www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 8734
زمان انتشار: 2 ژانویه 2018
راهی برای سعادت دنیا و آخرت

«زهد» جلسه 4؛ 92/3/11

راهی برای سعادت دنیا و آخرت

در این فقره از حدیث معراج خداوند بابی را برای سعادت دنیا و آخرت به روی انسان می‌گشاید. بعد از اینکه خداوند از عشق و محبت و دوستی خودش سخن گفت، مسیر رسیدن به این تعالی را هم نشان می­‌دهد.

نکته‌­ی مهم این است که ما چاره‌­ای جز «شدن» نداریم و باید در این مسیر جدیت داشته باشیم و برای تولد سالم تلاش کنیم، و گرنه دچار غصه و عذاب و جهنم می­‌شویم.

در این راه دو وظیفه داریم: 1- رفع موانع 2- متصّف شدن به صفات الهی که در برزخ و قیامت به آن نیاز داریم.

اگر در دنیا موانع را از قبیل حسادت، تندخویی، تکبر و ... از سر را‌همان برنداریم در قیامت باید صدها، بلکه هزاران سال عذاب تحمل کنیم، تا آنها از ما جدا شوند، زیرا حرکت در آخرت خیلی کند انجام می‌شود. ما در دنیا کاری جز فعلیت پیدا کردن نداریم چنانچه که جنین دائماً در حال کسب آمادگی در رحم است برای بهره‌­برداری کامل از امکانات دنیایی. اگر فعلیت پیدا نکنیم در برزخ خیلی کُند و سخت ما را به فعلیت خواهند رساند. هر کس موظف است که خودش را دائماً ارزیابی کند. هیچ کدام از فعالیت‌های دنیایی، حتی مقدس نباید ما را از این مهم باز دارد.

علامت رشد معنوی شادی و آرامش، و رضایت از زندگی است. کسی که شکرگزار نیست و آرامش ندارد و خیلی بدبخت است. علی (علیه السلام) می‌­فرمایند: « لا مصیبة کاستهانتک بالذنب، و رضاک بالحالة التی أنت علیها؛ هیچ مصیبتی مانند کوچک شمردن گناه، و راضی شدن به حالتی که در آن هستی نیست». ما باید در بخش‌های پایینی(جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) زود راضی شویم ولی در مورد فوق عقل تا آنجا که می‌­توانیم تلاش کنیم. به هیچ عنوان کمالات طبیعی نباید مانع رشد ما شوند. ما حتی حق نداریم فوق عقل‌مان را قربانی کارهای خوب کنیم. اینکه یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت (بدون تفکر) بالاتر است به این دلیل است که گاهی با یک ساعت تفکر انسانها سالها جلو می‌­افتند. خداوند چیزی به پیامبرش می‌­فرماید که اگر او دریافت کند به امنیت و آرامش روانی می‌­رسد و همه‌­ی رشدش متمرکز در عقل و فوق عقل می­‌شود.

«زهد» حالتی است که برای انسان فرق نکند که خدا به او نعمت بدهد یا محرومیت، بلاها و نعمت‌ها برایش یکسان باشد؛ «لکیلاً تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم» باید به جایی برسیم که دلخوشی‌های بخش بالایی برای ما مهمتر از دلخوشی‌های بخش‌های پایینی باشد. کسی که به جایی برسد که دلخوشی‌­اش رسیدن به خدا و خانواده آسمانی اش باشد رشد حقیقی کرده است، زیرا حقیقت انسان از محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) می­‌باشد. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زیارتی را ذکر فرمودهاند که در ماه رجب در مشاهد مشرفه خوانده می­‌شود. در این زیارت، بعد از شکر جهت تشرف به زیارت، از خداوند تقاضای وفا کردن به وعده‌­ای که درباره‌­ی ایشان به ما داده می­‌نماید و می­‌خواهد که ما را به جایی که این بزرگواران را برده، وارد نماید؛ «فی دار المقامه و الخلد...» قیمت انسان قیمت خواسته­‌هایش است. سپس رو به معصومین (علیهم‌السلام) کرده و می­‌فرماید که حاجتم نرفتن به جهنم است و دیگر اینکه با شما در «دار قرار» استقرار پیدا کنم با شیعیان خوب شما... تا آنجا که در آخر می­‌فرماید که می­‌خواهم در بهترین وضعیت از نزد شما بروم تا زمانی که اجلم فرا برسد.

ما باید ببینیم که آیا ما هم خواسته هایمان با پدر آسمانی مان هماهنگ است یا نه. در فرازهای بعدی حضرت اینگونه می‌­فرمایند: «... و العیش المقتبل و دوام الاکل و شرب الرّحیق...» شراب رحیق داستان مفصلی دارد. «... و السّلسل و علّ و نهل....» و آب پاک، یک نفس و چند نفس.... «لا سام منه و لا صلل..» بدون دلتنگی و ملال «... و رحمه الله و برکاته و تحیاتُهُ علیکم حتی العود الی حضرتکم و الفوز فی کرّتکم و الحشر فی زمرتکم...» رحمت و برکات و تحیات خداوند بر شما تا زمان برگشت به سوی شما و رستگاری در رجعت شما و محشور شدن در گروه شما...

«زهد» یعنی آخرت را دیدن و گرفتار دنیا نشدن

 «من بکی علی الدنیا دخل النّار» هر کس را که دنیا بتواند او را به گریه بیندازد جهنمی است ما باید ملاکهای شادی و غصه مان را شناسایی کنیم، قیمتمان دستمان می­‌آید. خداوند از پیامبرش خواسته که قوای طبیعی‌­اش را طوری تربیت کند که امیالش ایشان را به غصه نیندازد. ما باید روابط‌مان را با دیگران تنظیم کرده و مراقب زیردستان باشیم که استاد ما فرمودند اگر هفتاد سال عبادت کنید و یک بنده­‌ی خدا را تحقیر کنید همه­‌ی هفتاد سال عبادتتان از بین می­‌رود. خداوند اول دستورات را شفاف بیان می­‌کند و سپس میزان قرار می‌­دهد.

«... و انزلنا معهم الکتاب و المیزان...» در کتاب خدا شش گروه از انسانها معرفی شده­‌اند (انسان­ها به شش گروهِ جماد، کمتر از جماد، حیوان، پست­تر از حیوان، انسان شیطان صفت و مؤمن تقسیم شده­‌اند) مؤمن را با چهار صفت معرفی می­‌کند که وجود اینها باطنش انسان است و در غیر اینصورت به انسانیت راه نیافته‌­است: 1- ایمان 2- عمل صالح 3- تواصی به حق 4- تواصی به صبر؛ بسم الله الرحمن الرحیم، والعصر، انّ الانسان لفی خسر، الا الذین آمنوا و عملوالصالحات و تواصو بالحق و تواصوا بالصبر» یعنی ایمان و عمل صالح کافی نیست باید تواصی به حق و صبر به دیگران هم وجود داشته باشد. انسان باید هرآنچه که می­‌آموزد و در می­یابد را به دیگران منتقل کند و خروجی داشته باشد. بعضی­ها در اثر بی‌­صبری دائماً دیگران را آزار داده و در وجود ایشان اضطراب و ناامنی ایجاد می‌­کنند. در حدیث معراج، در فرازهای بعدی، دستورالعمل‌ها­ی جزئی است. میزان در اینکه آیا آنچه خدا می­‌خواهد در ما تحقق یافته  یا نه، «آرامش و شادی» است. حدیث معراج فقط «ارائه الطریق» نیست. بلکه «ایصال الی المطلوب» است. مقام معظم رهبری «حفظه الله» فرمودند که مراکز فرهنگی سعی کنند که به هم یاری برسانند، و سعی کنید دست جوانان را گرفته و با خودتان ببرید. خداوند ابتدا دستورالعمل‌های کلی را بیان فرموده و سپس به طور جزئی راه را نشان می‌­دهد؛ «و ما الحیوه الدّنیا الا لعب و لهو و للدّار الاخره خیر للذین یتّقون افلا تعقلون (انعام /32)».

«لعب» بازی ای است که سبک دارد مانند ماشین‌­بازی، شهوت بازی، خانه بازی و بچه بازی و بازی­‌های سیاسی و حتی عبادی و ... چه بسا کسانی که سالهاست اهل نماز و ذکر و تسبیح هستند ولی قلبشان از گور کافر تنگ­تر است و شادی و آرامش ندارند چون در واقع مشغول بازی در صورت عبادت بوده‌­اند. در فرهنگ زمینی ورزش وسیله‌­ای برای قدرت یافتن و پرواز آسمانی نیست بلکه وسیله­‌ی سرگرم کردن و زمینی کردن روح انسان است.«لهو» وقت تلف کردن­های بدون قانون و قاعده است. مقام معظم رهبری «حفظه الله» میفرمایند مگر قرآن خواندن روزانه بیست دقیقه بیشتر طول می­‌کشد که شما وقت ندارید که اگر دقت کنید می­‌بینید که چقدر از این بیست دقیقه­‌ها را در روز تلف می­‌کنید. خداوند در میان تمام اقشار اولیا خودش را قرار داده است، اعم از ورزشکاران، هنرمندان، پزشکان و ... «و للدّار الاخره خیر للذین یتقون...» بعدها «تقوی» را توضیح خواهیم داد. البته توضیح مختصری عرض می­‌کنیم. اگر کسی احساس نیاز به دفع بول و غائط بنماید در جمع حتماً خودش را نگه می­‌دارد. اگر کسی بیمار باشد و یا به هر دلیلی نتواند خودش را نگه دارد کاملاً طبیعی است ولی ما آن را خیلی بزرگ می­‌کنیم.

اما توجه کنیم کسی که نتواند جلوی دهانش را نگه دارد میلیونها برابر نجاستش بیشتر است. گناه، نقطه‌­ی ضعف و راز دیگران را نباید فاش کنیم. کسی هم ناراحت نمی­ شود چون همه اهل خوردن نجاست هستند. تقوی یعنی شخص بتواند خودش را از به حرام افتادن نگه دارد. در آخر آیه خداوند ما را به تعقل توجه می‌­دهد و هیچ جا خداوند نمی‌­فرماید که شما عقل ندارید بلکه سخن از به کار گرفتن عقل است زیرا همه عقل دارند. قرآن انواع عقل‌ها را بیان می‌­کند. جهنمی‌­ها می‌­گویند: «لو کُنّا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السّعیر» خداوند ما را دعوت به تفکر می‌­کند که آیا فکر نمی­‌کنید که این دنیایی که اینقدر غصه­‌اش را می‌­خورید در برابر آخرت لحظه هم نیست و حیف است که آخرت را در ازای دنیا از دست دهیم. بنابراین ما باید سبک زندگی‌مان را متناسب با مصالح آخرت تنظیم کنیم. انسان اگر شوق آخرت به دلش بیفتد هر تصمیمی بگیرد ابدیتش را در نظر می‌­گیرد. این حدیث را خیلی مدّ نظر قرار دهیم و نکارت را رعایت کرده و دائماً خودمان را با میزان الهی بسنجیم. 

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed