www.montazer.ir
یک‌شنبه 24 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 7709
زمان انتشار: 29 اکتبر 2017
نیت و آرزوهای شخص مؤمن با فاسق فرق دارد

انسان و ایمان (قم)؛ (جلسه23)؛ 96/7/27

نیت و آرزوهای شخص مؤمن با فاسق فرق دارد

مؤمن اگر به آرزوهای الهی اش نرسد، خدا ثوابش را به او می‌دهد، اما فاسق اگر به آرزوهایش نرسد، تشنه از دنیا می‌رود. آرزوهای مؤمن به این دلیل با آرزوهای فاسق فرق می‌کند که آرزوهای مؤمن در رأس همه‌ی معشوق‌هایش قرار دارد. طبق آیه 24 سوره توبه، مؤمن کسی است که سه معشوق اصلی‌اش (الله، اهل بیت و جهاد در راه خدا) از همه‌ی معشوق‌هایش نزد او مهم‌تر هستند. اما فاسق اینطور نیست.

نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم فرمودند: « تَجِدُ الْمُؤْمِنَ مُجْتَهِدًا فِیمَا یُطِیقُ مُتَلَهِّفًا عَلَى مَا لا یُطِیقُ= مؤمن را در آنچه مى‌تواند، كوشا و در آنچه که نمی‌تواند، آرزومند می‌یابی».

« مُتَلَهِّفًا عَلَى مَا لا یُطِیقُ» مؤمن آنجایی که طاقت ندارد و امکان انجام کاری را ندارد، متوقف نمی‌شود و در آرزوی انجام آن باقی می‌ماند. یعنی نقشه و فکرش را دارد و نیتش را دارد که به آن خواسته‌ی بزرگ و مهم برسد. مؤمن هر خواسته‌ای که داشته‌باشد، چون در رأس معشوق‌هایش «الله، اهل‌بیت و جهاد» قرار دارند، همه معشوق‌های چهار بخش دیگر او  (گیاهی،حیوانی، انسانی، عقلی) نیز به سمت الله، ‌اهل بیت و جهاد می‌روند.

بنابراین، اگر در آرزوهای مؤمن، آرزوی بسیار بزرگی وجود داشت و دست او از نظر اقتصادی یا بدنی یا سیاسی – اجتماعی یا علمی کوتاه بود، آرزویش را نگه می‌دارد و می‌خواهد که این هدف را پیاده بکند. خیلی از مؤمنین را می‌شناسم که در حال حاضر کارهای بزرگی انجام می‌دهند. وقتی از آنها می‌پرسید، چطور نیت می‌کنید و این کارهای بزرگ و قشنگ را انجام می‌دهید و اصلاً چگونه به این فکر افتادید؟ می‌گویند: «من از بچگی آرزویم این بوده؛ از جوانی آرزویم این بوده که بتوانم یک زمانی یک کار بزرگ و مهمی را برای دین، خدا و ائمه انجام بدهم».

«مُتَلَهِّفًا عَلَى مَا لا یُطِیقُ». این نیت را نگه داشته و همین نیت باعث شده به تلاش‌هایی دست بزند که او را به آن خواسته بزرگ برساند.

معصوم علیه‌السلام فرمود:«احشروا الناس علی نیاتهم= مردم با نیات شان محشور می‌شوند». مثلاً اگر شما آرزو داشتی که ای کاش من یک میلیارد تومان پول داشتم و این پول را در فلان کار خیر در راه خدا مصرف می‌کردم. خدا در روز قیامت در نامه عملت می‌نویسد: این شخص یک میلیارد تومان پول برای این کار هزینه کرد. درحالی که تو هزینه نکردی. اما چون شما نیتش را داشتی و نیتت هم صادقانه بوده، خدا پایت حساب می‌کند. همانطور که در مورد مریض می‌فرماید: اگر کسی مریض شد و نتوانست عبادت الهی را انجام ‌بدهد و دلش سوخت و واقعاً آرزو داشت که ای‌کاش بدنم سالم بود، می‌توانستم به هیئت بروم و عزاداری کنم، یا  پیاده روی اربعین بروم، و... و راست هم بگوید، یعنی اگر مریض نبود، واقعاً آن عبادت را انجام می‌داد، خداوند به فرشتگان می‌فرماید: ای فرشته‌ها برایش ثوابی بنویسید، بیش از موقعی که اگر سالم بود، این کارها را انجام می داد. یعنی بیشتر از عملش بنویسید. چون نیتش نیت صادقانه است.

مؤمن فقط به داشتن نیت‌های پاک و آرزوهای بزرگ و خوب اکتفا نمی‌کند، بلکه وقتی که نتوانست نیت‌هایش را عملی کند، این نیت‌های پاک در مورد الله، اهل‌بیت و جهاد در راه خدا را در خود نگه می‌دارد. مؤمن از طریق هنر، قلم زدن، کار اقتصادی، کار اجتماعی، کار سیاسی و عبادی به سمت الله، اهل‌بیت و جهاد و پیاده کردن نقشه‌های الهی خود درباره‌ی امام زمان و برطرف کردن موانع ظهور و نهضت جهانی امام زمان، تمدن بزرگ اسلامی فکر می‌کند و نقشه می‌ریزد و 20 سال بعد آن را پیاده می‌کند. یعنی مؤمن همیشه نقشه راه دارد. طرح و فکر و برنامه دارد.

مثل کسی که ازدواج کرده که این نیازی در حد حیوانی است و الان مستأجر است، دائماً فکر می‌کند که من باید از این مستأجری در بیایم. من باید برای زن و بچه‌ام خانه بخرم. من باید یک کاری بکنم که زن و بچه‌ام خانه دار و خوشحال شوند. من الان وسیله نقلیه ندارم، باید یک زمانی وسیله نقلیه بخرم. این آرزوها را دارد، اما اگر عملی نشد، اینها را در خودش نگه می‌دارد و به کار و تلاش می‌‌پردازد. یعنی این آرزو باعث می‌شود که او تن به کار بدهد. از هر طریقی مثل پس انداز کردن، وام گرفتن، قرض گرفتن، و... دوندگی می‌کند تا بتواند یک وسیله نقلیه تهیه کند. تن بدهد به تلاش بیشتر برای این که بتواند منزل مستاجری‌اش را به منزل ملکی تبدیل کند. این نیت و آرزو باعث می‌شود که زمانی به عمل بیانجامد.

آرزوی مؤمن پیاده شدن اهداف (الله، اهل بیت و تقویت جهاد در راه خدا) برای برطرف کردن موانع ظهور امام زمان است. اساساً همه کارهایش، درس خواندن، قلم زدن، طلبگی، ازدواج کردن، بچه‌دار شدن او با آن نیت انجام می‌گیرد. مؤمن اگر بچه‌دار هم می‌شود، می‌گوید می‌خواهم لشکر امام زمان را زیاد کنم. در دعای افتتاح می‌خوانیم: «قلّت عددنا»، «کثرت عدونا» کمی تعداد ما و زیادی دشمن یک فاجعه است. مؤمن بچه‌دار می‌شود و نوع نگاهش به بچه داری حیوانی نیست که حالا من پسر داشته باشم یا دختر داشته باشم. مهم این است که تعداد بچه‌هایم را زیاد می‌کنم برای این که به همین وسیله، قرب به الله پیدا کنم. او در این فکر است که تعداد شیعیان و محبین اهل‌بیت را زیادکنم و این هم یک جهاد است. اگر می‌روند دنبال خانه‌دار شدن، نمی‌خواهد فقط مشکل خانه‌دار شدنش را حل کند. من خیلی از مؤمنین را دیده‌ام که می‌گویند:«ای کاش من این خانه بزرگ را می‌خریدم». می‌گویم برای چی؟ می‌گوید: «در خانه بزرگ روضه می‌گرفتم؛‌ مجلس امام حسین می‌گرفتم». نیتش نیت قشنگی است. مؤمن بررسی می‌کند که برای رسیدن به آرمان‌هایش که برطرف کردن موانع ظهور و ایجاد تمدن بزرگ اسلامی است، از کدام راه باید برود؟ چه کاری باید انجام دهد؟

دعاهای ماه رمضان،‌ پر از این نیت‌هاست:« وَ اِجْعَلْنِی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِكَ وَ لاَ تَسْتَبْدِلْ بِی غَیْرِی = و مرا از آنها مقرر دار كه بدانها دینت را یارى كنى و دیگرى را به جایم مگیر». « وَ قَتْلا فِی سَبِیلِكَ فَوَفِّقْ لَنَا = خدایا شهادت در راه خود را نصیب ما بگردان.» مؤمن آرزوی شهادت در راه خدا را همیشه دارد. عشق به شهادت دارد. به قول مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی:«ما به مرگی به غیر از شهادت فکر نمی‌کنیم». مؤمن اساساً به مردن فکر نمی‌کند. نیت مؤمن این است که زمانی به شهادت خواهد رسید و این نیت برایش مهم است. اگر به شکل غیر از شهادت هم بمیرد، اگر سرطان بگیرد، تصادف کند، در رختخواب بمیرد، در هر صورت مؤمن بُرد می‌کند. کسی که بتواند جانش را در کف دستش نگه دارد و آماده تقدیم داشته باشد، شهید از دنیا می‌رود.

امام باقر علیه‌السلام در رابطه با نیت شهادت فرمود:‌ «من طلب شهاده بصدق نیه مات شهیداً ولو کان علی فراشه= مؤمنی که با صدق نیت طالب شهادت در راه خداست، شهید از دنیا می‌رود، هر چند در رختخواب بمیرد». بنابراین بحث نیت بحث مهمی است.

نقش «نیت» در کنترل نیروهای عالم

بحث نیت بحث فوق‌العاده پیچیده و مهمی است. با نیت پاک و قدرتمند می‌توانیم امور ضعیف را تحت کنترل درآورده و به آنها قدرت ببخشیم.

غربی‌ها بعضی وقتها چیزهایی در بحث روان‌شناسی بیان می‌کنند، مثل قانون جذب و قوانینی که امروزه مطرح کرده‌اند و خیلی هم سرو صدا کرده و کتاب هایی نوشته‌اند. خیلی از مردم شیعه نمی‌دانند که ما قوانینی بینهایت پیشرفته‌تر و کاملتر و بیشتر در فرهنگ دینی‌مان داریم، تعجب می‌کنند که حالا فلان روان‌شناس و فلان دکتر و فلان پروفسور غربی چه حرفی زده. مثلاً قانون جذب را مطرح کرده‌اند که کامل هم نیست. همه جانبه و همه جنبه‌نگر نیست. تا حدودی درست و تا حدودی غلط است. ولی قوانین جذب که در فرهنگ شیعه بیان شده، فوق‌‌العاده است.

ما یک سلسله قوانین فیزیکی داریم، مثل آب در صد درجه به جوش می‌آید یا دو دوتا می‌شود چهارتا. اگر به یک شیء یک نیوتن نیرو وارد شود، یک نیوتن نیرو هم به دست شما وارد می‌شود. اینها قوانین فیزیکی عالم است.

ما یک سلسله قوانین هم پشت پرده‌ی فیزیک عالم داریم که به‌ آن قوانین برزخی، ملکوتی، معنوی و باطنی می‌گویند که همین جا در استخدام ما هستند. یعنی لازم نیست بمیریم و به برزخ برویم تا با آن قوانین روبرو شویم، همینجا شما با استخدام آن قوانین می‌توانید روی فیزیک عالم تاثیر بگذارید. یعنی در نظام دو دوتا چهارتای این عالم، یک کسی هست قائل به همین فرمول‌ها و قوانین فیزیکی است. اگر انسان این قوانین را خوب بشناسید، و نیتش را به سمت این قوانین ببرد، می‌تواند در جاهایی از قوانین طبیعی که خطرساز هستند، خطر آن را کم کند یا بردارد. جاهایی که خوب و زیباست، زیباترش کند، مثل رزق. ما یک سلسله قوانین و فرمول‌هایی برای رزق داریم که هر کس چه کافر و چه مؤمن آن را انجام دهد، رزقش زیاد می‌شود.

یکی از قوانین و فرمول‌های باطنی عالم «دعا» است

یک سلسله از فرمول‌های باطنی هستند که اگر مؤمن آن فرمول های باطنی را اجرا کند، می‌تواند قوانین ظاهری که خوب هستند را قدرت بدهد و آنهایی که خطرناک هستند را کم کند. مثلا یکی از قدرت‌های باطنی دعاست.

شما با دعا یک سلسله قوانین ظاهری را کنترل می‌کنید. مثلاً دکتر گفته این آدم سرطان دارد. اما اگر شما از دعا استفاده ‌کنید، سرطان او خوب می‌شود. در صورتی که از نظر پزشکی و قوانین زمینی و فیزیکی قرار بوده این آدم دو ماه دیگر بمیرد، شما با استخدام قوانین باطنی مثل دعا، سرطان او را از بین می‌برید و نابود می‌کنید. شاهد مثالها در این رابطه زیاد هستند.

«نیت» در استخدامِ قوانین متافیزیکی به ما کمک می‌کند

نیت یک دانش صرف نیست، بلکه مسئله‌ای است که به ما کمک می‌کند تا ما توانایی استخدام قوانین متافیزیکی را پیدا کنیم و آنها را به کار بگیریم.

شما در انقلاب اسلامی دقت کنید. از نظر ظاهری انقلاب اسلامی طبق قوانین دو دو تا چهارتا هیچ وقت نباید پا می‌گرفت. ولی گرفت. هیچ‌وقت نباید پیروز می‌شد، ولی شد. در 8 سال دفاع مقدس با آن امکاناتی کمی که داشتیم، هیچ‌وقت نباید موفق می‌شدیم، ولی شدیم.

قرآن فرمول کلی نیت را در سوره اسراء آیه 84 بیان می‌فرماید:‌« قُلْ كُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ = بگو هر كس بر حسب ساختار [روانى و بدنى] خود عمل مى‌كند». چون مسئله مهم است با «قل» شروع می‌شود. (كُلٌّ) یعنی هرکس، فرقی هم نمی‌کند،. هر کسی عملش براساس شاکله‌ و ساختار وجودی‌اش است. آیا ساختار وجودی فاسقانه دارد؟ اگر دارد در کدام مرحله؟ یا ساختار وجودی مؤمنانه دارد و در کدام مرحله؟ اگر فاسقانه باشد، شاکله آن یا جمادی است، یا کمتر از جماد و یا حیوانی است و کمتر از حیوان، یا شیطانی است. فاسقان با یکی از این 5 شاکله با درجات متفاوت عمل می‌کنند. عملکرد مؤمن هم براساس شاکله ایمانی‌ او و با درجات مختلف ایمانش است.

فرمول کلی آن را امیرالمؤمنین علیه‌السلام این‌گونه می‌فرماید: «الظاهر عنوان الباطن = ظاهر عنوان و نمایانگر باطن است». ظاهر‌ یعنی آن چیزی که از یک شخص یا شیء ظهور می‌کند و این نماینده‌ی باطنش است. در حدیث دیگر علی علیه‌السلام می‌فرماید:« النِّیَّةُ اساسُ الْعَمَلِ = نیت پایه‌ی عمل است». آنچه که از یک شخص ظهور می‌کند، حاکی از یک نهادی در درون اوست. پس اساس یک عمل و ارزش و قیمت یک عمل به نیت و آن قصدی است که این شخص دارد. این امر باعث می‌شود، اگر دست شخص بسته است، با تقویت نیتش به عمل کمش قدرت بدهد.

وقتی دست شخص بسته است و به قول پیغمبر «مُتَلَهِّفًا عَلَى مَا لا یُطِیقُ» است، یعنی آرزومند در چیزی است که طاقت یا امکانش را ندارد. مؤمن برای این که به عملش کیفیت بدهد و قدرت عمل را بالا ببرد، همان مقداری که می‌تواند انجام بدهد را انجام می‌دهد. اما یک نیت قدرتمند پشت آن می‌گذارد. آن نیت قدرتمند به این عمل کم، قدرت انفجاری می‌دهد. افراد زیادی به عنوان مدافعین حرم رفتند و شهید شدند که سلام و درود خداوند بر همه‌شان. ولی شهید ححجی جور دیگری بود. شهید ححجی هم کاری بیشتر از بقیه نکرد. همان بلایی که سر دیگران آوردند، سر شهید ححجی هم آوردند. شاید بدترش را هم سر دیگران آورده‌باشند. من سراغ دارم کسانی که بدتر از شهید ححجی به شهادت رسیدند. اما چه چیز باعث شد شهید ححجی در کشور انفجار ایجاد کند؟ به قول مقام معظم رهبری در دل یک کشور غوغا ایجاد بکند؟ ظاهر عملش مثل دیگر شهدا بود. او هم مثل دیگر مدافعان حرم به سوریه اعزام شد. مثل آنها اسیر شد و مثل آنها هم سرش را بریدند و مثله‌اش کردند. پس ظاهراً با بقیه فرقی نداشت. اما نیت شهید ححجی او را از دیگر شهدا ممتاز کرد.

علمای زیادی کتاب نوشتند. اما کتاب «مفاتیح» که آقا شیخ عباس قمی رحمه‌الله‌علیه نوشتند، در همه منازل کنار قرآن هست. کتاب دعاهای زیادی بودند که نتوانستند جای مفاتیح را بگیرند. چه چیزی به مفاتیح ماندگاری داد؟ آن چیزی که در درون آقا شیخ عباس قمی رحمه‌الله‌علیه بود. این خیلی مهم است که باید انسان برای قدرتمند شدن عملش پشت آن نیت بگذارد.

ما قدرت نیت و عمل را در جبهه‌هایمان زیاد دیدیم. یک جایی یک عمل کوچک یک رزمنده، یک دفعه یک گردان عراقی را زمین‌گیر می‌کرد. من یادم هست در عملیات مسلم بن عقیل، تخریب‌چی بودیم، خط را که شکستیم، رفتیم میدان را باز کنیم که بچه‌ها وقتی با ماشین و تانک و نفربر می‌خواهند بیایند، فضا باز باشد. ما مشغول بودیم و داشتیم جاده را باز می‌کردیم. یک دفعه دیدم که از توی شکاف کوه یک عراقی هیکل‌دار با دست بالا که اسلحه‌اش هم رو دوشش بود، آمد. اسلحه رو دوشش بود و دستهایش بالا بود. بعد دیدم نفر بعدی آمد، نفر بعدی، نفر بعدی. گفتم خدایا ما تازه عملیات کردیم؛ کی اینها را اسیر کرده؟ ایستاده بودم که وقتی این اسرای عراقی همه آمدند و رد شدند، دیدم فقط یک بچه 13- 14 ساله، همه اینها را اسیر گرفته؛ آن هم با یک اسلحه.‌ عجیب هم این بود که اسلحه‌هایشان را داده دست خودشان. معمولا کسی را که تسلیم می‌کنند، سلاحش را می‌گیرند. این روح این بسیجی است که اینها را اسیر می‌کند، نه بدنش. بدن بسیجی که چیزی نبود. اگر آنها یک لگد از پشت به او می‌زدند، این جا در جا می‌مرد. این بخاطر آن نیتی است که به او قدرت، انرژی و شجاعت می‌دهد و در دل دشمن ترس می‌اندازد.

قرآن در مسئله نیت این داستان را تعریف می‌کند:«إِنْ یَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ[1] = اگر از [میان] شما ۲۰ تن شكیبا باشند، بر ۲۰۰ تن چیره مى‌‏شوند». ضمیر در این آیه به مؤمنین بر می‌گردد. می‌گوید اگر قوی باشید. ولی حال که ضعیف هستید، چون ایمان ندارید. ضعف را به نداشتن ایمان مربوط دانسته است. آنها فاسقند، «لایفقهون» تفقه ندارند.

روح با نیت قوی و نیت پاک قدرتمند می‌شود و سپس عملی از چنین بدنی سر می‌زند که تعجب همگان را جلب می‌کند که او با این بدن چطور توانست فلان کار بزرگ را انجام دهد. اصلا هیچ کس باور نمی‌کند. نمونه اش امیرالمومنین علیه‌السلام است در کندن در خیبر و کارهای محیرالعقولی که می کرد.

اراده قوی، قدرت بدنی را افزایش می‌دهد

برای داشتن بدن قوی، معمولا توصیه به ورزش می‌کنند، اما تنها ورزش برای داشتن قدرت بدنی کافی نیست. بلکه اراده نیز نقش مهمی دارد.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَویَت عَلَیهِ النِّـیَّةُ[2]= اگر اراده قوى باشد، هیچ بدنى براى انجام دادن كار، ناتوان نیست». مثلاً به طور طبیعی در بین این بچه‌هایی که آمدند جبهه در دوران دفاع مقدس یا مدافعین حرم که الان هستند، اگر یک سوسک می‌دید می‌ترسید؛ یا یک موش می‌دید می‌ترسید؛ یا از تاریکی می‌ترسید. ولی همین بچه‌ای که از سوسک و موش و تاریکی می‌ترسید، یک دفعه می‌رود در بیابان‌های جبهه و عملیات می‌کند؛ شناسایی می‌رود، پیاده روی می‌کند؛ در فرات و دجله می‌رود؛ در باتلاق می‌رود، در جزیره مجنون می‌رود. نه از موش و نه از سوسک و نه از تاریکی دیگر نمی‌ترسد. چه چیزی به او قدرت می‌دهد؟

ما مؤمنینی داریم که در حالت عادی سرما می‌خورند، می‌افتند. ولی بعضی‌ها روح‌شان اینقدر قوی است که سرطان هم می‌گیرند، اما این سرطان نمی‌تواند او را از کار بیندازد. سرطان را از بدنش بیرون می‌کند. اگر می‌خواهید بدن تان را قوی کنید، صرفا این نیست که فقط ورزش بکنید. ما این همه ورزشکار داریم، اما می‌ترسند. این همه ورزشکار قوی هستند، اما ‌اگر بگویی یک شب برو جبهه می‌ترسند.  بگو بیا برویم یک شب سوریه، فرار می‌کند. مگر ارتشی‌های عراق نبودند؟ همه آنها قدر و ورزشکار بودند، اما روح قوی نداشتند.  برای همین بود که در مقابل بسیجی ها نمی‌توانستند کاری بکنند. بنابراین، باید نیتت را قوی کنی.

 دائماً غفلت ز گستاخی دمد                  که برد تعظیم از دیده رمد

اگر انسان نیت درستی داشته باشد و با عظمت به یک چیز نگاه کند و برایش مهم باشد. خوابش گرفته می‌شود.

کسی که در بخش توهم و یا در بخش گیاهی قوی است، مثلا به فوتبال اهمیت می‌دهد، اگر به او بگویی نماز شب بخوان، می‌گوید چرتم می‌گیرد و می خوابد. اما اگر به او بگویی که الان دوتا باشگاه اروپایی با هم مسابقه دارند، او نه تنها خوابش نمی برد، بلکه پلک هم نمی‌زند و می‌نشیند تا آخر مسابقه را با وقت اضافی نگاه می‌کند.

ممکن است یک نیت، نیت شیطانی قوی، نیت وهمی قوی، نیت حسی قوی، نیت حیوانی قوی، یا نیت الهی قوی یا نیت عقلانی قوی باشد.

شهید مطهری می‌فرمودند: «من وقتی خوابم می‌گیرد، تا کتاب را باز می‌کنم خواب از چشمم می‌رود». اما ما برعکس این هستیم. یعنی ما تا کتاب را باز می‌کنیم تا مطالعه کنیم، خواب‌مان می‌برد.

در روایت داریم، سربازهای امام زمان هر کدام به اندازه 40 مرد قدرت دارند. آنها این قدرت را از کجا به دست آورده‌اند؟ آنها پرورش اندام یا باشگاه که نرفته‌اند. آنها نیت و اراده‌شان باعث می‌شود که به اندازه 40 مرد قدرت داشته‌باشند.‌ پس ما اگر می‌خواهیم بدن قدرتمندی داشته‌باشیم، باید نفس، اراده و روح‌مان را قدرتمند کنیم.

 

آرزوی مؤمن/ آرزوی فاسق/ نیت/ فیزیک و متافیزیک/اراده قوی

ع ل 10


[1] - انفال/65.

[2] - من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 400، ح 5859.

میانگین (2 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed