مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
مؤمن از کوه سختتر و از پاره های آهن محکمتر است. هیچ چیزی نمیتواند موجب شود یک لحظه در دین مؤمن ترک ایجاد شود؛ یعنی یک مقدار شک کند، حالش تغییر کند و عوض شود.
تنها مؤمن است که باطن انسانی دارد و دارای استحکام و صلابت شخصیت است. امام باقر (علیه السلام)میفرمایند: «المُؤمِنُ اُصلِبُ مِن الجَبلِ، الجَبلُ یُستَقَلُّ مِنه، والمُؤمِنُ لایُستَقَلُّ مِن دینِهِ شیئٌ= مؤمن از کوه استوارتر است. از کوه کم میشود؛ اما به هیچ وجه از دین مؤمن چیزی کم نمیشود».
اساساً شخصیت مؤمن شخصیتی است که بصیرت پیدا کرده و دلش در اثر خودشناسی به امنیت رسیده و اینکه خودش را خوب میشناسد. قیمتها، اهداف، آرمانها و آرزوها را خوب میشناسد. مؤمن در زندگی به محکمات و ثابتات میچسبد و از متشابهات دوری میکند. تنها چیزی که ثابت است، حق تعالی است و وجود مقدس اهل بیت (علیهم السلام) که عشق به آنها یک عشق آرام بخش و تعالی بخش است.
اینکه در زیارت آل یس امام زمان (عجل الله تعالی) به ما میگویند هر وقت خواستید در مورد محبوبهایتان صحبت کنید، بگویید: «لاحَبیبَ اِلاّ هُوَ واَهلُهُ= غیر از پیامبر و آلش محبوب حقیقی وجود ندارد» برای این است که محبوبهای دیگر متزلزل و زائل شدنی هستند و دل انسان نمیتواند به محبوبهای موقت و زائل شدنی استحکام و آرامش پیدا کند.
چیزهایی که ما را تنها میگذارند و هر لحظه میتوانند نابود شوند و از بین بروند، اصلاً قابل تکیه کردن نیستند. مثل معشوقهای حیوانی مثل عشقهای زمینی، مقام و ریاست و شئونات اعتباری اجتماعی و سیاسی که به هیچ کس وفا نمیکند. معشوقهای علمی که خود یک ابزار است که آنها خود در معرض آفت میباشند؛ چهبسا دانشمندانی که بر اثر کهولت سن یا بیماری، هر آنچه که آموخته بودند از یادشان رفته است. پس اینها تکیهگاه انسان برای آرام بخشی زندگی نیستند و تنها کسی که برای ما ماندگار است، عشق به حق تعالی است و پیوند با او یک پیوند ناگسستنی است.
در حدیث قدسی خداوند میفرماید: «هر وقت خبر مرگ من را شنیدید، نگران باشید. اما تا من هستم نگران نباشید.» این بدین معناست که چیز دیگری غیر از خداوند نمیتواند ما را از نگرانی و اضطراب خارج کند.
ذات انسان یک معشوق ماندگار و جاودانه میخواهد، اما این معشوقها فقط در جنبههای جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی تحقق پیدا میکنند، اما در بخش فوق عقلی او تحقق نمییابند. زیرا معشوق این بخش تنها خداوند است. پس انسان اگر به حق تعالی پیوند نداشته باشد و به او دلخوش نباشد، روحش امنیت پیدا نمیکند و همیشه در غم و غصه، حسرتها و حوداث میسوزد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «مَن بَکی عَلَی الدُنیا دَخَلَ النّار= آدمی که برای دنیا گریه کند، جهنمی می شود». این به این معناست که ذات دنیا جهنم است و انسانی که غصه ی دنیا را دارد، با آتش و جهنم سنخیت دارد.
معشوق بعدی که خوب است انسان با آن پیوند برقرار کند، عشق به اهل بیت (علیهم السلام) است. هر چقدر عشق انسان به اهل بیت بیشتر باشد، آرامش شخصیتی، شادی، دلخوشیهایش در دنیا بیشتر میشود و هر چقدر این عشق در زندگی کمرنگتر باشد، اضطرابهای او بیشتر میشود.
اهل ولایت کسی است که مودت به اهل بیت دارد
امام کاظم (علیه السلام) میفرمایند: «لیسَ کُلُّ مَن قالَ بِولایَتِنا مُؤمِناً وَلکِن جَعلوُا أُنساً لِلمؤمِنینَ= چنین نیست که هرکس دم از ولایت ما بزند، مؤمن باشد؛ بلکه آنان، همدم مؤمنان قرارداده شده اند تا مؤمنان احساس قلت و تنهایی نکنند».
این طور نیست که هرکس بگوید من اهل ولایت هستم، واقعاً مؤمن باشد. مؤمن و اهل ولایت کسی است که مودت نسبت به اهل بیت دارد، نه فقط محبت. اهل سنت و مسیحیان و یهودیان هم محبت دارند؛ اما مودت است که مؤمن را از فاسق جدا میکند. مودت یعنی پیوند جدی و مؤثر رابطهی ما با خدا و اهلبیت (علیهمالسلام).
دغدغههای مؤمن از نوع دغدغههای فوق عقلانی و انسانی است که قرآن آنها را اینگونه ترسیم میکند: «قُل اِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحیایَ وَ مَماتِی لِلِّه رَبِّ العالَمِینَ[1]= بگو به درستی که نماز و عبادت و زندگی و مرگ من برای پروردگار جهانیان است».
در واقع فعالیت اقتصادی، تجاری، سیاسی و... زمانی مبارک است که به عشق خدا و اهلبیت (علیهمالسّلام) انجام شود. پس خیلی مهم است که کار اقتصادی ما، یک جهت خدایی و ولایی داشته باشد، مال و ثروت در جهت دغدغههای الهی و انسانی و در جهت آرمانهای محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) هزینه شود. اگر این طور شد، باعث ثبات ایمان در شخصیت انسان میشود. همانگونه که قرآن مسئلهی انفاق در راه خدا را باعث ثبات ایمان در انسان میداند.
خداوند در سورهی توبه آیهی 24می فرماید: «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آوردهاید و تجارتی که از کسادیاش میترسید و خانههایی که به آنها دل خوش کردهاید، نزد شما از خدا و پیغمبرش و جهاد در راهش محبوبترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد و خدا گروه بدکارنافرمان را هدایت نمیکند».
پس کسی که سه معشوق اصلی او خدا و اهل بیت (علیهمالسّلام) و جهاد در راه خدا نباشد، فاسق است؛ حتی اگر مسجدی باشد و حج و زیارت هم انجام داده باشد. اینها نه اینکه بد باشند، خوب هستند؛ ولی مؤمن مقامش یک مقام دیگری است و عشق به خدا و اهل بیت و جهاد در راه خدا در رأس تمام آمال او است. زمانیکه یک نعمت دنیایی از او گرفته میشود، هیچ وقت زیر پایش خالی نمیشود و نشاط و انگیزهی زندگی او از بین نمیرود.
در کشور خودمان افرادی بودند که شخصیت برجستهای محسوب میشدند و از علماء و بزرگان بودند و مردم آنها را قبول داشتند. ولی وقتی راهشان از راه انقلاب و ولایت و امام و دین جدا شد و دشمنان و منافقین به آنها نزدیک شدند، مردم به راحتی آنها را کنار گذاشتند و تأثیر بدی هم در دین مردم نگذاشت.
همچنین افرادی هستند که به خاطر دیگران دیندار میشوند و به خاطر همان آدمها هم وقتی آنها دین زده میشوند، از دین رویگردان میشوند. حضرت صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «مَن دَخَلَ فِی هذَا الدّیِن بِالرِّجالِ اَخرَجَهُ مِنه الرِّجالُ= هر كه از طریق اشخاص به این دین در آید، همان اشخاص همچنان كه او را به دین در آوردند، از آن خارجش كنند».
مؤمن به هیچ وجه این طور نیست که ایمانش وابسته به افراد و شرایط باشد؛ برای همین است که هیچ تحول و مشکل و فاجعهای در زندگی او، ایمانش را کم نکرده و از نورانیت و استقامتش نمیکاهد.
پس کسی که ایمانش به مسائل جنسی، گیاهی، جمادی بستگی دارد، او مؤمن حقیقی نیست. مؤمن معشوقی جز خداوند ندارد و «لااِلهَ اِلّااللّه» را باور دارد و بزرگترین دلخوشی او وجود خداست و محبوبی جز محمّد وآل محمّد (علیهم السلام) ندارد.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) وقتی خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نشسته بودند، جبرئیل خدمت ایشان مشرف میشوند و میگویند:«خداوند به فاطمه سلام رساند و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) جواب سلام را دادند. سپس جبرئیل میگویند خداوند فرمودند که ای فاطمه از من چه میخواهی. هر چه میخواهی بگو، اجابت میکنم. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرمایند: لذت خدمت به خدا من را از هر لذت و درخواست دیگری منصرف میکند». این جواب، حس و حال یک مؤمن است.
مؤمن از پاره هاى آهن محكمتر است
روایت بعدی از وجود مقدس امام صادق (علیهالسلام) است که میفرمایند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ إِنَّ زُبَرَ الْحَدِیدِ إِذَا دَخَلَ النَّارَ تَغَیَّرَ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْ قُتِلَ ثُمَّ نُشِرَ ثُمَّ قُتِلَ لَمْ یَتَغَیَّرْ قَلْبُهُ= مؤمن از پارههاى آهن محكمتر است؛ پارههاى آهن هر گاه در آتش نهاده شود، تغییر مىكند؛ اما اگر مؤمن بارها كشته و زنده شود، دلش تغییرى نمى كند».
مؤمن دقیقاً آرزوهایش را شناسایی کرده و میداند برای چه زنده است و هدفِ حیات او چیست. همچنین نیتها و آرمانهایش همه جاودانه است. برای همین هم مؤمن به خاطر این آرمانها و نیتهایش است که وقتی از دنیا میرود، چند اتقاق برایش میافتد: یکی این که در روز قیامت خدا به اعمالش رسیدگی میکند و پاداش اعمالش را مشخص میکند و مغفرت هم شامل حالش میشود و خداوند میفرمایند آن نامهی اعمالی را که انجام نداده، بیاورید. یک نامهی اعمالی که پر از عملهای خوب و قشنگ است را میآورند که مؤمن آنها را انجام نداده است. خداوند می فرمایند: «من همهی این ثوابها را که تو انجام ندادهای را به تو میدهم. چون در دنیا نیتِ انجام این کارها را داشتی و در نیت خود هم صادق بودی».
صدق نیت امری است که با وجود مؤمن اتحاد برقرار میکند و در نامهی عمل مؤمن جزء شئونش ثبت میشود و از او جدا نمیشود.
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «اَلمُؤمِنُ اَعَزُّ مِنَ الجَبَلِ، اَلجَبَلُ یُستَفَلُّ بِالمَعاوِلِ، وَ المُؤمِنُ لا یُستَفَلُّ دینُهُ بِشَیءٍ= مؤمن سرسخت تر و باصلابت تر از کوه است. کوه، با کلنگها کنده شود، امّا دین مؤمن با هیچ چیز کاسته و کم نگردد».
اینکه مردم رفتند در جبهه شهید دادند حالا یک عده بخور بخور و سوءاستفادهاش را میکنند، او پشیمان از کارش نیست. آنها که شهید شدند، انقلاب اسلامی را به عنوان مقدمه ظهور امام زمان (علیه السلام) احیا کرده اند. این انقلاب هم دارد مقدمهسازی ظهور را انجام میدهد.
کسی که به جبهه رفته، مجروح و جانباز شده، آزاده بوده، این شخص هیچ ارزشی را از دست نداده و از او چیزی هدر نرفته است و کار او اثر خودش را تا روز قیامت خواهد گذاشت.
در مسئله ی اربعین هم که از ۹۰ کشور دنیا حدوداً ۳۰ میلیون نفر در آن اجتماع عظیم حضور دارند، یک حماسه ی جهانی و بینالمللیِ بدون خونریزی اتفاق میافتد که هیچ انقلابی سابقهی چنین حضور گستردهی جهانی را نداشته است و اربعین رمز ظهور امام عصر (عجل الله تعالی) است.
امام زمان (علیهالسلام) خودش را با سیدالشهداء معرفی میکند. پس نزدیک ظهور، دنیا می داند که امام حسین (علیه السلام) کیست و اربعین بهترین فرصت برای این امر است.
حکومت امام زمان (عجل الله تعالی) هر کسی را قبول نمی کند و عدهای تا نزدیک ظهور غربال میشوند و ناخالصها، دروغگوها، حقه بازها و کسانیکه به ظاهر لباس مقدس دارند، ریزش میکنند.
در باب فتنه ها و ریزشهای نزدیک ظهور، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «لاتَکرَهُوا الفِتنةَ فی الآخرالزّمانِ فَاِنّها تُثیرُ المُنافقین= نگران فتنه ها در آخر زمان نباشید، بدرستیکه فتنه ها منافقین را رسوا میکند».
ایمان/مؤمن/شخصیت شناسی مؤمن
[1] . سوره انعام/ آیه 162.
کلیدواژه ها:
آثار استاد