مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اندک مردم فطرت گرا در ایران، انقلاب را به پیروزی رسانده و تاکنون آن را حفظ کرده اند، پس اکنون مردم فطرت گرای ایران با مقاومت می توانند در مقابل جامعه جهانی هم پیروز باشند.
پیامبر، جهاد را یک نفره شروع کرد ولی چون قیامش لله بود باطل نمیتوانست با همه جولانش، در مقابلش مقاومت بکند، پیامبر دست به چیزی برده و اسلحهای داشت که این اسلحه در همه مردم وجود داشت و آن اسلحه چیزی جز فطرت نبود، پیامبر آمد آن فطرتی که در مردم دفن شده بود را یک نفره تحریک کرد و چون باطل نمیتواند خیلی روی حق بنشیند، آنوقت خیلی چیزها عوض شد.
فطرتگراها همیشه باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که یاد بگیرند، داد زده و اعتراض کنند، به نتیجه نباید کار داشته باشند، «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ= آیا برای ما منتظر هستید غیر از یکی از این دو نیکی را انتظار میکشید: یا شهادت یا پیروزی»
فطرتگرا باید بداند وقتی حمله کرد ممکن است او را بکشند ولی بداند، ولو یک نفره قیام کند، حتماً مؤثر و کافی است، و باید شجاعت داشته و نترسد و بتواند ابهت استکبار را از بین ببرد، و وقتی اینکار را کرد، اثر طبیعی فطرتگرایی و قیام فطرتگرایانه و حقگرایانه اینست که حتماً اهل حق را تحریک میکند. پیامبر(ص) یک نفره شروع کرد سیدالشهدا تکی و محدود، در آن وضعیت شروع کرد، ولی نگاه کنید چطور در تاریخ ماند، امام امت همینطور شروع کرد.
قیام سیدالشهدا آنقدر ادامه پیدا کرد که در ایران، مردم در امتداد آن قیام، جلوی استکبار ایستادند و پوزه اش را به خاک مذلت مالیدند، هیچ کس هم اینطور فکر نمیکرد ولی امام(ره) فرمود: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشت» تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرد، با همین شعار مردم جلوی استکبار ایستادند، شاه را بیرون کرده و ساواک را ذلیل و ارتش را منکوب و تسلیمش کردند.
زمانیکه در داخل ایران شاه حکومت میکرد، یعنی جبهه طبیعت و استکبار، عده معدود و محدودی دینگرا و فطرتگرا وجود داشتند، شاه در اوج قدرت بود، جشنهای 2500 ساله را میگرفت، یک عده حقگرا در زندانهای طویل المدت، شکنجه و حتی اعدام می شدند ، - مردم هم به آنها کار نداشتند- شاه حاکم، ارتش حاکم،ساواک حاکم، آمریکا اینجا حاکم، جو جامعه اینطور بود.
همه چیز ظاهراً سر جای خودش است، فطرتگراها در بدترین وضعیت در چنان زندانهایی بودند، اما نترسیده و کارشان را ادامه دادند، مردم هم که در غفلت و معصیت خودشان غوطهور بودند. و بالاخره این فطرتگراهای اندک کاری کردند که این مردم غافل تکان خوردند.
یکدفعه یک موج اندکی با تعداد محدودی، کل 35 میلیون نفر جمعیت را گرفت. چرا؟ چون همه آنهایی هم که غافل و مست و در خطهای دیگر بودند، همه فطرت داشتند؛ فقط کسانی باید جگرش را داشته و مبارزه می کردند، و تا آخر می ایستاند، -ولو به قیمت خون دادن- تا فطرتها را بیدار کنند، پس ایستادند و یکدفعه کل کشور یکپارچه شد.
بعد هم که جنایتکارها خواستند که جلوی ملت طبیعتگرا را بگیرند، مردم خیلی بیشتر و مقاومتر از روزهای اول انقلاب ایستادند و هشت سال با رشادت در جنگی که همه ابرقدرتها در آن اشتراک داشتند –و میگفنند ایران باید از بین برود- مبارزه کردند، و بهرحال دشمن را شکست دادند، چون وقتی مردم قیامشان لله است کسی نمیتواند حریفشان بشود.
جوانها و مردمی که انقلاب کردند، همه که یک دست مثل الان حزب اللهی نبودند ولی آنها فطرتشان زنده شده بود و گذشته را کاملاً در عرض چند ثانیه مثل حُر جبران کرده و نسبت به گذشته خط بطلان کشیدند، آمدند تا به مقام شهادت هم رسیدند، آنهایی هم که زنده بودند تا آخر ایستادند، تا آخرین روزهای جنگ هم بودند و پوزه دشمن را به خاک مالیدند. و هنوز همانطور «فطرتگرا» و قوی در صف انتظار هستند که نوبتشان فرا برسد، «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ».
مردم اندک فطرتگرای ایران با ایثار، با خون دادن -خون اثر دارد همه کاری میکند، معجزهای ایجاد میکند-، با زندان و شکنجه، کل ایران و مردمش را متحول کردند، ایرانیها مأموریت دارند کل جهان را متحول بکنند.
بنابراین عده ای اندک، یک مملکت را پیروز کردند، الان وضعیت جامعه جهانی و جمهوری اسلامی همین است. یعنی ما در مقابل جامعه جهانی آن عده اندک هستیم و فقط باید بتوانیم بایستیم و به قیمت خسارتهای سنگین و به قیمت کشته شدن، ابهت دشمنان را ریخته و از بین ببریم و خوار و ذلیلشان بکنیم و مطمئن باشیم که یقیناً فطرتگرایی و مقاومت ما به کل جهان سرایت و علیه همه استکبارها یکپارچه خواهد کرد، فقط باید به هر قیمتی که شده مقاومت بکنیم.
برگرفته از سلسه مباحث ما و امام زمان(علیه السلام)
کلیدواژه ها:
آثار استاد