مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
وقتی اعضای خانواده به رابطه با یکدیگر قید دارند یک سلسله تعهدها و رفتارهای خاصی از آنها بروز مینماید از جمله عِرق خانوادگی، که سرنوشت و آرمان خانواده برای یکایک اعضاء مهم است و هر کدام به سهم خودشان برای رسیدن به این آرمانها تلاش مینمایند و در صدد رواج آداب و سنن خانواده میباشند، چنانچه این حساسیت در خانوادههای زمینی نیز وجود دارد. در هر مجمعی، اعضای آن جمع یک دسته آرمانهای مشترک دارند مانند یک تیم، که اهداف تیم برای یکایک اعضاء مهم است. در صورتی که تیم داشتن امری موهوم و مربوط به قوه واهمه انسان است و حتی ممکن است که گاهی افراد از تیم خود خارج و وارد تیم مقابل هم بشوند. اما در بین اعضای خانواده تعصب حاکم است. در مورد خانواده آسمانی ما با یک امر حقیقی مواجه هستیم، نه با امری شخصی یا سلیقهای.
در این خانواده شخص میداند که آرمانهای بزرگان خانواده و اهل بیت «علیهم السلام» با هدف خلقت انسان سازگار است و کاملاً الهی بوده که با تکوین و هدف خلقت انسان تناسب کامل دارد و امری حساب شده، دقیق، قانونمند و مقدس میباشد. لذا میزان پایبندی هر کس به آرمانها، اهداف، و دغدغههای خانواده آسمانی، نشاندهنده جایگاه او در بین خانواده است. در مورد خانواده زمینی، پیامبر «صلی الله علیه و اله» میفرمایند: «خیرکم، خیرکم لاهله» بهترین شما، بهترین برای اهلش است. این افراد درباره خانواده آسمانی هم جدیترین و فعالترین عضو خانواده هستند. همین میزان فعالیت، مقبولیت او را تعیین میکنند و سبب محبوبیت او نزد این خانواده که معدن عشق و عاطفه هستند میگردد. یک فرزند حقیقی باید در شناساندن خانواده آسمانی خود به جهانیان و گسترش فرهنگ ایشان نهایت تلاش را بنماید.
هدف اهل بیت «علیهم السلام» هدایت بشر است و سعادت انسان در گرو رسیدن به الله و خانواده آسمانی اوست. هر قدر انسان به خانواده آسمانی خود نزدیک میشود از آرامش و سعادت بیشتری برخوردار است و بالعکس فاصله از خانواده آسمانی، غم و شکست را در پی دارد. یک فرزند حقیقی تلاش میکند که سایر مردم را به اهل بیت «علیهم السلام» برساند زیرا آنها همانند ایتامی هستند که از خانواده دور افتادهاند. در این صورت هم سبب نجات انسانها شده و هم اسباب رضایت خانواده آسمانیاش را فراهم نمودهاست. هیچ کس به اندازه کسیکه در این راه تلاش کرده و دغدغه دارد نزد خانواده آسمانی، عزیز نیست.
عالیترین درجه صمیمیت بین بنده و حق تعالی و نیز خانواده آسمانی، زمانی است که ایشان میبینند، شخص مهمترین دغدغهاش معرفی این بزرگواران بخصوص منجی عالم حضرت حجه «عجل الله تعالی فرجه الشریف» به جهان است. دورترین افراد هم کسانی هستند که نسبت به این امر بیتوجه هستند کسی که در این راه تلاش میکند به هر مرگی بمیرد از شهدایی که در رکاب پیامبر «صلی الله علیه و آله» به شهادت رسیدهاند بالاتر بوده و مانند کسی است که در چادر حضرت بوده و در رکاب ایشان جنگیده و به شهادت رسیدهاست. باید از هر نعمتی اعم از مال، قلم، آبرو و جان در راه اهل بیت «علیهم السلام» و معرفی ایشان به انسانها، استفاده نماییم تا دلمان محل نزول رحمت الهی و ملائکه الله گردد و لبخند خدا و معصومین «علیهم السلام» را جلب نماییم. در این صورت هنگام مرگ و انتقال به برزخ انبیاء، اولیاء و فرشتگان به استقبال او میآیند و با تشریفات خاص او را به جایگاهش منتقل مینمایند. در زیارت جامعه کبیره امام هادی «علیه السلام» از ما خواستهاند که بگوییم معرفی خانواده آسمانی برای ما مهم است و آرزوی ماست. در واقع نحوه عشقورزی را به ما آموختهاند. قیمت هر انسانی به آرمانها و اهداف اوست.
ایشان به شدت متأثرند از اینکه فرزندانشان از آنها دور افتادهاند و هر یک نفری که با فضیلت ایشان و نسبت خود با آنها آشنا میشود سبب خوشنودی ایشان میگردد. هیچ پدر و مادری دوست نمیدارد که فرزندی از فرزندانش با سایرین ناسازگاری کرده و محیط خانواده را به هم بزند و به هر حال واکنشی در جهت متعادل شدن رفتار فرزندشان نشان میدهند. اما اهل بیت «علیهم السلام» به حدی به ما علاقمند هستند که اگر کسی بخواهد دیگری را اذیت کند و کینهای از او داشتهباشد امام رضا «علیه السلام» او را نفرین کرده و میخواهد که او نه خیر دنیا ببیند و نه خیر آخرت.
انسان باید بداند که در ازای اذیت یک شیعه غضب امامش را بر میانگیزد و بلاهای زیادی را به زندگی خود سرازیر میکند لذا باید در رفتارش دقت کند و برای جلب محبت ایشان بیشترین خدمت و محبت را نسبت به شیعیان داشتهباشد. در بین اعضای خانواده کسی که شیطان کمتر تحریکش میکند و زمانی که شیطان، دیگران را تحریک میکند، او آتش آنها را نیز خاموش میکند و گذشت و تواضع میکند محبوب اهل بیت «علیهم السلام» است. کسی که به راحتی علیه والدین و سایر اعضای خانوادهاش تحریک میشود فرزند ناخلفی است.
در نظر بگیرید در جمع خانواده آسمانی، شخصی که زود تحریک شده و علیه خانوادهاش رفتار میکند، چقدر نارضایتی ایشان را بر میانگیزد. فقط خدا میداند که شخصی که بیوزن است و با اندک چیزی از کوره در رفته و وضع خانواده را به هم میریزد چهقدر از چشم خانواده آسمانی میافتد. کسانی که به راحتی اعضای خانوادهشان را نمیفروشند و جنسیت، نژاد و قومیت ملاک رفتارشان نیست، بسیار وزین بوده و محبوب خانواده آسمانی خود میباشند.
باید انسانها را براساس انسانیت و عضویت در خانواده آسمانی دوست داشته و برای آنها حرمت قائل باشیم؛ حرمتی بالاتر از معیارهای طبیعی. در این صورت است که نگاه ما به قول علی «علیه السلام» «هو انت» میگردد. در جامعه آرمانی اعضای خانواده به یکدیگر به چشم خواهر و برادر حقیقی نگاه میکنند نه مقیاسهای طبیعی. به هیچ وجه دیگران را تحقیر نمیکند و موقعیتهای دیگران در او اثر نمیگذارد، بنده فقیر و ثروتمند در نگاه او یکسان بوده و حتی شخص فقیر حرمت بیشتر در نزد او داشته و برای او فداکاری میکند. اساساً در خانواده آسمانی محبت از جنس محبت خداست نه عواطف حیوانی؛ یعنی دارای یک رحمت رحمانیه و یک رحمت رحیمیه است و علاقهاش به دیگران الهی است و خوشبختی دیگران او را شادمان میکند.
در روایت آمده: شخص کریم از خوراندن به دیگران لذت میبرد ولی لئیم از خوردن.
هرجا حسادت و تفاخر و تکبر آمد یعنی شخص ارزشهای انسانیاش را از دست دادهاست. در ازدواج طرفین باید طرف مقابل خود را مانند خودش دیده و محترم بشمارد. در روایت آمده: تو، سه پدر داری، پدری که باعث تولد تو شده، پدری که سبب ازدواجت گشته و نیز معلمت، که معلم از پدر خود و پدر همسر بالاتر است. باید والدین همسر را مانند والدین خودمان دوست داشتهباشیم. یک عضو حقیقی، رفتار دیگران برایش مهم نیست بلکه مهم رضایت خانواده آسمانی از اوست. محبتی که صرفاً ناشی از محبت طرف مقابل است جنبه حیوانی دارد نباید منتظر باشیم که دیگران محبت کنند، هدیه بدهند و ... تا ما هم جبران نماییم. این کار طمع است.
خداوند تبارک و تعالی در حدیث معراج میفرمایند: «وجبت محبتی للمتحابّین فی» «للمتعاطفین فی...» محبت و دوستی ویژه من، به کسانی اختصاص دارد که میتوانند به عشق من به دیگران محبت کرده و عاطفه بورزند. کسی که بدون در نظر گرفتن این معیار همسر و فرزندانش را دوست دارد تازه به حد حیوانات رسیدهاست. حق همسایه، فقط این نیست که به او آزار نرسانید بلکه باید آزار او را تحمل کنید. این نحوه محبت انسانی و الهی است. هنر این است که شخصی با تو هماهنگ نباشد و تو دوستش داشتهباشی. اینجاست که انسان متولد شده و شبیه اهل بیت «علیهم السلام» میگردد. «... وجبت محبتی للمتواصلین فی...» در حدیث معراج خداوند عاشقانهترین حرفها را به پیامبرش میزند. در اینجا منظورِ خداوند نگاه به انسانها از جایگاه خداوند است، و این عرفان، عشق و وصول است.
در محبت به همه کس و همه چیز باید تابع چنین نگاهی باشیم و به شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان و حتی به حیوانات هم محبت نماییم. چند مورد آمده که خادم معصومین «علیهم السلام» به جای انجام فرمایش حضرت، رفتند و خوابیدند و آن بزرگواران متوجه شده و کنار آنها نشسته و او را باد زدهاند که راحتتر بخوابد.
انسان به میزانی که «منِ» خود را از روابطش حذف میکند به بهشت راه مییابد و اساساً همین «من» در آتش جهنم میسوزد و به اندازهای که «من» داریم در جهنم میمانیم. «زن سالاری» و «مرد سالاری» در خانواده خیلی خطرناک است و باید حدود الهی حاکم و رعایت گردد. بعضیها به برخی احکام خدا ایراد گرفته و طرفداری از خانمها یا آقایان میدانند و این کفر است؛ آنها اصلاً خدا را نشناختهاند.
«سبحان الله» یعنی خداوند از هر کار بیهودهای مبراست و حکیم است. باید همه روابط با انسانها و بالاتر از آن رابطه با خانواده آسمانی، الهی باشد. انسانیت صرفاً عبادت پروردگار نیست بلکه باید تمرین کنیم که «من» خودمان را حذف کنیم که اگر غیر از این باشد مورد نفرین معصوم «علیه السلام» قرار میگیرد. (در جلسه آینده به متن حدیث میپردازیم.)
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد