www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 6011
زمان انتشار: 31 اکتبر 2016
تنها هدایت خدا، هدایت تخصصی و حقیقی بوده که مظهرش امام زمان عج است

بحث مقام محمود جلسه 6

تنها هدایت خدا، هدایت تخصصی و حقیقی بوده که مظهرش امام زمان عج است

خداوند تبارک و تعالی تنها کسی است که می تواند انسان را به هدف خلقت که شبیه شدن به خودش (الله) است، هدایت کند، هدایت خداوند تخصصی و حقیقی است. مظهر این شباهت به خدا، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

هیچ کس جزء خداوند علم و تخصص های لازم برای هدایت انسان به سمت هدف خلقت را ندارد. بنا به فرمایش قرآن:«قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ = بگو علم [آن] فقط پیش خداست» (ملک/26). قرآن در مورد هدایت حقیقی که فقط مختص خداست می فرماید:«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى = بگو هدایت‏ خداست كه هدایت [واقعى] است» (انعام/71).

فقط هدایت خدا، هدایت تخصصی است و خداوند این هدایت را از طرف معصوم اعمال می کند، تنها ارتباط با مظهر خدا، خلیفه ی خدا، نماینده ی خدا، راه گشا و نجات دهنده است و اساساً معنی دین همین است؛ دین یعنی چیزی که نماینده ی خدا می گوید و چیزی که نماینده ی خدا می آورد. نماینده ی خدا کتاب آورده. با حضور نماینده ی خدا کتاب خدا تفسیر می شود، کسی نمی تواند بگوید من قرآن را بهتر از پیغمبر می فهمم. برای عمل به دین خدا و حرکت به سمت هدف خلقت و برای فهم کتاب الله ما به معصوم متخصص نیاز داریم. پیامبر هم بعد از خودش، معصوم متخصصی را به اسم تا امام زمان (علیه السلام) معرفی کرده، که هم منابع اهل تسنن و هم منابع شیعه نقل کرده اند. معصوم خلیفه و مظهر خداوند در روی زمین است. همه ی حقیقت، اصل و ریشه دین است.

تمام دین یعنی این که تو فقط و فقط باید با خدا آن هم از طریق نماینده ی مجاز نه نماینده ی غیر مجاز، ارتباط داشته باشی و السلام. بقیه ی اعمال را او تعیین می کند، نماز را او می آورد. نماز محصول پیغمبر است، تعیین تعداد رکعات و شیوه ی خواندن نماز با ولی و نماینده ی خداست. همه ی فقه و همه ی احکام دین، همه ی معارف فقه اصغر، فقه اوسط، فقه اکبر، با امام است. بنابراین اصل دین، یعنی پیوند با ولی خدا با مظهر خدا. تمام احکام شرع وسیله ای است که من شبیه به این ولی خدا شوم. باطن همه ی احکام دین خود معصوم است.

همه حقیقت خلقت «عشق» است

همه انبیاء آمدند و گفتند:« لا اله الّا الله = هیچ معشوق و دلبری جز خدا نداریم». داستان خلقت با عشق شروع شده و به عشق هم خاتمه پیدا می کند.

خداوند در حدیث قدسی فرمود:« کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لِاُعرَف = گنجی پنهان بودم، دوست داشتم که شناخته شوم، پس خلق را آفریدم تا مرا بشناسند». خداوند تبارک تعالی عبارت «دوست داشتن» را به کار می برد، یعنی اولین چیز دوست داشتن است؛ همه ی حقیقت خلقت این است که هیچ معشوق، دلبر و مقصودی برای انسان ها جزء حق تعالی نیست. ما همه یک زمانی پیش خدا و در آغوش او بودیم.

حضرت آدم (علیه السلام) زمانی از خلقت خودش خیلی لذت برد که دید ملائکه به او سجده کردند؛ گفت: «خدایا از من بهتر هم خلق کرده ای؟» حضرت باریتعالی به جبرئیل فرمود:«به داد آدم برس که دارد هلاک می شود، عُجب او را گرفته؛ او را ببر و چیزهایی به او نشان بده». جبرئیل حضرت آدم را یک جای بسیار نورانی و مجلل می برد که آنجا خانمی را می بیند با گردنبند و گوشواره هایی و تاجی بر سرش. حضرت آدم تحت تأثیر قرار می گیرد، می گوید: او کیست؟ خداوند می فرماید: «این دختر حبیب من است، زهرا سلام الله علیها است، آن تاجِ سرش، پدر او است، گوشواره هایش حسن و حسین علیهاسلام هستند».

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:«کنتُ نبیّاً و آدمَ بین الماءِ و الطّین = من پیامبر بودم در آن وقتی که آدم (علیه السلام) بین آب و خاک بود».

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed