مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
بحث ما درباره ی شیطان به عنوان عامل تضعیف کنندهی رابطهی ما با خدا و با محمد و آل محمد «صلی الله علیه وآله» میباشد. و اگر ما به سراغ ربّ، اله و پادشاهمان که همهی قدرتها در دست اوست نرویم به هیچ وجه به سعادت دنیا و آخرت نخواهیم رسید.
از آنجا که او تنها اله ماست باید از لحاظ عشق هم فقط به او پناه ببریم. گاهی ما با خدا به عنوان پادشاه کار داریم که باید از این حیث به او پناهنده شویم. امکان ندارد که انسان اله و ربّ را در دل داشته باشد و به او پناه ببرد ولی خدا پناهش ندهد. زمانی که احساس شکست و بدبختی و بیچارگی داریم حتماً ربّ، اله و مَلِک خود را گم کردهایم. کما اینکه انسان وقتی بدن خود را تقویت کرده باشد به راحتی ویروسها و میکروبها نمیتوانند به آن آسیب برسانند. بدنی به راحتی بیمار میشود که آمادگی داشته باشد. ما باید ارتباطمان با خدا را به عنوان ربّ، اله و ملک حفظ نماییم، در غیر اینصورت از حیطهی مدیریتی و ربوبیتی او خارج شدهایم. مانند ورزشکاری که با مربیاش قطع رابطه میکند. کسی که اله خود را گم کند حتماً دچار وسوسه میشود. انسان وقتی اله ندارد دچار خلاء شده و شیطان اله او میشود. «افأ رأیت من اتّخذ الهه هواه» آیا دیدی آن کسی که را که هوای نفسِ خود را اله گرفته؟» اگر کسی خدا را اله گرفت امکان ندارد صدمه ببیند، نه در زندگی اجتماعی، نه زناشویی و نه هیچ ارتباط دیگری. به محض اینکه انسان وارد مجموعههای شیطان مدار شود دچار آسیب میگردد، زیرا شیطان او را مورد ولایت خودش قرار میدهد: «... والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون». ارتباط ما با رب، ملک و اله به سه گونهی مختلف است. ربّ جلوهی ربوبیت، ملک جلوهی پادشاهی و اله جلوهی محبوب و معشوق بودن «الله» است. تمام کسانی که گدای تکیه کردن به زمینیها هستند حتماً با آسمان قطع ارتباط کردهاند.
از امام صادق «علیهالسلام» سؤال شد: چرا انسان باید در زمین عاشق افراد شده و یک عمر سختی و ذلت بکشد؟ حضرت پاسخ میفرمایند: این جزای کسی است که عشق آسمان را کنار میگذارد. کسی که بخش پنجم یعنی فوق عقلش را با خدا پر نکرده است خلاء داشته و دائماً تلاش میکند که از معشوقهای زمینی، عشق را گدایی کند. چنین اشخاصی به حدی بدبختاند که حتی نمیتوانند چند ساعت تنها باشند. ولی کسی که با اله، ملک و ربش پیوند خورده باشد از هیچ چیزی ترس ندارد. اضطراب، ناراحتی، حساسیت و ضعف مخصوص کسانی است که از آسمان جدا شدهاند. چنین اشخاصی هر قدر هم با زمینیها رابطه داشته باشند احساس تنهاییشان برطرف نمیشود. کسی که خود را گم کرده باشد حتماً خانوادهاش را هم نمیشناسد. انسان اگر خود را بشناسد خدا و خانوادهی آسمانیاش خودبهخود در کنار او هستند. ... . یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم. «متی غبت حتّی تحتاج الی دلیل یدلّ علیک؟» تو کی غایب بودی که نیاز به دلیلی باشد که برتو دلالت کند؟ جایی نیست که خدا و معصوم «علیهالسلام» در آنجا حضور نداشته باشند. کسی نمیتواند جایی رفته، گناه کند و خدا و امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» او را نبینند.
اینهمه سخن از کمک گرفتن از خدا: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» برای پیدا کردن خود حقیقی است. بچه تا 5/2 سالگی شخصیت نداشته و خودش را وابستهی به پدر و مادر میداند. ولی بعد از آن هر کاری را میخواهد خودش انجام دهد. مادر باید اجازه بدهد که کودک شخصیتش را بسازد حتی اگر از پنج قاشق غذا دو قاشق را به جای دهان به قسمت دیگر صورت ببرد. بعضیها فکر میکنند که بچه لجبازی میکند و حرکت او به سمت استقلال را درک نمیکنند.
ما تا زمانی که «من اصلی» را نشناختهایم استقلال پیدا نمیکنیم حتی معنویت را هم فقط در جمع جستجو میکنیم و هنوز مجبوریم از روح جمعی کمک بگیریم. انسان تا زمانی که نتواند به تنهایی به زیارت رفته به مسائل معنوی بپردازد استقلال نیافته است.
انسان وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشد دلش میخواهد که با او خلوت داشته باشد. اگر با خدا اهل رابطهی خصوصی نیستیم خیلی ضعیف هستیم و باید خود حقیقیمان را تقویت کنیم. خلوت با خدا و معصوم نشانهی بزرگ شدن و استقلال شخصیت میباشد.
بعضیها نمیتوانند یک رابطهی پنج دقیقهای در خلوت با خود خدا داشته باشند. گاهی باید قرآن و مفاتیح را هم کنار بگذاریم و با خدا تنها باشیم. بعضی افراد با متنهای عربی سر خودشان را گرم میکنند، انسان باید بفهمد که چه میخواند یا باید عربی را به خوبی بداند و یا باید فارسی بخواند تا رابطهی عاشقانهی فردی برقرار شود. گاهی انسان سالها با مفاتیح است و با خدا ارتباط ندارد. چه بسا سالها عزاداری برای سیدالشهدا «علیهالسلام» کردهایم ولی هرگز ملاقات و دیداری با ایشان نداشتهایم. تا زمانی که نتوانیم به تنهایی به ملاقات خدا و معصوم برویم و به جمع تکیه کنیم نمیتوانیم آن لذتی که باید ببریم را تجربه کنیم. تا «... انفسکم فی النفوس ...» را درک نکنیم از لذت خلوت بهرهمند نخواهیم شد. اگر اهل دعا نباشیم پروردگار به ما کاری ندارد: «قل ما یَعبؤُبکم ربی لولا دعائکم...» فرقان/ 77. دعا به حدی مهم است که پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: «ترک الدّعا، معصیه» و قرآن میفرماید: «انّ الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین...» کسانی که از عبادت من تکبر میورزند بهزودی با خواری وارد جهنم میشوند.
خدا به عبادت ما نیاز ندارد. اساساً ترک عبادت خودش جهنم است. انسان تا خود اصلیاش را نشناسد نیازش به دعا را نخواهد فهمید. کسی که خودش را نشناخته نماز، روزه و دعا و ... به دردش نمیخورد. باید «من حقیقی» را بشناسیم تا از آنها بهره برده و لذت ببریم. وقتی احساس نیاز نمیکنیم بخش انسانیمان خیلی ضعیف و یا اینکه مرده است.
«الدّعا مخّ العباده و لا یهلک مع الدّعا احد» پیامبر «صلی الله علیه و آله»: دعا مغز عبادت است و با دعا کسی به هلاکت نمیرسد. دعا به معنای خواستن است که حضرت اینگونه دربارهاش سخن میگویند. دعا باید به این معنا باشد: «... خذ بیدی...» کسی که تردید دارد نمیتواند اینگونه دعا کند. بارها توصیه کردهام: قبل از هر کار معنوی ابتدا باید تردیدهایمان را برطرف کنیم و به این منظور لازم است که عزیزان برنامه گرفته و از ابتدا شروع کنند. ما نباید خجالت بکشیم و باید کفرآمیزترین سوالاتمان را نیز مطرح کنیم. البته باید اول شکمان را برطرف کنیم. کسی میتواند درخواست داشته باشد که به باور رسیده باشد. حضرت میفرمایند: با دعا کسی هلاک نمیشود. به همین دلیل، همیشه تأکید داریم صبح را با دعا و زیارت روز آغاز کنیم. اولِ روز، خودمان را با دعا به الله و با زیارت به خانوادهی آسمانی بسپاریم. در حدیث دیگر نبی اکرم «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: «الدّعا سلاح المؤمن». کسی اسلحه به همراه بر میدارد که دشمن دارد. چه بسیار شیطانی که روز و شب به ما حمله میکنند. قبل از خواب صدقه دادن، وضو گرفتن و تسبیحات حضرت زهرا «سلام الله علیها» و خواندن چهار قل و ... خیلی مؤثر است. کسی که با وضو میخوابد با الله خوابیده و شیطان با او کاری ندارد. اما کسی که تصاویر نامناسب دیده با مجموعهای از کثافات به رختخواب رفته و قطعاً شیاطین به او حمله میکنند و خوابهای وحشتناک میبیند. صبح هم خسته و کوفته از خواب بر میخیزد. ما باید خودمان را تخلیه کرده و به رختخواب برویم. طبیعت، انسان را آلوده میکند و ارتباط با مردم انسان را آلوده میکند، باید غروب و شب به مسجد رفته خودمان را پاکیزه کنیم بعد به رختخواب برویم.
وقتی حضرت میفرمایند اسلحه، یعنی حتماً ما دشمن داریم؛ اگر کسی غیر مسلح باشد حتماً مورد حمله قرار گرفته و آسیب میبیند.
افراد خبیثی هستند که سلام، لبخند و حتی خوراکشان باعث انتقال آلودگی به ما میشود. ما باید حرز و دعا داشته باشیم. ائمه «علیهمالسلام» با اینکه قویترین انسانها بودند ولی همیشه مجهز به حرز و دعا بودهاند. یک انگشتر همراه انسان بودن برخی حوادث با بردهای کوتاه را از انسان دفع میکند. البته دل ما هم باید حرز داشته باشد. نباید هر تصویر و فیلیمی را ببینیم و هر سخنی را بگوییم و بشنویم، و إلا سر نماز هم کر و هم کوریم. نمازی که معراج مؤمن است نیز نمیتواند ما را پرواز دهد. در صورتی که ما برای پرواز، به این وسیله نیاز داریم. در حدیث دیگر داریم: «الدّعا سلاح المؤمن و عمودالدّین...» عمود بودن دعا خیلی مهم است؛ مانند عمود خیمه که اگر نباشد خیمهای بر پا نمیشود، دعا هم که نباشد دینی باقی نمیماند.
کسی که اهل دعا، خلوت، ذکر، مسجد و حرم نیست و استاد و معلم ندارد در واقع هیچ چیز ندارد. پیامبر «صلی الله علیه و آله» در حدیث دیگر میفرمایند: «عمل البرّ کلّه نصف العباده و الدّعا نصف» همهی اعمال خیر، نصف عبادت است و دعا نصف دیگر است. یعنی اینقدر دعا مهم است. بعضی دانشجوها هنگام اذان درس و مطالعه را کنار گذاشته وضو میگیرند و با آرامش به نماز میایستند ولی بعضی دیگر حتی حاضر نیستند 67 بار یا سلطان و 67 بار یا محیط را برای احاطهی علمی قبل از مطالعه، و 18 بار یا حیّ را هنگام امتحان دادن بگویند و بهانهشان این است که وقت ندارند این خیلی خباثت میخواهد. اینها به هوش و توانایی خودشان خیلی مغرورند. کسانی که ضمن درس خواندن جدی ذکر را فراموش نمیکنند و فقط به خدا تکیه دارند موفقاند.
مرحوم مقدس اردبیلی همیشه از همدرسی اش موفقتر بود و هر چه هم مباحثه ای اش تلاش میکرد نمیتوانست از او پیشی بگیرد نهایتاً معلوم شد که مقدس اردبیلی «رضوان الله تعالی علیه» به اندازه مطالعه میکردند ولی اهل عبادت و تهجد بودند لذا موفق عمل میکردند. انبیاء بدون خدا هیچ جا نمیرفتند. به محض اینکه ما فکر کنیم به خدا نیاز نداریم خدا رهایمان میکند ببیند که چه کار میکنیم. پیامبر «صلی الله علیه و آله» میفرمایند: «هر کس دوست دارد بینیازترین مردم باشد باید به آنچه که در نزد خداوند است بیشتر اعتماد داشته باشد تا آنچه در دست خودش میباشد. کسانی که به خودشان اعتماد ندارند به خوبی به خدا اعتماد میکنند: «لا أملک لنفسی نفعاً و لا ضرّاً و لا موتاً و لا حیوهً و لا نشوراً» کسی که از خدا کمک بگیرد خدا خودش به او کمک میکند و حتی ملائکه را هم به یاری او نمیفرستد. ما در تجارت، ازدواج، تحصیل، تربیت فرزند، تدریس و هر کار دیگر اول باید از لحاظ علمی و توانایی نهایت تلاشمان را بکنیم بعد حتماً باید دعا و توکل داشته باشیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
کلیدواژه ها:
آثار استاد