تعالی فرجه) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم. مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و میدانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان(علیه‌الصلاةوالسلام) - که در دعاها و زیارات و روایات آمده است - عدالت میباشد: «یملأ الله به الارض قسطا و عدلا». رابطه‌ی قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه میدارد. بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم ۱۳۶۸/۱۲/۲۲ [*] قبل از فرج، آسایش و راحت‌طلبی و عافیت نیست! شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آن چنان دورانی آماده کنید، دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد، دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفریننده تر است، دورانی که ملتها با یکدیگر نمی جنگند، دستهای جنگ افروز عالم همانهایی که جنگهای منطقه ای و جهانی را در گذشته به راه انداختند و می اندازند دیگر نمی توانند جنگی به راه بیندازند، در مقیاس عالم، صلح و امنیت کامل هست، باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان می شوید، فشار داده می شوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند. در کوره های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنا فداه) روزبه روز نزدیکتر می شود، این، آن امید بزرگ است، لذا روز نیمه شعبان، روز عید بزرگ است. بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۷۰/۱۱/۳۰   [*] زمینه ظهور را باید با حاکمیت قرآن و اسلام آماده کرد انتظار، یعنی دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند - فاصله هست - اما بلاشک آن دوران وجود دارد؛ لذا تبریک این عید - که عید امید و عید انتظار فرج و گشایش است - درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که دشمن میخواهد به وجود بیاورد. ما آن وقتی میتوانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. برای ظهور مهدی موعود(ارواحنافداه) زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است... اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملتهای مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود (ارواحنافداه و عجل‌الله‌فرجه)، به‌وسیله‌ی ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است. بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۷۰/۱۱/۳۰ [*] اگر به سمت صلاح نزدیک بشویم ظهور نزدیک خواهد شد شما مردم عزیز – بخصوص شما جوانها – هر چه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیتها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید این آینده را نزدیکتر خواهید کرد، اینها دست خود ماست اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان آن روز را نزدیک کردند، آن نسلی که برای انقلاب آن فداکاریها را کردند، با فداکاریهای خودشان آن آینده را نزدیکتر کردند هر چه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم آن عاقبت را دایما نزدیکتر می کنیم. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد خجسته امام زمان(عج) ۱۳۷۹/۰۸/۲۲ [*] فقط نشستن و اشک ریختن فایده ندارد! درس دیگر اعتقاد به مهدویت و جشنهای نیمه‌ی شعبان برای من و شما این است که هر چند اعتقاد به حضرت مهدی ارواحنافداه یک آرمان والاست و در آن هیچ شکی نیست؛ اما این آرمانی است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظاری که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلای تهران ۱۳۸۱/۰۷/۳۰ [*] ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم ... سربازی منجی بزرگی که میخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن‌بینی دارد... ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه‌ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معنای گوشه‌گیری نیست... . امروز اگر ما میبینیم در هر نقطه‌ی دنیا ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها می‌آید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلای تهران ۱۳۸۱/۰۷/۳۰ [*] بزرگترین وظیفه‌ی منتظران بزرگترین وظیفه‌ی منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت میکردند، منتظران حقیقی بودند. کسی که وقتی کشور اسلامی مورد تهدید دشمن است، آماده‌ی دفاع از ارزشها و میهن اسلامی و پرچم برافراشته‌ی اسلام است، میتواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید، پشت سر آن حضرت در میدانهای خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را میبازند و زانوانشان سست میشود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آنها را به خطر میاندازد، انجام دهند؛ اینها چطور میتوانند منتظر امام زمان به حساب آیند؟ کسی که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینه‌های صلاح را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق صلاح بایستد. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلای تهران ۱۳۸۱/۰۷/۳۰ [*] معنای انتظار فرج، انتظار گشایش در گرفتاری عمومی بشریت است معنای انتظار فرج به عنوان عبارة أخرای انتظار ظهور، این است که مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهل‌بیت(علیهم السلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقعِ قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگىِ کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله، مسئله‌ی گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (علیه الصلاة و السلام) برای اینکه فرج برای همه‌ی بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه‌ی بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده‌ی بشر را نجات بدهد. ... انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است. این معنی انتظار فرج است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ی شعبان ۱۳۸۷/۰۵/۲۷   [*] انتظار حرکت است، سکون نیست انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ی واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود... انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است... . انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ی شعبان ۱۳۸۷/۰۵/۲۷ [*] زمینه ظهور درصورت پیروزی ملت ایران آماده میشود امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولى‌امر و ولى‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست. بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۹۱/۱۰/۱۹ [*] زندگی اصلی بشر از دوران ظهور آغاز می‌شود بشریت دارد همین‌طور این راه را طى میکند تا به اتوبان برسد؛ این اتوبان، دورانِ مهدویت است، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام الله علیه) است. این‌جور نیست که وقتى به آنجا رسیدیم، یک حرکت دفعى انجام بگیرد و بعد هم تمام بشود؛ نه، آنجا یک مسیر است. در واقع باید گفت زندگى اصلى بشر و حیات مطلوب بشر از آنجا آغاز میشود و بشریت تازه مى‌افتد در راهى که این راه یک صراط مستقیم است و او را به مقصد آفرینش میرساند؛ «بشریت» را میرساند، نه آحادى از بشریت را، نه افراد را، مجموعه‌ها را میرساند. بیانات در دیدار پژوهشگران و کارکنان‌ مؤسسه «دارالحدیث» و پژوهشگاه «قرآن و حدیث» ۱۳۹۳/۰۳/۲۱

کلیدواژه ها: ، ،

Top
شناسه مطلب: 2694
زمان انتشار: 29 می 2015
| |
زمزمه های آشتی1

زمزمه های آشتی1

هر کسی باید قدر و قیمت خودش را بداند که کمتر از عضویت در خانه امام زمان سهمش نیست و حقش این است که در آن خانواده عضو باشد. چه کسی شریفتر از امام زمان است که بخواهیم خودمان را به غیر از او بفروشیم و در خانه غیر از او برویم و حق ماست و شایستگی اش را داریم که برویم جزء این خانواده بشویم. اگر همه آشتی کنند آنوقت همه ما و حتی همه کشور بیمه شده و کشور، کشور خوبی خواهد شد و مشکلات ما برطرف خواهد شد. ضعف ارتباطی ما با امام زمان (علیه السلام)، جفاها و بی وفاییهای ما نسبت به او معلول ضعف ارتباطی ما با خداست. شرط محبت خدا تبعیت از حجت خدا و دوست داشتن امام زمان (علیه السلام) است. مودت به امام زمان (علیه السلام) یعنی هر جا حضرت نیاز داشت پاکار باشیم یعنی مشکل گشایی کنی و نگذاری به حضرت آفت برسد. لازمه و اثر طبیعی دوست داشتن خداوند، دوست داشتن امام زمان (علیه السلام) است و ضعف در دوست داشتن خداوند موجب ضعف در دوستی با اوست. همه مشکلات ما و جامعه انسانی ناشی از ضعف ارتباط با خدا و کوتاهی و تقصیر در یاد حقیقی امام زمان (علیه السلام) است. ما با آشتی با تو در حقیقت می خواهیم با خود حقیقی مان آشتی کنیم چرا که با قهر و فرار از تو با خود حقیقیمان قهر کرده و از خودمان فرار می کنیم. برای جبران عمر و جوانی تلف شده فقط یک راه وجود دارد و آن آشتی و پیوند با اهداف بزرگ و مقدس انسانی و الهی است که خیر و سعادت همه ما و همه جهانیان را تأمین و تضمین می کند.  

کلیدواژه ها: ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2499
زمان انتشار: 27 آوریل 2015
| |
وصيت نامه شهيد سيد حسين روح الامين

وصيت نامه شهيد سيد حسين روح الامين

ای عزیزان از مال دنیا دست بردارید و به خدا فكر كنید، ما از خاك آمده ایم و به خاك بازمی گردیم، هرچه هست، دست خداست و هرچه صلاح او است همان است، خداوند در این دنیا بسیار آزمایش خواهد كرد. این نعمتها را برای آزمایش ما قرار داده است مواظب باشیم كه از این آزمایشات سربلند بیرون بیائیم. ای دوستان به دنبال شناخت اسلام بروید اگر اسلام را شناختید، اگر امام (ره) را شناختید، به آنچه كه می خواهید می رسید، به خدا فكر كنید و به فردای قیامت، به آن آتش جهنم و نعمتهای خدا در بهشت، دست از مال دنیا و هواهای نفسانی بردارید...ای مردمی كه در صحنه هستید به گلزار شهدا بروید و از این عزیزان درس بیاموزید. و فرزندان خود را چون اینان بزرگ كنید، در نمازجمعه ها مرتب شركت كنید، نه فقط به عنوان یك نفر حاضر در نماز به خطبه ها گوش كنید راه و روش اسلام را یاد بگیرید و سعی كنید در سیاست دخالت كنید و ببینید در مملكتتان چه می گذرد. من نمی دانم چه بگویم چون می دانم دنیا هیج ارزشی ندارد و تنها سفارشم این است كه دست از یاری امام (ره) برندارید و در جنگ شركت كنید به مستضعفین كمك كنید و دست نوازش بر سر آنان بكشید... سایت شهید آوینی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2286
زمان انتشار: 4 آوریل 2015
| |
فراخوانی برای فریاد استغاثه

یادداشت استاد پناهیان پس از وقایع یمن

فراخوانی برای فریاد استغاثه

بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هم اکنون بر امت اسلامی مظلوم می‌گذرد، فراتر از آنچه در رسانه‌های رسمی قابل بیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبهۀ حق را با دعاهایمان یاری کنیم به گزارش منتظران منجی ، حجت الاسلام پناهیان پس از وقایع اخیر یمن منتشر کرد. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید: بسم الله الرحمن الرحیم فراخوانی برای فریاد استغاثه بر اساس آنچه از متون دینی دربارۀ آخرالزمان برداشت می‌شود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامۀ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنی‌های فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بی‌سابقه وامی‌دارد و موجب نهایت استغاثۀ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل می‌شود. ما از آغاز انقلاب اسلامی بر اساس فرمایشات و پیش‌بینی‌های امام و رهبری انتظار می‌کشیدیم که انقلاب ما سرآغاز بیداری و اقتدار امت اسلامی در جهان گردد، امری که به تدریج تحقق یافته است و فراتر از حد انتظار ناباورانه شاهد آن هستیم. ما هم اکنون بسیار بهتر از اول انقلاب علت دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌های استکبار با انقلاب اسلامی ایران را درک می‌کنیم. امروز که امواج بیداری تمام امت اسلامی، به اقتدار مؤمنان منجر شده است، بهتر از هر زمانی می‌شود فهمید چرا هشت سال با ما جنگیدند تا یک ملت را نابود کنند که ریشۀ این بیداری را بخشکانند. اقتدار امروز مؤمنان امید مستضعفان جهان شده است و به اذعان دوست و دشمن طلیعۀ نابودی مستکبران گردیده است. اما من همیشه از خودم می‌پرسیدم، با توجه به اینکه روز به روز شاهد اقتدار بیشتر مؤمنان هستیم آیا شاهد مظلومیت و اضطراری بسیار بیشتر از آنچه تاکنون جاری بوده است نیز خواهیم بود؟ آیا از این حالت دعای عادی برای فرج، به اوج استغاثه، که تصور می‌شود در آستانۀ ظهور پدید می‌آید، خواهیم رسید؟ چگونه و چه بن‌بست‌هایی ما را به این اوج استغاثه و نهایت مظلومیت خواهد رساند؟ اگرچه طی این سال‌ها، همواره مبارزۀ مومنان، به‌ویژه در دوران دفاع مقدس و سال‌های اخیر، با مظلومیت‌ها و محرومیت‌های فراوان همراه بوده است، اما بدون آنکه بخواهم فال بد بزنم و منفی‌بافی کنم، می‌گفتم مبادا بناست شرایط بسیار سخت‌تری پیش بیاید که بخواهد ما را در اوج اقتدار، به اوج مظلومیت هم برساند. تصور می‌کنم امروز آن وضعیت پدید آمده است و ما وارد دوران دشواری‌های تازه‌ای شده‌ایم. اگرچه با آغاز جریان بیداری اسلامی و جنایت‌های فراوان تروریست‌های خون‌آشام در منطقه، به‌ویژه در سوریه و عراق، امت اسلامی وارد دور جدیدی از مظلومیت شده بود، ولی با شروع حرکت یمن در نجات از سلطۀ ایادی مستکبران و تجلّی بیش از پیش اقتدار مؤمنان، و آغاز پیروزی‌های چشمگیر مقاومت علیه تروریست‌ها، هرگونه مدارای جبهۀ کفر پایان یافت. به گونه‌ای که امروز شاهد دو عملکرد بی‌سابقه در جبهۀ استکبار هستیم: یکی جنایت‌های آشکار و دیگری خیانت‌های پنهان. امروز حداقل مدارای استکبار با حقوق مردم در جبهۀ حق پایان یافته است، و می‌خواهند حتی کمترین فرصتی به قدرت یافتن حق ندهند. به حدی که حتی حاضر نیستند ظاهر را حفظ کنند و از طریق فشارهای سیاسی عمل کنند و یا جنایات خود را طبق الگوهای پیشین به وسیلۀ جریان‌های تروریستی انجام دهند. می‌بینید که تمامی ایادی استکبار بدون هرگونه توافق ظاهر الصلاح بین‌المللی چگونه بر سر مردم یمن بمب می‌ریزند. گویی یمن را میدان تمرین هجوم همه جانبه علیه جبهۀ حق یافته‌اند. از سوی دیگر با خیانت‌های پشت پرده و انواع تهدیدها و تطمیع‌ها، جبهۀ مقاومت مردمی مقابل تروریست‌ها را در جبهه‌های عراق و شام به عقب نشینی‌های مظلومانه وامی‌دارند، و جام‌های زهر را از هرسو به سوی افراد ذی‌نفوذ در جبهۀ حق روانه ساخته‌اند. به حدی که هرکجا عقب‌نشینی یا توقّفی در جریان نابودی تروریست‌ها شاهد هستیم، باید آن را ناشی از فشارهای پنهان و پیدای جریان استکبار بدانیم. این دو وضعیت بی‌سابقه، شامل تهدیدهای آشکار و پنهان بی‌نهایت علیه مؤمنان مقتدر، حاکی از غایت مظلومیت امت اسلامی است؛ و اگر ادامه پیدا کند و لطف خدا مدد نکند و دعای حضرت ولی عصر(عج) نباشد، تمام امیدها را به یأس مبدل خواهد کرد و بازگشتی بسیار خونبار برای جبهۀ حق به دنبال خواهد داشت. در این میان دائماً ایران اسلامی مظلوم را متهم و محکوم می‌کنند، به گونه‌ای که دیگر حتی به دنبال عوام‌فریبی هم نیستند و از رسوایی خود نمی‌هراسند. از یاوه‌سرایی‌های وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام می‌رسد. پرده‌های نفاق برافتاده است و کینه‌های دیرین روآمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبهۀ حق رو آورده‌اند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) از سوی دیگر. جبهۀ باطل در تمامی جبهه‌های نبرد برای شکستن خطوط مقدم و یورش به مرکز انقلاب جهانی اسلام، یعنی ایران اسلامی لحظه شماری می‌کند. ما باید در این لحظه‌های حساس تاریخی با حفظ آمادگی و افزایش روز افزون آن از هر حیث، و کمک به مجاهدان خط مقدم در تمامی جبهه‌ها به هر نحو که می‌توانیم، به استغاثه برای فرج بپردازیم. این استغاثه ما را لایق فتح خواهد کرد و یک ضرورت برای رشد امت اسلامی است. ما می‌توانیم با فریادهای استغاثه تمام اسباب معنوی را برای پیروزی در نهایت غربت و مظلومیت فراهم آوریم. خدا با ماست و اجابت او منتظر به اوج رسیدن دعاهای ماست. اقتدار رزمندگان امت اسلامی نباید ما را مغرور کند، بلکه تنها باید امید و تمنای ما را برای فرج افزایش دهد. مظلومیت‌های فراوان نیز نباید یأس و رعبی در ما ایجاد کند، بلکه باید ایمان و استعانت ما را از درگاه پروردگار عالم روز افزون نماید. بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هم اکنون بر امت اسلامی مظلوم می‌گذرد، فراتر از آنچه در رسانه‌های رسمی قابل بیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبهۀ حق را با دعاهایمان یاری کنیم و الا باید شاهد قتل عام‌ها و جنایت‌های بیشمار در کوچه پس کوچه‌های شهرهایمان باشیم. همان‌گونه که تحمل و مدارای جبهۀ کفر در برابر کمترین حقوق امت اسلامی مطلقاً به پایان رسیده است و قصد نابودی مطلق امت اسلامی را نموده‌اند، بیایید ما هم تحملمان را برای دوران طولانی غیبت به پایان برسانیم. علیرضا پناهیان 11 / 1/ 1394

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 2127
زمان انتشار: 2 مارس 2015
| |
پشت در سوخت بال و پر ، اما...

پشت در سوخت بال و پر ، اما...

گفت : در میزنند مهمان است گفت : آیا صدای سلمان است؟ این صدا نه ،صدای طوفان است مزن این خانه ی مسلمان است   مادرم رفت پشت در ، اما   گفت : آرام ما خدا داریم ما کجا کار با شما داریم و اگر روضه ای به پا داریم پدرم رفته ما عزاداریم   پشت در سوخت بال و پر ، اما   آسمان را به رسیمان بردند آسمان را کشان کشان بردند مادرم داد زد بمان ، بردند   بازوی مادرم سپر ، اما   بین آن کوچه چند بار افتاد اشک از چشمان یاس افتاد پدرم در دلش شرار افتاد تا نگاهش به ذوالفقار افتاد   گفت : یک روز یک نفر اما ... شاعر: سید حمید رضا برقعی

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1911
زمان انتشار: 14 فوریه 2015
| |
امام مهدی (عج) در کلام الهی

امام مهدی (عج) در کلام الهی

اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا قَدْ بَیَّنّٰا لَكُمُ اَلْآیٰاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (سوره حدید/۱۷) و بدانید كه خدا زمین را پس از مرگش زنده مى‌گرداند. به راستى آیات [خود]را براى شما روشن گردانیده‌ایم، باشد كه بیاندیشید. اماما! یا علی گفتیم برای از «شما» و برای «شما» گفتن. چرا که وظیفه ی شیعیانتان زنده نگاه داشتن یاد شما در یادشان است. مهدی جان! باور زیستن در پرتو نور «تو» وقتی به یقین برسد و میوه انتظار بدهد، مقدمه ای می شود برای ظهور اعظمت که فصل شکوفایی ایمانهاست و ما با این امید که خداوند این نور را در دلهایمان بتاباند، از این پس جمعه ها از «شما » خواهیم گفت. باشد که گوشه چشمی بر خادمانتان بیاندازید ان شاالله. پروردگارا! از هبوط بنده ات آدم علیه السلام تا به حال جهان تشنه ی عدالت و آرمان شهری بر پایه ی آموزه های تو بر بندگانت است و قرن ها نسل در این آرزو عمر گذراندند . اما حکمت تو بر همان است که خود بخواهی که خدایی و صلاح زمین و زمینیان را بهتر از آنان می دانی ، که باید زمان چیدن ثمره ی قرنها انتظار ، مجاهدت و شکیبایی مقربانت فرا برسد. اما ما عاشقان «علی تو» که افتخارمان شیعه او بودن است ، با آموزه های چهارده نور فروزانت می دانیم که در حکمت های تو حکمتی هست به نام «بدا»(۱) یعنی که خدا رحم می کند و زمان مقدرش را پیش می اندازد و یا زبانم لال.... مهربانم! وظیفه ی من شیعه را در این چشم به راهی ، همان نورهای چهارده گانه ترسیم نموده اند: صبر و تسلیم و انتظار.(۲) آموزه ای که قرنها شیعه را سرپا نگه داشته و دشمنان از همین در عذابند. سه اصلی که نمی گذارد در تحقق وعده ات شک و شبهه و انکار پیش بیاید و دشمنان در عقایدمان نفوذ کنند! یا رب! ما تسلیم توأییم در تقدیرت برای آینده جهان . صبر می کنیم بر مصایبی که در تأخیر وعده ی حتمی ات بر ما می رسد و منتظریم به تحقق آن وعده که ظهور آخرین ذخیره ات و حاکم حکومتی است که قرنها زمین چشم به راه بر پا شدنش مانده. با امید به «بدایی» که تقدیر زمینیان را پیش بیاندازد ، هر صبح و شام زمزمه می کنیم : «اللهم عجل لولیک الفرج» امام مهدی (عج) در کلام الهی اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا قَدْ بَیَّنّٰا لَكُمُ اَلْآیٰاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (سوره حدید/۱۷) و بدانید كه خدا زمین را پس از مرگش زنده مى‌گرداند. به راستى آیات [خود]را براى شما روشن گردانیده‌ایم، باشد كه بیاندیشید. خداوند پس از آنكه در آیات ماقبل این آیه مؤمنان را مورد نكوهش قرار داد كه آیا وقت خشوع نرسیده است. در ادامه به حیات زمین اشاره مى‌كند؛ گویا مى‌خواهد میان قلب‌هایى كه مرده‌اند و با ذكر الهى زنده مى‌شوند، با زمین مرده‌اى كه به بركت قطرات باران دوباره زنده و سرسبز مى‌شود، شباهت برقرار كند. در اینجا خداوند مى‌فرماید: چنین حیاتى تحقق مى‌یابد (یُحْیِ اَلْأَرْضَ) . اگر این آیه با آیه قبل ارتباط داشته باشد (كه دارد) ، مى‌توان استفاده كرد كه دل‌هاى مرده نیز به خواست او زنده خواهد شد. امام باقر علیه السّلام دربارۀ این آیه شریفه فرمود: «یحیها اللّه عزّ و جلّ بالقائم علیه السّلام بعد موتها، بموتها: كفر اهلها، و الكافر میّت» (۳) خداى تعالى زمین را به واسطۀ قائم علیه السّلام زنده مى‌كند، پس از آنكه مرده باشد، و مقصود از مردن آن، كفر اهل زمین است و كافر همان مرده است. شیخ كلینى (ره) از امام صادق علیه السّلام درباره قول خداوند اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا نقل مى‌كند كه حضرت فرمود: «العدل بعد الجور» (۴) چند نكته: ١. همان‌طور كه حیات زمین به خواست و اراده خدا بر قرار است و خداوند حیات دوباره زمین را مى‌خواهد، حیات انسان‌ها نیز مورد خواست و اراده او است و خداوند مى‌خواهد آنان حیاتى دوباره پیدا كنند. ٢. همان‌طور كه حیات مجدد زمین به آمادگى زمین و وجود شرایط بستگى دارد، حیات دوباره انسان‌ها نیز به آمادگى مردم براى ظهور و حصول شرایط نیاز دارد.(۵) آداب انتظار در کلام معصومین علیهم السلام ابراهیم بن مهزم از پدر خود از امام صادق ع روایت کرده که گوید: در محضر آن حضرت از فرمانروایان فلان خاندان یاد کردیم، پس فرمود: مردم از شتاب جوئی شان در این امر نابود شدند، همانا خداوند با شتاب بندگان شتاب نمی کند، که این کار را پایانی است که باید به آن برسد، چون بدان رسیدند دیگر نه ساعتی پیش می افتد و نه ساعتی به تأخیر. متن عربی: بْنِ مِهْزَمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ ذَكَرْنَا عِنْدَهُ مُلُوكَ آلِ فـُلَانٍ فـَقَالَ إِنَّمَا هَلَكَ النَّاسُ مِنِ اسْتِعْجَالِهِمْ لِهَذَا الْأَمْرِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ إِنَّ لِهَذَا الْأَمْرِ غَایَةً یَنْتَهِى إِلَیْهَا فَلَوْ قَدْ بَلَغُوهَا لَمْ یَسْتَقْدِمُوا سَاعَةً وَ لَمْ یَسْتَأْخِرُوا (۶) امام مهدی (عج) و منتظران معارف انتظار سرنوشت‌ هر جامعه‌ای‌ بسته‌ به‌ رویكرد و اراده‌ی‌ آن‌جامعه‌ باشد، بدین‌معنا كه‌ اراده‌ی‌ جمعی‌مردم‌ سبب پدید آمدن زمینه‌ها و بسترهایی‌ می‌شود كه‌ این‌ زمینه‌ها فضای‌ متناسب‌ با خود را به‌دنبال‌ می‌آورند و در نتیجه، سرنوشت‌ جامعه‌ به‌ گونه‌ای‌ رقم‌ می‌خورد كه‌ فضای‌ حاكم‌ بر جامعه‌ مقتضی‌ آن‌ است‌ و از آن‌جا كه‌ لازمه‌ی‌ هر قانونی، قابلیّت‌ تكرار آن‌ است، بدین‌معنی‌ كه‌ هر گاه‌ سبب‌ محقق‌شود، اقتضای‌قانون، آن‌ است‌ كه‌ مسبب‌ و نتیجه‌ نیز تحقّق‌یابد، در می‌یابیم‌ كه‌ اگر انسان‌های‌ صالح‌ و پاك‌سیرت‌ به‌ دنبال برقراری‌ حكومت‌ جهانی‌ عدل‌گستری‌ هستند كه‌ ریشه‌ی‌ هر گونه‌ ظلم‌ و ستم‌ را بركند و پرچم‌ زیبای‌ ولایت‌اللّه‌ را در سراسر گیتی‌ به‌ اهتزاز درآورد، باید در نخستین‌ گام‌ زمینه‌های‌ اجتماعی‌ لازم‌ را فراهم‌ سازند؛ چرا كه‌ آخرین‌ پیشوای‌ الهیِ انسان‌ها، به‌ منظور هدایت‌ مردم‌ به‌ سر منزل‌ و كمال‌مطلوب، زمام‌ چنین‌حكومتِ جهانی‌ را به‌دست‌می‌گیرد، و این‌ امر در صورتی‌ امكان‌خواهد داشت‌ كه‌ مردم‌ آماده‌ی‌ بهره‌گیری‌ از این‌ هدایت‌ الهی‌ باشند، و در صورتی‌كه‌ چنین‌ زمینه‌ مساعدی‌ در اجتماع‌ وجود نداشته‌باشد و مردم‌ در مقامِ پذیرشِ دستورهای‌ هدایت‌كننده‌ی‌ آن‌ امامِ همام‌ نباشند، ظهور پیشوای‌ آسمانی‌ و منجی‌ امّت‌ها در میان‌ چنین‌ مردمی، ثمری‌ نخواهد داشت، همان‌طور كه‌ وجود حضرت‌علی‌(علیه‌السّلام) در میانِ مردم‌ زمان‌ خود، بدون‌ وجود زمینه‌ی‌ مساعد برای‌ بهره‌گیری‌ از هدایت‌های‌ آن‌ حضرت، نتیجه‌ای‌ به‌ دنبال‌ نداشت. ‌در برخی‌ از روایات، با زبانِ خبر از آینده، به‌این‌ زمینه‌سازی‌ اشاره‌شده‌است. از جمله‌ی‌ آن‌ها حدیثی‌ است‌ از رسول‌خدا (صلّی‌اللّهُ علیه‌وآله‌وسلّم) كه‌ در آن‌ چنین‌ آمده: یَخرُجُ اُناسٌ مِن‌المشرق، فیُوَطؤ‌ون‌للمهدی یعنی‌سلطانه(۷ ) «از مشرق‌زمین، مردمانی‌ خروج‌ می‌كنند و زمینه‌ساز حاكمیّت‌ مهدی‌ موعود (علیه‌السّلام) می‌گردند.» ‌همان‌طور كه‌ ملاحظه‌ می‌شود، پیام‌آور خدا با این‌ بیان‌ نورانی، در ضمنِ خبر از آینده، ظهور مهدی‌ موعود (علیه‌السّلام) را مترتّب‌ بر فراهم‌ بودن‌ زمینه‌های‌ لازم‌ جهت‌ حكومت‌ و سلطه‌ی‌ آن‌ حضرت‌ بر كُره‌ی‌ خاكی‌ می‌داند و این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ هر انقلاب‌ و حكومتی‌ كه‌ برای‌ هدفی‌ معیّن‌ برپا می‌شود، در صورتی‌ امكانِ پیروزی‌ دارد كه‌ زمینه‌ی‌ آن‌ از هر جهت‌ فراهم‌ باشد و اوضاع‌ به‌ طور كامل‌ آماده‌ و مهیّا باشد. ‌یكی‌ از عوامل‌ و زمینه‌های‌ مهم‌ پیروزی، آن‌ است‌ كه‌ عموم‌ ملّت، خواهان‌ آن‌ حكومت‌ باشند و اراده‌ی‌ جمعی‌ ایشان‌ بر تأیید و پشتیبانی‌ آن‌ قرار گرفته‌ باشد، و از آن‌جا كه‌ حكومت‌ حضرت‌مهدی‌(علیه‌السّلام) یك‌ حكومت‌ جهانی‌ است، به‌تبع، مساعد بودنِ زمینه‌ی‌ عمومی‌ جهان‌ را نیز می‌طلبد. ‌در ادامه، به‌برخی‌ از نشانه‌های‌ فراهم‌ آمدن‌ این‌ زمینه، كه در واقع مراحل مختلف ایجاد زمینه اجتماعی‌ هستند، اشاره‌می‌كنیم: محبوبیت اجتماعی در دوران پیش از ظهور که یأس، سایه سیاه خویش را بر وجودِ بشریت می‌گستراند، خصیصه آینده‌نگری انسان، حسّ امید را ـ ناخودآگاه ـ از دلِ انسانیّت مدفون می‌رویاند وآدمی را به روزی دیگر بشارت می‌دهد. بی‌گمان، نسلی که دچار یأس‌ها و سرخوردگی‌ها است، در پی دیدنِ روزی خواهد بود که تمامی استعدادهای نهفته‌اش شکوفا شود و همه انسان‌ها در پهنه زمین به جایگاه حقیقی‌شان برسند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که تمامِ تلاشِ امامان هدایت(ع)، در این جهت مصروف می‌شده که در زمانی که یأس از دنیا و حاکمان آن بر شیعیان سیطره پیدا می‌کرده، مراقب باشند تا این ناامیدی به ناحیه رحمت الهی سرایت نکند؛ بلکه چراغ امید به کارسازی و فرج و گشایش امور از جانب پروردگار متعال را در دل پیروانشان فروزان‌تر کنند. در روایتی از امام هشتم(ع) چنین رسیده:«ما احسن الصّبر و انتظار الفرج... فعلیکم بالصّبر؛ فاِنّه اِنّما یَجییءُ الفرج علی الیأس...(۸) چه نیکو است صبر و انتظار گشایش امور را کشیدن... پس بر شما است که صبر پیشه کنید؛ به درستی که فرج، آنگاه می‌آید که ناامیدی فراگیر گشته باشد.» در فضای مالامال از یأس و ناامیدی و سرخوردگی انسان‌ها، آشنایی با آینده سبز و پُرنشاط از مجرای بشارت‌ها و پیش‌بینی‌های قطعی و تخلّف‌ناپذیر انبیاء و اولیای الهی، آدمی را در پی رسیدن به منجی و مُصلحی حقیقی وامی‌دارد. این حالت، در مرحله نخست، تمایلی بیش نیست؛ امّا با شناخت بیشتر نسبت به اوصاف متعالی و آرمانی آن مصلحِ موعود و حکومتش، در کنارِ رویارویی با واقعیّت‌های وحشتناک و تلخ و نابه‌هنجار عصر پیش از ظهور، رفته رفته به محبّت و دوست داشتن رکن اصلی آن حکومت اصلاحگر، یعنی قائد و رهبر نهضت، مبدّل می‌شود. اینجاست که این سخن در جایگاه معنا و مفهوم واقعی خویش قرار می‌گیرد:«اِنّه لا یخرج حتّی لا یکون غائبٌ احبّ اِلی الناس منه، مِمّا یلقون من الشر(۹) به درستی که (مهدی موعود(ع)) قیام نمی‌کند تا زمانی که هیچ غایبی نزد مردم محبوب‌تر از وی نباشد و این به خاطر شرارت‌ها و ناروایی‌هایی است که مردم دیده‌اند.»اهمّیت عنصر محبوبیّت اجتماعی تا به آنجاست که وقتی به تاریخ می‌نگریم، هیچ حکومتی را نمی‌یابیم که گفته باشد: متّکی بر ستم و سرکوب، بر مردم اِعمال حاکمیّت می‌کند. محبوبیّت اجتماعی که آمد، به دنبال خود مقبولیّت را می‌آورد و با آمدن مقبولیّت، مردم، مُلتمِسانه، حاکم را بر اِعمال حکومت بر خویش دعوت می‌کنند. نمونه بارز این مطلب را در ماجرای بیعت مردم با حضرت علی(ع) مشاهده می‌کنیم(۱۰)؛ البتّه متون رسیده درباره نحوه بیعت مردم با حضرت مهدی(عج) نیز خالی از این معنا نیست.(۱۱) به خاطر فراهم بودن همین زمینه اجتماعی مناسب، وقتی امام عصر(عج) ظهور می‌کند، مردم، با خوشحالی تمام و در نهایت احترام، از آن حضرت استقبال می‌کنند. مرحوم سیّد بن طاووس(ره) در نقلی چنین آورده:«حضرت مهدی(ع) قیام نمی‌کند تا زمانی که نفس زکیّه به شهادت می‌رسد. پس هنگامی که نفس زکیّه کشته شد، اهل آسمان و زمین، بر قاتلان او خشمناک می‌شوند. در این هنگام است که مردم، گِرد مهدی(ع) جمع می‌شوند و او را همانند عروسی که شب زفاف به سوی خانه شوهر می‌برند، برای حکومت می‌آورند.»(۱۲) بی‌گمان تعبیر (زفوها اِلیه...)، حاکی از ‌اشتیاق شدید مردم به حکومت حضرت مهدی(ع) و فراهم بودن زمینه بی‌نظیر اجتماعی قبل از ظهور است که به هنگام ظهور، این گونه از حکومت آن حضرت استقبال می‌شود و همان طور که از متن روایت ظاهر است، این زمینه اجتماعی پس از بروز ظلمی آشکار که در قالب شهادت نفس زکیّه پدید آمده، در جامعه ایجاد می‌گردد، بر همین اساس می‌توان علّت رویکرد مردم به حکومت مهدوی را در ادامه سرخوردگی ایشان از ظلم و فساد دیگران ارزیابی کرد. مرور روایاتی که در این باره وارد شده‌اند، به ما می‌نمایاند که عنصر محبوبیّت، در بسترسازی برای حکومت حضرت مهدی(ع)، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در بیانی از قتاده چنین رسیده است: المهدی خیرالنّاس... محبوبٌ فی الخلایق...(۱۳) حضرت مهدی(ع) بهترین مردم است... او، محبوب نزد خلایق است.»در تعبیر دیگری از اهل سنّت این طور آمده است: «هنگامی که ندا دهنده‌ای از آسمان فریاد زند: حق در آل محمّد(ص) است، پس در آن زمان مهدی ظاهر می‌شود و محبّت او در دل مردم جای می‌گیرد؛ به طوری که در یاد هیچ کس، غیر او نخواهد بود.»(۱۴) در نقل دیگری، مقدار‌ اشتیاق مردم به آن حضرت، به شدّت شوق و دلبستگی شتر مادّه‌ای به فرزندش تشبیه شده است:«فیبلغ المؤمنین خروجه فیأتونه مِن کلّ ارض، یحنّون الیه کما تحنّ الناقه الی فصیلها...(۱۵) هنگامی که خبر خروج حضرت مهدی(عج) به انسان‌های مؤمن می‌رسد، از هر سرزمینی به سوی او روانه می‌شوند و با ‌اشتیاق به سوی او می‌شتابند، همان طور که شتر مادّه به طرف فرزند خود می‌رود.» عطش و شیفتگی انسانی كه برای رسیدن به سعادت و خوش بختی به هر دری زده و هر راهی را پیشِ رو گرفته، ولی هر چه بیش تر تلاش كرده، بسته بودن درها و بن بست بودن راه ها برای اش یقینی تر گشته است، اشتیاق به برپایی حكومت منجی موعود (علیه السّلام) در وجودش شعله ورتر می شود. تداوم این حالت، روح آدمی را به مرحله ای جدید می رساند كه آن، عطش و شیفتگی است. اگر در جامعه ی بشری، این عطش پدید آید، مرحله ای مهم از زمینه های اجتماعی ظهور، فراهم شده است. شاید بتوان سبب تكرار جمله ی <یملا الا رض قسطاً و عدلاً كما مُلِئت جوراً و ظلماً> را در همین نكته دانست؛ چرا كه بشر، از روزی كه پا به عرصه ی زمین گذاشته و در پرتو زندگی اجتماعی خود، برای پیشبُرد اهداف انسانی خویش، سر به فرمان حاكمان و زمامداران نهاده است، امیدوار بوده كه این حاكمانِ زورمند جلو تعدّیات را بگیرند و جامعه ای صالح و به دور از هر گونه ظلم و ستمِ پیدا و پنهان بسازند، امّا نه تنها به این خواسته ی برخاسته از عمقِ جانِ خویش نرسیده، بلكه روز به روز شاهد گسترش ظلم و ستم های گوناگونی بوده است. از این رو، هر گاه كه با پدیده ی ناروایی روبه رو می شود، از اعماق وجود آرزوی درك روزگاری را می كند كه با روی كارآمدن مردی الهی، روحِ عدالت در كالبد جامعه ی بشری دمیده شود. این، همان زمینه ی مساعد و بستر مناسب برای پذیرش حكومت جهانی حضرت مهدی موعود (علیه السّلام) است كه باید در وجود تمامی جامعه ی بشری رسوخ كند. هر چند كه روبه رو شدن با پدیده ی نابه هنجار ظلم و جور، انسان را از سویی آزرده خاطر و رنجور می كند، امّا از سوی دیگر، نور امید و عطش زندگی در آینده ای حتمی و موعود كه اثری از ظلم و جور نخواهد داشت را در دل او فروزان می كند و همین امر سبب می شود تا لحظه به لحظه، محبّت و دوستی و اُنس با حضرت مهدی (علیه السّلام) و حكومت او در جانِ آدمی شدّت یابد، و رفته رفته این شدّت به عطش و شیفتگی مبدّل شود. در روایتی از رسول خدا (صلّی اللّهُ علیه وآله وسلّم)، چنین آمده: <ینزل باُمّتی فی آخِرالزمانِ بَلاءٌ شدیدٌ مِن سُلطانِهِم لم یسمَع ببلاءٍ اشد منه حتّی تضیق علیهم الا رض الرحبه حتّی تملاء الارض جوراً و ظلماً، لایجدالمؤ من ملجاءً یلتجیء الیه مِن الظلم، فیبعث اللّهُ عزوجلّ رجلاً مِن عترتی فیملا الا رض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً یرضی عنه ساكن السماء و ساكن الا رض؛ در آخر الزمان، بر امّت من، بلای شدیدی - كه تا آن زمان بلایی شدیدتر از آن شنیده نشده - از جانب سلطان و حاكم ایشان وارد می شود، به حدّی كه زمین با آن همه گستردگی اش بر آنان تنگ می شود و مالامال از ستمِ آشكار و پنهان می گردد. انسان مؤمن، پناهگاهی پیدا نمی كند كه بدان پناه برد. در این وقت است كه خداوند عزّوجلّ، مردی از خاندان مرا بر می انگیزد تا زمین را پُر از قسط و عدل سازد، همان گونه كه لبریز از ظلم و جور گشته بود، به طوری كه ساكنین آسمان و زمین، از وی راضی می شوند. این روایت، به روشنی، نشان می دهد كه دوری جامعه از رهبر الهی عادل، و گرفتار آمدن آن در چنگال سردمداران بیدادگر، موجب بروز ظلم و فساد در همه ی زمینه ها می شود و همین فساد، باعث سختی و مشكلی و پدید آمدن تنگناهای غیر قابل رفع در زندگی بشر می گردد. در نتیجه، سبب تشنگی انسان های مؤ من به ظهور مصلح واقعی می گردد. از حدیفه، درباره ی وضعیت جامعه ی بشری در هنگام قیام حضرت مهدی (علیه السّلام) چنین رسیده: ... انّه لایخرج حتّی لایكون غایب احب اِلی الناس مِنه مِمّا یلقون مِن الشّر(۱۶) به درستی كه [مهدی موعود (علیه السّلام)] قیام نمی كند تا زمانی كه هیچ غایبی نزد مردم محبوب تر از وی نباشد، و این به خاطر شرارت ها و ناروایی هایی است كه به مردم رسیده است. اضطرار از بررسی روایات می توان چنین به دست آورد كه <اضطرار>، تبلور فراهم آمدنِ همه ی آمادگی ها و زمینه ها است. انسانِ مضطر، دنیا را باتمام وسعت اش، تنگ احساس می كند و زرق و برقِ فریبنده ی ظاهرِ قدرت های شیطانی، او را غافل نمی كند. بر عكس، انسان هایی كه زندگی در كاخ های سر به فلك كشیده و بهره مندی از مال و منال فانی و عیش و نوش زودگذر دنیا، خط پایان آرزوهایشان را ترسیم كرده است، كجا به دنبال جایگاهی در كنار مهدی موعود (علیه السّلام) خواهند بود؟ انسانی كه خود را یافت و ارزش جان خویش را بیش تر از آن دید كه در چند روزه ی دنیا تباه اش سازد، قدم نهادن در خیمه ی محبوب دل ها و زندگی در روزگار شیرین ظهور را پایان آرزوهایش قرار می دهد و این حالت، نه فقط یك آرزوی بی ریشه، بلكه فراتر از عطشی است كه جان آدمی را به لرزه در می آورد و لحظه به لحظه او را در پی رها شدن از وضعیت كنونی می دارد. در كلامی كه از رسول خدا (صلّی اللّهُ علیه وآله وسلّم) پیش از این نقل شد این نكته، نمایان است. آن حضرت فرمود: ینزل بأُمتی فی آخر الزمان بلاءٌ شدیدٌ مِن سلطانِهِم لم یسمَع بِبَلاءٍ اشدّ مِنه حتّی تضیق علیهم الا رض الرحبَه حتّی تملا الا رض جوراً و ظلماً لایجد المؤ من مَلجاءً یلتجیءُ اِلیه مِن الظلم، فیبعث اللّه عزوجل رجلاً مِن عترتی... در آخر الزمان، بر امّت، من بلای شدیدی - كه تا آن زمان بلایی شدیدتر از آن شنیده نشده - از جانب سلطان و حاكمِ ایشان وارد می شود، به حدّی كه زمین با آن همه گستردگی اش بر آنان تنگ می شود و مالامال از ستمِ آشكار و پنهان می گردد. انسان مؤ من، پناهگاهی پیدا نمی كند كه بدان پناه برد. در این وقت است كه خداوند عزّوجلّ، مردی از خاندان مرا بر می انگیزد... . در این بخش از حدیث شریف، ظهور حضرت مهدی (علیه السّلام) بر این مترتب شده كه انسان مؤ من بیابد كه هیچ پناهی برای او وجود ندارد! از این سخن، چنین استفاده می شود كه زمینه ی اجتماعی كه عاملِ فرا رسیدن زمان ظهور است، وقتی كار ساز است كه همراه خواست قلبی انسان های مؤ من، باشد. به عبارت دیگر، انسان های منتظر، باید به مرحله ای برسند كه به تحقیق یقین كنند برای نجات از گرداب مهالك، هیچ پناهی جز حكومت مهدی آل محمد، (علیهم السّلام) نیست. این، مطلبی است كه با تعبیرهای گوناگونی در روایات مورد تأیید قرار گرفته در روایتی ابوسعید خدری از وجود مقدّس پیامبر گرامی اسلام(صلّی اللّهُ علیه وآله وسلّم) چنین نقل می كند: تأوی الیه اُمّتُه كما تأوی النحل اِلی یعسوبها(۱۷) امّت حضرت مهدی (علیه السّلام) به سوی او پناه می برند، همان طور كه زنبور [از ترس دیگران] به ملكه ی خویش پناه می برد. بنابراین، رسیدنِ جامعه به مرحله ای كه در آن، همه ی مردم یك دل و یك صدا، خواهانِ حكومت حضرت مهدی(علیه السّلام) باشند و با تمام وجود، اضطرار خویش را به حضرت اش فریاد زنند و آماده ی یاری و جانبازی در ركاب او برای رسیدن به اهداف والای وی باشند، از جمله عواملی است كه توقّع ظهور، بدونِ آن، امری است نه چندان نزدیك به واقع. بر همین اساس است كه وجود مبارك اش در توقیع شریف چنین می فرماید: ولو ان اشیاعَنا - وَفّقَهُم اللّه لِطاعتِهِ - علی اجتِماعِ القلوب فی الوفاءِ بالعهد علیهم لَما تأخر عَنهم الیمنُ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجلَت¬ لهم السعاده بمشاهدتنا علی حق المعرفه وصِدقِها مِنهم بِنا(۱۸) اگر دل های شیعیان - كه خدا بر طاعت خویش موفق شان دارد - بر وفای به عهدی كه بر آنان بود، متّحد و استوار می بود، هرگز یمن دیدار [و همنشینی] ما از ایشان به تأخیر نمی افتاد و به تحقیق كه خوش بختی دیدار ما با معرفتی ثابت و پا برجا به سوی آنان روی می آورد. این، در حالی است كه اگر زمینه مردمی مناسب، به وجود نیاید، به طور كلّی، جامعه، لیاقت و قابلیت بهره مندی از این نعمت بس بزرگ الهی را به دست نمی آورد؛ چرا كه قانون حتمی الهی این گونه استقرار یافته كه نعمت و رحمت خداوند بر حسب اقتضای محلّ و بر وفق استعداد و متناسب با قابلیتِ دریافت كننده، فرود آید.(۱۹) ظهور زمامدار عادلی مانند امام زمان (علیه السّلام)، بزرگ ترین نعمتی است كه تا كنون هیچ امّتی لیاقت دریافت آن را نداشته و اگر قرار باشد كه آن حضرت بدون وجود زمینه ی لازمِ اجتماعی ظهور كند، به تحقیق كه از مردم همان چیزی را خواهد دید كه دیگر پیشوایان الهی دیدند و همین مردمی كه در صورت ایجاد زمینه ی پذیرشِ حكومت امام زمان (علیه السّلام) از یاران و هواداران آن حضرت می شوند، در صورت عدم وجود زمینه ی لازم در میان شان، آلت دستِ حاكمانِ جایر و ستم پیشه گشته و علیه آن امام همام به مقاومت بر خواهند خواست! بنابراین، یكی از مهم ترین زمینه های ظهور امام زمان(علیه السّلام)، و بر پایی حكومت عدل جهانی، فراهم آمدن بستر اجتماعی لازم است. و در همین راستا، یكی از با اهمیت ترین وظایف انسان های صالحی كه در انتظار برپایی دولت كریمه ی امام عصر(ارواحنالتراب مقدمه الفداء) هستند، این است كه زمینه های اجتماعی لازم برای پذیرش و درخواست حكومت حضرت مهدی(علیه السّلام) را در میان توده های مردم پدید آورند. ضرورت وجود یاران روشن است كه مهم ترین وظیفه ی دولت امام مهدی (علیه السّلام) ریشه كن كردن ستم و ستمگران از سطح جامعه و ساختن جامعه ای پاك و با طراوت در سراسر كره ی زمین است. و نیز روشن است كه پاك سازی چنین جامعه ای از لوث وجود پلیدی های ناشی از دوری انسان ها از كرامت انسانی خویش، آن هم بدون هیچ گونه سُستی و كوتاه آمدن در اجرای دستورهای حیات بخش خدایی، مستلزمِ درگیری با پایگاه های سلطه ی اهریمنانی است كه منافع خویش را فقط در دلِ سیاه جامعه ی دور از اولیای خدا یافته اند. اصلاحِ چنین جامعه ای كه لبریز از بیدادگری و فساد است، كاری بس دشوار خواهد بود؛ زیرا، همان طور كه در گذشته بدان اشاره شد، امام (علیه السّلام) برنامه های خود را از راه های عادی و در چهارچوب ملاك ها و قانون های طبیعی به اجرا در میآورد كه یكی از آن ها پیشرفت دین و آیین خدا از طریق یاری بندگان صالح است. از سویی، اداره ی جامعه ای رهیده از بندهای بردگی شیطان پرستان، آن هم به گستردگی تمام زمین، دولتی قوی و كارآمد می طلبد، دولتی كه از یاران و دست یارانی ویژه تشكیل شده باشد، یاورانی كه از هر جهت شایستگی های لازم برای تحمّل مبارزات طاقت فرسای اوّلیه و سختی های اداره ی جامعه ی پس از ظهور را داشته باشند تا در كنار ایشان، ناهمواری ها، هموار گردد و آن رهبر یگانه از بیابان غربت و تنهایی رها شود و زمین را لبریز از عدل و داد كند. این، مطلبی است كه علاوه بر، برخورداری از پشتوانه ی عقلی، در برخی از روایات هم مورد اشاره قرار گرفته است. فضیل بن یساراز امام صادق (علیه السّلام) نقل می كند كه دربارهِ حضرت مهدی (علیه السّلام) فرمود: له كنز بالطالقان ما هو بذهب ولافضّه...، و رجالٌ كأنّ قلوبهم زبرالحدید... بهم ینصُرُاللّهُ اِمامَ الحق؛ (۲۰) برای حضرت مهدی (علیه السّلام) گنجی است در طالقان كه از جنس طلا و نقره نیست... مردانی هستند كه استواری دل هایشان برای دین خدا، همانند آهن است... خداوند متعال، به دست ایشان، امام و پیشوای حق را یاری می كند.(۲۱) تشرفات تشرّف شیخ ابن ابى الجواد نعمانى شیخ ابن ابى الجواد نعمانى از كسانى است كه-به فرمایش بعضى از بزرگان-به حضور حضرت ولىّ عصر ارواحنا فداه رسیده است و در آن‌جا به حضرت عرض مى‌كند: مولاى من، براى شما مقامى در نعمانیّه و مقامى در حلّه است؛ چه اوقاتى در این دو مكان تشریف دارید؟ فرمودند: در شب‌وروز سه‌شنبه در نعمانیّه، و شب‌وروز جمعه در حلّه مى‌باشم؛ امّا اهل حلّه به آداب مقام من؛ رفتار نمى‌كنند. هیچ شخصى نیست كه به مقام من وارد شود و به آداب آن عمل كند؛ یعنى بر من و ائمّۀ اطهار علیهم السّلام سلام كند و دوازده بار صلوات بفرستد بعد هم دو ركعت نماز با دو سوره بخواند و در آن دو ركعت با خداى تعالى مناجات كند، مگر آن‌كه خداى تعالى آنچه را كه مى‌خواهد به او عطا مى‌فرماید.. عرض كردم: مولا جان، آن مناجات را به من تعلیم فرمایید. فرمودند: اللّهمّ قد اخذ التّأدیب منّى حتّى مسّنى الضّرّ و انت ارحم الرّاحمین و ان كان ما اقترفته من الذّنوب استحقّ به اضعاف ما ادّبتنى به و انت حلیم ذو انات تعفو عن كثیر حتّى یسبق عفوك و رحمتك عذابك. و سه مرتبه این دعا را بر من تكرار فرمود، تا حفظ شدم.(۲۲) منابع: ۱- این حقیقت قرآنی که خداوند آنچه را که بخواهد تغییر می‏دهد، همان مسأله‏ی «بدا» است که شیعه به آن اعتقاد دارد و اهل سنت آن را نفی می‏کنند. از نظر شیعه بدا همان کاری است که خداونددر لوح محو و اثبات می‏کند و چیزی فراتر از آن نیست. «بدا» در آفرینش، نظیر نسخ در قانون است، مثل آنكه از ظاهر قانون و یا حكمى تصوّر كنیم كه دائمى است، ولى بعد مدّتى ببینیم كه عوض شده است. البتّه این به معناى پشیمانى و یا جهل قانونگذار نیست، بلكه شرایط باعث بوجود آمدن این تغییر در قانون شده است، درست مانند نسخه‏اى كه پزشك با توجّه به شرایط فعلى بیمار آن را مى‏نویسد، امّا به محض تغییر حال او، نسخه جدیدى تجویز مى‏كند. لذا همان گونه كه نسخ در آیات را كه در واقع یك نوع بدا است، همه فرق اسلامى از شیعه و سنى قبول كرده‏اند، مى‏بایست «بدا» را با همین معنا و بیانى كه آمد پذیرا باشند. پس بدا به معناى جهل ماست . ۲- غیبت نعمانی ترجمه مجتبی عزیزی ص ۴۱۴ حدیث ۲۳۱-۸ ۳- كمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۸، ح ۴ ۴- كلینى، كافى، ج ۸، ص ۲۶۷، ح ۳۹۰ ۵- امام مهدی (عج) در قرآن مهدی یوسفیان صص۵۹-۵۸ ۶- غیبت نعمانی ترجمه عزیزی باب ۱۶ ص۶۱۵ ۷- عقد الدرر، ص ۱۶۷، باب الخامس؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۸۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۷؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ۱۳۶۸ - باب خروج المهدى، من کتاب الفتن ۸- بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، باب ۲۲، ح ۷ و ... ۹- عقد الدرر، ص ۹۴ ۱۰- مراجعه شود به خطبه ۳ (شقشقیه)، نهج البلاغه ۱۱- عقد الدرر، ص ۹۶ وص ۱۴۲، باب الرابع؛ سنن الدّانى، ابو عمرو الدّانى؛ لوحه ۸۵ و۹۵ ۱۲- ملاحم وفتن، سید بن طاووس؛ باب ۶۳، ص ۱۳۹؛ معجم احادیث الاِمام المهدى (علیه السّلام)، ج ۱، ص ۴۷۸، ح ۳۱۹ با کمى تفاوت ۱۳- عقد الدرر، ص ۲۰۲ ۱۴-همان مدرک، ص ۸۳ ۱۵- همان مدرک، ص ۱۱۳، باب ۴ ۱۶- عقد الدرر، ص ۹۴ ۱۷- معجم الملاحم والفتن، ج ۴، ص ۳۵۲ (به نقل از الملاحم، سید بن طاووس، ص ۷۰، باب ۱۴۶ مهر بیکران، ص ۵۱ ۱۸- احتجاج، طبرسى، ج ۲، ص - بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷ ۱۹- انزل مِن السّماء ماءا فَسالت أودیه بِقَدَرِها رعد/ ۱۷ ۲۰- بحار الانوار، ج ۵۲، باب ۲۶، ح ۸۲، ص ۳۰۷ – ۳۰۸ ۲۱- مقدمات ظهور، سیدمجتبی فلاح بنیاد فرهنگی حضرت مهدی(عج)،فصل زمینه های اجتماعی و دولت حضرت مهدی (عج) ۲۲- برکات حضرت ولی عصر (عج) جواد معلم ص۸۰ به نقل از عبقری حسان ج ۲ ص۷۸س۲۴

کلیدواژه ها: ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1883
زمان انتشار: 8 فوریه 2015
| | | |
راز نمازهای طولانی و عبادت‌های زیاد پیامبر(صلی الله علیه وآله) چه بود؟

راز نمازهای طولانی و عبادت‌های زیاد پیامبر(صلی الله علیه وآله) چه بود؟

در حالات پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌خوانیم که آن قدر براى نماز و عبادت مى‌ایستاد که پاهایش ورم مى‌کرد. به آن حضرت(صلی الله علیه وآله) عرض شد: چرا خود را این‌گونه زحمت مى‌دهى؟ پیغمبر(صلی الله علیه وآله) در پاسخ فرمود: آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم؟! [حضرت محمد] نقش و اهمیت نماز در دین نشان دهنده عظمت و استحکام این حبل متین و ریسمان استوار میان زمین و آسمان است. ریسمان دیگر اعمال ارزشی برای صعود انسان به افق بلند سعادت کافی نیست، ولی نردبان نماز، افزون بر آن که به تنهایی وسیله عروج است، می‌تواند ثقل و سنگینی بقیه اعمال را نیز متحمل شود. هیچ وسیله‌ای مستحکم‌تر و دائمى‌تر از نماز براى ارتباط میان انسان با خدا نیست، خداوند در قرآن می‌فرماید: برای یاد من و ذکر من نماز بپادارید، «اقم الصلوة لذکری»، ناآشناترین انسان‌ها رابطه خود را با خدا به وسیله نماز آغاز مى‌کنند و برجسته‌ترین اولیاى خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مى جویند. مرغ ماءلوف که با خانه خدا انس گرفت/ گر به سنگش بزنی جای دگر می‌ نرود (سعدی)  تقویت خداباوری و دلدادگی همه ما آفریده خدا هستیم و بنده او، خدایی که تار و پود وجود ما را با لطف و عنایت خود به هم پیوند زده و بند بند وجودمان را با کرَم خویش آراسته است، خدایی که برای زندگی بهتر بندگان خود عجایب و شگفتی‌های فراوانی در زمین و آسمان تعبیه کرده که با مرور زمان، یافته‌های دانشمندان، عظمت خالق و عجز و کوچکی انسان را بیش از پیش نمایان می‌سازد. نیز شگفتی‌هایی که در بدن و خلقت خاکی انسان تعبیه شده که اگر بشر دو پا بخواهد نسخه‌ای مشابه آن بسازد، نیازمند تجهیزات و فضایی گسترده و با صرف هزینه‌های هنگفتی است که به فرض موفقیت، قطعاً بسیاری از کارکردها و مۆلفه‌های آن نسخه اصلی را نیز دارا نخواهد بود، شگفتی‌هایی که در زمین و آسمان و دریا و خشکی حیرت و تعجب همگان را برانگیخته است. وقتی انسان به این عظمت‌ها بنگرد، به حقارت و ناچیزی خود بیشتر واقف شده، از اینکه خدای بزرگ با تمام عظمت و قدرت و شوکت خود، به او فرصت زندگی و انتخاب و شناخت داده است، جبهه شکر می‌ساید و محبت و دوستی او را به دل خواهد گرفت و عاشق او خواهد شد. این دلدادگی و عشق و محبت، زمانی بیشتر رخ خواهد داد که بداند خدای قادر متعال با تمام بزرگی و عظمتش، بیشتر از هر کس و هر چیزی به انسان نزدیک بوده و به او عشق می‌ورزد و منتظر مراجعه انسان و مشتاق شنیدن صدای اوست، چه افتخاری از این بالاتر که خدای مهربان، از میان تمام مخلوقات خود، انسان را برای همنشینی و هم سخنی با خود برگزیده است و فرصت و رخصت خلوت کردن و خواندن او را در هر زمان و مکانی را به او داده است. یکی از ویژگی‌های بارز انسان، فقر ذاتی و نیازمندی همیشگی او نسبت به خالق هستی است، به فرموده پروردگار «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»؛ شما به خداوند نیازمند هستید و او از شما بى نیاز است. حال که او «غنی» است که هست، «غنی» و هیچ نیاز و احتیاجی ندارد، امر، فعل و رهنمود او، به جز حکمت و کرم به مخلوق نیست خالق با عظمتی که منتظر انسان است و مشتاق شنیدن صدای مناجات او، مگر نه این است که هر عاشقی از خلوت با معشوق و سخن گفتن با او لذت می‌برد؟ پس ما چگونه عاشقی هستیم که حتی لحظات و دقایقی را برای معشوقش صرف نمی‌کند و در پیشگاهش به نماز نمی‌ایستد؟ نمازی که محکم‌ترین رشته الفت بین بندگان و خداست و تجلی بخش محبت و انس به خدای کریم و لحظه‌های عاشقی با معبود و محبوبی که همنشینی و قرابت با او با هیچ لذتی همسان نیست، به همین سبب است که سید ساجدان و زینت عابدان، می‌فرمایند: حق نماز این است که بدانى نماز، در آمدن به پیشگاه معبود یگانه است و تو در نماز پیش روى او ایستاده‌اى، پس آن‌گاه که بر این حقیقت آگاه شدی، سزاوار آنى که در نماز ایستى، ایستادن کسى که خواهنده و ترسنده، بیمناک و امیدوار و مستمند و زارى کننده است و خداى را بزرگ مى‌دارد. و چه دردناک و تلخ است، وقتی خدایی با آن همه عظمت به سوی ما می‌آید و مشتاق دیدار و حضور ما بوده، ولی ما از او فاصله می‌گیریم، چه زیبا می‌فرماید امام سجاد(علیه السلام): «یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ...»؛ ای پروردگارم تو مرا می‌خوانی ولی من از تو رو می‌گردانم و تو با من دوستی می‌کنی ولی من با تو دشمنی می‌کنم و تو به من محبت کنی و من نمی‌پذیرم، گویا من منتی بر تو دارم. [نماز] مهم‌ترین راهکارهای انس با نماز یکی از بهترین راهکارهای انس با نماز، شناخت خالق و آشنایی با الطاف و مراحم کریمانه اوست که هر لحظه به سوی انسان روان می‌سازد و زندگی انسان را در سایه مهر و محبت خود هدایت می‌کند. از مهم‌ترین راهکارهای انس با نماز و چشیدن لذت نمازگزاری تقویت خداباوری و دلدادگی می باشد. یکی از ویژگی‌های بارز انسان، فقر ذاتی و نیازمندی همیشگی او نسبت به خالق هستی است، به فرموده پروردگار «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»؛ شما به خداوند نیازمند هستید و او از شما بى نیاز است. حال که او «غنی» است که هست، «غنی» و هیچ نیاز و احتیاجی ندارد، امر، فعل و رهنمود او، به جز حکمت و کرم به مخلوق نیست. زبان حال مخلوق همه انسان‌هایی که با حقیقت وجود خود آشنا هستند، نیاز خود را می‌دانند و موظف به سپاسگزاری و تشکر از کسی که به آنان نعمت و تحفه‌ای عطا کرده می‌دانند و این قدرشناسی نوعی زبان حال است که نشانگر لیاقت هدیه گیرنده است.. این قدرشناسی و درخواست تداوم عنایت، زمانی رنگ جدی‌تری به خود می‌گیرد که همه چیز انسان وابسته به او باشد و بر پایه عنایات و توجهات او قرار داشته باشد. خدایی که ولی نعمت ماست و هرچه داریم از لطف و عنایت و احسان اوست و همه جیره خوار خوان کَرَم او هستند و اگر لحظه و آنی دست عنایت خویش را از سر بندگان بردارد، همه به فلاکت و بدبختی خواهند افتاد. فضل خدای را که تواند شمار کرد؟/ یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟... الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت/ اسباب راحتی که نشاید شمار کرد تلألۆ قرآن سوره‌های فراوانی همانند «الرّحمن» و «روم» پر است از یاد  نعمت‌های الهی «قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللهُ»؛بگو چه کسی از آسمان‌ها و زمین روزی‌تان می‌دهد؟ بگو: خدا! (سوره سبا، آیه 24) سید ساجدان و زینت عابدان، می‌فرمایند: حق نماز این است که بدانى نماز، در آمدن به پیشگاه معبود یگانه است و تو در نماز پیش روى او ایستاده‌اى، پس آن‌گاه که بر این حقیقت آگاه شدی، سزاوار آنى که در نماز ایستى، ایستادن کسى که خواهنده و ترسنده، بیمناک و امیدوار و مستمند و زارى کننده است و خداى را بزرگ مى‌دارد سخن نهایی را خداوند در این آیه بیان کرده است: «وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا»؛ و اگر نعمت‌های خدا را بشمارید، هرگز نمی‏توانید آن را احصا کنید، خداوند غفور و رحیم است. امیرمۆمنان(علیه السلام) در ناتوانی انسان از حمد خدا و شمارش نعمت‌هایش می‌فرماید: «اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَّذِی لاَ یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ اَلْقَائِلُونَ وَلاَ یُحْصِی نَعْمَاءَهُ اَلْعَادُّونَ»؛ خداوندی را سپاس که گویندگان هرگز به کنه مدح و ثنای او نمی‌رسند و شمارندگان، نعمت‌های او را نمی‌توانند بشمارند» مهربانی و لطف و کرم الهی، از زبان مبارک امام عارفان امام حسین(علیه السلام) شنیدنی است: «مرا نشو و نما دادى و پیش از این نیز بـه من مهر ورزیدى، به وسیله رفتار نیکویت و نعمت‌هاى شایانت که پدید آوردى خلقتم را از منى ریخته شده و جایم دادى در سه پرده تاریکى (مشیمه و رحم و شکم) میان گوشت و خون و پوست و گـواهـم نساختى در خلقتم و واگذار نکردى به من چیزى از کار خودم را سپس بیرونم آوردى بدانچه در علمت گذشته بود، از هدایتم به سوى دنیا خلقتى تمام و درست و در حال طفولیت و خردسالى در گهواره محافظتم کردى و روزیم دادى از غذاها شیرى گـوارا و دل پرستاران را بر من مهربان کردى و عهده‌دار پرستاریم کردى مادران مهربان را و از آسیب جنیان نگهداریم کردى و از زیادى و نقصان سالمم داشتى، پس برترى تو اى مهربان و اى بخشاینده. نماز و حس نیازمندی اقامه نماز نوعی قدرشناسی به درگاه خالق کریمی است که لحظه به لحظه عنایتش را بر ما مستدام می‌دارد و انسان با عبادت خود، ضمن سپاسگزاری از نعمت‌های موجود، جبهه شکر به درگاه الهی می‌ساید، از این رو در حالات پیامبر گرامى(صلی الله علیه وآله) می‌خوانیم که آن قدر براى نماز و عبادت مى‌ایستاد که پاهایش ورم مى کرد، آن قدر نماز شب مى‌خواند که چهره‌اش زرد می‌شد، به آن حضرت عرض شد: چرا خود را این گونه زحمت مى‌دهى؟ حضرت در پاسخ فرمود: «افلا اکون عبداً شکوراً»؛ آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم؟!  زهرا اجلال                     بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان منابع : مرکز تخصصی نماز رضا اخوی کارشناس ؛ کتاب «ثانیه‌های انس» بیانات حجت الاسلام مهندسی

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
شناسه مطلب: 1066
زمان انتشار: 3 دسامبر 2014
| |
آیا یاران اصلى امام زمان(عج) عصاره تاریخند؟

قیام مهدوى به حدى گسترده و فراگیر است که در قلمرو آن، همه ملیت‌‏ها و گروه‏‌ها - از گذشته تا حال و آینده - حضور دارند و حتى ملائکه الهى نیز در آن به ایفاى نقش مى‌‏پردازند. ...

آیا یاران اصلى امام زمان(عج) عصاره تاریخند؟

انقلابى بزرگ و جهانى نیازمند رهبران و مدیرانى لایق، کارکشته، وارسته و پرتوان است که هم پیروزى‏‌اش تأمین شود و هم اهداف و برنامه‏‌هاى فراگیر آن تحقق یابد، بستر زمان و تاریخ، دروازه ورودى انسان‏‌ها به دانشگاه مهدوى است؛ دانشگاهى که در آن ملیت و قومیت، مذهب، نژاد، مقطع زمانى و... مطرح نیست؛ بلکه فراملى، قومى، نژادى و انسانى است. براین اساس قیام مهدوى به حدى گسترده و فراگیر است که در قلمرو آن، همه ملیت‏‌ها و گروه‏‌ها - از گذشته تا حال و آینده - حضور دارند و حتى ملائکه الهى نیز در آن به ایفاى نقش مى‏‌پردازند. پس از آنجایى که در میان یاران حضرت، پیامبران و اولیاى الهى(چون عیسى، یوشع، خضر، اصحاب کهف و...) و هم از اصحاب پیامبر اسلام(ص) و امیرمؤمنان(ع)(چون سلمان و مالک، ابوذر و...) حضور دارند، مى‏‌توان گفت آنان عصاره تاریخ خواهند بود. علاوه بر آن که خود حضرت مهدى(عج) ادامه دهنده راه همه پیامبران و اوصیا و دارنده همه سنن و مواریث آنان است؛ به طور طبیعى یارانش نیز دارنده این میراث گرانبها خواهند بود. البته در مجامع روایى بر 313 یار خاص آن حضرت تأکیدات ویژه‏‌اى شده و اوصاف و خصلت‏‌هایى براى آنان شمارش شده است که نشان مى‏‌دهد واقعاً آنان انسان‏‌هاى برتر، شایسته و برگزیده هستند و توان انجام این مأموریت بزرگ الهى را دارند. *اوصاف یاران در قرآن‏ در قرآن آیاتى وجود دارد که ویژگى‏‌هاى برشمرده آن‌ها را مى‏‌توان بر یاران خاص حضرت مهدى(عج) تطبیق داد و در بعضى از روایات نیز بیان شده که این آیات در مورد مهدى(عج) و اصحابش باشد؛ از جمله مى‏‌فرماید: «‏یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»(1)؛ براساس این آیه خداوند در آینده جمعیتى را براى حمایت دین بر مى‏‌انگیزد و اوصاف کسانى را که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، چنین شرح مى‏‌دهد: 1-  آنان عاشق خدا بوده و جز به خشنودى او نمى‏‌اندیشند، هم خدا آن‌ها را دوست دارد و هم آنان خدا را دوست دارند. 2- در برابر مؤمنان خاضع و فروتن هستند. 3- در برابر ستمکاران قدرتمند هستند. 4-  جهاد در راه خدا برنامه همیشگى آنهاست. 5-  ثابت قدم بوده و از ملامت کنندگان باکى ندارند. در پایان مى‏‌فرماید: «به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش شخصى)، مرهون فضل الهى است که به هر کس شایسته باشد، داده مى‏‌شود. «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ». در روایتى از امام صادق(ع) اوصافى براى یاران حضرت مهدى بیان شده که با اوصاف مذکور در آیه هماهنگ است.(2) به طور کلى مى‏‌توان اوصاف، و ویژگى‏هاى یاران خاص حضرت را در روایات چنین شمارش کرد. *اوصاف یاران در حدیث‏ -شناخت عمیق نسبت به خدا امام صادق(ع) مى‏‌فرماید: «در قلوب آنان (یاران مهدى)، نسبت به ذات خدا شکى نیست».(3) و «آنان به وحدانیت خداوند آن چنان که حق وحدانیت اوست، اعتقاد دارند».(4) -معرفت امام زمان(عج) امام سجاد(ع) مى‏‌فرماید: «آنان کسانى‏‌اند که به امامت مهدى(عج) اعتقاد دارند».(5) -اخلاص امام جواد(ع) فرمود: «هنگامى که براى مهدى، 313 تن از اهل اخلاص جمع شد، خداوند امر او را ظاهر خواهد کرد».(6) -اطاعت و فرمانبرى امام صادق(ع) مى‏‌فرماید: «اطاعت آنان از امام، بیشتر از فرمانبرى کنیز در برابر مولایش است»(7) -استقامت آن حضرت(ع) هم چنین فرمود: «... گویا قلب‏هاى آنان مانند تکه‌‏هاى آهن است... محکم‌‏تر از سنگ است».(8) -جان‌نثارى از امام صادق(ع) نقل شده است: «آنان پروانه‌وار شمع وجود امام را در میان گرفته و او را با جانشان محافظت مى‏‌کنند».(9) -برخوردارى از تأییدات الهى امام على(ع) فرمود: «... خداوند مردى (مهدى) را در آخرالزمان مى‏‌انگیزاند... او را به ملائکه‏‌اش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد کرد».(10) -شهادت‏‌طلبى امام صادق(ع) فرمود: «یاران مهدى، آرزو مى‏‌کنند که در راه خدا به شهادت برسند».(11) -صبر و بردبارى امام على(ع) مى‏‌فرماید: «یاران مهدى، گروهى‏‌اند که به خاطر صبر و بردبارى در راه خدا، بر او منت نمى‏‌گذارند و از اینکه جان خویش را تقدیم حضرت حق مى‏کنند، به خود نمى‏‌بالند و تکبر نمى‏‌کنند».(12) -شیران روز و زاهدان شب امام صادق(ع) فرمود: «گویا من نظر مى‏‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف و کوفه، سجده‏‌ها به پیشانى‏‌هاى آن‌ها اثر گذاشته است؛ شیران در روز و راهبان در شب‌‏اند».(13) -همدلى امام على(ع) فرمود: «ایشان یکدل و هماهنگ هستند».(14) -خواستار برکت از امام صادق(ع) آمده است: «آنان بر فراز اسب‏‌هاى خود دست بر زین امام مى‏‌کشند و تبرک مى‏‌جویند.(15) -عبادت الهى امام صادق(ع) فرمود: «در دل شب، از خشیت خداوند ناله‏‌هایى دارند، مانند ناله مادران پسر مرده» و «شب‏‌ها را با عبادت به صبح مى‏‌رسانند و روزها را با روزه به پایان مى‏‌برند».(16) - شجاعت امام على(ع) مى‏‌فرماید: «همه شیرانى‏‌اند که از بیشه‏‌ها خارج شده‏‌اند و اگر اراده کنند، کوه‏‌ها را از جا برمى‏‌کنند».(همان) -علم و بصیرت امام على(ع) مى‏‌فرماید: «پس گروهى در آن فتنه‏‌ها صیقلى مى‏شوند، مانند صیقل دادن آهنگر، شمشیر را. دیده‏‌هاى آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوش‏‌هایشان جا گرفته است. در شب جام حکمت را به آن‌ها مى‏‌نوشانند، بعد از اینکه در بامداد هم نوشیده باشند».(17) -حق یاورى امام صادق(ع) مى‏‌فرماید: «خداوند به وسیله آن‌ها، امام حق را یارى مى‏‌کند».(18) -حکمت نورانى از امام صادق(ع) نقل شده است: «گویى دل‏‌هاى آنان مشعل نورانى است».(19) با توجه به این روایات روشن مى‏‌شود که یاران حضرت مهدى(عج) داراى چنان ویژگى‏‌ها و اوصاف برتر و کم نظیرى هستند که به حق در این مقام و موقعیت قرار گرفته‏‌اند و بدین جهت نقش مهمى در پیروزى آن قیام جهانى خواهند داشت. *پی‌نوشت‌ها: 1-مائده (5)، آیه 54 2-بحارالانوار، ج 52، ص 308 3-همان،ص 317 4- بشارة الاسلام،ص 220 5-کمال الدین،ح 1،باب 31،ح 2 6- همان، ح‏2، ص 378-377 7-بحارالانوار، ج 52،ص 308 8-همان،ص 307،ح 82 9-همان،ص 308 10-همان،ص 280،ح 6 11-همان،ص 307،ح 82 12-یوم الخلاص،ص 224 13-بحارالانوار،ج 52،ص 386 14-یوم الخلاص،ص 224 15-بحارالانوار، ج 52، ص 308 16-یوم الخلاص،ص 224 17-بحارالانوار،ج 52،ص 334،ح 64 18-همان،ص 308 19-همان.  

کلیدواژه ها: ، ، ، ، ، ، ، ،

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed