www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 8654
زمان انتشار: 11 دسامبر 2017
شیطان مثل «واکسن» عمل می کند

بحث «دشمن شناسی» جلسه 18

شیطان مثل «واکسن» عمل می کند

از آثار مثبت وجود شیطان برای انسان، این است که با وسوسه کردن، در انسان میدان تمرین ایجاد می‌کند تا انسان قوی شود. در واقع سازوکار عمل شیطان، شبیه واکسن در بدن انسان می‌باشد.

واکسن را که میکروب ضعیف شده‌ی بیماری است، در بدن تزریق می‌کنند تا بدن را برای مقابله با بیماری فعال کنند. واکسن که میکروب ضعیف است، نمی‌تواند بدن را از پا دربیاورد، بلکه در بدن تحریک ایجاد می‌کند تا تمرین کرده باشد. با ورود واکسن به بدن، گلبولهای سفید فعال شده و شروع به تولید پادتن می‌کنند،. بدن به ترتیب ورزش می‌کند و قوی می‌شود و در نتیجه، آمادگی دفاعی بدن در برابر بیماری بالا می‌رود تا وقتی که اصلِ بیماری سراغ بدن می‌آید، چون بدن قبلاً تمرین‌های لازم را انجام داده و آماده است، به بیماری مبتلا نمی‌شود.

کار شیطان هم ایجاد آمادگی در ما است. اگر ما آماده باشیم، پیروز می‌شویم و به سلامت مسیر خدا را طی می‌کنیم. شیطان دائماً به ما هشدار می‌دهد و با حمله‌­ها و وسوسه­‌هایی که ایجاد می‌کند، قدرت تشخیص را در ما بالا می‌برد تا بدین وسیله بفهمیم که آیا ما قلب سالم تحصیل کرده‌ایم یا خیر؟ اینکه انسان بتواند هم برای ساختن دنیا و هم برای ساختن آخرتش غمگین نباشد؛ بلکه شاد و امیدوار و باانگیزه باشد، یک کمال است. حمله‌­های شیطان واکسن ضعیف شده‌­ای از ناامیدی، ضعف، غم، سستی، تنبلی، کسالت است. شیطان واکسن ضعیف شده‌­ای از این حالات به روح ما تزریق می‌کند، اگر ما آماده باشیم، گلبولها فعال می‌شوند. چون بدنی که سالم است، با ورود واکسن برای مبارزه با بیماری فعال می‌شود. اما بدنی که بعد از تزریق واکسن، توانایی لازم را کسب نکند، پزشکان به سلامت این بدن شک می‌کنند و به بررسی این علت می‌پردازند که چرا بدن در مقابل میکروب ضعیف شده، نتوانسته دوام بیاورد.

ما هم همینطور هستیم. وقتی که شیطان حمله می‌کند، حمله‌­اش در حد یک وسوسه و ایجاد خیال است. در حد یک پیشنهاد است. بیشتر از این هم نیست. پس شیطان برای ما این صحنه‌­ها را ایجاد می‌کند و به رشد ما کمک می‌کند؛ نه اینکه دلش برای ما سوخته و از روی دلسوزی این کار را می‌کند؛ خیر، او در هر صورت دشمن ماست. ما هم باید او را دشمن بدانیم. «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ= از گامهای شیطان تبعیت نکنید؛ محققا او دشمن آشکار شماست». ولی خداوند تبارک و تعالی نظام را طوری طراحی کرده و مهندسی خلقت را به گونه‌­ای انجام داده که دشمن‌های ما هم در خدمت ما قرار دارند و به ما کمک می‌کنند. همه‌ی اولیای خدا اعم از شهدا، صالحین، صدیقین، انبیاء. که ذوب در عشق خداوند شدند، به کمک شیطان ذوب شدند.

برای همین است که خداوند می‌فرماید: هیچ پیامبری را نمی‌فرستیم؛ مگر این که شیاطینی از جن و انس او را در فشار قرار می‌دهند. «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ = و بدین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم». سوره انعام /112.

پس در این مسیری که ما داریم، یعنی آینده مشکوک‌مان که عمر دنیاست و آینده قطعی و مسلم ­مان که از وفات شروع می‌شود تا ابدیت، به عواملی مثل امید، یقین، ایمان، شادی و آرامش احتیاج داریم. شیطان هم با وسوسه‌هایش واکسن ضعیفی از ناامیدی، شک، تردید، ترس و اضطراب به ما تزریق می‌کند. اگر ما توانستیم در مقابل وسوسه‌­های کوچک و ضعیف مقاومت کنیم، همیشه به امید قویتر، یقین بالاتر، ایمان بالاتر، شادی و نشاط و آرامش بیشتر می‌رسیم و در نتیجه، هم دنیای موفقی خواهیم داشت و هم آخرتی موفق. شکست در هر جای دنیا باشد، ناشی از شک و تردید در توانایی، تردید در طی مسیر، تردید در غلبه بر مشکلات، ترس، اضطراب و غصه بوده و هست. چه در مسائل دنیایی و چه در مسائل آخرتی.

دشمن شناسی چیست؟

دشمن ­شناسی یعنی من باید بدانم کدام یک از افکاری که دارم، مال خودم نیست و مال دشمنم است.

خداوند تبارک و تعالی قوه سالم متولد شدن را در نظام ابدی به همه ما داده است. شیطان چون این موضوع را می‌داند، به ما حمله می‌کند. پس باید بدانید که وقتی غم، اضطراب، تردید، شک، عصبانیت، بدخلقی، بدبینی، حسادت، زودرنجی و حساسیت سراغت آمد، اینها هیچ کدام علامت‌های انسان سالم و روح سالم نیست. این افکار و اخلاق دارد به تو تحمیل می‌شود و باید بدانی که چرا وقتی تصمیم گرفتی که آدم خوبی باشی، این افکار به سراغت آمده و خواب‌های بد و پریشان می‌بینی.

در برخورد سیاسی، اجتماعی، نظامی هم همینطور است. اگر ما چیزی را در جبهه می‌­بینیم، باید تشخیص بدهیم که این تحرکات کجا به ضرر ماست و کجا به نفع ما خواهد بود. باید کاملاً دشمن را زیر نظر داشته باشیم.

شیطان در صراط مستقیم است که به ما حمله می‌کند، یعنی وقتی تصمیم می‌‌گیری دنیای قشنگ و آخرت قشنگی بسازی، مورد حمله قرار می‌گیری. کسی که نمی‌خواهد درس بخواند؛ نمی‌خواهد کار کند؛ نمی‌خواهد به جایی برسد، خیلی وسوسه ندارد، چون تنبل و تن­‌پرور است. اما اگر تصمیم بگیرد که کار بکند و تصمیم بگیرد که موفق بشود، از نظر کار، شغل، تحصیلات، گرفتاری زیادی پیدا می‌کند، زیرا برنامه‌­ریزی، مسئول بودن، تعهد، آمادگی برای امتحان و پیروز شدن در امتحانات، همه اینها نیاز به زحمت و تلاش دارند.

«غم» یکی از لشکرهای شیطان است

شیطان لشکر مهمی به نام «غم» و «حزن» دارد و هیچ گاه از این لشکر صرف نظر نخواهد کرد. شیطان خیلی خوب آثاری که غم در انسان ایجاد می‌کند را می‌داند. 

باید دقت کنید که اگر در زندگی‌­تان در افکار و برنامه‌­ریزی‌های‌تان دائماً پیام‌های غم­‌انگیز، اضطراب‌­آور، ناامیدکننده و تاریک می‌آید، باید آن را به خودتان نگیرید.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند:«الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ[1] = حزن نصف پیری است». بیشتر مرگ‌ها امروز در کشور ما بعد از تصادفات، سکته است. سکته‌­ها ناشی از غم، بی­‌نشاطی، ضعف و سستی و حرص و جوش است. چون حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «الهمُّ یُذیبُ الجَسَدَ[2]= غصه بدن را ذوب می‌کند». پوست انسان خراب می‌شود؛ مو ریزش می‌‌کند؛ چشم آسیب می‌­بیند؛ معده، اثنی­‌عشر، قلب، مغز، حتی استخوان‌ها از غم تأثیر می‌پذیرند. حال هرچقدر کرم و پودر بزنی، شامپوی مناسب بزنی، فایده ندارد. وقتی که عامل تولید پیری را در خودت داری، با کِرم و شامپو حل نمی‌شود. باید عامل اصلی را برطرف کرد.

حضرت همچنین می‌‌فرمایند:«الهَمُّ أحَدُ الهَرَمَینِ[3] = اندوه، یكى از دو پیرى است». حضرت مسیح علیه‌السلام فرمود: «مَن كَثُرَ هَمّهُ سَقُمَ بَدنُه[4]= آن كه اندوه بسیار خورد، تنى بیمار خواهد داشت». مثلاً شخصی به دکتر مراجعه می‌کند، عکس می‌گیرد، ام آر آی می‌گیرد، اما هیچ علامتی از بیماری در عکس‌ها دیده نمی‌شود. بعد مشخص می‌شود، همه بیماری‌های او از عصبانیت اوست. ما یک سلسله بیماری‌هایی به نام بیماری‌های «روان‌­تنی» داریم که ظاهرش بیماری روانی است، ناآرامی، غصه خوردن و ... ولی آثارش روی تن ظاهر می‌شود. اگر به بدن برسید، روح‌تان نشاط پیدا می‌کند و اگر به روح برسید، بدن نشاط پیدا می‌کند، هر دوی آنها تأثیر و تأثر دارند. چون یک واحد هستند. ما یک جسم و یک روح جدا نداریم، بلکه جسم مرتبه‌ی پایین‌تری از نفس است، پایین­ترین مرتبه روح، جسم است. درست است روح مجرد و جسم مادی است، اما اینها با هم هستند و از هم تأثیر می‌پذیرند.

ناخوشی تن، ناشی از بیماری و ناخوشی روح، ناشی از غم است

فرمایش‌ دقیق‌­تری از امام صادق (علیه‌السلام) است:«الأحْزانُ أسْقامُ القُلوبِ،كما أنَّ الأمْراضَ أسْقامُ الأبْدانِ[5] = اندوه‌ها ناخوشی هاى دل هستند؛ همچنان كه بیماری ها ناخوشی هاى تن ».

ما بیماری‌های جسمی و بیماری‌های روحی داریم. یکی از بیماری‌های روح، غم و غصه است. شیطان این را خوب می‌داند که ما می‌‌خواهیم روح سالم بسازیم که هم در دنیا از آن لذت ببریم و استفاده کنیم و هم در آخرت. بنابراین، بیماری‌هایی مثل غم و غصه سر راه روح ما قرار می‌دهد تا ما در کسب روح سالم موفق نشویم.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود:«الحُزنُ یَهدِمُ الجَسَد= اندوه بدن را منهدم می‌کند». غصه روی تمام سیستم‌های بدن اثر می‌گذارد. از یک حدی که می‌گذرد چشم و پوست و دندانها و قلب را خراب می‌کند. اضطراب تا یک حدی خوب است. مثل بیماری و ترس که مقداری لازم است. مثلاً در رانندگی کمی ترس و اضطراب خوب است. یعنی تاحدی که ما را وادار به احتیاط بکند خوب است. ولی اگر از آن حد بیشتر بشود، شخص دیگر تعادلش را در رانندگی از دست می‌دهد و نمی‌تواند رانندگی کند. یا از شدت ترس تصادف می‌کند. ترسِ معقول و غمِ معقول، خوب است.

از اهداف حملات شیطان، ایجاد غم است.  قرآن می‌فرماید:«إِنَّمَا النَّجْوى‏ مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا[6] = نجوی تنها از ناحیه شیطان است که می‏‌خواهد به وسیله آن، مؤمنان غمگین شوند».

 اگر دقت کرده باشید، افکاری به ذهن می‌آیند. ما شیطان را نمی‌­بینیم، ولی افکارش به ما منتقل می‌شود. انگار در گوشی دارد صحبت می‌کند. نجوا یعنی همین.

خیلی وقت‌ها که ما با خودمان حرف می‌زنیم، در حقیقت شیطان با ما حرف می‌زند. ما آن حرف‌ها را می‌گیریم، حتی به زبان هم می‌آوریم، در خواب هم می‌گوییم. یعنی او می‌گوید و ما تکرار می‌کنیم. می‌گوید: فلان کار اینطوری، فلان کس اینطوری، فلان تصمیم اینطوری، یکسره می‌گوید و ما واقعاً باورش می‌کنیم. بعد که صبح به محل کار می‌آییم، به دانشگاه می‌رویم، یا در منزل هستیم، در ارتباط با دیگران، دقیقاً مثل یک شاگرد خوب برای شیطان، همه آن حرف‌ها را به دیگران منتقل می‌کنیم. بیماری­اش مسری هم هست. بیماری غم، ترس، دلهره و اضطراب را به دیگران منتقل می‌کنیم. برای همین قرآن می‌گوید که انسان باید واقعاً از انس و جنی که وسواس خناس است، به خدا پناه ببرد. خیلی مسأله مهم است که خداوند می‌فرماید:«قُل» یعنی بگو. یعنی واقعاً یک عمل است.

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ» این یک کار عملیاتی است. «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ» آن وسواس خناسی که پنهانی در سینه‌ی مردم وسوسه می‌کند. «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»، وسوسه‌­گر خناس چه جن باشند مثل شیطان، چه مردم باشند که شاگردان شیطان هستند.

ما خیلی وقتها نسبت به خودمان و اعضای خانواده‌­مان، نسبت به دوستان‌مان، در اجتماع، در مسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی آیه‌ی یأس می‌خوانیم. از اول انقلاب افراد زیادی هر روز گفتند، این انقلاب سال بعد شکست می‌خورد، ما موفق نمی‌شویم، جلوی آمریکا نمی‌توانیم بایستیم. رادیوهای بیگانه پر از وسواس خناس است. رادیو و تلویزیون‌هایی که از ماهواره دارند برای ما خبر و فیلم پخش می‌کنند، دائماً وسواس خناس هستند. بعضی از روزنامه‌­های داخلی در روزنامه‌­ها و مقالات‌شان به ما ناامیدی، ترس و کوتاه آمدن در مقابل استکبار، و شکست ملت و مشکلات اقتصادی را القا می‌کنند. یکسره مشکلات کوچک را بزرگ می‌کنند تا ما باور نکنیم که می‌توانیم در دنیا سربلند و مستقل باشیم و پیشرفت بکنیم. این در نظام دنیایی ماست. در نظام آخرتی هم همینطور است.

به خودتان اتهام نزنید

شیطان برای ما تولید افکار و خیالات ناامیدکننده و غم­‌انگیز می‌کند. همیشه ما در وجود خودمان این را داریم. باید به آن اهمیت ندهیم. در واقع به خودمان اتهام نزنیم، منشأ آن افکار بد، ناامید کننده و غم انگیز ما نیستیم.  باید بدانیم، کسی که من نیستم، در گوش من این حرف‌ها را می‌زند و به من تلقین می‌کند.

ما می‌خواهیم رشد کنیم، ولی شیطان این را نمی‌خواهد. او نمی‌خواهد من رابطه سالمی با همسرم داشته باشم، دائماً بین من و همسرم سوء تفاهم، افکار پلید، سیاه و تاریک تزریق می‌کند. بین من و فرزندم، بین من و خواهر و برادرم همینطور، بین یک خانم با مادرشوهر و خانواده شوهر، بین یک آقا با خانواده همسرش، بین دوتا باجناق، دوتا دوست، دوتا همکار، شاگرد و استاد دائماً دارد افکار پلید تولید می‌کند. من اگر بخواهم به این افکار اصالت بدهم، می‌افتم در جهنمی که ته ندارد.

باید دقت کنم که این افکار مال من نیست. کسی می‌خواهد من را چه در خواب و چه در بیداری علیه همسرم و اعضای خانواده­ و اطرافیان و دوستانم و علیه کشورم بشوراند و ناامید کند و من را از آنها متنفر بکند. با آنها هم همین کار را می‌کند.

خیلی جالب است که ما در این میدان مبارزه‌ای که حقیقی، جذاب و شیرین و پرهیجان است، می‌رویم دنبال مسابقه‌ها و سرگرمی‌هایی که استکبار برای ما تولید می‌کند. ما متأسفانه سعی می‌کنیم  همیشه از این مسابقه حقیقی و پرهیجان فرار کنیم و برویم سراغ مسابقات پرهیجان خیالی و وهمی، آنچه که تولید استکبار است. مثل کارتون و سی­‌دی‌های مسابقه هزاران نوع تولید می‌کنند که صدها ساعت وقت و عمرمان را در این کامپیوتر، سر مسابقات و فیلم‌های سینمایی هدر بدهیم. سریال‌هایی می‌سازند همه توهمی، افسانه می‌سازند. اصلاً از اسمش که افسانه گذاشته اند پیداست. می‌­بینی که یک جوان، یک انسان، یک خانواده، ده‌ها ساعت وقتشان صرف یک مبارزه افسانه‌­ای می‌شود و از مبارزه حقیقی دور می‌مانند. رمان‌ها اکثر قریب به اتفاق شان دروغ است و ما اینها را می‌خوانیم و دلمان را پر از آشوب و حوادث می‌کنیم.

ولی هیچ وقت حاضر نیستیم در میدان مبارزه حقیقی بیاییم و دشمن‌های خودمان را شناسایی کنیم، دشمن‌هایی که با ما هستند و خواهند بود و با آنها مردانه، قدرتمند و با شجاعت مبارزه کنیم.

دشمن شناسی/حملات ۴ گانه شیطان/ غم


[1] - نهج البلاغة : الحكمة 143.

[2] - غرر الحكم : 1039 .

[3] - غرر الحكم : 1634.

[4] - أمالی الصدوق : 436 / 3 .

[5] - دعوات : 118 / 276 .

[6] - مجادله/10.

میانگین (1 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed