مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در بحث مکفرات گناه گفتیم که سختی ها و بلاها باعث پاک شدن انسان از گناه می شوند. حدیث قدسی را بیان کردیم که اگر خداوند بنده ای را دوست داشته باشد، «فقر و بیماری و ترس» را به سراغ او می فرستد. اما نه ترس ها و بیماری ها و فقرهایی که خودمان ایجاد می کنیم.
گاهی انسان در کسب رزق خودش تنبلی می کند. یعنی می تواند تلاش کند و وضعیت اقتصادی اش را بهتر کند، اما تنبلی می کند و تلاش نمی کند.
خداوند رزق و روزی را می دهد، ولی به خاطر اینکه ما بلد نیستیم آن را چگونه مصرف و اداره کنیم و یا چطوری نگه داریم و چطوری به آن برکت بدهیم، ضایعش میکنیم. (این مباحث را در بحث رسالت خانواده حدود 20 جلسه بیان کرده ایم). وقت نمی گذاریم تا مهارتهای اقتصادی را یاد بگیریم، مهارت برطرف کردن آسیب مالی را نمی دانیم. راه های برکت و زیادشدن سرمایه را بلد نیستیم.
یکی از این راه ها پرداخت خمس و زکات است. شخصی که خمس و زکات نمی دهد و یا کسب حلال ندارد و با دزدی و راه های خلاف پولدار می شود، این خیر و برکت در زندگی اش نیست. این عذابی است که خدا به او میدهد، یعنی بوسیله افزایش مال، شکنجهاش می کند، حرص و جوشش را زیاد می کند، ترس و اضطراب هایش را بالا می برد. یا کسی که بهداشت را رعایت نمیکند و در اثر سهل انگاری مریض میشود. یا جرم هایی را مرتکب می شود، هر کدام از این افراد اضطراب ها و ترس های خاص خودشان را دارند. اینگونه نیست که ما بگوییم هر کس بیمار شد یا هر کس مشکل مالی داشت و یا هر کس که ورشکسته شد، پس او محبوب خداست.
ما در دین دستور داریم که همیشه از خدا طول عمر، سلامتی، آسایش و برکت مال بخواهید و خودتان هم برای کسب اینها تلاش کنید. این تلاش هم عبادت محسوب می شود. حال با وجود دعا و تلاش و زحمت، اگر آسیب هایی به شما رسید، مثلاً مریض شدید، مشکل مالی پیدا کردید، ورشکست شدید، کسی حق تان را خورد و شما دچار ترس و اضطراب شدید، اینها بد نیست.
هر چند، خدا آنقدر مهربان است که اگر ما از روی جهالت دچار درد سر و آسیبی شویم و بلاهایی سرمان بیاید، خدای مهربان آن را به عنوان کفاره از ما می پذیرد.
اسلام طرفدار مرض، ورشکستگی اقتصادی، فقر یا عدم امنیت نیست. ولی اگر هر یک از اینها پیش آمد، خداوند آن را پای انسان حساب می کند.
برحذر باش از زمانی که بلایی در زندگی ات نیست
کسی که اهل گناه است، اگر همیشه در عافیت باشد، باید از این وضع خود بترسد. زیرا علی (علیهالسلام) فرمود:«یابنَ آدمَ، إذا رَأیتَ ربَّكَ سبحانَهُ یُتابِعُ علَیكَ نِعمَهُ و أنتَ تَعصیهِ فاحذَرْهُ[1]= اى فرزند آدم! هرگاه دیدى كه گناه مى كنى و با این حال پروردگار پاك نعمت هایش را پیاپى به تو ارزانى مى دارد، از او برحذر باش».
اما اگر دیدید هر از گاهی دچار بلایی می شوید، خدا را شکر کنید. زیرا این یعنی خدا شما را رها نکرده و بلاها برای شما ذخیره آخرت هستند. البته فراموش نشود که بعضی از این بلاها خودساخته و در اثر نادانی خودِ انسان برای او ایجاد می شود که کاری به اینها نداریم. مثلاً کسی که آدم خشمگین و عصبانی است و ناراحتی و غصه دارد، این ناراحتی به خاطر عصبانیت اوست. یا کسی که حسود است، ناراحتی و غصه هایش به خاطر حسادت اوست. فردی که بخیل است و نه خودش استفاده میکند و نه به دیگران میدهد و به خودش فقر می دهد، سختی که می کشد به خاطر بخل اوست. کسی که ظالم است و به خاطر ظلمش ناراحتی دارد و اعصابش به هم میریزد، این غصهها برای چنین افرادی کفاره نیستند. علاوه بر این سختی ها و غصههایی که به خود میدهند، برای آخرت هم عذاب ذخیره میکنند. مثلاً من افکار بیهوده دارم، وسواس و اضطراب دارم، حساس و زودرنجم و تا کسی حرفی میزند به من بر میخورد، اینها نه تنها اجری ندارند، بلکه عامل عذاب قبر هم هستند. حال اگر کوتاهی کردم و مریض شدم و دردی کشیدم، این درد خوب است، به شرطی که طلبکار از خدا نباشیم و گردن خدا نیندازیم. اما سختیها و مشکلاتی که ما در ایجاد آنها دخالتی نداشته ایم و مقصر نبوده ایم، نعمت هستند. پس ما باید خوب دقت کنیم تا معنی بلا را درست بفهمیم.
ترس ها کفاره گناهانند
بعضی از ترسها کفاره گناه هستند. قرآن میفرماید:«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ = گاهی با ترس هایی شما را امتحان میکنیم».
در جلسه قبل روایتی از پیامبر گرامی خواندیم که اگر مؤمن مرتکب گناهی بشود، اول خداوند به فقر دچارش میکند و اگر کفارهاش نشود، به مریضی و اگر بیماری کفارهاش نشود، به ترس دچارش می کند.
ترس از دشمن، ترس از حوادث طبیعی و ترس از ظلم بندگان خدا، این ترسها برای انسان کفاره گناهان هستند. مثلاً فردی پدری ظالم؛ شوهر ظالم؛ یا زن بداخلاقی دارد؛ ترسها و اضطراب هایی که از آنها میآید، کفاره هستند. اگر اینها کفاره گناهانش نشدند، حضرت فرمود، موقع مردن به او سخت گرفته میشود تا همه گناهانش در آن فشار مردن از بین برود. سپس «فَیَأمُروا بِهِ اِلَی الجَنَّۀ= دستور میدهد که او را به بهشت ببرند»، خیلی زیباست که خدا دستور میدهد او را به بهشت ببرند. شخص در تمام دنیایش دنیای تلخی داشته، دنیایش سراسر گرفتاری بوده، موقع مردن هم سختی کشیده و حالا همه آنها کفاره گناهانش شده و او پاک پاک به بهشت میرود.
مریض داری تو را بهشتی می کند
اگر کسی در منزل، یک بیمار یا معلول را نگهداری و پذیرایی کند خدا او را به بهشت می برد.
اگر کسی در منزل، مادر زن، مادر شوهر یا پدر زن و پدر شوهر یا پدر و مادر پیری دارد و یا فرزند معلولی دارد، اگر حوصله پذیرایی و مریضداری از او را نداشته باشد، این خیلی بد است. اما کسی که حوصله کند و از این بیمار پذیرایی کند، در حقیقت خود را برای بهشت خداوند آماده میکند. یعنی خداوند تبارک و تعالی همین مقدار پذیرایی و زحمتی را که تو در مریضداری و مراقبت از او تحمل میکنی، کفاره گناهان تو قرار میدهد و چندین برابر آن به تو اجر میدهد. زیرا مریضداری نزد خداوند اجر دارد. فرزندت مریض میشود؛ شوهرت، زنت، خواهرت، دوستت مریض میشود و تو مریضداری میکنی و به او سر میزنی و به خاطر مریضی او به غصه و سختی میافتی، این کار تو پیش خداوند خیلی عظمت دارد. یک زمان میبینی یک بچه معلول یا یک آدم مریض در خانه همه اعضای خانه را با خودش به بهشت می برد.
مژده ای که علی (علیهالسلام) به ما می دهند
حضرت علی (علیهالسلام) مژده خوبی به دوستان اهل بیت و شیعیان اهل بیت دادند. حضرت ضرر مالی و آزار و اذیتی که از جانب فرزند به انسان می رسد را کفاره گناه بیان کردند.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) این گونه فرمودند:«ما مِنَ الشِّیعةِ عَبدٌ یُقارِفُ أمراً نَهَینا عَنهُ فیَموتُ حتّى یُبتَلى ببَلِیّةٍ تُمَحَّصُ بها ذنوبُهُ، إمّا فی مالٍ، وإمّا فی ولدٍ، وإمّا فی نفسِهِ، حتّى یَلقَى اللّه َ عز و جل وما لَهُ ذنبٌ ، وإنّه لَیَبقى علَیهِ الشیءُ مِن ذنوبهِ فَیُشَدَّدُ بهِ علَیهِ عِندَ مَوتِه[2] = هریك از شیعیان ما كارى را كه ما نهى كرده ایم مرتكب شود، پیش از آن كه بمیرد، به مال یا فرزند و یا به خودش بلایى میرسد كه به سبب آن، گناهانش پاك میشود و خداوند عز و جل را بدون گناه دیدار میكند. اگر چیزى از گناهانش هنوز باقى مانده باشد، در هنگام مردن بسختى جان می دهد».
مثلاً فردی دختر خیلی خوبی دارد و یک داماد بدجنس نصیبش میشود که دخترش را اذیت میکند. دختران پیامبر از بس ضرب و شتم میشدند، بعضا زیر دست دامادهایش کشته شدند. یا کسی پسر خیلی خوبی دارد که گرفتار عروس بدجنسی می شود.
بنابراین، هیچ حادثهای در زندگی نیست، مگر اینکه خیرات و برکاتی برای انسان دارد، خیلی دنبال این نباشیم که ببینیم چرا بعضیها هیچ سختی و مشکل و مریضی ندارند و خیلی خوش به حالشان است. خیلی حسرت زندگی دیگران را نباید خورد. اگر کسی حسرت زندگی دیگری را بخورد، در واقع به خداوند تبارک و تعالی سوء ظن داشته؛ انگار خدای خودش را باور ندارد و از او شاکر و راضی نیست.
«وَ اِن ما فی نَفسِه= در مورد خودش با مشکل روبرو میشود». مثلاً گرفتار مشکل جسمی یا روحی میشود؛ یا گرفتاری های زیادی دارد؛ فشار روحی دارد؛ کسی غیبتش را میکند؛ کسی مسخرهاش میکند؛ کسی توهینی به او میکند؛ کسی محلش نمیگذارد؛ ظلمی در حقش میکند؛ مریض میشود؛ حتی در روایت داریم ممکن است خداوند غم بدون علت بفرستد و یکدفعه دل انسان بگیرد، میفرماید اینها کفاره گناهان است.
با چه خدای خوبی روبرو هستیم. چه زندگی خوبی و چه دنیای با معنی ای داریم که بلاها و سختیهایش هم شیرین است.
مشکلات و بلاها مال بدن و جنبه حیوانی ماست. مهم، جنبه الهی ماست که باید آسیب نبیند. برای همین است که مومنین می گویند: خدایا! مصیبت ما را در دینمان قرار مده. اما بعضی ها وقتی در بخش حیوانی شان بلا می آید، این بلا را به بخش انسانیت شان سرایت می دهند و انسانیت شان را آلوده می کنند این ظلم است و واقعاً بی انصافی در حق خودمان است.
عدهی دیگر اگر در بخش حیوانیت و دنیایی شان آسیبی میبینند، اجازه نمیدهند بخش انسانی شان کوچکترین غصهای بخورد. از این رو شخصیت اصلی این آدم همیشه شاد است و آرامش دارد.
خطرناکترین لحظه زندگی انسان، لحظهای است که انسان از دنیا میرود. چون این لحظه چگونگی مراحل و لحظه های بعدی را تعیین میکند. چون در لحظه وفات، انسان تحت تولد است. بعد از وفات قبل از این که انسان به برزخ برود، او را پیش خدا می برند. این لحظه، هم خیلی باشکوه است و هم خیلی خطرناک. چون اگر انسان با معصیت و آلودگی و با باطن کثیف و حیوانی پیش خدا برود، این صحنه خیلی تلخ و خطرناک است. یعنی شخص به صورت یک حیوان، سگ، خوک و میمون پیش خدا حاضر می شود، این خیلی شرم آور است. اینجاست که انسان قدر بلاهای زندگی را می داند. هر گناهی که داشته در دنیا به عقوبتش رسیده است. وقتی با این چیزها پاک نشود، حضرت می فرماید: پس هنگام مرگ به او سخت گرفته می شود.
«فردوس» کاملترین و زیباترین بهشتِ خداوند، مال چه کسانی است؟
«بهشت فردوس» بالاترین، کاملترین و زیباترین بهشت است. خداوند می فرماید من فردوس را بر همه انبیاء پیغمبران حرام و ممنوع کردم. تا اینکه اول تو ای پیامبر! و علی و شیعیان تان بروید. انسان از انتساب به امیرالمؤمنین سرشار از شادی می شود.
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود:«رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله عن جَبرئیلَ علیه السلام عنِ اللّه ِ عزّ و جلّ: یا محمّدُ، إنّنی حَظَرتُ الفِردَوسَ على جمیعِ النبیِّینَ حتّى تَدخُلَها أنتَ و علیٌّ وشیعَتُكُما، إلاّ مَنِ اقتَرَفَ مِنهُم كبیرةً، فإنّی أبلُوهُ فی مالِهِ أو بخوفٍ من سُلطانِهِ حَتَّى تَلقاهُ الملائكةُ بالرَّوحِ و الرَّیحانِ و أنا علَیهِ غیرُ غَضبانَ، فیكونَ ذلكَ حِلاًّ لِما كانَ مِنهُ = پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از قول جبرئیل علیهالسلام فرمود: خداوند عزّ و جلّ فرمود: اى محمّد! من ورود به بهشت را بر همه پیامبران ممنوع كردهام، تا تو و على و پیروانتان وارد آن شوید، مگر آن كس از پیروانتان كه گناه كبیره اى مرتكب شود؛ در این صورت او را به بلایى در اموالش یا ترس از سلطان گرفتار می كنم، تا آن كه فرشتگان با بشارت و شادمانى استقبالش كنند و من از او در خشم نباشم و این همه براى رهایى از گناهى باشد كه از او سر زده بود».
پس همیشه از خدا بهشت «فردوس» را بخواهید، چون «فردوس» بالاترین، کاملترین و زیباترین بهشت است. خداوند می فرماید من فردوس را بر همه انبیاء پیغمبران حرام و ممنوع کردم. تا اینکه اول تو و علی و شیعیان تان بروید. در اینجا آدم از انتساب به امیرالمؤمنین سرشار از شادی می شود.
حضرت فرمود، همه به بهشت می روند، مگر آنهایی که گناه کبیره انجام داده اند. در این صورت «فَاِنّی اَبلُوهُ فی ماله» چون گناه کبیره کرده، پس در مالش برای او گرفتاری ایجاد می کنم تا گناهانش پاک شود. بلا همیشه به بخش حیوانی و حیوانیت انسان فشار می آورد. بلا برای بخش انسانی و حقیقی انسان نیست.
اگر با وجود بلا و سختی بازهم گناهی برایشان باقی ماند، پس به ترس از حاکم مبتلا خواهند شد، «اَو بِخَوفٍ مِن سُلطانِهِ» از ظالمین و سلاطین به ترس می افتند. حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) از ترس سلاطین چند سال مخفی زندگی کرد.
هرگاه با عواملی که بیان شد گناهان او پاک شود، فرشتگان با بشارت و شادی به ملاقاتش می آیند و می گویند این همان شخصی بود که گناه کبیره کرده بود. اما اکنون خداوند از آنها خشمگین نیست.
ای کاش ما هم اخلاق خدایی پیدا کنیم و هیچ کس را به خاطر گناهش سرزنش نکنیم. بگوییم قابل درمان است و برویم سراغ درمان آدمها نه نفرت از آدمها.
برای همین حضرت فرمود:« یَنْبَغی لِلْعاقِلِ أَنْ یُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَّبیبِ الْمَریضَ[3]= سزاوار خردمند این است که با نادان همچون طبیب با بیمار سخن بگوید». هر چقدر مریضی یک مریض بیشتر است، دلسوزی و مهربانی طبیب هم بیشتر است و با او بیشتر مدارا می کنند.
ای کاش ما یاد بگیریم اگر با کسی روبرو هستیم که او معصیت کار و گناه کار است و با خدا قهر است. ما با او قهر نباشیم. برخورد ما باید برخورد طبیبانه باشد. او مریض است، باید مهربان باشیم تا خوب شود.
کفارات گناه/ بلا/ترس/بهشت
[1] - نهج البلاغة: الحكمة 25 .
[2] - الخصال : 635 / 10 .
[3] - عیون الحکم و المواعظ،ج1، ص552.
کلیدواژه ها:
آثار استاد