مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسات گذشته درباره اهتمام شیطان در به هم زدن بین انسانها توضیحاتی دادیم. علی «علیه السلام» میفرمایند: «إنّ الشیطان یسنّی لکم طُرُقَه و یُریدُ أن یَحُلّ دینکم عُقده عُقده و یُعطیکُم بالجماعه الفرقه» همانا شیطان راهها را برای شما هموار میکند و میخواهد گرههای دین شما را یکی یکی سست کند و تفرقه را به جای جماعت (اتحاد) به شما عطا کند.
شیطان حتی در خواب هم انسان را رها نمیکند. خداوند مربی است که تمرینهایش را بعد از آموزش و درس دادن به انسان عَرضه میکند. خداوند مربی است که تمرینهایش را بعد از آموزش و درس دادن به انسان عرضه میکند. در عصر حاضر هیچکس نمیتواند ادعا کند که دچار شبهه شدهاست زیرا همه میتوانند کفر آمیزترین سؤالاتشان را از طریق سایتها و مراکز و اساتید برطرف نمایند. خداوند بعد از اینکه حجت را بر بندگان تمام میکند از افراد امتحان میگیرد تا آنها را در باورهایشان تثبیت کند به طوری که نقاط ضعف را برطرف و نقاط قوت را حفظ نمایند. شیطان هم دائماً زمینههای سوء ظن را فراهم میکند تا انسانها به قوت نرسیده و اعمالشان را تخریب نمایند در صورتی که دلایل حُسن ظن در هر موضوعی بسیار بیشتر از دلایل سوء ظن است. علی «علیه السلام» میفرماید: «اگر برای کار بدی که از برادرت میبینی نتوانی عذر بیاوری مقصر هستی.» بعضیها دوست دارند که عیبها را ببینند اینها شیاطینُ الإنس هستند. زن و شوهر در هر رفتاری باید اول سوابق طرفشان را ببینند نه اینکه با کمترین مشکلی آتش دعوا را شعله ور نمایند.
پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: ما شفاعتمان را برای مرتکبین به گناه کبیره گذاشتهایم. ولی چند گروه را شفاعت نمیکنند یک دسته کسانی هستند که نمازشان را سبک میشمارند، دسته دیگر کسانی هستند که عذر دیگران را نمیپذیرند. باید عذرپذیر باشیم و لو اینکه شخص به دروغ عذر آورد. کسانی که خودشان را خیلی دقیق میپندارند و اظهار میدارند که هر چیزی را درستش را فهمیدهاند احمقترین افراد هستند نباید اجازه دهیم آتش فتنه و اختلاف شعلهور گردد. مردم درباره پیامبر «صلی الله علیه وآله» میپنداشتند ایشان بسیار ساده هستند ولی قرآن میفرماید: به آنها بگو ساده بودن حضرت به نفع خودشان است. کسانی که شهوت مطرح شدن دارند قضاوت دیگران برایشان خیلی مهم است. خداوند باید انسان را مورد تأیید قرار دهد. بعضیها برای اینکه خودشان را به دیگران ثابت کنند اخلاق خود را خراب میکنند. پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: در آخرالزمان مردم مؤمنان واقعی را ابله میدانند. ائمه «علیهم السلام» دروغهای مردم را میپذیرفتند و وانمود میکردند که همین است.
هرقدر دنبال گرفتن مُچ دیگران باشید خودتان مفتضحتر میشوید و در واقع چنین شخصی احمق است نه زیرک. مچگرفتن مساوی با ورود شیطان در روابط است و ورود شیطان در روابط به عنوان نامحرم حرام، و گناه کبیره در نزد حق تعالی است. کسی که زنا میکند دچار کبیره شده ولی نهایت آن تماس بدنی با نامحرم است که معمولاً توأم با عذاب وجدان میباشد، اما کسی که سوءظن دارد روح و همه حیثیتش را به شیطان سپردهاست جهنمی که در انتظار فحشای ظاهری است به مراتب شدّتش کمتر از جهنم فحشای باطنی است. جهنم فحشاهای باطنی عمیقتر، دردناکتر و طولانیتر است. فحشایی بالاتر از تسلیم روح خود به شیطان نیست.
کسی که روحش دچار حسادت میشود بدنش هم ذوب میشود. حضرت فرمودند: حسود اگر میدانست که حسد با جسم او چه میکند حاضر نبود یک لحظه حسود باشد. اولین قربانی حسود خودش است. کسی که آمادگی رنجش، حسد و کینه و... دارد به راحتی جسم و روحش آسیب میبیند.
بعضیها شخصی را میشناسند علیرغم این شناخت مثلاً شب در خواب او را به صورت خاصی میبیند وقتی بیدار میشوند خواب منشأ، قضاوتشان میگردد نه حُسن سابقه شخص. انسان نباید یقین خود را با شک خراب کند، باید شیطان را لعنت کند. چه بسا شیطان کسانی را منفورِ ما مینماید که وجود آنها آخرت ما را آباد میکند.
گاهی شیطان در خواب کاری میکندکه ما دچار اضطراب میگردیم. شیطان اساساً دو هدف عمده دارد: یکی از آنها غم و اندوه است: «انّما النّجوی من الشیطان لیحزن الذین آمنوا...» خداوند میداند که غصههای بخشهای پایینی (حیوانی) چقدر انسان را از خدا دور و از خیرات مادی و معنوی محروم مینماید. غصههای بخشهای پایینی حزنآور وغمآسمانی، شادیآور است. انسان در عزاداری ظاهراً غصه میخورد ولی حقیقتاً شاد و آرام میشود. غمِ فقرا و یتیمان هم شادیآور است زیرا از جنس آسمان است.
خداوند که بهشت را برای مؤمن آماده کرده و 99% از رحمتش را برای آخرت گذاشته و الطاف و مهربانیهای بسیاری با بنده کرده، انتظار ندارد که بنده دچار اضطراب و غصه گردد. بیدینی و ضعف ایمان تولید غم میکند. شیطان دائماً کسانی را که تحت ولایت او هستند میترساند و دچار اضطراب میکند و در وجودشان نسبت به آینده ترس ایجاد میکند، گاهی به حدی این اضطراب به افراد فشار میآورد که حاضرند زندگیشان را نابود کنند. ما باید بتوانیم به پشتیبانهای حقیقیمان، یعنی خدا و خانواده آسمانی تکیه کنیم و اگر کسی نتوانست یعنی محروم است. ممکن است شخص از دانایی برخوردار باشد ولی جزء وجودش نشدهباشد؛ یعنی به دارایی تبدیل نشدهباشد و توهمش بر عقلش غلبه کردهباشد. وقتی مضطرب شدیم دقت کنیم که این حالت مربوط به کدام یک از بخشهای ماست، اگر مربوط به بخشهای حسی، خیالی، وهمی و حتی عقلی باشد از طرف شیطان ولی اگر موضوع، دغدغه فوق عقلی است که مبارک و نشاطآور است.
کسی که برای دنیا گریه کند داخل جهنم است. البته انسان حلیم هم گاهی مثلاً در سال یکبار ممکن است طاقت از کف بدهد. البته این هم آثار دارد ولی خیلی متفاوت است با کسی که دائماً عصبانی و زودرنج و پرخاشگر است این شخص اصلاً نکات مثبت زندگیاش را نمیبیند. کسی که خانواده آسمانی با عظمتش را شناخته باشد اصلاً دچار غصه نمیشود.
کسی که در باشگاه طاقت تمرین و ضربه خوردن از حریف را ندارد تنبل و بیحوصله است که این دو ویژگی کلید همه بدبختیهاست. تنبل کسی است که کاری را شروع نمیکند ولی بیحوصله شروع میکند ولی ادامه نمیدهد. مشکلات زندگی یا کفاره گناهان هستند یا درجات آخرتی، حتی اگر در مشکلات خود انسان مقصر بودهاست. در حدیث منقول از حضرت علی «علیه السلام»، در ابتدای بحث، حضرت میفرمایند: همانا شیطان راهها را بر شما هموار میکند و گرههای دین شما را یکی یکی سست میکند... این تعبیر خیلی مهم است شیطان شخصی را که راسخ در دین است یکباره نمیتواند منحرف کند فلذا اول از طرف چپ حمله میکند، اگر موفق نشد از راست، یعنی کمالات و نقاط قوت شخص استفاده میکند، حتی از عبادتهای او در جهت سست کردن دینش بهره میگیرد. نپذیرفتن عذر کسی یعنی که شخص تمایلی به دریافت اسماء «غفور» و «عفوّ» ندارد و به مقام انسانیت نرسیده و میخواهد حیوان بماند. پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: اگر سادات بدیای به شما کردند خوبهایشان را به خاطر خدا و بدهایشان را به خاطر من ببخشید. امتیاز بزرگی است که حضرت از ما به خاطر کینه به دل نگرفتن از دیگران ابراز رضایت نمایند. در روایت آمده: هیچکس نمیمیرد مگر اینکه پنجتن را مییند یا با چشمانی شاد و یا چشمانی غبارآلود. خداوند میفرماید: من اجازه نمیدهم کسی قبل از دیدن پنجتن روح از بدنش جدا گردد. انسان برای دیدار با معشوق زمینی لحظه شماری میکند؛ آیا نباید مشتاق لحظه دیدار با ایشان باشیم؟
زان شبی که وعده کردی روز وصل روز و شب را میشمارم روز و شب
لحظه دیدار با معصومین به حدی قیمتی است که انسان باید یک عمر خودش را آماده چنین لحظهای نماید. البته این سخن درباره کسی است که خودش را متعلق به خانواده محمد و آل محمد «صلی الله علیه و آله» میداند. بعضیها در آن لحظه از چنین دیداری شادمان و برخی دیگر غبارآلود میگردند و این بستگی به نوع برخورد حضرات معصومین «علیهم السلام» دارد. کسی که پنجتن «علیهم السلام» را غضبناک میبیند و عزرائیل «علیه السلام» با او خشمناک برخورد میکند در مراحل بعدی وضع بدتری خواهد داشت. ما باید سبک زندگیمان را براساس چنین لحظهای تنظیم کنیم. این لحظه تعیینکننده نحوه زندگی ما در آخرت است. ندیدن عیوب، گناهان و ظلمهای دیگران و کینه به دل نداشتن، در شادمانی زمان ملاقات نقش بزرگی دارد. اینها را ضربه و شکست نبینیم بلکه فرصت رشد و قرب به حق تعالی ببینیم. هرقدر ضربهها بیشتر باشند شخص مقربتر است زیرا «منِ حیوانی و طبیعی» ضعیفتر و «منِ جاودانه و انسانی» قویتر میگردد.
کسی که نمیتواند دیگران را عفو کند «منِ حیوانی» او به عقل و فوق عقلش مسلط شدهاست. بخشیدن دیگر آثاری دارد از جمله اینکه خدا شادی دنیا و آخرت او را تضمین میکند. کسانی که اهل بخشش نیستند دائماً مانند «مارگزیده» به خودشان میپیچند که چگونه تلافی کنند. خدا که میبیند هر کس چه کار میکند، ما فقط موظفیم در باشگاه امتیاز بگیریم که لازمهاش عیبپوشانی، عدم غیبت و عفو کردن است. اگر غیر از این عمل کنیم هم دنیا و هم آخرتمان را خراب کردهایم.
در ادامه حدیث حضرت میفرمایند: (بعد از بازکردن گرههای دین شما) تفرقه را به جای اتحاد به شما عطا میکند. متأسفانه برخی دوست دارند که از هر موضوعی جنبه ناریاش را دریافت کنند. افراد عصبی، زودرنج، اهل غیبت، متجاوز و بدبین گرایششان ذاتاً به سمت آتش است و حاضر نیستند که «منِ طبیعی» خودشان را زیر پا گذاشته و جنبه نوری را دریافت کنند. اگر کدورت و قهری بین شما و دیگران پیش آمد شما در وصل و رفع کدورت پیشقدم شوید. عذر دیگران را راحت بپذیریم. اگر لازم شد کسی را واسطه کنیم فقط اجازه ندهیم که اختلاف و تفرقه حاکم شود. اینگونه شیطان را از خودمان عصبانی میکنیم. باید انتخاب کنیم که خشم خدا را برانگیزیم یا شیطان را؟ ما نباید یک لحظه تحمل روی برگرداندن خدا و خانواده آسمانیمان را داشتهباشیم. اگر مادرمان فاطمه زهرا «سلام الله علیها» از ما ناراضی باشند در واقع خدا از ما ناراضی گشتهاست؛ «انّ الله یغضبُ بغضب فاطمه و یرضی برضاها» اگر خدا و اهل بیت «علیهم السلام» را راضی کنیم خود حقیقیمان شاد و آرام میگردد. انسان اگر از دیگران انتقام بگیرد آتشش به جان خودش میافتد و آرامشی نصیبش نخواهد شد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد