www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 7468
زمان انتشار: 23 سپتامبر 2017
(42)ماموریت فرشتگان الهی در عالم دنیا چیست؟

شرح زیارت جامعه کبیره، جلسه 42، 96/6/30

(42)ماموریت فرشتگان الهی در عالم دنیا چیست؟

«فرشته» صاحب اختیار و صاحب قدرت است و می تواند در خیلی از امور عالم تصرف کند. هر یک از فرشتگان ماموریت و وظائف خاصی دارند. بعضی فرشتگان محرک و اداره کننده نظام طبیعت هستند. 

در شرح زیارت جامعه کبیره، بعد از «اَلسَّلامُ عَلَیْكُم یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسالَةِ» رسیدیم به فقره «وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ= و محلّ رفت و آمد فرشتگان».

قبل از توضیح این فقره باید بدانیم «وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» به چه معناست؟ در کتاب لغت «مختلف» از ریشه «خَلف» که به باب افتعال رفته، به  «محل رفت و آمد و جانشینی» ترجمه شده و چون «مُختلَف» در زبان عربی اسم مکان است، در نتیجه تعبیر «مختلف الملائکه» می شود: ایشان محل رفت و آمد دائمی ملائکه هستند.

در مورد جانشینی، خداوند در آیه 30 سوره بقره می‌فرماید: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً= همانا من در زمین می خواهم یک جانشین برای خودم قرار بدهم». جانشینی یعنی کسی می رود و شخص دیگری جانشین او می شود. این رفت و آمدی که دائماً اتفاق می افتد، «مُختَلَف» می گویند، یعنی مکان جانشینی و لازمه ی این جانشینی «رفت و آمد» است.

وقتی خطاب به معصوم می گوییم: «مُختَلَف الملائکه» یعنی فرشتگان دائماً به محضر معصومین علیهم السلام می آیند و از آنها اجازه می گیرند برای انجام مأموریت هایشان در سراسر نظام خلقت. این صحنه ی پرعظمتی است که قرآن هم از آن این گونه بیان می کند: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر= فرشتگان و «روح» که خود فرشته با عظمتی است، در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می شوند»، یعنی همه ملائکه و روح در مورد همه امور نظام خلقت به محضر مقدس امام معصوم نازل می شوند.

«من کل امر» یعنی قرار است در ماسوی الله هر اتفاقی بیفتد، فرقی هم نمی کند چه چیزی باشد، در محضر امام اتفاق بیافتد. آنان هستند که همه این امور را تدبیر می کند.

فرشته کیست؟ و مامور به انجام چه کاری هستند؟

وقتی می گوییم معصومین محل آمد و رفت فرشتگان هستند، سوال می شود که فرشته کیست؟ چند دسته هستند؟ چه نوع کارهایی را انجام می دهند؟ نحوه آمدن و نزولشان به زمین به چه شکل است؟

در لغت عربی از فرشته به ملک (م، ل، ک) تعبیر می شود با اصطلاحات مختلف (مالک) (مَلِک) (مَلَک) (ملائکه). مثلا وقتی می گوییم کسی مِلک دارد، یعنی صاحب آن مِلک و زمین است. در حقیقت مال اوست. پادشاه را هم «مَلِک» می گویند؛ چون اختیار دارد. مثلا اختیار جنگ و صلح و اختیارهای دیگری  که خیلی زیاد هستند. یعنی دستش از هر جهت باز است.

  به فرشته هم «مَلَک» می گویند که جمعش «ملائکه» می شود، یعنی کسی که قدرت دارد و می تواند در خیلی از امور تصرف کند و نسبت به تصرفاتی که در نظام خلقت انجام می دهد مالکیت دارد و صاحب قدرت است.

ملائکه قوای عالم هستند. در سیر نزول عوالم گفته شد که وقتی از الله به پایین می آئیم، اول عالم جبروت است و سپس عالم ملکوت  که این عالم هم به اسم مَلَک است؛ سپس عالم ناسوت است که می شود همان عالم دنیا.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ان الله عزوجل خلق ملکه علی مثال ملکوته و اسس ملکوته علی مثال جبروته، لیستدل بملکه علی ملکوته و بملکوته علی جبروته = خداوند عزوجل مُلکش را یعنی عالم مُلک را از نمونه ی ملکوتش خلق کرده و ملکوت را براساس جبروت تأسیس کرده است».

تمام این عوالم با قدرت اداره می شوند. وقتی صحبت از اداره می شود، صفت ‌« رب العالمین» خدا به میان می آید. این صفت جایگاه والائی دارد. اگر کسی معنای حقیقی آن را بفهمد، از نمازش واقعاً لذت می برد.

«رب العالمین» تدبیرکننده امور عالم است

رب در «رب العالمین» یعنی مالکِ تدبیرکننده. مالکی که مجموعه ی نظام خلقت (جبروت، ملکوت و ناسوت) را اداره و تدبیر می کند. اگر توجه به تدبیر همه ی نظام خلقت اعم از اتم، الکترون، نوترون، پروتون داشته باشید متوجه می شوید که خداوند چگونه همه عوالم را تدبیر می کند. یعنی تدبیر تک تک چرخش ها و حرکت ها، ترکیب ها، تجزیه ها، وصل و فصل ها و هر چیزی که فکر کنید با اوست. به عنوان مثال، شما سیب را ‌ ببینید که چقدر تدبیر در آن به کار رفته تا به شکل یک میوه درآمده. ما فقط مصرف کننده ایم. نمی فهمیم چه کسی این کار را کرده و دقت هم نمی کنیم. در حالی که به ما امر شده که «والینظرالانسان الی طعامه= انسان باید به طعامش نظر کند». این «نظر» یعنی توجه خاص.

تمام این قدرت ها، ربوبیت ها و تدبیرهایی که خداوند می کند، توسط فرشتگان صورت می گیرد، یعنی وسیله و اعمال این تدبیرها فرشتگان هستند. چون فرشتگان قوای عالم و قدرت های الهی هستند که خداوند به وسیله ی آنها در نظام خلقت، تغییرات ایجاد می کند.

محرِک اجسام در عالم دنیا فرشته ها هستند

در عالم، تحولات و تغییرات زیادی وجود دارد که شما آنها را می بینید، یعنی نظام خلقت دائماً در حال تغییر و تحول و حرکت است. در طبیعت دنیا قانونی حاکم است که در قوانین فیزیکی به آن  «قانون اینرسی یا لختی» می گویند که هر ماده یا جسمی حالت سکون خودش را حفظ می کند، مگر این که از خارج به آن  نیرو وارد شود. همچنین هر شیئی حرکت مستقیم الخط خودش را حفظ می کند، مگر این که به آن نیرویی وارد شود و آن را از مسیر اصلی اش منحرف کند. در غیر این صورت، این حرکت تا بی نهایت ادامه خواهد یافت.

پس طبق قانون اینرسی، هر شیئی حالت حرکت خودش را دائماً ادامه می دهد، مگر اینکه از بیرون به آن نیرو وارد شود. یا هر شیء ای حالت سکون خودش را حفظ می کند مگر این که به آن نیرو وارد شود.

در نظام خلقت، اجسام ساکن نیستند و محال است که هیچ نیروئی به آن وارد نشود. مثلا آهن های یک ساختمان را در نظر بگیرید که در گچ و خاک و آجر ساختمان قرار گرفته اند. ظاهراً ساکن است، اما چند سال بعد می بینی آن آهن ها از درون شروع به پوسیدگی کردند که در اصطلاح صنعتی به آن می گویند:کروژن؛ یعنی خوردگی فلزات؛ یعنی نیروئی به آن وارد شده که باعث خرابی و پوسیدگی آن می شود.

 پس تمام حرکت هایی که در ماده اتفاق می افتد، چیزی است که خود ماده ندارد، یعنی ماده از آن جهت که ماده است و جسم است، چیزی از خود ندارد که از سکون دربیاید، بلکه از خارج نیروئی به آن وارد می شود تا حرکت کند. نام این نیرو را در فیزیک انرژی می گویند و در زبان عربی به آن «قوه» می گویند و اصطلاحی که خالق این مجموعه به کار برده، لفظ «مَلَک» است. یعنی دائماً موجودات باشعوری همچون فرشته ها در حال ایجاد تغییرات در عالم ماده هستند.

کره زمین ماده است. از تعدادی زیادی از عناصر تشکیل شده است. خیلی با عظمت است. اما این کره زمین در نظام خلقت مثل سوزن در کل فضا می ماند.

خدا امام را رحمت کند که می گفت: «منظومه شمسی اگر گم شود، فقط جبرئیل می تواند پیدایش کند». حالا ما باید این زمین با این عظمت و به شکل منظم و ریاضی و دقیق که همه چیز در آن قابل محاسبه است را بفهمیم چه کسی اداره می کند.

اگر بخواهیم خدا را خیلی ساده اثبات کنیم باید گفت: همه جا پر از خداست. اصلاً خدا قابل شک نیست. اگر کسی در خدا شک کرد، او آدم توهم زده ای است. یک صورت توهمی از خدا در ذهنش است که به هست و نیست آن شک می کند. و گرنه خدا خودش را از در و دیوار نشان می دهد.

با صدهزار جلوه برون آمدی که من                                                با صدهزار دیده تماشا کنم تو را

خدا اساساً قابل شک و تردید نیست. اگر کسی تردید کرد، یعنی خدای توهمی را  انکار می کند نه خدای حقیقی را. این کره زمین، کهکشان و نظام خلقت را قدرت و نیرو اداره می کند‌ و آن کسانی که اینها را تدبیر می کنند، فرشته ها هستند.

خدا در خلقتش جلوه تکراری ندارد

اصلاً خدا به هیچ وجه در جلوه هایش کار تکراری انجام نمی دهد. هر چه خلق کرده بدیع، جدید و نو و منحصر به فرد است. همانطور که دو بند انگشت را یک جور خلق نکرده، قیافه دو نفر را در میان این ۷ یا ۸ میلیارد آدم، یک شکل قرار نداده، حتی هیچ دو قلویی نیستند که به رغم مشابهت های عجیب شان، با هم فرقی نداشته باشند. حتی دو اتم را یک جور نزده، هر چند اتمها شبیه هم هستند. مثل آدم ها، مثل میوه ها که خاصیت شان یکی است. اما شخصیت شان یکی نیست. هر چیزی در این نظام، دارای کد و شناسنامه و شخصیت مجزا هستند.

فرض بفرمائید شما این بذر را برمی دارید و در زمین می کارید، اما همین که در زمین قرار می دهید، چون گفتیم هر شیء ای حرکت خودش را نگه می دارد، مگر این که به آن نیرو وارد شود، این کار فرشته است که آن را ببرد در درون خاک و شروع به شکافتن آن کند. دانه ی شما دوتا شکاف می خورد. چه کسی می تواند دانه را بشکافد؟ «إنّ الله فالق الحب والنوی= الله دانه را می شکافد». شکاف هسته و دانه کار خداست. به وسیله ی فرشته هایش دانه را می شکافد.

دانه شروع به رشد می کند و سپس ریشه می گیرد و پایین می رود که به اندازه چند میلیارد ریشه از این دانه در می آید. از طرف دیگر هم می شکفد و از خاک بیرون می آید تا این که تبدیل به گل یا درخت می شود. همه اینها  توسط فرشته انجام می شود. یعنی فرشته می نشیند تک به تک اینها را اتم به اتم به همدیگر می بافد. مثل خانم ها که کاموای باز را می گیرند و شروع به بافتن می کنند بعد می بینید برای خودش یک پالتو بافته. فرشته هم همین کار را می کند و انواع و اقسام گل ها، میوه ها  و رنگ های زیبا تولید می کند.

همه این ها انسان را به حیرت در می آورند. آب برای خودش یک حیرت دارد.  «وجعلنا من الماء کل شیئ حی= حیات هر شیء ای به آب است». این به چه معناست که هر شی برای زنده بودنش به آب نیاز دارد؟

اینکه در سوره واقعه آیه می فرماید: «افرأیتم ما تحرثون؟ أأنتم تزرعونه أم نحن زارعون؟= آیا این دانه ای را که کاشتید دیدید؟ آیا شما آن را به درخت و برگ و گل تبدیل می کنید یا ما؟».

یک بار از خودتان سوال کردید چه کسی این درخت را درآورده؟ چه کسی این برگ را درآورده؟ چه کسی این چمن را درآورد؟

خودش که طبق قانون فیزیک نمی تواند خود به خود کاری بکند. بعضی ها معتقدند که این نیرویی که به ماده وارد می شود، طبیعت است. می پرسیم «طبیعیت به چه معناست؟». آنها همین مخلوق منظم و باشعور را طبیعت می گویند. قانون طبیعت را چه کسی گذاشته؟ چه کسی طبیعت را به این شکل درآورده؟ ما به آن شعور حاکم بر طبیعت  می گوییم الله. الله یعنی شعور، قدرت، علم، و حیات حاکم بر همه اشیاء.  چه کسی می تواند در این شک کند؟ تنها  کسی که واقعاً دیوانه باشد، می گوید «من به خدا شک دارم».

هنوز هیچ بشری نتوانسته بگوید من یک دانه از مخلوقات خدا، یک اتم، یک الکترون، یک نوترون یا پروتون را شناختم. آدم باید واقعاً قلبش را نگه دارد.

 ما خیلی زمخت و پوست کلفتیم. آنهایی که قرآن را می خواندند و بیهوش می شدند و به شدت گریه می کردند و به وجد می آمدند، علتش این بود که می فهمیدند و فکر می کردند.

اصول دین/ امامت/زیارت/جامعه کبیره

صوت

1 - (42)ماموریت فرشتگان الهی در عالم دنیا چیست؟

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed