مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین «علیهالسلام» سکوت بهعنوان محصول عقلانیت شمرده شدهاست. میتوان گفت: یکی از علامتهای کمعقلی یک نفر، پرحرفی و بیجا حرف زدن است و یکی از نشانههای عقلانیت یک نفر، کمحرفی و بهجا صحبت کردن است.
هرقدر عقل قویتر میشود نه تنها زبان که وحشیترین بخش وجود انسان است، بلکه سایر قسمتها بیشتر کنترل میشود.
حضرت علی «علیه السلام» فرمودند: «من عَقَل صَمَت» سکوت بیانگر عقل انسان است.
امام صادق «علیه السلام» میفرمایند: «العقلُ ما عُبِد به الرحمن واکتُسِبَ به الجِنان»؛ عقل همان چیزی است که انسان را وادار میکند به عبادت پروردگار و محصول آن برای انسان کسب بهشتهاست.
اگر کسی عقل داشته باشد و بخواهد به مدارج عالی انسانیت برسد باید با سرعت و سبکبالی حرکت کند. زبان برای انسان سنگینی و کُندی میآورد. اگر کسی اهل تعقل باشد، زبانش را کنترل میکند. یعنی مصرف را کم میکند و به قدرت و سرعت اضافه میکند.
مسئله زبان یک امر بسیار کلیدی و اساسی است. کسی که بخواهد پرواز داشته باشد و مشکلات دنیایی و آخرتیش برطرف شود و دردسرهایش کم شود باید زبانش را کنترل کند.
بهتر است تا زمانی که از انسان سؤالی نپرسیدند حرف نزند، مگر جایی که بتواند حقی را نصرت دهد و احتمال اثر بدهد.
در روایت داریم: حتی اگر جواب سؤالی را میدانید، خودتان در بسیاری از موارد نباید صحبت کنید چون هم قدر علم و هم قدر خودتان را ضایع میکنید. ببینید عطش و تشنگی وجود دارد یا نه؟ خیلی وقتها چون اشتهایی از طرف مقابل دیده نمیشود در او جذبی صورت نمیگیرد بلکه بیزاری هم بهوجود میآید.
عقل غیر از علم است. عالِم یعنی کسی که اطلاعات دارد. عاقل یعنی کسی که مواضع و بایدها و نبایدها را میشناسد.
امام علی «علیه السلام» میفرمایند: «رُبَّ عالم قد قتله جهله»؛ چه بسیار عالمی که جهل او را نابود کرده است.
صرف اینکه کسی اطلاعات دارد دلیل نمیشود بیجا هزینه کند چون هم خودش را ضایع کرده و هم علمش را؛ و این دلیلی جز خودشیفتگی و اظهار فضل ندارد. بعضیها دنبال این هستند که یاد بگیرند و خودشان را در جاهای دیگر مطرح کنند و تجارت کلام کنند.
یک آدم پُرحرف که شهوت کلام دارد، نمیتواند خوب فکر کند.
حرف انسان به میزان دارایی که خودش دارد در دیگران اثر دارد نه به میزان دانایی.
سکوت، منشأ یکی از بزرگترین جهشهای انسانی است. میزان قدرت و سرعت یک نفر در حرکت و شدن، و در تبدیل داناییها به داراییها، تفکر است. پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: «کان أکثر عباده ابیذر التفکر»؛ بیشترین عبادت ابوذر، تفکر بود.
«تفکر ساعه خیرٌ مِن عباده سبعین سنه»؛ یک ساعت فکر کردن بهتر از 70 سال عبادت است.
قویترین آدمها کسانی هستند که فرصت خلوت و سکوت را خودشان برای خود ایجاد میکنند.
توصیه شده سر سفره، غذا را خوب بجوید، آهسته بخورید، جزو عمر شما هم حساب نمیشود. این درسی است برای بخشهای خیالی، وهمی، عقلی و فوق عقلی ما.
ما برای تفکر، نیاز به خلوت و آرامش داریم.
ممکن است یک نفر حجم زیادی از اطلاعات داشته باشد، ولی فرصت تبدیل آن اطلاعات را نداشته باشد.
امام علی «علیه السلام» فرمودند: «الصَّمتُ رَوضه الفکر»؛ سکوت باغی است برای تفکر.
کسی که بخواهد محبوبیتی کسب کند باید به کمحرفی و سکوت برسد. کسی که بخواهد حرکتهای قدرتمند علمی، روحی و روانی داشته باشد باید با سکوت، زمینه را فراهم کند. درواقع سکوت مثل یک باند برای پرواز هواپیماست. هواپیما که بخواهد پرواز کند باید روی این باند قرار بگیرد.
ابوذر میگوید: نبی اکرم «صلیالله علیه و آله و سلم» فرمودند: «ألا أعلمک بعمل خفیف علی البدن ثقیل فی المیزان»؟ میخواهید یک عملی به شما یاد بدهم که شما را زیاد به زحمت نمیاندازد ولی در میزان عمل شما وزن سنگینی دارد. گفتم: بله درود خدا بر شما باد. رسول خدا فرمودند: «هو الصمت و حُسن الخلق و ترک ما لا یعنیک»؛ سکوت، خوش اخلاقی و ترک کاری که معنی ندارد.
شاگردی که پای درس قویترین اساتید میرود ولی سکوت ندارد خیلی عقبتر از شاگردی است که پیش یک استاد ضعیف میرود ولی میتواند روی زبانش تسلط داشته باشد و از قدرت سکوت استفاده کند.
قرآن سفارش به سرعت و سبقت داشته است. کسی که سکوتش بیشتر است، شدنش راحتتر شکل میگیرد.
برای تمرین سکوت، اولین کار، تلقین است.
امام «رحمهالله علیه» فرمودند: انسان بدون تلقین به جایی نمیرسد.
کلید همه بدبختیها تنبلی و بیحوصلگی است. نفس ذاتاً تنبل است و به راحتی زیر بار عملی نمیرود. حتی ممکن است در خانه تنها باشد اما نفس زیر بار ذکر گفتن نمیرود. اگر کسی بخواهد قلبش را راه بیاندازد اول باید با زبان این کار را انجام دهد. کسی که میترسد با خودش روبهرو شود و یقه خودش را بگیرد همیشه تنبل، ضعیف و خوار میماند. عبد شیطان و عبد نفسش میماند.
حضرت محمد «صلی الله علیه وآله» فرمودند: «اعداء عدوک نفسک التی بین جنبیک»؛ دشمنترین دشمن تو نفس تواست که تمام وجودت را فرا گرفته است. انسان باید حتما با نفس خودش با تنفر برخورد کند. اگر مثل یک رفیق با او مدارا کند نفس به او هیچ رحمی نمیکند.
یکی از موانعی که انسان باید با آن برخورد کند، خودشیفتگی است. شیفته استاد شدن، مدرک تحصیلی و...
چون شیفته این منصبهاست زورش به خودش نمیرسد.
پیامبر «صلیالله علیه و آله و سلم» فرمودند: «إحذر الشهوه الخفیه»؛ از شهوت مخفی خودتان را برحذر دارید.
کسی که از منصبی لذت میبرد رفته رفته از خدا دور میشود. ولو مقدسترین کارها را انجام دهد دیگر وقتی برای خودش باقی نمیماند که سری به خودش بزند.
کسی میتواند سکوت کند که خودشیفته نباشد و عاشق این نباشد که سرش شلوغ باشد.
نبی اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند: «من حَفِظ لسانه فکأنما عمل بالقرآن»؛ هرکس زبانش را حفظ کند، مثل این است که به همه قرآن عمل کرده است.
هرقدر خوبی کنی اما نتوانی زبانت را حفظ کنی، همه عملهایت را خراب کردهای.
حضرت علی «علیه السلام» میفرماید:«رُبَّ کلام جوابه السکوت»؛ بسیاری از کلامها جوابشان سکوت است.
کنترل زبان و ترک کلام بیجا زمینههای فیوضاتی را فراهم میکند که ظاهرا هیچ ربطی به حفظ زبان ندارد مثل تفکر، خوابهای قشنگ و...
بزرگان دین به شاگردانشان توصیه میکردند: روزانه چند ساعت به قبرستان بروید و تفکر کنید.
شب را بیدار باشید حتی اگر هیچ چیز نگویید، شاید کسی با تو حرفی داشته باشد.
در رأس همه آموزهها، حفظ زبان است.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد