مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
اینکه امام رضا «علیه السلام» از شیعیان خواستهاند که راهی برای شیطان در دلهایشان ایجاد نکنند، مربوط به رابطه بین افراد با یکدیگر، با خود، با شیطان و نیز با خداست. خدا تحریکهای شیطان را برای آشکار شدن نقاط قوت و ضعف انسان، و در نتیجه رشد و پیشرفت او قرار دادهاست.
ما برای شرایط زیستی آخرت باید یک سلسله از کمالات را کسب کنیم. این کمالات مانند استعدادها و کمالاتی که جنین در رحم، برای دنیا کسب میکند حقیقی است. روح ما باید با شرایط حقیقی آخرت تطبیق داشتهباشد. عظمت، پیچیدگی و زیباییهای آخرت بینهایت بیشتر از دنیاست و آنچه که از ما میطلبد باید در دنیا تحصیل گردد، البته اضافاتی مانند بیماری و نقص و ضعف هم نباید داشتهباشیم. اخلاق و اعمال ناشایسته در آخرت دردسر آفرین هستند. ما دائماً باید سلامتی روح و قلبمان را کنترل کنیم و ببینیم که باطنمان جزء کدام دسته از تقسیمبندی قرآن است؛ سنگ، پایینتر از سنگ (جماد)، حیوان، پستتر از حیوان، شیطان صفت و انسان حقیقی. کسی که میخواهد آبرومند محشور گردد باید دائماً خودش را بررسی کند.
پیامبر «صلی الله علیه و آله» درباره افراد شهوتپرست فرموده: به صورت خوک محشور خواهند شد.
حسادت، تکبر، بخل، تندخویی و ... هر کدام تمثّل خاص خود را دارند.
شیطان وسیله امتحان و ارزیابی ماست. امتحان همیشه بعد از درس و تمرین است. البته قبل از درس، امتحان تعیین سطح هم گرفته میشود.
یکی از ترفندهای شیطان به تعبیر قرآن محزون کردن مؤمن است: «...لیحزن الذین آمنوا...» (مجادله/10) کسی هم که به «الله» نزدیک است باید اسم «مُرتاح» در او تحقق یافتهباشد و شاد باشد. گاهی شیطان برای محزون کردن مؤمن او را پایینتر از آنچه که هست به خودش معرفی میکند مثلاً اگر نمره ایمان او 17 است آن را 7 جلوه میدهد و با کمترین لغزش دل مؤمن را خالی و او را ساقط میکند. انسان باید ملاک دستش باشد و بفهمد که با فلان لغزش قدری تنزل یافته نه آن قدر که شیطان به او القاء میکند و دچار حزن نشود. خدا برای شکستن کید شیطان به مؤمن امید میدهد: «... انّ الله یغفر الذّنوب جمیعاً» (زمر/53) زمانی که گناهی از شما سر زد و توانستید در پی آن وضو گرفته و در پیشگاه خدا بایستید یعنی خدا از شما ناامید نبوده و شما را پذیرفتهاست.
علی «علیه السلام» میفرمایند: هر کس توانست از خدا عذرخواهی کند هنوز خدا از او ناامید نشدهاست. شیطان برعکس عمل میکند، دائماً افکار منفی تولید میکند تا رابطه ما را با اطرافیان خراب کند: «انّ الشیطان ینزغ بینهم...» (اسراء/53) دانشمندان معتقدند که از شصت هزار فکری که در طول روز به ذهن انسان خطور میکند چهل تا چهل و پنج هزار تای آن منفی است. کسی که بتواند این افکار را کاهش دهد شادی و آرامش یافته و روابطش با دیگران تقویت میشود. از طرفی شیطان درباره خدا، افکار و شبهات منفی تولید میکند تا ما خدایی مهربان، قوی و دوست داشتنی نداشتهباشیم. خدایی که در هیچ شرایطی به ما پشت نکرده و دستمان را میگیرد. شیطان خدا را بیرحم، بیمنطق و زورگو که قلابی است به ما معرفی میکند که نمیشود به او نزدیک شد و انس گرفت. شیطان در سه حیطه رابطه انسان با دیگران، با خدا و با خودش چند نوع حمله دارد اما در عین حال همه اینها برای تمرین ما هستند. دوستی بین افراد با غلبه بر حملههای شیطان تقویت میگردد.
درباره درجه و رتبه خودمان همیشه باید ملاک دستمان باشد تا شیطان نمره ما را بالاتر یا پایینتر جلوه ندهد. درباره دیگران هم اطلاعات نادرست میدهد و گاهی به خاطر نقاط ضعف طرف، باعث میشود که ما حجم بسیاری از خوبیهای او را نادیده بگیریم و خیلی طلاقها اینگونه اتفاق میافتد.
گاهی شیطان در انسان عُجب ایجاد میکند تا ضعفهای خود را نادیده گرفته و در نتیجه اقدامی برای رفع آنها ننماید. مکانیزم عملکرد شیطان در ارتباط ما با دیگران، و ما با خدا اینگونه است که گاهی یک گنهکار را در نظر ما تزیین کرده و ذائقه ما شیرین مینماید که ما تسلیمش شویم؛ «... و لم احترس فیه من تزیین عدوّی...» و بعضی اوقات ما را درباره مؤمنی که سبب هدایت ماست، دچار سوء ظن مینماید.
شیطان وقتی از جلو حمله میکند و در ما قیامت میبیند ناگهان از عقب حمله میکند و گاهی که از چپ حمله میکند و موفق نمیشود با تغییر ناگهانی از سمت راست به ما حمله میکند.
تمام هنر انسان تعادل داشتن چهار جهتی در روی صراط است. صراط از داخل جهنم گذشته و از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است. زمانی که خوابهای مختلف میبینیم هم باید ملاک داشتهباشیم، در این صورت گاهی باید به هشتاد، نود درصد آنها بیاعتنا شویم. شیطان بعضی افراد بیعُرضه را با یک خواب سالها سر کار میگذارد. مثلاً خواب مرگ را میبینند و افسرده میشوند در صورتی که «مرگ» در خواب را، کارشناس باید تعبیر کند. بعضی صحنههای زشت درخواب تعبیرشان بد نیست و بعضی خوابهای زیبا تعبیر زیبا ندارند. کسی حق ندارد از پیش خود و با نظر خود تعبیر شخصی بنماید. در خواب با مقوله روح مواجه هستیم به همین دلیل متخصص خاص خودش را میخواهد.
در قرآن آیات متعددی مبنی بر آزمایش حتمی توسط خداوند داریم. البته خداوند به ما علم کامل دارد و نیاز ندارد با آزمایش ما را بشناسد ولی باعث میشود که ما خودمان را بشناسیم.
ما با فرمولهای قرآنی، هم میتوانیم خودمان را بشناسیم و هم دیگران را. کسی که شناخت کافی از خود و دیگران ندارد نمیتواند رابطه درستی با خودش و دیگران داشتهباشد. همین ضعف باعث میشود که اکثر افراد پس از چند سال زندگی، از انتخابشان اظهار پشیمانی مینمایند.
یکی از سنتهایی که خداوند اصلاً تغییر نمیدهد «سنت آزمایش» است. آزمایشهای الهی باعث میشوند که ما آخرین موجودیمان را داشتهباشیم. ما فرصتی برای اصلاح نداریم پس باید خود را هر لحظه ارزیابی کرده و به اصلاح بپردازیم و این درگرو آزمایش است. «انّا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایّهم احسن عملا»(کهف/7)، «و لنبلوّنّکم بشیءٍ مِن الخوف و الجوع و نقص مِن الأموال و الأنفس و الثمرات و بشّر الصّابرین»(بقره/155) خداوند به سبب فراز و نشیبهایی که در ابعاد مختلف برای ما ایجاد میکند عملکرد ما را دیده و ایمان ما را میسنجد.
ترس از حمله دشمن و بمباران و تحریم اقتصادی و یا از بین رفتن محصولات کشاورزی با بلایای طبیعی و ... عوامل آزمایش ما هستند. در اینجا ما باید توجه داشتهباشیم که روزی رسان خداست. خداوند برای قوی ساختن برخی افراد اول پدر و مادر را از آنها میگیرد تا آنها سرپرست بودن خدا را بفهمند. در طول تاریخ انسانهای بزرگی از وجود والدین محروم شدهاند تا خدا را کنارشان دیدهاند: «انّ معی ربّی سیهدین...»(شعرا/62) تربیت صحیح باعث قوت و قدرت و تکیه کردن به خدا میشود و تربیت ناصحیح شخص را عقدهای میکند. چه بسا افرادی که اصلاً پدر و مادر به خودشان ندیدهاند و به مقام شهادت رسیده و الآن «عندربهم یرزقون» هستند.
شخصی را میشناسم که بسیار مورد ظلم و کتکهای زنپدر قرار گرفتهبود ولی وقتی بزرگ شد به او خوبی کرده و فرزندان زنپدرش را حمایت کرده و به جایی رساند.
خداوند از ما خواسته که غفور شویم در صورتی که حتی عُرضهاش را نداریم «عفوّ» باشیم. کسی که میتواند از دیگران کینه به دل بگیرد نه عفو دارد و نه مغفرت. «عفو» صرفاً گذشت است ولی «غفران» علاوه بر آن به روی طرف مقابل هم نیاوردن است. کسی که نمیتواند خطاهای دیگران را فراموش کند خدا هم گناهان او را فراموش نمیکند.
کسی که بزرگ است معصومین «علیهم السلام» را بزرگتر از آن میبیند که ایشان بخواهند گناهی را به روی او بیاورند و راحت میتواند با ایشان همآغوشی کند. اگر کسی احساس آلودگی کند و ترس از آغوش ایشان دارد یعنی به حدی کوچک است که خودش هم دیگران را نبخشیدهاست. اگر کسی آلودگی و لغزشهای دیگران را در ذهن و دلش نگاه میدارد از خنده خدا و دیدار بشیر و مبشر محروم میشود و حقش نکیر و منکر است؛ «یضربون وجوههم و ادبارهم...»(انفال/50) باید از دیگران بگذریم تا خدا از ما بگذرد. برای افراد باگذشت، انبیاء «علیهم السلام» و صدیقین و شهداء و ملائکه و ... به استقبال میآیند و خدا خیلی ملاحظه این بنده تازه وارد را مینماید. اما کسانی که اهل نق و غر و گیردادن به دیگران هستند نمیتوانند از این توقعات داشتهباشند. اگر میخواهید خدا ستار باشد باید خودتان هم ستار باشید. کورباد چشمی که عیوب دیگران را میبیند.
خداوند در قرآن تصریح کرده به اینکه آنچه در زمین است زینت داده شده و به ما چشمک میزنند تا عملکرد ما را بیازماید. به ما داراییهای حرام پیشنهاد میشود تا ایمانمان آزموده گردد. خیالهای حرام هم توسط شیطان به این منظور پیشنهاد داده میشود. امور وهمیِ حرام، مانند شهرت و مقامهای نابجا و نامناسب هم وسیله آزمون ما هستند. زیبایی چهره، صدای زیبا و ... شخص را تحریک میکند تا در راه حرام از آنها استفاده کند ولی مؤمن مقاومت کرده و در راه حلال از آنها بهره میگیرد. مدارج علمی هم وسیله امتحان افراد میباشند. مثلاً گاهی شخص شب امتحان، اولویتی برایش پیش میآید که باید امتحان را فدای آن کند.
پس وجود شیطان در ارزیابی ما از خود و تثبیت داراییهایمان کمک میکند. توسط شیطان ما میتوانیم باطن خودمان را تشخیص دهیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد