www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 668
زمان انتشار: 26 اکتبر 2014
(جلسه115) بی اشتهایی معنوی

خانواده آسمانی،جلسه 115 ، 91/02/21

(جلسه115) بی اشتهایی معنوی

بی اشتهایی معنوی

در بحث عوامل بی‌اشتهایی معنوی، عواملی را از دعای ابوحمزه‌ی ثمالی ذکر کردیم: «... او لعلّک فقدتنی من مجالس العلماء...» شاید تو مرا در مجالس علماء نیافتی...» «... فخذلتنی...» پس مرا دچار خذلان کردی. خذلان یعنی واگذار کردن به خود، که خیلی خطرناک است. حضرت درباره‌ی کسی که خدا رهایش کرده می‌فرماید: برایم فرقی نمی‌کند که کجا و چگونه بمیرد. معنای اینکه کسی از مجالس علماء دوری می‌کند این است که شخص نمی‌خواهد مسیر آخرت را طی کند. زیرا این مسیر احتیاج به آگاهی دارد.

سه علم است که به فرمایش حضرت بر هر مسلمانی واجب است: «عقاید، اخلاق و احکام». در روایت داریم: «لکلّ شیء طریق و طریق الجنه العلم» هر چیزی راهی دارد و راه بهشت علم است. در زمینه‌ی تربیت فرزند در هر سه مرحله (سه، هفت سال)، در ارتباط با همسایه، استاد، شاگرد، و همسر و ... باید انسان اطلاعات و مهارت کسب کند. کسی که وقت و هزینه، صرف آموزش علوم دنیایی می‌کند ضرورتش را احساس کرده است. علوم آخرتی رایگان ارائه می‌شود و اگر کسی کوتاهی کند متوجه اهمیتش نیست. در روایت آمده: «ان الله یبغض بکلّ عالم بالدنیا جاهل بالاخره» عالم به دنیا و جاهل به آخرت مورد بغض خداست. همان اندازه که دنیا از رحم بزرگ‌تر و پیچیده‌تر است آخرت هم نسبت به دنیا این‌گونه است. در این دنیا به قول پیامبر «صلی الله علیه و آله» میانگین عمر ما شصت سال است و چه بسا افرادی که به این سن هم نمی‌رسند. در انتقال به آخرت با آن همه زیبایی و عظمت و پیچیدگی باید امکانات بهره‌برداری و تجهیز آنجا را در دنیا تهیه کنیم. هر چه در بهشت وجود دارد از نفس ما خلق می‌شود: همسران، دوستان، کاخ‌ها، چشمه‌ها و ...؛ نفس در آنجا خالق است. مانند خداوند که قدرت تجلی و خلق دارد. ولی توانایی باید در دنیا حاصل . در آخرت از روح شخص حسود، بداخلاق و متکبر و ...  فقط اژدها و حمیم و زقوم تولید می‌شود. شخصی که دائماً سوء ظن دارد در آنجا جهنم خلق می‌کند. نفس ما قبر ماست و قبر ما همان نفس ماست.

کسی که در دنیا خیر و برکت ندارد حتماً در آخرت هم نمی‌تواند وجودش خیر باشد. ما باید انصاف داشته باشیم و اگر درباره‌ی کسی از ما می‌پرسند بتوانیم بگوییم که آدم خوبی است. بعضی‌ها دائماً فرافکنی می‌کنند و پر از عیب هستند ولی عیب خود را نمی‌پذیرند. چنین کسی نمی‌تواند بهشت تولید کند. حضرت می‌فرمایند: اگر چهل مؤمن پای نامه‌ی کسی را امضاء کنند، «اللهم لا نعلم منهُ الاّ خیراً» مثلاً روی کفن شخصی بنویسند، آمرزیده می‌شود. (عذاب نمی‌شود) انسان از طریق هیچ عرصه‌ای مانند خانواده بهشتی نمی‌شود. کسی که اعضای خانواده، واقعاً از وی رضایت دارند عُرضه‌ی تولید بهشت دارد. ولی بعضی‌ها به بهانه‌های مختلف اعضای خانواده را زجر می‌دهند. این‌ها اصلاً خیر نمی‌بینند. ما اصلاً در دنیا بهانه‌ای مقدس برای بداخلاق بودن نداریم. ما باید نسبت به آخرت حتماً شناخت داشته باشیم تا بتوانیم آماده شویم. برای همین ضرورت است که خداوند نسبت به شخص جاهل نسبت به آخرت بغض دارد.

ما باید بدانیم در آخرت چگونه می‌توانیم بهشت بیافرینیم. برای تولید کاخ‌ها، باغ‌ها و همه‌ی موجودات بهشتی باید اسم دریافت کنیم. ما باید صراط، میزان، قبر و پنجاه سؤال‌های قیامت را بشناسیم و ارتباطاتمان را براساس آن تنظیم کنیم. این آگاهی‌ها در مجالس علماء به دست می‌آید. کسی که استاد و مطالعه ندارد اصلاً حرکتی ندارد. «... فخذلتنی» یعنی مرا رها کردی. کسی که خود و فرزندانش دائماً به علوم دنیایی می‌پردازند فرصتی برای شناخت حقیقت خود ندارند. پیامبر «صلی الله علیه و آله» می‌فرمایند: «هیچ‌کس خدا را به گناهی بالاتر از جهالت خانواده‌اش ملاقات نمی‌کند». امام باقر «علیه‌السلام» کلید بدبختی‌های دنیا و آخرت را تنبلی و بی‌حوصلگی می‌دانند. ما برای تغییر باید تلاش کرده و زحمت بکشیم.

امام (رضوان الله) می‌فرمایند: انسان بدون تلقین به هیچ جا نمی‌رسد. باید تدریجاً انس بگیریم. کلید انس ارتباط است. «الذکر مفتاح الأنس» خانمی از همسرش گله داشت به او گفتم: کارتون «دیو و دلبر» را ببینید که یک زیبارو، چگونه با دیو زشت انس گرفته است. ما باید عبرت بگیریم. بعضی‌ها کاری می‌کنند که همسر، خانواده‌ی همسر و همه‌ی اطرافیان از او گله دارند. بسیار تلخ و ناپخته عمل می‌کنند. تنبلی اجازه نمی‌دهد انسان کاری انجام دهد. بی‌حوصلگی مانع می‌شود از اینکه شخص کاری را که شروع کرده ادامه دهد. چهار سال طول کشید تا استاد ما، «لا اله الا الله» را به ما بیاموزد و هر جلسه هشتاد درصد درس جلسه‌ی گذشته را تکرار کرده و چند دقیقه‌ی آخر حرف جدیدی می‌زدند. انسان باید آن‌قدر تکرار کند تا بشود، و إلّا جمع‌آوری اطلاعات هیچ ارزشی ندارد. یکی از شهدا را در خواب دیدم که لباس علماء به تن کرده بود اما در عین حال گفت: به دلیل شرکت نکردن در یک جلسه از سیزده جلسه‌ی سلسله‌ای از مباحث در آنجا دچار خسران شده است.

انسان اگر با عالِم رابطه نداشته باشد دچار خذلان است. در حال حاضر در صدا و سیما علمای بسیار خوبی حضور یافته که انسان می‌تواند از آن‌ها استفاده کند. چه بسا افرادی که برنامه گرفته‌اند و اظهار می‌کنند: بعد از یک سال و نیم هنوز به آن عمل نکرده‌اند. گوش دادن به مباحث و مطالعه‌ی کتاب‌ها پنج روز در هفته روزی 5/2 ساعت وقت شخص را می‌گیرد؛ اگر انسان به این اندازه هم وقت صرف نکند چگونه به بهشت راه می‌یابد؟ همین افراد برای روزنامه خواندن و تلویزیون دیدن و انواع تفریحات بیش از این‌ها وقت می‌گذارد. ما باید یاد بگیریم از وقت‌های مرده که تلف می‌شوند استفاده کنیم. یکی از فقها می‌فرمودند: من یک دوره‌ی کامل فقه اهل سنت را در زمانی که سفره انداخته‌شده و منتظر افراد هستم مطالعه کرده‌ام، امام «رضوان الله» در چنین فاصله‌ای قرآن می‌خواندند. مرحوم علامه (رضوان الله تعالی علیه) وقتی بیکار می‌شدند حتی به جارو کردن می‌پرداختند. ما نباید وقت را تلف کنیم. در قیامت یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های انسان وقت‌های تلف شده است. شخصی از وقت‌های تلف شده‌اش طوری بهره گرفته که موفق به اخذ دکترا شده است. الان دانشجوها از همه لحاظ تأمین هستند و فکر می‌کنند کار مهمی انجام داده‌اند. یکی از بزرگان به زبان‌های فرانسه، روسی و آلمانی مسلط است و این‌ها را در فاصله‌ی بین کلاس‌هایش آموخته است. باید ذکر صلوات و توسل همراه کلاس باشد. صلوات حتی از کلاس هم واجب‌تر است. این‌قدر که انسان دلش با صلوات تلطیف می‌شود ممکن است با درس و بحث این اتفاق نیفتد. انسان باید برای مجلس علماء وقت جدی بگذارد. امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «الناس ثلاثه، عالمٌ و متعلّمٌ و غثاءٌ» مردم سه دسته هستند، عالم یا متعلم و دیگران خاشاک روی آب.

حضرت فرمودند: من حاضرم شیعیانم شلاق خورده و به گرداب بلا فرو روند ولی دینشان (حرام و حلال) را بیاموزند. آموختن ارزش خواری را دارد.

اگر شما جدیدترین وقتتان را برای دنیایتان بگذارید و فقط از همان وقت‌های تلف شده برای آخرتتان بگذارید موفق می‌شوید. مقام معظم رهبری می‌فرمایند: من صدها هزار جلد کتاب را فقط هنگام خواب خوانده‌ام. انسان وقتی به رختخواب رفت باید خوابش ببرد ولی حالا اگر کسی این‌طور نبود لااقل همان مدت زمان را تا خوابش ببرد به کتاب خواندن بپردازد و یا ذکر بگوید: «الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم» اگر ما این‌طور نیستیم به این دلیل است که ما خودمان را به عنوان موجودی ابدی باور نکرده‌ایم. علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «الا انّی لا رأیت کالجنّه نوم طالب‌ها و لاکالنار نوم هاربها» «آگاه باشند که من ندیدم چیزی مانند بهشت که طالب آن بخوابد و (و نیز ندیدم) مانند جهنم که فرارکننده‌ی از آن بخوابد.» انسان نباید بدون استغفار و وصیت بخوابد. انسان گاهی از ترس یک سوسک خوابش نمی‌برد ولی عشق به بهشت و ترس از مار و عقرب‌های جهنم تأثیری در خواب او ندارند. زیرا ذهن قبول دارد ولی دل باور نکرده است. ایمان یعنی امنیت داشتن دل.

مجلس علماء خیلی مهم است بخصوص اگر توأم با اشک و ذکر باشد. مرحوم میرزا از مغرب یک ساعت صحبت می‌کرد و دویست نفر از چهارصد نفر از مجلس می‌رفتند بعد از پذیرایی و ذکر و ... مجدداً سخن می‌گفتند و هرکس غذای جانش را دریافت کرده و سپس می‌رفت و همین‌طور ادامه می‌یافت. کسانی که ضرورت شناخت احکام را نمی‌دانند حتماً سی دی آن را تهیه کنند. امام سجاد «علیه‌السلام» در ادامه می‌فرمایند: «... اولئک رأیتنی فی الغافلین فمن رحمتک آیتنی...» شاید مرا در میان غافلین دیدی پس از رحمتت مأیوسم کردی. گاهی شرکت در یک مراسم و رفتن به یک سفر به شدت انسان را غافل می‌کند. اگر انسان مجبور شد با اهل غفلت هم‌نشین شود نباید دچار غفلت شود. اگر آن‌ها در غفلتشان قوی هستند و پول، ثروت، مقام و تحصیلاتشان انسان را غافل می‌کند اصلاً نباید ارتباط برقرار کند. ولی اگر مجبور شد باید با حرزی مثل ذکر، دعا و حتی انگشتر برود و سعی کند که به بهانه‌های مختلف به طور مداوم حضور نداشته باشد. به حدی آخرالزمان خطرناک است که در روایت داریم: شخص صبح، مؤمن از خانه خارج می‌شود و شب کافر بر می‌گردد. حتی باید رشته‌ی تحصیلی را طوری انتخاب کنیم که با اهل غفلت سر و کار نداشته باشیم. یک شخص نورانی گاهی رشته و مکان تحصیلی‌اش را طوری انتخاب می‌کند که کلاً غافل می‌شود. هم‌نشینی با غافلان انسان را واقعاً محروم می‌کند. نماز و روزه و حج و ... تأثیری روی او ندارد در زیارت‌ها هم اتفاق خاصی برای او رخ نمی‌دهد. گاهی وقت‌ها افسوس حال و هوای سال‌های گذشته‌مان را می‌خوریم. طبیعت دزد است: «الطبّع من الطبع یسترق کلّ من الفضیله و الرذیله» هر طبعی از طبع دیگر رذیله و فضیلت را می‌دزدد. یک پزشک و پرستار تا بیمار ایزوله نشود به او دست نمی‌زنند. ما هم باید مواظب باشیم که تحت تأثیر پول و موقعیت و مقام کسی قرار نگیریم. اگر مجبوریم رابطه برقرار کنیم باید مسلح و مراقب برویم. گاهی یک ارتباط نابجا در انسان بیماری‌های را ایجاد می‌کند که پنج سال بعد، او تبدیل به یک اژدها می‌شود.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

صوت

1 - (جلسه115) بی اشتهایی معنوی

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed