www.montazer.ir
شنبه 8 فوریه 2025
شناسه مطلب: 6723
زمان انتشار: 16 آوریل 2017
کوتاهی در انس به اهل بیت، حسرت و پشیمانی به همراه دارد

خانواده آسمانی (466)؛ 96/1/24

کوتاهی در انس به اهل بیت، حسرت و پشیمانی به همراه دارد

از جمله سرگذشت بد ستمگران در قیامت آن است که هر دو دستش را به دندان می‌گزد که کنایه از شدت پشیمانی و حسرت است و فریاد برمى آورد که اى کاش با پیغمبر صلى الله علیه و آله و رسولان، رابطه دوستى و آشنائى برقرار مى نمودم. این انس و رفت و آمد را از دنیا باید کسب نماییم تا گرفتار عقوبت آخرت نشویم.

خداوند در آیات مختلف قرآن کریم به شرح حال پشیمانی ستمگران در قیامت اشاره کرده است. در سوره فرقان آیه 27 می فرماید: «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا= و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مى‏ گزد [و] مى‏ گوید اى كاش با پیامبر راهى برمى‏ گرفتم».

ظلم، یک امر نسبی است که هم شامل حال مؤمنین و هم کافران، منافقان و مشرکان با انواع مختلف آن می شود.

ظلم به انبیاء، ائمه (علیهم السلام)، اولیا، خوبان و مردان خدا، توسط ظالمان و سلاطین و پادشاهان انجام می گیرد که امام کفر نامیده می شوند.

 امروزه شاهد ظلم روسای جمهور بیشتر کشورها هستیم که چگونه به مردم ستمدیده و بی گناه ظلم می کنند. در زمان خود پیغمبر یا بعد از ایشان ظالمانی زندگی می کردند. ولی به هیچ وجه به آیین، رفتار و دین آنان احترام نگذاشتند و خلاف سیره ی نبوی عمل کردند. تلاشی برای شباهت با پیغمبر در عمل و سیره و رفتار نداشتند. قرآن هم با صراحت در سوره فرقان آیه 27 می فرماید: «و روزى است كه ستمكار دست هاى خود را مى‏ گزد [و] مى‏ گوید اى كاش با پیامبر راهى برمى‏ گرفتم».

ظلم ما به پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) این است که با آنها انس نگیریم

ما هم به نوعی در زندگی ظلم می کنیم. مثلاَ وقتی ارتباط مان با اهل بیت کم رنگ و سست می شود. این خیلی خطرناک است. چون اهل بیت، حاکمان و سلاطین آخرت هستند. به قول پیغمبر قسیم الجنه و النار هستند. اگر کسی با سلطان برزخ، آخرت، قیامت و بعد از قیامت، رابطه اش ضعیف باشد، این نشان دهنده ی آن است که اوضاع خوبی در آن جا نخواهند داشت. یعنی انسان در آنجا حسرت زیادی می خورد، درحالی که می توانست رفاقت و دوستی های خوبی با اهل بیت (علیهم السلام) پیدا کند.

عالم برزخ، عالم شلوغی است. شلوغی اش بی نهایت بیشتر از دنیاست. بعد از وفات، انسان وارد نظامی می شود که بی نهایت سازمان، تشکیلات و تشریفاتش  با شکوه است.

وقتی مؤمن وارد برزخ می شود، مهمانی و دعوت های زیادی از اشخاص مختلف دارد‎. مثل عروسی می ماند که وقتی عروسی می کند، تا چند ماه از سوی اقوام و آشنایان پاگشا می شود. مؤمن هم وقتی وارد برزخ می شود، مثل عروس پاگشا می شود. از سوی پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، اهل بیت، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، امامزاده هایی که در دنیا به زیارت شان رفته، شهدا، صدیقین، صالحین. چون همه او را دوست دارند و می خواهند با او رفت و آمد کنند. این لیاقت مؤمن ست.

حالا کسی که در سبک زندگی اش و در روابط با خدا و خانواده آسمانی اش بد عمل می کند یا ظلم، دوری، قهر، بی انسی و بی عاطفگی داشته باشد، در برزخ، هیچ یک از اعضای خانواده اصلی اش که اهل بیت (علیهم السلام) هستند را نمی بیند. این اتفاق خیلی بدی است. پس این خود ما هستیم که انبیا، ائمه، صدیقین و شهدا را جذب می کنیم؛ چه در دنیا و چه در آخرت.

اگر ما با خانواده آسمانی مان پیوند و ارتباطی نداریم و فقط با آدم های دنیائی انس و رفت و آمد می کنیم، این ظلم است، ظلمی که به خودمان می کنیم.

خیلی عجیب است که انسان 40، 50 سال نماز می خواند و هر روز در 17 رکعت نماز به خدا می گوید: «صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم» ولی نیم ساعت انس و دوستی با آنها برقرار نمی کند. این را ظلم می گویند. سرانجامِ این ستم طبق فرمایش قرآن، ظالم دستانش را می گزد و می گوید: ای کاش با اینها رفاقتی داشتم. الان راه باز است و می تواید با آنها رفاقت و دوستی کنید. حیف است از وقت و عمرمان استفاده نکنیم.

یکی از بزرگترین ظلم هایی که بشر به خودش می کند، ضایع کردن عمر و از دست دادن فرصت هاست. درحالی که می توان از این عمر و جوانی برای کارهای عظیم استفاده کرد، نه برای خوش آمدن ها و رنجش های طبیعی زندگی.

اگر قرار بود نقاشی که انس به ملکوت دارد، صحنه ی زندگی من و شما را نقاشی کند، این طوری نقاشی می کرد که من و شما در زمین تنها هستیم و بی نهایت دست از آسمان سراغ ما آمده که به ما دست بدهند. اما ما همه دست ها را پس می زنیم.

اهل بیت همه ما را به دوستی، محبت و انس دعوت می کنند ولی ما اصلا این دعوت را اجابت نمی کنیم.

حسرت واقعی زمانی سراغ زندگی ما می آید که می فهمیم با اهل بیت (علیهم السلام) که حاکمان برزخ هستند، می توانستیم رفت و آمد، انس و دوستی داشته باشیم اما کوتاهی کردیم. این خیلی کشنده است.

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد                          و ان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

ظالم در قیامت هر دو دستش را به دندان می‌گزد

امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: «لِلظَّالِمِ البادِی غَدا بكَفِّهِ عَضَّةٌ= آغازگر ستم، فرداى قیامت دستش را [از ندامت ] می گزد».

ظلم انواع و اقسامی دارد: زبانی، خلقی، بدنی، عاطفی، اقتصادی و... این ظلم مخصوص ظالمان و امامان کفر نیست، بلکه شامل هر کسی که آغازگر ظلم باشد می شود. ظالم در روز قیامت گزیدن دست دارد و جیغ و داد می زند که ای کاش من به کسی ظلم نمی کردم؛ همسرم، پدر و مادرم، فرزندم، همسایه هایم، دوستانم، خانواده همسرم. پس کسی که رفتار، گفتار و روابط ظالمانه دارد، حسرت زیادی خواهد خورد.

اگر ظلم ظالم را به خدا واگذار کنیم، انتقام خدا سخت تر خواهد بود

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أوحَى اللّه ُ إلى نَبِیٍّ مِن أنبیائهِ: إذا ظُلِمتَ بِمَظلِمَةٍ فَارْضَ بِانتِصارِی لكَ فإنَّ انتِصارِی لكَ خَیرٌ مِنِ انتِصارِكَ لِنَفسِكَ[1]= خداوند به یكى از پیامبران خود وحى فرمود كه هرگاه به تو ستمى شد، به اینكه من انتقام تو را بگیرم رضایت ده و كار را به من وا گذار. زیرا انتقام گرفتن من بهتر است از اینكه خودت انتقامت را بگیرى».

 چقدر این روایت شیرین و جالب است و به انسان قدرت، امید و صبر می دهد. هیچ انسانی به اندازه انبیا روی کره زمین مورد ظلم و فشار قرار نگرفتند و در بین انبیا هیچ پیغمبری به اندازه پیغمبر ما اذیت نشد. همانطور که خودشان فرمودند: «ما اُوذی نبیٌّ بمثل ما اُوذیتُ= هیچ پیغمبری به اندازه من اذیت نشد». اما حضرت ظلم اکثر آنان را به خدا واگذار کرد.

خدا به یکی از انبیا می گوید که تو باید خرسند و راضی باشی از این که اگر مورد ظلم قرار گرفتی، من انتقامت را بگیرم. پس خودت را به خاطر اذیت های دیگران خیلی اذیت نکن. اعتراض نکن که چرا شوهرم این طوری می گوید؛ مادرشوهرم این طوری کرد؛ پدرشوهرم این طوری کرد؛ مادرزنم این طوری کرد؛ پدر زنم این طوری کرد؛ رئیس مان اینطوری کرد؛ فلان وزیر به من این طوری ظلم کرد؛ فلان سازمان این طوری کرد و... اینها مهم نیست. اگر می توانی حقت را بگیری، بگیر. اگر می توانی از خودت دفاع کنی، بکن. ولی اگر زورت نرسید و نشد، فکر نکن باختی و بیچاره و بدبخت شدی. چون خدا نمی گذارد حقت ضایع شود. حق تو از بین نمی رود. به نفعت هم است که به خدا واگذار کنی. چون انتقام خدا بهتر است. پس به او بسپار.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «یَومُ العَدلِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن یَومِ الجَورِ على المَظلُومِ= روز عدالت براى ستمگر ، سخت تر از روز ستم بر ستمدیده است». یک روزی خدا انتقام همه ی ظالمان را می گیرد.

بچه های یتیم شده، کودکانی که زیر بمباران می روند، کودکانی که گرسنه می مانند، مشکلاتی که امروز در سطح جهان به وجود آمده، خدا به بهترین شکل همه را برایشان جبران می کند و ظالمان را هم به سزای اعمالشان می رساند.

 پس مواظب باشیم تصویری که در دنیا برای خود می سازیم، زشت نباشد. ما باید دنیا را در راستای آخرت ببینیم. عوالم دنیا، ابدیت، برزخ، قیامت و بعد از قیامت همه کل زندگی ما هستند. پس قضاوت های مان را صرفاً براساس دنیا نکنیم.

حضرت در روایت دیگری فرمودند: «یَومُ المَظلُومِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن یَومِ الظّالِمِ على المَظلومِ= روز ستمدیده بر ستمگر سخت تر از روز ستمگر بر ستمدیده است». یعنی آن روزی که مظلوم بر ظالم حاکم می شود و می تواند به شدیدترین وجه انتقام بگیرد، آن روز خیلی سخت تر از روزی است که در دنیا ظالم بر مظلوم غلبه داشت.

به عنوان مثال، اگر کسی تو را ترساند، خدا هم او را می ترساند. آن ترسی که هزار هزار برابر بیشتر از آن ترسی که در دل تو انداخته، خدا به او می دهد. چون نظام ابدی است و شوخی بردار نیست.

بنابراین، اگر بخواهیم در یک کلام، ظلم را تعریف کنیم این گونه معنا می کنیم که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «الظُّلْمُ نَدَامَةٌ= ظلم پشیمانی است». نه اینکه ستم کردن پشیمانی می آورد، بلکه خودش پشیمانی است. این پشیمانی هم در نفس ظالم اثر وضعی بدی دارد: هم در دنیا که تاریکی زیادی به همراه خود دارد و هم در آخرت که به عذاب دردناکی گرفتار خواهد شد. بنابراین، انسان باید مراقب باشد از این حالت فرار کند.

مؤمن کینه به دل نمی گیرد

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)  نقل است که می گوید: «ما رَأیتُ رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله مُنتَصِرا مِن ظُلامَةٍ ظُلِمَها قَطُّ إلّا أن یُنتَهَكَ مِن مَحارِمِ اللّه ِ شَیءٌ، فإذا انتُهِكَ مِن مَحارِمِ اللّه ِ شَیءٌ كانَ أشَدَّهُم فی ذلكَ= هرگز ندیدم پیامبر خدا از ظلمى كه به او شده است، انتقام بگیرد، مگر آنگاه كه چیزى از حرمت هاى خدا هتك مى شد. همین كه هتك حرمتى از حرمت هاى الهى مى شد، از همه سختگیرتر بود».

این روایت دو معنا دارد. یکی اینکه پیغمبر اصلاً حرفی به دل نمی گرفت. چون وجودش مثل آب کر است که وقتی با نجاست و آلودگی روبرو می شودند، عفو می کردند و می گذشتند.

خدا میرزا را رحمت کند. می گفت: کل عرفان در دو کلمه است: مرنج و مرنجان. نه از کسی برنج و نه کسی را برنجان. کل اخلاق این است.

 معنای دیگر هم این است که پیغمبر اهل انتقام نبود. گاهی ممکن است در روابط زناشویی، خانوادگی، همسایگی، دوستی ناراحتی و اذیتی پیش بیاید. باشید. در این صورت، شیرینی زندگی ات را خراب نکن. آن را به عهده خدا بگذار. در دلت چیزی نگه ندار که با بقیه مشکلات و گرفتاری داشته باشی.

یکی از ترس های مؤمن این است که مبادا در دل من یک دل چرکینی ایجاد شود. «وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا[2]= و در دل ما هیچ کینه مؤمنان قرار مده» کینه و دل چرکینی برای دل مؤمن مثل عفونتی است که وقتی وارد مغز و قلب می شود، انسان را از بین می برد. کینه و دل چرکینی بدتر از این عفونت است. چون ضررش بیشتر است.

 مؤمن پاک، زلال و صاف است. هدف او در ارتباط با خدا اوج شباهت به اوست. از این رو، دائما می ترسد که در دلش عفونتی وارد شود. سیدالشهدا (علیه السلام) فرمود: «خوش به حال کسی که آنقدر مشغول عیب های خودش است که عیب های دیگران را نمی بیند» مؤمن همیشه مشغول خویشتن خویش است. کسی که در مجلسی یا در جایی، در یک محیطی در یک اداره ای می تواند لغزش ها و ضعف ها و بدی های دیگران را ببیند و بشمارد و بر زبان بیاورد، او خیلی خطرناک است. چون یکسره عفونت در خود جمع می کند.

پس پیغمبر هیچ وقت اهل انتقام نبود. فقط یک جا کوتاه نمی آمدند. آن هم در جایی که حرامی صورت می گرفت. اگر توهین و بی ادبی به نوامیس و قوانین الهی می شد، حضرت ساکت نمی نشستند و شدید برخورد می کردند.


[1] . محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج2، ص1777.

[2].  سوره حشر/آیه 10.

صوت

1 - کوتاهی در انس به اهل بیت، حسرت و پشیمانی به همراه دارد

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed