هر مرد متأهلی که می‌شناسم می‌خواهد همسرش از زندگی خود راضی باشد. وقتی او ازدواج کرد، تصمیم داشت زنش را خوشبخت کند و امیدوار بود که همسرش نیز در مقابل، همین نیت را داشته باشد. بسیاری از شوهرهایی که ملاقات می‌کنم این احساس را دارند اما در خلق زندگی زناشویی موفق، ناکام بودند. عده‌ای همسرانشان را مقصر می‌شمارند و بقیه خودشان را.

به نظر من، خوشبختی در زندگی زناشویی از علاقه‌مندی پدید می‌آید. وقتی با هم قرار می‌گذاشتیم و در حالت شور و هیجانی بودیم که معمولاً «دوره‌ی عاشقی» نام دارد، هر دو خوشبخت بودیم. در حقیقت، به قول یک شوره: «در زندگی‌ام هرگز از این خوشبخت‌تر نبوده‌ام». آن احساس واقعی خوشبختی همه‌ی ما را به سوی قربانگاه هدایت کرد! ما می‌خواستیم آن شور و شوق تا آخر عمر ادامه داشته باشد.

متأسفانه، همه‌ی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که احساس «عاشقی» به مرور زمان کمرنگ می‌شود. این یعنی عشق عاطفی باید پرورش پیدا کد. با وجود این، فرهنگ کمک زیادی به شوهران کرده است تا ماهیت عشق و چگونگی ابراز آن را درک کنند. من معتقدم که هزاران مرد خالصانه خواستار زندگی زناشویی بهتری هستند، احساس می‌کنند تلاش خود را کرده‌اند، ولی نمی‌دانند چه کار دیگری باید انجام دهند.

براساس سی سال پژوهش بالینی و یک عمر تجربه به این نتیجه رسیده‌ام که فقط پنج زبان پایه‌ای برای عشق هست – پنج روش ابراز عشق عاطفی- زن شما «یک زبان اصلی عشق» دارد. اگر به آن زبان فکر سخن بگویید، او احساس خواهد کرد مورد علاقه قرار گرفته است. اگر به آن زبان صحبت نکنید، مخزن عشق او خالی می‌شود و خوشبختی از آن خانه پر می‌کشد.

برای دوست داشتن و دوست داشته شدن، چه چیزی از همه مهمتر است؟

گزیده ای از عناوین کتاب:

• پس از ازدواج چه بر سر عشق می‌آید؛
• مخزن عشق را پر نگه دارید؛
• زبان عشق شماره ی یک؛
• زبان عشق شماره ی دو؛
• زبان اصلی عشق همسر خود را کشف کنید.