مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسات گذشته به توصیه حضرت رضا «علیهالسلام» که فرموده بودند: شیعیان در دلشان راهی برای نفوذ شیطان باز نکنند؛ و هم چنین به حملههای شیطان به انسان (حمله سمت چپ)، پرداختیم. چند مورد از عوامل مصونیت از گناه را نام بردیم که یکی از عوامل یاد موت و لحظه تولد به آخرت بود. در ورود به برزخ ما وارد یک شرایط زیستی با عظمت، پیچیده و قانونمند میشویم.
چنانچه جنین برای ورود به دنیا نیاز به لوازمی دارد انسان هم در ورود به قبر، ملکوت یا برزخ به تجهیزات بی نهایتی احتیاج دارد. با توجه به این امر، انسان در دنیا بیکار نیست. همانطور که علی «علیهالسلام» فرمودهاند: «شُغِلَ من الجنّه و النّار امامه» کسی که بهشت و جهنم پیش روی اوست، مشغول است. جنینی که با نظام دنیا تطبیق ندارد در اثر همین عدم هماهنگی درد و رنج تحمل میکند. درد از اسرار بزرگ آفرینش است. کسی که از دنیا لوازم مورد نیاز برزخ را با خود نبرده است دردش شروع میشود.
ماهی در آب به راحتی تنفس کرده و لذت میبرد ولی به محض خارج شدن از آب دچار خفگی میشود چون سیستم تنفسیاش متناسب با خشکی نیست و برعکس انسان در آب دچار خفگی میگردد. شرایط آخرت، تجهیزات خاص خودش را میطلبد و اگر کسی مجهز بود آنجا برایش بهشت است چون توان بهره برداری دارد و اگر نه احساس درد، سوخت و گزیده شدن و ... خواهد داشت. ما اصلاً نمیتوانیم پیش بینی کنیم چه زمانی وارد عالم ملکوت میشویم. همین حساسیت و فرصت محدود کافی است که انسان دست از گناه بکشد. در انواع تولدها عرض کردیم: شیعیان به برکت ولایت علی بن ابیطالب «علیهالسلام» از تولد ناقص مصون هستند ولی ممکن است تولد بیمار داشته باشند؛ پس باید اقدام به کسب سلامت بنمایند. در غیر این صورت بسته به نوع، تعداد و شدت بیماری باید رنج درمان را در جهنم تحمل کنند. گناهان هم شامل گناهان عملی و قلبی است. گناهان عملی مانند قمار، زنا، دزدی و ... گناهان قلبی شامل حسادت، تکبر، سوء ظن، غیبت و ... میباشند. دسته دوم عذابشان طولانی تر و سوازن تر است. خداوند درمان را از رحم دنیا آغاز میکند. بعضی گناهان حق الله و برخی حقالناس هستند که هر کدام مادی و معنوی دارند و مادی و معنوی هر دو، ممکن است فردی باشند یا اجتماعی. کسی که بهشت و جهم پیش روی اوست اگر در صدد جبران نباشد خیلی احمق است. انسان بعد از اینکه جهنم خودش را خاموش کرد باید درصدد کسب درجات بالای بهشت شود که اگر چنین نکند به شدت دچار حسرت خواهد شد. بهشت محل زندگی مؤمن است ولی مکان عروج و رشد بالاتر از آن است. علی «علیهالسلام» فرمودهاند: «اذکروا هادم اللذّات و منغص الشهوات» منهدم کننده لذات و شهوات را به یاد بیاورید. انسان دارای قوای حس، خیال، وهم و عقل و فوق عقل است که فقط در فوق عقل رشدش طولی و به سمت آسمان است و در سایر قوا دارای رشد عرضی میباشد. پیشرفت حقیقی هم در گرو رشد فوق عقل و جذب اسم الله است. انسان وقتی در زمینههای حیوانی رشد میکند در واقع توهم رشد داشته و شیطان با همان سر او را گرم میکند. ثروت، مدرک تحصیلی، همسر و فرزند، خانه و ویلا و ... هیچ اعتباری در نظام برزخی ندارند مگر اینکه فوق عقل به اینها رنگ فطری بدهد.
علی «علیهالسلام» میفرمایند: «اذکروا انقطاع اللذّات و بقاء التّبعات» پایان لذتها و باقی ماندن آثار (آنها) را به یاد بیاورید. کسانی که به سن کهولت رسیدهاند اگر اهل سرورهای آسمانی نباشند هیچ لذتی نمیبرند مگر لذتهای عرضی (توهمی). مانند کسانی که در خوردن پرهیز نکردهاند و هر چه خواستهاند خوردهاند و لذت آنها را سپری کرده ولی دردهای ناشی از آنها گریبان آنها را گرفته است. یکی از ترفندهای شیطان این است که به انسان القاء میکند وقت بسیار دارد و هرگاه پیر شد توبه میکند و چه جوانانی که خیلی بیشتر از افراد مسن از دنیا رفتهاند. خیلی مهم است انسان طوری زندگی کند که عاقبتش به خیر شود. متأسفانه گاهی اوقات انسان اقداماتی میکند که وارد جریانی میشود و دیگر نمیتواند از آن خارج شود. اما برخی طوری زمام امور را به دست میگیرند که اجازه نمیدهند از اصل و ریشه یعنی خانواده آسمانشان جدا شوند و رشته تحصیل، شغل، همسر و سایر ارتباطاتشان را با سعادت اخروی تنظیم میکنند. انسان وقتی میداند شخصی که قصد ازدواج با او را دارد کار او را به جهنم میکشاند نباید اقدام کند. کسی که دغدغه بهشت دارد هر طور که دلش خواست زندگی نمیکند بلکه تناسب با بهشت را در نظر میگیرد و محل زندگیاش را در منطقه ثروتمندان آخرتی قرار میدهد که میکده و امکانات پرواز در آنجا فراوان باشد.
قرآن میفرماید: دوستان جهنمی، همینکه وارد برزخ میشوند به هم دشنام میدهند که باعث جهنمی شدن یکدیگر شدهاند. خدا هم همهشان را وارد جهنم میکند. چه بسا مردانی که به خاطر همسر و فرزندانشان مرتکب گناه و مستوجب عذاب الهی شدند. آیا از خودمان پرسیدهایم تا به حال به عشق عزیزانمان توانستهایم چند ثانیه دستمان را روی حرارت آتش نگهداریم؟ در روایت آمده: وقتی انسان به خاطر کسی گناه میکند خدا همان شخص را دشمن او میکند هم در دنیا و هم در آخرت. هیچ انسان عاقلی را نمییابیم که در مکان آلوده زندگی کرده، استحمام و مسواک و ورزش ننماید پس چطور حاضر است آلودگی حسادت، سوءظن و عصبانیت و ... را با خود حمل کند؟ باید عیوب اخلاقی و رفتاری خودمان را درمان کنیم. عبادات و مستحبات اگر به درمان انسان کمک نکنند حرام هستند چه رسد به سایر فعالیتها.
مدیریت هیأت اگر انسان را آلوده کند انسان باید آن را رها کند. امیرالمؤمنین «علیهالسلام» برای اصلاح دیگران هم حاضر نشدند خودشان را آلوده کنند. ما برای بهشتی کردن دیگران هم نباید خودمان را آلوده به گناه و جهنمی کنیم. یکی از چیزهایی که مؤمن را خیلی شاد میکند یاد بهشت است. قرآن درباره عصمت انبیاء و رمز آن میفرماید: «إنّا أخلصناهم بخالصه ذکری الدّار» ما انبیاء را با یاد خانه آخرت خالص گردانیدیم.
انسان وقتی به یاد میآورد که قرار است به بهشت برود، همان اشتیاق مانع گناه کردن او میشود. اگر حقیقت آنجا را باور کنیم دلمان نمیآید آن را بسوزانیم. صرف نظر کردن از نعمتهای بهشت و میهمانیهای آن حماقت محض است، انسان اگر موفق به رفتن یکی از میهمانیهای دنیا نشود به شدت حسرت میخورد. چه بسا که عروسی و میهمانی دنیا آمیخته به معصیت هم میباشد. یاد بهشت انسانی که حقیقت جاودانهاش را باور کرده باشد و عاشق آن شده باشد را به شدت شاد میکند. زمانی که به مرحوم الهی قمشهای (رضوان الله علیه) خبر دادند دزد منزل را زده، فرمود: حلالش کرده زیرا قیامت وقت رسیدگی به چنین موضوعهایی را ندارد. تمام آیات بهشت برای تشویق و ترغیب مؤمنین است. «سارعوا الی مغفره من ربّکم و جنّه عرضها السموات و الارض» بشتابید به سوی مغفرت پروردگارتان و بهشتی که عرض آن به اندازه عرض آسمان و زمین است. کسی که درست زندگی میکند هر چه از عمرش میگذرد خوشحال تر است زیرا رشد بیشتری کرده است و آرزو میکند این چندسال هم هر چه سریع تر بگذرد.
پیامبر «صلی الله علیه و اله» فرمودهاند: «الموت ریحانه المؤمن»، «الموت عرس المؤمن» مرگ راحت مؤمن و عروسی اوست.
چو شود وعده ی وصل نزدیک آتش شوق شعلهور گردد
در زیارتنامه حضرت عبدالعظیم و حضرت معصومه «سلام الله علیها» به ایشان عرض میکنیم: «عرّف الله بیننا و بینکم فی الجنّه» خدا ما و شما را در بهشت به هم معرفی کند. کسی که به این لحظات و ملاقاتها میاندیشد فرصت پرداختن به امور پایین و گله و شکایت و دلخوری از دیگران را ندارد. غم و غصه کار مؤمن نیست و مؤمن حتی وقت ناراحت شدن ندارد چه رسد به اینکه غصه بخورد و اصلاً حوادث را تبدیل به نعمت میکند چنانچه حضرت زینب «سلام الله علیها» بعد از آن همه حوادث فجیع میفرماید: «ما رأیت الا جمیلا» باید عزاداری ایام محرم چنین تغییری در ما ایجاد کند و إلا صرف گریستن چه فایده ای دارد؟
درباره حالات سیدالشهدا «علیهالسلام» اینطور نقل کردهاند: «کلّما اشتد الأمر تغیرت ألوانهم» هرقدر امر بر او شدت مییافت رنگش سرختر میشد. (شادتر میشد). تا زمانی که وقتی داخل قتلگاه، قبل از اینکه آن ملعون سر حضرت را جدا کند با خدای خویش عشقبازی میکرد؛ «الهی رضاً برضاک، تسلیماً لإمرک، لا معبود سواک...» اله و معشوق من! به رضای تو راضی و تسلیم فرمان تو هستم و هیچ معبودی جز تو نیست.....
و ما باید از اصحاب عاشورا پرواز در بُرد بالا را بیاموزیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد