www.montazer.ir
سه‌شنبه 21 ژانویه 2025
شناسه مطلب: 5943
زمان انتشار: 3 ژانویه 2017
یکی از موارد «عزت و ذلت» انسان، مسئله مال و ثروت است

شخصیت‌شناسی مؤمن (16)، 95/10/7

یکی از موارد «عزت و ذلت» انسان، مسئله مال و ثروت است

عزت ها و ذلت های  دنیایی در شأن های جمادی، گیاهی، حیوانی یا عقلی، این طور درک می شود. گاهی انسان به خاطر یک نیاز جمادی یا گیاهی یا خلا و کمبود حیوانی و گاهی امر عقلانی و اعتباری، احساس ذلت می‌کند، کما این که ممکن است کسی بادست یافتن به دارایی هایی در شأن های مذکور، احساس عزت کند.

اما احساس مؤمن در مقابل مال و ثروت، همان است که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «المؤمنُ كالغریبِ فی الدُّنیا، لایأنَسُ فی عِزِّها و لایَجْزَعُ مِن ذُلِّها= مؤمن در دنیا مثل غریب است؛ با عزّت و قدرت دنیا انس نمی گیرد  و از خواری آن، بى‌تابى نمى‌كند».

علت این که «مال و ثروت» برای «مؤمن خود ساخته» مفید است، این است که ثروت او را از مسیر صراط منحرف نمی کند، اما برای غیر مؤمن خطرناک است. یعنی برای افرادی که از غنای روحی برخوردار نیستند و فقر نفس دارند، فقدان مال و ثروت، خطرساز می‌شود.

امام صادق (علیه السلام) در خصوص افراد مؤمن و خود ساخته می‌فرمایند: «لَیسَ منّا من لم یحبّ جَمعَ المال مِن الحَلال= از ما اهل بیت نیست، کسی که جمع مال را دوست ندارد». بدیهیست که این جمع مال و پولدار شدن، باید از راه و روش درستی باشد تا انسان دچار بیماری‌های روحی و روانی نشود. افراد زیادی دیده شده اند که وارد جمع مال می شوند و گرفتاری های روحی و روانی پیدا می کنند.

مال به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام): «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلى تَقْوَى اللّهِ الْمَالُ= مال یار خوبی برای تقوای خداست»، یار خوبی برای بخش ابدی و آخرتی انسان است. یعنی انسان با آن می‌تواند در خیلی از جاها عفت پیشه کند و جلوی مفاسد را بگیرد. پس باید مراقب بود که اگر مال خوبی دارید به سمت خداوند پیش ببرید.

اما از آن طرف، افرادی را داریم که با آمدن مال و ثروت در خانواده شان، حس استغنا به آنها دست می دهد و طغیان می کنند. این همان است که خداوند فرمود: «ان الانسان لیطغی ان رآه استغنا= انسان وقتی که خود را بی نیاز ببیند، طغیان می کند». اینها قطعا انسان های مؤمنی نیستند که با دستیابی به مال و ثروت طغیان می کنند.

بیشتر اوقات وقتی آسایش که ناشی از وجود مال و ثروت است، زیاد می‌شود، آرامش کم می‌شود. پس انسان باید بتواند آسایشش را به گونه‌ای هدایت کند که منجر به از بین رفتن آرامشش نشود. مثلاً بعضی افراد در یک خانه صد متری آسایش دارند، اما وقتی این خانه به 150 یا 200 متر تبدیل می‌شود، حرص و جوش و فشار قبر برای خودش ذخیره می‌کنند؛ چون خودش را با عزت‌ دنیایی نگه می‌دارند و تمام فکر و تمرکزش روی این مسئله قرار می‌گیرد و از بسیاری از موضوعات اصلی غافل می‌شود.

پس ارتباط با مال باید به گونه‌ای باشد که هر چقدر مال افزایش پیدا می‌کند، تعادل انسان روی صراط بهم نریزد. یعنی باید از مال برای آخرت خوب استفاده کنید.

تحقیرها و ذلت ها در شئونات پایینی (جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) منجر به عزت یافتن انسان در بخش انسانی می‌شود. یعنی شما به محض اینکه به بُعد طبیعی‌تان فشار بیاورید، فطرت‌تان اوج می‌گیرد و قوی می‌شود. اساساً شرع مقدس، برای ریاضت دادن به بخش فطرت است. ما در اسلام حکم شرعی نداریم که بخواهد فطرت انسان را ذلیل کند، بلکه همه دستورات شرع، مربوط به شئونات بخش‌های پائینی است. مثلاً ظاهر رکوع و سجود به ذلت کشیدن بخش بدنی ماست، اما درحقیقت بخش فوق عقلی ما اوج می‌گیرد و رشد می‌کند.

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) در روایت فوق می‌فرمایند: «و لایَجْزَعُ مِن ذُلِّها= مؤمن جزع در ذلت ندارد». یعنی ذلت های دنیایی مومن را به بی تابی نمی اندازد.

خیر و شر وسیله امتحان مؤمن است

گاهی انسان وضع اقتصادی خوبی ندارد یا گرفتاری و کمبودی دارد، اما نباید احساس ذلت کند، بلکه باید احساس استقامت کند تا بتواند به اوج برسد.

قرآن کریم می‌فرماید: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً= و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کنیم». (سوره انبیاء/آیه 35) خدا به بعضی ها خیر می‌دهد ولی این خیر برای آنها امتحان است. یعنی خیلی از افراد هم با خیر به جهنم می روند. همچنین کسانی هم هستند که با شر به بهشت می‌روند.

خیر می‌تواند مال، زیبایی، هوش و حافظه قوی، اعتبار خانوادگی، مدرک بالا، زیبایی اندام، شهرت و قدرت و.. باشد اما به جای استفاده درست از آن متاسفانه افراد اسیر این اعتباریات شده و ذلیل می‌شوند و محبوبیت‌هایشان را در آسمان از دست می‌دهند و گرفتار جهنم می‌شوند.

شر هم می‌تواند بیماری، معلولیت، تنهایی، فقر، مشکلات جسمی، محرومیت یا تأخیر در ازدواج، از دست دادن عزیزان و... باشد. اما به نفع انسان تمام شود و اوج بگیرد و به قرب خداوند برسد. حواسمان باشد اگر خیر آمد، خیلی شاد و سرمست نشویم و اگر شر هم آمد، این‌گونه نباشد که حالمان بد شود.

پس نعمت می‌تواند بلا و دام باشد و موجب استدراج انسان باشد و انسان را به بدبختی و نکبت بکشاند.

 یکی از اقسام مستی، مستی نعمت است. بعضی‌ها ظرفیت ندارند و با نعمت مستی می‌کنند. داشتن همسر خوب، زندگی خوب یا نعمت های معنوی می تواند هم برای انسان فتنه و شر باشد و هم خیر. همان‌طور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای خیلی‌ها خیر و نور بود و با وجود او به اوج رسیدند و برخی هم بخاطر نفسانیت شان نتواستند از ایشان استفاده کنند. از این رو،  مؤمن هیچ وقت نباید با مریضی ها، مشکلات و مرگ خانواده‌اش و محرومیت‌ها، احساس غم و ذلت کند.

مؤمن و صبر بر بلا

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ یَعْرِفِ الْبَلَاءَ یَصْبِرْ عَلَیْهِ وَ مَنْ لَا یَعْرِفْهُ یُنْكِرْهُ= کسی که بلا را می شناسد، صبر بر آن می‌کند و آن کس که بلا را نمی‌شناسد آن را بد و ناپسند می‌داند». مؤمن ماهیت بلا را می‌شناسد؛ چون می‌داند که برای آزمایش است. خداوند هیچ نعمتی را نمی‌دهد «لیسَ شیءٌ فیهِ قَبضٌ أو بَسطٌ مِمّا أمَرَ اللّه ُ بهِ أو نَهى عَنهُ إلاّ و فیهِ مِن اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ابتِلاءٌ و قَضاءٌ=  هیچ گرفتاری یا گشایشى در آنچه خدا بدان امر كرده یا از آن نهى نموده است صورت نگیرد، مگر این‌كه خداوند عزّ و جلّ را از این كار آزمایش و حُكمى است».

قبلاً گفته شد نفس ما قبر ماست و قبر ما نفس ماست. یعنی وقتی وارد عالم برزخ می‌شوید‌، در حقیقت وارد فضای نفسی خودتان ‌می شوید و با نفس‌تان درگیر خواهید شد. پس اگر در دنیا آلودگی، حسادت، مقایسه، احساس حقارت، جزع  و فزع، بدبینی، بی‌حوصلگی، عصبانیت؛ اذیت اطرافیان را داشته باشید، فشار قبر زیادی را برای خود ذخیره خواهید کرد. همان‌طور که تار دیدن چشم و عینک زدن ما مشکل دنیا نیست بلکه این چشم ماست که مشکل پیدا کرده است. در برزخ هم اگر ما تجهیزات لازم را آورده باشیم، زندگی لذت بخشی خواهیم داشت. اما اگر قلب سلیم نبرده باشیم، گرفتار جهنم می‌شویم. پس این ما هستیم که بیرون را می‌سازیم.

مؤمن بی‌تابی نمی‌کند

امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: «اَلجَزَعُ هَلاكٌ= بی‌تابی هلاکت‌بار است». یعنی «جزع کردن» هم هلاکت روح می‌آورد و هم مشکلات دنیایی و آخرتی.

در فرمایش دیگری حضرت فرمودند: «اَلجَزَعُ أتْعَبُ مِنَ الصَّبْرِ= جزع رنج آورتر از خود صبر است». انسان با صبر، شکر و مصونیت دارد و آسیب نمی‌بیند، ولی وقتی غر و نق زدی و بی‌تابی کردی؛ اجرت از دست می‌رود و کوچک می‌شوی. چون خودت را آنقدر حقیر نشان دادی که دنیا می‌تواند تو را تحقیر کند؛ یعنی ارتباط با الله و خانواده آسمانی و ایمانت آنقدر ضعیف شده است که نمی‌توانی در کنار آن‌ها آرام باشی. لذا احساس بدبختی می‌کنی.

اگر مشکل گیاهی یا حیوانی مثل  بچه‌دار نشدن، نداشتن همسر، و .. بوجود آمد، نباید احساس کمبود و بی‌آبرویی کنی؛ چون کمال گیاهی است و غصه خوردن ندارد.

اینکه گفته می‌شود؛ مؤمن از ذلت دنیایی جزع ندارد. یعنی اگر حادثه‌ای برایش پیش آمد، احساس بی‌آبرویی، بی‌شخصیتی و پوچی نمی‌کند. دنیا برایش تیر و تار نمی‌شود. نشاطش را از دست نمی‌دهد.

مؤمن همه مهارت‌ها را یاد می‌گیرد و خودش را در سختی قرار نمی‌دهد. مؤمن در مصرف مال بی‌فکر نیست و عقل معاش دارد. خوب فکر می‌کند. او کسل و تنبل هم نیست. چون «سستی و تنبلی» روح را سست می‌کند. پس دنیا برای مؤمن آخرت‌ساز است. او در عین آنکه تلاش می‌کند، اما هیچ وقت احساس ذلت نمی‌کند و شخصیتش را حفظ می کند.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed