مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
مجالس اهل بیت (علیهم السلام) روح جمعی قدرتمند و الهی ایجاد می کنند که این روح در مجالس دیگر وجود ندارد. اگر محتوای مجلس الهی باشد، تأثیرات الهی و اگر شیطانی باشد، آثار شیطانی دارد.
انسان برای رشد و ساخته شدن، دو مرحله نیاز دارد، مرحله اول «معرفت» و مرحله دوم «عمل» است. این دو مرحله تعریف ایمان است، یعنی «اقرار به زبان» و «عمل به ارکان». انسان در مجالس اهل بیت (علیهم السلام) هم فرصت اقرار به آموخته ها را دارد و هم فرصت عمل کردن.
قرآن کریم در آیه ی 24 سوره ی توبه سه شاخص را بیان می فرماید: « قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِیرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ = بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى كه گرد آورده اید و تجارتى كه از كسادش بیمناكید و سراهایى را كه خوش مى دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوست داشتنى تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایى نمى كند.» که هر چه انسان به این سه شاخص نزدیک شود از حیات انسانی بیشتری برخوردار است، بدون این سه شاخص رشد انسانی مقدور نیست هر چند صورت های مقدس رعایت شوند. این سه شاخص عبارتند از: «حب خداوند» و «اهل بیت ع» و «جهاد» در راه خداست.
طبق این آیه اگر متعلقات دنیا محبوبتر از این سه شاخص در نزد انسان باشد، انسان «فاسق» است و خداوند فاسقان را هدایت نمی کند. «فسق» یعنی چیزی که حالت طبیعی خود را از دست داده است. نهاد انسان عاشق کمال مطلق است و اگر به سمت کمال مطلق حرکت نکند، به خسران و فسق کشیده می شود.
مجالس اهل بیت (علیهم السلام) قدرت زیادی در تقویت این سه شاخص دارند به طوری که هیچ درس حوزه و دانشگاهی نمی توانند، چنین قدرتی را یکجا به انسان بدهند. انسانهای قدرتمند در طول تاریخ همه در این مجالس تربیت شده اند. چهره های درخشان انقلاب و جنگ محصول تحصیلات آکادمیک نبوده اند، بلکه تربیت شده این جلسات بودند که امام (رضوان الله) درباره آنها فرمودند: «ره صد ساله را یک شبه طی کردند». بنابراین مجالس اهل بیت (علیهم السلام) کاملترین و سازنده ترین مکتب است. مجالس در گذشته به این صورت برگزار می شد که در آغاز مجلس با تلاوت قرآن شروع شده و چند مسأله از احکام گفته می شد و سپس چند نکته ی اخلاقی و معارف را بیان می کردند و بعد عزاداری و پس از آن هم مجلس با شور گرفتن به پایان می رسید؛ این طراحی دقیق همه نیازهای شروع از فکر و رسیدن به عمل را در خود داشت و این معجزه ی اسلام است.
امام رضوان الله می فرمایند: «ملت ایران از ملت حجاز در عهد پیامبر ص و از ملت عراق در عهد امیرالمومنین ع بالاتر هستند.» به این خاطر است که هرگز در طول تاریخ بشریت این تعداد انسان تربیت نشده که بتوانند تا «عند ربهم» بروند، آماده ترین مردم ایرانیان هستند و پایگاه امام زمان (علیه السلام) قلب همین مردم دست پرورده ی مجالس اهل بیت (علیهم السلام) است. این مردم وقتی به مجالس اهل بیت (علیهم السلام) رفته و عزاداری می کنند و هر قدر امام حسین و حضرت زینب (سلام الله علیهما) که فدایی خدا هستند در نظرشان بزرگ می شوند، به عظمت خداوند یقین می یابند؛ اقامه ی نماز اول وقت حضرت در ظهر عاشورا ذهن انسان را به سوی خدا برده و توحید را قوی می کند. پس بدون اینکه کار علمی و فلسفی صورت بگیرد، «حب الله» که شاخص اول بود در مجالس عزاداری به انسان ها آموزش داده می شود.
شاخص دوم یعنی حب به اهل بیت (علیهم السلام) نیز در این مجالس افزایش می یابد. لزوم عشق به اهل بیت (علیهم السلام) از این جهت است که انسان بدون شاخصه نمی تواند به کمال مطلق و بی نهایت نزدیک شود، زیرا کمال مطلق قابل تصور و تجسم ذهنی نیست. لذا باید مطلق در «قالبِ انسانی» ظهور کند، اگر ظهور نکند، ما چگونه می توانیم بفهمیم که حق تعالی چگونه است؟ زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّه = به اخلاق خدا متخلّق شوید» پس باید به گونه ای جلوه کند تا او را بشناسیم و تخلق به اخلاق او پیدا کرده و به او نزدیک شویم و به خلیفه اللهی برسیم. مجالس اهل بیت فقط شنیدن نیست، بلکه فرصت عشق بازی و نزدیک شدن به کسی است که دوستش داریم. شخص چه آبدارچی باشد، پرچم به دست بگیرد، بلندگو دست بگیرد، مداح، سخنران یا نظافتچی باشد، فرصتی برای عاشقی دستش آمده است.
شاخص سوم حب «جهاد» یعنی آمادگی فدا کردن تعلقات هشت گانه در راه خداست. کسی که از کودکی به این مجالس رفته و دائماً این واقعه را می شنود، در جوانی فوق العاده آمادگی جهاد پیدا می کند. افرادی مثل سیدالشهدا، حضرت علی اکبر، حضرت عباس، و ... (علیهم السلام) تا وهبِ تازه مسلمان شده که آگاهی زیادی از دین هم ندارد با هم جمع شدند، که عامل آن عشق به خداست.
در کربلا در وجود همه عشق به اهل بیت (علیهم السلام) موج می زند که شاخصِ آن در آنجا امام حسین (علیه السلام) است. بنده از اوایل دفاع مقدس تا آخر در جبهه ها حضور داشتم و شاهد بودم کسانی که هیأتی بودند، خیلی راحت تر جانفشانی می کردند تا کسانی که تعلقی پایشان به جبهه باز شده بود، در شهادت طلبی های برجسته و فشارهای عملیاتی سنگین بسیار فوق العاده عمل می کردند.
اتفاقی که در مجالس اهل بیت (علیهم السلام) می افتد، این است که شخص فانی شده و از همه ی علائق خود می گذرد. کسانی که در این جلسات توفیق توبه می یابند، ذوب در امام حسین (علیه السلام) می شوند. شخصیت حضرت به گونه ای است که فرصت زمانی و مکانی شان نسبت به سایر ائمه ع بیشتر است و می تواند، ذوب شدن در «لا اله الا الله» را نشان بدهد. عاشورا مهمترین روز در تاریخ بشر برای ظهور «لا اله الا الله» بوده و همه در آن روز مست الله بودند؛ به حدی که به قول امام ع درد شمشیر را احساس نمی کردند. البته سایر معصومین (علیهم السلام) هم اگر به جای حضرت بودند، اینگونه عمل می کردند، ولی به هر حال این فرصت برای ایشان ایجاد شد.
حس فداکاری در واقع از شهدای کربلا و از طریق این روضه ها به شخص منتقل می شود. امام فرمودند:« آنچه که می تواند این مملکت را نجات دهد، تفکر بسیجی است.» شاخصه های این تفکر عشق به الله، عشق به ولایت و عشق به جهاد در راه خداست. در جبهه ها رزمندگان سعی می کردند، آنچه که در روضه ها آموخته اند را اجرا کنند. آنچه که در این مجالس برای افراد خوب جا می افتد، وفاداری به امام است. سیدالشهدا (علیه السلام) روی این نکته خیلی تأکید داشتند. ایشان از زمان حرکت شان تا روز عاشورا این آیه را بسیار تلاوت می کردند: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا = از میان مؤمنان مردانى اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نكردند.» (احزاب/23). بعضی ها به عهدشان عمل کرده و بعضی دیگر بر سر عهد خود بوده و منتظرند. آیه ی مذکور از جمله آیات شاخص است. امام (علیه السلام) می فرمایند: «اینکه به من نامه نوشته و دعوت کردید و الان مقابل من ایستادید از شما کار عجیبی نیست؛ شما با پدر و برادرم هم همین کار را کردید.» شب عاشورا بزرگترین تعبیری که از اصحابش می کنند، وفاداری است. در این مجلس وفاداری تقویت می شود، لذا شعار مردم ایران این است: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند».
آثار تربیتی مجالس عزاداری اباعبدالله علیه السلام
کلیدواژه ها:
آثار استاد