www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 8789
زمان انتشار: 25 ژانویه 2018
توصیف لحظات مردن و احتضار در کلام امام علی (علیه‌السلام)

توصیف لحظات مردن و احتضار در کلام امام علی (علیه‌السلام)

شرح استاد محمد شجاعی بر این قسمت از خطبه امیرالمؤمنین علیه السلام در سلسله مباحث منازل الاخره جلسه سوم قرار داده شده است.

خطر عشق و وابستگى ‏هاى دروغین 
هركس به چیزى عشق ناروا ورزد، نابینایش مى ‏كند، و قلبش را بیمار كرده، با چشمى بیمار مى ‏نگرد، و با گوشى بیمار مى ‏شنود. خواهش‏ هاى نفس پرده عقلش را دریده، دوستى دنیا دلش را میرانده است، شیفته بى اختیار دنیا و برده آن است و برده كسانى است كه چیزى از دنیا در دست دارند.
دنیا به هر طرف برگردد او نیز بر مى‏ گردد، و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى‏ ترسد. از هیچ پند دهنده ‏اى شنوایى ندارد، با اینكه گرفتار آمدگان دنیا را مى ‏نگرد كه راه پس و پیش ندارند و در چنگال مرگ اسیرند. مى ‏بیند كه آنها بلاهایى را كه انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنیایى را كه جاویدان مى‏ پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسید، و آنچه بر آنان فرود آید وصف ناشدنى است. 
وصف چگونگى مرگ و مردن 
سختى جان كندن و حسرت از دست دادن دنیا، به دنیا پرستان هجوم آورد. بدن‏ها در سختى جان كندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مى‏‌دارد، و او در میان خانواده‌‏اش افتاده با چشم خود مى‌‏بیند و با گوش مى‌شنود و با عقل درست مى‌‏اندیشد كه عمرش را در پى چه كارهایى تباه كرده‏ و روزگارش را چگونه سپرى كرده به یاد ثروت‌‏هایى كه جمع كرده مى‌افتد، همان ثروت‌‏هایى كه در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناك گرد آورده و اكنون گناه جمع آورى آن همه بر دوش اوست كه هنگام جدایى از آنها فرا رسیده، و براى وارثان باقى مانده است تا از آن بهرمند گردند، و روزگار خود گذرانند.

راحتى و خوشى آن براى دیگرى و كیفر آن بر دوش اوست، و او در گرو این اموال است كه دست خود را از پشیمانى مى‌گزد به خاطر واقعیّت‌هایى كه هنگام مرگ مشاهده كرده است. در این حالت از آنچه كه در زندگى دنیا به آن علاقمند بود بى‌اعتنا شده آرزو مى‌‏كند، اى كاش آن كس كه در گذشته بر ثروت او رشك مى‌برد، این اموال را جمع كرده بود.

اما مرگ هم چنان بر اعضاى بدن او چیره مى‏‌شود، تا آن كه گوش او مانند زبانش از كار مى‌‏افتد، پس در میان خانواده‏‌اش افتاده نه مى‏‌تواند با زبان سخن بگوید و نه با گوش بشنود، پیوسته به صورت آنان نگاه مى‌‏كند، و حركات زبانشان را مى‌نگرد اما صداى كلمات آنان را نمى‌‏شنود، سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا مى‌گیرد، و چشم او نیز مانند گوشش از كار مى‌افتد، و روح از بدن او خارج مى‌‏شود، و چون مردارى در بین خانواده خویش بر زمین مى‌ماند كه از نشستن در كنار او وحشت دارند، و از او دور مى‏‌شوند. نه سوگواران را یارى مى‏‌كند و نه خواننده‌‏اى را پاسخ مى‏‌دهد، سپس او را به سوى منزل‌گاهش در درون زمین مى‌‏برند، و به دست عملش مى‌‏سپارند و براى همیشه از دیدارش چشم مى‌‏پوشند. 

برگرفته از خطبه 109 نهج البلاغه

آرشیو مباحث منازل الاخره

سلسله مباحث منازل الاخره جلسه سوم

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed