مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
خداوند افراد گناهکار را در صورتى که زیاد آلوده به گناه نشده باشند، فرصت می دهد تا برگردند و توبه کنند. اما آنها که در گناه و عصیان، غرق می شوند و طغیان و نافرمانى را به مرحله نهایى می رسانند، مثل فردی که هزاران نفر را به قتل می رساند، چه مجازاتی در این دنیا میتواند برایش مناسب باشد؟ اصولاً نمیتوان در این دنیا تمام مجازات برخی از ظالمان را اجرا کرد. از این رو، خداوند در آخرت آنها را به عذابی خوارکننده و ابدی گرفتار خواهد کرد.
خداوند نسبت به بنده اش مهربان است. تا آخرین مرحله به انسان فرصت جبران خطاهایش را می دهد. اما این که چرا خداوند در مقابل ظلم ظالمان سکوت می کند، سؤالی است که در این جلسه به آن پاسخ داده می شود.
ظلم به سه صورت مطرح است:
صورت اول) ممکن است انسان دچار گناه، انحراف یا ظلم هایی شود و هر آن احتمال دهد که خداوند تبارک و تعالی بلایی به سر او می آورد. چون ظلم تبعات دارد، کسی که ظلم می کند، باید منتظر عواقبش باشد که هر لحظه دامنش را بگیرد.
صورت دوم) گاهی انسان مورد ظلم واقع می شود و از خداوند انتقام می خواهد و منتظر آن می ماند.
صورت سوم) افرادی هستند که دشمن یا منکر خداوند هستند و با بی اعتقادی به خدا و آخرت و انتقام الهی ظلم می کنند و ظلم های فاحشی را هم انجام می دهند. این گونه ظلم ها، ظلم هایی هستند که در دنیا نمی شود جزایشان را داد. یعنی دنیا برای انتقام آنها کافی نیست. عمر دنیا در مقایسه با نظام آخرتی و ابدی انسان که جاودانه است، هیچ است. یعنی زمان بسیار کوتاهی است. مثل کسی که هزاران نفر را می کشد، اما فقط یک بار اعدامش می کنند. پس دنیا ظرفیت جوابگوئی هزاران جانی که گرفته شده اند را ندارد. عذاب دنیا نمی تواند او را مجازت کند. بلکه فضای عادلانه و قوی تری نیاز دارد تا جزای گناهانش را ببیند.
باید به این سوال پاسخ دهیم که علت سکوت خداوند در مقابل ظلم ظالمان چیست و چرا بخش مهمی از مجازاتها را به دنیای دیگر محول کرده است؟ این مساله دو دلیل عمده دارد:
دلیل اول) گاهی خداوند از روی رحمتی که دارد مهلت می دهد تا شخص به خودش بیاید و دست از ظلم و گناه بردارد و بتواند در همین دنیا گذشته اش را جبران کند.
مثل کسانی که تا ظهر و عصر عاشورا با امام حسین (علیه السلام) جنگیدند. به گونه ای که حضرت هیچ یاری نداشته و تنهای تنها بود. وقتی که برای اتمام حجت گفتند «هل من ناصر ینصرنی»، بعضی افراد توبه کردند و به لشکر حضرت پیوستند. بنابراین، این لطف خدا نسبت به بندگانش است که فرصت می دهد تا شخص بتواند گذشته خود را جبران کند.
دلیل دوم) گاهی لطف خدا نیست، بلکه مکر الهی است. شخص گمان می کند که انتقامی در کار نیست، ولی ناگهان گرفتار عذاب الهی می شود.
خداوند می فرماید: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ[1]= به زودی آنها را به عذاب و هلاکت میافکنیم از جایی که فهم آن نکنند». یعنی اجازه می دهیم آهسته آهسته ظلم کنند تا جهنم شان طولانی تر و عمیق تر شود.
دنیا اساساً دار اختیار است. خداوند اراده کرده که هرکسی در دنیا اختیار داشته باشد. همچنین دنیا محدودتر از آن است که جزای بسیاری از کارهای انسان باشد. همچنین کوچک تر از آن است که بخواهد جزای افراد بد را بدهد. بنابراین، دیر نمی شود. چون ما استمرار داریم؛ از دنیا تا بی نهایت. بنابراین، جزا دادن، فوت نمی شود. این ما هستیم که عجله می کنیم. فردی که هزاران نفر را به قتل رسانده، چه مجازاتی در این دنیا می تواند برایش مناسب باشد؟
پس در دنیا نمی توان جزای بسیاری از کارهای خوب یا بد انسان ها را داد. یک نظام جاودانه و ابدی نیاز است.
قرآن هم می فرماید: «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ[2]= و البته نباید كسانى كه كافر شده اند تصور كنند این كه به ایشان مهلت مى دهیم، براى آنان نیكوست. ما فقط به ایشان مهلت مى دهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند و [آنگاه] عذابى خفت آور خواهند داشت».
سیاست مهلت الهی دارای دو وجه است: اول این که به ظالم فرصت می دهد که توبه کند و دوم این که اگر توبه نکرد، مهلت دادن به ستمگران با «استدراج» توام می شود. یعنی خداوند در ضمن این که مهلت می دهد، زمینه های هلاک را به تدریج و مرحله به مرحله فراهم می کند تا گناهانشان زیاد شود و به عذاب خوار کننده ای گرفتار شوند. عذاب ها گونه های مختلفی دارند: گاهی عذاب ها فقط دردناک هستند؛ گاهی علاوه بر دردناک بودن، خوارکننده هم هستند. یعنی کسی که عذاب می کشد، تحقیر هم می شود و این ذلت و خواری به همراه دارد.
خدا در کمین ظالمان است
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِیقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِیقِهِ= اگر خداوند، ظالم و ستمگر را مهلت دهد، چنان نیست كه فرصت مجازات او از دستش برود. او در كمین گاه، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد و هر زمان بخواهد مىفشارد، آن گونه كه نتواند آب دهانش را فرو ببرد».
شایع ترین مصادیق ظلم، ظلم در خانواده است: مردی که در حق همسرش ظلم می کند، زنی که در حق همسرش ظلم می کند، والدینی که در حق بچه ها ظلم می کنند، یا بچه ها در حق پدر و مادر ظلم می کنند، پادشاهان و حکام و سلاطینی که در حق مردم ظلم می کنند، هیچ کدام از این ها از ان ظلمها نادیده گرفته نمی شود.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: خداوند برای هر چیزی مدت و اجلی قرار داده است: «لِکُلِّ شَیْ ءٍ مُدَّهً وَ أَجَلاً= هر چیزى وقتی مشخص و سر آمدى معین دارد». وقتی که اجل ظلم رسید، خداوند انتقام می گیرد.
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ یُمْهِلُ الظّالمَ حَتّى یَقُولُ قَدْ أهْمَلَنی ثُمَّ یَأْخُذُهُ أَخْذَةً رابِیَةً= خداوند به ستمگر چنان مهلت مى دهد كه مى گوید خدا مرا وا گذاشته است. سپس او را سخت كیفر مى دهد». یعنی ظالم اصلا گمانش را نمی کند که خداوند از او به سختی انتقام بگیرد.
قرآن می گوید: فرشته های دنیایی با «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ= به صورت و پشت آنها می زنند» و فرشتگان برزخ و ملکوت با سیلی از آنها استقبال می کنند، این تازه شروع داستان است. در آنجا به ذره ذره از اعمالشان رسیدگی می شود و خداوند همه را حساب می کند.
[1] . سوره اعراف/آیه 182.
[2] . سوره آل عمران/ آیه 178.
کلیدواژه ها:
آثار استاد