مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اخیار چون از مردم بریده اند و به مردم وابسته نیستند و مردم برایشان مرده هستند، در همه کارها به خانواده آسمانی شان وابستگی و تکیه دارند.
آخرین خصوصیت اخیار، از حدیث شریف معراج، از قول خداوند تبارک و تعالی در خطاب به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله این است: «اَلنَّاسُ عِنْدَهُمْ مَوْتی وَاللَّهُ عِنْدَهُمْ حَیٌّ قَیُّومٌ= اهل خیر و اهل آخرت، این گونه هستند که مردم نزد آنها مردهاند و خدا نزد آنها زنده است».
ما فقط یک وجود داریم که حی قیوم است. یعنی حیاتی دارد که قائم به خودش است و وابسته به کسی نیست و این وجود، وجود مطلق است. این موجود مطلق، در همه موجودات، جلوهها و مخلوقات، جریان دارد و همه مخلوقات حیات و ظهورات و آثار خودشان را از حیات او میگیرند.
بنابراین، اصالت در دیدگاه اهل خیر و اهل آخرت، با خداوند تبارک و تعالی است. اینکه می فرماید مردم برایش مرده هستند، یعنی به خاطر مردم جهنم نمیروند و چون مردم برای آنها مردهاند، به مردم تکیه نمیکنند.
مردم از خودشان چیزی ندارند. تکیه به مردم، بدون تکیه بر خدا شرک است. این که خداوند اصرار داشته انبیائش به تنهایی و در اوج غربت و تنهایی، برای کارهای بزرگ مبعوث شوند، بی حساب نبوده است. انبیاء نوعاً تنها بودند و به ندرت مثلاً دو یا سه پیغمبر با هم بوده اند. انبیاء به تنهایی در شرائط بسیار بسیار نابرابر، قیام میکردند.
حضرت ابراهیم علیهالسلام در مقابل نمرود بود. حضرت موسی علیهالسلام در مقابل فرعون، پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مقابل ظالمین مکه و جهله آنجا، ولی همگی پیروز میشدند. چون فقط خدا را داشتند. ما باید این را بفهمیم به میزانی در زندگیمان توفیق داریم و خیرات دنیایی یا معنوی و آخرتی را جذب میکنیم که این خصوصیت خیرین را داشته باشیم. یعنی به جای تکیه بر مخلوقات، به اهل بیت و خانواده آسمانی خودمان تکیه کنیم که کلید همه مخازن و همه رحمت خدا هستند.
بنابراین، اخیار این گونه نیستند که احساس تنهایی کنند. اخیار چون به اهل بیت تکیه دارند، نشاط و شادابی و رفت و آمد روحیشان هم از همین به تنهایی حرکت کردن و امید به کسی نداشتن است. آنها با مراوده با اهل بیت و فرشتهها و اولیاء الهی و صدیقین و شهدا و صالحین، از تنهایی در میآیند. چنین آدمهایی گدایی عاطفی به کسی ندارند و وابستگی و التماس نسبت به کسی ندارند. اینطور نیست که اگر کسی تحویلشان نگیرد و برایشان کم بگذارد، تحقیر و له بشوند.
تکیه گاه اهل خیر، خدا و اهل بیت هستند
اخیار در همه کارها وابستگی و تکیه را به خانواده آسمانیشان دارند. اخیار تا مسئله و مشکلی برایشان پیش بیاید، اول خدا و خانواده آسمانیشان در ذهنشان است، نه آدمهای معمولی.
در روایت داریم که امام صادق علیهالسلام فرمود: مردم سه دسته هستند: بعضی از ما هستند و ما هم از آنها هستیم. یعنی با هم یکی هستیم و آنها ما را از خودشان میدانند، ما هم آنها را از خودمان میدانیم. چون در راه ما هستند و برای ما زحمت میکشند و زندگی میکنند. به خاطر ما حرکت میکنند و عشقشان ما هستیم.
پس خوش به حال کسی که در زندگی دنیاییاش، به عشق اهل بیت زنده باشد و کار کند و درس بخواند و اصلاً دلخوشیاش اهلبیت باشد. با آدمهای کمتر از اهل بیت این اصلاً کاری ندارد.
حضرت میفرماید:«و قوم یَتَزَیَّنونَ بِنا».یعنی یک عده هستند که پُز ما را میدهند. اسم ما را میآورند؛ فقط به اسم ما اما برای خودشان کار میکنند. یعنی دنبال جاه و جلال و ثروت و موقعیت خودشان هستند، اما از ما هزینه میکنند.
یک گروه هم هستند که به اسم ما به جان هم میافتند و همدیگر را میدرند همه آنها میگویند ما اهل بیتی و ولائی و مهدوی هستیم. بعد میبینی دلش پر از حسادت و کینه و دعوا است. تو اگر واقعاً برای خدا و اهل بیت کار میکنی، این همه نفرت و کینه و حسادت و رقابت و چشموهمچشمی برای چیست؟! این حسادتهای کاری و مذهبی چیست؟! پس معلوم است برای خدا نیست.
اما «اهل خیر» اصلاً اینطوری نیستند. اهل خیر آدمهایی فوقالعاده مهربان و خوب و دوست داشتنی هستند. مردم را به خاطر خدا دوست دارند و قاعده «هو أنت» را رعایت میکنند. دیگران هم که بخواهند اینها را به سمت جهنم هول بدهند، در جهنم نمیافتند و به جهنم نمیروند. بعضیها هم خودشان و هم دیگران را جهنمی میکنند.
«اخیار» مردم را مرده میدانند و خدا و اهل بیت را زنده واقعی میدانند و همه حیات و انرژی و نور و قدرتشان را از اینها میگیرند. یعنی اصلاً قائم به اینها هستند.
اهل خیر ، خودشان را بهتر از بدها نمیبینند
حالا به سراغ آخرین مرحله از تحقیق درباره «و دعائم الأخیار» برویم. اهل بیت چگونه تکیهگاه خوبان هستند؟ خوبان چون آدمهایی هستند که خوب هستند و از بدی بیزارند، بدها را هم دوست دارند و به آنها محبت میکنند و برای آنها دلسوزی دارند. یعنی خودشان را اصلاً بهتر از بدها نمیدانند.
یکی از خصوصیات اخیار این است که هر بدی را ببینند، خودشان را بهتر از آن بدها نمیدانند. نمیگویند ما از اینها بهتر هستیم. اخیار بهداشت روانی و جسمی و روحی را رعایت میکنند و میگویند نه؛ ارزش و آبروی این آدم ممکن است پیش خدا بیشتر از من باشد؛ ولی از عمل ناپاک بدها پرهیز میکنند. یعنی ضمن اینکه از بدیها پرهیز میکنند، خودشان را بهتر از آن بدها نمیدانند.
اخیار چون به هدف خلقتشان واقف هستند و میدانند برای چه آفریده شدهاند، و چون معرفت نفس دارند، میدانند که اصلاً جایگاهشان در این عالم چیست. میدانند برای چه روی کره زمین آمده اند. میدانند الان در دنیا تکلیفشان چیست و باید چه کار کنند. میداند که قرار است به زودی به کجا بروند. کاملاً وضعیت و اوضاع خودشان را میفهمند.
اخیار در یک جریان رحمت هستند. چون هم میفهمند که از کجا آمده اند؛ و هم میفهمند چه کسی هستند و الان در کجا هستند و قرار است به کجا بروند. آنها فهمیده اند که فقط زن و مرد و بدن و گیاه و حیوان و فرشته نیستند. کاملاً هویت و شخصیت انسانی خودشان را باور کرده اند. شخصیت آنها از جنس خدا و از جنس محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآله است. آنها مقصد را میشناسند و میدانند که به این دنیا آمده اند که جانشین و شبیه و مَثَل خدا بشوند. چون این را میفهمند که اصلاً برای چه به این دنیا آمده اند، تکلیفشان را در این دنیا میدانند. میدانند که همه ثروتشان موقع مردن، به تعداد شباهتهایی است که به خدا دارند. یعنی می دانند که ثروتشان موقع رفتن از دنیا، به تعداد اخلاقهایی است که از خدا دارند.
بنابراین، این جور آدمها وقتی که میخواهند حرکت کنند، قیمت خودشان را میدانند. میدانند که برای اینکه تخلق به اخلاق الهی پیدا کنند و شبیه اصل خودشان و خانواده آسمانیشان بشوند، احتیاج به الگوهایی به این عظمت دارند. به همین دلیل، به هیچ وجه ذهن و عقل آنها به الگویی کمتر از اهل بیت علیهالسلام اصلاً فکر نمیکند. یعنی از کمالات محدود خوششان نمیآید و می دانند که هر کمال محدودی داشته باشند، بعد از یک مدت دلشان را میزند. می دانند که انسان با کمال محدود سیر نمیشود و بعد از یک مدت، میگوید «این به چه دردم میخورد». میگویند پس ما چون بینهایتطلب هستیم، برای رسیدن به بینهایت، احتیاج به الگوهایی داریم که خودشان به همین بزرگی تربیت شده باشند و بتوانند ما را تا بینهایت ببرند و دست ما را در دست بینهایت و اله ما قرار بدهند. برای همین اخیار کلاً در سبک زندگی به غیر از اهل بیت و خداوند تبارک و تعالی اعتماد ندارند و اصلاً پایه و قیمت خودشان را کمتر از اینها نمیدانند. اینجاست که "دعائم الأخیار" معنا پیدا میکند.
اهل خیر به سبکی غیر از سیره معصوم زندگی نمیکند
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: من دو یادگار بسیار گرانبها و ارزشمند برای شما میگذارم: کتاب الله و عترتی. پس اهل خیر در الگوها و حجاب و لباس و مسافرت و ازدواج و کار و تحصیل و غذا و سبک زندگی و انتخاب شغل و انتخاب دوست، کلاً به کمتر از سبک زندگی معصوم فکر نمیکند و اصلاً سبک زندگی غیر معصوم، برای اینها هیچ ارزشی ندارد.
«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً= خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد». خدا عصمت معصومین را در قرآن مُهر میزند. آن هم به اسم اهل بیت علیهمالسلام. خدا اراده کرده که شما معصوم باشید. چون اگر معصوم نباشید، به درد مردم نمیخورید و مردم نمیتوانند به غیر از معصوم اعتماد کنند.
الگوی هر کس لیاقت و شخصیت اوست و اخیار به هیچ وجه آدمهای بیشخصیتی نیستند. اینها چون شخصیتشان خیلی بالاست، به کمتر از معصوم هم اعتماد و تکیه نمیکنند. اگر به علما و دانشمندان شان هم تکیه میکنند، می گویند اینها واسطههایی هستند که خود اینها تکیهگاه میانی هستند. اینها هم تا وقتی که در راه خدا و اهل بیت هستند، می شود به آنان تکیه کرد تا دست بقیه را بگیرند و بقیه را هم به اهلبیت و خدا برسانند.
دو تا دعا من به شما هدیه کنم. حداقل یک بار بخوانید: دعای 21 و 22 صحیفه مبارکه سجادیه. آنهایی که عربی بلد نیستند، نروند فقط جمله عربی بخوانند که نفهمند چه میخوانند. این خواندنش اصلاً فایدهای ندارد. دعا یعنی اینکه من میخواهم حرف بزنم و یک چیزی را درخواست کنم. پس باید بفهمم که چه میگویم.
اخیار اینطور هستند که هر نعمتی داشته باشند؛ مثل داشتن صدای خوش، آن را به کمتر از خدا و اهل بیت نمیفروشند. چون اخیار می خواهند خلیفة الله شوند و مثل خداوند اسماء الهی را داشته باشند. پس در همه زندگی، تکیهگاه شان اهل بیت علیهمالسلام است. چه در معرفت و چه در علم و تخصص و چه در عمل. چون فقط با این سیره شباهت پیدا میکنند و روحشان با روح آنها یکی میشود.
قا/128
شرح جامعه کبیره/ دعائم الاخیار
کلیدواژه ها:
آثار استاد