www.montazer.ir
جمعه 11 ژولیه 2025

چای اول (دانستی‌های پیش از خواستگاری)

عصر جمعه بود و همه چیز آماده ی صدای زنگ در همه را به سوی خود جلب کرد. حتماً خواستگارها بودند. مادرم درحالی که داشت چادرش را سرش می کرد صدایم زد: مریم دخترم آماده شدی؟ تا نگفتم پیش خواستگارها نیای ها. چای ها را زیاد پر رنگ نریز، هل نکن زیاد سفارش نکنم میوه ها و بشقاب ها را گذاشتم روی میز آماده ای؟ گفتم: بله مامان. من اولین دختر خانواده بودم با خودم می گفتم: این آقا امیرحسین که اطرافیان اینقدر از او تعریف می کنند چه شکلیه؟ چه جوریه مرد زندگی هست یا نه؟ چه سؤالاتی باید بپرسم می توان حوشبختی را در کنارش تجربه کنم؟

برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed