مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
خدا رحمت کند حاجی مقدس، یک روحانی با کمالی بود. ایشان به معاملات ملکی مراجعه کرد برای فروش منزلش. گفتند: چرا میفروشی؟ گفت: برادرم مشکلی دارد؛ میخواهم با فروش منزلم مشکل او را حل کنم.
معاملات ملکی برای فروش خانه مشتری میبرد، مشتری که وارد خانه میشود حاجی مقدس میگفت: آقا میخواهی خانه را بخری، چشمهایت را باز کن، این خانه دوتا اشکال دارد، یکی این که چاه فاضلابش پر شده و دیگر این که اتاقهایش نم دارد. طرف تشکر میکرد و میرفت. نفر بعدی میآمد همینطور، نفر بعدی و بعدی... معاملات ملکی گفت: حاج آقا شما که اینطور میگویید، کسی خانه را نمیخرد. گفت: میخواهم نخرد. من میخواهم یک نفر را از چاله در بیاورم، باید دیگری را در چاه بیندازم. من میخواهم مشکل یکی را حل کنم، یکی دیگر را دچار مشکل کنم؟ من باید عیب مالم را بگویم. مرتب مشتری میآمد و او هم این اشکالات را میگفت و آنها میرفتند. بالاخره یک آذربایجانی با کمالی آمد و گفت: حاجی مقدس خانه ات۱۰۰ تا عیب هم داشته باشد من میخرم. چون من شنیدم که تو میخواهی مشکل برادرت را حل کنی. من هم میخواهم در این کار خیر شریک بشوم. خانه را میخرم، پولش را هم میدهم. ولی شرطش این است که تا زمانی که جای مطمئنی پیدا نکردهای در این خانه بنشینی. ببینید، به این میگویند خلق امام زمانی. یعنی کسی که در مسیر امام زمان حرکت میکند.
پزشک با صفایی که امام زمانی است، در مطبش برروی تابلویی نوشته: «مبلغ ویزیت به میل و رغبت بیمار. هرچه میخواهید بیندازید دراین صندوق». یک صندوق آنجا گذاشته بود که معلوم نشود کی چقدر میاندازد. کی کم میاندازد.
کاسبی که منصفانه جنس میفروشد، تقلب نمیکند؛ برچسب قیمت را تغییر نمیدهد؛ جنس تاریخ گذشته را نمیفروشد؛ غش در معامله نمیکند؛ اعلام نمیکند که برنجش مرغوب است، اما در گونی یک چیز دیگر باشد. این کلکها و حقه بازیها و ظلم و ستمها را ندارد.
کلیدواژه ها:
آثار استاد