www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 8793
زمان انتشار: 24 ژانویه 2018
آثار مخرب آرزوهای کم ارزش و باطل

دشمن شناسی، جلسه 27

آثار مخرب آرزوهای کم ارزش و باطل

در ارزش گذاری آرزوها گفته شد که بعضی از آرزوها ارزش جمادی دارد؛ بعضی‌ها ارزش گیاهی دارند؛ مثل «رشد و قدرت، تغذیه، تولیدمثل، زیبایی، لطافت و ...» و بعضی آرزوها ارزش حیوانی دارند؛ مثل «ازدواج، مسکن گزینی، تفریح، کار، رسیدن به مقام و ...» دارند. اینها از نظر رتبه جزء آرزوهای کم ارزش قرار می‌گیرند و انتخاب آنها بدون در نظر گرفتن آرزوی بخش انسانی، آثار مخربی به همراه دارد. 

آرزوی علوّ داشتن و پز دادن به دیگران، حس برتری‌جویی ارزش حیوانی دارد و  طبق فرموده‌ی قرآن: « تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ[1] = آن سراى آخرت را براى كسانى قرار مى‌دهیم كه در زمین خواستار برترى و فساد نیستند و فرجام [خوش] از آن پرهیزگاران است». مقام جزء کمالات حیوانی است، یعنی نمی‌توانیم هیچ وقت از نظر وجدانی قبول کنیم که یک رئیس جمهور آدمتر از یک نفر عادی یا کارگر ساده است. پس مقام ملاک آدمیت نیست.

خیلی‌ها در دنیا در جهنم چشم و همچشمی گرفتارند. در انتخاب دانشگاه، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب همسر، در انتخاب ثروت خانواده همسر، ثروت، درجه، مدرک، با رقابت و چشم و هم­چشمی و ... دنبال این هستند که از دیگران سبقت بگیرند. زن از شوهر طلاق گرفته به خاطر اینکه شوهر حاضر نیست مدل ماشینش را عوض بکند. الان چقدر جوان‌های ما حاضرند حیثیت انسانی، حیا، نجابت و حجابشان را بگذارند تا مشهور بشوند به اسم هنر جلوی دوربین بروند. الان چقدر هنرهای مبتذل داریم، هنرهایی داریم که وقتی یک زن وارد آن می‌شود یا یک مرد، باید خیلی از ارزش‌های انسانی‌­اش را کنار بگذارد تا به آن لقب هنرمند بدهند. اما وقتی دقت می‌کنی می‌بینی که طرف خیلی بها پرداخت کرده تا به اینجا رسیده، از آینده ابدی­‌اش و حتی از سعادت و آرامش و شادی دنیایش خیلی چیزها پرداخت کرده تا این لفظِ هنرمند را گرفته و به شهرت رسیده است. این مقام و هنر و هنرمند شدن، هیچ کدام بد نیست می‌تواند مثبت و خوب هم باشد، به شرطی که انسان سوار اینها بشود نه اینها سوار انسان بشوند. بعد هر کدام از این مقام ها که سوار انسان می‌شوند، دنیای بی‌­پایانی دارند مثلاً عالم هنر، قدرت، سیاست، ثروت، قهرمانی در ورزش و ... هیچ وقت تمام شدنی نیستند، می‌­بینی طرف 100 سال که هیچ، 500 سال هم که عمر بکند میل و شهوتش در این کارها از بین نمی‌رود.

علم هم حتی آمال ما نیست، اگر کسی بگوید من تمام عمرم را گذاشتم ریاضیدان، فیزیکدان، شیمیدان و فیلسوف بزرگ بشوم. علم کمال فرشته‌­ای است. بد یا منفی نیست. خیلی خوب است. اما علم ابزار است هدف نیست. ابزاری است برای اینکه تو به اخلاق الهی برسی، بتوانی اسماء و صفات و خصوصیات خدا را در خودت ظهور بدهی. یعنی به غایت خودت و به معشوق بی‌­پایان و بی‌نهایت خودت برسی. خیلی ها هستند که علم فقط وسیله پزشان شده، اگر پروفسور و دکتر و مهندس شده، برای این بوده که می‌خواسته پزی بدهد و وسیله‌ای بوده برای ثروت برای کمالات دیگر برای قدرت برای شهوت.

تنها یک آرزوست که رسیدن به آن عبادت است

قرآن یک آرزو را برای ما معرفی می‌کند که همه آرزوها باید در راه رسیدن به این آرزو باشند. اگر آرزوهای جمادی، گیاهی و حیوانی استخدام بشوند تا ما به این آرزوی انسانی برسیم، همه آنها عبادتند. اما اگر آنها رهزن بشوند و خودشان غایت و هدف بشوند، شروع سقوط انسان است.

آن هدف و آرزو همان است که رسول خدا و قرآن فرمود:« وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ[2]= و با خدا معبودى دیگر مخوان خدایى جز او نیست». (لا تدع) یعنی آرزو نکن. معشوق دیگر و دلبر دیگری را همراه خدا آرزو نکن. فقط خدا دلبر و معشوق و اله توست.

«لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ» معشوقی که متناسب تو باشد، جز او وجود ندارد. آرزویی جز خدا برای انسان وجود ندارد. کسانی با شنیدن این حرفها و خواندن این بحث‌ها کنجکاو می‌شوند که بخش انسانی شان فعال باشد. این بحث‌ها روی کسانی اثر می‌گذارد که با گوش بخش انسانی این سخنان را بشنوند. اگر کسی گوش بخش انسانی‌­اش فعال نباشد، این حرفها را نمی‌فهمد. هر کدام از این بخش‌های ما گوش مخصوص خودش را دارد. کسی که گوش انسانی‌­اش باز نیست، هر چه موعظه بکنی و حرف بزنی، فایده ای ندارد؛ چون اصلاً فعالیت بخش انسانی ندارد. آن کودک عزیز روان، آن کودک عزیز بخش انسانی‌­اش رشد نکرده؛ فطرت انسانی‌­اش رشد نکرده؛ این بحث‌ها برایش خیلی هم بی­‌مزه و آزاردهنده است، از شنیدن این حرف‌ها حوصله­‌اش هم سر می‌رود.

شیطان یکسره همین آرزوها را جلوی چشم انسان می‌آورد و شخص به چیزی به نام ابدیت و چیزی به نام بخش انسانی فکر نمی‌کند. هر چه این فطرت این کودک عزیز روان در وجودش گریه و ناله می کند به او بی توجه است، می‌گوید:« حرف نزن؛ نوبت تو نیست. من باید پیش بروم، منِ گیاهی، منِ حیوانی»، ولی منِ انسانی نه. خدا رحمت کند مرحوم الهی قمشه­‌ای را چقدر قشنگ سروده:

ترسم این تن که حائل است به جانم                   سقط کند کودک عزیز روانم

کودک عزیز بخش انسانی و فطری ماست. این آرزوهای تن آنقدر زیاد می‌شود که شخص اصلاً فرصت نمی کند به خودش سر بزند.

جوان موفق کیست؟

جوانی موفق است که هر چه بالاتر می‌رود شادتر، آرامتر باشد به هدفش هم نزدیکتر بشود به هدف حقیقی نه هدف سرابی و خیالی.

 جوان مراجعه می‌کند می‌گوید من فلان کلاس می‌روم؛ فلان دانشگاه می‌روم فلان درس را می‌خوانم، ... من جوان موفقی هستم. مهندس این عالم که اتمها، الکترون‌ها، نوترون‌ها، پروتون‌ها، کیهان‌ها، کهکشان‌ها، ستاره­‌ها و منظومه‌­ها را و انسان را خلق کرده قسم می‌خورد، برای اینکه ما مست نشویم. از بس ما مست هستیم، مجبور است برای اینکه بفهمیم، قسم بخورد:«وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ[3]= سوگند به عصر؛ كه واقعا انسان دستخوش زیان است». همه آدمها در خسران هستند، همه اشتباه دارند و با آرزوهای اشتباهی سرکار هستند، عمر و وقتشان دارد تلف می‌شود. مگر دو گروه «إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا» کسانی که ایمان بیاورند. به معشوقشان ایمان بیاورند. به هدف‌های غایی‌ و هدف انسانی به هدف خلقت‌شان ایمان بیاورند. «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ= و عمل صالح انجام می دهند».

عمل صالح همان چیزی است که ما را به رسیدن به اهداف‌مان کمک می‌کند. یعنی ما را روزبه‌­روز انسان­تر، شادتر، آرامتر و خوشبخت­‌تر می‌کند. اصلاً خصوصیت عمل صالح این است که انسان را قویتر، بانشاط­تر، شاداب­تر، سالم­تر بکند. اما وقتی در عملی می‌افتی که با هندسه وجود تو سازگاری ندارد با اهدافی که برایش خلق شدی سازگاری ندارد، هر چه موفق­تر می‌شوی، افسرده­‌تر می‌شوی. پولت خیلی زیاد شده، ولی فشار خونت هم روی 20 است. تعداد خانه­‌ها و اتومبیل‌هایی که داری زیاد و خوبند در رقابت هم از دیگران برده‌ای، اما قلب و مغزت هم دارد از بین می‌رود، نزدیک به سکته هستی و خیلی گرفتاری‌های دیگر. هنرپیشه‌ی معروف شده‌ای، همه عکس تو را در خانه­‌هایشان می‌زنند از تو امضا می‌گیرند. اما خودت احساس آرامش نمی‌کنی. وجودت پر از دغدغه است. برای اینکه ما آرزوهایت را اشتباه انتخاب کردی.

در حالی که ثروت و قدرت و شهرت آرزوی یک عده است؛ عده‌ای دیگر با دوری از اینها و نداشتن اینها به آرامش می رسند.

گر من فقیرم هر شبی، دارم ز یا رب یا ربی           جشنی، نوایی، مطربی کمتر ز سلطان نیستم

این تضاد را دقت کنید، چقدر قشنگ است. یک عده به این آرزوها نزدیک می‌شوند، کودک عزیز روانشان گرسنه و تشنه می‌ماند و ناآرامتر می‌شوند و عده‌ای دیگر از این کمالات و اهداف دور می‌شوند، آرامتر و شادتر هستند. دسته ی دیگری هم هستند که عُرضه دارند، اگر به سمت آرزوهای «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی» می‌روند، آنها را در استخدام کودک عزیز روان شان می‌گیرند و به خدا نزدیکتر می‌شوند. اهداف و آرزوها را به قیمت خودش انتخاب می‌کند. پس نباید بگذاریم که شیطان با بزرگ کردن آرزوهای محدود و دنیایی ما را از آرزوهای ابدی­‌مان بیاندازد.

جوان‌های جامعه اسلامیِ قدرتمند، اهل ورزش، درس خواندن و اهل کمالات علمیند، اما در عین حال عاشق خداوند تبارک و تعالی و مؤمن و الهی و ملکوتی هستند.

جوان‌های یک جامعه اسلامی باید همه شاداب باشند. همه با آرزو و باانگیزه باشند، هم انگیزه­‌های دنیایی قشنگ و هم انگیزه‌­های آخرتی قشنگ. چون در یک جامعه اسلامی همه در جهت انگیزه­‌ها و اهداف و آرزوهای آخرتی هستند.

«کسب لذت حقیقی و آرامش» در استمرارِ حرکت به سمت هدف اصلی است

فرمول مهمی وجود دارد و آن این است که میزان لذت حقیقی و کسب آرامش از کمالات جمادی، نباتی و حیوانی در دنیا این است که حرکتت به سمت هدف غایی­ و اصلی ات متوقف نشده باشد.

کسی که هدفش حرکت به سمت اله و منتهای آمالش است، ‎غایت آرزوهایش را پیدا کرده، وقتی که به اهداف متوسط هم می‌رسد از آنها خیلی لذت می‌برد. برای همین زندگی زناشویی برای کسی که به سمت خدا می‌رود خیلی شیرین­‌تر و عاشقانه‌­تر است.

آرزوی خوب رحمت است

نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: «الأمَلُ رَحمَۀٌ لِأمَتی[4]= آرزو برای امت من رحمت است».

ما نباید به خاطر آرزوهای آخرتی دنیای‌مان را از دست بدهیم و نه به خاطر آرزوهای دنیایی آخرت مان را خراب کنیم باید به هر دو فکر بکنیم. قرآن می‌فرماید:« وَابْتَغِ فِیمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَكَ مِنَ الدُّنْیَا[5]= و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مكن».

برخلاف تصور خیلی‌ها که فکر می‌کنند، آخرت‌گرایی یعنی اینکه کار دنیا را زمین بگذارند. حضرت می‌فرماید:«مَن کَسَلَ عَن أمرِ دُنیا فَهُوَ عَن أمرِ آخِرَتِهِ أکسَل = کسی که در کارهای دنیایی­‌اش تنبل و کسل است در کارهای آخرتیش کسل­تر است»

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمود:«الأمَلُ رَفیقٌ مُونِس = آرزو رفیق مونس است». آرزوی دنیایی و آخرتی بد نیست. اما شیطان نباید غلبه کند که همه عمر و جوانی­‌ات را پای این آرزو بگذار.

مواظب باش! آرزوها تمام نشدنی اند

آرزوها زمانی کمینگاه شیطان می‌شوند و یقه ما را گرفته و خفه مان می‌کنند، وقتی که ندانیم آرزوها تمام شدنی نیستند:«الآمالُ لا تَنتَهی = آرزوها تمام نمی‌شوند».  

اگر فکر کردید به یک جایی می‌رسید و بعد شروع می‌کنید به فعالیت بخش انسانی­، سخت در اشتباهید. ما به خیلی از عزیزان میگوییم، هدف‌گذاری‌های انسانی و معنوی بکنید. می‌گوید:«الان وقت این حرف‌ها را ندارم؛ بگذار دیپلمم را بگیرم؛ الان کنکور دارم کنکورم رد شود». این خطرناک است. زن و شوهر با هم اختلاف دارند، کار به طلاق می‌کشد به آنها فرمول می‌دهیم که عمل کنند و اگر 20 ساعت وقت بگذارند فرمولها را یاد بگیرند، خوشبخت می‌شوند. می‌گوید: نه الان وقت فوق لیسانسم است. می‌رود فوق لیسانس می‌گیرد زنش را از دست می‌دهد؛ شوهرش را از دست می‌دهد؛ سلامتش را از دست می‌دهد. همیشه می‌گوییم: وقت نداریم. اگر بخواهیم اینطور باشیم، هیچ وقت، وقت برای خدا و کودک عزیز روان پیدا نمی‌کنیم.

وقتی نوبت بخش حیوانی ما می‌رسد، مثلاً می‌خواهیم صبحانه بخوریم، ناهار بخوریم، کار را تعطیل می‌کنیم. برای بودن با همسر و نامزد، رفتن به مسافرت و تفریح‌های دنیایی وقت داریم، اما وقتی نوبت به خودمان می‌رسد، یعنی به بخش انسانی‌مان وقت نداریم. می‌خواهیم نماز بخوانیم، تند تند، بدون تعقیبات می‌خوانیم. روزانه خواندن قرآن واجب است می‌گوییم وقت ندارم. برای دعا، زیارت، تزکیه، خودسازی، اخلاق و حل مشکلم با همسرم و ... وقت نداریم. اگر صبر کنیم و بگوییم: «وقت ندارم». هیچ وقت آمال و آرزوها تمام نمی‌شوند و شیطان تا لحظه آخر به ما حمله می‌کند.

بعضی‌ها تا شکست اقتصادی می‌خورند، اولین کاری که می‌کند با خدا قهر می‌کند. چون منِ انسانی‌­اش فعال نیست وگرنه انسان چطور می‌تواند به خاطر اهداف پست دنیایی، دست از معشوقش بردارد. شیطان این کار را با آدم می‌کند یعنی اینها را بزرگ می‌کند تو دیگر وقت نداری به خدا فکر بکنی. لحظه آخر و هنگام مرگ هم خدا را از یاد انسان می‌برد.


[1] - قصص/83.

[2] - قصص/88.

[3] - سوره عصر

[4] - البحار : 77 / 173 / 8 .

[5] - قصص/77.

میانگین (1 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed