مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
گذشت امام حسن علیه السلام
روزی امام حسن مجتبی (علیهالسلام) از راهی عبور می کردند. مردی از اهل شام با آن حضرت روبرو شد و بدون مقدمه شروع به ناسزا گفتن نسبت به امام (علیهالسلام) کرد. حضرت هیچ عکس العملی نشان نداد. وقتی آن مرد از ناسزا گفتن باز ایستاد، امام (علیهالسلام) به او نزدیک تر شده، با تبسم به او سلام کردند. آن گاه فرمودند: «اگر اجازه بدهید حاضرم به شما کمک کنم. اگر چیزی لازم داری، آن را برایت فراهم کنم یا اگر راه را گم کرده ای، آن را به تو نشان دهم و اگر گرسنه ای، تو را سیر کنم. اگر فقیری، بی نیازت سازم. به هرحال اگر حاجتمندی، حاضرم در برآوردن حاجت تو بکوشم». چون مرد شامی این رفتار را از امام (علیهالسلام) دید، ناگهان به گریه افتاد و گفت:
«اَشْهَدُ انَّکَ خَلِیفةُ اللّهِ فی ارضِهِ؛ گواهی می دهم که تو خلیفه خدا در روی زمین هستی».
کلیدواژه ها:
آثار استاد