www.montazer.ir
یک‌شنبه 24 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 5568
زمان انتشار: 7 سپتامبر 2016
مومن همیشه شاد است و در امور دیگران تجسس نمی کند

استاد محمد شجاعی

مومن همیشه شاد است و در امور دیگران تجسس نمی کند

«شادی و گشاده رویی» خصلت زیبای مومن است. مومن چون وصل به مبدأ و خالق جهان است، سرشار از عشق و شادمانی است و «دغدغه رشد و حرکت به سمت معشوق»، او را از تجسس کردن در امور دیگران باز می دارد. یعنی مومن چون مسیر بهشت را طی می کند، فرصت ندارد که به دنبال عیب دیگران باشد.

 

امیر بیان علی(علیه السلام) نیز، «شادی و گشاده رویی» را در کنار «تجسس» قرار داده و فرمودند: «هَشّاشٌ بَشّاشٌ، لا بعَبّاسٍ وَ لا بِجَسّاسٍ؛ صَلیِبٌ، كَظّام، بَسّام = خنده روى است و گشاده رو، نه ترشروى و تجسّس كننده، استحکام دارد، فروخورنده خشم است، پرتبسم است.» (الكافی: 2/229/1).

مؤمن آدم گشاده رو، بشّاش و خوشرویی است؛ مؤمن عبوس، منقبض و اخمو نیست. زیرا مومن  می داند که اخم، غصه، اضطراب، زودرنجی و حساسیت فشار قبر می آورد.

« وَ لا بِجَسّاسٍ = و تجسس کننده نیست». تجسس موضوع مهمی است که در زندگی ما زیاد اتفاق می افتد.

«تجسس نکردن» از ویژگی های مومن است که از رفتار پیامبر ص و اهل بیت ع الگو گرفته است.

مؤمن جستجوگر و فضول نیست. مؤمن در کار کسی دقیق نمی شود و به دنبال فهمیدن راز کسی نیست. در خیلی از موارد، حتی اگر راز کسی را می داند، خبرچینی نمی کند، خودش را به تجاهل می زند تا مجبور به تعریف آن برای دیگران نباشد و مرتکب غیبت یا تهمت نشود.

مؤمن فقط درگیرِ خودش است و با هیچ کس کار ندارد؛ نمی گوید: «کی شوهر کرد؟»، «کی زن گرفت؟»، «فلانی چرا طلاق گرفت؟» و تجسس هایی از این قبیل، جستجوگری در کار دیگران، مشغله ی مؤمن نیست. مؤمن خیلی کار دارد، چون دل مشغولی او آخرت سازی است. مثلاً یک جنین دو قلو در رحم مادر را در نظر بگیرید؛ هیچ کدام با دیگری کار ندارد؛ هر کدام مشغول آماده سازی اندامها و ابزار و وسایل زندگی برای تولد خودش در دنیا است؛ چون در لحظه ای که سوت پایان زندگی در رحم به صدا در بیاید، آنها باید آماده تولد باشند. بنابراین،  انسانی که در رحم دنیا به تجسس و سایر گناهان مشغول می شود، درحقیقت خودش را از تهیه ابزار و وسایل زندگی ابدی محروم کرده است.

برای همین است که علی ع فرمود: «طوبى لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ النّاسِ = خوشا به حال آن كس كه عیب خودش، او را از پرداختن به عیب هاى مردم باز دارد.» (نهج البلاغة: الخطبة 176).

مؤمن آنقدر مشغول خودسازی و برطرف کردن ضعف ها و گرفتاری ها و مشکلات اخلاقی خود است که از عیب های دیگران غافل می ماند.

این که امام صادق ع فرمود:«اگر کسی گمان کند که از دیگری بهتر است، آدم مستکبری است»، نشانه این است که منشاء تجسس کردن افراد در زندگی دیگران خوی «استکباری» آنان است.

منشاء دیگر ارتکاب به این گناه بزرگ که موجب می شود انسان آیه شریفه ی : « ولا تجسسوا= تجسس نکنید» را زیر پا بگذارد، این است که «تجاوز به حقوق دیگران» برایش اهمیتی ندارد. در حالی که در موقف های حشر، قبل از آن که نامه ی اعمال صالح متعدد مومن را باز کنند، باید پاسخ گوی حقوقی باشد که از اشیاء، گیاهان، حیوانات و انسانها ضایع کرده است. اسبها، الاغها، سوسکها، مارمولکها؛ حتی پشه ها و مگسها به صف می ایستند و از انسان شکایت می کنند و انسان گرفتار همین حیوانات خواهد بود.

حالا من بخشی از انواع تجاوز ها را دانه دانه برای شما می گویم تا ببینید که آیا با این وضع کسی می توانذد بگوید من با تقوا هستم؟ یعنی پرهیز می کنم از این که شری برای مردم داشته باشم؟ آیا کسی می تواند  مصداق این روایت باشد که می فرماید: «المسلم من سلم المسلمین من یده و لسانه= مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر، از  از دست و زبانش آسوده باشند». دست و زبان تنها هم نیست؛ چشم و گوش و سایر اعضا را نیز در بر می گیرد.  بعضی از ما اگر در قیامت محشور شویم، می بینیم که صد هزار تا یک میلیون مورد فقط تجاوز چشمی داریم؛ تجاوز گوشی و تجاوز های دیگر داشتیم؛ همه به خاطر این بوده که می خواستیم تجسس کنیم.

از مزایای تجسس نکردن در امور مردم، این است که انسان وقتی به خودش مشغول است، دیگران را خیلی راحت تحمل می کند و بیشتر از بدیها، خوبی های دیگران را می بیند. کسی که بدی های دیگران را می شمارد، خیلی آدم کوچکی است. بحث تجسس در امور دیگران مثل تجاوزهای چشمی، تجاوزهای گوشی، تجاوزهای فکری در بحث های اسماءالله توضیح داده شده است.

نگاه کردن به صفحه موبایل دیگران، دنبال پیدا کردن رمز موبایل کسی بودن (حتی همسر، فرزند)، نگاه کردن به  صفحه کتاب و روزنامه کسی که در حال مطالعه است، همه اینها جزء تجاوزهای چشمی به حساب می آیند. پرسیدن سؤالهای بی مورد مثل «کجا بودی؟»، «فلانی چی گفت؟»، «کی بود، تلفن زد؟»، «غذا چی خوردید؟» و ... خیلی از افراد این سؤالات را از همسر، از فرزند و دیگران می پرسند که تجسس در امور دیگران محسوب می شود و اصلاً‌ پسندیده نیست.

تجسس بی مورد والدین در امور فرزندان نیز پسندیده نیست؛ مگر جایی که احساس خطر کنند و لازم باشد که دقت بیشتری کنند. مثلاً فرض کنید، والدین می دانند، فرزندشان صبح مدرسه می رود، با مدرسه هم هماهنگ هستند که اگر فرزندشان نیامد، به خانه اطلاع دهند، می دانند فاصله زمانی از خانه تا مدرسه مثلاً 20 دقیقه یا 30 دقیقه است. یعنی اگر مدرسه ساعت دو تعطیل شود، نیم ساعت یا 20 دقیقه دیگر فرزندشان باید در منزل باشد. جایی هم که می خواهد برود از والدین اجازه می گیرد، اینجا کاملاً‌ والدین نظارت دارند.

مثال دیگر این که می خواهند کامپیوتر بخرند؛ این وسیله باید در جایی که در دسترس همه است قرار داده شود. اگر تحقیق و پروژه ای است، نباید مخفیانه انجام شود،؛ اصلاً کار مخفی در خانواده نباید وجود داشته باشد. اگر با لپ تاپ می خواهند کار کنند، باید صفحه آن طوری باشد که پدر و مادر بر آن نظارت داشته باشند. در این موارد مراقبت و دقت اشکالی ندارد و فضولی یا تجسس محسوب نمی شود.

«صَلیِبٌ، كَظّام، بَسّام= استحکام دارد، فروخورنده خشم و پرتبسم است»؛ شخصیت مؤمن استحکام دارد و با صلابت است. ضمن استحکام شخصیتی، «کظّام» است، یعنی سعی می کند به راحتی عصبانی نشود و اگر خشمگین شد آن را مهار می کند. مؤمن خودش حساب گر خود است.

ضمن این که فروخورنده خشم است، «بَسّام» یعنی پرتبسم است. شما به ندرت می بینید که او غمگین باشد،  اگر محزون هم باشد، غمش از نوع دنیایی نیست، معنوی است. موضوع و نوع غم مؤمن، مسئله روحی و آخرتی و ابدی است، مسئله اخلاقی است. امام علی ع در مورد کسل نبودن مؤمن می فرماید: «تَراهُ بَعیدا  كَسَلُهُ، دائِماً نَشاطُه = او را می بینی که کسالت از او دور است، نشاطش دائمی است.» (الكافی : ج 2 ص230 ح1). چهره ی مؤمن نشاط دائمی دارد و کسالت ندارد، همیشه خندان است.

 

 

برگرفته از مبحث شادی جلسه 6

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed