مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
فوز عظیم، سود حاصل از معامله ی بی نظیریست که خداوند در قرآن در سوره توبه مژده آن را داده است. معامله ای که در آن فروشنده، فرد مؤمن است و خریدار، خداوند متعال. آنچه می فروشد، جان و مالش است و آنچه می گیرد بهشت است. این رستگاری بزرگ، با طی کردن ۹ مرحله حاصل می شود.
در بحث ضرورت خودسازی، این سؤال پیش می آید که آیا کسانی که به جهاد می روند نیز، باید خودسازی کنند یا خود جهاد، جبران همه چیز را می کند؟ دو آیه زیر پاسخ این سوال است:
آیه اول) خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِكُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ = در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اینكه بهشت براى آنان باشد خریده است همان كسانى كه در راه خدا مى جنگند و مى كشند و كشته مى شوند [این] به عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله اى كه با او كرده اید شادمان باشید و این همان كامیابى بزرگ است». (توبه/111)
در این آیه ظاهر قضیه است که خدا جان و مال مؤمنین را خریداری کرده است که در مقابل به آنها بهشت را بدهد. یعنی جان در مقابل بهشت. بهشت یعنی همه چیز و بالاترینش رضای خداست. بعد راهکار را می گوید. یعنی کسی که با خدا قرارداد می بندد که من جان میدهم، تو هم بهشت بده، سه تا عمل انجام میدهد، یک: به جبهه می رود و جنگ می کند. دو: می کشد. سه: کشته می شود.
یعنی آنچه از او خواسته می شود، این است که اول بکشد و بعد کشته شود. چون کشتن هم اجر عظیم دارد و مانع را از سر راه انسانها بر می دارد. این معامله وعده ی حق به عهده خداست. این وعده در انجیل و تورات نیز آمده است. بعد می فرماید: آیا کسی در عالم پیدا می شود که از خدا به عهدش وفادارتر باشد؟
وقتی معامله می کنید، مثلاً قراردادی می بندید، می گویند: «خیرش را ببینید»؛ «خدا برکت بدهد». خداوند هم بعد از این قرارداد می گوید به هم مژده بدهید از این معامله پرسود. َ«فاسْتَبْشِرُوا» یعنی خوشحالی و مسرت، هر چه مؤمن ایمانش بیشتر باشد، مسرتش بیشتر است و از خدا بهتر اطاعت می کند.
ممکن است، سؤال کنید که اگر کسی وقت خود و عمر خودش را صرف رضای خدا کند، اما جهادی واقع نشود و آرزوی جهاد داشته باشد، وقتی عمرش تمام شود، چه حکمی دارد؟ در بستر مُرده، اما آرزوی شهادت داشته است. در پاسخ به این سوال علی (علیه السلام) می فرماید: هر کدام تان با آرزوی شهادت بمیرید، به شهدا ملحق می شوید. یعنی کسی که عمرش را در راه امر به معروف و نهی از منکر و نوشتن کتاب و ارشاد و خدمت به خدا خرج کرده و جان و مالش را خرج خدا کرده است، باید برای مرگش جشن بگیرد، چون در امتحان قبول شده است.
آیه بعدی اساس بحث ماست:
«التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ= [آن مؤمنان] همان توبه كنندگان. پرستندگان، سپاسگزاران، روزه داران، ركوع كنندگان، سجده كنندگان، وادارندگان به كارهاى پسندیده، بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده» (توبه/112).
از این آیه در می یابیم: این گونه نیست که هر کس بتواند با خدا معامله کند. باید 9 کلاس را بگذراند. کلاس اول، «توبه» است؛ دوم «عابدون»؛ سوم «الحامدون»؛ چهارم «السَّائِحُونَ»، پنجم.....و الی آخر که کلاس نهم، «الحافظون لحدود الله» است.
موفقیت در این کلاسها برای هر کسی «فوز عظیم» است. این کلاسها زمان ندارد که بگویی یک سال و دو سال طول می کشد. مثل حر که گمراه بود و فکر می کرد مأمور و معذور است و باید اطاعت کند و سر راه حسین بن علی (علیه السلام) را گرفت. امام گفت: «ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ! مَا الَّذی تُرِیدُ اَنْ تَصْنَعَ؟= مادرت به عزایت بنشیند، از من چی می خواهی؟». حر گفت: اگر غیر از تو کس دیگری اسم مادر مرا آورده بود، من هم اسم مادرش را می بردم. حر برای خدا خشمش را خورد و حیات طیبه پیدا کرد و مصداق این آیه شد: « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً = هر مرد یا زنی كار شایسته كند و مؤمن باشد، قطعا به او زندگى پاكیزه اى حیات [حقیقى] می بخشیم» (نحل/97).
یعنی ای انسانها این زندگی که دارید، حیات است، ولی طیبه نیست. حیات بدن، حیات طیبه محسوب نمی شود. اما حیات قلب، حیات طیبه است. حر حرمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را رعایت کرد و این کار را برای خوش آمد مردم نکرد، بلکه برای رضای خدا کرد، خدا هم دلش را زنده کرد. او حیات طیبه پیدا کرد از آن لحظه حر، حر قبلی نبود. «حر غافل، تبدیل شد به حر ذاکر». وقتی که حضرت به نماز ایستاد، حر آمد و به امام اقتدا کرد، لشکریانش هم از او تبعیت کردند و به امام اقتدا کردند. از آن به بعد حر همراه امام شد تا در روز عاشورا به شهادت رسید.
این مراحل را حر در چه مدت زمانی گذراند؟ از وقتی که ادب کرد و رعایت حرمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را کرد، تمام این مراحل را طی کرد. این مراحل 9 گانه که در آیه 112 سوره توبه گفته شد، زمان نمی برد. اگر انسان تائب شد، سلسله مراتب طولی است. یعنی «توبه» مثل وضو است. «عابدون» مثل نماز است. حر توبه کرد. همیشه اصل و میزان، حال و وضعیت فعلی افراد است. گذشته ای که داشته اند، زیاد مهم نیست.
کلیدواژه ها:
آثار استاد