www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 827
زمان انتشار: 4 نوامبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 213 ، 92/05/10

خانواده آسمانی،جلسه 213 ، 92/05/10

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

بحث درباره­ ی حمله­ ی چپ شیطان یعنی گناه بود. البته در این مورد در قرآن واژه ­هایی به کار رفته که در فارسی یک ترجمه دارد: «گناه» در صورتی که هرکدام در معنا ظرافت هایی دارند که از دیگری تمایز می ­یابند از جمله: «اِثم»، «سیّئه»، «ذَنب»، «خَطیئه» و «جُرم» و ... (در جلسه­ ی آینده به معنای دقیق این کلمات می ­پردازیم.) هیچ زبانی گنجایش این تنوع را ندارند و همه ­ی اینها در زبانهای غیر عربی تعبیر به گناه می­ شوند. صفت غفران الهی برای ذنب و خطیئه به کار می ­رود: غافر الذنوب، غافر الخطایا؛ ولی درباره­ ی سایر واژه­ ها به کار نمی ­رود. امام زین العابدین «علیه السلام» می­ فرمایند: «مَن بات شبعاناً و بحضرته مؤمن جائع طاو، قال الله عزوجل: ملائکتی! اُشهدُکُم علی هذالعبد، اَنّنی امرته فعصانی و اطاع غیری و کّلتُهُ الی عمله و عزّتی و جلالی لا غفرت له ابداً» کسی که شب سیر بخوابد در حالی که در مجاورتش مؤمن گرسنه­ ی بی­ غذایی باشد خداوند عزوجل می­ فرماید: ملائکه­ ی من شاهد بر این بنده باشید که من به او امر کردم و او مرا نافرمانی کرده و از غیر من اطاعت نموده­ است و من او را به عملش واگذار کردم و به عزت و جلالم سوگند که هرگز او را نخواهم آمرزید.

«معصیت» به معنای نافرمانی کردن، زمانی به کار می­­ رود که خداوند امر و تکلیفی را بر عهده­ ی بنده گذاشته­ باشد و بنده خلاف آن عمل کند. در این حدیث امر الهی عیناً بیان نشده­ است ولی معنا در کلام نهفته است که انسان موظف است تا حد توان گرسنگان را سیر کند. این موضوع شامل حیوانات گرسنه هم می­ شود. پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» می­ فرمایند: «دَخَلت امرأه النّار فی هرّه» چه اینکه زنی به خاطر گربه وارد آتش (جهنم) شود. انسان حتی درباره­ نیاز گیاهان به آبیاری هم مسئول است و ثواب آن معادل سیراب کردن مؤمن است. در روایات روی مسئله­ ی «سقایه» (آب دادن) خیلی تأکید شده­ است.

حتی آمده شما همه کارهایتان را خودتان انجام دهید، تنها کاری که اجازه داریم از دیگران بخواهیم تقاضای آب است که در حق دیگران لطف کرده و ایشان را به ثواب رسانده­ ایم. بعضی­ها در خوردن غذا و نوشیدنی رعایتِ جمع را نکرده و هرقدر که بخواهند از هر چیزی می­ خورند که بسیار ناپسند است و آثار وضعی نامناسبی هم به همراه دارد. بنابراین ما اجازه نداریم نسبت به نیازهای دیگران در هر زمینه­ ای بی­ تفاوت باشیم. ما درباره­ ی آزادی شخص اسیر هم مسئولیم در حال حاضر ستادی به نام ستاد دیه داریم که در مورد زندانی­ هایی که بی­گناه و غیر عمد دیه­ ی افرادی به ذمه­ شان آمده است فعالیت می­ کند که غالباً امکان پرداخت دیه ی کامل برای افراد وجود ندارد ولی بخشی از آن را که می­ توان پرداخت نمود. در اسلام همه مسلمانان درباره­ ی مشکلات مظلومان جهان در حد و اندازه­ ی خودشان مسئولند. دعای بعد از نمازهای واجب ماه مبارک جنبه­ های مختلف این مسئولیت را بیان می­ نماید «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» اموات در برزخ گرفتارند و با کمبود زاد و توشه مواجه هستند و ما نباید بی­ تفاوت عبور کنیم. چه بسا والدینی که از فرزندشان در دنیا راضی بودند ولی به دلیل بی­ توجهی فرزندان به ایشان پس از مرگشان فرزندان خود را عاق می­ نمایند. انسان باید برای اموات توشه رسانی کند. البته گاهی هم مسئله نیاز مطرح نیست برقراری ارتباط پسندیده است و اینکه انسان هدیه­ ای داده و دیگران را شاد کند و علاوه بر اموات، یاد کردن از فرشتگان الهی که امور جهان و سایر عوالم را به عهده دارند به محضرشان صلوات و ... هدیه نماییم و ایشان شخصیت های بزرگی هستند. «رضوان» رهبر فرشته­ های جهان است و «مالک» رهبر جهنم است و در دعای روزهای ماه مبارک رمضان ما به ایشان سلام می­ دهیم. ولی متأسفانه بعضی­ها اولویت اولشان خود و خانواده­ شان بوده و با دیگران رفتار صدقه­ ای دارند و خروجی ندارند و خیلی فرق می­ کنند با کسانی که می­ خواهند به اندازه­ میلیونها نفر مؤثر باشند و قدر میلیونها انسان را با خودش ببرد. چنین شخصی فراگیر است و به عنوان خلیفه الله زندگی می­ کند تا توانایی اداره­ بهشتی که عرض آن به اندازه­ آسمانها و زمین است را داشته­ باشد. مقیاس نجات انسان عملش نیست بلکه سعیش می­ باشد: «لیس للانسان الا ما سعی» انسان در هر عملی باید سعی داشته­ باشد یعنی همان روحیه­ ی شب قدری.

بعضی­ها همه­ ی زمان هایشان را تبدیل به شب قدر کرده و برخی از همان یک شب قدر هم نمی­ توانند استفاده کنند و قادر به تهیه­ آذوقه­ مورد نیاز حتی یک نفر در برزخ نیستند. انسان باید دائماً خروجی داشته­ باشد و تولید کننده باشد در دعای «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور...» انسان شبیه خدا شده و به بندگان خداوند از نگاه خدا می­ نگرد.

در حدیث معراج داریم که انسانهای مقرب به کسی نگاه شخصی نداشته و با چشمان خدا نگاه می­ کنند فلذا کینه به دل نگرفته و با کسی مشکل ندارند. به قول حافظ «من به چشم یار بینم یار را» یعنی حتی خدا را از دید خداوند می­ بینند.

وقتی انسان، از چشم امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» به مردم به عنوان فرزندان حضرت می­ نگرد بی­نهایت رأفت داشته و به تبع آن رفتارش هم تغییر می کند. فرزند خود را از حیث فرزندی در نظر نمی­ گیرد بلکه از آن جهت که فرزند امامش است با او رفتار می­ کند. البته این موضوع عشق زمینی را نفی نمی­ کند. حضرت فرمودند: «اولادنا اکبادنا» اما منظور نگاه کردن از رتبه­ بالاتر است. خداوند در حدیث معراج می­ فرمایند: «نظروا...» به دیگران از چشم من نگاه می­ کنند. در این صورت انسان هزارسال جلو می­ افتد؛ امام صادق «علیه السلام» می­ فرمایند: «کلُّ الذُّنوب مغفوره سوی عقوق اهل دعوتک» همه­ گناهان بخشیده می­ شوند مگر نارضایتی هم کیشانت. عاق والدین، عاق فرزند و ... یعنی والدین هم می­ توانند مورد عاق فرزندانشان قرار بگیرند. «یوم یفرّ المرءُ من اخیه و امّه و ابیه و صاحبته و بنیه» روزی که انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندش می­ گریزد. همه­ی این افراد می­ توانند انسان را عاق کنند، اینکه انسان در اثر تنبلی و نفسانیت وظیفه اش را در قبال ایشان انجام ندهد. قطع رحم و بی­ توجهی به خویشان و تنها گذاشتن ایشان در مشکلات انسان را دچار عاق می­ نماید. دوست هم جایگاه ویژه دارد و انسان باید دغدغه­ ی مشکلات و مسائل دوستان خودش را داشته­ باشد. اقسام گناه را در جلسه­  آینده شرح خواهیم داد. مثلاً «اثم» به معنای کندی است و گناه بودنش به این دلیل است که سرعت حرکت انسان در دنیا را کم می­ کند. برای درک آن توقف های ولو کوتاه جنین در رحم را تصور کنید که چه فجایعی به بار می­ آورد. با این وضعیت انسان بدون آمادگی و در حالی که دم، نیش، پنجه و شاخ دارد از دنیا می ­رود و اگر انسان وظیفه ­اش اقتضاء کند مشکلی از مشکلات بندگان خدا را برطرف کند و امتناع کند دچار عاق می­ شود. مرد بی­ جهت نمی ­تواند مانع خروج همسرش از منزل شود و اگر مسئله­ ی اجازه مطرح شده برای این است که گاهی زن مصلحتش را تشخیص نداده و مرد باید از ممانعت از او حفاظت نماید. و اینکه بعضی آقایان از این اختیار سوء استفاده کرده و دائماً اجازه­ شرکت همسرشان در کلاس و مسجد و ... نمی ­دهند فهم غلط و عوامانه از این مسئله است. حضرات بزرگوار فاطمه و زینب «سلام الله علیهما» کلاس درس و آموزش برای خانمها داشتند و از منزل خارج هم می ­شدند. انسان نباید مانع خیر شود.

اگر خود شخص با بعضی اقوام مشکل داشته و قطع رحم کرده حق ندارد از ارتباط همسر و فرزندانش با آنها جلوگیری کند. اینها به موضوع عدم توقف ما باز می گردد؛ «مَن ساوی یوماه فهو مغبون» کسی که دو روزش یکی باشد خسارت کرده­ است. و کسی که دیروزش بهتر از امروزش باشد ملعون بوده یعنی دور شده­ است. در فرصت محدود عمرمان ما باید خودمان را به الله برسانیم و اگر اوقاتی را هدر دهیم در انتهای اجال محدودمان به کمال لازم نرسیده و بدون آمادگی وارد برزخ می شویم. قرآن امر به سرعت و سبقت در حرکت به سمت آخرت نموده ­است: «سارعوا»، «سابقوا...» و نباید تحت تأثیر روشهای زندگی دیگران باشیم زیرا: «و لا تزروا وازره وزرَ اُخری» کسی بار گناهان دیگری را متحمل نمی ­شود. هرچند که دیگران فریفته نشدن ما نسبت به ظواهر دنیا را به حساب سادگی­مان بگذارند. امام باقر «علیه السلام» می­ فرمایند: «من الذّنوب الّتی لا تُغفَر قول الرّجل یا لیتنی لا أخذ الا بهذا» از گناهان غیر قابل بخشش سخن انسان است به اینکه: ای کاش الا به همین مؤاخذه نگردم. (یعنی گناهش را ناچیز بپندارد) به همین علت فرموده ­اند: «اتّقوا محقرات من الذنوب» از گناهان کوچک بترسید. خانمی که موهایش را نمی ­پوشاند و آن را چندان مهم نمی ­داند، پیامبر «صلی الله علیه و آله» فرموده­اند که از همان مویش او را می ­آویزند و عذاب می­ کنند.

در روایتی دیگر پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» می ­فرمایند: لکلّ ذنب توبه الاّ سوءَ الخلق فانّ صاحبه کلّما خرج من ذنب دَخَل فی ذنب» برای هر گناهی توبه وجود دارد مگر بداخلاقی، هرگاه از گناهی خارج می ­شود، در گناه دیگری وارد می­ گردد. از آنجا که بداخلاقی در انسان منشأ داشته و ریشه­ های بداخلاقی دائماً در حال تراوش رفتارهای نامناسب هستند، تا زمانی که ریشه ­ها را در وجودش از بین نبرد نجات نمی­ یابد. ریاضتهای شرعی، انجام واجبات و ترک محرمات زمینه ­ها و تمرینهایی برای خودسازی و رسیدن به این امر مهم است. بدخلقی در خانواده خیلی شدیدتر است تا در جامعه، زیرا ضمناً ظلم به خانواده هم محسوب می­ شود.

حق الناس هم گناهی است که خداوند مشروط به راضی کردن مردم نموده­ است. کسی که ادعا می­کند که خلقش دست خودش نبوده، موروثی و یا ناشی از تربیت غلط است باید بداند که همه اینها با تربیت صحیح نفس قابل رفع است، چنانچه که حیوانات وحشی و درنده در اثر تربیت رام می ­شوند نفس هم قطعاً قابل رام شدن است. انسان بالقوه اسم «فعّال لما یرید» را داراست و اگر اراده­ ی شکوفا کردن آن را بنماید می ­تواند بر ویژگی­های ژنتیکی و تربیتی غلبه نماید. «یَغفرُ الله للمؤمن کلّ ذنب و یطهّره منه فی الدّنیا و الاخره ما خلا ذنبین، ترک التقیّه و تضییعُ حقوق الاخوان» (امام سجاد علیه السلام) تقیه کتمان دین در جایی که برای شخص و یا دیگران خطرساز است.

خداوند همه­ ی گناهان مؤمن را می ­بخشد و او را از آن پاک می­ کند هم در دنیا و هم در آخرت مگر در گناه، ترک تقیه و ضایع نمودن حقوق برادران، البته اینکه انسان در مجلس گناه نشسته و به این بهانه مجلس را ترک نکرده و حاضر نیست اطرافیان ناراحت شوند (در صورتی که غضب خدا و ملائکه الهی مهمتر است) تقیه محسوب نشده و کسی هم که خلق را به خدا ترجیح دهد خدا هم او را واگذار به خلق می­ کند. مورد دوم رعایت حقوق خواهران و برادران دینی است که انسان اگر متوجه نیاز ایشان گردد حق ندارد که منتظر شود ایشان ابراز نمایند بلکه باید خودش پیشنهاد نماید. قرآن تأکید دارد که اگر قرار است عمل خیری انجام دهید باید از نزدیکان شروع کنید: «فللوالدین والاقربون....» بعضی­ها همسر و فرزندشان نیازهایی دارند که می ­توانند برطرف کنند ولی به تأخیر می ­اندازند این کار خیلی خطرناک است افراد خسیس و بخیل خیلی از خدا دور هستند و باید این صفات را از خود دور کنند.

در اصول کافی هفت حق، از حقوق برادران دینی را حضرت بر شمرده ­اند که گاهی تا سی حق هم بیان شده و در روز قیامت از آنها سوال خواهد شد.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed