مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
قانون این است که هر وقت امانت داری کردید، ظرفیت تان بیشتر می شود در نتیجه امانت بزرگتری به شما می دهند. این قانون در مال، علم، محبوبیت و شهرت ... و در تمام ابعاد معنوی و مادی صدق می کند. «مَن یَشاء» دل بخواهی نیست. خدا حکیم است و مشیت هایش رو حساب کتاب است. «یهدی من یشاء» و «یضل من یشاء» حساب دارد. خداوند به اعمال انسان نگاه کرده و متناسب با اعمال انسان با انسان رفتار می کند.
درس اخلاق و خودسازی جلسه 11؛ (قسمت اول)
آیت الله حائری شیرازی در توضیح حدیث «العلم نور یقذفه اللّه فی قلب من یشاء= علم، نورى است كه خدا آن را در دل هر كس كه بخواهد مى افكند.» (مصباح الشریعة،ص16) فرمودند: علم نور است و انسان را از ظلمت به نور می برد و این با تلاش میسر است، ولی کافی نیست. یعنی باید دل نورانی شود. این نور امانت است و آن را به قلب کسی می اندازند که در امانت های قبلی خیانت نکرده باشد.
بنابراین، امانتِ علم را به کسی که به علمش عمل کرده می دهند. کسی که به علمش عمل می کند، مصداق این روایت می شود: «مَن عَمِلَ بِما یَعلَمُ، عَلَّمَهُ اللّهُ ما لَم یَعلَمُ = کسی که به آنچه علم داشت عمل کرد، خداوند آنچه را نمی داند، به او می آموزند» (الفصول المختارة : ص 107).
قانون این است که هر وقت امانت داری کردید، ظرفیت تان بیشتر می شود در نتیجه امانت بزرگتری به شما می دهند. این قانون در مال، علم، محبوبیت و شهرت ... و در تمام ابعاد معنوی و مادی صدق می کند. «مَن یَشاء» دل بخواهی نیست. خدا حکیم است و مشیت هایش رو حساب کتاب است. «یهدی من یشاء» و «یضل من یشاء» حساب دارد. خداوند به اعمال انسان نگاه کرده و متناسب با اعمال انسان با انسان رفتار می کند.
ایشان افزودند: این روایت مهم از وجود مقدس پروردگار مهربان عالم است که می فرماید: « المعروف هدیة الی عبدی المومن فان قبلها منی فبرحمتی و منی و ان ردها فبذنبه حرمها و منه لا منی و ایما عبد خلقته و هدیته الی الایمان و حسنت خلقه و لم ابطله بالبخل انی ارید به خیرا = ارزشها هدیه من به بنده مؤمنم است. اگر بنده مؤمنم این هدیه مرا قبول کند، سبب قبولش رحمت خودم است، یعنی با خواست و توفیق من قبول کرده است. اما اگر کسی این هدیه را نپذیرفت، آن را به خودم برگرداند. علت عدم قبول، گناهیست که کرده و توبه نکرده و خود را از قبول کردن هدیه من محروم کرده است. پس باعث محرومیت او من نیستم، خودش است. هر بندهای را که بیافرینم و خودم او را به ایمان راهنمایی کنم و تمام درونش را از سیئات اخلاقی پاک کنم و نگذارم بخل در قلب او راه پیدا کند، با هدایت من و با حسنات اخلاقی و حفظ کردنش از نجاست بخل، برای او خیر خواسته ام».
این روایت در حاشیه ی این آیه است: «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اَللّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ = هر چه از خوبی ها به تو مى رسد، از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى رسد از خود توست» (النساء، 79).
ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا حسنه ها از خداست و سیئه ها مال خود ماست؟ من مختارم یا مجبورم؟ اگر مجبورم نه سیئه گردن من است و نه حسنه و اگر مختارم، پس حسنه هم مال من است. پاسخ این است: روز که روشن می شود، روشنی اش مال خورشید است، نه مال خود زمین. نعمت های زمین و حیات، همه به خاطر نور است. تاریکی شب نیز، مال سایه خود زمین است. روشنی زمین نیز، مال خودش نیست. خوبی ها نوری است که از خدا تابیده و بدی ها تاریکی است که از خود ماست. هر کسی را دیدی که هدایت شده و خلقش خوب است و بخیل نیست، بدان که خدا خیر را به او داده است و او با خدمتی که انجام داده خودش را محروم نکرده است.
توضیحات فوق را آیت الله شیرازی در پاسخ به این سوال مطرح کرد که:
آیا در تفسیر «العلم نور یقذفه اللّه فی قلب من یشاء» می توان مصرع دوم شعر حافظ را بیان نمود؟
عشق و شباب و رندی، مجموعه ی مراد است چون جمع شد معانی، گوی بیان توان زد
پاسخ مختصر این بود که: خیر، دو مطلب متفاوتند، بحث حافظ، بحث صادرات است و بحث این روایت، بحث واردات است. روایت می گوید: اما معادل این روایت، این بیت از حضرت حافظ است:
سکندر را نمی بخشند آبی به زور و زر میسر نیست این کار
ای سکندر بنشین و غم بیهوده مخور که نبخشند تو را آب حیات از چاهی
تو در فقر ندانی زدن از دست مده مصدر خواجگی و دولت توران شاهی
کلیدواژه ها:
آثار استاد