مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در ادبیات الهی مؤمن مساوی با انصاف است و از نظر خداوند فقط مؤمن "انسان" است و باطن انسانی دارد.
قرآن کریم از دو دسته از انسان ها سخن می گوید. «أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَایَسْتَوُونَ= آیا کسی که مؤمن است با کسی که فاسق است یکی است» (سوره سجده/آیه 18) گروهی كه مومن اند چون به امنیت و شادی و آرامش رسیدند و به ابدیت سالم متولد می شوند و گروه دوم «فاسقان» كه اهل عناد و تكذیب اند و به 5 دسته تقسیم می شوند: کسانی که ارزش جمادی یا ارزش گیاهی یا حیوان و کمتر از حیوان یا شیاطین دارند و فقط یک گروه هستند، که آنها انسان هستند: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ؛ همانا انسان در زیان است* مگر كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كرده و همدیگر را به حق سفارش و به شكیبایى توصیه كرده اند».
وای به حال کسی که مؤمن نیست. چون نه زندگی دنیایی خوبی خواهد داشت و نه آخرت خوبی. این مسئله که "هر کس باید فکر کند آیا او مؤمن است یا نه!"
امروزه، متأسفانه دغدغه های اکثر آدم ها در طول زندگی ارزش های است که هیچ کدامشان به درد آخرت نمی خورد. مسائلی مثلاً ازدواج کردم یا نه، خانه دارم یا نه، پولدار هستم یا نه! بچه دارم یا نه! ... چون نگاه بر خود، نگاه جنسی است. لذا نوع مشکلات و ارزش های که با خودمان می سنجیم، ارزش های جنسی است؛ به این منظور که ذهن و قلب خیلی از افراد به این ارزش ها مشغول بوده و با همین ملاک ها تا آخر عمر می خواهد سرپا زندگی کنند و فکر برزخ نمی کنند که آیا در شب اول قبر گیر دارند یا نه! ایمان دارند یا نه! وقتی وارد آخرت می شوند آیا مؤمن محسوب می شود یا نه! درحالی که در آخرت اگر کسی مؤمن نباشد، بدبخت خواهد بود.
چنانکه روایتی از امام صادق (علیه السلام) که فرمودند: «أَتَخَوَّفُ عَلَیْكُمْ فِی الْبَرْزَخِ= من از برزخ برای شما می ترسم» که خبر از سختی برزخ است.
لذا این خیلی مهم است که انسان در سبک زندگی اش به این فکر کند که اگر من مُردم، مؤمن هستم یا خیر! آیا بشیر و مبشر برای حسابرسی می آیند یا نکیر و منکر! ... این را جز بدهی ها و ضروریت های که باید در زندگی خودمان پیاده کنیم، حساب نمی کنیم و به آرزوهای داشتن فرزند، همسر، پول، مقام و .... سرگرم هستیم.
دادن سهم فقیران در مال از شاخصه های مؤمن است
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَن واسَى الفَقیرَ، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ، فذلكَ المؤمِنُ حَقّا= کسی که نسبت به فقیر مواسات داشته باشد و با مردم با انصاف رفتار کند، او مؤمن حقیقى است».
در فقره اول روایت «مَن واسَى الفَقیرَ» پیامبر اسلام کسی را مؤمن می داند که یعنی با فقیر زندگی می کند. فقرا در زندگی شخص نقش دارد و آنها به او تکیه دارند. دوستش دارند. او به استقبال فقرا می رود.
قرآن کریم در سوره ذاریات آیه 19 می فرماید: «وَ فِی أَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ=و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود» مؤمن کسی است که همیشه درآمدی که دارد، حق فقیر را بجا می آورد.
مؤمن کسی که دلش به رفتار خدا و اخلاق خدا امنیت و آرامش دارد و چه در سختی و تنگنا و چه در خوشی و رفاه حق فقیر را ادا می کند.
در سیره ی اخلاقی امام سجاد (علیه السلام) آمده که ایشان صد خانوار را تحت پوشش داشت و اصرار بر این هم می کرد که خودش به امورات تک تک خانواده ها رسیدگی کند. او کسی است که در عمرش دو بار نصف اموالش را بخشید.
او دغدغه ی فقرا و نیازمندان و بیماران و گرفتاران و از همه مهمتر ایتام فرهنگی و معنوی که دستشان به اهل بیت نمی رسد، را داشته باشد.
شدیدترین بلا برای انسان فقر روحی و تشنگی نفس انسان است که نداند با کدام آب روحش را سیراب کند. چنانکه حضرت علی فرمودند: «أكبَرُ البلاءِ فَقرُ النَّفسِ؛ شدیدترین بلا فقر نفس است».انسان در این حالت نمی داند با چه چیزی به غنای نفسش بپردازد. لذا فقر فرهنگی بالاتر از فقر مادی است. یعنی فقر ملکوت و قیامت بدتر از فقر دنیاست. اگر در دنیا فقری داشته باشیم خدا در آخرت جبران می کند اما اگر کسی فقر عقیدتی، اخلاقی و معنوی و باطن انسانی داشته باشد خیلی خطرناک است.
پس اگر خدا به ما انواع روزی اعم از؛ روزی مادی، روزی که در شأن گیاهی باشد، روزی های بخش حیوانی، روزی عقلانی و همین طور روزی فوق عقلانی عطا کرد باید سهمی از فقرا در هر شأنی که باشند را نیز داشته باشیم.
دادخواهی از خود
در ادامه روایت، پیامبر انصاف نسبت به مردم را از شاخصه های مؤمن می داند: «وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ فذلكَ المؤمِنُ حَقّا = و با مردم با انصاف رفتار کند و او مؤمن حقیقی است». یعنی آدم با وجدان و منصفی باشید و خودتان را محاکمه کنید.
با انصافترین مردم
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: «أنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِكَ، وَأهْلِكَ، وَخاصَّتِكَ، ومَنْ لَكَ فیهِ هَوًى، وَأعْدِلْ فِی العَدُوِّ وَالصَّدِیقِ»
مخاطب این روایت همه مردم می تواند باشد اما مخاطب اصلی آن مسئولین و کسانی که ثروت و جایگاه و موقعیتی در کشور دارند، می باشد.
«أنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِكَ = منصف کسی است که دادِ مردم را از خودش بگیرد.»
به طور مثال در جایگاه همسری، آیا همسر باانصافی هستی یا نه! آیا برای پدر و مادرت فرزند خوبی هستی!
گاهی اوقات دیده می شود مرد به جای اینکه بنشیند و فکر کند که آیا مرد خوبی است یا نه! با ضعف های زنش خودش را مقایسه می کند. چنین روحیه ای جهنمی است. پس خود را محاکمه کنیم قبل از اینکه در قیامت محاکمه شویم و نتوانیم جوابی داشته باشیم.
همه فرق انسان با حیوان همین در این است که حیوانات مقابله به مثل هم دارند. اگر به حیوانات محبت کنید او هم به شما محبت می کند. پس وظیفه انسان سنگین تر است و کسی که می خواهد شبیه به خدا و اهل بیت بشود خودش را ارزیابی کند که آیا وظیفه اش را نسبت به همسر، پدر و مادر و فرزند درست انجام داده است یا نه!
«وَأهْلِكَ، وَ خاصَّتِكَ وَ مَن لَكَ فیهِ هَوىً؛ داد مردم را از خانواده ات و کسانی که نزد تو ویژه هستند، بگیر». چون ممکن است خانواده ات (برادر یا خواهر یا همسر یا فرزند) بواسطه تو به مردم ظلم کنند، ما خیلی وقتها به خاطر خانواده مان به دیگران ظلم می کنیم. مثل مشکل بعضی از آقازاده های نمایندگان که در کشور ما مطرح است. چون ویژه هستند، حق دیگران را ضایع می کنند. پس مراقب باشید آنهائی که ویژه هستند مثل دوستان که علاقه ویژه به آنها نیز داری، به خاطر این علاقه حق کسی خورده نشود و ظلمی نشود.
«وَ أعْدِلْ فِی العَدُوِّ وَالصَّدِیقِ؛ در مورد دشمن و دوست عادلانه رفتار کن».
رفتار عادلانه نسبت به دوست و دشمن یکی از رفتارهای است که اسلام تأکید بر آن دارد. عمل بسیار سختی است. چون فشار به بخش حیوانی انسان می آید امّا در دل این فشارها انسانی شبیه به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) شکل می گیرد.
یکی از مواردی که متأسفانه کمتر دیده می شود، "انصاف در طلاق" است. ندادن مهریه، فشار عاطفی و روحی بر زن، اینها همه جهنم هایی هستند که توجهی به آن نمی کنند و با منصف نبودن دیده می شود.
اخلاق و انسانیت اقتضا می کند که انصاف رعایت کنیم. متأسفانه خیلی از آقایان با بی انصافی مهریه نمی دهند و زن را طلاق می دهند.
رعایت انصاف ارزشت را بالا میبرد
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: «أنصِفْ مِن نَفسِكَ قَبلَ أن یُنتَصَفَ مِنكَ؛ فإنَّ ذلكَ أجَلُّ لقَدرِكَ، و أجدَرُ برِضا رَبِّكَ= پیش از آنكه از تو دادخواهى كنند تو خود از خویشتن دادخواهى كن؛ زیرا این كار منزلت تو را بالاتر مى برد و پروردگارت را بیشتر خشنود مى كند.».
اگر این حق را به دیگران ندهیم، ممکن است در دنیا از ما نگیرند، ولی در آخرت با تلخی و سختی گرفته می شود.
اگر کسی خودش را مقصر در خطاها ببینید و اعتراف کند، در هر صنف و جایگاهی مثل عالم، دانشمند، و.... باید اعتراف کند و این اعتراف نه تنها موجب کم شدن عظمت شخصیت انسان نمی شود، بلکه منجر به بالا رفتن ارزش فرد شده و آبروی او حفظ می شود.
از دیگر نتایج این خصلت، راضی شدن خداوند از بنده است و خدا از بنده ای که منصف باشد از او خشنود می شود و به او مباهات می کند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد