مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
دفاع از امام زمان، مرد و زن ندارد. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در دفاع از امام زمانش و در جلوگیری از حذف معصوم همه دارایی خودش را به میدان آورد.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از یک جایگاه مدیریتی، تدبیری و فرماندهی و فرمانروایی برخوردار است. هر چند که همه معصومین این جایگاه عرشی را دارند. برای همین است که خطاب به آنها میگوییم: «خَلَقَكُمُ الله أنْوارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ حَتّى مَنَّ عَلَیْنا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ فی بُیُوتٍ أذِنَ الله أنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فیهَا اسْمُهُ= خداوند شما را [به صورت] نورهایى آفرید و گِرداگِرد عرش خود، قرارتان داد تا این كه به واسطه شما بر ما نعمت بزرگى عطا فرمود. پس شما را در خانه هایى قرار داد كه خداوند رخصت داده است كه بزرگ داشته شوند و نام وى در آنها یاد شود». خدا شما را به صورت نور خلق کرد و اطراف عرش خودش به طواف آورد تا اینکه بر ما منت گذاشت و شما را در خانههایی قرار داد که اذن داده که اسم خدا در آن خانهها ذکر بشود و بالا برود.
مساجد، عبادتگاه ها، حسینیهها از جمله مصادیق خانههایی هستند که خداوند اذن داده که در آن نامش برده شود و بالا برود. در جایگاه خودش در این باره سخن خواهیم گفت، اما مهمترین مصداق این «خانه» همان نفس و قلب ماست که نور اهل بیت به آن دمیده میشود و این باشکوهترین لحظه تاریخ خلقت خداست که یک انسان حامل نور خدا میشود که فرمود: «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی= از نور خودم در انسان دمیدم». نور محمد و آل محمد از این نور خداست که در ما دمیده میشود و یک انسان حامل این روح بزرگ میشود.
باید به این مرحله خیلی فکر کنیم که ما چقدر سعادتمندیم که خداوند این وجود گرانقدر را در ما دمیده است. چون دمش این روح باعث میشود که حقیقت ما با اهل بیت یکی بشود، از جنس آنها بشویم و بتوانیم به مقام و جایگاه آنها برسیم.
فاطمه (سلاماللهعلیها) حجت بر حجتهای خداست
با اینکه مسأله جایگاه عرشی برای همه اهل بیت ثابت است، اما جایگاه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یک جایگاه بسیار ویژه است که امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «نَحنُ حُجَجُ الله عَلى خَلْقِهِ وَ أمُّنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ اللهِ عَلیَنا= ما حجتهای خدا بر شماییم و مادر ما فاطمه علیها سلام حجت خدا بر ما (اهل بیت) است».
به این نکته دقت کنید که ما حجت خدا بر بندگان هستیم و مادر ما فاطمه حجت خدا بر ماست و نیز امام عسکری (علیهالسلام) فرمود: «نَحنُ حُجَجُ الله عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّة اللهِ عَلیَنا= ما (اهل بیت) حجتهای خدا بر خلق او هستیم و جدّة ما فاطمه علیها السلام حجت خدا بر ما است» مادر ما جده ما فاطمه حجت خدا بر ماست.
به مفهوم «حجت بودن» خوب دقت کنید. یعنی انسان با ظرفیت فوق عقلانی و الهی به دنیا میآید و اقتضای بخش فوق عقلانیاش این است که خلیفه الله و مظهر خداوند بشود و به مقام انسانیت و مَثَل اعلی برسد. اگر بخواهد به آن مقام برسد، ظهور آن مقام در زمین که حجت خدا بر انسان است، باعث تشبه و متخلق شدن به اخلاق خدایی می شود.
مسأله حجت خدا بر خلق بودن در حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم مطرح است، اما حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک برتری دارد و آن این است که امام رضا و امام عسکری هر دو بزرگوار فرمودند که واسطه بین خدا و اهل بیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)است.
این که گفته میشود ائمه حجت خدا بر ما هستند، یعنی ائمه هم در اجرای وظائف و دستوراتی که خدا به آنها داده و نقش امامتیشان یک الگویی دارند که او نماینده برای اینهاست. به اینها دستور میدهد، اینها را تدبیر میکند و برنامه برایشان مشخص میکند و آن حضرت زهرا (سلام الله علیها)است.
برای همین عرض کردم با اینکه امیرالمؤمنین به عنوان امام و حجت خدا و خلیفه الله بعد از پیغمبر است، اما جبرئیل خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) (سلام الله علیها) میرسد و آنچه که جبرئیل و حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرماید و امیرالمؤمنین مینویسد، همان برنامه امامتی تک به تک ائمه است که به نام «صحیفه فاطمیه» نامیده شده، یعنی روند تاریخی حرکت ائمه تا آخر مطرح شده است؛ اینکه چه رویداد و اتفاقاتی برای زهرا، امیرالمؤمنین، حضرت مجتبی، سیدالشهدا و امام زمان، همه را دربر می گیرد.
بنابراین، حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک موجود بی نهایت فعال و پرتلاشی است که همیشه در حال مدیریت و تدبیر است. علاوه بر اینکه به ما به عنوان فرزندانش نگاه میکند، در تدبیر ما و همه عالم و نیز تدبیر خود ائمه هم نقش دارد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) آن روح خداست که مؤید همه انبیاء و همه ائمه معصومین است. یعنی همه انبیاء و ائمه را هدایت میکند و همچنان در حال تدبیر و اداره امور است. عملکرد حضرت زهرا (سلام الله علیها) فوقالعاده است و ساعت ها باید نشست و در مورد عملکرد ایشان سخن گفت. تک تک کارهای ایشان که ظهور الهی دارد بر ما حجت است. رفتار، کلمه، سکوت، حرف اضافه ندارد و انسان باید ببیند که ایشان در لحظه به لحظه زندگیاش چه رفتارهایی داشته تا آن روح حاکم بر عالم که دریافتکننده تدبیر خدا و اجراکننده اوست حتی نسبت به معصومین چه کار میکند را بفهمد.
گریه های فاطمه زهرا حکایت از گریه انسانی دارد
یکی از کارهای صدیقه طاهره این است که موقعی که پیغمبر از دنیا میرود، در روایت داریم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به شدت گریه میکند. این گریه حرف دارد، یعنی گریهای کرده که باید بگرید و برای ما این گریه بماند. اینطور نیست که ما یک قصه تاریخی نقل کنیم و بگوییم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فلان جا گریه کرد. هر جا ائمه و پیغمبر و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) گریه کردند، یعنی میخواستند با آن گریه یک حرف و پیامی را به ما برسانند. این مانند دعاهای امام سجاد(علیهالسلام) میماند. ائمه و حتی خود حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بسیاری از حرفهایی را که میخواستند به بچههایش و به ما بزنند، در قالب دعا گفتند.
پس گریه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فوقالعاده مهم است. چون گریه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اصلاً گریه ی بخش طبیعی نیست. گریه بخش انسانی اوست. حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در مقام عرشی خودش که حالا تنزل کرده به خاطر انسانیت و انسانها روی زمین است، در مقام تدبیرکنندگی و عرشی خودش گریه میکند. به قدری این گریه جانسوز و تلخ است که شاید تلخترین گریهها این گریه است، چون وقتی که ایشان گریه میکند، پیغمبر میفرماید: «وَ الّذی بَعَثَنی بِالحَقّ لَقَدْ بَکی لِبُکائِکِ عَرش الله وَ ما حَولَه= قسم به کسی که من را به حق مبعوث کرد، با گریه تو عرش، اطراف عرش، ملائکه، زمین و آسمان گریه کردند.»
گریه، تکان خوردن است، لرزش است، ریزش است، تأثر است. وقتی حضرت میفرماید با گریه تو عرش میلرزد، یعنی آن مقر فرمانروایی خدا، آن جایگاه مدیریتی ماسوی الله میلرزد. یک اتفاقی میافتد که این تدبیر به هم میریزد.
مقام انسان، مقام اهل بیت است
خداوند انسانهایی را با ارزش بی نهایت و به بلندای بینهایت آفریده و این انسانها لیاقت رسیدن به مقام اهل بیت را دارند. این از همه چیز برای خدا مهمتر است و این انسانها برای اینکه به نتیجه برسند، تنها از طریق حاکمیت و مدیریت متخصص معصوم است که میتواند اینها را به آن مقام برساند.
این را در کنار سوره الرحمن بگذارید که می فرماید: «الرَّحْمنُ /عَلَّمَ الْقُرْآنَ/ خَلَقَ الْإِنْسانَ= الرحمن/ قرآن را تعلیم داد/ انسان را آفرید». خدای رحمان اول تعلیم قرآن کرد و بعد انسانها را آفرید. یعنی قبل از اینکه ما به دنیا بیاییم، خدا قانون زندگی ما را آفریده و کسی را آفریده که این قانون را دارد. تا وقتی یک انسان به دنیا آمد معطل و بلاتکلیف نباشد و این یک سیر عقلانی و ریاضی دارد. عقل هم همه جا این را تأیید میکند. وقتی که بخواهند دانشگاه درست کنند، اول باید به فکر استادش باشند. چون استاد است که به دانشگاه معنا میدهد. اگر ما استاد نداشته باشیم دانشگاه به چه درد میخورد؟ خلقت بدون متخصص معصوم معنا ندارد. چون بقیه انسانها خلقت شان بیخود و عبث میشود. پس تمام ارزش نظام خلقت به این است که متخصص معصوم حاکم باشد تا انسانها بدبخت و بیچاره نشوند و استعدادهای شان تلف نشود.
پیغمبر علاوه بر این که خودش حاکمیت دارد، زمینه را برای حاکمیت معصوم نیز فراهم کرده است. حضرت از روز اول داستان، استمرار حاکمیت متخصص معصوم را در جامعه خودش جا میاندازد. سه سال دعوت مخفی دارد؛ به محض اینکه میخواهد دعوتش را علنی کند قرآن میگوید: « وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» یعنی اول خانواده و فامیل خودت که نزدیکترین کسانت هستند را دعوت کن و به آنها ابلاغ کن که تو پیغمبری.
پیامبر هم سه روز این کار را میکند. هر روز میگوید که من پیغمبر خدا هستم و اولین کسی که از بین شما به من ایمان بیاورد، وزیر و جانشین من خواهد بود. هر سه بار امیرالمؤمنین که آن موقع یک نوجوان بود، دستش را بالا میبرد و میگوید من به شما ایمان دارم.
تاکید خدا بر تولد علی (علیه السلام) در کعبه
از نظر ساختار ریاضی خدا که حکیم است، کار عبث نمیکند. به پیامبر میگوید از روز اول مسأله جانشینی را مشخص کن. همه مردم باید بدانند که جایگزین یک متخصص معصوم یک شخصیتی به بزرگی امیرالمؤمنین است. آن وقت امیرالمؤمنینی که خودش شناختهتر و معروفتر از پیغمبر است؛ زیرا پیغمبر هنوز پیغمبر نشده بود که خدا امیرالمؤمنین را در کعبه به دنیا آورد. همه مردم میدانند که مولود کعبه یعنی امیرالمؤمنین و همه به چشم خودشان دیدند و خدا هم تاکید دارد همه این را بفهمند و این شکاف کعبه در طول تاریخ تا به حال مانده تا حجت بر همه مردم تمام شود و نگویند که یک داستانی در تاریخ بوده و ما هم ندیده ایم و نمی دانیم.
این که خدا اصرار دارد که علی در کعبه به دنیا بیاید، معنی عرفانی و باطنیاش این است که باطن توحید، متخصص معصوم است. ظهور الله و ظهور توحید بر روی زمین امام میشود. یعنی امام مظهر و خلیفه خداست.
خلیفه شخصیتی است که برجستگی و بزرگیاش را قبل از بعثت همه میدانستند. یک شخصیتی که وقتی از دل کعبه او را در میآورند، بعد از سه روز، چشم بسته، دهان بسته، به دست رسول الله میدهند. نه چشمش را روی پدرش باز میکند نه چشمش را روی مادرش که آن همه زحمت برایش کشیده باز میکند.اما چشمش را به رسول خدا باز میکند.
آن موقع که حضرت رسول به عنوان پیغمبر مبعوث نشده، این نوزاد جلوی همه چشمش را باز میکند به رسول خدا و میگوید: «السلام علیک یا رسول الله» بعد به زبان میآید و از پیغمبر اجازه میگیرد که تورات و انجیل بخواند و میخواند. همچنین از پیغمبر اجازه میگیرد قرآنی که هنوز نازل نشده را بخواند و پیغمبر میگوید بخوان. علی علیه السلام می خواند: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ/ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ...» تا آخر سوره را میخواند.
شما وقتی به تاریخ نگاه می کنید، می بینید پیغمبر به کرات رفتارهایی میکند که اهل سنت و شیعه هم نوشته اند که مدام به همه تأکید میکند که این علی جانشین و وزیر من است. یعنی پیغمبر کاری میکند که بر همه مردم و نه فقط مردم زمان خودش، بلکه تا الان حجت را تمام میکند. محال است یک آدم بیطرف، بیغَرض و مرض، نه فقط کتاب های شیعه بلکه کتاب های اهل سنت را بخواند و یقین نکند که امیرالمؤمنین امام و جانشین پیغمبر است.
حتی پیغمبر بیعت های خصوصی در مورد امیرالمؤمنین از بسیاری از اصحاب خودش میگیرد که این علی جانشین من است. بعد از من اذیتش نکنید. فاطمه را اذیت نکنید. فاطمه بخشی از وجود من است. هر کس زهرا را اذیت کند، من را آزرده و هر کس من را بیازارد خدا را آزرده: «فاطمة بِضْعَةٌ مِنّی مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَی الله». اینها در روایت اهل سنت هم وجود است. اینها را فقط شیعه نقل نکرده است.
در روایت دیگری پیامبر فرمودند: «إِنَّ الله تَعَالَى یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا= خدا به غضب فاطمه غضب میکند و با رضایت فاطمه راضی است». این چه مقامی است که خدا با غضب فاطمه غضب میکند و با رضایتش راضی است؟ یعنی این موجود نه تنها معصوم است، بلکه خلیفة الله است. آن هم نه خلیفه الله فقط برای مردم، بلکه خلیفه الله برای خود ائمه. چنانکه امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: «وَ جَدَّتُنا فاطِمَة حُجَةُ اللهِ عَلَینا، وَ أمُّنا فاطِمَة حُجَةُ اللهِ عَلَینا» اینها را بیان کردند تا ما بفهمیم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟ مادر ما کیست؟ اصل و ریشه ما کیست؟ مهمتر از همه این است که بفهمی تو چه کسی هستی و خودت چه ظرفیت و قیمت و جایگاهی داری.
اگر ما خود را گم کنیم تا آخر کور زندگی میکنیم و بی نهایت استعدادمان را تلف میکنیم.
حضرت زهرا در دفاع از امامش همه دارایی اش را وسط آورد
حالا این پیغمبر با این عظمت از دنیا میرود. حضرت زهرا (سلام الله علیها) میداند چه اتفاقی میافتد و در مصیبت این فراق گریه می کند. گریه حضرت گریه انسانی است. گریه به خاطر یک فاجعه بزرگ انسانی و جهانی است که هم در طول تاریخ و هم در وسعت تاریخ اتفاق میافتد. گریه اش برای این است که میلیاردها انسان، متخصص معصوم را از دست میدهند. به عمق فاجعه دقت کنید. پس آن گریه که یک گریه خاص است؛ هنوز هم ادامه دارد. یعنی ناله حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هزار و چند صد سال است که در تاریخ ادامه دارد. این گریه است که شروع یک فاجعه را نشان میدهد. این فاجعه چند ساعت بعد از فوت پیغمبر یک دفعه شکلهایش در میآید. اول آن تغییر مسیر خلافت، دوم حمله به خانه امیرالمؤمنین، آتش زدن در خانه، بعد آن ضربه ها برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) و..
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دفاع از امام زمانش و در جلوگیری از حذف معصوم، همه دارایی خودش را وسط آورد.
دفاع از امام زمان، مرد و زن ندارد، یک زن جوان باردار با چهارتا بچه کوچک، زنانگیاش را ندید. بارداریاش را ندید چون متخصص معصوم در خطر است. ما در خطر بودیم. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در طول تاریخ همه بچههایش را نگاه کرد. میدید که چه اتفاقی قرار است بیفتد. بنابراین، برای اینکه ما محروم از متخصص معصوم نشویم، نه جوان بودن خودش، نه زن بودن خودش، نه باردار بودن خودش را اصلا توجه نکرد.
او همه دارایی که یک زن و یک انسان دارد به وسط آورد؛ حتی جان و حیاتش را به خطر انداخت.
این آن درسی است که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای ما دارد. اگر ما این درس را خوب یاد گرفته بودیم، الان 1180 سال امام زمان آواره و تنها نبود. اگر همه همین درس را از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یاد میگرفتند، همۀ موانع ظهور برطرف میشد.
جالب است که هزار و چند صد سال است که برای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) عزاداری میشود و هیچ کس به رویش نمیآورد که باید از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چه درسی یاد بگیرد. فقط میگویند که خانم بین در و دیوار بود، بچهاش سقط شد و بنشینیم گریه کنیم. فقط گریه کار ماست. در حالی که ما باید درس یاد بگیریم که برای امام زمانت باید تمام قد وسط بیایی، برای برطرف کردن موانع ظهور حضرت، باید با همه وجود و داراییات وسط بیایی. اگر برطرف کردن موانع ظهور امامت به فداکاری و جان و مال و وقتگذاری و مصرف آبروی تو و علم و عبادت تو نیاز دارد، حق نداری دریغ کنی. این آن درسی است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به ما میدهد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) میداند که بزرگترین فاجعه در تاریخ بشر حذف متخصص معصوم است. پس آن رفتار را از خودش نشان میدهد. بعد از اینکه این همه صدمه میبیند، باز مبارزه منفی میکند تا روزهایی که زنده است؛ چون این داستانها برای چند روز اول بعد از وفات پیغمبر است. بعد از آن، اوضاع ظاهراً ساکت است. ولی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مبارزه منفی میکند که هیچ کس از اینهایی که میخواستند به ملاقاتش بیایند را نمی پذیرد. میگوید من هرگز با شما سخن نخواهم گفت. من از شما پیش خدا و رسول خدا شکایت میکنم. اما حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک کار مهم میکند و آن این است که نقش تدبیری و امامتی و مدیریتی و عرشی خودش را بازی میکند. این مقام، جبرئیل را به زمین میکشاند. وقتی میگوییم جبرئیل نازل میشود، مقامی است که روی زمین جبرئیل را پایین میکشد. در جامعه کبیره می خوانیم: «وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلاَّئِکَتُهُ» یعنی شما یک قدرتی دارید که ملائکه را پایین میکشید.
«وَ مَهْبَطِ الْوَحْیِ» یعنی ساختار شخصیتی شما به گونه ای است که فرشتهها را نزد شما پایین میکشد.
ارتباط با ملائکة الله، یعنی تو هم این قدرت را داری که یک ارتباطی با فرشتهها برقرار کنی که آنها فقط به خاطر تو پایین بیایند و فقط با تو حرف بزنند. فقط به عشق تو به تو سر بزنند. تو هم میتوانی اینطوری باشی که با فرشتهها رفت و آمد داشته باشی و دوست باشی و رابطه صمیمی برقرار کنی.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ایجاد صحیفه فاطمیه که امیرالمؤمنین نوشت، گفت یا علی جبرئیل بر من نازل شده حضرت فرمود اگر دفعه بعد آمد، به من بگو که من هم باشم تا آنچه می گوید را بنویسم. جبرئیل آمد و امیرالمؤمنین را خبر میکنند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) دریافت میکند و امیرالمؤمنین مینویسد. به همین دلیل است که امام خمینی ره فرمود ما به صحیفه فاطمیه که نزد ائمه است افتخار میکنیم. این صحیفه همانطور که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هیچ حکم خدا و احکام الهی و شرعی در آن نیست و فقط احکام مدیریتی و تدبیری بعد از پیغمبر هست تا آخر».
برای امام زمانت بدون چشم داشت خدمت کن
حواست باشد که هر جا بین ولایت و یک صورت مقدس ماندی که کدامش را انتخاب کنی و کدام اولویت دارند، باید با صورت مقدس بجنگی حتی اگر قرآن روی نیزه باشد. این سیره امیرالمؤمنین است. یعنی ولایت، درس امروز ماست.
جالب است یک چیز تلخی که اتفاق افتاده و ما هم الان در این فاجعه شریک هستیم و باید زودتر توبه کنیم و تلاش کنیم که خود را از این فاجعه نجات دهیم، کوتاهی در حق امام زمان است.
هر کس در حق امام زمانش کوتاهی کند و او را تنها بگذارد این جهنم دارد.
این که در قرآن گفته شده «قُل لا أَسئَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى= بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر مودت در باره خویشاوندان »، باید بدانیم که مودت یعنی پای کار بودن.
بدانید! بیش از آن که نسبت به زن، شوهر، بچهها و کس و کارت مسئول باشی، نسبت به امام زمانت مسئول هستی. مهمتر از همه خانواده و همه کس در روی زمین، امام زمان (علیهالسلام) است که نسبت به او مسئول هستیم. باید برایش خرج کنیم؛ باید برایش وقت بگذاریم؛ باید آبرو بگذاریم؛ باید هر چه استعداد داریم برای برطرف کردن موانع ظهور امامت وسط بریزیم.
این را بفهمیم که ما باید بدونشرط و بیچشم داشت، فدای امام زمان بشویم. و گرنه مودتی در کار نیست. دروغ است اگر بگوییم مودت داریم.
کلیدواژه ها:
آثار استاد