مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از اثرگذارترین و مهم ترین عوامل در شادی انسان، «ملاقات» دوستان خوب است. زیرا دید و بازدید، هم دوستی ها را پایدار می سازد و هم در رفع غم و غصه و زنده شدن دل و شکوفانی عقل تأثیر فوق العاده ای دارد.
حیات انسان سه مرحله دارد: مرحله قبل از دنیا که روح الهی در انسان دمیده می شود. مرحله دوم، حیات دنیایی است که انسان وارد دنیا می شود. مرحله سوم، مرحله ای است که با وفات، وارد عالم بی نهایت زیبا، باشکوه و بزرگ برزخ می شویم. عالم ملکوت که دوران حیات جاودانه ی و حیات ابدی انسان است، در این مرحله آغاز می شود.
همه اشیایی که اطراف ما هستند اعم از دیدنی ها، شنیدنی ها، صداها و بوها همه در «جسم، خیال، وهم، عقل و فوق عقل» ما تأثیرگذارند.
یکی از چیزهایی که فوق العاده در نفس انسان اثر دارد، نفوس انسان های دیگر است. نفوس انسان های دیگر، نفس ما را باردار می کند. یعنی وقتی نفس انسان در ارتباط با دیگران قرار می گیرد، از نگاه، صدا و منش و رفتار دیگران تأثیر می پذیرد. از این رو، در انتخاب دوست و معاشرت با دیگران بسیار تأکید شده که با چه کسانی دوست باشیم. چون معاشرت به قدری تأثیرگذار است که می تواند سرنوشت جاودانه ی انسان را بسازد. چنانکه قرآن کریم اشاره می کند، جهنمی ها در جهنم این جمله را بسیار می گویند: «یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا= ای کاش با رسول [خدا]، راهی در پیش میگرفتم »؛ «یا وَیْلَتى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً[1]= وای بر من! ای کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم». بسیاری از بلاهایی که بر سر انسان می آید یا حتی رویداد های بسیار مثبت در اثرِ معاشرت با افراد است.
برخی انسان ها به گونه ای هستند که صحبت کردن، دیدن، شنیدن صدا و معاشرت با آنها، دل را شاد می کند. در روایت هم تأکید بسیاری شده که تا می توانید از دوستان خوب در دنیا داشته باشید و با آنها انس بگیرید. آدم هایی که اهل انس گرفتن نیستند، منزوی اند و الفت نمی گیرند، اینها دنیا و آخرت شان به سختی می گذرد.
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یَأْلَفُ وَ لَا یُؤْلَف= در آدمی که الفت نمی گیرد و اجازه نمی دهد که دیگران با او انس بگیرند، خیری هم نیست». آدم هایی که به همه بدبین اند و نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، خیری در آنها نیست.
دوستان چند نوع هستند. برخی در همین دنیا هستند که انسان می تواند با آنها رفاقت کند. اما بعضی از دوستان باوجودی که از دنیا رفته اند، راه دوست شدن، ارتباط و رفاقت با آنها باز است.
البته باید توجه داشت که انسان نباید به هر کسی اعتماد کند. کسی که می خواهیم با او ارتباط برقرار کنیم، باید فردی باشد که دیدنش موجب شادی انسان باشد، به دنیا و آخرت انسان کمک کند و معاشرت با او ضرری نداشته باشد. در اسلام هم تأکید شده که بگردید و افرادی را پیدا کنید که این طور باشند. چون اینها جزء دارایی های انسان محسوب می شود.
بعضی وقتها انسان تلاش می کند که مدرک تحصیلی، شغل، همسر، مسکن و اتومبیل خوب داشته باشد. چون اینها را دارایی خودش می داند. ولی حقیقت آن است که دارایی مفید انسان، دوستان خوب هستند. گاهی وقت ها یک دوست خوب از پدر و مادر، همسر، خواهر و برادر به انسان نزدیکتر و مفیدتر است. هم برای دنیای انسان و هم برای آخرت فایده دارد.
در روایت فراوان داریم که بسیار دوست بگیرید. زیرا وقتی مشکلی برایتان پیش می آید، تعداد آدم هایی که می توانند به تو کمک کنند، به ذهنت می رسد. اما گاهی می گویی هر چقدر فکر می کنم به کسی که از او کمک بخواهم، به ذهنم نمی رسد. این فقر ما را می رساند. مثل این که من به بازار می روم و دلم خیلی چیزها می خواهد که بخرم، ولی وضع مالی ام خوب نیست. این ضعف بزرگی است. اما بعضی شخصیتی دارند که نه تنها می تواند با دوستانش مشکل خود را حل کند، بلکه می تواند مشکل صدها نفر دیگر را هم حل کند. دوستان خوب نسبت به ما مودت دارند. مودت یعنی محبتی که در آن فداکاری، هزینه کردن و هزینه شدن است. کسی که دوست زیادی دارد و هر وقت بخواهد می تواند به آنها تکیه کند، دارایی فراوانی دارد.
بارها من در مشاوره هایم دیده ام که شخص با سختی وقت مشاوره گرفته. شاید سه، چهار یا پنج ماه در نوبت بوده که نوبتش برسد، ولی وقتی آمده گفته که من نمی خواهم مشکل خودم را بگویم. با این که خودش مشکل بزرگی داشته، ولی مشکل دوستش را مطرح می کند. دوست یعنی کسی که دیگران را بر خودش ترجیح دهد.
پس اگر دوستت آدم جهنمی باشد که وای به حال تو. ولی اگر بهشتی باشد، هم دنیای قشنگی برای تو می سازد و هم پشتیبانی خیلی خوبی برای آخرت تو خواهد بود.
دوست، بهترین تکیه گاه انسان است
«دوست» در نبود پدر و مادر، همسر، فرزند و هر کس دیگری، بهترین تکیه گاه انسان است. تو را از غصه، تنهایی و گرفتاری ها نجات می دهد. دوست می تواند از همه کس محرمتر و مهربانتر به تو باشد. در روایت داریم شما هرچه دوست خوب داشته باشید، آخرت هم به داد تان می رسد. دوست خوب اگر به بهشت هم برود، بدون رفقایش به او خوش نمی گذرد. بلکه بهشت هم که می رود، می گوید: خدایا من دوست دارم که در بهشت با دوستانم باشم. خدا آنقدر مهربان است که به خاطر بنده مومنش می گوید دوستانش را پیدا کنید، ببینید کجا گیر کرده اند. مشکلات شان را برطرف کنید. اینها می خواهند با هم باشند، به بنده خوب من، بدون دوستانش خوش نمی گذرد.
پس دوست خوب برای آخرت هم سرمایه است. یعنی انسان از لحظه ای که از دنیا می رود، دوستان به فکر و یاد او هستند. به گرفتاری های برزخش کمک می کنند. حتی تا قیامت و بعد قیامت هم کمک حال انسان هستند. پس حیف نیست ما نتوانتیم دوستان خوبی پیدا کنیم.
دوست هر کس به قیمت شخصیت او است. شخصیت تو هر گونه باشد، دوستانت هم شبیه خودت هستند. همان طور که انسان نیت های خوب داشته باشد، همه چیز در بیرون برایش درست می شود و بالعکس با نیت بد مشکلات زندگی و شکست هایش بیشتر می شود. دوستان هم این گونه هستند. شما به وزان شخصیت خودت رفیق پیدا می کنی. هر چقدر خودت را بهتر بشناسی، دوستان قوی تری از نظر شخصیت، وسعت روح و قدرت شفاعت پیدا می کنی. بنابراین، این تأکید بسیار مهمی است که به ما می گویند تا می توانید دوستان خوب پیدا کنید و سعی کنید ارتباط زیادی داشته باشید و رابطه تان خراب و قطع نشود.
دوست خوب، غم را از دل می برد
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «الإِخوانُ جَلاءُ الهُمومِ وَالأَحزانِ= برادران، زداینده غم و اندوه اند». منظور از برادر در اینجا به معنای عام است. یعنی خانم ها را هم در بر می گیرد. چون قرآن کریم فرمود: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ [2]= مومنین همه با هم برادر هستند». جلاء هم به معنای پاک کننده و برطرف کننده است. دوست خوب هم گرفتاری های انسان را برطرف می کند و هم اگر غصه ای داشته باشد، می نشیند با او حرفی می زند، مأنوس می شود تا غم او را برطرف کند. وجودش دلگرمی برای انسان است. گاهی پیش می آید هیچ کس با انسان راه نیاید، اما این رفقا و دوستان ما هستند که در هر شرایطی پشتیبان و در کنار ما هستند. پس بسیار ارزشمند است که رفیق هایی پیدا کنیم که در ارتباط با آنها غم ها و گرفتاری های مان برطرف شود.
گاهی ممکن است دوست خیانت و بی وفایی کند. چنانکه در روایت نقل است: «اِتَّقِ شرَّ مَنْ أحسنتَ الیهِ= از شر آدم هایی که به آنها محبت می کنی، بپرهیز». در زندگی دیده ایم بعضی ها نمک نشناسند. این را هم خدا بر سر راه ما می گذارد تا ما را امتحان کند و معلوم شود ما شاکر هستیم یا نه. چون ما هم برای خدا این گونه هستیم؛ ناشکر و ناسپاس هستیم، ولی خدا ما را دور نمی اندازد. خدا گاهی افرادی را بر سر راه ما قرار می دهد که قدر ما را ندانند؛ به ما بی محبتی کنند؛ کینه به دل بگیرند؛ حسادت کنند؛ ولی ما موظفیم به آنها محبت کنیم. این هم لطف خداست. چون با تحمل بدیهای آنها، روحت بزرگ و شبیه خداوند می شود. همچنین قدرت عفو، مغفرت و ستاریت در وجودت بالا می رود. اینها همه خوب است.
یکی از لذت بخش ترین صحنه های زندگی که انسان می تواند در غم ها و غصه ها و فشارهای روحی و روانی به آنها پناه ببرد، رفیق های خوب هستند. نه کسانی که شما به محض این که به آنها نزدیک شوی، تو را از خودت بگیرند و از خدا، خانواده آسمانی و ابدیتت غافل کنند. آنها، رفیق های خوب و مبارکی نیستند. پس باید بگردیم و دوستان خوب پیدا کنیم. افراد جنس خودشان را زود پیدا می کنند. فقط آینه ی دل تان را صاف و پاک کنید تا آدم های پاک، صاف و بهتری برسر راه تان قرار بگیرد.
ذره ذره کاندر این ارض و سماست / جنس خود را همچو کاه و کهرباست
دوستان خوب، قلب را زنده می کنند
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: «لِقاءُ أهلِ الخَیرِ عِمارَةُ القَلبِ= ملاقات اهل خیر، موجب آبادانی قلب می شود». قلب هم مثل بدن مریض می شود. حتی در روایت داریم قلب به خواب هم می رود یا می میرد. اما ملاقات آدم های خوب، دل انسان را زنده و آباد می کند. از خواب بیدار می کند و از غفلت نجات می دهد. در روایت سفارش شده که به مسجد بروید و نمازهایتان را به جماعت بخوانید یا در جلسات و اجتماعاتی که حول محور خانواده آسمانی است، شرکت کنید. حال مجلس عزا باشد یا جشن، فرقی نمی کند. این خودش عبادت است. چون ملاقات و دید و بازدیدها، دیدن آدم های خوب، باصفا و اهل خیر، قلب انسان را آباد می کند. شخصیت انسان با آنها ساخته می شود و به آرامش، قدرت و نشاط می رسد. حتی انگیزه ی خوبی برای زندگی پیدا می کند. از ویژگیهای کسانی که دچار افسردگی و این گونه بیماریها می شوند، این است که دوستان خوبی ندارند.
دوست خوب، بهترین فرصت شکوفائی عقل است
از سیدالشهدا (علیه السلام) نقل است: «اِضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْیِ بِبَعْض یَتَوَلَّدْ مِنْهُ الصَّوابُ= نظرهایتان را به هم بزنید تا اندیشه درست متولّد شود». وقتی با یکدیگر همفکری می کنید، مثل این است که این فکرها با هم ازدواج می کنند، در نتیجه یک فکر قشنگی تولید می شود. مشورت در اسلام یک اصل است. برای همین فرمودن اند که فقط به رأی خودتان اکتفا نکن. «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ ضَلَّ= کسی که فقط به نظر خودش اکتفا می کند، گمراه می شود». کسی که این طور باشد، لغزش زیاد پیدا می کند. پس هرگاه فکر قشنگی به ذهنت رسید، با چند نفر از دوستان و رفقایت مشورت کن. آنها هم چون دوستت دارند و خیرخواهت هستند، حرفهای قشنگی به تو می زنند و در این ارتباطات ذهنی، فکر قشنگی تولید می شود.
امام جواد (علیه السلام) می فرمایند: «مُلاقاةُ الإخوانِ نُشْرَةٌ وتَلقیحُ العَقلِ وإن كانَ نَزْرا قَلیلاً= ملاقات با برادران هرچند كوتاه، موجب شكفتن و بارورى عقل مى شود».
وقتی دوست تان را می بینید و صحبت می کنید، برای شما شادی می آورد. همچنین روح انسان باردار می شود.
حضرت می فرماید: « و تَلقیحُ العَقلِ= لقاح عقل». یعنی با دیدن برادران تان شکوفایی عقلی پیدا می کنید. شاید در ملاقات حرفی هم نزنید. اما همین دیدار، قدرت فکر انسان را بالا می برد. چون انسان در شادی بهتر می تواند فکر کند تا در غم. برای همین هم قرآن می فرماید: «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا[3]= نجوا تنها از سوی شیطان است. چون می خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند». شیطان همیشه در گوش ما نجوی می کند و افکار منفی تولید می کند تا بتواند ما را غمگین کند.
وقتی انسان غمگین می شود، فکرش خوب کار نمی کند، تصمیم های بدی می گیرد. اما در سایه ارتباطات، هر چند کوتاه هم باشد، شادی که حاصل می شود، عقل انسان فعال و شکوفا می شود.
پس ملاقات ها را غنیمت بشمارید، حتی اگر زمانش کوتاه باشد. متاسفانه امروزه آدم ها برای دیدن همدیگر آنقدر تشریفات قائل می شوند که اصل ملاقات از بین می رود. در حالی که روح ما احتیاج به ملاقات و دوستی دارد. باید سادگی و سهولت دید و بازدیدها را جزء برنامه زندگی مان قرار بدهیم. حضرت سلیمان علیه السلام فرمود: «من هر دو زندگی اشرافی و ساده را امتحان کردم ولی شیرینی فقط در سادگی است». یعنی شما هر چقدر تشریفات را کم کنید، زندگی شیرین تر می شود. گاهی تکلف و تشریفات انسان را به سکته و سرطان و به انواع بیماری های روحی و روانی دچار می کند. از بس ما سخت می گیریم.
برای فرهنگ معاشرت و دید و بازدید لازم است تشریفات را کم کنیم. این که باید کلاس داشته باشم، آبرو و پرستیژ را داشته باشم، شیرینی و شادی ها را از بین می برد. چون آبروی انسان به تکلفات نیست. وقتی همه چیز ساده شد، دوستی ها نزدیک تر ورفاقت ها مستحکم تر می شود و دلها به هم نزدیک و شادتر می شود.
ازدواج آسان بدون سخت گیری و تشریفات
یکی از مسائلی که ما را از هم دور می کند، سخت گیری است. سخت گیری در هر کاری ضرر دارد و گاه خطرناک است. حضرت سلیمان علیه السلام که هیچ کس به اندازه ایشان در زندگی دنیائی اش تشریفات نداشته فرمود: هیچ وقت در زندگی تشریفاتی شادی وجود ندارد. اگر شادی می خواهید شرایط را تا می توانید ساده کنید.
امروزه چقدر دختر و پسرها هستند که می توانند ده سال زودتر به هم برسند و زندگی کنند و بچه دار شوند. ولی سخت گیری خود یا خانواده هایشان، باعث شده دیرتر ازدواج کنند. درحالی که دختر و پسر می توانند در سن کم، ساده و راحت زندگی کنند، عاشق یکدیگر باشند و برای همدیگر فداکاری کنند. اما آنقدر گرفتار این تشریفات هستند که دیگر آن شوریدگی، عشق و عاشقی و فدای هم شدن، در آنها از بین می رود. در حالی که عاشقی خیلی شیرین است. زندگی را شیرین نگه می دارد و محکم و قوی می کند.
خانواده ها باید در ازدواج جوانها تا جائی که می شود سهل و ساده بگیرند. البته با این شرط که حماقت در آن نباشد. سهل و ساده یعنی فقط در دو چیز باید سخت بگیریم: شرایط معنوی و شرایط اخلاقی. اینها خیلی مهم هستند. اگر این دو فراهم باشند، سخت گیری در موارد دیگر لازم نیست. از طرف دیگر، خانواده دختر و خانواده پسر باید برای شروع زندگی جوانشان کمک کنند. این که خانواده دختر حتما باید جهیزیه بدهد، فکر غلطی است. اصلا چنین چیزی ما نداریم. همه باید کمک کنند تا جوانها زودتر و ساده تر ازدواج کنند. این تشکیل خانواده، موجب می شود انسان هم دنیای آبادتری بسازد و هم آخرت بهتری.
[1] . سوره فرقان/آیه 28
[2] . سوره حجرات/آیه 10.
[3] . سوره مجادله/آیه 10.
کلیدواژه ها:
آثار استاد