مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
علاوه بر نُه عاملی که تاکنون به عنوان کفاره گناهان بررسی کردیم سه عامل دیگر در روایات ذکر شده است. هنگام اذان صبح ملائکه ای که برای ثبت اعمال نزد ما میآیند نباید ما را در حال انجام کار بد ببینند. توجه داشته باشیم که با ایشان سلام و احوالپرسی و خوش آمدگویی داشته باشیم و از طرفی شب هم که میخواهند بروند با دعا و تحیت ایشان را بدرقه نماییم تا آخرین چیزی که برای ما مینویسند عبادت باشد. اگر اول و آخر نامه ای که ایشان از اعمال روزانه ما برای خداوند مینویسند خیر باشد خداوند مابینش را میبخشد. خیلی مهم است که ورود ایشان بر ما و خروجشان توأم با معصیت ما نباشد. این موضوع دهمین کفاره بوده و یازدهمین آن صلوات بر محمد «صلی الله علیه و آله» و آل محمد است.
دوازدهمین مورد هم «موت» و فشارهایی است که انسان در آن هنگام تحمل میکند. نگاه ما به این عوامل و اثرشان در زندگی خیلی مهم و تعیین کننده است. دنیا علت آخرت و لذا مهمتر و قوی تر از آن است زیرا علت همیشه از معلول قویتر است. اگر کسی به این امر توجه داشته باشد سبک زندگیاش را که عبارت است از ارتباطات، انتخابها، افکار و رفتار را صحیح تنظیم میکند؛ «الدنیا مزرعه الآخره» دنیا آخرت را میسازد همانطور که رحم دنیای جنین را میسازد. پایه زیبایی و سلامت، هوش، عقل، دین و اخلاق در رحم پی ریزی میشود. رحم نقش تعیین کننده داشته و آینده جنین و حتی نسلش را میسازد. کسی که آینده فرزند و نسلش برای او مهم است باید به تقویت ژنهایش قبل از بارداری پرداخته و همسر مناسب هم انتخاب کند. اگر انسان سهل انگاری کند با سرنوشت یک نسل بازی کرده است.
قرآن میفرمایند: در قیامت اعضای خانواده یکدیگر را مؤاخذه میکنند. یکی از موارد همین نکته و مراقبات است. در آخرت ما میوههای دنیا را میچینیم. کسی که دنیایش سالم باشد از آخرت سالم نیز برخوردار خواهد شد. قرآن آخرت را دارالسّلام میداند و فقط کسی وارد آن میشود که سالم از دنیا برود. ما شش تولد از رحم به دنیا داریم: «سالم، سالم قوی، ناقص، معلول، بیمار و ضعیف» که شبیه همین تولدها را از دنیا به آخرت داریم. کسانی قدرت بهره برداری از آخرت را دارند که یا سالم متولد شدهاند و یا سالم قوی. چهار نوع تولد دیگر دردسرآفرین هستند. درباره اهل بهشت قرآن میفرماید: «لا یسمعون فیها لغواً و لا تأثیماً الاّ قیلاً سلاماً سلاماً» اینکه در آنجا حرفهای لغو و نزاع ندارند برای این است که در دنیا اهل سلم و سلامتی بودهاند. «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی» کسی که در دنیا کور است در آخرت هم کور خواهد بود. کسی که الله، خانواده آسمانی، بهشت و بخشهای اصلی وجودش را نبیند قطعاً به آخرت کور متولد میشود. در آموزههای دینیِ نادرست، دنیا را برای ما بی ارزش ترسیم کردند لذا ما هم به آن اهمیت ندادیم نه دنیایمان را آباد کردیم و نه شادی و آرامش را تأمین کردیم در نتیجه آخرت مان را هم خراب کردیم. کسی که در دنیا شاد و آرام نیست قطعاً آخرت شاد و آرامی نخواهد داشت.
به محض ورود به آخرت ما بررسی میشویم اگر در بخش عقاید، اخلاق و انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار سالم نباشیم باید در گروه بیماران قرار گرفته و رنج درمان را به صورت عذاب جهنم تحمل کنیم. جنین که متولد میشود اگر بیمار باشد باید نسبت به تعداد، نوع و شدت بیماری مراحل درمان را طی کند تا به سالمها ملحق شود. «جهنم» بیمارستان آخرت و مظهر اسم «سلام» خداوند است. خداوند این فیلتر را قرار داده تا کسانی که بیمارند ابتدا سلامتی خودشان را باز یابند و سپس با توانایی بهره برداری از نعمتهای اخروی وارد آخرت گردند. در دنیا ما در هر بخشی سلامتی مان را از دست بدهیم با درد متوجه آن میشویم و با این هشدار راه درمان را پیش میگیریم. دنیا «دارالسّلام» است و خداوند سالم سازی را از دنیا آغاز میکند که دوازده مورد را برشمردیم. خداوند از طریق آنها دائماً بندگان را سلامت ساخته تا با بیماری وارد برزخ نشوند. آخرین عامل سالم سازی و فیلتر دنیا سختیهای مرگ است. با این نگرش سختیها و مصائب دنیا برای ما راحت و شیرین میشوند. در روایت آمده: در بهشت درجاتی است که جز با بیماری نمیتوان به آنها راه یافت. یا اینکه گناهانی است که فقط با غمِ معیشت، از انسان برطرف میگردند.
اینکه انسان دغدغه کسب درآمد بیشتر داشته باشد شایسته است ولی نباید منجر به عصبانیت در خانواده یا احتکار و گرانفروشی و دزدی شود که عذاب سختی در پی خواهد داشت. قسمت اول «نور» و بخش دوم «نار» است. در صورتی انسان میتواند تعادلش در سختیهای زندگی را حفظ کند که توجه به آثار مثبت آنها داشته باشد. در دنیا ما از درمان بیماریهایمان توسط پزشک حتی با روشهای خشن، استقبال کرده و از آن شاد هستیم خدا در مشکلات، مصائب و بیماریها همین اقدامات را انجام میدهد. در امر ازدواج طرفین هر قدر هم دقت در شناخت یکدیگر داشته باشند باز هم اشکالات اخلاقی، عادتی و عقیدتی در طرف مقابل وجود دارد که در زندگی خودشان را نشان میدهند. تحمل اینها انسان را پاک میکند. همه کسانی که در اطراف ما با ما تضاد دارند مظهر نام سلام خداوند بوده و باعث سلامت ما میشوند. داروی تلخ، همان تلخیاش شفای درد ماست پس ناراحتی ندارد. در این صورت انسان نباید حسرت زندگی دیگران را بخورد بلکه کسانی که خیلی مرفه و بی مشکل هستند باید ناراحت باشند که کفاراتشان به آخرت موکول شده است. «إذا رأیت ربک یوالی علیک البلاء فاشکره» اگر دیدی خداوند پشت سر هم برای تو بلا میفرستد او را شکر کن. البته ما برای لذتها و رفع گرفتاریها باید تلاش لازم را بکنیم.
اگر با سختیها مبارزه نکنیم شبیه الله نشده، و به حلم، صبوری، شجاعت، کرامت، عفت، عزت و قدرت و ... نمیرسیم. هر کمالی مسیر خاص خودش را دارد و باید راضی به انتخاب خدا باشیم. موسیقیهای امروز غالباً ناامید کننده بوده و دم از بی وفایی میزنند و به جای اینکه قدرت و نشاط و توانِ پرواز بدهند انسان را مچاله میکنند. کسی که با فلسفه خلقت آشنا باشد هیچ وقت اشعار اینچنینی نمیسراید و موسیقی های تلخ تنظیم نمیکند. کارگردانها نوعاً برای مخاطبین تولید افسردگی، ترس، اضطراب، شهوت، بدجنسی و ناامنی و ... مینمایند. کسی که در دنیا مبتلا به این حالات گشته در آخرت نمیتواند وارد بهشت شود چون روحش کاملاً بیمار شده است. برای بسیاری مهم این است که به خواستههایشان برسند اعم از شغل، همسر، تحصیلات و ... ولی اهمیتی ندارد که اینها او را جهنمی کنند. قرآن میفرماید: شیطان از چهار سو به شما حمله میکند در واقع میخواهد ما را آماده مقابله و در نتیجه اوج گرفتن و پرواز نماید. مقاومت در برابر عوامل جهنم ساز، بهشت ایجاد میکند. خداوند بر سر راه ما، موانع حسی، خیالی، وهمی و عقلی گذاشته تا ما با برخورد درست استعدادهایمان شکوفا شده و درجه بگیریم. کسانی هستند که ما را تحریک به غیبت، عصبانیت، حسادت و رنجش و کینه توزی و ... میکنند و اگر ما مقاومت کنیم اوج میگیریم. اولین اصل زندگی ما سلامتی است و با رعایت این اصل مهم نیست که چه مشکلاتی به ما تحمیل میشود. پیامبری به خدا عرض کرد: من فلان درجه را میخواهم و خدا فرمود: باید موانعش را طی کنی و سپس امر کرد که با فلان دختر ازدواج کن. آن دختر بسیار بداخلاق و بدجنس بوده و باعث رشد آن پیامبر شده بود. انسان اگر ماهیت باشگاهی دنیا را بفهمد برخوردش با همه چیز تنظیم گشته و از ناملایمات به هم نمیریزد اصلاً رابطهاش با خدا و خانواده آسمانی خراب نمیشود چون همه چیز درست سر جای خودش قرار گرفته است و مشکل خود ما هستیم. «اعدا عدوّک نفسک» دشمنترین دشمنانت خودت (خود طبیعی) هستی.
بنابراین باید به آنچه خدا قسمت ما کرده است راضی شویم و خودمان تدبیر نکرده و آن را به خدا بسپاریم. امام صادق «علیهالسلام» اولین گام بندگی را همین میدانند. ما باید به همه علائق و گرایشهایمان اهمیت بدهیم البته تا جایی که به فوق عقلمان لطمه نزند. به دنبال احترام به اموری نباشیم که باعث بی حرمتی به خودمان میشوند. پادشاهی در مکان ورودی شهر قبر سربازی را قرار داده بود که هر کس وارد شهر میشود اول به آن سجده کند. مسلمانی وارد شد و سجده نکرد او را نزد پادشاه بردند و قرار شد گردنش را بزنند. قبل از آن شاه به او گفت: اگر خواسته ای داری بگو تا اجابت شود. او گفت: میخواهد قبل از کشته شدن سه ضربه با چوب به گردن شاه بزند، شاه به ناچار پذیرفت و با ضربه اول بیهوش شد بعد از اینکه به هوش آمد گفت: از کشتن او صرف نظر میکند و او دو ضربه دیگر را نزند ولی آن مسلمان زیر بار نرفت و گفت: میخواهد کشته شود ولی باید دو ضربه دیگر را بزند. شاه که درمانده شده بود پذیرفت که قبر را خراب کنند و شخص مسلمان را هم رها کند. بسیاری از ما، آرزوهایمان را به صورت بت میپرستیم و حاضریم هر قیمتی را هم بپردازیم تا جایی که جهنم را میخریم. 95 درصد طلاقها برای خواستههای غیر منطقی و غیر معقول صورت میگیرد. چه قدر از فتنهها و کینهها ناشی از خرید عروسی و میزان جهیزیه است. چیزی که ما را جهنمی میکند اصلاً نباید واردش شویم. برای عروسی تالار گرفتن و شام دادن واجب نیست. شام یا ولیمه عروسی مستحب است و حتی اشکالی ندارد که مرد برای آن قرض هم بکند البته نه از نوع کمر شکن آن. آقایی مراجعه کرده بود و اظهار میداشت مدتی طولانی است که عقد کردهاند و همسرش سر زندگی نمیآید و دلیلش این است که فلان فامیل چند ده میلیون برای جهیزیه هزینه کرده است و تا زمانی که نتواند جهیزیهاش را به آن برساند راضی به ازدواج نمیشود. در حال حاضر در سال سه هزار زندانی برای عدم توانایی پرداخت مهریه داریم. مهریه زیاد ناآرامی و کینه به همراه دارد. چه دعواهایی که بر سر انواع گوشیهای تلفن همراه و سایر لوازم در خانوادهها وجود دارد. اگر با از دست دادن شادی آرامش به عالیترین حد خواستههایمان هم برسیم شکست خوردهایم. چه کسانی که ما حسرت آنها را میخوریم و آنها در ازای آن همه امکانات گریهها و عذابها خواهند داشت زیرا به قیمت از دست دادن سعادت اخروی آنها را کسب کردهاند. رسیدن به هر خواسته ای در صورتی شایسته است که جهنم تولید نکند.
کسی که برایش سلامت بدن مهم نبوده و ورزش نمیکند قطعاً سلامت آخرتش به خطر می افتد. کسی که ورزش نمیکند در واقع زمینه بسیاری از تخیلات باطل، توهمات و تعقلات باطل را فراهم نموده است و باعث ضعف در بخش فوق عقلش گردیده است. نرسیدن به بدن، توهین به آخرت است. ورزش همه قوای انسان را تقویت میکند. تنبلی در ورزش عقوبت دنیایی و آخرتی به همراه دارد: بسیاری از مشکلات روحی و معنوی فرد با باشگاه رفتن حل میشوند.
اگر امکانش را نداریم در منزل وقتی را به ورزش اختصاص دهیم. کسی که در مسواک دندانها و استحمام کوتاهی میکند قطعاً در آخرتش به مشکل برخورده و به آن توهین میکند. لباس باید تمیز و مناسب باشد و لازم نیست گران قیمت باشد. حضرت فرمودند: اگر کسی یک سوم وقتش را به لذت حلال نپردازد نمیتواند مؤمن حقیقی باشد. باید علاقههایمان را شناسایی و به آنها بپردازیم. پرداختن به تفریح و ورزش فوتبال به شرط اینکه جهنمهایش خاموش باشد مانعی ندارد و شایسته هم است. سایر ورزشها هم همینطور. بعضی زنها از همسرشان شکایت دارند که دیروقت به منزل آمده و آن قدر خستهاند که زود خوابشان میرود. خُب این ناشی از زیاده خواهی زن یا مرد است که مجبور است سه شیفت کار کند و با خانواده به تفریح و صحبت کردن نپردازد. زوجین باید مهارتهای اقتصادی را بیاموزند تا به مشکل برنخورند (مهارتهای زندگی). اگر طرفین تصمیم به خریدن منزل مسکونی بنمایند به طور طبیعی باید موقتاً مرد بیشتر کار کند و بعد لذت خریدن خانه نصیب آنها میشود که شکایت و شکوه زن غیر منطقی و نابجاست. بعضی ملاکها را افراد از پیش خود تعیین کرده که اصلاً درست نیستند. مثلاً اینکه ازدواج لازمهاش اول خانه خریدن، یا پایان خدمت و یا پایان تحصیلات باشد در صورتی که میشود اول عقد کرد و از یکدیگر هم لذت برد و سپس خداوند به این پیوند برکت داده و لوازم آن را فراهم مینماید. اول باید شادی و آرامشمان را تأمین کنیم و سپس همه تصمیم گیریهایمان را براساس حفظ آن صورت دهیم. گاهی انسان تصمیم میگیرد اقدامی در جهت شاد کردن خانواده مانند مسافرت بنماید، صبوری و حوصله نمیکند فلذا به تلخی میانجامد. کسی که با اوقات تلخی دیگران به زیارت میرود فیضی نصیبش نمیگردد. فیض اصلی رعایت اخلاق است و لو انسان موفق به عبادت نشود و اینگونه خدا خیر و برکت نصیب انسان میکند. لازم نیست زن خیلی غصه مراسم مذهبی خارج از منزل را بخورد که چرا نمیتواند در آنها شرکت کند یا حرص مستحبات نماز را بخورد. خانه داری و شوهر داریاش درست باشد خدا ثواب آنها را هم به او میدهد. خداوند بر سر راه زیارت امام حسین «علیهالسلام» موانعی قرار میدهد که ببیند ما عصبانی میشویم یا نه اگر این اتفاق نیفتاد که وارد حرم میشوم و امام حسین «علیهالسلام به ما میخندد ولی اگر بین راه حقی را ضایع کردیم هیچ خیری در زیارت نیست. یکی از اساتید از شاگردش سؤال کرده بود: رفتی مشهد امام رضا «علیهالسلام» بود یا نه؟ او پاسخ داده بود: من حالی نکردم. ایشان فرمود گفتم: نرو. در آن ساعت حضرت در آنجا نبوده و کسی را تحویل نمیگیرد. گاهی امام در منزل و در کنار بدن بیمار مادر نشسته بود و وظیفه ما زیارت ایشان در خانه خودمان بوده است.
در جمکرانی که انسان خانوادهاش را ضایع میکند خیری نبوده و اگر انسان در خانه می نشست و وظیفهاش را انجام میداد امام خودش به نزد او میآمد. کسی تعریف میکرد: در مراسم احیاء شرکت کرده بود که بچه کوچکش از خواب بیدار شده و بی قراری میکند بچه را برداشته به منزل باز میگردد مشاهده میکند که حضرت در منزل اوست. خیلی اوقات معصومین «علیهمالسلام» در منزل ما کنار همان صحنه ای که ما از آن کراهت داریم ایستاده و ما به زیارت میرویم و کسی در آنجا نیست.
شعار مؤمن، شادی و آرامش است و باید انتخابهایش را براساس حفظ آن انجام دهد. والله اگر مؤمن در دنیا شاد نباشد امکان ندارد به شادی آخرت برسد. بنابراین دنیا را آباد کنیم تا آخرتمان آباد شود.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد