مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
خداوند زمینه جهاد مالی را برای ما فراهم کرده تا شبیه او شویم و به مقام محمود برسیم. همان گونه که خداوند عطا می کند و می بخشد، اگر ما هم ببخشیم و انفاق کنیم، مثلِ خدا و مثلِ پیامبر می شویم. زیرا پیامبر در تعلق نداشتن به هیچ چیز و در بخشندگی، شبیه ترین کس به خداست و ما زمانی به این مقام می رسیم که در مسائل مالی و اقتصادی و جهاد مالی به پیامبر شبیه شده باشیم و امام زمان، دین خدا و هدایت انسانها بیشترین بهره را از مال ما ببرند. این بدین معنا نیست که خدا و دین، به پول ما احتیاج دارند، بلکه این ما هستیم که به این انفاق نیازمندیم. انسان از طریق جهاد به خودسازی می رسد.
خداوند در سوره حدید آیه 7 می فرماید: «آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِیرٌ= به خدا و پیامبر او ایمان آورید و از آنچه شما را در [استفاده از] آنُ جانشین [دیگران] كرده انفاق كنید پس كسانى از شما كه ایمان آورده و انفاق كرده باشند، پاداش بزرگى خواهند داشت».
وظیفه ما شبیه شدن به خداست. خداوند با اعطای مال، ثروت، استعدادها و کمالات به ما، می خواهد ما هم مثل او شویم و از این دارایی های خود به دیگران انفاق کنیم. برای همین میگویند: اخلاق مؤمن مثل اخلاق خداست.
اما بعضی وقتها خدا به کسی مال و ثروت نمی دهد، برای این است که به صلاحش نیست. وقتی خدا بداند که مصلحت بنده اش در فقر است، تا آخر عمر، او را فقیر نگه می دارد. یعنی اگر ثروت بنده ای را جهنمی کند، خداوند مانع ثروتمند شدن او می شود. زیرا میداند که بنده با این ثروت طغیان خواهد کرد. همانطور که در قرآن میفرماید:«كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى؛ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى[1]= حقا كه انسان همین كه خود را بى نیاز بپندارد، سركشى مى كند». همچنین در آیه ۲۷سوره شوری می فرماید: وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَكِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ = و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمین سر به عصیان برمى دارند لیكن آنچه را بخواهد به اندازه اى [كه مصلحت است] فرو مى فرستد به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاه بیناست».
پس داشتن مال ظرفیت می خواهد. یعنی اگر یک آدم باتقوا مالدار شد، این مال او را از خدا غافل نمی کند. به فرمودهی امام رضا علیه السلام: « السَّفِلَةُ مَنْ کَانَ لَهُ شَیْءٌ یُلْهِیهِ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى[2] = فرومایه کسی است که چیزی دارد که باعث غفلت او از یاد خدا می شود». پست و فرومایه کسی است که چیزی دارد و آن چیز او را از یاد خدا غافل می کند. این چیز هر چه و هر که می تواند باشد. مثلاً همسر، فرزند، خانه، اتومبیل، کار و کاسبی ، علم، محبوبیت و شهرت و هنر و... و حتی اعمال و کارهای عبادی که خدا به ما توفیق انجام آن را می دهد، باعث شود که ما عاشق خود شده و از یاد خدا غافل شویم.
از این رو در فرازهای آخر دعای عالیة المضامین می خوانیم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ عِزّاً بَاقِیاً وَ قَلْباً زَكِیّاً وَ عَمَلاً كَثِیراً وَ أَدَباً بَارِعاً وَ اجْعَلْ ذَلِكَ كُلَّهُ لِی وَ لاَ تَجْعَلْهُ عَلَیَّ = پروردگارا مرا عقل كامل و خرد افزون و عزت باقى و قلبى پاك و مهذب و عمل خیر بسیار و ادب عالى عطا فرما و تمام این نعمتها را به نفع من قرار ده و نه بر زیان من».
آدمی که عقلانی است و فکر می کند آدم عاقل و زرنگی است، ممکن است همین عقلش او را به جهنم ببرد. یعنی ممکن است انسان با داشتن ادب، قلب پاک، و کمالات این چنینی به جهنم برود، اگر با اینها از یاد خدا غافل شود.
مبنای مهم در آدم بودن مقدار سجده و ریش و انگشتر و حج و عمره و کربلا و ... نیست. اینها همه خوبند. ولی مبنا این است که آیا این اعمال توانسته ما را به اینجا برساند که خدا را بیشتر از هر چیزی و هر کسی داشته باشیم یا خیر؟ کسی معنوی تر است که عاشقتر باشد.
مبنا این است که تو آدم خوبی هستی و معنوی هستی، یا اینکه چقدر می توانی برای خدا فداکاری کنی. چقدر می توانی از اموال و از آبرویت بگذری. یعنی مبنا این است که خدا و رسول خدا و جهاد برای تو عزیزتر از چیزهای دیگر باشند. مبنای معنویت این است که تو چقدر واقعاً به خدا و دین خدا احترام می گذاری و چقدر حاضری همه چیزت را فدای خدا و دین خدا کنی و چقدر شبیه خدا شده ای.
یکی از فرمولهای مالی درستی اعمال، وجود «فرهنگ زکات» در جامعه است
اگر میخواهید مثل خدا شوید، باید به هر اندازه ای که جذب و دریافت دارید، در مقابل، پرداخت و خروجی هم داشته باشید. هر خیری که هر کس جذب می کند، باید عرضه خروجی و زکات دادنش را هم داشته باشد. برای همین است که ما در اسلام چیزی به نام «فرهنگ زکات» داریم.
مثلاً کسی که عالم می شود، زکات علمش این است که باید به دیگران علم یاد بدهد. اگر کسی آبرو دارد، زکاتش این است که از آبرویش برای دیگران خرج کند. اگر کسی قدرت دارد، زکات قدرتش این است که به دیگران سهل بگیرد و عفو کند. همه چیز خروجی دارد، هیچ کمالی نیست که شما داشته باشید و خروجی و زکات نداشته باشد.
زکات همانطور که از اسمش پیداست، عامل تزکیه و پاکی است. معنی زکات «نمو» است. شما با پرداخت زکات نمو پیدا میکنید. کسی که زکات مالش را می پردازد، مالش نمو پیدا می کند و جایش خدا چند برابر به او می دهد، به شرط اینکه حلال باشد. بخش های معنوی و عاطفی هم همینطور است. چه در مسائل عاطفی و چه در مسائل معنوی کسی که زکات را میپردازد و به جا هم میپردازد، خدا به او چند برابر برمیگرداند. یعنی با پرداخت زکات، خدا به تو می گوید، تو بیشتر از این لیاقت و ظرفیت داری. پس بیرون بده تا جایش چند برابر به تو بدهم. با این کار ظرفیت خودت را زیاد کن. هر وقت هر کمالی در درون انسان متوقف شود، فساد به بار میآورد و نه تنها باعث معطلی شما در قبر و قیامت می شود، بلکه در دنیا هم آسیب می بینید.
در این باره حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام می خوانیم: «هر کس یقین به جانشینی مال و جبران مال داشته باشد، حتماً بیشتر بخشش می کند.» به همین دلیل است که شخص با بخشش مال، یک جریان راه می اندازد.
زندگی آیت الله بهلول رحمه الله علیه عبرتهای خوبی دارد. ایشان می گفتند: من یک بار در مصر بودم. می خواستم به ایران بیایم. دیدم خیلی مشکلات دارم و کارهایم پشت سر هم گره میخورد. بعداً فهمیدم یک مقدار پول در جیبم بوده و ردش نکرده ام و خیلی به این پول تکیه داشتم. فکر می کردم چون این پول در جیبم هست، پس میتوانم کارهایم را با آن پیش ببرم. گفت: این پول را از جیبم درآوردم و صدقه دادم و خودم را راحت کردم. بعد که گدا شدم، خدا زود مشکلم را حل کرد. این باور می خواهد که کسی بگوید تمام ثروت من، گداییام است. «الفقر الفخری» یعنی این که انسان حقیقت خودش را باور کند. یعنی این آیه را قبول کند که: « أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ[3]= شما به خدا نیازمندید و خداست كه بى نیاز ستوده است». حال که فقیر هستم، نقشم را خوب بازی می کنم. دیدید هر وقت گدا می شوید، دستتان به درگاه خدا بیشتر بالا میرود. تا حالا امتحان کرده اید؟ هر وقت بیچاره میشوید، هر وقت کار تان گره میخورد و احساس بیپناهی میکنید، بیشتر حرم میروید، کربلا و مکه میروید و دعا میکنید. این که دستت خالی است و هیچ عرضهای نداری، میبینی معنویتر میشوی و با خدا رفیق تر میشوی.
هیچ مال و ثروتی با صدقه دادن، کم نمی شود
نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ قَطُّ، فأعطُوا ولا تَجبُنوا[4]= هیچ مالى هرگز بر اثر صدقه دادن كم نشد. پس عطا كنید و نترسید». اگر بترسید، این ترس نمی گذارد شما شبیه خدا شوید. ما در شبیه شدن به خدا نباید بترسیم و بگوییم اگر مالم را بدهم خودم چه کار کنم.
امام صادق علیه السلام فرمود:« مَا أَحْسَنَ عَبْدٌ الصَّدَقَةَ إِلَا أَحْسَنَ اللّهُ الْخِلَافَةَ عَلى تَرَكَتِهِ[5] = هیچ کس خوب صدقه نداد، مگر اینکه حتماً خداوند جانشین خوبی برای او بعد از مرگش هست».
کسانی هستند که به بهانه این که زن و بچه و خانواده دارند، انفاق نمی کنند. اینها با این کار باعث می شوند وقتی از دنیا رفتند، زن و فرزند شان بدبخت شوند و با داشتن مال به بیچارگی بیفتند. اما کسانی که با داشتن زن و فرزند، حواسشان هم به خانواده و هم به دیگران است و اهل انفاق و کمک به خانواده های دیگر هستند، اینها وقتی می میرند، خدا میگوید این بنده من شبیه من بود. از خودش و تعلقات خودش گذشته بود،. فقط فکر خود و خانواده اش نبود. پس من به انفاق او سزاوارترم. او این اخلاق را از من یاد گرفته. من هرگز نمی گذارم کسانی که او به آنها علاقه مند بودند و دلشوره شان را داشت، بعد از او بد بگذرانند.
خدا شاهد است دهها بار در طول عمرم دیدم، سرپرست خانواده که مرد خوب و خیری بوده و در حین فقر، خیرخواه دیگران بوده و هر کاری از دستش بر می آمده، برای دیگران انجام می داده، همین که از دنیا می رود، مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات خانواده اش حل می شود. اما برعکس، کسانی را داشتیم که برای کمک به دیگران بخل داشتند، اما خیلی به خانواده خودشان می رسیدند، بعد از فوت، خانواده شان ذلیل شدند و هر کدام در یک گوشه ای گرفتار شدند. پس هیچ وقت فکر نکنید که فقط ما روزی دهنده هستیم.
[1] - سوره مبارکه علق/ 7و8.
[2] - مستدرکالوسائل/ج 13/ص 269.
[3] - فاطر/15.
[4] - 64/13؛ بحار: 96/ 131.
[5] - وسائل الشیعة ، ج 9 ، ص 367 ، ح 12254 ؛ بحارالأنوار ، ج 93 ، ص 135.
کلیدواژه ها:
آثار استاد