www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 915
زمان انتشار: 23 نوامبر 2014
(جلسه 251) مدیریت برای کنترل زبان

خانواده آسمانی،جلسه 251 ، 92/10/26

(جلسه 251) مدیریت برای کنترل زبان

«مدیریت» و «تدبیر» برای کنترل زبان

بسیاری از قدرت‌ها و توانایی‌های انسانی، تنها از راه حفظ زبان بدست می‌آیند و نیاز به تلاش و تمرین دیگری ندارند. در کسبِ بسیاری از هنرها، مثل هنرهای رزمی و ... قدم اول، تمرین برای رسیدن به سکوت و تمرکز است و مربیان کارآزموده، تمریناتِ خود را از این مرحله آغاز می‌کنند. در کسب قدرت‌های انسانی نیز تمرکز و سکوت ارتباط انسان را با مبدأ غیب و قدرت برقرار نموده و از شلوغی‌های ذهن انسان می‌کاهد. برای خلوت نمودن ذهن، هیچ چیز به اندازه کنترل زبان، مؤثر نیست.

بنابراین خودِ حفظ زبان، یک مسیر مهم و جدی برای انسان شدن است. برای این منظور، اولین و مهمترین قدم آن است که قبل از هر سخنی، از خود سؤال کنیم که: آیا می‌توانم از بیان این سخن خودداری کنم؟ آیا ضرورتی برای بیان این سخن وجود دارد؟ چنین تمرینی، به معنای ارتباط ضعیف و یا عدم ارتباط صحیح با خانواده و اطرافیان نیست، بلکه به این معناست که هر انسانی باید مدیر و امیر زبان خویش باشد. اساساً کم حرفی و روابط عمومی ضعیف، یک نقطه ضعف در مسیر انسانی محسوب می‌‌شود. گاهی انسان موظف است که با سخن گفتن، به روابط قدرت بخشد. به عنوان مثال بذله گویی و شوخی کردن در کنار افراد پیر، عبادتِ بسیار بزرگی به شمار می‌رود؛ و یا گوش کردن به درد دل یک انسان تنها و یا همدردی با یک بیمار و یا ارتباط کلامی صمیمانه با فرزندان، خود از عواملِ رشد دهنده انسان محسوب می‌شوند. اما نکته مهم آن است که انسان با نیت کسبِ باطن انسانی و رسیدن به سلامت نفس بتواند تصمیم درستی برای سخن گفتن و یا سکوت بگیرد.

پیامبر اکرم وقتی در میان جمع بودند، به اقتضای آن جمع بسیار توجه می‌کردند، به عنوان مثال اگر حس می‌کردند که جمع تمایل دارند در مورد موضوعی خاص صحبت کنند، با ایشان همراه می‌شدند، یا از لطیفه‌ها، می‌خندیدند و ... امیرالمؤمنین «علیه السلام» می‌فرمایند: «هیچ چیزی برای انسان سودمندتر از نگهداری زبان نیست.»

وسعت نفس در گروی حفظ زبان

نفس انسان، همان قبر اوست. هر آنچه که بتواند، بر نفس ما فشاری را تحمیل کند، در واقع عاملی برای فشار قبر ماست و باید تا دیر نشده، آن را از میان برداریم. در طول روز، عوامل بسیار زیادی، طبق جریان ربوبیت خداوند، به سراغ ما می‌آیند تا به نفس ما وسعت داده و یا فشار قبر را از ما بردارند. اگر چنین عواملی را که غالباً مخالفِ میل ما محقق می‌‌شوند، با آغوش باز و بدون اعتراض و تَنِش بپذیریم، به وسعت نفسمان کمک شایانی نموده‌ایم. اما اگر از آن موضوع به تنش افتاده و نفسمان مورد فشار قرار گرفت، قطعاً به فشار قبر دچار شده‌ایم.

در سفر، زمینه فشار نفس، به علت استرس‌های بسیار و آمادگی برای هیجان و اضطراب، بسیار زیاد است. به خصوص در روزهای آخر سفر که بی‌حوصلگی‌ها و خستگی‌ها بیشتر می‌شود. برخوردهای مخالف و شرایط هیجان آور نیز افزایش می‌یابد. اگر انسان چنین عوامل و شرایطی را با مدیریت و تدبیر به آرامش تبدیل کند، به وسعت نفس خواهد رسید. مراقب باشیم که بیماری فوق خطرناک «بی‌حوصلگی» مانع از موفقیت ما در چنین زمانهایی نباشد. درست در زمانی که انسان بی‌حوصله است اگر بتواند یک عامل محرک را با آرامش بپذیرد، وسعت نفس می یابد. موفقیت انسان در چنین آزمونهایی است که تشویقِ اهل آسمان را برانگیخته و شیطان را ضعیف و ناامید و متواری می‌کند.

درست در جایی که عصبی می‌شویم، می‌رنجیم، قهر می‌کنیم و ... ، شیطان را خوشحال و امیدوار نموده و ارتباطمان را با آسمان ضعیف می‌نماییم.

بنابراین، این مهارت که کی و کجا باید از زبان استفاده کرد، و کی و کجا باید آن را مهار نمود، هنر بسیار بزرگی است که نیازمند تمرین‌های جدی و مستمر است. هیچ انسانی بدون مدیریت زبان به مقصد نخواهد رسید.

بنابراین کسب مهارت مدیریت زبان باید جزو برنامه‌های اصلی زندگی هر انسانی باشد.

نبی اکرم «صلی الله علیه و اله» می‌فرمایند: «رحم الله مؤمناً أمسک لسانه مِن کلّ شر فإنّ ذلک صدقه منه علی نفسه» خداوند رحمت کند مؤمنی را که زبانش را از هر شری حفظ می‌کند و این در حقیقت صدقه‌ای است که بر خودش می‌دهد.

همانگونه که صدقه، بلایا را از انسان دفع می‌کند، حفظ زبان نیز، بلاها را از انسان دور می‌کند، چرا که آسیب‌های به کارگیریِ بیجای زبان، قبل از هر کسی، گریبانگیر خود شخص می‌گردد.

انتخابِ مسیرهای غیرعادی و غیر معمول برای کسب قدرت

در بسیاری از اوقات، راهی که در نظر ما، مسیرِ رساننده‌ای به شمار می‌رود، اصلاً رشددهنده نیست، بلکه دقیقاً راهی می‌تواند ما را به مقصد برساند که برخلاف میل و عادات ماست؛

از خلاف آمده عادت بطلب کام که من                        کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم      «حافظ»

مقصود از جمعیت «قدرت تمرکز» است و منظور از «زلف پریشان» مخلوفات و تجلیات خداوند هستند که از انسان دلبری می‌کنند؛ آسمان، ستاره‌ها، افق، کهکشان، درختان و ... که علیرغم کثرت، انسان را به تمرکز و قرب به الله می‌رسانند.

در مهارت‌های کلامی نیز دقیقاً قاعده به همین منوال است. درست در همان لحظه‌ای که تصور می‌کنیم می‌توانیم با کلام از خود دفاع کرده و یا مؤثر باشیم، شاید زمینه یک اختلاف و یا فساد را ایجاد کنیم. اما درست در زمانی که طرفِ مقابل اصلاً منتظر کلامی و یا دفاعی از سوی ما نیست، کلام می‌تواند معجزه برانگیزد. در شرایطِ هیجان‌آور، انتخابِ حرکتی خلافِ معمول و تصور، می‌تواند انسان را به وسعت نفس برساند. کسی که می‌تواند تمام ارتباطات را راهی برای کسب مهارت‌های جدید ببیند، می‌تواند از همین راه به قدرتِ کلام نیز دست یابد.

برای ارتباط صمیمانه و قدرتمند با غیب، باید حجاب‌های عادتِ ارتباطمان را از میان برداریم. ابتدا باید تلاش کنیم تا با غیب انس گرفته و تمرکز پیدا کنیم، و سعی کنیم تا غیب را باور کرده و ببینیم تا آرام آرام در غیب به روی ما باز شود. برای ارتباط با امام زمان نیز، اول باید او را به عنوان پدر باور کنیم و بعد شروع به ارتباطی صمیمانه با ایشان نماییم.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

صوت

1 - (جلسه 251) مدیریت برای کنترل زبان

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed