www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 762
زمان انتشار: 4 نوامبر 2014
خانواده آسمانی،جلسه 171 ، 91/11/05

خانواده آسمانی،جلسه 171 ، 91/11/05

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

همواره از طرف خداوند بسوی مخلوقاتش فیضِ دائم وجود دارد؛ «یا دائم الفضل علی البریه...»، «... رئوف بالعباد»، «غفور رحیم» اهل بیت «علیهم السلام» هم اینگونه هستند. ما باید توان دریافت داشته‌باشیم و اوج بگیریم. سوخت این پرواز، از چهار بخش پایین تأمین شده تا فوق عقل تغذیه و پرواز کند. هر یک از این چهار بخش که به تنهایی و مستقل مدّ نظر قرار بگیرند حتی بخش عقلانی از قبیل دانشمند شدن و ... برای انسان حجاب محسوب می‌گردند، و سوخت آنها صرف طبیعت می‌شود. کمالات حسی، خیالی و وهمی مانند جاه و مقام و ... اگر مستقل باشند ما را از «الله» باز می‌دارند. جلوه‌های دنیایی از جمله کمالات خیالی بوده و در حکم همان تیر و کمان یا مژه و ابرو می‌‌باشد. در کمالات حسی هم شخص گرفتار ویلا و آپارتمان و طلا و دلار و .... می‌گردد. اگر کسی فوق عقلش را شناخته‌باشد و به رسمیت بداند و عظمت شخصیتش را یافته باشد هیچ کدام از معشوقات چهارگانه برای او نه تنها حجاب نمی‌شوند بکله وسیله رسیدن به حق تعالی می‌گردند؛

یار دل آرام دل برده از ما                    آرام و آرام الحمدلله

کسی که به خدا دل سپرده تمام چیزهایی را که از طریق چهار بخش خود دریافت کرده در راه معشوق مطلق هزینه می‌کنند؛ و هر قدر بیشتر هزینه می‌کند فوق‌عقلش رشد بیشتری کرده و ظرفیت جذب آن افزایش می‌یابد. مثلاً شخصی که کار نیکویی انجام داده، خدا به برکت آن عمل برای او گشایشی ایجاد می‌کند. بنابراین انسان باید دائماً هزینه کند؛ «لیس للانسان الا ما سعی» انسان می‌تواند از همین راه به «مقام محمود» برسد. تا انسان هزینه راه را نپردازد به جایی نمی‌رسد. ما اول باید معلوم کنیم که برایمان مهم است که نزد خدا و اهل بیت «علیهم السلام» و فرشتگان جایگاهی داشته‌باشیم یا نه. چنانچه که دغدغه داریم در خانواده و جوامع بزرگتر در اجتماع منزلت خاصی داشته‌باشیم. آیا ما به گونه‌ای زیسته‌ایم که به محض انتقال از دنیا به بهشت برویم یا اینکه شروع رشدمان از جهنم آغاز می‌گردد.

ما در دنیا تعیین می‌کنیم که چه کسانی در آخرت به استقبال ما خواهند آمد؛ ائمه (علیهم السلام) انبیاء و اولیاء فرشتگان و شهداء و ... کسی که می‌خواهد در بدو ورود چشمش به وجود مقدس پیامبر «صلی الله علیه و آله» و علی «علیه السلام» روشن گردد در دنیا باید چنین ورودی را خودش طراحی کند. خودمان تعیین می‌کنیم که عزرائیل رابا چه صورتی ببینیم و اولین کسی را که در بدو ورود می‌بینیم چه کسی باشد. خوابهایی هم که می‌بینیم با طراحی خودمان می‌باشد.

معمولاً ملاقاتها و اتفاقهای مهم دنیایی که پیش روی ما قرار دارند را در ذهنمان مرور می‌کنیم. این اتفاق که مهمترین واقعه زندگی است را چگونه می‌توان از نظر دور داشت؟ در حالی که اولین کسی را که ملاقات می‌کنیم حق تعالی است. در حدیث معمولاً جملات «هر کس می‌خواهد» و «هر کس دوست دارد»، آمده‌است و اشاره به این حقیقت دارد که همه مایل نیستند بلکه اکثریت به طور کلی غافلند.

به حدی بین اهل بیت «علیهم السلام» و فرزندانشان عشق وجود دارد که زیارت عاشورا در حکم «عزل عاشقانه» است، «أن یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخره» «أن یرزقنی طلب ثارک (یا ثاری)»، «أن یبلغنی المقام المحمود»، «اللهم اجعل محیای...» و «اللهم اجعل مماتی...». در زیارت حضرت معصومه «سلام الله علیها» عرض می‌کنیم: «عرّف الله بیننا و بینکم فی الجنّه...» خداوند ما و شما را در بهشت به هم معرفی کند. در زیارت عاشورا می‌گوییم: «و لا جعله الله آخر العهد منّی لزیارتکم...» در زیارت امام رضا «علیه السلام» عرض می‌کنیم: «... اجعلونی فی همّکم ...» به من اهمیت بدهید. «... صیّرونی فی حزبکم» آیا حضرت مهدی «علیه السلام» قبل از ظهور به ما خبر می‌دهند؟ ما باید این موضوع را تعیین کرده و از حضرت بخواهیم.

و نیز در لشکر و حزب حضرت بودن را هم از خودش طلب کنیم. در دعای افتتاح می‌خواهیم:«... اللهمّ إنّا نرغب إلیک فی دوله کریمه، تعزّ بها الإسلام و أهله و تذلّ به النّفاق و أهله و تجعلنا فیها مِن الدّعاه إلی طاعتک...» در اینجا علاوه بر اینکه دولت کریمه حضرت و عزت اسلام و اهلش را می‌خواهیم و خواهان ذلت نفاق و اهلش هم هستیم، تقاضا داریم که در حکومت حضرت از دعوت‌کنندگان به سوی طاعت حق تعالی گردیم. «... والقاده الی سبیلک...» و از رهبران راه تو باشم. در حکومتهای فعلی جایگاه و مقام اعتباری است و معلوم نیست که حتماً حق باشد.

قیمت هر کس به خواسته‌ها و محبوبهایش می‌باشد و انتخابها، ارتباطها، افکار و رفتار انسان بهای او را تعیین می‌کنند. اگر خواسته‌های متعالی داریم باید برای آنها آمادگی پیدا کنیم. خواسته و آرزوهایمان را روی کاغذ بنویسیم از همین‌ها قیمت‌مان معلوم می‌گردد. امام صادق «علیه السلام» می‌فرمایند: مَن أحبّ أن یعلم ماله عندالله فلیعلم ما لله عنده» کسی می‌خواهد بداند نزد خدا چه دارد، پس بداند که خدا نزد او چه دارد. باید دارایی خودمان را بررسی کنیم که از هر بخشی چه میزان دارایی داریم. از پایین‌ترین مرتبه شروع می‌کنیم فرض کنید که امکانات مادی‌ای برای ما فراهم می‌گردد که در آن احتمال رشوه خوردن، ربا و یا تأخیر وظیفه الهی وجود دارد مانند مغازه‌داری که در آستانه اذان است و تجارت را بر فرمان خدا ترجیح می‌دهد. چنین شخصی را حتی پیامبر «صلی الله علیه و آله» شفاعت نمی‌کند. کسانی که هنگام صلوات با هم صحبت کرده یا آرام و کسل صلوات می‌فرستند و تجلیل در کلامشان نیست مورد نفرین فرشتگان هستند. گرانفروشی، احتکار، قرض ندادن به دیگران از جمله کمالات جمادی هستند که به خدا ترجیح داده شده‌اند.

خداوند در آیات مختلف ما را به انفاق و جهاد مالی دعوت می‌کند ولی در قرآن آمده: کسانی که امتناع کرده و حق خدا را نمی‌پردازند، سکه‌هایشان را به صورت مذاب بر پهلوهایشان می‌چسبانیم.

پیامبر «صلی الله علیه و آله» و علی «علیه السلام» و خود خدا به سوی ما دست دراز کرده و قرض می‌خواهند و ما کوتاهی می‌کنیم و روز قیامت حسرت فراوانی متوجه ما می‌شود.

هر قدر معشوقمان را دوست داریم برایش هزینه می‌کنیم چنانچه برای بدست آوردن دل معشوقهای زمینی که امری مجرد است هزینه مادی می‌کنیم. خدا از ما می‌خواهد از آنچه که خودش روزی ما کرده به او بدهیم: «... و ممّا رزقناهم ینفقون» ما باید مال و جانمان را با خدا معامله کنیم؛ «... إنّ الله اشتری مِن المؤمنین أنفسهم و أموالهم...» و در ازای آن بهشت دریافت کنیم: «... بانّ لهم الجنّه» مرحله بالاتر کمالات خیالی می‌باشند مانند اینکه از بین دو لباس آنچه زیباتر بوده و جلوه بیشتری دارد را در راه خدا هدیه کنیم. یک خانم اگر جلوه‌های ظاهری‌اش را حفظ کند و در معرض نگاه نامحرم قرار ندهد در حقیقت کمال خیالی‌اش را به خداوند فروخته‌است. چه انسانهایی که دینشان را به تجملات فروخته‌اند، مانند برای تهیه ویلا و اتومبیل و سایر وسایل و تجهیزات که برای رسیدن به آنها دستورات خدا را زیر پا گذاشتند.

از آن بدتر، به رخ دیگران کشیدن است که در روایت به شدت منع شده‌است؛امام صادق «علیه السلام» می‌فرمایند: «إنّ الله یبغض شهره الباس» خداوند شهرت لباس را مبغوض می‌دارد. کسی که دنبال فخرفروشی است خیلی بدبخت و عقده‌ای است. به تصریح قرآن، بهشت بر فخرفروشی حرام است. همین که انسان اراده می‌کند حسرت کسی را بیانگیزد این کار آتش قبرش می‌شود. بعضی‌ها به حدی شعور دارند حتی زمان بیماری که لازم است کباب میل کنند ترس دارند که بوی کباب، دیگران را تحریک کند.

در کمالات وهمی هم باید خدا را در نظر بگیریم، مانند کسب پست و مقام. در روایت آمده: اگر به کسی پُستی دهند اما دیگری را شایسته‌تر از خودش بداند و در عین حال مقام را اشتغال کند به خدا و رسولش و مسلمانان خیانت کرده‌است. کسی که خودش را شایسته نمی‌داند نباید مقام را نپذیرد. از طرفی کسی هم که شخصی را به مقامی منصوب کند در جایی که بداند از او شایسته‌تر وجود دارد به خدا و رسول و مسلمانان خیانت نموده‌است. شهوت مقام و ریاست ناشی از روح علوّ است و نزد خدا منفور می‌باشد.

در کمالات عقلانی هم انسان باید مراقب باشد آنها را به خدا ترجیح ندهد. در هنگام مطالعات علمی وقتی صدای اذان را می‌شنویم باید ندای خدا را لبیک گفته و فوق عقل را به عقل ترجیح دهیم.

بیشترین جنایات تاریخ توسط دانشمندان صورت گرفته‌است؛ مانند دزدی‌های علمی که صورت می‌گیرد از قبیل طرح و پروژه یک دانشجو که استاد به نام خودش ثبت می‌کند.یا دارویی را روی عده‌ای از زندانیان آزمایش کرده و منجر به مرگ آنها شده‌اند. یا برای امتحان تسلیحاتشان جنگ به راه می‌اندازند؛ مانند آمریکایی‌ها که انواع بمبها و موشکهایشان را در عراق و افغانستان آزمایش کردند. در غرب آزمایشهای خطرناک را به دانشجویان کشورهای جهان سوم می‌دهند تا نتیجه علمی آن به نفع غرب و خطراتش متوجه جهان سومی‌ها باشد.

بالاترین جنایات، آنهایی هستند که برای پیشرفت علم انجام شده‌است. چه مسلمانانی که برای درس دانشگاه، دینشان را فروخته‌اند. دانشجویان می‌توانند به جای رقابت با دیگران کمتر واحد بگیرند و به بخشهای دیگر خود برسند، اشکالی ندارد که کمی دیرتر مدرک‌شان را بگیرند.

بعضی از خانواده‌ها به حدی به بچه‌ها فشار می‌آورند که آنها فرصت ندارند خودشان را پیدا کنند و چه بسا تا آخر عمرشان هم نتوانند خودشان را یافته و به خود برسند یا زمانی به خود بیایند که امکان تلاش و رفتن در مسیر کمال را نداشته‌باشند. این حدیث شریف امام صادق«علیه السلام» ملاک بسیار مهمی است: «مَن أحبّ أن یعلم ماله عندالله، فلیعلم مالله عنده» جایگاه در نزد خانواده آسمانی و غیب بستگی به جایگاه و حرمت آسمان و غیب در نزد اوست. گنهکاران حرفه‌ای هم تا حدی غیب در وجودشان نفوذ کرده تا آنجا که در طول سال هر کاری می‌کنند در ماههای محرم و صفر حیاء می‌کنند.

بزرگی نقل می‌کرد: دزدی را می‌شناخته که در ماه مبارک رمضان گدایی می‌کرده و معتقد بوده که افطارش نباید از مال دزدی باشد بلکه باید از حلال باشد. بالأخره خداوند همین مقدار ملاحظه و حیاء از غیب را می‌بیند. چه بسا کسانی که با همین حرمت نگاه داشتن عاقبت به خیر شده‌اند.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed